༻༠༺ 🕌🌸🕌 ༻༠༺
حالِ من خوب!
ولی...
❤️ نبضِ دلم بیتاب است...
جرعهای کرب و بلا میخواهد،
و نسیمی که از ایوانِ طلا میآید...
یک دو راهی ...که نداند
به قمر خیره شود یا خورشید؟
دل من غرق شدن میخواهد!
غرقِ سِیلی که به لبیک، چنان خو کرده،
که زمین از تپشش می لرزد...
❤️حالِ من خوب...
ولی نبض دلم بیتاب است...!
اربعیــن
جا_نمانم_آقا... 😔❣
@navayehosseinian
#سلام _صبح بارونیتون بخیر🌸🌸🌸
💠✨💠✨
🍀تشرف حاج علی بغدادی🍀
🔺 #مرحوم حاج علی #بغداد ريسندگی و كارخانه ای در بغداد داشته است. برای دادن #خمس مالش به نجف میرود كه خمس مالش را به بزرگان نجف، آيت الله شيخ مرتضي انصاری بدهد. وجوهاتش را حساب كرده، صبح پنجشنبه بوده است. بعدِ زيارت #كاظمين رفته، #نجف و كاظمين را زيارت كرده است. بعد به بغداد برگشته است.
🔺میگويد در مسير برگشت با يك #كسی برخورد كردم، كه به من #فرمود: حاج علی حال شما چطور است؟ بعد ايشان فرمودند: حاج علی میآيی به #كاظمين برگرديم، امشب، شب جمعه است. شب زيارت اجداد من در كاظمين میباشد كه نزديك است. من هم گفتم: #چشم!
🔺من برمیگردم. يك مؤمنی به من پيشنهادی داده است. بعد ايشان گفت: #برگرديد تا من #شهادت بدهم تو از دوستان ما هستی. گفتم: شما #چطور شهادت میدهيد؟ مگر چقدر مرا می شناسيد؟ گفت: من چطور نشناسم آن كسي را كه #حق ما را به ما میرساند؟ گفتم: كدام حق؟ گفت: خمسی كه به #وكلای ما دادی.
🔺 گفت: من باز متوجه نبودم. ايشان شيخ #انصاری را وكيل خودش میداند. #برگشتيم و همينطور كه میآمديم، كنار راه ميوههايی را میديدم كه برای اين #فصل نيست. #فصل، فصل زمستان بود. ميوهها طور ديگری بود. هوا را طور ديگری میديدم و عطرآگين بود. #همينطور كه با هم راه ميرفتيم،سؤالاتی از ايشان پرسيدم.
🔺مثلاً اينكه #بعضی دوستان ما زيارت مشهد مشرف شدند، میخواستم بدانم زيارت فلانی قبول است؟ فرمود: ان شاءالله قبول است. فلانی هم #مشرف شده است، زيارتش قبول است؟
ان شاءالله قبول است. فلانی هم مشرف شده، قبول است؟ ديدم سكوت كردند. گفتم: بعضی از كسانی كه اهل #منبر هستند، میگويند: اگر كسی شب جمعه زيارت ابا عبدالله الحسين را بخواند، «زيارت الحسين امانٌ من النار» آدم را از #جهنم ايمن ميكند. اين #حديث درست است؟
🔺 ديدم #چشمانش اشك زده است و اسم #حسين را كه شنيد، فرمود: بله، درست است. «زيارت الحسين امانٌ من النار» بعد به كاظمين رسيديم. #شروع به سلام دادن به ائمه كرد. تك تك سلام داد به اسم امام زمان که رسيد، سؤال كرد: حاج علی امام زمان خودت را میشناسی؟ گفتم: #چطور نشناسم. معلوم است میشناسم. گفت: خوب سلام بده. گفتم: «السلام عليك يا حجة الله، السلام عليك يا صاحب الزمان، يابن الحسن» گفت: «عليك السلام و رحمة الله و بركاته» .
🔺جواب #سلام مرا داد، باز من متوجه نبودم. كسی كه خبر از قبولی زيارت بعضیها، خبر از چيزهايی كه غير #معصوم نمیتواند بدهد. #مراجعی مثل شيخ انصاری را نماينده خودش میداند. #خمس را میگويد: حق ما است.
🔺برای خواندن نماز #زيارت ايستاديم. نماز كه تمام شد، آخر نماز به ذهن من آمد، اين قرائن و نشانهها برای #حضرت بوده است. نماز كه تمام شد، نگاه كردم ديدم حضرت نيست. در آن زمان يك حالت گيجی و تحير بوده است. ولي بعد با قرائنی #متوجه میشويم و چه #حسرت سنگينی است.
┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄
@navayehosseinian