هدایت شده از همسفر شهدا
🔰هادی_دلها
🌸دستش رو محکم گرفتم گفتم: بحثو
عوض نکن ، این سوختگی دستت چیه؟
🌺خندید و گفت: یه شب #شیطون اومد سراغم منم اینجوری ازش #پذیرایی کردم.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
💠سختی ها
🔰هادی ماجراے اقامتش در #نجف را اینگونہ تعریف کرد؛::↯↯
وقتی رفتم نجف ✘نه پولی داشتم ✘نه کسی رو میشناختم؛
چند روز ڪار من این بود کہ
نون و بیسکویت🍪 مےخوردم
و در کلاسهاے درس📚 حاضر میشدم.
شبها در محوطه حرم یا کوچه ها میخوابیدم؛
ڪم ڪم پولم برای خرید نون #تموم_شد.
🔰سختی و مشقات خیلی بهم فشار مےاورد اما زندگی در #کنار_مولا برایم خیلــے لذت بخش بود. آخر از خود مولا خواستم که مشکلم را برطرف کند👌
یکی از متولیان یڪ موسسه اسلامی، منزل مسکونی قدیمی🏚 و بزرگی به من داد.
و به عنوان #طلبه در حوزه نجف پذیرفته شدم
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
نوای حسینیان
🎥 ڪلیپ ڪمتر دیده شده → کُلُنا عَباسُکِ یازیْنَب سَلامُ الله عَلیها شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری +آ
💠هادی دلهــ❤️ـــا
🔰يڪبار با او بحث ڪردم😕
كہ چرا برای كار #لوله_كشی پول نمی گيری؟
خُب نصف قيمت ديگران بگير💰
تو هم خرج دارے و...
🔰هادی خنديد😄و گفت::
خدا خودش مےرسونه، آدم برای #رضای_خدا بايد ڪار بڪنه، اوستا كريم هم هوای ما رو داره، هر وقت #احتياج داشتيم برامون مےفرسته.
🔰بعد مڪثے ڪرد و ماجرای عجیبـے را برایم تعریف کرد.
گفت::
يه شب🌙 تو همين #نجف مشكل مالی پيدا كردم.
خيلي به پول💵 احتياج داشتم.
🔰آخر شب🌒 مثل هميشه رفتم تو #حرم و مشغول #زيارت شدم.
اصلاً هم حرفي در مورد پول با مولا اميرالمومنين (علیه السلام) نزدم🚫
🔰همين كہ به #ضريح چسبيده بودم يه آقايـے به سر شانہ من زد و گفت::
آقا اين پاكت💌 مال شماسٺـــ.
🔰برگشتم و ديدم يك آقای #روحانی پشت سر من ایستاده. او را نمی شناختم. بعد هم
بی اختيار پاڪت📩 را گرفتم.
🔰هادی مکثے کرد و ادامه داد::
بعد از زيارٺ راهے منزل شدم. پاڪت را باز ڪردم. باتعجب❗️ ديدم مقدار زيادی پول💰 نقد داخل آن پاكت است.
🔰هادي دوباره به من نگاه كرد و گفت::
حاج باقر، همه چيز دست خداست👌
من براے اين مردم ضعيفـــ، ولی #باايمان ڪار مےكنم.
خدا هم هر وقت احتياج داشته باشم برام
مےذاره تو پاڪت💌 و می فرسته.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
نوای حسینیان
🎥 ڪلیپ ڪمتر دیده شده → کُلُنا عَباسُکِ یازیْنَب سَلامُ الله عَلیها شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری +آ
🔴 #شوخ_طبعی
🌸 قبل از حرڪت براے #اردوی_جهادی وارد مسجد شدم و دیدم یڪے از بچه ها خوابیده
🔹رفتم جلو و بهش تذکر دادم ولے حالم گرفتہ شد
🔹چون بنده خدا لال بود و با اَده اَده ڪردن با من حرف زد.
🔹ازش عذرخواهے ڪردم ولے بچه هاے مسجد از ديدن اين صحنه خنديدند❗️
ساعتے بعد سوار اتوبوس شديم و آماده حركت، يڪ نفر از انتهاے ماشين با صداے بلند گفٺــ :: نابودے همه علماے اس...
🔸بعد از لحظه اے سكوت ادامه داد ::
نابودی همه علماے #اسراييل صلوات
🌸 همه صلوات فرستاديم.
وقتے برگشتم باتعجب ديدم آقایـے كہ شعار #صلوات فرستاد همان جوان لال در مسجد بود❗️😳
↙️ اون جوان شوخ طبع همون #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری بود کہ بیشتر دوستان رو به این شڪل سرڪار گذاشته بود😊
🌹🍃🌹🍃
نوای حسینیان
🔅محمدهادے ذوالفقاری جوانے دغدغه مند و #جهادی بود، همواره متبسم، #دائم_الوضو و اخلاصش زبانزد دوستان ش
#خاطرات_شهدا🌷
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
💠راوی :: دوستان شهید
🌹 از روزے کہ محمد هادی رو شناختیم همیشہ براے مراسم شهدا سنگـــ تمام مےگذاشت.
🍃اگہ مےگفتیم فلانــ مسجد مےخواد یادواره ی شهدا برگزار ڪنه و ڪمڪ مےخواد، محمد هادی دریغ نمی کرد.👌
🌹این ویژگـے هادی رو همه شاهد بودند که به عشق شهدا همہ کار می کرد.
از شستن و پخت و پز گرفته تا....
🍃تقریباً هر هفتہ شب هاے جمعه بہ بهشت زهرا سلامُ الله علیها می رفت.
با شهدا رفیق بود 👌
🌹همراه با یکے از دوستاش هیئتی رو در مسجد راه اندازی ڪردند به نام ( رهروان شهدا ) هر هفته با بچه ها جمع مےشدند
و به عشق شهدا برنامه ے هیئت رو پیگیری
مےکردند.
🍃هادی در این مجلس ها مداحے هم می کرد
🌹امّا یکی از کارهاے مهمی که همراه با برخی دوستان انجام می داد نصب تابلوی شهدا در کوچه ها بود.
🍃هادی برای شهدا پوستـــر درست مےکرد در زمینه ی طراحی تصاویر کار می کرد.
🌹بعد از اون در برگزارے نمایشگاهـ براے شهدا فعالیت داشت...
🍃 به قول زنده یاد سید علی مصطفوی ، هادی رو شهدا انتخاب ڪرده بودند.
🌸🍃🌸
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
#شهید_مدافع_حرم
#لذت_بندگی
#یامهدی
🌹🍃