eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
11هزار دنبال‌کننده
48 عکس
55 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
دردی که گلستان مرا ریخته بر هم آسایش دوران مرا ریخته بر هم هجران رخ یوسف زهراست که این طور آبادی کنعان مرا ریخته برهم بیچارگی و درد فراقی که چشیدم یک عمر، گریبان مرا ریخته برهم دلگرمی من چشم ترم بود، گناهم دلگرمی چشمان مرا ریخته بر هم خسته شدم از این همه تاریکی نفسم آن قدر که بنیان مرا ریخته بر هم درهم شده نان همه با هم، چقدر حیف این فاجعه ایمان مرا ریخته بر هم مدیون گل فاطمه هستم که دعایش پرونده عصیان مرا ریخته بر هم داغ غم جانسوز علی و غم زهرا آرامش مژگان مرا ریخته بر هم فرمود علی فاطمه جان، حوریه ی من اوضاع تو ارکان مرا ریخته بر هم مبهم شدنت، جان علی بیشتر از قبل احوال پریشان مرا ریخته برهم لعنت به کسی که وسط کوچه تو را زد نامرد چه قرآن مرا ریخته بر هم محمدجواد شیرازی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
✅به روایت فتّال نیشابوری 🔻فتّال نیشابوری روایت کرده است: 🔹فاطمه (ع) همیشه دستمالی بر سر بسته بود و ناتوان و رنجور از مصیبت رحلت پیامبر اکرم (ص) زمین‌گیر شده بود… سپس به شدّت بیمار شد چهل شب در بستر بیماری به سر برد تا رحلت کرد. 🔻روی الفتّال النیسابوری: 🔸أَنَّ أنّها فَاطِمَهَ (ع) لَا زَالَتْ بَعْدَ النَّبِیِّ مُعَصَّبَهَ الرَّأْسِ نَاحِلَهَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّهَ الرُّکْنِ مِنَ الْمُصِیبَهِ بِمَوْتِ النَّبِیِّ (ص) ـ إلی أن قال: ـ ‏ ثُمَّ مَرِضَتْ مَرَضاً شَدِیداً وَ مَکَثَتْ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً فِی مَرَضِهَا إِلَى أَنْ تُوُفِّیَتْ.[۱]   -------------------‐------------- 📚روضه الواعظین: ۱۵۰ مضی شطر منها فی المأساه، عنه البحار ۴۳: ۱۹۱ حضرت فاطمه س شهادت کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
✅ نامه عمر به معاویه 🔻هنگامی که خواستند علی علیه‏ السلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمه علیه السلام روبرو شدند و فاطمه علیه السلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامی‏ اش صدمه‏ های روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛ فقط به گوشه‏ای از آن در یک نقل تاریخی اشاره می‏کنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل های تاریخی فراوان است . ✳️خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین می‏نویسد : 🔹«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‏ های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته‏ تر شد و 😭 چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد . 😭" فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛ 🔸در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." 🔹سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‏خواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...» 😭 (۱) آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد، تنها گوشه‏ هایی از ستم هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.(۲) ----------------------------- 📚منابع: ۱- بحار الانوار، ج30، ص293، (چاپ جدید)؛ ج8، ص230، (چاپ قدیم) و ریاحین الشریعة، ج1، ص267 . ۲- کتاب "الهجوم علی بیت فاطمه"، حسین غیب غلامی، در این باره روایات مربوطه را خوب بررسی کرده است.   کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
✅ هجوم به بیت ولایت 🔻نقلهای «هجوم» به بیت فاطمه علیهاالسلام به دو گروه تقسیم می شود: 🔹یکی هجوم اول که منجر به شکست تحصن شد؛ 🔸و دیگری، هجوم اصلی که منجر به سوزاندن خانه حضرت زهرا (س) و خارج کردن به زور امیرالمؤمنین (ع) شد. ✅تحصن در خانه حضرت زهرا(س) پس از آنکه ابوبکر به خلافت رسید، عده ای از مهاجران و انصار و همچنین بنی هاشم برای نشان دادن اعتراض خود به عمل و اینکه خلاف آنچه که با رسول خدا(ص) در غدیر خم بیعت شده بود، در خانه دختر رسول خدا(ص) متحصن شدند. موضوع خودداری علی(ع) و همراهان وی از بیعت با ابوبکر و بست نشستن آنان در خانه فاطمه(س)، در کتاب های سیره، تاریخ، صحاح و مسانید، ادب، کلام و شرح رجال و معاریف، به حد تواتر روایت شده است و تردیدی در صحّت آن نیست. ✳️ولی چون نویسندگان کتابهای مزبور خوش نداشتند از اتفاقاتی که بین متحصّنان و حزب پیروز رخ داده است پرده بردارند، به جز آن مقدار که ناخود آگاه از قلمشان تراوش کرده است، چیزی به دست نداده اند. برخی از این منابع عبارتند از: 🔻یعقوبی (متوفّای ۲۹۲) در کتاب تاریخش، اشاره مختصری به حوادث هجوم اول نموده و چنین نقل می کند: ▪️«و به ابابکر و عمر [خبر] رسید که گروهی از مهاجرین و انصار همراه علی بن ابیطالب در خانه فاطمه دختر پیامبر خدا گرد آمده اند.»[۱] ▪️ابن قتیبه دینوری می نویسید: «ابو بکر در پی عده ای بود که با او بیعت نکرده بودند و گرد علی تجمع کرده بودند، لذا عمر را به دنبال آنها فرستاد، چون عمر سر رسید، آنان را صدا کرد ولى آنها اعتنایى نکرده و از خانه خارج نشدند.»[۲] ▪️امام المورخین محمد بن جریر طبری در کتاب خود آورده است که: «عمر بن خطاب به خانۀ على آمد، در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند.[۳] ▪️ابن عبد ربّه: «ابوبکر به عمر بن خطاب مأموریت داد که برود و آنان (متحصنان) را از خانه زهرا بیرون آورد.»[۴] ▪️ابو ولید محمد بن شحنه حنفی: «پس از سقیفه، جماعتی از اصحاب و بنی هاشم مانند زبیر، عتبه بن ابی لهب، خالد بن سعید بن العاص، مقداد، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار بن یاسر و... از بیعت با ابوبکر سر باز زده و متمایل به ولایت علی (ع) در خانه وی جمع شدند».[۵] ▪️ابن ابی الحدید معتزلی: «بنی هاشم در خانه علی (ع) جمع شدند و زبیر با ایشان بود زیرا خود را از بنی هاشم می شمرد، پس عمر با گروهی به سوی خانه حضرت فاطمه رفتند».[۶] ▪️همچنین خود عمر بن خطاب نقل می کند: «پس از این که خداوند، پیامبرش (صلی الله علیه و آله) را به سوی خود فرا خواند، از گزارش هایی که به ما رسید یکی این بود که علی (علیه السلام) و زبیر و همراهانشان از ما بریده اند و در مقام مخالفت با ما، در خانه فاطمه (سلام الله علیها) گرد آمدند.»[۷] ✳️تمام این منابع که تماماً از اهل سنت هستند به ما می گویند که عده ای نسبت به انتخاب خلیفه اول معترض بوده و اعتراض خود را به صورت تحصن در خانه وحی نشان دادند. --------------------------------- 📚منابع: ▫️۱-  تاریخ‌ الیعقوبى،ج‌۲،ص:۱۲۶ ▫️۲- الامامة و السیاسة، ج ۱، ص ۳۰ و همان کتاب ج ۱ - ص ۳۰ ▫️۳- تاریخ الطبرى، ج ۲، ‌ص ۴۴۳ ▫️۴- العقد الفرید، ابن عبدربه، ج۳، ص ۶۳ ▫️۵- روضة المناظر فی أخبار الأوائل والأواخر، ج ۱۱، ص ۱۱۳ ▫️۶- ص ۱۳۶، جلد اول شرح نهج البلاغه از کتاب سقیفه جوهری ▫️۷- مسند احمد ج ۱ ص ۵۵ ، طبری ج ۲ ص ۴۶۶،ابن اثیر ج ۲ ص ۱۲۴ ، ابن کثیر ج ۵ ص ۲۴۶ ؛ صفوة الصفوة ج ۱ ص ۹۷ ؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱ ص ۱۲۳ ، تاریخ الخفا سیوطی ص ۴۵،سیره ابن هشام ج۴ ص ۳۳۸
✅دستور ابوبکر به عمر برای شکستن تحصن 🔻به ابوبکر و عمر گزارش دادند که جمعی از مهاجران و انصار در خانه فاطمه، دختر پیامبر خدا(ص)، پیرامون علی بن ابی طالب(ع) گرد آمده اند و قصد دارند که، برای خلافت، با او بیعت کنند.[۹] 🔹 ابوبکر به عمر دستور داد که به خانه فاطمه رود و آنان را از آنجا بیرون کند و اجتماعشان را پراکنده سازد و اگر مقاومت کردند با آنها بجنگد.[۱۰] ✅تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س) 🔸عمر، در اجرای فرمان ابوبکر، رو به خانه فاطمه(س) نهاد، در حالی که شعله ای از آتش در دست گرفته بود و تصمیم داشت که با آن، خانه را به آتش بکشد. چون فاطمه(س) به پشت در آمد، روی به عمر کرد و گفت: ▪️ای پسر خطّاب! آمده ای خانه ما را آتش بزنی؟ ▪️عمر پاسخ داد: آری، مگر این که با امَّت همراه شوید [و با ابوبکر بیعت کنید].[۱۱] 🔻بلاذری در این باره چنین آورده است: ابوبکر، برای بیعت گرفتن از علی(ع) در پی او فرستاد، ولی او بیعت نکرد. آن گاه عمر، با شعله آتش، به سوی خانه وی رهسپار گشت. در آستانه در، فاطمه(س) با او رو به رو شد و گفت: ای پسر خطّاب! آمده ای تا در خانه مرا آتش بزنی؟ عمر پاسخ داد: آری... این کار، دینی را که پدرت آورده تقویت می کند.[۱۲] 🔻در کتاب الامامه و السیاسه آمده است: عمر آمد و علی(ع) و دیگر کسانی را که در خانه وی بودند صدا کرد که بیرون بیایند، ولی قبول نکردند. ▪️عمر گفت: قسم به خدایی که جانم در دست اوست، بیرون می آئید یا خانه را با هر که در آن هست آتش می زنم. ▪️ به عمر گفتند: فاطمه(س) در خانه است. ▪️گفت: باشد، خانه را آتش می زنم.[۱۳] ✅پایان تحصن 🔹ابن ابی شیبه می نویسد: دخت گرامی پیامبر(س) به علی (ع) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شما به آتش کشد، به خدا سوگند! او آنچه را سوگند خورده انجام می دهد.[۱۴] 🔸پس زبیر (پسر عمه علی)، با شمشیر کشیده، به مقابله او شتافت، ولی پایش لغزید و شمشیر از دستش بر زمین افتاد. پس مهاجمان حمله بردند و او را دستگیر کردند. 🔹نص طبری در این مورد این چنین است: ▪️ بایعَ النّاسُ و استَشْبَتُوا لِلْبَیعه و تَخَلَّفَ عَلِیَّ و الزُّبَیرُ وَ اخْتَرطَ الزُّبَیرُ سَیفَه وَ قالَ لا اَعمَدُهُ حَتّی یبایعَ عَلیّ. فَبَلَغَ ذلِک اَبابکرِ وَ عُمَرَ. فقالَ عُمَرُ: خُذُوا سَیفَ الزُّبَیرِ فَاضْرِبوا بِهِ الحَجَر.[۱۵] 🔻یعقوبی این چنین می نویسد: ▪️خلیفه اول و دوم خبر یافتند که گروهى از مهاجرین و انصار با على بن ابیطالب در خانه فاطمه دختر رسول خدا جمع شده‎اند، پس با گروهى آمدند و به خانه هجوم آوردند. على (علیه‎السلام) بیرون آمد (ظاهراً باید زبیر باشد چرا که عبارت ابن ابى الحدید از جوهرى و همچنین تاریخ طبری[۱۶] آن را در مورد زبیر دانسته است) و شمشیرى حمایل داشت. خلیفه دوم با او درگیر شد و شمشیرش را شکست. و جمعیت به خانه ریختند. ▪️پس فاطمه (علیهاالسلام) بیرون آمد و گفت به خدا قسم باید بیرون روید و گر نه نزد خدا ناله و زارى (نفرین) مى‎کنم. پس بیرون رفتند.[۱۷] حضرت زهرا (علیها السلام) با توجه به لزوم حفاظت از جان امیرمومنان (علیه السلام)، دستور خروج افراد را از خانه صادر فرمودند و از آن جا که می دانستند پایان دادن به تحصن و ترک خانه ی ایشان برای تحصن کنندگان تلخ و دشوار است، از این رو با بکار بردن عبارتِ: فانصرفوا راشدین[۱۸]، رضایت خود را از مقاومت و فریاد اعتراض سیاسی تحصن کنندگان، اعلام داشتند. و به این صورت تحصن پایان پذیرفت و از تحصن کنندگان به زور بیعت گرفتند. البته امیر مومنان (علیه السلام) بیعت نکردند.[۱۹] ------------------------------- 📚منابع ▫️۹- یعقوبی، ۲: ۱۰۵ ▫️۱۰- ابن شحنه، در حاشیه کامل ابن اثیر، ۱۱: ۱۱۳ و ابن الحدید، ۲: ۱۳۴ ▫️۱۱- [العقد الفرید، ابن عبدربّه۳: ۶۴ و تاریخ ابوالفداء،۱: ۱۵۶ ▫️۱۲- النساب الاشراف،بلاذری،ج ۱: ۵۸۶ ▫️۱۳- الامامه و السیاسه،دینوری ، ج ۱:ص ۱۲ ▫️۱۴- المصنف ، ج۸ ، ص ۵۷۲ ▫️۱۵- طبری، ۲: ۴۴۳ و ۴۴۴ و ۴۴۶ و در چاپ اروپا، ۱: ۱۸۱۹ و ۱۸۲۰ و الریاض النضره، محبّ الدّین طبری، ۱: ۱۶۷ و تاریخ الخمیس، ۱۸۸: ۱ و ابن ابی الحدید، ۲: ۱۲۲ و ۱۳۲ و ۱۳۴ و ۵۸ و ۶: ۲ و کنزالعمال، ۳: ۱۲۸. ▫️۱۶- محمد بن جریر طبری. «سخن از روز وفات پیمبر و سن وی به هنگام وفات» تاریخ طبری، ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده. ۱۳۲۸ ▫️۱۷- یعقوبی، «سقیفهٔ بنی‌ساعده»تاریخ یعقوبی ج۱ ۵۲۷. ▫️۱۸-إبن أبی شیبة الکوفی، أبو بکر عبد الله بن محمد (متوفای۲۳۵ هـ)، الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج ۷، ص ۴۳۲، ح۳۷۰۴۵ . ▫️۱۹- درسنامه های فاطمیه ، ج ۲ ، ص ۴۳۲
✅زمان وقوع هجوم اصلی 🔻بنا بر روایت های نقل شده از مورخان و علمای شیعه و سنی، هجوم به خانه حضرت زهرا (س) پس از وقایع زیر صورت پذیرفت: ✳️پس از بازگشت سپاه اسامة بن زید و پرچم دار او بریده اسلمی: 🔻بریده کسی است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را بعنوان پرچمدار سپاه اسامه منصوب کرده بود، سپاهی که بعلت کارشکنی برخی از اصحاب در زمان حیات رسول الله، موفق به حرکت به سوی مرزهای روم نشده بود، ولی بعد از رحلت آن حضرت، ابوبکر این سپاه را اعزام کرد و پرچم را بدست بریده داد. مردم قبیله بنی اسلم در ماجرای بیعت گرفتن برای ابوبکر نقش داشتند، بدین صورت که به پیشنهاد عمر بن خطاب مردم بنی اسلم (قبیله بریده) در کوچه و بازار همراه ابوبکر راه می رفتند و هر کسی را که می دیدند، برای بیعت با ابوبکر می گرفتند و به سوی ابوبکر می آوردند و در صورت مخالفت، او را بسوی ابوبکر می کشیدند تا بیعت عامه محقق شود.[۲۰] 🔸بریده وقتی مشاهده کرد قومش مورد سوءاستفاده علیه امیرالمؤمنین(ع) قرار گرفته‌اند، ظاهراً برای نشان دادن اعتراض خود و پاک کردن عیب و عار اقدامات قومش دست به اقدام عملی زد و بعد از برگشت از مؤته پرچم را برد و در میان بنی اسلم زد و به تعبیری در واقع، تظاهراتی بر پا کرد. دو گونه شعار از آنها نقل شده است: ▪️یکی، اینکه بریده گفت: «لا أبایع حتی یبایع علی‌بن ابی طالب؛ بیعت نمی‌کنم مگر آنکه علی‌بن ابی طالب بیعت کند». ▪️و شعار دیگر اینکه گفتند: «لانبایع حتی یبایع بریده؛ بیعت نمی‌کنیم، مگر آنکه بریده بیعت نماید». 🔹همین مسئله موجب بیدار شدن دستگاه خلافت شد تا برای گرفتن بیعت از علی(علیه السلام) بر ایشان فشار بیاورند.[۲۱] 🔸مسیر مدینه تا مؤته مطابق با آنچه محمد‌بن عمر واقدی (م۲۰۴ یا ۲۰۶ق) در مغازی تصریح نموده بیست روز بوده است. و طبری نیز رفت و برگشت سپاه اسامه را ۴۰ روز گفته است.[۲۲]  ✳️بنابراین با احتساب گذشتن چند روز از رحلت رسول‌خدا(ص) و سپس اعزام سپاه اسامه،‌ و نیز چند روز پس از بازگشت اسامه و رفتن بریده به قبیله‌اش و آمدن آنان به مدینه، هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها که پس از جریان بریده بوده است ✳️حداقل باید ۵۰ روز بعد از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله باشد و بر این اساس اینکه غالبا زمان این هجوم و شهادت حضرت محسن فرزند حضرت فاطمه(س) در روزهای اول ربیع الاول گرفته می شود نمی تواند درست باشد. 🔻شاخصه‌های هجوم اصلی 🔹از موضوع بندی دقیق حوادث «هجوم اصلی»، می توان به شاخصه های زیر برای این هجوم دست یافت: ▪️تنها بودن اهل بیت علیهم السلام در هنگام «هجوم اصلی» و خالی بودن بیت فاطمه علیهاالسلام از یاران حضرت علی علیه السلام (مخاطب و هدف اصلی مهاجمین در هجوم اصلی، امیرالمؤمنین علیه السلام می باشد.) ▪️بیرون کشاندن اجباری حضرت علی علیه السلام از بیت فاطمه علیهاالسلام توسط مهاجمین و تهدید ایشان به قتل ▪️به آتش کشیدن درب خانه حضرت زهرا علیهاالسلام توسط مهاجمین ▪️ضرب و جرح حضرت زهرا علیهاالسلام توسط مهاجمین و سقط حضرت محسن ----------------------------- 📚منابع ▫️۲۰-شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ج۳، ص۵۰، ۷۸. به نقل از ابراهیم ثقفی ▫️۲۱-شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ج۳، ص۵۰، ۷۸. به نقل از ابراهیم ثقفی. و رک: موسوعة التاریخ الاسلامی،محمد هادی یوسفی غروی، ج۴، ص۱۰۱ـ۱۰۰. ▫️۲۲- محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۴۱.
بستر آخر ای پر شکسته مرو با دلِ خون و خسته مرو در بر بسترت فاطمه دختر تو نشسته مرو دل که تاب فراقت را ندارد ۲ گر رَوی زینبت جان می سپارد مادر من مرو ای مادر من ۲ تو پرستوی شهر غمی بانوی نیلی حرمی بهر یاری رهبر خود کشته ی ضربه ی ستمی می روی ای جوان قد خمیده ۲ در ره عشق حیدر ای شهیده مادر من مرو مادر من ۲ بی تو زینب شکسته پر است شاهدش خونِ بر جگر است گر نیامد به همره تو او فقط فکر یک سفر است با حسینش شود کرب و بلایی۲ تا در آن جا تو هم مادر بیایی مادر من مرو ای مادر من ۲ شب غسل و شام غریبان سر به دیوار خانه زده دست خود بر نشانه زده بین غسل گُلش ز چه رو ناله هایی شبانه زده نیمه شب گریه ی سوزان یک مرد ۲ تازیانه به جسم تو چه ها کرد فاطمه ای همه هستی حیدر ۲ غسل یک گل به اشک بصر شُوید او را به دیده ی تر می خورد دست او به همان جای زخمیِ ضربه ی در ای غریب شکسته بالِ حیدر ۲ من بمیرم شدی این گونه پرپر فاطمه ای همه هستی حیدر ۲ تا که وا گشته بند کفن جانب گُل ، حسین و حسن طاقتی بر ملائکه نیست دیدنِ اشک و آه و محن این دو خواهند به راه عشق حیدر ۲ پر بگیرند به همراهی مادر فاطمه ای همه هستی حیدر ۲ بعد از شهادت شبنم سرخ چشم ترم شاهد غصه تا سحرم گویم این را به رویایم مادر من بیا بِبرم مادرم اِی شهیده ی ولایت ۲ هستی ما همه بادا فدایت بهترین مادر دنیا یا زهرا ۲ می گذارم به چشم ترم چادرت را به روی سرم ناله ها می زنم همه شب مادر من بیا ببرم ای قرار دل زینب کجایی ۲ می شود نزد من امشب بیایی بهترین مادر دنیا یا زهرا ۲ بی تو شهر مدینه نگو غرق آه است و بغض گلو چون رخ قاتلت نِگَرَم خون دل را کنم چو وضو خنده ی قنفذ و داغ دلِ ما ۲ طعنه های مغیره قاتل ما بهترین مادر دنیا یا زهرا ۲ محمد مبشری کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
وآشنایی بادستگاه موسیقی ‍ آواز زنده یاد سید جواد ذبیحی در دستگاه شور شعر : فروغی بسطامی درآمد : تحریر درآمد همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود تکرار مصرع به نوع دیگر از ملودی درآمد : همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود آه از این راه که باریک تر از موی تو بود تکرار مصرع به نوع دیگر از ملودی درآمد : آه از این راه که باریک تر از موی تو بود + تحریر بعدِ شعرِ ابوعطا و فرود به درآمد شور ادامه ی درآمد : رهرو عشق از این مرحله آگاهی داشت که ره قافلهٔ دیر و حرم سوی تو بود + تحریر بعدِ شعرِ درآمد شور سلمک : تحریر سلمک گر نهادیم قدم بر سر هستی شاید که سر همّت ما بر سر زانوی تو بود + تحریرِ بعدِ شعر سلمک ادامه ی سلمک : کشش سلمک + ( زان شکستم به هم )2 آیینهٔ خودبینی را که نگاهم همه در آینهٔ روی تو بود + نوع دیگری از تحریرِ بعدِ شعر سلمک ادامه ی سلمک : پیر پیمانه‌کشان شاهد من بود مدام که همه مستیم از نرگس جادوی تو بود + تحریرِ بعدِ شعر قرچه قرچه : پیر پیمانه‌کشان شاهد من بود مدام که همه مستیم از نرگس جادوی تو بود + نوع دیگری از تحریرِ بعدِ شعر قرچه ادامه ی قرچه در اُکتاو پایین : ماه نو کاسته از گوشهٔ گردون سر زد + تحریر تکمیلی ملودی شعر تکرار مصرع به نوع دیگر از ملودی قرچه : ماه نو کاسته از گوشهٔ گردون سر زد که خجالت‌زدهٔ گوشهٔ ابروی تو بود + نوع دیگری از تحریرِ بعدِ شعر قرچه ادامه ی قرچه : نفس خرّم جبریل و دم باد مسیح همه از معجزهٔ لعل سخنگوی تو بود + نوع دیگری از تحریرِ بعدِ شعر قرچه رضوی : هیچ کس آب ز سرچشمهٔ مقصود نخورد تکرار مصره در اُکتاو پایین : هیچ کس آب ز سرچشمهٔ مقصود نخورد مگر آن تشنه که جایش به لب جوی تو بود + تحریرِ بعدِ شعر رضوی تحریرِ بعدِ شعر سلمک و فرود به درآمد شور با تحریر بال کبوتر
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆👆👆👆👆👆
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی ومرثیه سرایی مجالس حضرت زهرا سلام علیه برای ایام فاطمیه پشنهادمیکنم حتما دانلود نماید
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ مدیریت استرس واضطراب درمجالس
فاطمیه سردار سلیمانی پایداری کند این دل به هواداری تو می رود بر سرِ دار این دل خونین سردار می شود سنگ رها از کف این رودِ مَهیب چقدر آه ، بود داغِ تو سنگین سردار داغ تو آه چه سنگین و چه گلگون باشد چشمِ هر لاله ز هجران تو در خون باشد پرِ پرواز تو در شعله ای از خون افتاد بال های تو ولی هیچ زمینگیر نبود آسمانی شدی ای آیه ی سرخِ ملکوت عشق را بهتر ازین معنی و تفسیر نبود آسمان از رخِ آئینه گل افشانی شد می رود تا ملکوت آن که سلیمانی شد تو چه کردی که در آغوش ملائک رفتی تو چه کردی که چنین عرش نشین گردیدی رفتی و تختِ سلیمانی حق را دیدی و در انگشتری عشق نگین گردیدی ای عقیق یمنی ، دُرّ نجف چشمانت پیشِ تیرِ ستمی گشت هدف چشمانت رفتی ای عشق ولیکن پس ازین گلگون تر کوچه ها عکس تو را در دلِ خود قاب کنند بیم از ظلمت شب نیست که از این جاده رهروانِ رهِ تو رویْ به مهتاب کنند چشمِ تو ناب ترین نور و ضیا را دارد نفست بوی گلِ کرب و بلا را دارد جگرت سوخت ولی عشق تو در سینه نسوخت عشق یارانِ جگر سوخته آئینِ دل است ای جگر سوخته از آتش ابلیس خبیث انتقام تو فقط مایه ی تسکینِ دل است ما به خونخواهی تو آمده و در پیشیم ما به جز عشق به چیزی که نمی اندیشیم عرصه خون و خطر حسّ یتیمی دارد مرو ای مرد که این جبهه پدر می خواهد سپرِ خویش مینداز ، که خود می دانی دست و بازوی علمدار سپر می خواهد تو در این عرصه ی ایثار مداوم بودی تو علمدارترین مردِ مقاوم بودی مثل آن میخ که می ریخت ز چشمانش خون قسمت چشم تو شد خون بچکاند قاسم باید آن کس که به دل حُبِّ ولایت دارد خویشتن را به امامش برساند قاسم ای که در معرکه ی سرخ رجز می خوانی وقتی از باب ولایت نروی ، می مانی باید از فاطمه آموخت ولایت داری نور او راهبرِ اهلِ هدایت باشد عاقبت نور شود ، جانبِ جنّت برود هر که سردارِ سرافرازِ ولایت باشد حق چو از فاطمه آید به گل افشانی ها نظر لطف کند سوی سلیمانی ها بولهب در همه جا قصد جنایت دارد ما بپا خاسته تا دست بِبُرّیم از او بیش ازین تا که نباشد سبب ظلمت ها آنچه در دسترسش هست بِبُرّیم از او ما به قرآن و ولایت همه پا برجاییم ما به راه و روش فاطمه پا برجاییم همه پر جوش و خروش آمده بودند آن روز روح اخلاص بر انگیخته حیرانی ها بیشه از شیر نباشد لحظاتی خالی هست در جبهه ی حق خیلِ سلیمانی ها گرچه با رفتنِ گل خون به جگرها داریم دلی آکنده تر از عشق به زهرا داریم فاطمه کوثر دلهاست همه می دانند ما همه تشنه لب کوثر زهرا باشیم چون سلیمانیِ عاشق ، به سراپرده عشق او بخواهد سرِ ما ، ما که مهیّا باشیم آمدیم این که فدایِ رهِ مادر گردیم او اگر حکم کند فانی حیدر گردیم نام زهرا به لب آمد ، جگرم می سوزد چون که آن آینه در شعله دشمن ها سوخت آسمان سوخت به یک باره دل غمگینش بین دیوار و در خانه که او تنها سوخت چیره گشتند بر او راهبران ظلمت بر چنین راهبران و رهِ ظلمت لعنت فاطمه بود و دل آشوبی آشوبگران فاطمه بود و دلی با غم و اندوه قرین پهلویی داشت که با ضربِ لگد بشکستند آن کسانی که نه دین داشته و نی آئین زخم برداشت ز کین چهره و بازوی بتول بود آیا ستمِ اهل جفا حکمِ رسول oo محمود تاری "یاسر" کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
... و این داغ دل مولا علی ست ------ بشویم زخم پهلو یا که بازو یا که هر دو بگریم بهر بازو یا که پهلو یا که هر دو درین شام غم انگیز فراق از داغ جانسوز کنم دل را پریشان یا که گیسو یا که هر دو غم طفلان به یک سمت و غم زهرا به یک سو بسوزم بهر طفلان یا که بانو یا که هر دو نمی داند کسی حال منِ دل خسته امشب که از کف می دهم گل یا که نیرو یا که هر دو نمی داند کسی از پا فتادن را ... ، نداند که خم شد قامت من یا که زانو یا که هر دو به یک سو کودکان گریان ، به یک سو جسم زهرا بسوزم من درین سو یا که آنسو یا که هر دو ز دستم رفت زهرا ، مانده ام تنها ، مردّد بگریم یا که با او یا که بی او یا که هر دو ز غم سوزد دلم "یاسر" ازین داغ جگرسوز بریزم اشک بر دل یا که بر رو یا که هر دو ** محمود تاری «یاسر» کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
زمینه شهادت حضرت زهرا(س) اهدایی مخاطبین کاری از محمد جواد صادقی 1️⃣ بند اول برات بمیرم ای مهربونم دستات چه سرده دردت به جونم خانوم من، پاشو دوباره، خونه داری کن اگه میشه، برا موندنت، تو یه کاری کن نرو به خاطر علی بمون ثوابه حال دل بچه هامون خیلی خرابه مادرمون خوب میشه یا نه ای باباجون؟ گمون کنم سوال زینب بی جوابه... مرو زهرا مرو زهرا، مرو(زهرا 4) 2️⃣ بند دوم افتادی رو خاک باحال مضطر یاس کبودم شدی تو پرپر چی دیدم من، جلوی چشام، تورو زدنت بمیرم من، از ضرب غلاف، کبوده تنت آخه یه فکری به حال حسنت کن نگا به خونای روی پیرهنت کن هنوز به فکر مایی من برات بمیرم یه فکری ام برای زخمای تنت کن مرو زهرا مرو زهرا، مرو(زهرا 4) 3️⃣ بند سوم ببین علی جان نور دو عینم جونِ شما وُ جونِ حسنینم از اون کوچه، دل حسنم، کبابه علی شبها حسین، با لب تشنه، نخوابه علی یه غصه آتیش میزنه علی به این دل به پسرم حسن میدن زهر هلاهل یه روزی ام میرسه پیش چشم زینب سر حسین و از قفا میبُره قاتل یا حسین جان یا حسین جان، (آقام 4) سلام‌الله علیها با سپاس از جناب آقای صادقی از اصفهان...سبک👇👇 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک☝☝ زمینه شهادت حضرت زهرا(س) اهدایی مخاطبین کاری از محمد جواد صادقی 1️⃣ بند اول برات بمیرم ای مهربونم دستات چه سرده دردت به جونم خانوم من، پاشو دوباره، خونه داری کن اگه میشه، برا موندنت، تو یه کاری کن نرو به خاطر علی بمون ثوابه حال دل بچه هامون خیلی خرابه مادرمون خوب میشه یا نه ای باباجون؟ گمون کنم سوال زینب بی جوابه... مرو زهرا مرو زهرا، مرو(زهرا 4) 2️⃣ بند دوم افتادی رو خاک باحال مضطر یاس کبودم شدی تو پرپر چی دیدم من، جلوی چشام، تورو زدنت بمیرم من، از ضرب غلاف، کبوده تنت آخه یه فکری به حال حسنت کن نگا به خونای روی پیرهنت کن هنوز به فکر مایی من برات بمیرم یه فکری ام برای زخمای تنت کن مرو زهرا مرو زهرا، مرو(زهرا 4) 3️⃣ بند سوم ببین علی جان نور دو عینم جونِ شما وُ جونِ حسنینم از اون کوچه، دل حسنم، کبابه علی شبها حسین، با لب تشنه، نخوابه علی یه غصه آتیش میزنه علی به این دل به پسرم حسن میدن زهر هلاهل یه روزی ام میرسه پیش چشم زینب سر حسین و از قفا میبُره قاتل یا حسین جان یا حسین جان، (آقام 4) سلام‌الله علیها با سپاس از جناب آقای صادقی از اصفهان...سبک👇👇 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک👆👆 زمينه حضرت زهرا سلام الله عليها 1️⃣ بند اول بميرم من كه افتادى ، توى بستر عزيزم همهء خاطرات من، نكشى پر عزيزم بازم اشكامو پاك كن / بذا آروم بگيرم برى تنهامى مونم /برى بى تو ميميرم بى تو خونمون صفا نداره هوايى بجز عزا نداره زهرا گل ياس كبودم 2️⃣ بند دوم خدا آرامش خونه م، چه قدر زود نظر خورد شیشهء عمرمو انداخت،لگدی که به در خورد هنوزم اشک زینب / داره روضه می خونه مونده چشماش هنوز به / در و دیوار خونه پیر تو شدم جوون علی نرو فاطمه بدون علی زهرا گل یاس کبودم سلام الله عليها کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک☝☝ زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها 1️⃣بند اول اين خونه پرِ از عطر چادرت اين خونه پرِ از خاطراتمون بالم زخميه از بعد رفتنت اينجا بي كسي ميشه وبالمون كنار سجادت ، شبا تا صبح بيداره زينب خونه عزاخونس ،حسنتم تب داره هرشب تو كجايي ... بي هم زبوني سخته نامهربوني كردن نامهربوني سخته «بي هم زبوني سخته» 2️⃣بند دوم دنيا رسمشه كه بي وفا شده دستاي من از دستت جدا شده حالا اين منم كه بي قرارتم خاك تو برام بيت العزا شده كسي نميدونه ، كه شب غسل تو بريدم خودم با اين چشمام ، ورم بازوهاتو ديدم تو كجايي ... هر شب هوام بارونه هر شب دلم ميگيره سهم چشمام بارونه «بي هم زبوني سخته» 3️⃣بند سوم من موندم ببين با گريه حسن من موندم ببين با اشك زينبين وقت رفتنت گفتي قرارمون روز واقعه پيش تن حسين يه بدن زخمي ، ميون خون ميون نيزه به سر زنان زينب ، ميسوزه لا به لاي خيمه اين حسينه ... كه لب تشنه جون داد كه سرشو بريدن كه روي خاكا افتاد «واي از دل رقيه» سلام الله علیها کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک👆👆 زمینه حضرت فاطمه سلام الله علیها 1️⃣ بند اول تنها كجا داري ميري، بدونِ حيدر رخت سفر بستي چرا ، جوونِ حيدر مي ري و ميره بي نگات، توونِ حيدر اي واي ازين زخم تازه چشماي تو نيمه بازه اشكم روونه دارم يه داغ روي سينه درد دلم واسه اينه يارم جوونه درياي اشكت از، چشم ترم گذشت حالا منو ببين، آب از سرم گذشت 2️⃣ بند دوم درد دلايي كهنه از ، زمونه داري بار غمي رو از غدير، به شونه داري مي ري و روي صورتت، نشونه داري وقتي كه در ،شعله ور شد دستاي تو تا سپر شد دستامو بستن ديدي يل ِ خيبرت رو يار دلت،شوهرت رو حرمت شكستن اين كوچه و طناب، اين شرح حالمه اي كاش نميديدم، دستات به شالمه 3️⃣بند سوم وقتي نفسهاي تو به شماره افتاد كار من و تو ديگه به اشاره افتاد از آسمون چشم ما ستاره افتاد دلبسته ي اون نگاتم دلتنگ اون، خنده هاتم آرومِ جونم درمونِ تو، آرزومه اما حالا، روي بومه خورشيد خونم دردِ دلِ علي، بانويِ سر به زير جونِ منو بگير، از من تو رو نگير سلام‌الله علیها کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک ☝☝ زمینه حضرت فاطمه سلام الله علیها 1️⃣بند اول (زهرا تورو به اين چشماي باروني پاشو بگو هميشه پيشم ميموني)٢ بین قنوتت زدی تو آتیش به جونم وا کردی آخر پای تابوت و تو خونه ام تنهام نذار ای بانوی قامت کمونم پاشو حال بچه ها تو ببین شده زینب تو چله نشین رو لبش نوای یا من اسمه داره مگه چی دیده تو کوچه حسن که همیشه میگه ..نامرد نزن شده همدمش فقط یه تیکه گوشواره (واي زهرا، جانم زهرا، جانم زهرا)2 2️⃣بند دوم (با من بخدا دنیا خیلی بد تا کرد آخر داغ تو رو توی سینه ام جا کرد)٢ مثل تو زهرا منم از دنیا بریدم تو این نود روز رو لبت لبخند ندیدم از مردم شهر چقدر طعنه شنیدم پاشو دستات و به پهلو نگیر توی خونه از علی رو نگیر با چشای بارونیت نگا به حالم کن اگه درد پهلوت از حد گذشت تو خونه ام اگه بهت بد گذشت تو رو جون بچه ها بیا حلالم کن (واي زهرا، جانم زهرا، جانم زهرا) 3️⃣بند سوم (بی تو شبای این خونه خیلی سرده غربت هوای این روزامو پر کرده)٢ سنگ صبورم گره افتاده به کارم بی تو چجوری آخه من طاقت بیارم تنهای تنهام بخدا دلشوره دارم نزا غم به سینه محرم بشه نزا سایه ات از سرم کم بشه میمیره علی اگه ببندی چشماتو با چه رویی آخه زهرای من بپیچم تنت رو توی کفن نرو دیگه خون نکن دل یتیماتو (واي زهرا، جانم زهرا، جانم زهرا) سلام‌الله علیها کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
چادرت را بتكان ... روزیِ ما را بفرست ای كه روزی دو عالم همه از چادر تو است ای مادر ... ای مادر ... من از خاکِ پایِ تو سر بر ندارم مگر لحظه ای كه دگر سر ندارم مگير از سرم سایۀ چادرت را پناهی از اين خيمه بهتر ندارم چادرت را بتكان ... روزیِ ما را بفرست ای كه روزی دو عالم همه از چادر تو است ای مادر ... ای مادر ... ____ بگير از سر لطف جان مرا هم ببخشا اگر جانِ ديگر ندارم بخوانم به فرزنديت كه اميدی به غير از دعاهای مادر ندارم مگير از سرم سایۀ چادرت را پناهی از اين خيمه بهتر ندارم چادرت را بتكان ... روزیِ ما را بفرست ای كه روزی دو عالم همه از چادر تو است ای مادر ... ای مادر ... ____ به پروانه هایِ سحر گفته ام كه من هم به اين سوختن راضيم حرم ميروَم باز در ميزنم اگر هم ندادند من راضيم مرا آخرش هم كفن ميكنند وليكن بدونِ كفن راضيم غلام حسينم وليكن مرا بخوانی غلام حسن راضيم حسن ... حسن ... 😭🏴😭🏴😭🏴 نوای ذاکرین🙏 @navayehzakerin
دلنوشته سردار محبوب دلها بسم الله القاصم الجبارین سردار بزرگ و پر افتخار اسلام آسمانی شد. با بغض مینویسم ... درحالی که اشک های زیادی درگونه هایم روان است . از لحظه ای که خبر جانسوز شهادتت را شنیدم یک لحظه دلم آرام نیافته . سردارجان مگر یک آدم چقدر میتواند خوب باشد؟چقدر می تواند شریف و عزیز باشد ؟ چگونه باور کنم خبر رفتنت را سردار؟ بلندشو برادر از صبح جمعه دلمان رفته بین الحرمین. بندبند وجودمان با این سخن دم گرفته «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» بلندشوسردارم دلمان برای لبخندهایت ، برای شجاعتت، برای آرزوهای شهادتت تنگ میشود. مالک اشتر ایران، بلندشو ما هنوز بهت نیاز داریم . نمیتوانم بپذیریم و وجودم توان ندارد که بگویم شهید برای من همیشه حاج قاسم بودی سردارم! یک روز افتخار کردیم و خوشحال شدیم که حاج قاسمی داریم که زیرسایه اش کشورمان امن است ، میدانستیم شنیدن نامت تن دنیا را به لرزه درمی آورد .ما حاج قاسمی داشتیم که میتوانست پست و مقام داشته باشد اما میدان جنگ را به پشت میز ترجیح داد .این خلوص نیتت و ولایت پذیری ات یک عالم را شیفته خود کرده بود. شیرمرد زود بود میلیون ها نفر را تنها بگذاری وبروی. حاج قاسم کجایی که ببینی دشمنانت از انتشار عکست نیز رعب و وحشت دارن حاج قاسم عزیزم سال ها تو جنگیدی و ما خواب بودیم ، تا اینکه بازهم ما خواب بودیم و تو شهید شدی. آرام بخواب سردار دلها که دیریست آرامش ما خواب را از چشمان تو ربوده بود . ما همه به تو مدیونیم و هیچوقت فراموشت نمیکنیم ، قهرمان کشورم تاریخ تو را فراموش نخواهد کرد . مالک اشتر زمان سخنم به دشمنانت فقط این است (موش های ترسو ! بروید در لانه هایتان مخفی شوید! ما برای کابوس هایتان نقشه ها داریم! بروید در عذاب خود بمیرید! و این لحظه های آخرتان را قاب بگیرید! این جمله را میگویم و هزاران بار خواهم گفت ما فرزندان ایران انتقام خون پدرمان حاج قاسم را خواهیم گرفت. ما انتقامی خواهیم گرفت که کابوس فرزندانِ فرزندانتان باشد ) 🔸به فرموده ولی مان امام خامنه ای انتقام سخت در انتظار جنایتکاران است. 🔸 دختر حاج‌قاسم سلیمانی: عمویم سید حسن و همه گروه‌های مقاومت انتقام خون پدرم را می‌گیرند * پدرم منتقم خون همه شهدا بود. سپهبدم ! بدان ما فرزندان این مرز و بوم دست از دفاع برنمیداریم و خیالت راحت باشد هیچوقت سید علی را تنها نخواهیم گذاشت ما همواره پشت ولایتیم و راهت را ادامه خواهیم داد. و در آخر شهادتت مبارک دلاور، مرد پاک خدا شفاعت ما را نیز نزد پروردگار بکن. اللهم عجل لولیک الفرج ما ملت امام حسینیم
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها اجرا ۹۸_ حاج محمد رضا طاهری•✠• بانو دلی با غربت و غم آشنا داشت حالش وخیم اما هوای مرتضی داشت احقاق حق حیدرش در سر و گر نه از رفتن کوچه از اول هم اِبا داشت *این همون فاطمه ست که حتی از یه مرد اعمی و نابینا تو خونه رو میگیره، رسول خدا میفرماید دخترم اون نابیناست تورو نمیبینه فرمود اما من اونو میبینم .. حالا برای احقاق حق علی راضی شده تو دل این همه نامحرم بره .. (بالاترین روضه اگر بخوای بشنوی و براش گریه کنی اینه که از صدیقه گواهی خواستن شاهد خواستن ، هر چی گفت، گفتن نه؛ ما حرف تورو باور نداریم .. برو یه شاهد بیار که تصدیق کنه حرفتُ ..* دندان روی هم می فشرد و درد می برد در کوچه باسختی خودش را روی پا داشت از درد زخم و سوزش تاول گذشته در سینه زجر استخوانی جا به جا داشت *سلمان وارد شد عرضه داشت کیف اصبحت؟! بی بی جان چطور شبُ به صبح گذروندی؟ (یه سوالی کرد سلمان از سوالش هم خیلی پشیمان شد؛) فرمود سلمان انقدر بهت بگم که شب ها از درد پهلو دیگه خوابم نمیبره .. سلمان گفت تا اومدم داد بزنم فرمود نه اینجا داد نزن گریه نکن اینجا منم گریه میکنم همش شکایت میارن برا علی .. مرحوم حاج آقای مسجد جامعی روضه رو میخوندن ایشون میفرمود: سلمان اومد بیرون تو نخلستان ها اونجا داد بزنه یه وقت دید یه صدای ناله ای میاد رد ناله رو گرفت دید مولا سر داخل چاه کرده .. علی داره با چاه درد دل میکنه .. تا حال و روز منو دید فرمود سلمان گمان میکنم خونۀ ما بودی .. عرضه داشتم بله آقاجان فرمود این روزها زهرا با من حرف نمیزنه .. آیا چیزی هم با تو گفت؟ گفتم آقاجان فقط یه سوال کردم ، جوابمو اینطوری فرمود: فرمود شب ها از درد پهلو خوابم نمیبره .. یه وقت دیدم مولا داره داد میزنه .. فرمود والله قسم فاطمه چیزی به من نگفته ..* میخواست تا قد کمانش را نبینند در زیر چادر باز خیلی انحنا داشت با احتیاط آهسته نزدیک به دیوار *داره برمیگرده قبالۀ فدکُ گرفته خوشحال احساس خوبی با غرور مجتبی داشت ، هی تو راه میگفت مادر میرم به بابا میگم چه کردی .. به بابا میگم چطور از حقش دفاع کردی..* با احتیاط آهسته نزدیک به دیوار احساس خوبی با غرور مجتبی داشت آنچه نباید شد ولی در راه برگشت با بغض یک نامرد حالا ماجرا داشت *یه وقت دید اون نانجیب داره از راه میرسه هر چی بی بی راهشُ کج کرد این نانجیب جلوش و سد کرد دست به دیوار گذاشت ..* یک دست الزاماً همیشه بی صدا نیست دستی که بالا رفت در کوچه صدا داشت *رحمت خدا بر این اشک ها و ناله ها .. اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن من از زبان اون آقایی میخونم که وقتی دیدش سال ها بعد گفت آقا من بابای شمارو هم تو این سن دیده بودم انقدر سر و روش سفید نشده بود فرمود اگر اون چیزی که من تو کوچه دیدم ، بابام هم میدید ..* افتاد با صورت زمین با چادری که از چکمۀ پای مغیره رد پا داشت طفلی حسن که لحظه لحظه پیر میشد از حال مادر در دلش هول و ولا داشت *خدا نکنه با ناموست ، با زن و بچه بین یه عده اراذل گیر کنی ..* با کم محلی از کنارش می گذشتند درخواست هرچه از درُ همسایه ها داشت با گریه روی پنجۀ پا راه میرفت تا خانه مادر زیر دست خود عصا داشت *تا آخر عمرش میگفت نشد جلو ضربه رو بگیرم .. رو پنجۀ پا ایستادم قدم نرسید از رو سر من سیلی زد .. اجازه بدید گریز روضه مو اینجور بگم ، من فکر میکنم این ماجرا رو خیلی برای بچه هاش گفته بود .. تا عبدالله بن حسن دید عمو افتاد تو گودال نانجیب شمشیر بالا سر عمو گرفته ، دوید اومد تو گودال گفت نمیزارم دوباره تکرار بشه .. دستشو جلو آورد اما تا نانجیب شمشیر و زد تا اینجا داره عمو رو صدا میزنه مادر تو خیمه هاست .. (دلیلی نداره بگه وا اماه ..) اما تا استخوانِ دست شکست یاد مادر افتاد .. یه وقت دیدن تو بغل عمو میگه وا اماه .. کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
هوالجبار به مناسبت ۹ دی فَاَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِم زَیْغٌ فَیَتَّبِعونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنِة ؛ اما آنان که در دلهای شان انحراف است از آیات متشابه تبعیت می کنند تا فتنه بر پا نمایند . آل عمران - ۷ فتنه یعنی بولهب ، یعنی زَرار ظلم در حقّ نبیِّ کردگار فتنه یعنی ظلمت اهل خطا بشکند پیشانی از سنگ جفا فتنه یعنی باز ماندن از مسیر پشت پا بر عهد و پیمان غدیر فتنه یعنی در نفاقی منجلی روی نی قرآن زدن پیش علی فتنه یعنی رخنه در اهل نیاز فرق را بشکافتن وقت نماز فتنه یعنی حقّ حیدر پایمال بر رخ آئینه ها گَرد ملال فتنه یعنی بعد احمد اضطراب بیت الاحزان را کنند از کین خراب فتنه یعنی ظلم بر آل رسول در میان شعله زهرای بتول فتنه یعنی بستنِ دست علی در شرار شعله ها هست علی فتنه یعنی شعله در شهر رسول نقش سیلی بر رخ پاک بتول فتنه یعنی بین امّت اختلاف بازوی بشکسته از ضرب غلاف فتنه یعنی یار ، یاری را کُشَد زهر آرد بی قراری را کُشَد فتنه یعنی زهر در جان حسن بعد کشتن تیر باران بدن فتنه یعنی هجمه بر گلزار عشق غرقِ در خون پیکر سردار عشق فتنه یعنی بستنِ آب روان بر حسین بن علی ، بر کودکان فتنه یعنی کشتنِ طفل صغیر تیر بر حنجر بجای آب و شیر فتنه یعنی غارت آل رسول در خزان آوردنِ باغ بتول فتنه یعنی خون به قلب عالَمیْن بردن بر نی سرِ پاک حسین فتنه یعنی باغ را آزردن است آل احمد را اسارت بردن است فتنه یعنی ناله ها در شور و شین در میان طشت زر رأس حسین فتنه یعنی بردن گل روی نی چوب خزران بر لب و دندان وی فتنه یعنی ظلم با پروانه ها خاندان نور در ویرانه ها فتنه یعنی لاله گون بال و پری رأس بابا پیش چشم دختری ......... محمود تاری "یاسر"
 صلوات_اول_مجلس روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها عرض تسلیت محضر قطب عالم امکان آقا حجت بن الحسن ارواحنا له الفداه بمناسبت شهادت جانگداز و مظلومانه بی بی دو عالم صدیقه کبری انسیه حورا فاطمه زهرا سلام الله علیها عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) ✔️ نمونه شروع روضه حضرت زهرا سلام الله علیها با صلوات خاصه👇 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبيبَةِ حَبيبِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أُمِّ اَحِبّآئِكَ وَ اَصْفِيآئِكَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَ فَضَّلْتَها وَ اخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمينَ 🔸 ترجمه: خدايا درود فرست بر صديقه <طاهره> فاطمه آن بانوى پاكيزه محبوب دوست و پيامبرت و مادر دوستان و برگزيدگانت آن بانويى كه او را برگزيدى و فضيلت و برتريش دادى بر زنان جهانيان مناجات 1 __ متن روضه 1 🔸آقا سلام، روضه مادر شروع شد 🔸باران اشک های مکرر، شروع شد آجرک الله... یا بن الحسن... آقا... بازم ایام عزای مادرتون زهرای مرضیه... شروع شد... 🔸آقا اجازه هست بخوانم برایتان 🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد آقا منو ببخشید... مصیبت مادرتون زهرای مرضیه... از آنجایی شروع شد که... هنوز آب غسل پیغمبرخدا خشک نشده... یه عده نامرد... ریختند درب خانه امیرالمومنین... 🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد یوسف فاطمه... امام زمان... 🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت 🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد نانجیب دومی صدا زد علی بیرون بیا... وگرنه خونه رو آتیش میزنم... بمیرم برات مادر... زهرای مرضیه اومد پشت در... فرمود حیا نمیکنی نانجیب... میخواهی بدون اجازه وارد بشی... یک نفر صدا زد... ای نانجیب... مگه نمیدونی... این خونه... خونه پیغمبره... این ها هم...بچه های پیغمبرند... اِنَّ فیها فاطِمَه زهرای مرضیه داخل این خونه است... نانجیب مگه نمیشنوی... صدای دختر پیغمبره... هر چی گفتند داخل این خونه بچه های پیغمبره... اما اون بی حیا اعتنا نکرد... صدا زد... وَاللَّهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ بخدا قسم خونه رو به آتیش میکشم (منبع: تاریخ الطبری، ج 2، ص 233) اگرچه دختر پیغمبر باشه... خونه رو با اهلش به آتیش میکشم... خدایا همه جا رسمه... هر کی بابا از دست میده... مردم براش دسته گل می برند... اما مدینه بجای دسته گل... نانجیب اشاره کرد... هیزم ها رو بیارید... خونه رو آتیش بزنید... ای وای... ای وای... مردم مدینه دارند نگاه میکنند... یدفعه ببینند... شعله های آتش بلند شد... 🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت 🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... مادرتون زهرا پشت در ایستاده... نميذاره این نامردها وارد بشن... امانانجیب حیا نکرد... آنچنان با لگد به این در زد... صدای ناله مادر بلند شد... یا ابتاه... یا رسول الله... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ بابا یا رسول الله ببین... با دخترت چه کردند... پهلوم رو شکستند... 🔸فریادهای مادر پهلو شکسته ات 🔸تا شد فشار در دو برابر، شروع شد سادات منو ببخشید... همينجا بود صدای ناله مادرتون بلند شد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل (بحارالانوار، ج 8، ص 230)ِ فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند... 🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن می شکست 🔸تا که میخ در نشان پهلوی زهرا نبود 🔸کاش یک تن بود در آنجا و می گفت این سخن 🔸کشتن شش ماهه پاداش ذی القربی نبود یا صاحب الزمان... اگر اینجا محسن شش ماهه رو.. بین در دیوار کشتند... کربلا هم یک شش ماهه ای رو... روی دستهای باباش پرپر کردند... آماده ای بگم یا نه... ابی عبدالله نگاه کرد... دید علی اصغرش... داره روی دستهاش جان میده... «فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن» گوش تا گوش علی رو دریدند... 🔸الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را 🔸لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را 🔸درست آندم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی 🔸تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را علی اصغرم... یه بار ديگه چشمات رو باز کن پسرم.. من آوردمت اینجا.. سیرابت کنم... حالا جواب مادرت رو چی بگم... پاشو ببین مادرت منتظره... چطوری جنازه ات رو برگردونم علی اصغرم... هر کجا نشستی ناله بزن... ای غریب حسین... 🔸حس کرد ناز بوسه ی تیر سه شعبه را 🔸بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت الا لعنه الله علی القوم الظالمین متن روضه👇 بگزارید روضه امشب رو اینطوری بخونم... 🔸ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ رحمت خدا به این ناله ها... امشب برا مادر بلند بلند گریه کنید... اگه الان مدینه بودی نمیتونستی بلند گریه کنی... خدا ميدونه مصیب
ت مادر... خیلی سنگین تر از مصیبت کرببلاست... میدونی چرا... آخه کربلا ابی عبدلله مرد جنگی بود... دور تا دورش رو اصحابش گرفته بودند... خودشم هم شمشیر به دست رفت وسط میدان... اما کوچه های مدینه... وقتی اون نامرد جلوی مادرمون رو گرفت... سادات منو ببخشید... مادرتون توی کوچه ها تنها بود... بی هوا مادرتون رو زدند... آماده ای بگم ... 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ شیخ مفید در کتاب اختصاصش نوشته... (منبع: شیخ مفید، الاختصاص، ص 185) وقتی زهرای مرضيه قباله فدک رو گرفت و بر میگشت... بین راه دومی نامرد اومد جلو... صدا زد... يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعک دختر پیغمبر چی به دست داری... تا فهمید قباله رو پس گرفته... صدا زد بده به من قباله رو... اما مادرمون امتناع کرد... خدا میدونه این مصیبت خیلی سنگینه... باید حقش رو ادا کنی... ای کاش مادرمون قباله رو میداد... یاصاحب الزمان... فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ نانجیب با پای نحسش به پهلوی مادر زد... فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ مادرها بهتر میدونند... وقتی برای یک زن بارداری اتفاقی بیفته... اول سوالی که برای بقیه زنها پیش میاد... میگن خدا بخیر کنه... بچه آسیب ندیده باشه... نامرد آنچنان با لگد زد که... فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ محسنش سقط شد... اوج مصیبت مادر اینجاست... طاقت داری بگم یا نه... دست های نحسش رفت بالا... خدایا... این نامرد میخواد چکار کنه... یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... ثُمَّ لَطَمَهَا آنچنان سیلی به مادر زد... مادر نقش زمین شد... (زمزمه آذری زبانها): یارالی ننم زهرا...جوان ننم زهرا... 🔸رویِ او ریخت بهم، پهلویِ او ریخت بهم 🔸دهنش غرق ِ به خون گشت و صدا ریخت بهم خدایا... قصه سیلی تمومی نداره... اگه مدینه مادر رو سیلی زدند... کربلا هم دختر ابی عبدالله رو سیلی زدند... صدا زد بابا... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است دختر بچه داری یا نه... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است 🔸یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام یک ضربه زد دو گونه من را کبود کرد... از کربلا تا کوفه و شام... سر ابی عبدالله... روی نیزه ها... هر کجا دختر ابی عبدالله بهونه بابا میگرفت... نانجیب با تازیانه... با کعب نی... ناله بزن یا حسین... 🔸سیلی کسی به صورت دختر نمیزند 🔸گمگشته را که خصم مکرر نمیزند 🔸از پا فتاده را به تهاجم نمی زنند 🔸لکنت گرفته را به تبسم نمی زنند خدای متعال ان شاء الله به چادر خاکی مادرمون زهرای مرضیه سلام الله علیها موانع فرج امام زمان علیه الصلاة و السلام برطرف بفرماید عنایت کنید اجماعا صلوات ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) دعای پایانی مجلس👇 ▪️ بفاطمه و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها ده مرتبه یا الله.... ▪️ حاجات رو مد نظر بگیرید فرج امام زمانمون در راس همه حاجات، شفای همه مریضها (همه باهم) (أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء)َ ▪️ ورود به دعا 1). فرج امام زمان(عج) ما معجل بفرما. 2). قلب نازنین آنحضرت از همه ما راضی و خشنود بفرما. 3 ). این قلیل توسلات، عرض ادب، اشک ریختن، از همه ی ما به کرمت قبول بفرما. 4 ). خدا به بیمار مدینه، مرضای اسلام، ملتمسین دعا، مریض مد نظر، شفای عاجل عنایت بفرما. 5 ). شب اول قبر امیرالمؤمنین و زهرای مرضیه به فریاد همه ما برسان. 6 ). آرزومندان عتبات و عالیات، مدینه منوره، مکه مکرمه به آرزوشان برسان. 7 ). حوزه های علمیه، مراجع عظام تقلید، رهبر معظم انقلاب در حفظ و پناه خود موید و منصور بفرما. 8 ). خدا به آبروی مادرمون زهرای مرضیه قسم، شر وهابیت، تکفیری ها، داعشی ها، دشمنان اسلام به خودشون برگردان. 9 ). هر که در این مجلس آمده حاجتی داره حوائج مشروعه این جمع برآورده به خیر بفرما. 10). اموات این جمع پدران، مادران، حق داران، ببخش و بيامرز. 11 ). ثوابی از این مجلس و محفل به روح همه اموات، گذشتگان، پدران، مادران، حق داران عائد و واصل بفرما. 12 ). بالنبی و آله بخوان سوره الفاتحه مع الاخلاص و الصلوات.