eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
11هزار دنبال‌کننده
48 عکس
55 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور 😭😭😭😭😭😭 اِنَّ کَمَن زارَ العَلی، مَن زارَ زینب عالم نمی بیند دگر تکرارِ زینب تاریخ جایِ صبر، زینب می نویسد معنا گرفت ایثار از ایثارِ زینب با دست بسته باز کرد از دست ما بند پُر شد زمین از عزتِ سرشارِ زینب مریم مقدس شد اگر در بین زن ها در عالم زر بوده خدمتکار زینب هم میشود قبله نمایِ ما عقیله هم قبله ی ما کعبه ی سیارِ زینب یکبار حتی سایه ی او را ندیده همسایه ی دیوار به دیوارِ زینب *گفت: اين همه سال خونه ام كنارِ خونۀ زينب بود، يه بار قد و قامتش رو نديدم...* پُشتِ همه لرزید با یک اُسْکُتویش *وقتي مردم حرف ميزدن، سر و صدايِ اين جمعيت، خانم نمي تونه حرف بزنه، يك كلمه گفت: "اُسْکُتوا" ساكت باشد، همه آرام گرفتن، نه تنها مَردم، بلكه حيوانها هم ساكت شدن و حتي زنگوله هاي شترها از حركت ايستادن، زينب گفته ساكت باشيد، همه آرام شدن....* پُشتِ همه لرزید با یک اُسْکُتویش دشمن هلاکِ نحوه ی پیکارِ زینب هرکس نمک گیرش شود آخر شهید است چشمانِ ما بر سفره ی پُربار زینب چشمان ما بر لطف و احسان عقیله دستان ما بر دامنِ سالارِ زینب با این که خودگرمیِ بازارِ حسین است عون و محمد گرمیِ بازار زینب ماهیِ دریا هم برایش گریه کرده وقتی فَلَک دارد سَرِ آزار زینب از نور چشمانش به سختی چشم پوشید جانسوز یعنی غربتِ بسیارِ زینب *وقتي شهدا رو مي آورند، حضرت زينب سلام الله عليها، سراسيمه مي اومد وسطِ ميدان كمكِ حسين مي كرد، برا علي اكبر تا كنار جنازه هم رفت، اما وقتي بچه ها اومدن گفتن: مادرجان! اجازه بده ما برويم ميدان، گفت: بريد، گفتن: دايي مون نميذاره بريم، گفت: يه رمزي بهتون ياد بدم، دايي تون به اين نام حساسِ، كافيِ بريد گردنتون رو كج كنيد بگيد: جانِ مادرت...،بچه ها رفتن با رمزي كه مادر يادشون داده بود پيشِ دايي خندون برگشتن، حضرت زينب بچه ها رو در آغوش گرفت، مادرِ، ميخواد بچه هاش رو بفرسته قربانگاه،گفت: بچه ها! هرچي ميخواهيد اينجا مادر رو ببينيد همين جا ببينيد، هر چي حرف داريد اينجا بزنيد، من ديگه بيرونِ خيمه نميآم....بچه هارو كه راهيِ ميدان كرد، وقتي رفتن ميدون، صدايِ رجزشون بلند شد،الله اكبر،بي بي زينب خوشحال شد، الحمدالله من شرمنده مادرم نشدم، شرمنده ي ام ليلا نشدم، شرمنده ام البنين نشدم...* باید تمام روضه را از سر بخواند مرثیه جانسوز است اگر مادر بخواند بیرون زند خواهر اگر از قلب اردو در بین میدان میکند خشمش هیاهو مانند زهرا می زنم بر آب و آتش دختر فقط از مادرش می گیرد الگو افتاده اند از شوقِ جان دادن برایت امروز محسن های زینب در تکاپو عون و محمد را کفن کردم برایت سرباز تو هستند در قحطی نیرو قاسم فدایی تو باشد عونِ من نه؟ زینب چه کم دارد مگر از نجمه بانو؟ با دست خود راهی شان کُن سمت میدان قبل از قسم بر فاطمه و پهلوی او از پا می اندازد مرا این داغ اما در پیش تو دستی نمی گیرم به زانو بگذار از مویِ محمد گیرد اَخنَس بسته ست وقتی جان تو تنها به یک مو مثل تو یاد مادرم کردم همین که بیرون کشیدی نیزه را از بینِ پهلو داغ جوان دیدی، منم دیدم عزیزم دارم پریشان میکنم در خیمه گیسو بهتر که فردایی نباشند و نبینند از مادرشان شمر می گیرد النگو بهتر که فردایی نباشند و نبییند از کعب نی دارم نشانی رویِ بازو غرق خجالت می کشی بر سر عبا را می آوری تا خیمه خواهرزاده ها را : عليرضا خاكساري کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•اِنَّ کَمَن زارَ العَلی... و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● يَا عِصْمَهَ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِير... خدایا به طفلان زینب و به کودکان خیمه‌‌‌های حسین(ع) آنگاه که از وحشت و ترس بینِ دود و آتش میدوند خودت رحم کن..💔 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور 😭😭😭😭😭😭 بهترین فیض را به من دادند به سوالم جوابِ لَن دادند عاشقانِ وصالِ تو اول به مکافاتِ عشق تن دادند روز، تحصیلِ ساختن کردم شب که شد درسِ سوختن دادند یوسفِ من ! به دستِ این یعقوب جاى پیراهنت کفن دادند عاشقان وقتِ خمسِ دل دادن پنج پنجم به پنج تن دادند *يعني همه دلم رو دادم به تو آقاجان! جايي تو دلم برا كسي ديگه نذاشتم، اين دل فقط جايِ حسينِ،جايِ اين خونواده است...* ما که آواره ایم و دربدریم اشتباهاً به ما وطن دادند کربلاىِ حسین رفتن را از سَرِ سفره ی حسن دادند بچه ها راحتند با عمه کار را دستِ شیرزن دادند *فقطي داشت مي رفت دستِ عبدالله رو گذاشت تو دستانِ زينب، زينب جان! اين امانتِ برادرمِ، هوايِ اين بچه رو داشته باش...* چادرِ پاره را به نیزه زدند نیزه اى هم به پیرُهن دادند علی اکبر لطیفیان روضه رو ميخوام از زبون حسينِ فاطمه بخونم، امشب شبِ يتيم نوازيِ، هر كي ميخواد اشكش سرازير بشه، يكي از راههايي كه روايات ميگه اينه: دست رويِ سرِ يتيم بكشه...امشب يتيم نوازي كنيم، يا امام حسن! بحقِ يتيم هات، امشب ما با اميد اومديم دَرِ خونه ات داريم تو رو صدا مي كنيم، امشب يه دلمون كربلاست، يه دلمون مدينه است، پيغمبر فرمود: هركي برا حسنم گريه كنه نميذارم قيامت چشمش گريون باشه، فرمود: حسنم غريبِ، گريه كُن نداره...حالا بيش از همه ابي عبدالله اين غربت رو حس كرده، ميخواد برا زينب از حسن بگه بعد بشينن گريه كنن، گفت: زينب جان!...* برادر تشتِ خون را لاله باران کرد، یادم هست وَ بُغضِ خویش را در سرفه پنهان کرد، یادم هست صدا زد رفتم اما با تو در هر حال خواهم بود برادر با تو تا هنگامه‌ ی گودال خواهم بود برادر آنکه شمشیرش خرافاتِ جمل را کُشت شکوهش جِبت وطاغوتِ جهان،لات و هبل راکُشت برادر پای حرفش ماند و با من در سفر آمد برادر پا به پایم با همان خونِ جگر آمد سخن فرمود با لبهای قاسم ، مرگ شیرین است و ثاراللهی اَم با خونِ عبدالله رنگین است درونِ مقتل اینک لطفِ خود را بیشتر کرده برایم دستِ خود را سایه‌ی سر، نه ! سپر کرده شمیمِ عطر او را در مشامم از ازل دارم به عبداللهِ آغوشم، حسن را در بغل دارم عجب پیراهنی از دست خواهد رفت در بازار که از بویِ حسین آکنده، از عطرِ حَسَن سرشار یکی شد پیکرم با او ، تو هم این را روایت کن شَبابِ اهلِ جنت را بیا با هم زیارت کن تو هم مانندِ من دور از وطن هستی بیا خواهر اگر دلتنگِ آغوشِ حَسَن هستی بیا خواهر شبیه کودکی‌هامان بساط گریه بر پا کن بیا یک بارِ دیگر چادرت را خیمه‌ی ما کن بیا خواهر، بیا این حنجرِ کوچک سخن دارد گلویِ سرخِ عبدالله، آهنگِ حسن دارد یا خواهر که دارد از گلویش این دم آخر صدای روضه می آید؛ صدای روضه ی مادر : سیدحمیدرضابرقعی *آخه بابام برام تعريف كرده بود، يه روزي مادرم بينِ در و ديوار قرار گرفت، در حمايت از وليِ خدا، آخه برام تعريف كرده بود در حمايت از وليِ خدا تو كوچه ها مادرم رو كتك زدن... وقتي عبدالله بن الحسن از خيمه بيرون دويد، فرياد زد: "وَاللهِ لا أُفارِقُ عَمِّي" اون لحظه وقتي رسيد كنارِ بدنِ ابي عبدالله، چي تو ذهنِ عبدالله بود، شايد با خودش ميگفت:مادرم فاطمه، وقتي بابام حيدر رو داشتن تويِ كوچه ها كشون كشون مي بردن، دست انداخت دامن بابام رو گرفت، نانجيبي صدا زد: دستِ فاطمه رو چرا جدا نمي كني؟ چنان با غلاف شمشير به بازويِ مادرم فاطمه زد، حالا داره روضه ميخونه:...* فلك ديدي چه خاكي بر سرم كرد به طفلي رخت ماتم بر برم كرد الهي بشكند دستِ مغيره ميان كوچه ها بي مادرم كرد کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•بهترین فیض را... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● در کربلا با پول‌های بیت‌المال، پسر پیغمبر را کُشتند! کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_اول / و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور 😭😭😭😭😭 درد داریم از اَزَل،دنبالِ تسکینیم ما *ما خيلي وقت ها هر چي ميكشيم از بي دردي است، بودن و نبودن آقا برا ما فرقي نميكنه، لذا وقتي يكي از اولياء خدا مشرف شد خدمت امام زمان، يك ليوان آب دستِ حضرت داد، حضرت فرمود: اگه مردم به اندازه اين آب تشنه ي ما بودن الان ما آمده بوديم...* درد داریم از اَزَل،دنبالِ تسکینیم ما شب به شب در کوچه می گردیم،مسکینیم ما *خوب جايي اومديم" يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا، إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ" مگه ميشه شما گدا رو از در خونه ات نا اميد رد كني؟ بايد گدا بشي تا يه چيزي كفِ دستت بريزن، بايد التماس كني تا يه نگاه بهت بكنن، بايد مثل شهدا بشي كه نيمه شب ها پا ميشدن روي سجاده اشك مي ريختن، ناله ميزدن، اونوقت ابي عبدالله مي خريد اونارو...ان شاالله ابي عبدالله سَرِ مارو هم لحظه ي آخر به دامن بگيره، چشمامون رو باز كنيم ببينيم ارباب بالا سرمون نشسته، مگر ميشه يه عُمر ازش دم بزني لحظه ي آخر بالا سرت نياد، اين آقا بالا سَرِ غلام سياه هم رفت، بخدا بالا سرِ همه ي شما مياد...* مثل پروانه در آتش هم مطیع کامِلیم شمع می داند که خیلی اهل تمکینیم ما *شهدا هر كدوم يه چيزي ميخواستن قبل از شهادت، يكي مي گفت: من دوست دارم مثلِ علي اكبر برم، يكي مي گفت: من اباالفضلي ام، دوست دارم دستام قطع بشه شرمنده ي اربابم نباشم، يكي ميگفت ميخوام يه نشاني از مادرم فاطمه داشته باشم،بعضي هام مي گفتن: يكي درد و يكي درمان پسندد يكي وصل و يكي هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد* فرشِ روضه خانه ها را روز جارو می زنیم با کتیبه نیمه شب سرگرم تزئینیم ما روضه خوان لب وا کند،ما گریه را سر می دهیم آنقَدَر شب های عاشورا دهن بینیم ما *كافيِ فقط يه نفر از زبان بي بيِ دوعالم فاطمه بگه:" بُنَيَّ!...* سال ها در عمقِ آن گودال گیر افتاده ایم سال ها گریه کُنِ آن جسمِ خونینیم ما بیشتر از شمر،خولی را خدا لعنت کند باخبر از ماجرایِ رأس و خُرجینیم ما *فقط شبِ سوم كه نبايد روضه ي رقيه رو خوند،گفت: بابا!باشه، تو تنورِ خولي ميري، تو تشت طلا ميري، دِيرِ راهب ميري، تو خُرجينِ مركب هاشون ميري، فقط تو دامنِ من نميآيي؟ دارم دق ميكنم...* داغدارِ روضه ی بزمِ شراب و خیزران داغدارِ روضه ی آن تشتِ زرّینیم ما بردیا محمدی *خيلي جلو رفتيم، برگرديم عقب، هنوز حسين زنده است، هنوز عباس زنده است، هنوز قاسم زنده است، هنوز دستاي زينب رو نبستن، هنوز كوچه به كوچه اين زن و بچه رو نمي گردونن، هنوز از محله ي يهودي ها خبري نيست، هنوز قاسم هست، حبيب و بُرير هست، همه مثل پروانه دورِ حسين مي گردن، هنوز اون لحظه نرسيد كه ابي عبدالله با غربت دور و بَرِ خودش رو نگاه كرد، گفت: "اَينَ الْمُسلِم؟..."* به جِلوِه آمده ای با رُخِ نقاب زده چه کس به قرص قمر این چنین حجاب زده صلاةِ ظهر تجلی نموده ای اما رخِ تو طعنه به رخسار آفتاب زده دهان هر که تو را خوانده طفل می بندی کدام بی ادبی حرف بی حساب زده دوباره نام حَسَن زنده شد در این عالم که بچه شیر جَمَل پایْ در رکاب زده
قسمت_پایانی / و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور 😭😭😭😭😭 اينقدر روزِ عاشورا قاسم بن الحسن نگران بود، از صبح نگران بود، منتظرِ يه خبري بود، رويِ پايِ خودش بند نميشد، يكي يكي شهدا كه ميرفتن به ميدان، قاسم همش مي گفت: نوبتِ من كي ميشه؟ آخه عموم به من گفت: قاسمم تو هم شهيد ميشي، به بلايِ عظيمي هم دچار ميشي..پس كو؟ چرا خبري نميشه؟ مادرش اومد ديد پشتِ خيمه ها زانوهاش رو بغل گرفته،عزيزِ دلم چي شده چرا ناراحتي؟ گفت: مادرجان! رفتم اذنِ ميدان بگيرم عموم به من اجازه نميده، چيكار كنم؟ گفت: من راهش رو بلدم، برا روزِ مبادا دست خطي از بابات حسن نگه داشتم،صندوقچه رو باز كرد،نامه يا بازوبندي داد گفت بردار ببر، رمز رفتنت همينه، با عجله اومد گرفت دويد سمتِ عمو، تا اين نامه رو داد دستِ عمو، عمو نامه رو باز كرد، چشمش به خط برادر افتاد، رو چشمش گذاشت، هي نامه رو بو مي كرد، مي گفت: بويِ حسنم رو ميده..وقتي نامه رو خوند گفت: حالا برو به ميدان، وقتي خواست بره ميدان، ابي عبدالله با تَحتُ الحَنَكِ عمامه اش صورتش رو پوشوند، چندتا علت براش گفتن، يكي اينكه چشمت نزنن...* نگاه شور ز روی تو دور ، پور حسن که چشم؛ زخم شرر بر دلِ کباب زده کفن به جای زره بر تنت کند مادر به اشک دیده به گیسوی تو گلاب زده مدینه زندگی مادرم ز هم پاشید چه ضربه ها که به اولاد بوتراب زده *راهيِ ميدان كرد قاسم رو، اينقدر براي شهادت عجله داشت، راوي ميگه: اينقدر با عجله اومده بود ديدم بندِ يكي از كفش هاش بازه، پاش به ركاب اسب نميرسه، استاد رزمش عباسِ، قاسم كه رفت به جنگ ارزقِ شامي و پسراش، عباس هي فرمانش ميداد، قاسمم اينطور ضربه بزن، حواست به اين طرف باشه، حواست به اون طرف باشه، اما بميرم يه وقت ديدن عباس نشست،همینکه قاسم ناله زد ای عمو بیا کمک...، يه وقت ديدن اسب ها دارن از رو بدن رد ميشن، با يه صدايِ كم جوهري هي ميگه: عمو! پاهاش به ركاب اسب نمي رسيد، اما ابي عبدالله ميخواد بدن رو برگردونه، سينه به سينه ي قاسم، ديدن اين پاها داره رويِ زمين كشيده ميشه، بدن كوبيده شده، قد حسين خميده...* عمو ز خیمه رسیده ببین شتاب زده عدو به گیسوی آشفته ات خضاب زده چه بد سلیقه عزیزم تراشْ خوردی تو به نعل کهنه چه کس بر رُخَت رکاب زده زِ زخم سینه و پهلو و صورتت پیداست کسی که ضربه زده از روی حساب زده به زیرهر لگدی موج می زند بدنت شبیه آنکه کسی پا به روی آب زدهکانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•درد داریم از اَزَل... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● فریادهای اَحلی مِنَ العَسَلِ قاسم(ع) تفسیرِ عِندَ رَبِّهِم یَرزَقُونِ قرآن است... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
سبک شماره ۲ محرم ۱۴۰۰ زمینه یا شور ورود به کربلا از حسین رئوفی اینجا دیده ی کل انبیا گریه کرده بر ماه سرجدا وای از کربلا ۴ چه کربلا میان هلهله ها به خاک و خون طپد عزیزِ حسین میان خنده های دشمن پست فتد زمین و برنخیزِ حسین اینجا از علی می گردد جدا اینجا قاسم از خون بندد حنا وای از کربلا ۴ چه کربلا که می رود دل خاک عزیز فاطمه میان حصیر چه کربلا که میهمان بشود به دست میزبان چگونه اسیر اینجا می زند دشمن با عصا از بهر خدا بر خون خدا وای از کربلا ۴ سبک👇👇 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹به نفس حاج مهدی سلحشور 😭😭😭😭😭 هر که از لُجّۀ غم جرعه مکرر نخورد روز محشر به جز اين حسرت ديگر نخورد *روح پدران و مادرانمون شاد، از اين جلسۀ شبِ هفتمي اونا هم فيض ببرن...* پدرم گفت به من، مثل حسین بن علی هیچ شاهِ دگری غصۀ نوکر نخورد *تو وقتي مريض ميشي، ابي عبدالله غصه ات رو ميخوره، وقتي مشكل داري حضرت غصه دارِت ميشه، من و تو گناه كنيم اربابمون شرمنده ميشه، واي بر من...* بشکند دستم اگر گوشِ من این را شنود پای مرکب به تنش وا شد و بر سر نخورد گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود گیرم این اشک به دردِ صفِ محشر نخورد :مرضیه نعیم امینی *ميگه: حضرت رو در عالم رؤيا ديدم، هنوز جاي تير و نيزه به بدن مونده بود، بدن هنوز زخميِ، گفتم: آقاجان! كِي اين زخم ها خوب ميشه؟ كِي اين جراحات خوب ميشه؟ فرمود: شما كه گريه مي كنيد تويِ جلسات، اشك مي ريزيد، مرهمِ زخم هايِ منِ... خيلي بايد گريه كنيم، زخم هاش خيلي زياده، مگه يكي، دوتاست، زياد اشك بريزيد اين شبا...گفت: اون شهيد مدافع حرم تويِ سوريه افتاده بود رو زمين، بدن پر از تير و جايِ تركش، بين داعشي ها، بچه هاي ما نمي تونستن بدن رو برگردونن، از بدن خون مي ريخت، چيزي نمونده بود به شهادت برسه، فرماندۀ منطقه پشت بيسيم داشت دلداري ميداد، مي گفت: هر چي داري تا مي توني اين زخم هارو ببند، خونريزيت كمتر بشه، پشت بيسيم مي گفت: حاجي كدوم رو ببندم، مگه يكي دوتاست، از همه جايِ بدنم داره خون مياد... امشب، شبِ علي اصغرِ، من رويِ اين شب خيلي حساب باز كردم، با يه دنيا اميد اومدم،گفت: داشتم مي رفتم كربلا،اومدم پيشِ آيت الله بهجت رحمت الله عليه خداحافظي كنم، فرمودند: رفتي كنارِ ضريحِ ابي عبدالله، به نيابت از من، ده تا روضه ي علي اصغر بخون.. تنها شهيدي است علي اصغر، كه ابي عبدالله در روضه اش، خجالت زده ي زن و بچه اش شد....* چگونه داغ تو باشد، جگر كباب نباشد چگونه نام تو باشد، سخن از آب نباشد به رغم خواندنِ لالايِ عمه خواب نرفتي *ابي عبدالله ديد تو خيمه ها ولوله اي شده، اومد تويِ خيمه ها ديد قنداقه ي علي اصغر رو زن و بچه دارن دست به دست مي گردونن، زينب ميگه بديد من آرومش كنم، سكينه ميگه بديد من آرومش كنم، يه وقت سه ساله بغلش ميگيره...* به رغم خواندنِ لالايِ عمه خواب نرفتي زمانِ غربت بابا كه وقتِ خواب نباشد *گفت: زينب جان! من كه شمارو آروم كردم، چرا دوباره داري ناله ميزني؟ گفت: داداش! تا صدايِ غربتت بلند شد:"هَل مِن ناصرٍ يَنصُرُني؟" كسي جوابت رو نداد، علي اصغر گهواره رو يه تكان داد، خودش رو از گهواره بيرون انداخت، يعني بابا! رو منم حساب كن...* به حنجر پسري اين چنين سه شعبه نخورده محاسن پدري اين چنين خضاب نباشد خراب كرده گلويِ تو را سه شعبۀ داغي چگونه حالِ دلِ مادرت خراب نباشد نداشت شير تو بودي و شير داشت نبودي براي مادر از اين سخت تر عذاب نباشد كنارِ نيزه ي تو مادري دوباره كتك خورد خدا كند كه عروسِ ابوتراب نباشد سرت به نيزه بلند است، در مقابلِ محمل خدا كند كه فقط محملِ رباب نباشد نجات مي دهد از دستِ نيزه دار سرت را اگر رباب اسيرِ غل و طناب نباشد شده است مشكل و حاجتِ زينب عروسِ فاطمه ديگر در آفتاب نباشد لالا،لالايي، داره حالِ تَلَظّيِ تو منُ ميكُشه لالا،لالايي، گُلِ نازم الهي چشايِ تو وا بشه لالا،لالايي، ايِ نورِ،دلِ مادر، نگرونِ تو شدن همه آروم باش،نَفَسِ من،عمو رفته سمتِ علقمه تا به يه جرعۀ آب برسه همۀ دنيا به رباب برسه اين آخرين بارِ، كه چشمِ من داره گُلش رو ميبينه،ميونِ گهواره علي علي،لاي لاي.... *صداي طبل ها رو مي شنيد، بچه تو دلش خالي ميشد، سر و صدا رو مي شنيد، تو دلش خالي ميشد...*کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•هر که از لُجّۀ غم ... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● هر روزِ تاریخ، سربازهای حسین(ع) در آماده هستند... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
سلام دوستان بزرگوار... نزدیک محرم است از فرصت ها استفاده کنبم. اشعار،،،نواها،،سبک های بروز را شناسایی کنیم،،تمرین کنیم، و‌.. وقت گران بهای خود را صرف پست های متفرقه نکینم. برای همین کم کاریهای منو شماست که متأسفانه افراد غیر مداح وشاید نفوذی، در این ایام میان وسط میدان با چندبن سبک اجق وجق و اگزوزی....وووو....تکیه میزنند و تعدادزیادی پای منبری جوان و نوجوان را جذب میکنند،و متأسفانه خزعبلاتی را بخوردشان میدند.که بعد صدای خیلی از پیشکسوتان به اعتراض بلند میشه که دیگه کار از کارگذشته...خواهشأ تمام توان و تلاشتان را درجهت تهیه اشعار معتبر وسبک های بروز بگذارید.تا شرمنده اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نشویم. دوست عزیزی جمله خوبی را گفت. ما بچه مذهبیا اهل بیت را خیلی دوست میداریم، و بهشون اعتقاد داریم. اما... متأسفانه (،اعتماد) نداریم. و دشمنان از بی اعتمادی و بی تفاوتی ما وبعضأ کم کاریهای ما سوء استفاده میکند،و همیشه یک قدم جلو تراز مامیباشد. نمونه اش هیأتی که با قدمت چندین ساله الآن سال هااست تعطیل شده.و عده ای جوان راه خودشون را از مسن ها و پبر مردها جدا کردند برای خودشان هیأت تشکیل داده اند....وووو حتمأ مستحضریدکه هنوز که هنوزه...میگن هیأت هم هیآت قدیم با اون سبک های سنتی و زیبا...خدا رحمتشون کنه...چرا...!؟ چون اخلاص شون بیشتر بود....اکر هواسمون را جمع .نکنیم! بد جوری باختیم...ما در قبال حفظ شعاعر دینی و اهل بیت مسئولیم....بخدا کم کاری در این زمینه جایز نیست...خود دانید...التماس دعااا آرامش🙏🏾🙏🏾🙏🏾🙏🏾
۲۲ ذی الحجه سالروز شهادت جناب فرجام دل پریش را میدانست خونخواری زخم نیش را میدانست همسایه ی نخل ها که شد فهمیدند او قصه ی مرگ خویش را میدانست * چون نخل ، در ایستادگی ، خفتن توست دل مشتری شیوه ی در سفتن توست هر چند رطب های تو شیرین باشد شیرین تر از آن علی علی گفتن توست * آیینه اش از غبارها تار نبود بر لوح دلش به غیر دلدار نبود بر دار زبان او بریدند ولی از گفتن عشق دست بردار نبود * هر چند بریده بار و برگت دیدند آزرده ز شلاق تگرگت دیدند با زمزمه ی "فمن یمت " ، " انت معی" هر لحظه در آرزوی مرگت دیدند ۱_ امیرالمومنین فرمودند: فمن یمت یرنی...هر کس بمیرد مرا میبیند ۲_ امیرالمومنین خطاب به میثم تمار فرمودند: انت معی فی درجتی .....تو در قیامت با من هستی در درجه من... شاعر: ۲۲ ذی الحجه سالروز شهادت جناب میثم که دل از به غیر دلبر برداشت خود یک تنه در کوفه دو صد محشر داشت دانی که چه رتبه داشت در نزد علی؟ آن رتبه که سلمان برِ پیغمبر داشت شاعر: ۲۲ ذی الحجه سالروز شهادت جناب از هر چه بجز علی دلش بی زار است آسایش او فقط به روی دار است در مکتب شیعه هر که عاشق باشد شاگرد کلاس میثم تمار است شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸عشقم فقط تویی، بامعرفت تویی... 🎙کربلایی محمدحسین پویانفر کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_اول روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹به نفس حاج مهدی سلحشور 😭😭😭😭😭 هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد از اولِ عُمرش هوایِ دردِ سر کرد من به کسی از گریه ام چیزی نگفتم یک شهر را چشمانِ سُرخم با خبر کرد حتماً سَرَم را مي گذارم زيرِ پايش از كوچه ي ما هم اگر روزي گذر كرد هر چه كه من كمتر برايش كار كردم مُزدِ مرا هر روز اما بيشتر كرد اين بار هم دير آمدم روضه ليكن مثل هميشه چشمِ من را زود تر كرد *امام زمان فرمود:صبح و شام، در مصائب جَدِّ غريبم حسين خون گريه ميكنم...اگر گريه كردن اينجوري باشه كه امام زمان داره، ما فقط اداي گريه رو در مي آريم، يا صاحب الزمان! به ما گريه كردن رو ياد بده تا برا جَدِّ غريبت حسين خوب گريه كنيم، بزرگان ما تويِ مُحرم خواب و خوراك نداشتن، اونها كجا و ما كجا...يه ذره من رو شبيه زين العابدين كن، همه عُمرش وقتي آب ميذاشتن جلوش، آرام و قرار نداشت، غذا ميذاشتن جلوش آرام و قرار نداشت، شيرخواره ميديد آرام و قرار نداشت، ميگه: يه روز دلمون سوخت برا حضرت، گفتيم ببريم حضرت رو باغي، يه جايِ تفريحي كه يه خورده حضرت از اين فضايِ غم بياد بيرون، وقتي برديمش اونجا، توي اين باغ، حالا همه دارن ميگن و ميخندن، حضرت همونجا هم ديدن ياد كربلا كرد، از تشنگي و گرسنگيِ روزِ عاشورا، از اون بيابونِ بي آب و علف... يا اباعبدلله! شبِ هشتم شد، دو شب ديگه فقط باقي مونده، به اين چشمت بايد التماس كني، بگي: اين دو سه شب سنگِ تمام بذاري، من رو شرمنده ي اربابم نكني...* اينجا ادايِ گريه ام را مي پذيرند هر كس نشد مَهموم در روضه ضرر كرد هرچند ما را عشقِ او ديوانه كرده مِهرِ عليِ اكبرش ديوانه تر كرد *اين شبِ هشتمي اگه كربلا بوديم، نميشد روضه ي علي اكبر بخونيم، آخه مُلاعباسِ مازندراني وقتي كربلا خدمتِ حضرت مُشَرَّف شد، حضرت دو سه تا جمله فرمود، يكيش اين بود، وقتي برگشتي شهر و ديارت، سلامِ من رو به اون پيرمردي كه جلويِ در مي ايسته، كفشارو جفت ميكنه برسون"امشب سلامِ چه كسي رو جواب ميده ارباب" يه جمله ديگه اش هم اين بود: مُلا عباس، اگه شبِ جمعه دوباره اومدي كربلا، شبِ جمعه تو حرمم روضه ي علي اكبر نخون. سئوال كرد:آقاجان! برا چي؟ فرمود: آخه شب هاي جمعه مادرم تويِ حرم مهمانه، وقتي تو از علي اكبر مي خوني، مادرم اينقدر خودش رو ميزنه...* هرچند ما را عشقِ او ديوانه كرده مِهرِ عليِ اكبرش ديوانه تر كرد جان داد وقتي باغبانِ خسته فهميد يك لشكر از رويِ گُلِ باغش گذر كرد با اكبرِ او نيزه كاري كرد مثلِ كاري كه با پهلويِ زهرا ميخِ در كرد کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_پایانی / و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹به نفس حاج مهدی سلحشور 😭😭😭😭😭😭😭😭 * تا اومد اذنِ ميدان بگيره، ابي عبدالله بدون معطلي گفت: علي جان برو به ميدان...اما وقتي كه علي اكبر حركت كرد، راوي ميگه ديدم حسين پشتِ سرش راه افتاد...* پیش من سَروْ قَدم، راه برو چند قدم تا کنم قامت تو خوب تماشا پسرم *گفت: علي جان اگه ميخواي بري، اول برو خيمه ي محارم تا بچه ها تو رو خوب ببينن، ميگه:يه وقت نگاه كردم ديدم علي ايستاده، اين زن و بچه دورش حلقه زدن، قربون صدقه اش ميرن، يكصدا ميگن:"اِرحَم غُربَتَنا" علي جان! به غربتِ ما رحم كن. ابي عبدالله فرمود: دست از علي اكبر برداريد، علي محوِ خداست، بذاريد برود ميدان... راهي كرد علي اكبر رو، اما راوي ميگه: از اون لحظه اي كه علي اكبر رو راهي كرد ميدان، حسين ديگه رو پاش بند نشد، هي مي آمد داخلِ خيمه، هي مي اومد بيرون، يه لحظه خودت رو بذار جايِ ابي عبدالله، مخصوصاً اونايي كه جوان دارن، آخه از امام صادق سئوال كردن، آقاجان! بهترين لحظه برايِ يك بابا چه لحظه اي است؟ حضرت فرمود: يه جواني رو بزرگ كنه، اين جوان جلوش راه بره، به قد و قامت اين جوان نگاه كنه، آقاجان! سخترين لحظه برايِ يك بابا كدوم لحظه است؟ فرمود: جلويِ چشمش اين جوان بال و پر بزنه... حالا ابي عبدالله، علي اكبر رو فرستاده ميدان، هي داره ميدان رو نگاه ميكنه، حضرت زينب سلام الله عليها ميگه: يه وقت ديدم حسين هي ميشينه زمين دوباره بلند ميشه، رنگِ رخساره ي حسين عوض شد، گفتم: داداش چه خبر شده؟ گفت: عليم رو كشتن....اما از لحظه اي بگم كه بالا سَرِ علي اومده...* مي ريخت بيرون از دهانش لخته ي خون حالِ پسر، حالِ پدر را محتضر كرد "اَولادُنا اَكبادُنا" يعني پدر را مِقراضِ اهلِ كوفه تقطيعِ جگر كرد بالايِ جسمِ اكبرِ خود داد مي زد زينب كه آمد كارِ او را سخت تر كرد پيشِ جوانش داشت جان ميداد اما مَحضِ حجابِ خواهرش صَرفِ نظر كرد کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•هر کس که عمر خویش را.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً ... حالا حسین(ع) مانده بود که این پیکر بهم ریخته را چه باید بکند... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور 😭😭😭😭😭😭 هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت *امشب راحت دَرِ خونه ي عباس دستت رو دراز كن، بگو: آقا! من گدايِ دَرِ خونه ي شما هستم، گدا مي اومد دَرِ خونه اش، در ميزد، قمر بني هاشم رزقِ سالش رو ميداد از بينِ در، اونم تشكر مي كرد مي رفت، آقاجان! خوب بيا بيرون ببينه شمارو، مي گفت: مي ترسم، چشمش به چشمم بيوفته خجالت بكشه، من نمي تونم خجالتش رو ببينم... تا سالِ بعد از كربلا،گدا اومد دَرِ خونه رو زد، اُم البنين اومد در رو باز كرد، گفت: چيكار داري؟ گفت: من همون گدايِ هر ساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگيرم، اُم البنين فرمود: صبر كن الان ميام، رفت رزقِ سالش رو آوُرد، گفت: خانوم! پس خودِ عباس كجاست، من ميخوام از دستايِ خودش بگيرم، اُم البنين گفت: دستِ عباس رو ميخواي؟ اين دستارو كنارِ علقمه از تن جدا كردن...* خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش... و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اولین دفاع مقدس از کربلا شروع شد! حسین(ع) برای دفاع رفت زینب (س) برای دفاع ماند کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۰ (حضرت مسلم ابن عقیل ع) من مسلمم و عبد(درگاه توام مولی)۲ بنما نظری بر من(ای نور دل زهرا)۲ من سفیر توام در شهر کوفه بی تو بر لب گل غم زد شکوفه یوسف فاطمه میا به کوفه۲ با امر تو یا مولی(در کوفه منم مهمان)۲ از این همه نامردی(مولی شده ام حیران)۲ روز بیعت کرده با یوسف زهرا شب که شد مسلم تو گشته تنها یوسف فاطمه میا به کوفه۲ این مردم دنیایی(بیعت ز تو بگسستند)۲ از راه ستم مولی(دستان مرا بستند)۲ زین مصیبت حسین خون شد دل من زد شرر ظلم شان بر حاصل من یوسف فاطمه میا به کوفه۲ این مردم بی ایمان(دارند همگی نیرنگ)۲ این رسم پذیرایی است(مهمان بزنند با سنگ)۲ زین همه ظلم و کینه جان بر لبم وقت جان دادنم یاد زینبم یوسف فاطمه میا به کوفه۲ تا لحظه ی آخر شد(من یاد تو افتادم)۲ نامت به لبم بود و(در راه تو جان دادم)۲ مهر و حب تو گردیده گنهم بام دارالعماره قتلگهم یوسف فاطمه میا به کوفه۲ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۹ (حضرت مسلم ابن عقیل ع) مسلم غریب،مدینه هستم سفیر مولی،در کوفه هستم کوفی وفا ندارد شرم و حیا ندارد حسین جان حسین جان کوفه میا حسین جان۳ مسلم عزیز،مولی حسینم نایب خاص،آقا حسینم بر لب رسیده جانم اسیر کوفیانم حسین جان حسین جان کوفه میا حسین جان۳ غریب عشقم،سفیر عشقم دارالعماره،منای عشقم مسلمت جانفدا شد سر از تنش جدا شد حسین جان حسین جان کوفه میا حسین جان۳ از مسلمت روز،کردند حمایت در شب نمودند،ظلم و جنایت ننگ را به جان خریدند مسلم را سر بریدند حسین جان حسین جان کوفه میا حسین جان۳ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۸ (حضرت مسلم ابن عقیل ع) مسلم سفیر پور زهرا گشته اسیر دست اعدا آمد به کوفه،سفیر مولی گشته اسیر،ظلم و ستم ها کوفه میایی۲ مسلم شده تنهای تنها گشته اسیر کوه غم ها روز اهل کوفه،با پور زهرا شب گشته مسلم،تنهای تنها کوفه میایی۲ کوفه میا عزیز زهرا زینب شود اسیر غم ها کوفی نامرد،وفا ندارد جز ظلم و جور و،جفا ندارد کوفه میایی۲ گشته سفیرت جان بر لب مهمان طوعه گشته امشب جز تو حسین جان،کسی ندارم امشب به دیوار،سر می گذارم کوفه میایی۲ همچون علی دستم ببستند دندانم از کینه شکستند دیگر ندارم،من راه چاره شد مقتل من،دارالعماره کوفه میایی۲ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
در کوچه وقتی سنگها بر صورتم خورد خیلی برای خواهر تو گریه کردم درازدحام کوچه های کوفه ، یادِ اهل وعیالِ مضطر تو گریه کردم تا مادران را در بر اطفال دیدم یاد رباب و اصغر تو گریه کردم وقت اذان ظهر دلتنگ تو بودم یاد اذان اکبر تو گریه کردم گفتم به طوعه که نرو در پشت آن در با روضه های مادر تو گریه کردم تا کاخ آن ملعون مرا با زجر بردند مردانه پای دختر تو گریه کردم در زیر لب گفتم به قربان سر تو از بام اینجا بر سرِ تو گریه کردم اینجا میا که آب هم فکر لبت نیست لب تشنه یاد حنجر تو گریه کردم شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
بگو حسین کجایی؟بگو چه کار کنم؟ برای اینکه نیایی ؛بگو چکار کنم؟ به هر دری زدم اما نشد پیام دهم به دستِ بسته از اینجا به تو سلام دهم تمام شب سر بازار راه رفتم من غریب و بی کس و بی یار راه رفتم من اگر که نامه نوشتم« بیا» حلالم کن نشد پیام رسانم ؛نیا... حلالم کن قسم به حولهٔ احرام تو امیرِ حرم تمام شهر به یکباره ریختند سرم دعا کنم که نگاه از دیارشان بٍبُری خدا نیاورد آن لحظه را زمین بخوری همینکه زانوی من زیر ِ ضربه خورد زمین تمام ِ کوفه سرم ریخت از یسار و یمین به دور بازوی من ریسمان که پیچیدند شبیه شهر مدینه بلند خندیدند خدا رو شکر که طوعه میان ِ خانه نشست ولی غرور عمویم میان کوچه شکست بگو به خواهر خود کوفه با مدینه یکیست اگر اسیر شوی چادر توهم خاکیست بگو که نیزهٔ کوفی شبیه مسمار است مسیر قافله آخر به سوی بازار است ز چشم ِ بی ادب ِ کوفیان خبرداری؟ خداکند که تو چادر اضافه برداری مسیر قافله را از عراق برگردان خداکند نشوی بین کوفه سرگردان سرم شکسته فدای سرت فقط برگرد قسم به بی کسی مادرت فقط برگرد خداکند که صدایم به کاروان برسد وگرنه زیور زنها به ساربان برسد خبر رسید اگر مسلمت زدنیا رفت حمیده را بغلش کن بگو که بابا رفت بجای من پدری کن برای دخترمن خداکند که نبیند به نیزه ها سرمن شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور 😭😭😭😭😭 *أَلسَّلامُ عَلَی الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ،أَلسَّلامُ عَلی أَخیهِ الْمَسْمُومِ ،*عباراتی از زیارتِ ناحیه رو بخونم*أَلسَّلامُ عَـلَی الاَْبْدانِ السَّلیبَهِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْعِتْرَهِ الْقَریبَهِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْمُجَدَّلینَ فِی الْفَلَواتِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان،*اگر كشتن چرا خاكت نكردن*أَلسَّلامُ عَلَی الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر،أَلسَّلامُ عَلی مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ،أَلسَّلامُ عَلَی الْمَنْحُورِ فِی الْوَری،أَلسَّلامُ عَلَی الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْمُحامی بِلا مُعین،أَلسَّلامُ عَلَی الشَّیْبِ الْخَضیبِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْخَدِّ التَّریبِ،أَلسَّلامُ عَلَی الْبَدَنِ السَّلیبِ،أَلسَّلامُ عَلَی الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ،أَلسَّلامُ عَلَی الاَْجْسامِ الْعارِیَهِ فِی الْفَلَواتِ" یک لحظه خلوت کرده ای مشغول قرآنی یک لحظه مشغولِ سخن در جمع یارانی *ابي عبدالله گفتند: يه شب ديگه به ما مهلت بديد ما قرآن بخونيم،نماز بخونيم، آخه من عاشقِ نمازم...يا اباعبدالله!من رو هم عاشقِ نماز كن، من رو هم عاشقِ قرآن خوندن كن، اگه شب تا صبح بشينم غيبتِ اين و اون رو بكنم، با رفيقم حرف بزنم خسته نميشم، اما حال ندارم نيمه شب بلند شم با خدا خلوت كنم، دو ركعت نمازِ باحال بخونم، يا صاحب الزمان! شبِ عاشوراست، من رو هم عوضم كن* یک لحظه خلوت کرده ای مشغول قرآنی یک لحظه مشغولِ سخن در جمع یارانی گاهی به فکرِ کندن خار بیابانی گاهی هم از دلشوره ی زینب پریشانی امشب شب سختی است، امشب در دلت غوغاست گاهی می‌آید نغمه ی لبیکِ یارانت گاهی می‌آید گریه ی زن ها و طفلانت گاهی صدایِ اصغرت کرده پریشانت امشب غمِ عالم نشسته در دل و جانت امشب شب سختی است، آری امشب عاشوراست بر شانه ی بابا رقیه می گذارد سر خوابد علی اصغر در آغوشِ علی اکبر خوابیده اند آرام اهلِ بیتِ پیغمبر زیرا که بیدارست چشمِ ساقی لشگر تا کی چنین آرامشی، در کربلا برپاست؟ فردا به پا خواهد شد اینجا محشر کبرا فردا شود صحرا زخونِ عاشقان دریا فردا حسین است و خودش، تنهاترین تنها بی لشگر و بی اکبر و بی یار و بی سقا فردا صدایِ العطش، تا عالم بالاست *وقتي مثل امشب ابي عبدالله گفت: از اين تاريكي استفاده كنيد هر كي ميخواد بره، بره،به همه گفت، حتي به عباسم گفت، عباسم! دستِ زن و بچه ام رو بگير و برو، هر كي يه جور ابراز ارادت و محبت و وفاداري به ابي عبدالله كرد، وقتي عهد و پيمان گرفت، خيالش راحت شد،حتي قاسم هم بلند شد رجز خوند، عباس يه طرف، بني هاشم يه طرف، اصحاب يه طرف، همه وقتي مُحكم اعلام وفاداري كردن، ابي عبدالله پرده هارو براشون كنار زد، جاشون رو تويِ بهشت نشون داد، صحنه هاي فردا رو بهشون نشون داد...* یک دم بروی خاک افتد دست سقایش یک دم حسین است و جوانِ ارباً اِربایش فکر حرم لرزه می اندازد به اعضایش ای کاش برخیزد فقط عباس از جایش آری حسین است، این عزیزِ حضرت زهراست نازل شده گویا دوباره سوره ی زلزال برگشته دیگر ذوالجناح از دشت خونین یال افتاده جسمِ چاک چاکی در دلِ گودال سر می بُرند و یک زن اینجا می رود از حال از سینه اش برخیز ملعون! مادرش اینجاست بالای تل از هوش رفته، خواهر افتاده آتش به مو و معجرِ یک دختر افتاده دیدند یک انگشتِ بی انگشتر افتاده زیرِ سُمِ اسبان دشمن پیکر افتاده یک پیرزن میگفت سر هم در تنور ماست پایان نیابد ظهر فردا ماجرا باقیست آتش به جانِ خیمه ی آل عبا باقیست هم رفتن سرها به روی نیزه ها باقیست هم کوچه و بازار،هم شام بلا باقیست زین پس شروع کربلایِ زینب کبری ست «شاعر: سعيدِ تاج محمدي» کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش