eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
51 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت_پایانی و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس سید مهدی میرداماد 😭😭😭😭😭 خیلی صحنه ها رو دیده عبدالله .. میدونید عبدالله آخرین شهیدِ قبل از ابی عبدالله .. یعنی عبدالله جنارۀ قاسمُ دیده .. عبدالله بدنِ ارباً اربا رو دیده .. عبدالله تو سر زدن های عمه رو دیده .. عبدالله کمر خمیدۀ عمو رو دیده .. عبدالله دیده عمو بچه رو زیر عبا گذاشته .. بی جهت نبود این بچه دستشُ کند از عمه و رفت تو میدان .. دیگه طاقت نداشت .. الله اکبر این همه داغُ ببینی داداشت بره، پسر عمو هات برن ، عمو عباست بره، علی اصغر بره .. الله اکبر ..* دستش به دستِ عمه و چشمش پی عمو در جستجویِ یافتنِ راهِ چاره بود چون دید شاهِ کشور جانها شده غریب در حلقۀ محاصرۀ صد سواره بود خود را به آستانۀ جسم عمو رساند *یه صحنه ای دید از تو گرد و غبار عمه کنارِ خیمه ایستاده میدانُ داره میبینه .. عبدالله هی رو پنجۀ پا بلند میشه یه دستش تو دست عمه ست اما چشمش دنبالِ عمو میگرده داره اسبِ عمو رو میبینه خیالش راحت بود عمو رو اسب هست .. میدونی کی دستشُ کند، وقتی دید عموش از بالای ذوالجناح با صورت رو زمین افتاد ..* خود را به آستانۀ جسم عمو رساند جسمی که زخم هاش فزون از ستاره بود نشون داد مردی به سن و سال نیست .. بی مقدمه رفت وسطِ میدان .. نه زره داشت نه شمشیر .. هر کسی میرفت میدان رجز میخواند این بچه رجزش با همه رجزها فرق داره .. داد میزد «وَاللهِ لا أُفارِقُ عَمِّي» .. رسید تو گرد و خاک بالاسرِ عمو .. دید ابن کعب موهای عمو رو گرفته .. شمشیرشُ بالا برده .. الانه که سرِ عمو رو جدا کنه .. تا شمشیر پایین اومد بازوش رو سپر کرد .. بازو قطع شد .. تو بغل عمو افتاد .. یه ناله زد وا اُماه .. (روضه م تمام از همه التماس دعا ..) من سه تا سوال دارم سوال اولم اینه یه بچۀ ده یازده ساله یه بچه ای که تشنه ست، گرسنه ست، زخمیه، یه بچه ای که دستش قطع شده، یه بچه ای که نفس های آخرشِ .. میدونی باهاش چه کردن؟! آیا این بچه با این توصیفات آیا سه شعبه میخواد ؟!! چرا میگم سه شعبه! تا دیدن افتاده تو بغل عمو حرمله نشست .. سه شعبه رو تو کمان گذاشت .. حسین .. سوال دومم رو با شعر میپرسم: نوشته اند که بر سینه‌ی عمو جان داد چگونه بر بدنِ قطعه قطعه جا شده بود؟! سوال سومم یا صاحب الزمان .. گفتم آخرین شهید گودال عبدالله بوده ، افتاد تو بغلِ ابی عبدالله و جون داد.. دیگه ابی عبدالله نتونست بدنُ برگردنه عقب .. دیگه جونی نداشت حسین .. دیگه نتونست جنازه‌ی ابی عبدالله رو به خیمه دارالحرب ببره .. (خب یعنی چی؟!) یعنی عمو و برادر زاده با هم تو گودال افتادن .. سوالم اینه وقتی اسب ها اومدن رو بدن حسین این بدن کجا بود ؟!.. با بدنِ این بچه چه کردن .. ای حسین .. کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
mirdamad-moharram99-sh5-1.mp3
8.69M
|⇦•دستش به دستِ عمه .. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس سید مهدی میرداماد •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تا نصفِ شب بیرونی، حواست به ، و هم هست!!! دل نگرون میشن، مراعات کن!! کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_اول / و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد 😭😭😭😭😭😭 خوب است که عاشق جگری داشته باشد آشفتگیه بیشتری داشته باشد حاجات بهانه‌ست که ما اشک بریزیم خوب است گدا چشم تری داشته باشد *خوش به حاله اونایی که چشم تر دارن.. خوش به حاله اونایی که یه اشاره و تلنگر شبِ ششم محرمشونُ بسه .. مگه امام صادق نفرمود «أَنَا قَتِيلُ‏ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى»* ای یارِ سفر کرده نگاهِ پر لطفت وقتش شده بر ما نظری داشته باشد دیگر نگویمت که بیا دستِ من بگیر گویم گرفته ای زِ عنایت رها مکن نکنه آقاجان دستمو رها کنی .. چشم بهم بزنی این شبا تموم میشه داریم به عاشورا میرسیم ..* ای یارِ سفر کرده نگاهِ پر لطفت وقتش شده بر ما نظری داشته باشد گر سنگ دلم باز تعلق به تو دارد هر کعبه ای باید حجری داشته باشد مگه نفرمود دلِ دوستانِ ما حرم ماست.. قلبِ شیعیان ما حرم ماست .. الحمدالله از شبِ اول تا حالا دارم کم کم زلال میشم .. همش نگاهِ شماست آقاجان ..* پروازِ من این است که یک کنج بیفتم این بال بعید است پری داشته باشد سر میزنم آنقدر به در تا در بگشایی خوب است گدا هم هنری داشته باشد *خیلی امشب حواستون جمع باشه، شبِ قاسم ابن الحسن .. به منو تو یاد داد این نوجوان پرواز روحِ بزرگ میخواد، سن زیاد نمیخواد به سن و سال نیست ..* سر میزنم آنقدر به در تا بگشایی خوب است گدا هم هنری داشته باشد *خوب گذاشت همه حرفارو زدن .. حبیب گفت، ظهیر گفت، بریر گفت .. مسلم ابن عوسجه گفت، عباس گفت، علی اکبر گفت .. هرکی یه چیزی گفت شبِ عاشورا .. قاسم چشم از عمو بر نمیداشت .. یه جایی اومد وسط میدان یه جایی اومد سوال کرد تا دنیا دنیاست این جمله بر تارَکِ تاریخ میدرخشه .. تا عمو فرمود شهادت نزدِ تو چگونه ست؟! درنگ نکرد، احلی من العسل .. از عسل شیرین‌ترِ عمو .. بعد یه سوال کرد آیا عموجان منم کشته میشم فردا؟!.. لذا روزِ عاشورا هی رفت و آمد .. ابی عبدالله هیچ شهیدی رو به راحتی اجازه نداد حتی غلام سیاهشُ .. به غلام سیاهشم گفت تو رو آزادت کردم بعد گریه کرد گفت آقاجان کجا برم بی حسین .. چون رنگم سیاهِ، چون بویِ بدی دارم میگید برو !.. تنها شهیدی که تا اجازه گرفت مقتل میگه فَاسْتَأْذَنَ أَبَاهُ فِي الْقِتَالِ فَأَذِنَ لَهُ .. تا گفت برم، گفت برو علی اکبر بود .. تنها شهیدی که بلافاصله اجازه گرفت علی اکبر بود .. اما قاسم رو اجاره نداد .. هم یادگارِ برادرش بود .. هم یتیم برادرش بود .. هم امانتِ برادرش بود .. بعضی از مقاتل نوشتن وقتی دید کار به جایی رسیده که عمو اجازه نمیده اومد سراغ مادرش تو خیمه ها .. مادر دیگه نمیتونم طاقت بیارم .. اومدم تو خیمۀ دارالحرب دیدم بدنِ علی اکبر ارباً ارباست .. عموم یه پسر دیگه داره اسمش قاسمِ بزار برم .. مادر دید خیلی آمادۀ پروازه .. اون بازوبندُ به بازوش بست گفت برو به عمو بگو این بازوبند یادگارِ بابامِ .. ابی‌عبدالله بازوبندُ نگاه کرد نامه ای رو بیرون آورد دید به خط برادرش امام مجتبی یه جمله نوشته .. تا دستخطِ برادرُ دید شروع کرد گریه کردن قاسمُ بغل کرد .. سه بار ابی عبدالله قاسم رو بغل کرده تو کربلا .. بارِ اول تو خیمۀ دارالحرب کنارِ بدن علی اکبر .. قاسم دید عمو داره بلند بلند گریه میکنه .. اومد کنارِ عمو شروع کرد ناله زدن عمو من هستم نکنه تنها بری .. حضرت بغلش کرد .. بار دوم زمانی بود که اذن میدان میخواست بگیره، نامۀ پدر رو داد .. اینجا نوشتن عمو و برادر زاده انقدر گریه کردن «فَغُشیَ عَلیهما ..» یعنی هر دو به حالتِ بیهوشی افتادن .. بعد اجازۀ میدان داد، حالا میتونی بری میدان ..
قسمت_پایانی / و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد 😭😭😭😭😭 اما چه میدان رفتنی .. یه جمله بگم کنایه فهما صدا ناله‌شون بلند شه .. هرکاری کردن یه زره اندازۀ قاسم نشد .. یه لباس و سپر اندازه ش نشد .. یه کلاه‌ خود اندازه‌ش نشد .. لذا ابی عبدالله لباس سفید تنش کرد، یه روبند بست سوارِ اسبش شد .. یا الله اهلِ روضه جلوتر از من برن.. انقدر این نوجوان بدنش نحیف بود نوشتن پاش به رکابِ اسب نرسید .. حالا نوۀ علی اومده وسط میدان: شور در پهنۀ صحرا انداخت موج در سینۀ دریا انداخت یک هماورد ندارد بس که هیبتش لرزه به صحرا انداخت عباس داره نگاه میکنه ، ابی عبدالله داره نگاه میکنه .. این بزرگ شده دستِ عباسِ .. باد تا بندِ نقابش وا کرد پرده از محشر عظما انداخت شروع کرد رجز خواندن إن تَنکرونی فأنا ابنُ الحَسَن .. همه مات و متحیرن کیه این نوجوان اومده وسط میدان .. عاقبت ازرق شامی آمد رو به قاسم نظری تا انداخت اول به قول و زبان و ادبیاتِ ما قاسم رو دستِ کم گرفت پسراشُ فرستاد به نبردِ با قاسم .. ازرق شامی چهار تا از پسراشُ فرستاد اما این سمتِ میدان نوۀ علیِ .. پسرِ جنگ آورِ جملِ .. چشم بهم زدنی چهارتا پسرش رو به درک واصل کرد .. چهار فرزند به میدان آمد دو طرف را زِ تقلا انداخت همه جا بود سکوتی سنگین عرش هم چشم به آنجا انداخت دست پرودۀ عباس نظر تا که بر قامت آنها انداخت چهار فرزند حرامی را با ضربه ای یک به یک از پا انداخت اولین چرخش تیغش از تن سرشان را به ثریا انداخت ازرق دید خیلی آبروریزی شد، خودش اومد میدان گفت داغتو به دلِ عموت میزارم .. نوبتِ ازرق شامی شده بود پیش آنها سرِ او را انداخت همه را ضربۀ شستش یادِ ضربۀ کاری مولا انداخت مجتبی باز به تکرار آمد بانگِ تکبیرِ علمدار آمد .. عباس داره میبینه زیرِ لب میگه الله اکبر .. دیدن حریفش نمیشن، امام زمان من معذرت میخوام .. الله اکبر .. بگم و داد بزنن مادرا .. یه نانجیبی گفت اینطور فایده نداره دورش حلقه بزنید سنگ بارانش کنید .. دورِ قاسم حلقه زدن سنگ باران کردن .. انقد سنگ زدن از بالای اسب .. یه مرتبه ابی عبدالله شنید یه صدای ضعیفی میگه وا اماه .. حسین ... اینجا نوشتن ابی عبدالله خودش رو به سرعت رسوند بالا سرِ قاسم .. یه نگاه کرد به بدن: ای عمو پاره پاره گشته تنم زرهم گشته زخم های تنم منم آن یوسفی که گردیده بدنم پاره تر زِ پیرهنم .. سیزده سال آرزو کردم روی دستِ تو دست و پا بزنم یه نگاه کرد دید پاهاشو داره رو زمین میکشه .. یه جمله ای داره ابی عبدالله حضرت فرمود «عَزَّ وَاللّهِ عَلى عَمِّكَ أَنْ تَدْعوُهُ فَلا يُجيبُكَ، أَوْ يُجيبُكَ فَلا يُعينُكَ، أَوْ يُعينُكَ فَلا يُغْني عَنْكَ، بُعْداً لِقَوْم قَتَلُوكَ» .. سخته برا عموت صداش بزنی کاری از دستش برنیاد .. سخته صداش بزنی نتونه کمکت کنه .. اولِ روضه گفتم سه بار عاشورا قاسمُ بغل کرد .. یه بار بالاسرِ علی اکبر تو خیمه .. یه بار لحظۀ میدان رفتن .. بارِ سومم اینجا بود .. قاسمُ بغل کرد .. سینه رو سینه چسباند .. دوبارِ اول با بارِ سوم فرق داره .. یه فرقشُ بگم : هر دوبارِ اول سینۀ این نوجوانُ به سینه چسباند پاهاش از زمین کنده شد.. اما بارِ سوم سینه رو به سینه چسبوند پاهاش رو زمین کشیده میشد .. حسین ... یا قد کشیده ای تو به زیرِ سم سُتور یا من خمیده جسم تو تا خیمه میبرم میخوام بگم یااباعبدالله .. آقاجان، مولای من .. اینجا یه سینۀسالم اومد رو سینۀ شکسته .. سینه ای که زیرِ سم اسب شکسته بود .. مدینه ام لحظه های آخر حسین خودشُ انداخت رو بدنِ مادر .. اونجام سینۀ سوراخ شده و شکستۀ مادر .. با همه وجودت بلند بگو یا زهرا .. کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
mirdamad-moharram99-sh6-2.mp3
8.41M
|⇦•خوب است که عاشق .. و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● از خدا میخواستم که امسال هر چقدر در عالم هست جمع کند و همه را به من بدهد که من برای اش گریه کنم... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطف بی حدِ تو را در هر کجا دیدم حسین هر دم از دستِ علمدارت عطا دیدم حسین من تمام خانه ها را در زدم اما فقط خیرِ عالم را میان روضه ها دیدم حسین درد شیرینم توئی و قبه ات دار الشفاست نام زیبای تو را مشکل گشا دیدم حسین حا و سین و یا و نون یعنی تمامِ عزتم اعتبارم را فقط پای شما دیدم حسین هر کجا غافل شدم از لطف زهرائی تو من مسیرم را به حال انحنا دیدم حسین ای بنازم جذبه ی رویائیِ عشق تو را در میان خانه ات شاه و گدا دیدم حسین هر بلا پای ضریحت میرود از خاطرم از حرم جا مانده ام یعنی بلا دیدم حسین روضه میخوانم به یاد ناله های زینبت گفت : روی سینه ی تو ردِ پا دیدم حسین کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
پدرم نوکرِ دربارِ حسین بن علیست مادرم گریه کن وزارِ حسین بن علیست جان زهرا من اگر نوکراین خانه شدم لطف بی حدِّ علمدارِ حسین بن علیست گره هایی که گشودند ز کارم همه دم شک‌ندارم که فقط کارِ حسین بن علیست ازغم هر دوجهان نیز امانش بدهند هرکه در سایه ی دیوارِ حسین بن علیست دعوتم کرده اگر فاطمه در بزم عزا همه از رحمت بسیارِ حسین بن علیست همره ِ گریه کنان مادر غمدیده ی او وسط روضه عزادارِ حسین بن علیست غصه ی برگ عبور از صف محشر نخورد به جهان هر که گرفتارِ حسین بن علیست وسط گرمی بازار رسد سودِ کلان به همانی که خریدارِ حسین بن علیست کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
می رسد ماهت زمین وآسمان گوید حسین مشتری گوید حسین و کهکشان گوید حسین حضرت حق خود عزادار حسین بن علیست جبرئیل با گریه های بی امان گوید حسین بغض جانسوزی نشیند در گلوی عاشقان دل بسوزد مهدی صاحب زمان گوید حسین عشق تو بیچاره کرده هر که را دلداده شد پیرمرد روضه هم با صد فغان گوید حسین گه مصیبت ها زند آتش به قلب آدمی هر که میخواهد دوا بر درد آن گوید حسین ما اگر گاهی برایش ناله از دل میکشیم روز وشب هامادری قامت کمان گوید حسین کربلا رنج و بلا دید و کمی شکوه نکرد هرکه درگیر بلا شد توامان گوید حسین کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
به مناسبت 24 ذی الحجه گرچه غدیر شأن نزولش زبان زد است اما مباهله سندش بیش و بی حد است آنجا رسول گفت وصیّ یَم بود علی اینجا ولیک گفت، علی خود محمد است شاعر:
واحد شب اول به این پرچمی که،رو‌دیواره آقا گدای قدیمیت ، دوستت داره آقا پوشیدم برا تو،دوباره سیاهی بمیرم تو هیات ، تو روضه ت الهی به ماهت سلام و به این غم سلام به حال و‌هوای محرم سلام حسین جان حسین جان حسین جان حسین من از روز اول ، پر از دردم آقا موهامو برا تو ، سفید کردم آقا گدایی خونه ت ، مدال رو سینم طلب کن دوباره ،حرم رو ببینم تو دنیا آقا کی؟ ،شبیه توئه بهشتم حسین جان ،ضریح توئه حسین جان حسین جان حسین جان حسین کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب دوم تو وبغض غربت ، منو بی قراری عجب سرنوشتی ، عجب روزگاری یه عمریه داداش ، کنار تو بودم شده خرج عشقت ، تموم وجودم دلم لرزه افتاد تو‌این سرزمین یه لحظه نرو از کنارم همین امون از غریبی۲ الهی فدای ، غم تو‌نگاهت کشوندی منو‌ تا ،دم قتلگاهت نسیم غریبی ، دوباره وزیده نگو‌که زمان ، جدایی رسیده دعا کن که آروم بگیره دلم نزاشته برا تو کفن مادرم امون از غریبی۲ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب سوم دلِ بیقرارم ، پر از درده بابا میبینی که چشمم ورم‌کرده بابا تو رو نیزه ها و ، منم در اسیری نباید سراغی؟ تو‌ از من بگیری به آهی که مونده تو سینه بابایی منو میبری تا مدینه بابایی؟ بابایی حسین جون بابایی حسین ببین سوخته موهام ، ببین قد کمونم یه چند روزیه که ، میگیره زبونم غم این جدایی ،منو کشته بابا میبینی رو‌ گونه م ، ردِ مشته بابا ببین که خرابه شده خونه ی من سرت رو بزار باز ، روی شونه ی من بابایی حسین جون بابایی حسین کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب چهارم دو‌تا دسته گل هام ، میان سمت میدون همه هستی من ،فدات ای حسین جون فدا اکبر تو ، جوونای زینب بزار بچه هام شن ،فدایی مکتب بزار این پسرهاجلوت رو سفید شن دلم‌میخاد اونا تو راهت شهید شن میمیرم برا تو حسین غریبم منو‌میکشه این ، غم تو‌نگاهت دو تا یار آوردم ، برا این سپاهت مگه میشه زینب ، غمت رو ببینه بزار که فدات شم ، به جون سکینه الهی بمیرم ، که زار و غریبی نداری تو این دشت تو‌یار و حبیبی میمیرم برا تو حسین غریبم کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب پنجم میام قتلگاه تا،کنار تو باشم دلم میخاد اینجا، برا تو فداشم دیگه تاب ندارم, غم تو چشاتو بمیرم که دیدی، داغ بچه هاتو دعا کن از اینجا دیگه برنگردم یتیمی رو با تو‌ که من حس نکردم عموی غریبم حسین یا حسین جان اگر نوجوونم ، ولی مثل شیرم جلوی عدو‌رو‌، با جونم میگیرم نمیزارم آقا ، که آهت بلند شه کار‌دشمنامون، بگو‌ و بخند میشه بزار که منم مثل اکبر فدا شم میخام‌ که شهید توی کربلا شم عموی غریبم حسین یا حسین جان کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب ششم حسن رو برا من ، تو زنده میکردی میترسم بری و ، دیگه برنگردی دلم غرق خون و ، حرم غرق آهه نگاه کن عزیزم ،عروس چشم به راهه میری سمت میدون خدایا یاورت بفهمن کی هستی میریزن سرت نرو ای عمو‌جون نرو ای عمو چقد تو شبیهِ ، باباتی دلاور دارم جون میدم که ، میری سمت لشکر میگی که شیرینه ،شهادت برا تو میری و‌میگیرم ،من اینجا عزاتو اینا سینه هاشون ،پر از بغض و کینه س گریز غم تو ، به شهر مدینه س نرو ای عمو جون نرو ای عمو کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب هفتم ترک خورده لبهات ، بخواب ای عزیزم ببین دارم اشکِ ، غریبی میریزم میمیرم علی تا ، چشاتو میبندی میدم جونمو تا ، دوباره بخندی نشد مثل عباس دلاور بشی چرا باید اینجوری پر پر بشی امون از غریبی۲ بمیرم برا تو ، زبون وانکردی سه روزه که مادر ، همش ناله کردی لالایی علی جون ، نزن چنگ به سینم الهی بمیرم ، غمت رو‌نبینم میگن حرمله تو ، هدف بی نظیره میترسم‌گلوتو ، نشونه بگیره امون از غریبی ۲ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب هشتم زمان وداعت ، نفس گیره بابا میبینی که جونم ، داره میره بابا قدم میزنی تو ، جلو دیده گانم میگم زیر لب هی ، خدایا جوانم حرم روضه داره یه لشکر خوشن میدونم که بابا تو رو میکشن علی اکبرم ای علی اکبرم الهی تموم شه ،خوشی های دنیا میدونم که میشی ، جلوم اربا اربا بنی هاشمیون ، عزاتو‌ میگیرن بابا عمه هات از ، غم تو‌میمیرن تویی حیدرِ این ، سپاه غریب میخونم برا تو ،من امن یجیب علی اکبرم ای علی اکبرم کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب تاسوعا پاهام گیر نداره ، چشام خیس اشکه یه چشمم به چشمت ، یه چشمم به مشکه علمدار لشکر ، علم رو زمینه الهی غمت رو ، رقیه نبینه یه بغضی نشسته میون گلوم چشاتو نبندی ابالفضل به روم برادر برادر۲ حسینی تر از تو ، تو عالم نداریم تو باشی تو خیمه ،ماها غم نداریم دیگه هیشکی آبم ، نمیخاد ز ساقی بدونت امیدی ، نمیمونه باقی رو قلبم برادر ، غم عالمه میاد مادر من ، توی علقمه برادر برادر۲ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد شب عاشورا تو‌رو دیگه از من ، گرفتن تموم شد یه بوسه ز لبهات ، دیگه آرزوم شد تنت پاره پاره ،سرت روی نی ها دیگه دوره میشم ، تو این دشت و صحرا قدم خم شد از داغ هجده عزیزم ببین دارم اشک غریبی میریزم غریبم حسین جان غریبم حسین یکی با عصا و ،یکی با لگد زد یکی نیزه ای رو ، به سمت تو بد زد صدا ناله هامو ، یه لشکر شنیدن جلو چشم زهرا ، سرت رو بریدن هنوزم به دردم دوایی برادر رسیدم به مقتل ،کجایی برادر غریبم حسین جان غریبم حسین کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
سبک ده شب محرم👆👆👆
دوستان گرامی:حتمأ توجه دارند،سبک نوحه ها را میگذاریم....اما ان شاء الله از ذوق و سلیقه خودتون هم در اجراها استفاده خواهید کرد.🙏
قسمت_اول / و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد 😭😭😭😭😭 عزای اشرف اولاد آدم است بیا عزیز فاطمه ماه محرم است بیا بیا که پُر شده از ذکر یاحسین جهان بیا که ولوله در خلق عالم است بیا هلال ماه عزا میدهد ندا به فلک که ماهِ گریه و اندوه و ماتم است بیا *امشب به خاطر اون گهواره ای که، یه شیرخواره توش گذاشتن .. هی میومدن بچه ها نگاه میکردن میدیدن لباشُ هی به هم میزنه زبون دور دهن میچرخونه .. آقاجان به خاطر اون مادری بیا که هی از این خیمه رفت تو اون خیمه .. امشب میخوام روضه‌ی مادرانه بخونم .. اصلا مادرا امشب مجلس گرم کن بشن به جای مادری گریه کنن که تو کربلا گریه نکرد .. مگه میشه بچه تُ جلو چشمت ذبح کنن و گریه نکنی .. کیه این مادر ..* هلال ماه عزا میدهد ندا به فلک که ماهِ گریه و اندوه و ماتم است بیا پریده رنگ زِ رخسار مادرت زهرا قد رسول خدا در جنان خم است بیا به زخم هایِ تن پاره پاره‌ی شهدا خدا گواه‌ست که تیغ تو مرهم است بیا اگر شوند سماوات چشمه چشمه‌ی اشک * الحمدلله قبل محرم نگران بودیم نکنه محرم روضه ها کم بشه تعطیل بشه .. الحمدلله مردم سنگ تموم گذاشتن .. یه پرچم یا حسین بلند کرده نذاشته این چراغ خاموش بشه ..* اگر شوند سماوات چشمه چشمه‌ی اشک به یادِ قطره‌ی خون خدا کم است بیا لوای سرخ حسینی ندا دهند همه دم که غیر تو چه کسی صاحب دم است بیا *اینی که توی دعای ندبه میگی أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ .. کجاست اونی که منتقم اون خون باشه طالب اون خون باشه .. امشب شب اون شهیدیه که یه قطره خونش روی زمین کربلا نریخت .. امشب شب اون شهیدیه که امام باقر میگه این خون یک قطرشم به زمین نریخت .. *قَالَ الْبَاقِرُ ع‏ فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذَلِکَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ ..* بعد امام باقر میگه اگر یک قطرش روی زمین میریخت شاید عذاب نازل میشد .. مگه یه بچه‌ی شش ماهه چقدر خون داره .. هم خون رو به آسمان پاشید ‌.. هم محاسنش رو خضاب کرد .. این خون یک قطرشم به زمین نریخت .. بمیرم برات آقاجان .. خیلی مادرا منتظر بودن شب هفتم بیاد بچشونُ رو دست بگیرن .. امشب دلم میخواد مادرانه گریه کنن مردا .. لالا لالا لالا ای گل پونه قناریِ بی آب و دونه .. خدا خودش روزی رسونه لالا، مادرِ تو بدون شیرِ گریه نکن صدات میگیره این لبه یا اینکه کویرِ *اینا زبون حال رباب تو خیمه ست* گفتم یکی به سقا بگه داره میشه دیر زودتر بیاد وگر نه بچم میفته از شیر .. گفتم بگن به بابات فکری برا عطش کن مادر رو دست من کم به هوش بیا و غش کن .. لالا، نشون نده اینقدر گلوتُ وا کن دو دست کوچولوتُ دعا بکن یکم عموتُ .. لالا، پرستوی سرخ و سفیدم کی گفته من شیرت نمیدم شیری نمونده ای امیدم .. تا که عموتُ داری نیاد که ناامید شی عمو میاد با آبُ نمیزاره شهید شی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قسمت_پایانی/ و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد 😭😭😭😭😭😭 *اما همه‌ی این حرفا و آرزوها بر باد رفت .. بچه رو گرفتُ برد .. من امشب اجازه میگیرم از سادات میخوان یه روضه ای بخونم برخلاف همیشه از بچه رو دست گرفتن نمیگم، از تیر سه شعبه نمیگم از فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ نمیگم .. از سر به پوست آویزان نمیگم ..از قنداقه‌ی غرق خون نمیگم .. امشب میخوام همه‌ی اینارو رد کنم بیام یه جایی، از اونجا به بعد روضه بخونم .. از اونجایی برات روضه بخونم که حسین نشست کنار قبر علی اصغر .. از اونجایی که خودش با دست خودش قبر کند ‌.. این شعر زبان حال ابی عبدالله با قبرِ .. تا با نوک شمشیر یه قبر کوچیک کند شروع کرد به قبر نگاه کردن ..* بارالها حسین از عشقی که زِ تو مُنفَک است میترسد قبر اما عجیب تاریک است پسرم کوچک است میترسد روی این تن چگونه سنگ لحد مثل اهل قبور بگذارم آه باید به جای گهواره پسرم را به گور بگذارم آه ای قبر صورتش زخمی ست آه ای قبر جسمش آزرده ست آه ای قبر تو مراقب باش تیر تازه به حنجرش خورده ست *زبانِ حال بگم .. تا بچه رو گذاشت توی قبر * اسْمَعْ افْهَمْ یا علی اصغر من ..* این صدای گرفته‌ی باباست برو تا مادرت نیامده ست .. بیم دارم برسد سر زده از راه رباب زودتر خاک بریزم که تماشا نکند *یک مرتبه شنید دو تا خانم دارن داد میزنن حسین صبر کن .. میخواست خاک بریزه دید رباب هی میخوره زمین هی بلند میشه .. صبر کن آقا یه بار دیگه بذار ببینمش .. حسین .. از قرآن برات روضه بخونم، هر وقت قصه‌ی مادر میاد مادرانِ زیادی تو قرآن هستن یکی از اون مادرا، مادرِ حضرت موسی ست .. داستان حضرت موسی رو همه شنیدید و بارها خوندید؛ وقتی بچه‌ی یه روزه گذاشت تو سبد گذاشت رو آبِ روان خیلی سخت بود برا مادر .. به مادر موسی چهار جمله رسید، عینِ عبارتِ قرآنِ .. این چهار عبارت انگار مادر موسی رو آرام کرد .. اول اینکه به مادر موسی وحی شد *وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ أُمِّ مُوسى‌ ..* دوم دل مادر رو آرام کرد *رَبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا* دلش رو آروم کرد با این وحی .. سوم به مادر موسی قول دادن *إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ* ما برش میگردونیم .. چهارم بهش قول دادن پیغمبرش میکنن این پیغمبری میشه*وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ..* هم وحی شد، هم دل مادر آروم شد، هم بهش قول دادن موسی رو برمیگردونن، هم قول دادن پیغمبر میشه در آخر .. اما من از شما مردم سوال میکنم کسی دل ربابُ آروم کرد یا نه؟!.. سه تا نکته بگم نکته‌ی اول، مادر موسی از بچه‌ی یه روزه‌ش به ظاهر گذشت .. مادرا حرف منو میدونن از بچه‌ی یه روزه گذشتن راحت تره تا از بچه‌ی شش ماهه .. شش ماه توی بغل رباب خندیده بود .. دومین مطلب، مادر موسی بچه رو گذاشت رو آبِ روان .. یااباعبدالله اما ابی عبدالله بچه رو گذاشت وسط خون ها قنداقه غرق خون بود آب روان نبود یه دریای خون .. سومیشم بگمُ ناله بزنی یااباعبدالله .. بگم آقاجان بمیرم برات .. پدر حضرت موسی نبوده، مادر بچه رو سپرد به آب روان .. عمران نبود اما کربلا بچه تو بغل بابا دست و پا زد ... ابی عبدالله نگاه دید گوش تا گوش علی پاره شده .. یه نگاه کرد خودش تیر سه شعبه رو کشید بیرون .. خودش بچه رو تو خاک گذاشت .. بلند بگو یاحسین ..*کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش