زمزمه ی فراق حضرت زهرا(شاهمندی).mp3
2.68M
#زمزمه_نوحه_سنگین_واحد_فراق_حضرت_زهرا
#آذر۱۴۰۲
#سبک_وقتی_قفس_از_هر_طرف_کم_کم
زانوی غم گرفته وُ ، مولا شده عزادار
در زیر لب گوید علی ، زهرا خدانگهدار
ای همه حاصل من غم تو قاتل من
می میرم از داغ تو زهرا
روح و روان حیدر آرام جان حیدر
یا فاطمه یا فاطمه جان
خون از دو چشمان علی ، میباره در کنارت
بالین شب هایم شده ، زهرای من مزارت
می میرم از غم تو از سوز ماتم تو
ای بانوی مظلومه زهرا
روح و روان حیدر آرام جان حیدر
یا فاطمه یا فاطمه جان
آرام جان مرتضی ، وقتی شدی تو پرپر
کسی به خانه ی علی ، دیگر نمی زند سر
بی تو به غم نشستم دیدی که دلشکستم
رفتی خداحافظ تو زهرا
روح و روان حیدر آرام جان حیدر
یا فاطمه یا فاطمه جان
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
473K
#زمزمه
#حضرت_زهرا
#سوم #هفتم_شهادت
#بعد_از_شهادت
زمزمه: صوت سبک: آرامش 👇
سلام عزیزم
فدای قبر بی نشونت
فدای قامت کمونت
ببین شدم فاتحه خونت
سلام عزیزم
خوشی از این دنیا ندیدی
حالا دیگه راحت خوابیدی
چرا جوابمو نمیدی؟
روح و روانم ، کجایی ای فاطمه جانم
دیدی چقدر زود
سفارشارو بردن از یاد
میون ما جدایی افتاد
تنها شدم ای داد بیداد
دیدی چقدر زود
تاب و توونمو گرفتن
یار جوونمو گرفتن
خانوم خونمو گرفتن
روح و روانم ، کجایی ای فاطمه جانم
سلام حیدر
به درد و رنج و محن تو
به زحمتی روی تن تو
به جسم بین کفن تو
بعد تو دیگه
خونمو عزا گرفته
بساط گریه پا گرفته
زینب تو نوا گرفته
روح و روانم ، کجایی ای فاطمه جانم
کجایی مادر
حسن زغصه بی قراره
ز دیده اشک غم میباره
تو دستشه یه گوشواره
کجایی مادر
که خیلی درهم حسینت
تا نمونه تشنه حسینت
آب میرسونم به حسینت
شهیده من ، مادر قد خمیده من
یه روز توو گودال
گره میفته توی کارم
نمیشه آب براش بیارم
دستامو رو سرم میزارم
از رو بلندی
محشر و آخرش میبینم
خنجر رو حنجرش میبینم
شمر و بالا سرش میبینم
نور دوعینم ، غریب کربلا حسینم
#علی_سلطانی ✍
#سوم_حضرت_زهرا
#سوم_شهادت_حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#مصائب_غسل_و_دفن
🩸ای زهرای من! اگر میگذاشتند، بر سر قبر مطهّرت، «معتکف» میشدم...
در روایتی حضرت مولانا سیدالشهداء علیهالسلام فرمودند: وقتی که امیرالمؤمنین علیهالسلام مادرم را به خاک سپرد، این جملات را بر لب مبارکش جاری نمود:
📋 وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِینَ لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ وَ اللَّبْثَ لِزَاماً مَعْکُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّکْلَی عَلَی جَلِیلِ الرَّزِیَّةِ
▪️اگر غلبه یافتن افرادی که بر ما مستولی شدهاند، نبود (و با ماندن من در اینجا، از محل قبر مطّهرت با خبر نمیشدند)، بر خود لازم میدانستم که همینجا اقامت گزیده و معتکف گردم و برای این مصیبت بزرگ، نظیر زن جوان مُرده ناله و فریاد میکردم.
📚الکافی،ج۱ص۴۹۵
✍ آه یا امیرالمؤمنین...
انگار همانگونه که مقرّر شد دخترتان زینب سلاماللّهعلیها، زینت و زیور شما باشد، مقدّر هم شد که مصائب شما را نیز به ارث ببرد...
شبیه این جملات جگرسوز شما را، زینب کبری سلاماللّهعلیها هم با بدن بیسر برادر فرمود ... همان ساعت دردناکی که مقاتل نوشتهاند:
📜 اِعَتَنقَتْ زَينبُ أخاها، و وَضَعَتْ فَمَها عَلَى نَحرِهِ، و هِيَ تُقَبّلُهُ، و تَقُول:
▪️زینب کبری سلاماللّهعلیها آمد و پیکر بیسر برادر را در آغوش گرفت؛ لبهایش را گذاشت بر حلقوم بریدهٔ اباعبدالله علیهالسلام؛ آن جا را میبوسید و میفرمود:
📜 «اَخی لَوْ خُیِّرْتُ بَیْنَ الرَّحیلِ وَ الْمُقامِ عِنْدَکَ لاَخْتَرْتُ الْمُقامَ عِنْدَکَ وَلَوْ اَنَّ السّباعَ تَأْکُلُ مِنْ لَحْمی».
▪️ای برادرم! اگر مرا بین سکونت در کنار تو (در کربلا) و بین رفتن از اینجا، مخیر میکردند و میگذاشتند، سکونت همراه تو را بر میگزیدم، گرچه درندگان بیابان گوشت بدنم را بخورند.
📚معالی السبطین ج۲ ص۵۵
📝 ای تشنهای که شرح غمت در بیان نبود
مارا به سختْ جانی خود این گمان نبود
ناراحتم زیاد نماندم کنار تو
شمر آمد و برای نشستن زمان نبود
هر ناقهای به غربت من گریه کرده است
مانند من غریب در این کاروان نبود
با لشگری برای سرت جنگ کردهام
پس حق بده اگر که به جسمم توان نبود
آغوش من که هست چرا ماندهای به خاک؟!
جای تن تو بر روی ریگِ روان نبود
لعنت به این سفر که بدون تو میروم
تنها شدن که حق من نیمهجان نبود
باد صبا! ببر به نجف روضهی مرا
روضه بخوان که دخت علی در امان نبود
#مصائب_بعد_از_شهادت
🩸 دیگر جواب سلام مولا علی علیهالسلام را نمیدادند...
در نقلها آمده است:
📋كانَ لِعَليٍّ عليهالسّلام مِنَ النّاسِ وَجهٌ في حَياةِ فاطمةَ عليهاالسّلام.
▪️تا وقتی که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها زنده بود، برخی از مردم به مولا علی علیهالسلام احترام کرده و به آن حضرت، توجهی میکردند.
📋 فَلَمّا تُوُفِّيَتْ،اِنصَرَفَتْ وُجوهُ النّاسِ عَن عَلیّ عليهالسّلام.
▪️اما بعد شهادت آن بانوی مکرّمه، دیگر رویشان را هم از مولا علی علیهالسلام بر می گرداندند(و گویی جواب سلام مولا را هم نمیدادند).
📚تاریخ الامم و الملوک،طبری، ج٣ ص۲۰۸
✍ آه...نفرین به یَثربی که در آن، لِه شده دیگر احترام علی
بی سر و پا ترین شان حتّی، روی گرداند از سلام علی...
#مصائب_بعد_از_شهادت
🩸حضرت زهرا سلاماللهعلیها، رکن و تکیهگاه امیر مؤمنان علیهالسلام بود ...
جابر گوید:
شنیدم که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سه روز قبل از شهادتش به علی بن ابی طالب علیهالسلام چنین میفرمود:
سلام خدا بر تو باد ای پدر دو ریحانه (حسن و حسین علیهما السلام)؛ به تو دربارۀ دو ریحانهام در دنیا سفارش میکنم. به زودی دو رکن و تکیهگاه تو از بین میروند...
🥀 چون رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به شهادت رسید، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: این یکی از دو رکن من بود که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من فرموده بود.
📋 فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ علیهاالسلام قَالَ عَلِیٌّ علیه السلام: هَذَا الرُّکْنُ الثَّانِی الَّذِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله
▪️و چون حضرت فاطمه سلاماللهعلیها به شهادت رسید، علی علیهالسلام فرمود:
این رکن و تکیه گاه دوم من بود که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرموده بود.
📚الأمالی،صدوق، ص۱۹۸
📚مقتل الحسین علیهالسلام،خوارزمی، ج۱، ص۱۰۳
✍هزار بار شکستند رکن مولا را
یکی نگفت چرا میزنید زهرا را
همین که فاطمهاش بر روی زمین افتاد
سیاه دید علی روی آسمانها را
کسی که شیعه بوَد مادرش بوَد زهرا
خدا گواست که کشتند مادر ما را
فراق فاطمه بر کشتن علی بس بود
روا نبود ببندند دست مولا را
هزار مرتبه نفرین بر آن ستمگستر
که کشت حامی تنها امام تنها را
رواست عالمیان جان دهند از این غصه
که جای پنجۀ دیو است روی حورا را
قسم به سورۀ یاسین و هلاتی «میثم»
که پیش چشم علی میزدند طاها را...
هنوز از علقمه صدای آه میاد
صدا شکستنِ غرور ماه میاد
تیری که بی خبر به مشک تو نشست
پیش چشمِ رباب غرورتُ شکست
شنیدم خجالت کشیدی، خجالت کشیدم
میدونی که چند سال گذشته تو رو من ندیدم
میبینی به رویام رسیدم که مادر شهیدم
شبم یه عمره که سحر نداره
کبوتر مدینه پر نداره
دیگه منو اُم البنین نخونید
اُم البنین دیگه پسر نداره ..
تو بی سپر ولی وقتی به تو رسید
بشکنه دستی که دستِ تو رو برید
مشک تو رو زدن، بمیره مادرت
شنیدم از بشیر که چی اومد سرت
شنیدم که آب رو زمین ریخت، خجالت کشیدی
شنیدم چشاتو گرفتن جایی رو ندیدی
عزیزم حالا پیش زهرا رو سپیدی
کشته شدی ولی خبر نداشتم
حتی به عباسم نظر نداشتم
تموم زندگیم میگم حسین جان
انگار که هیچ موقع پسر نداشتم
*بشیر میگه هرچی گفتم ام البنین بچه ها تو کشتن .. گفت چه خبر از حسین؟ *
بیا ببین رباب چجوری پیر شده
باور نمیکنم زینب اسیر شده ..!
من شب و روز میگم همیشه با خودم
باور نمیکنم که بی حسین شدم
شنیدم حسینم تو گودال چقدر دست و پا زد
شنیدم که آبش ندادن یه مشت گبر نامرد
شنیدم یه لشکر برا غارت آخر توی خیمه اومد
خودم دیدم اشک چشم ربابُ
رو گردنا جای غل و طنابُ
انشالله که دروغه روضهی شامُ
تشت طلا و مجلس شرابُ
حسین ....
*میگه هر وقت تو کوچه میرسید به رباب میگفت رباب بچهمو حلال کن .. شنیدم قول داده آب بیاره .. سفره فاطمیه رو ام البنین جمع میکنه ..
این آبها شبیه تو دریا ندیدهاند
مانند دستهای تو سقا ندیدهاند
سر نیزه ها به قد رشیدت نظر زدن
حق داشتن چون خوش قد و بالا ندیدهاند
این تیر را که خورده به چشمت حلال کن
این تیرها که چشم دل آرا ندیدهاند
برخیز تا خیمه مرا با خودت ببر
طفلان من شکستن بابا ندیدهاند
*اینو شنیدی که الان انکسر ظهری
الان پشتم شکست ..*
پشتم شکسته زودتر از من حرم برو
نامحرمان هنوز حرم را ،ندیدهاند
*وقتی بار اول میری کربلا تعجب میکنی میگی همهی شهدا یک جا هستند فقط حرم قمر بنی هاشم فاصله داره ..وقتی با علما میشینی صحبت میکنی بهت میگن دوسه تا دلیل داره ...دلیل اول میگن شاید خودش گفت داداش بزار من همین جا بمونم ،منو طرف خیمه ها نبر ..دلیل دوم احتمالا همینه، انقدر بدن پاره پاره بود، هر گوشه بدن رو میگرفت جدا میشد ..دلیل سوم اینه سر دو راهی موند حسین .. دید یه طرف دارن به خیمهها حمله میکنن .. دیگه فرصت نکرد عباسُ ببره .. تا رفت طرف زنها خواست برگرده دیدن بالای نیزه سر بریده قمر بنی هاشم .. صدا بزن حسین
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
32504-attachment-14001025eheyat-ramezani-zemzemh.mp3
3.44M
زمزمه_حضرت_ام البنین _س
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
اگر چه از غمِ قدت خمیدم
خوشم که بعد از این مادر شهیدم
حنا با سرخیِ خونِ تو بستیم
ولی حالا منم که رو سپیدم
چه کردی با دلِ خونم عزیزم
عزادارِ تو می مونم عزیزم
بخواب آروم منم مثلِ قدیما
برات لالایی لالایی می خونم عزیزم
عصایِ دستِ فردا داشتم حیف
یلی خوش قد و بالا داشتم حیف
همین و از خدا می خواستی شکر
برا تو آروزها داشتم حیف
تمومِ زندگیم بودی تو اما
تمومِ زندگیمون نذرِ زهرا
خدا صد تا پسر میداد بازم
فدا می کردمش تو راهِ مولا
برو که اهلِ خیر و عافیت شی
شفیع و دست گیرِ آخرت شی
خودم نذرِ حسینت کرده بودم
خودم میخواستم خوش عاقبت شی
فدا کردی برا مولا سرت رو
خریدی آبرویِ مادرت رو
شنیدم ذکرِ یا زهرا گرفتی
نفس های بلندِ آخرت رو
تو که از روزِ اول بنده بودی
همه عُمرت شهیدِ زنده بودی
شهیدا لحظه ی آخر میخندن
بمیرم تو ولی شرمنده بودی
تو گوشِت آب آبِ خیمه ها بود
نبودِ تو عذابِ خیمه ها بود
بمیرم من که با دلشوره رفت
به جونت اضطرابِ خیمه ها بود
*" وَيْلِي عَلَى شِبْلِي" مادرت برات بمیره، اینا نمیدونن، من تو رو بزرگ کردم، تو را من میشناختم، من میدونم اون لحظه ی آخر چقدر خجالت کشیدی، مادر من نبودم، اما مثل اینکه من توی علقمه با تو زمین خوردم، مادر شنیدم داشتی میرفتی سمت خیمه ها مشکت رو تیر زدن، میدونم از خجالت آبت کردن، امروز زینب یه حرفایی زد از صبح قرار ندارم...*
شنیدم علقمه غوغا شد عباس
تو رفتی محشرِ کبری شد عباس
تو را تا بی دست دیدن لشکر
به سمت خیمه پاشون وا شد عباس
*مادر می دونی بعد از تو چی شد؟...*
حالا نیستی به جونم داغِ آبِ
شب و روزم خجالت از ربابِ
کجا رفتی که دستای سکینه
هنوزم زخمی از ردِ طنابِ
*عباس جانم هر وقت حرفِ شهر شام میشه می بینم هر کدوم سر روی دیوار میذارن، صدای ناله هاشون بلند میشه...*
میون شعله ها آه
یکی میزد صدا آه
آتیش گرفته دامن تموم بچه ها آه
عمو!سوختم، عمو! سوختم
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
32481-attachment-14001025eheyat-rasouli-roze.mp3
2.85M
#روضه_حضرت_ام_البنین
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
#روضه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
#روضه_آواز_دشتی
الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بَدر و
ابروی هلالت
شنیدم کام عطشان
جان سپردی
گلِ اُمَّ البنین ، شیرم حلالت
#دستگاه_شور
#سبک_گل_پونه_ها
شد آسمانم ، بی ستاره
سوغاتی زینب شده
یک مَشکِ پاره ...
آمد شب دلگیری من
ای دریغا ، ای دریغا
رفته عصایِ پیریِ من
ای دریغا ، ای دریغا
بعد از تو ای ، ماه مدینه
من ماندم و شرم از سکینه
در خواب دیدم در مِنایی
پیشِ زهرا ، پیشِ زهرا
دیدم ، به روی نیزه هایی
پیشِ زهرا ، پیشِ زهرا
( حسیییین ... )
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
1. الا مادر.mp3
5.9M
#روضه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#حاج_امیر_عباسی
الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
#عباس_من
شنیدم کام عطشان
جان سپردی ...
(خیلی چیزا به من گفتن ، یه دونه اش این بود ، عباسم )
شنیدم کام عطشان
جان سپردی
گُل اُم البنین شیرم حلالت
#عباس_من
شنیدم دست هایت را بُریدن
( پسرم ، عباسم ... )
شنیدم دست هایت را بُریدن
شنیدم چشم نازت را دریدن
چو طفلان این خبرها را شنیدن
همه از هم خجالت میکشیدن
شاید گفته باشه ، بشیر ، باورم نمیشه عمود به فرق عباس زدن ؟! مگه میتونستن به این راحتی این کار رو کنن ؟! اول گفت ، خانم ، دستاشو جدا کردن کنار علقمه ... بعد یه نانجیبی تیر به چشمش زد ... وای ... اما یه وقت یه نانجیبی صدا زد ، اونی که از صبح همه ی لشگر کوفه رو در رعب و وحشت نگه داشته ، تویی ؟؟ صدا زد نانجیب الان که دست ندارم اومدی ؟؟ الان که تیر به چشمم زدن اومدی ؟ ... عباس من که دست دارم ، ... یه وقت چنان با عمود آهنین به فرق عباس ... صدای نالش بلند شد ، داداش ... داداش دیگه برادرت رو دریاب... این صدا رو به کربلا برسون همه با هم.... ان شاالله شهدا ، گذشتگان امام راحل فیض ببرن صدا رو به کربلا برسان بگو یا حسین ...
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
غزل در هجر امام زمان (عج)
دیده از هجر رخت گشته گلاب آلوده
دل شد از دوری وصل تو خراب آلوده
تا به کی روی نهان میکنی از چشمانم
من که رویم شده از داغ گلاب آلوده
سوختم سوختنم را به تماشا بنشین
که شدم عاشق زاری به عذاب آلوده
گر چه در پشت سرم هیچ پلی بر پا نیست
پیش رویم شده دیدار سراب آلوده
آنقدر دور شدم از تو که خود میدانم
معصیت کرده دو چشمم به حجاب آلوده
هرگز از اشک سحر دور مشو ( رمضی ) تا
لب خشکت بشود با می ناب آلوده
سرو شکسته
محمد حسین علیرمضانی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9