#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
از غربت پیمبر، داور به گریه افتاد
توحید روضهخوان شد، کوثر به گریه افتاد
از داغ زهرِ آن دو ملعونه، جسم احمد_
میسوخت آن چنان که، بستر به گریه افتاد
وقتی که بی حیا گفت: "إنّ الرَّجل، لَیَهجُر"
جبریل ناله سر داد، منبر به گریه افتاد
هم دختر نبی بود، هم مادر پیمبر
بدجور مادرانه، دختر به گریه افتاد
یاد "حُسینُ مِنّی..." با جدّ خویش میسوخت
آمد حسین، نزدِ دلبر به گریه افتاد
تا حکم صبر را داد احمد به مرتضایش
خیره به همسرش شد، حیدر به گریه افتاد
در بین کوچه کشتند، آقای ما حسن را
از بعد آن دوشنبه، مضطر به گریه افتاد
رفت و ندید احمد، زهرا میان آتش_
آن قدر ناله سر داد، تا "در" به گریه افتاد
بعد از هجوم دشمن، تا دید میخ در را
از غربت امیرش، قنبر به گریه افتاد
روز دهم شد و شمر، آمد میان مقتل
آن قدر ضربه زد که، خنجر به گریه افتاد
با قد خم رسید و، در بین قتلگه دید_
فرزند بی سرش را، مادر به گریه افتاد
جوری در آن هیاهو فریاد زد: "بُنیّ..."
تا صبح روز محشر، نوکر به گریه افتاد
✍ #محمدجواد_شیرازی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
نفسم در شماره افتاده
رنگ و رویم پریده است علی
سر من را بگیر بر زانوت
وقت رفتن رسیده است علی
گرچه زود و سریع طی شد و رفت
چقدر روزگار سخت گذشت
همۀ سالهای تبلیغم
به من بیقرار سخت گذشت
دل من را همیشه توهینِ
بی حیاها شکست، یادت هست
سنگ باران کودکان لجوج
سر من را شکست، یادت هست
در اُحد که غریب ماندم من
بغض کفار داشت وا میشد
یک تنه جوشنم شدی تو علی
تو نبودی، سرم جدا میشد
اثر آفتاب شعب این بود
در سرم شعلههای تب مانده
به کف پای من از آنموقع
خارهای ابولهب مانده
چه کنم وقت رفتن آمده است
دل ندارم که روضهخوان باشم
کاش میشد زمان حمله به در
زنده باشم، کنارتان باشم
ظاهراً مؤمن و مسلماناند
با تو و فاطمه بد اند علی
صبر کن صبر کن برای خدا
همسرت را اگر زدند علی
صبر کن آن زمان که با سیلی
قصد دارند بر رویش بزنند
یا که در پیش دست بستهی تو
با قلافی به بازویش بزنند
تازه این اول مصیبتهاست
کربلای حسین نزدیک است
مثل زهرا قرار سوختن
بچههای حسین نزدیک است...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#پایان_محرم_و_صفر
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان
لباس مشکی من یادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غمتان؟
بگیر امانتیات را، خودت نگه دارش
که چند وقت دگر میشویم محرمتان
برای سال دگر نه برای فاطمیه
برای روضهی مادر برای ماتمتان
هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
میان حلقهی ماتم شدیم همدمتان
بیا دوباره بخوان روضههای یابن شبیب
که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان
چه شامها که زدی سر به گریهام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان ...
✍ #حسن_لطفی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
فاطمه! ای نور چشمان ترم، کم گریه کن
با دل سوزان کنار بسترم کم گریه کن
دیدهات چون ابرِ باران، دیدهای بارانی است
نور دیده! پیش چشمان ترم کم گریه کن
گرچه گل با شبنم خود دیدنیتر میشود
تو ولی یاس بهشتی، منظرم کم گریه کن
گریههایت بعد من فریاد خواهد شد؛ ولی
پیش چشمم ای گل غم پرورم کم گریه کن
تو گلی و عمر تو از گل بُود کوتاهتر
زودتر از هر گل آیی در برم، کم گریه کن
تا تو گریان میشوی، هفت آسمان گریان شود
صبرکن ای ابر بارانآورم، کم گریه کن
تا نیفتادی زپا، ای شمعِ جمعِ اهل بیت
پیش من در لحظههای آخرم کم گریه کن
دودوآتش چون بهشت وحی را در برگـرفت
در عزای غنچه، ای نیلوفرم کم گریه کن
رهبر مظلوم این امّت چو در خانه نشست
پیش چشم اشکبارش دخترم کم گریه کن
هرچه میخواهی «وفایی» گریه کن شب تا سحر
تا که فردا باتو گویم دربرم کم گریه کن
✍ #سیدهاشم_وفایی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
نشسته بود یکی روز خواجهی دو سرا
کنار تربت پاک خدیجهی کبرا
به یاد آن همه مهر و وفای آن بانو
گرفته بود زاندوه، در بغل زانو
در آن میانه ابوجهل و دار و دستهی او
شدند حملهور از کین به جسم خستهی او
عبا به گردن آن شهریار پیچیدند
چنان که مرگ نبی را به چشم خود دیدند
رخش کبود شد و بسته شد ره نفسش
که خواست طایر جان پر بگیرد از قفسش
به زعم آن که نبی رفت دیگر از دنیا
گریختند زاطراف آن رسول خدا
خدای عزّوجل زنده خواست احمد را
نگاه داشت در آن عرصهها محمّد را
بدون آنکه شود از ستمگران خائف
گرفت با بدن خستهاش ره طائف
خبر رسید که از مکّه احمد آمده است
به سوی مردم طائف محمّد آمده است
به پیشباز نبی اهل شهر، صف در صف
به جای لاله گرفتند سنگها در کف
زخون به آینهی کردگار زنگ زدند
بر آن وجود مقدس زکینه سنگ زدند
شکست آینه ی وجه ذات ذوالمننش
فتاد روی زمین، تاب رفت از بدنش
چو گشت نقش زمین آن بزرگ آیت نور
غلامی آمد و آورد بهر او انگور
گشوده شد به تبسّم رسول، هر دو لبش
غلام گشت مخاطب به یا اخا العربش
صدای حضرتش از بس ملیح و زیبا بود
به یا اخا العرب خود دل غلام ربود
غلام گفت سرم باد خاک این درگاه
اقولُ اشهد ان لا اله الاّ الله
نبی گرفت ره مکّه با لبی خندان
غلام گفت که ای جان عالمت قربان
الا نگاه بد از آفتاب رویت دور
چه شد که دست نبردی به جانب انگور
رسول گفت که ای پای تا به سر همه شور
مرا چه حاجت بر چند دانهی انگور
زمکّه آمدهام تا به طائف این همه راه
که بشنوم زتو یک لا اله الاّ الله
مرا به راه هدایت به دوش، دِین تو بود
مراد من همه ذکر شهادتین تو بود
الا کسی که به اسلام ناب پیوستی
خدا گواست که مدیون این رسول استی
به خاطر تو جبین نبی زسنگ شکست
مباد آنکه دهی دین خویش را از دست
پس از تحمّل یک عمر زحمت و محنت
گذشت و اجر رسالت نخواست از امّت
جواب تهمت و دشنام با متانت داد
کتاب و عترت خود را به ما امانت داد
::
پس از رسول به قرآن چه زجرها دادند
به اهل بیت گرامیش اجرها دادند
به داغدار مدینه ترحّم آوردند
به جای لاله بر او بار هیزم آوردند
ز باب خانهی زهرا شراره گشت بلند
غلاف تیغ به بازوش بست بازوبند
به پاس اجر رسالت شکست پهلویش
نشان غصب فدک ماند بر گُل رویش
علی که جان نبی بود مثل شمع شد آب
گرفت اجر رسالت به دامن محراب
به سجده کرد ز زخم جبین گل افشانی
گرفت رنگ خدایی زخون پیشانی
گرفت اجر رسالت حسن پس از پدرش
دوبار دست زجان شست و پاره شد جگرش
یکی به کوچه که شد نقشِ خاک، مادر او
یکی ز زهر که در کوزه ریخت همسر او
چه احترام از او روی دوش یاران شد
تن مقدّسش از تیر، لالهباران شد
پس از حسن که حیاتش گذشت در غربت
گرفت اجر رسالت حسین از امّت
زتیر و تیغ و سنان زخمها به پیکر داشت
نشان اجر رسالت زپای تا سر داشت
سلام ما به شهیدی که سیّد الشّهداست
سلام باد به خونی که خونبهاش خداست
سلام ما به حسین و به اشک دیدهی او
سلام بر گلوی از قفا بریدهی او
سلام بر تن پاک به خون نشستهی او
سلام باد به پیشانی شکستهی او
سلام باد به غمهای ناشمردهی او
سلام بر لب و دندان چوب خوردهی او
سلام بر جگری کز عطش چو آتش تافت
سلام باد بر آن سینهای که نیزه شکافت
سلام بر مه افتاده زیر سمّ ستور
سلام باد به خورشید روی خاک تنور
سلام بر تن صد پارهای که عریان ماند
سلام بر سر ببریدهای که قرآن خواند
سلام ما به قیام حسین و صبر حسن
سلام «میثم» بر زائرین قبر حسن
✍ #غلامرضا_سازگار
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
حرف از وصیتهای آخر میزنی بابا
از پیش زهرایت کجا پر میزنی بابا؟!
این لحظهها یاد گذشته کردهای انگار
حرف از وصیتهای مادر میزنی بابا
دلشوره داری، از نگاهت خوب میفهمم
داری گریزی به غمِ در میزنی بابا
زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاست
هرچند حرف از زخم بستر میزنی بابا
یک روز میبینی مرا بین در و دیوار
یک روز میآیی به من سر میزنی بابا
گفتی که خیلی زود میآیم کنار تو
پس لحظهها را میشمارد یادگار تو
✍ #محمد_بختیاری
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
گشته مدینه غرق عزا، وامحمدا
ماتم گرفته ارض و سما، وامحمدا
گویید روی مأذنه (حیَّ عَلی العَزا)
رفت از جهان رسول خدا، وامحمدا
روز یتیمیِ همه امت است، پس
ناله زنید: یاابتا وامحمدا
مولا زند به سینه و زهرا زند به سر
جبریل گشته نوحهسرا، وامحمدا
مانده سه روز پیکر پاکش روی زمین
دفنش نکردهاند چرا؟! وامحمدا
ماه صفر تمام شد؛ اما شروع شد
اندوه اهلبیتِ شما وامحمدا
دردا که جای گُل، همه با هیزم آمدند
بر آستان شیر خدا، وامحمدا
دردا که جای تعزیت و عرضِ تسلیت
سیلی زدند فاطمه را، وامحمدا
دستی که بوسگاه نبی بود، بد شکست!
این طور اجر او شد ادا، وامحمدا
آن زن که زهر داد نبی را، پس از نبی
خون کرد قلب آل عبا، وامحمدا
ملعونه پیش قبر نبی بر تنِ حسن
هفتاد تیر زد زجفا، وامحمدا
هفتاد زخم، جسمِ غریبِ مدینه خورد
اما غریب کرببلا... وامحمدا
بیش از هزار و نهصد و پنجاه زخم داشت
از تیر و تیغ و سنگ و عصا، وامحمدا
زینب به گریه گفت که: یاایهاالرسول
یک دم به قتلگاه بیا، وامحمدا
(این کشتهی فتاده به هامون، حسین توست
این صید دست و پا زده در خون، حسین توست)
✍ #عبدالحسین_میرزایی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ؛ لاَ مَعَ غَيْرِكُمْ
ترجمه: پس با شما هستم با شما؛ نه با غير شما
📚فرازی از زیارت #جامعه_کبیره
با شمایم با شما، ای عشقتان ایمان من!
اِسمتان ذکر من است و حرفتان قرآن من
دستبوسم، کاسه لیسم، خانهزادم، نوکرم
غیر ازینها نیست در پیش شما عنوان من
شیعهای از خاک ایرانم، مزاحم میشوم
مثل سلمانت صدایم میکنی سلمانِ من؟!
رحمت للعالمینی، رحم کن بیچارهام
جان زهرا دست لطفی هم بکش بر جان من
من از آن مرد یهودی کمترم آقای من؟!
کاش میشد با "علی" باشی شبی مهمان من
من بمیرم در اُحد با سنگ دندانت شکست
چون اویس ای کاش امشب بشکند دندان من
"اشهد اَنَّ علیّا حُجَّتُ الله" از تو بود
تو علی دادی به من، او شد سر و سامان من
دستپخت فاطمه مارا مسلمان کرده است
بوی زهرا میدهد از برکت تو، نان من
::
رفتن تو میشود آغاز غمهای علی
بوی آتش میدهد این دیدهی گریان من...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
پس از تو آسمان از دامنش خورشید کم دارد
زمین در سینهاش دریای طوفانزای غم دارد
پدر بودی جهان را، بعد تو این پیر وامانده
چنان طفل یتیمی تا ابد چشمان نم دارد
رسیده پشت در، اذن دخول انگار میخواند
که عزرائیل هم چشمی بر این بابالکرم دارد
قلم کاغذ نیاوردند آن روز، آه از آن روز
بگو بنویسد اینک هر که در دستش قلم دارد
پس از خود میسپاری دوستان و دشمنانت را
به دست مهربانمردی که شمشیر دو دم دارد
تو میخواهی پس از خود آن کسی بر منبرت باشد
که با هر خطبهاش صد تیغ بُرّان بر ستم دارد
کسی که خم نکرده لحظهای سر پیش این دنیا
ولی پیش یتیمان و فقیران پشت خم دارد
برایت جانشین باید علی باشد، علی باشد
که بی نام علی اسلاممان بسیار کم دارد
✍ #حسن_زرنقی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
تا آفتاب روی نبی در حجاب شد
دلها ز داغ ماتم عظمی کباب شد
گرد عزا به چهرهی افلاکیان نشست
از آه فاطمه دل ذرات آب شد
وقتی سه روز جسم نبی روی خاک بود
دنیا به فرق اهل محبت خراب شد
بعد از کنارهگیری امت ز اهل بیت
قوم امینِ مکه دچار عذاب شد
آیا عذاب بدتر از اینکه پس از رسول
دست گره گشای علی در طناب شد؟
آیا عذاب بدتر از اینکه به دست قهر
در خانه هم عزیز علی در نقاب شد؟
از فتنهای که حرمت خیر النسا شکست
پامال، دین حضرت خیرالمَآب شد
در التهاب آتش در ازدحام ظلم
گلواژهی کتاب رسالت گلاب شد
زهرا غریب شد علی از او غریبتر
حتی دگر سلامِ علی بی جواب شد
ای وای آنکه حُرمت ختم رسل نداشت
بعد نبی به جای نبی انتخاب شد
آنکس که داشت بر لب خود "حَسْبُنا کتٰاب"
مشمول لعنت ابدیِ کتاب شد
ای خوش به آن زمان که بگویند از حجاز
آن نور چشم فاطمه پا در رکاب شد
✍ #سیدروح_الله_موید
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
کار و بار دو جهان ریخت بههم، غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد
رفتی و خنده به کاشانهی تو گشت حرام
رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد
عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت
حُکم بر خانهنشینیِ علی امضا شد
بعدِ تو حرمت کاشانهی حق حفظ نشد
پای اولاد حرامی به حریمت وا شد
دخترت پشتِ در و... آتش و دود و مسمار...
خوب فرمانِ مودت به خدا اجرا شد!!
خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت
چند باری به زمین خورد علی تا پا شد
روضهها هست، بمانند... ولی عاشورا
تشنهلب شاه غریبی که تک و تنها شد
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خسِ بادیه و صحرا شد
داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو...
گوش نحسش نشنید و قد مادر تا شد
سر او تا که جدا شد زرهاش را بردند
زرهاش هیچ... سرِ پیرهنش دعوا شد
خاتمش را ته گودال به دشمن بخشید
بار دیگر به خدا جود و سخا معنا شد
اجرِ پیغمبریات بود که مردم دادند
ظلمهایی که پس از تو به ذَوِی القُربی شد...
✍ #محمدجواد_شیرازی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
تا خط ارتحال پیمبر نوشته شد
دردی رسید و داغ مقدر نوشته شد
داغی بزرگ بود که تسکین نمیگرفت
بعدش چقدر زخم مکرر نوشته شد!
کاین بغضهای جاهلیت بی شمارتر
یکجا به پای حضرت حیدر نوشته شد
جرمی که او به خاطر عصمت نکرده بود
پای علی هزار برابر نوشته شد
پیش از هجوم غربت آتش به اهلبیت
شکر خدا که سورهی کوثر نوشته شد
مقتل به دست میخِ همین خانهی کبود
پیش از لهوف، پشت همان در نوشته شد
یک بخش روی سینهی دیوار و بخش بعد
بر سینه، دست، پهلوی مادر نوشته شد
فصلی میان مسجد و محراب و فصل بعد
بر تشت، در مقابل خواهر نوشته شد
گاهی به دست نیزه و گاهی به دست تیغ
مقتل به روی مقتل دیگر نوشته شد
گفتم ادامه را ننویسم ولی نشد
این واژهی سه شعبه هم آخر نوشته شد
دستی نجس در آمد و کاری پلید کرد
واحیرتا که خاک، مطهر نوشته شد
"گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود"
این صفحهها چقدر معطر نوشته شد
یک فصل ناتمام که آن هم نوشتهاند
با سم اسب و پارهی پیکر نوشته شد...
تنها نه کربلا که شبی در هراس شام
کنج خرابه مقتل دختر نوشته شد
بعدش چقدر نوحهی بی سر نگاشتند
بعدش چقدر روضهی با سر نوشته شد...
بر سر بزن که نوحهی مادر شنیدنیست
حالا بیا که روضهی خواهر نوشته شد...
✍ #ایوب_پرندآور
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝