eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.3هزار دنبال‌کننده
54 عکس
68 ویدیو
83 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
نها گماردند. یکی از (اهل بیت) به دیگری گفت: ما را در این خانه قرار داده‏اند تا بر سر ما خراب شود و کشته شویم. آن‏گاه علی بن الحسین به زبان رومی به نگهبانان گفت: آیا می‏دانید آنان چه می‏گویند؟ اینها چنین و چنان می‏گویند. نگهبانان گفتند: گفته‏اند که شما را فردا بیرون می‏برند و می‏کشند. سپس علی بن الحسین (ع) گفت: هرگز، خداوند چنین چیزی را نمی‏خواهد. آنگاه رو به آنها کرد و مطلب را به زبان خودشان به آنها فهماند». [8] . 📚پی نوشتها: ▪️[1] امالی صدوق، ص 231، مجلس 31، ص 243؛ به نقل از آن، بحارالانوار، ج 45، ص 140؛ نیز ر. ک. روضة الواعظین، ج 1، ص 192. ▪️[2] شرح الاخبار، ج 3، ص 269. ▪️[3] مثیرالاحزان، ص 102. ▪️[4] الملهوف، ص 219؛ نیز ر. ک. تسلیة المجالس، ج 2، ص 396. ▪️[5] الارشاد، ج 2، ص 122؛ اعلام الوری، ص 249. ▪️[6] در روایت دلائل الامامة آمده است: «آنان را درون خانه‏ای قرار دادند»؛ و این درست‏تر است. ▪️[7] بصائر الدرجات، ص 338، باب 12، ح 1؛ به نقل از آن بحارالانوار،، ج 45، ص 177؛ نیز ر. ک. المناقب، ج 4، ص 145. ▪️[8] دلائل الامامة، ص 204، ح 125. ✅خاندان پیامبر صلوات‌الله‌علیه در مجلس یزید 🔹علی بن الحسین زین العابدین علیه‌السلام وزنان، در طناب، پیچیده شده بودند. 🔸زین العابدین علیه‌السلام یزید را صدا زد و فرمود: 🔻《ای یزید! گمان می‌بری اگر پیامبر خدا صلوات‌الله علیه ما را طناب ‌پیچ و عریان و بر شتران بی جهاز می‌دید، چه می‌کرد؟!》کسی میان مردم نماند، جز آن‌که گریست. 📚شهادت نامه امام حسین علیه السلام ص۵۳۲ به نقل از تذکره الخواص ✅وضعیت خرابه شام و بردن سر مطهر امام حسین به کربلا توسط زین العابدین (متن مستند مقاتل خوانده شده در زیارت اربعین) 📚الآثار الباقیة ابوریحان بیرونی متوفای ۴۴۰ ق : ص ۴٢٢ . فی العِشرینَ رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ علیه السلام إلى مَجثَمِهِ حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِهِ ، وفیهِ زِیارَةُ الأَربَعینَ، وهُم حَرَمُهُ بَعدَ انصِرافِهِم مِنَ الشّامِ.  🔹الآثار الباقیة : در روز بیستم [صفر] ، سرِ حسین علیه السلام به جایگاهش باز گردانده شد تا با پیکرش به خاک سپرده شود و «زیارت اربعین» هم در این روز است . اهل حرم حسین علیه السلام هم در بازگشت از شام [با آن سر] بودند . ✅وضعیت خرابه شام و بردن سر مطهر امام حسین به کربلا توسط زین العابدین   📚أمالی شیخ صدوق: ص ٢٣١ ح ٢۴٣ ، روضة الواعظین ابن فتال نیشابوری: ص ٢١٢، بحار الأنوار علامه مجلسی، ج ۴۵ ص ١۴٠. 🔸عن فاطمة بنت علیّ علیه السلام: إنَّ یَزیدَ أمَرَ بِنِساءِ الحُسَینِ علیه السلام فَحُبِسنَ مَعَ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهماالسلام فی مَحبِسٍ، لا یُکِنُّهُم مِن حَرٍّ ولا قَرٍّ حَتّى تَقَشَّرَت وُجوهُهُم…. إلى أن خَرجَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام بِالنِّسوَةِ، ورَدَّ رَأسَ الحُسَینِ علیه السلام إلى کَربَلاءَ.   🔹صدوق ـ به نقل از فاطمه دختر على علیه السلام ـ : یزید فرمان داد تا زنان حسین علیه السلام را با على بن الحسین علیه السلام در زندانى حبس کنند که آنان را نه از گرما و نه از سرما نگاه نمى‌داشت 😭تا آن جایى که صورت هایشان پوست انداخت… تا آن که على بن الحسین علیه السلام با زنان [خاندان خود] حرکت کرد و سرِ حسین علیه السلام را به کربلا ، باز گرداند. ⚫️هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... 🌺از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... ✳️امان از شام ! 🔴در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر
و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین ، الامام العارفین،زین العابدین.. ✅ 📚به نقل از کتاب المصابیح، 🔹به سندش از امام صادق‌علیه‌السلام‌، از پدرش امام ‌باقر‌علیه‌السلام‌_از پدرم امام علی‌بن‌الحسین‌علیه‌السلام در باره بردن او به سوی یزید پرسیدم. 🔸فرمود: مرا بر شتری لنگ و بدون جهاز، سوار کردند وسر حسین‌علیه‌السلام بر بالای علمی بود و زنانمان، پشت سرِ من بر استرانی بدون پالان، سوار بودند. 🔹کسانی که ما را می‌بردند، از پشت سر و گردا گردمان،بانیزه، مارا احاطه کرده بودند و آزار می دادند. 🔸اگر اشکی از دیده یکی از ما فرو‌ می‌چکید، با نیزه به سرش می‌کوبیدند، تا آن‌که وارد شام شدیم. 📣جارجی جار زد: ای شامیان! اینان،اسیران اهل بیت ملعون‌اند. 📚شهادت نامه امام حسین علیه‌السلام ص۵۱۱ به نقل از کتب ▪️الاقبال ج۳ ص۸۹ ؛ ▪️بحار الانوار: ج۴۵ ص۱۵۴ ح۳
منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم  گرچه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم یم رحمت شده هر قطره ای از اشک روانم  عظمت، فتح، ظفر، سایه ای از قد کمانم ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من  چادر عصمت زهراست همانا به سر من زده از پنجه دل دخت علی شانه به مویم  جای گلبوسه زهرا و حسین است به رویم مهر را مُهر نماز آمده خاک سر کویم  گه در آغوش پدر، گاه سر دوش عمویم پای تا سر همه آئینه زهراست وجودم  شاهدم این قد خم گشته و این روی کبودم اشک من خون شده و در رگ دین گشته روانه  گل داغم زده در باغ دل عمه جوانه همه جا گشته عزاخانه من خانه به خانه  شده از اجر رسالت بدنم غرق نشانه خارها بود که می‌رفت فرو بر جگر من  پدرم از سر نی دید چه آمد به سر من دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته  دلم از داغ، کباب و سرم از سنگ شکسته رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته به رُخم اشک فراق و به لبم بوده خطابه نغمه ام "یا اَبَتا" و قفسم گشته خرابه طوطی وحی ام و پر سوخته ی شام خرابم لحظه لحظه غم هجران پدر کرده کبابم 🔸شاعر: از طشت دیدم ازدحام دورو بر را میداد چشمانت به چشمانم خبر را سربازها بالا سر تو جمع هستند روی سرت دیدم هجوم صد نفر را اینها نشستند و تو سرپایی عزیزم پا درد تو آتش کشیده هر جگر را چشم سفیران سوی وجه الله مانده دیدند با خنده زنان بی سپر را قرآن که خواندم نانجیب مست لج کرد انداخت با چوب از دهانم دو گهر را دیدم چگونه سربه زیرت کرد کارش پیش تو میکوبید بین طشت سر را گوش مرا باید بگیری نشنوم من حرف در گوشی مشتی بد نظر را خطبه بخوان ویران کنی کاخ ستم را خطبه بخوان زنده کنی یاد پدر را خطبه بخوان تا خنده هایش زهر گردد تا که ببیند در بیان تو اثر را تو ذوالفقاری در زبان داری عقیله بین غل و زنجیر کراری عقیله 🔸شاعر: از دم دروازه معلوم است بد تا می‌کنند خیره سر‌هایی که زینب را تماشا می‌کنند گاه با شمشیر و نیزه گاه با رقص و طرب دور بی‌بی‌های روی ناقه بلوا می‌کنند شمر با اعوان و انصارش دوباره می‌رسند کربلای دومی را باز برپا می‌کنند شهر را مانند روز عید آذین بسته‌اند با صدای پای هر رقاصه غوغا می‌کنند تا که نرخ هر النگو بیشتر بالا رود زرگران بالاتفاق این پا و آن پا می‌کنند کاش تنها سنگ باشد روی پشت بام‌ها میزنند آیینه را با هر چه پیدا می‌کنند دختران قافله با ذکر وا أماه خود پای زهرا را میان کوچه‌ها وا می‌کنند آستین پاره‌ای دارند جای روسری باهمان هم ـ آه ـ ناچارا مدارا می‌کنند در میان این حراجی پیش چشمان رباب بر سر گهوارهء شش ماهه دعوا می‌کنند نی اگر که خم شود یکبار دیگر بچه‌ها بوسه‌هایی هدیه بر لبهای بابا می‌کنند داغ پشت داغ تنها کار تیر و نیزه نیست خیزران‌ها هم چه کاری با جگرها می‌کنند 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
هفته دفاع مقدی گرامیباد 🌸🌹🌺🌹🌹🌸🍀 سبک‌بالان خرامیدند و رفتند مرا بیچاره نامیدند و رفتند سواران لحظه‌ای تمکین نکردند ترحّم بر من مسکین نکردند سواران از سر نعشم گذشتند فغان‌ها کردم، اما برنگشتند اسیر و زخمی و بی دست و پا من رفیقان، این چه سودا بود با من؟... اگر دیر آمدم مجروح بودم اسیر قبض و بسط روح بودم در باغ شهادت را نبندید به ما بیچارگان زان سو نخندید رفیقانم دعا کردند و رفتند مرا زخمی رها کردند و رفتند رها کردند در زندان بمانم دعا کردند سرگردان بمانم شهادت نردبان آسمان بود شهادت آسمان را نردبان بود چرا برداشتند این نردبان را؟ چرا بستند راه آسمان را؟... دلم تا دست بر دامان در زد دو دستی سنگ شیون را به سر زد... چه درد است این که در فصل اقاقی به روی عاشقان در بسته ساقی بر این در،‌ وای من قفلی لجوج است بجوش ای اشک هنگام خروج است در میخانه را گیرم که بستند کلیدش را چرا یا رب شکستند؟!... من آخر طاقت ماندن ندارم خدایا تاب جان کندن ندارم دلم تا چند یا رب خسته باشد؟ در لطف تو تا کی بسته باشد؟ بیا باز امشب ای دل در بکوبیم بیا این‌بار محکم‌تر بکوبیم... بکوب ای دل که غفار است یارم من از کوبیدن در شرم دارم بکوب ای دل که جای شک و ظن نیست مرا هر چند روی در زدن نیست کریمان گر چه ستار العیوب‌اند گدایانی که محجوب‌اند خوب‌اند بکوب ای دل،‌ مشو نومید از این در بکوب ای دل هزاران بار دیگر... اگر آه تو از جنس نیاز است در باغ شهادت باز، باز است... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•چقدر سرده بابا .. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج سیدمهدی میرداماد •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چقدر سرده بابا ، هوای خرابه دیگه خسته م از این شبایِ خرابه دیگه هیچ کسی نیست بفهمه چی میگم دیگه لکنتم خسته کرده لبم رو .. *دیگه باز نکنم بعضی حرفا رو .. از اون شبی که تو بیابون گم شد دیگه لکنت گرفت .. به جای اینکه بگه اَبَتا .. میگفت اَبَ .. حرفاشو دیگه کسی نمیفهمید..* دیگه هیچ کسی نیست بفهمه چی میگم دیگه لکنتم خسته کرده لبم رو .. دیگه وا نمیشه چشایِ کبودم تا که گریه پایین بیاره تبم رو دیگه دخترت موندنی نیست دیگه بغضم آروم نمیشه میخوام در بیام از خرابه روم نمیشه نبودی ببینی ، تو بازارایِ شام به جای النگو طناب بود رو دستام چه زجری کشیدم تا زجرُ میدیدم فقط این طرف اون طرف میدویدم یه جوری منو زد که دادم در اومد دیگه بعد از اون هیچ کجا رو ندیدم دیگه دخترت بی قراره دیگه تو تنم نا ندارم میخوام پیشِ پای تو وایسم ، پا ندارم من الذی ایتمنی .. تو هستی و عشق منی ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•چقدر سرده بابا .. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج سیدمهدی میرداماد _ سوم محرم99•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اَمان از فتنه‌های آخرالزمان! به علی(ع) معترض شدند که چرا قاتلینِ عُثمان را مُحاکمه نمیکنید! حضرت اما اصل نظام را فدای یک پرونده نکردند! لکن هم را نمیفهمیدند...کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴🕯در آغوش گرفتن سر امام حسین(ع) توسط حضرت رقیه سلام الله علیها وقتي سر بريده امام حسين را براي رقيه سلام الله عليها آوردند گفت اين سر كيست؟ به او گفتند: سر پدرت حسين است. سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد و با گريه هاي سوزناك خود خطاب به سر چنين گفت: پدر چه كسي تو را به خون آغشته كرد؟ چه كسي رگ هاي گردنت را بريد؟ پدر چه كسي در خردسالي يتيمم كرد؟ پدر دختر يتيم تو به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بي پوشش چه كنند؟ پدرجان زنان اسير و سرگردان كجا بروند؟ پدر جان چه كسي چشمان گريان را چاره ساز است؟ پدر جان چه كسي يار و ياور غريبان بي پناه است؟ پدر جان چه كسي پريشان مويي ما را سامان مي بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه كسي با ماست؟ واي بر ما بعد از تو واي از غريبي! پدر جان كاش فدايت مي شدم. پدر جان اي كاش بيش از اين نابينا مي شدم و تو را اينگونه نمي ديدم. پدر جان كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمي ديدم. سپس لب ها را بر لب هاي پدرش امام حسين نهاد و چنان گريست كه همان لحظه بيهوش شد و وقتي او را حركت دادند دريافتند كه از دنيا رفته است. 📚منبع: المنتخب في جمع المراثي و الخطب طريحي؛ ص ۱۳۶
🔳گرفتن روح امام حسین ع🔳 ••✾🌻🍂🌻✾•• بسم الله الرحمن الرحيم 🍂اللهم صل على محمد و آل محمد و سلم تسلیما کثیرا🍂 ⁉️عزرائیل از گرفتن روح امام حسین(ع)، عذرخواهی کرد؛ پس چه کسی آن را بگیرد⁉ ✨ امام جعفر صادق(ع) با یارانش نشسته بود و در مورد عاشورا و اتفاقی که برای حسین(ع) می افتد، سخن میگفتند، ایشان فرمودند: آیا سخنی به شما بگویم که به واسطه آن، عرش خداوند سبحان و متعال میلرزد⁉ 🏴 وقتی جدم حسین(ع) افتاد و از اسبش به زمین افتاد و خاک آلود شد، شمر(خداوند لعنتش کند) روی سینه جدم حسین(ع) نشست؛ در‌ حالی که ایشان تشنه بود و او را به صورتش انداخت و شروع به بریدنِ رگِ گردن ایشان نمود و ایشان صدا میزد: وای از تشنگی 🥀 🏴 بدن پاکش باقی ماند و به سمتش سنگ پرتاب میکردند؛ در این هنگام بود که خداوند متعال به همه آفریدگانِ روی زمین و آسمان ها وحی نمود که به دوست رسول الله(ص) در این حالت نگاه کنید؛ در‌ حالی که او نسبت به بدی های دنیا و ترس هایش، شکیبایی میکند؛ خداوند به ملک‌الموت وحی کرد که روح حسین(ع) را بگیر 🥀 💥عزرائیل عرض کرد: پناه بر خدا از اینکه به من دستور دهی و آن را عملی نکنم و صدایت را پاسخ ندهم؛ من در مورد مساله فرزند دوستت، سرگردان هستم؛ پروردگارا، می اندیشم و به واسطه دوست و برگزیده ات و پیامبرت، پیامبر مهربانی، به تو توسل میکنم، تا عذرم را در گرفتن روح دوست و فرزند غریب دوستت بپذیری؛ او که تشنه ستم دیده به سوز و گُداز ‌افتاده میباشد. 🏴 خداوند بلند‌ مرتبه فرمود: ای عزرائیل، چرا در این مورد، از من اِلتماس میکنی⁉ 💥 عرض کرد: پروردگارا، عضو سالمی برای حسین(ع) نمانده است تا روحش را از او بگیرم و من از رسول الله(ص) خجالت میکِشم و از امیرالمومنین(ع) و فاطمه زهرا(ع) حیا میکنم و پروردگارا، شما به من دستور میدهی تا روحش را بگیرم😔 🏴 پروردگار فریاد زد: ای ملک‌الموت، جانش را از سرش بگیر 💥ملک الموت فریاد زد: تو میدانی که تیری در چشمانش فرو‌رفته است 🥀 🏴 پروردگار فرمود: از دهانش 💥عرض کرد: آه، سوز‌و‌گُداز بر او، تیری در دهانش فرو‌رفته است و دندان هایش شکسته شده است 🥀 🏴 پروردگار فرمود: از سینه‌اش 💥عرض کرد: چهار‌‌هزار جِراحت در سینه اش میباشد و سینه اش را قطعه قطعه کردند 🥀 🏴 پروردگار فرمود: از پیشانی‌اش 💥فرمود: سنگی به پیشانی اش خورد 🥀 🏴 پروردگار فرمود: از وسط‌بدنش 💥عرض کرد: ضربه ای به وسط بدنش خورده است و به این خاطر، به زمین افتاد 🥀 🏴 خداوند متعال به ساکنان آسمان ها و زمین خطابی را با خشم وحی نمود: 🔥ای مردم طُغیانگر ستمکار نسبت به فرزند دختر پیامبرش، سوگند به بزرگی و جلالتم، من نسبت به کشتنش افتخار میکنم و او خودش را به خاطر شما فدا کرده است؛ بدانید که هر فردی بر او گریه کند یا با او کند یا خودش را به حالت گریه اندازد و بدنش بلرزد و بترسد، من آتش را بر بدنش حرام میکنم و او را وارد بهشت خودم مینمایم، حتی اگر گناه انسان ها و جن را بیاورد 🥀 🏴 سپس خداوند جلیل فرمود: من خودم، روح حسین(ع) را میگیرم؛ ای ملک‌الموت و ای فرشتگانم، ای ساکنان آسمان ها و زمین؛ و ای مالک و نگهبان زمین و ای حاملان عرض، به زمین کربلا فرود آیید، وقتی روح حسین(ع) را گرفتم، به محمد مصطفی(ص) و علی مرتضی(ع) و فاطمه زهرا(ع) تسلیت بگویید و گریه کنید و 🥀 خاک بر سرتان‌بریزید 🥀 ◼ وقتی به زمین کربلا رفتند، هنگامی بود که شمر ملعون سر آقای ما امام حسین(ع) را از بدنش جدا میکرد 🥀 🏴 خداوند به روحش وحی نمود: 🥀 يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلي‏ في‏ عِبادي وَ ادْخُلي‏ جَنَّتي‏ 🥀 ✨اى جان آرام گرفته و اطمينان يافته، به سوى پروردگارت در حالى كه از او خشنودى و او هم از تو خشنود است باز گرد؛ پس در ميان بندگانم درآى و در بهشتم وارد شو✨ ◾ در این هنگام بود که روح مولای ما حسین(ع)، بیرون رفت و کائنات صدا زدند: 🏴 وا‌‌اماماه واحسیناه واذبیحاه واغریباه 📚 اكسير العبادات في اسرار الشهادات شيخ دربندی  
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ سینه_زنی_حضرت_رقیه س کربلایی_اکبر_عبادی کربلایی_محمودعیدانیان ازتوانتظارنداشتم منو تنها بذاری بری و دخترتو بدون بابا بذاری ازتوانتظارنداشتم بری ودیگه نیای میون این همه دشمن که منوجابذاری باشه,بابا عیبی نداره ، موی سرم باشه,بابا عیبی نداره ، اخ کمرم باشه بابا عیبی نداره گوشوارم ,چادرم, معجرم باشه,باباعیبی نداره ، زدنم باشه,باباعیبی نداره ، بدنم باشه,باباعیبی نداره سوخت تنم,بال وپرم,صورتم دخترت از دنیا بریده سه سالگی قدش خمیده موی سرش همه سفیده فقط بدون خوشی ندیده 🔰بابا منو ببر ازاین خرابه دیگه از همه بریدم به خدا که خسته ام عمه میدونه که دیگه بال و پر شکسته ام هرکجامنو زدن عمه سپر شد واسه من دیگه منتظر به راه اجلم نشسته ام بابا,بذاربرات بگم از ، شام بلا بابا,بذاربرات بگم از ، طشت طلا بابا,بذاربرات بگم از غصه ها, راس بالا,نیزه ها بابا,بذاربرات بگم از ، دخترا بابا,بذار برات بگم از ، طعنه ها بابا,بذار برات بگم از خنده ها,کوچه ها,گریه ها خوشی به قلبم دست رد زد یه بی حیا بهم لگد زد به زیر دست و پاکه بودم یه پیرزن منو چه بد زد 🔰بابا,منو ببر ازاین خرابه (شعروسبک : )کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴 🎙روضه جانسوز با نوای :👇
*زیارت نامه بی بی سه ساله حضرت رقیه س* *اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْری اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّی اللهُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِی الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ، وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.* *التماس دعا*
((سبک سنتی)) نوحه حضرت رقیه(سلام الله علیها) بـوی بابا  بـر مشامم میرسد(2) عمه جان امشب امامم میرسد(2) می نشینم تا سحر در راه او بوسه میگیرم ز روی ماه او برجهان امشب امامم میرسد عمه جان امشب امامم میرسد ------------- ای اسیران بشنوید آوای من میرسد امشب ز ره بابای من امشب آن ماه تمامم میرسد عمه جان امشب امامم میرسد -------------- ای یتیمان ناله وزاری کنید عمه زینب را شما یاری کنید برشما هردم سلامم میرسد عمه جان امشب امامم میرسد یوسف حق پرست(غریب)کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
نوحه -واحد حضرت رقیه(س) بسـوز ای دل بگـو با آه و نـاله   به یاد یک گلستان یاس و لاله اگر کرب و بلا  می خواهی امشب بریز  اشک روان بهر سه ساله فدای شـور  و آوایش شـده پُر آبله پـایش دلش شد تنگ بابایش ولی امشب به پایان این سفر آید دل شب کنج  ویـرانه پـدر آید آه واویلا واویلا واویلا(2) رسیده شام هجـران رقیه  ملائک دیـده گریان رقیه بسوزید و بنالید سینه زنها  به  لب آمد دگر جان رقیه کجا بـودی بابای من ببینی زخم پـای من خرابه  گشته جای من ببین بابا گـرفته غم گلـویم را چرا با خود نیاوردی عمویم را آه واویلا واویلا واویلا(2) بیا عمـه گلِ خود را کفن کن     کفن بـا  پاره پاره پیرهن کن رسیده شام هجران عمه زینب  برایم رخت ماتم  را به تن کن همین جا کنج ویرانه تو خاکم کن غریبانه بسوزد شمع و پروانه بسوزید ای یتیمان در عزای من شـده کنج خرابـه کربلای من آه واویلا واویلا واویلا(2)   یوسف حق پرست(غریب )                                                        دو دمه حضرت رقیه(س) دختر سلطانم و ویرانسرا شد جای من(2) وای من ای وای من(2) آمده کنج خرابـه نیمه شب بابای من(2) وای من ای وای من(2) از همه دوستان التماس الدعا کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
امامم دست هایش سلسله بود به پای کودکان هم آبله بود خدا داند ازاین داغ وازین غم نمازم در نشسته نافله بود بدیدم نیزه ها بیش از ستاره نظر کردم به جسم پاره پاره سری از تن جدا بر نیزه دیدم در این ره نیزه شد دارالزیاره نبیند خواهری غم ها که دیدم هلال آسا شده سرو رشیدم پی یک نازدانه در بیابان به روی خارها بس که دویدم سر ششماهه بر نیزه عیان بود رباب لالائیش ذکر زبان بود به سینه شیر دارم اصغرم کو دگر از شیر دادن نا توان بود مصیباتی فزون در شام دیدم دو چشم تر همه ایتام دیدم دف و نی پایکوبی های دشمن به جای تسلیت آلام دیدم نگاهی تا به ظرف آب کردم نظر بر مادر بی تاب کردم رباب خونجگر میگفت با خود ز اشکم اصغرم را خواب کردم مگر این غصه می گردد فراموش پدر پیش پسر گردیده مدهوش تنی که ارباً اربا شد به میدان پسر در پیش بابا گشته خاموش فضای علقمه عطر گل یاس شمیم جان فزای اشجع الناس دودست ازتن جدا فرق شکسته مزین شد زمین با خون عباس سیدکمال میرصانعی ۹۹/۷/۱ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•پا به پایِ پدر سفر کردم.. و توسل به حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیهما به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ «آه .. یابن الزهرا حسین ..» پا به پایِ پدر سفر کردم ، آه حسین در میان خرابه سر کردم ، آه حسین پدرم بین ریسمان بودُ ، آه حسین با رقیه پدر پدر کردم ، آه حسین در میان خرابه سرکردم‌ ، آه حسین پا به پای پدر سفر کردم ، آه حسین عمه ام تا به روی خاک افتاد ، آه حسین دیده ام را ز اشک تر کردم ، آه حسین از همان روز تلخ تا امروز ، آه حسین گریه هر روز تا سحر کردم ، آه حسین «آه .. یابن الزهرا حسین ..» تا سه ساله میان راه افتاد ، آه حسین پدرم را خودم خبر کردم ، آه حسین سُم مرکب بویِ گلاب گرفت ، آه حسین از تنی که به آن نظر کردم ، آه حسین آنقدر داغ دارم از آن دم ، آه حسین که از این زهر خون جگر کردم ، آه حسین «آه .. یابن الزهرا حسین ..»کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•پا به پایِ پدر سفر کردم.. و توسل به حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیهما به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم... اگر دین ندارید لااقل باشید (این پیامی برای همه‌ی بشر است) کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
داستان مجلس یزید وجالوس به شهر شام بزمی کرده بر پا جنایت پیشه گشته مجلس آرا کسی که زاده ی مرجانه باشد ندارد درکی از اسلام اصلا سری برطشت زر درپیش رویش بود این سر عزیز جان زهرا به دستش جام می دارد ستمگر بنوشد تا شود قلبش تسلا گرفته چوب خزرانش به دستش که می زد بر لب و دندان مولا لبی که فاطمه بوسید و حیدر زده گلبوسه بر آن ماه بطحا به ناگه زلزله در مجلس افتاد ز صوت دلنشین و بانگ قرّا شده قاری قرآن پیمبر تمام مرد و زن کردند نجوا همه گفتند اعجاز عظیم است میان اهل مجلس کرده غوغا یکی گفتا یزیدا این که باشد تلاوت می کند با صوت زیبا بگفتا کیستی داری سؤالی منم جالوت و از اهل نصارا سفیر پادشاه روم هستم ز مدعوین تو هستم در اینجا چنین پاسخ شنید جالوس از او بگویم کن گزارش این خبرها سری که می کند قرآن تلاوت پدر حیدر بود عالی اعلا گرفته فاطمه او را در آغوش به دوش مصطفی بگرفته اوجا علی باب است و زهرا مادر او بود جدّش رسول حق تعالا به فریاد آمد آن مرد یهودی چه میگوئی نداری ترس و پروا گذشته شصت نسل من ز داود من از تو بر تر هستم از تو والا به هر معبر گذارم چونکه پایم کنند سرمه بچشم آن خاک پا را تو کشتی سبط خیرالمرسلینت گرفتی جشن شادی رقص و آوا به خشم آمد یزید و داد فرمان ز کینه حکم قتلش کرد امضا بگفت جالوت برمن گفته احمد توئی مهمان من جالوس فردا نبردم در جهان فیض حضورش فقط یکشب ورا دیدم به رؤیا برای آنکه بوسد راس پر خون ز جان بگذشته و گشته مهیا بپیش دیده اش خون خدا بود شهادت داده بر خلاق یکتا نگه بر سر نمود و شد مسلمان شهید راه دین شد آن نصارا به یک لحظه سعادت نائلش شد برات جنت اش بگرفته یک جا نگر بر این غلام و ذاکر تو مکن ردم به لب دارم تمنا سرشک(صانعی)ازهر دوعینست بود ذکر لب من وا حسینا سیدکمال میرصانعی ۹۹/۷/۲ کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
مجموعه‌ای از رباعی و دوبیتی با عنوان با موضوع : آغشته به خون کاش به دیدار نیاید یا نیزه‌نشین بر سرِ بازار نیاید در کنجِ خرابه همه گفتند: خدایا ای کاش که دختر بغلی بار نیاید **** بابای خوبم! کامِ تلخم را عسل کن این بی‌قراری را به آرامش بدل کن یک خواهش از تو دارم ای رأس بریده: از روی نی پایین بیا من را بغل کن **** بلبلِ خوش‌نوا شده خاموش تک و تنها و مضطر و بیهوش گریه می‌کرد و زیرِ لب می‌گفت: پس چه شد قولِ بوسه و آغوش؟ **** تیره‌روزی شبیهِ شب دارم من که "ام‌البکاء" لقب دارم هم‌چنان بی‌قرار آغوشم هم‌چنان بوسه‌ای طلب دارم **** من اگرچه سه‌ساله‌ام، پیرم دیگر از زنده‌بودنم سیرم سخت دل‌تنگت ای پدر هستم بغلم کن وگرنه می‌میرم **** معنای این اندوهِ سنگین را بفهمید بر دردهایش رمزِ تسکین را بفهمید این روزها خیلی دلم تنگ رقیه‌ست دختر بغل باید شود... این را بفهمید **** به سینه درد و غم بسیار دارد به روی چهره‌اش آثار دارد برای جرعه‌ای آغوشِ بابا چهل منزل فقط اصرار دارد **** حدیثِ عشق را آغاز کن باز پدرجان! دخترت را ناز کن باز در این ویرانه خیلی گریه کردم بیا آغوشِ خود را باز کن باز **** روحی زلال و پاک چون آیینه دارم داغی به قدرِ آسمان در سینه دارم در انتظار بوسه‌ای بر روی ماهم آغوش بگشا، حسرتی دیرینه دارم **** از چشم، جای اشکِ ماتم، خون ببارم من وارثِ اندوه و رنجی بی‌شمارم روزی در آغوشِ پدر می‌آرمیدم حالا به دامانِ بیابان سر گذارم **** بی‌حرمتی در کوچه و بازار هم بود تنها نه یک سیلی فقط، تکرار هم بود وای از پریشانیِ رگ‌های بریده آغوشِ آخر، آخرین دیدار هم بود **** آن ظهرِ پر خوف و خطر یادم نرفته آن نیزه‌دار خیره‌سر یادم نرفته هرچند روی خارِ صحرا جان سپردم نرمیِ آغوش پدر یادم نرفته **** طفلک تمامِ هستی اش تاراج باشد سینه سپر، سیلی خورِ امواج باشد روزی نیاید کاش بابا روی نیزه، دختر به آغوشِ پدر محتاج باشد **** جای کبودی را به بابایش نشان داد شرحی غم‌انگیز از جفای ساربان داد افتاد سر در دامنِ طفلِ سه‌ساله در التماسِ لحظه‌ای آغوش جان داد **** پدر! بر تنم جای سیلی به‌جاست بغل کن مرا، ورنه جانم فداست برای کنیزی مرا می‌برند بر این "ناروا" گر بمیرم، "رواست" **** درمانِ من و دوای من باشد و بس سوزِ دلِ بینوای من باشد و بس ای شمر! بلند شو از آن جای بلند آغوشِ پدر برای من باشد و بس **** در خواب دیدم وعده ای داد و عمل کرد با بوسه‌ای شیرین، دهانم را عسل کرد اصلا اسیرِ دستِ نامردان نبودم بابا خودش آمد مرا محکم بغل کرد **** پایان شب‌های سیاه و تارم آمد بابا: یگانه مونس و غم‌خوارم آمد ای کاش من را سخت در آغوش گیرد شاید دوباره خنده بر رخسارم آمد **** تا آخرِ عمرم سیه‌پوشِ تو هستم عالَم بداند من بلانوشِ تو هستم تو روی نِی هستی و من هم در خیالم بابا! فقط سرگرمِ آغوشِ تو هستم **** حالی پریشان دارم و بشکسته بالی، با من بگو کِی می‌رسد روزِ وصالی در خواب دیدم: گرمِ آغوشِ تو هستم من راضی‌ام، حتی به آغوشِ خیالی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
آن کوچه های شام ... بماند عزیز من رفتیم بزم عام ... بماند عزیز من افتاد همچو سیب ، سری از فراز نی در بین ازدحام ... بماند عزیز من کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
😭😭😭😭😔😔😔 باز باید سر کنم با خاطرات اربعین خاطرات گریه در صحن یل ام البنین از مرور خاطراتش نیز لذت می برم می نشستم رو به ایوان امیر المومنین خوب یادم هست هر موکب که رفتم ،پهن بود زیر پای زائرانت بالِ جبریل امین با چه شوقی تاول پاهای خود را می شمرد زائری که بود گویا با ملائک هم نشین دسته دسته وارد کرب و بلایت می شدیم گوئیا بودیم دستان خدا در آستین این سفر تا کربلا ای کاش برگشتن نداشت هاتفی می گفت با ما :فادخلوها خالدین من تمام سال را با اربعینت زنده ام ادعایی هم ندارم، عاشقی یعنی همین □ با زبان تازیانه هیچکس صحبت نکرد در میان راه هر جایی که میخوردم زمین 😭😭😭😭😘 باز امشب در دلِ بابا خودت را جا بده در خرابه بوسه ای بر صورتِ بابا بده بر همان صورت که جای زخم شمشیر است و سنگ- دست هایت را بکش! دردانه را معنا بده دست هایت را سپس بر روی پاهایت بکش مرهمی بر التهابِ تاول پاها بده گریه کن دردت به جانم! با تنور و خیزران شعله ور کن! داغ، بر این ماتم عُظمی بده جانِ آن مَشکی که جایِ آب، چندین تیر خورد حاجتم را با عموجان؛ حضرت سقّا بده جانِ هر کس دوست داری قسمتم کن کربلا تا ابد سهم مرا اینگونه از دنیا بده یارقیه(س) باز جاماندم بگو تکلیف چیست؟ یا براتم را بده یا اینکه صبرش را بده کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
قصه ی ناتمام خودم اینجا دلم در کربلایت حسین بن علی جانم فدایت دلی دارم به رنگ ارغوان ها که می سوزد برای لاله هایت بگوش آید هنوز ای خفته در خون نوای العطش از نینوایت سر و جان چیست آقا حکم فرما که هستی می دهم یکجا برایت نی ام از عافیت خواهان بی درد خریدارم ، خریدار بلایت نه من تنها که می بینم به عالم دل هر عاشقی شد مبتلایت بود دارالشفا کوی تو مولا منم بیمار این دارالشفایت دلم را کربلایی کرده ای تو فدای این همه لطف و عطایت چقدر آقا بود نام تو زیبا دلم را برده نام دلربایت برای خویش دارد هر که راهی من و راه بلا و کربلایت گدایی می کنم در آستانت چه جایی داده ای بر این گدایت بشویم دست از جان ، شاید این دل رسد پای ضریح جانفزایت مرا خواندی کنار تربت خویش کنار مرقد غرق صفایت شب جمعه دلم شد کربلایی فدای مرقد و صحن و سرایت حرم حال و هوای عشق دارد چه حالی بردم از حال و هوایت تو خواندی یا غیاث المستغیثین زده آتش به جان سوز صدایت بود خورشید هستی پیکر تو شده ماهم سر از تن جدایت دلم گردید لبریز از غم تو شبیه «یاسر» درد آشنایت ** محمود تاری «یاسر»کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍  یا اباصالح پس کی میایی؟ کو همزبانی؟دریغ از یک کبوتر نامه رسانی تا که نویسم نامه بهر یار جانی آخر گلم تو نور قلب و چشم مانی..بده امانی صاحب زمانی!!باز کرده ام هواتو یار جمکرانی آخر پیامی،نامه ای،حرفی،نشانی...من بی تو میمیرم بگم با چه زبانی؟جان جهانی من بدم درست!!بد که نبودم از روز نخست!!مگه نباید آلوده رو شست؟!کیو دارم...چشم من به توست آقاجون تورو به خدا جون علی پهلوی زهرا بیا ای منتقم کربلا آقاجون چه بچه هامون که جوون شدن  آقا!!چه جوونایی که پیر شدن پای شما!! آقا چه پیرامون که رفتن زیر خاک...اما هنوز نیومدی روحی فداک یار قدیمی تو رمز اهدناالصراط المستقیمی بی تو نشسته بر سرم گرد یتیمی،یار قدیمی! آره نامردم...منکه برای فرجت کاری نکردم یه سیلی واسه دین نخوردم چون که بی دردم...اگه بیابان گردی چون من بدی کردم..آره نامردم ای خاک برسرم دارم روزی از سفرت میبرم عوضش با بدا میپرم حق باتوئه نبریم حرم آقاجون بشم ریز و ریز نشم مایه ننگت ای عزیز...منو بزن یا بگو یه چیز اینقد آقا تو خودت نریز  فداتشم. نکنه این گدا رو پاک یادت بره یاابن الحسن روحی فداک یادت بره میخوام ببینمت آقاتا زنده ام... متا تراناونراک یادت بره نگام میکردی وقت دروغ و غیبتا نگام میکردی وقت گناه تو خلوتا نگام میکردی،نگام میکردی اما بازم تو هیاتا صدام میکردی،دعام میکردی دلو سوزوندی اگه خودتو تو این هیات رسوندی نکنه خون گریه کنی چیزی نموندی...بسه همون نامه ی اعمالمو خوندی چیزی نموندی غربت کشیدی،از نوکرت خیری ندیدی،این چه غلامی بود خریدی شبیه مادرت خمیدی فداتشم شنیدم ارباب با گری
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا تو که پرواز می­ کنی تو حرم امام رضا من کبوتر بقیع ­ام با تو خیلی فرق دارم سرمو به جای گنبد روی خاک­ ها می­ ذارم خونه­ ی قشنگ تو کجا و این خونه کجا گنبد طلا کجا قبرهای ویرونه کجا اون­ جا هرکی می­ پره طائر افلاکی می­ شه این­ جا هرکی می­ پره بال و پرش خاکی می ­شه اون­ جا خادما با زائر آقا مهربونن این­ جا زائرا رو از کنار قبرها می­ رونن تو که هر شب می­ سوزه چلچراغا دور و برت به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت سیدمهدی میرداماد کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه شب جمعه زبان حال حضرت زهراص مظلوم حسین جان ۲بار .......................... شبهای جمعه مادری پهلو شکسته اید سر قبر پسر با قلب خسته بر تربت خونبار او محزون نشسته گوید که ای لب تشنهٔ در خون نشسته......مظلوم حسین جان۲ .............................. امشب به دشت کربلا زهرا رسیده با سینه ای سوزان با قد خمیده اشک مصیبت میکند جاری زدیده گوید که ای لب تشنه در خون تپیده مظلوم حسین جان۲ .................................. نزدیک دریا بودی و ابت ندادند ابی به ان طفلان بی تابت ندادند یک قطره بر ان طفل بی خوابت ندادند بر ساقی و بر خیل اصحابت ندادند مظلوم حسین جان۲ ..................................... برخیز و مادر تا کنم یک دم نگاهت شویم به اشک و خاک و خوناز روی ماهت خاموش سازم.شعله های خیامت گردم پناه کودکان بی پناهت مظلوم حسین جان۲ ....................................... مادر بگو در روز عاشورا چه کردی با کام تشنه بر لب دریا چه کردی در خاک و خون تنها در این صحرا چه کردی با فاطمه با زینب کبری چه کردی مظلوم حسین جان۲ .................‌................
آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه حرم برای تو شه کرم می سازه آخر برات یه گند طلا می سازیم شبیه گنبد امام رضا می سازیم سر مزارت ضریح طلا می سازیم مثل ضریح شش گوشه بهش می نازیم سقا خونه بنا کنیم با شور واحساس سر قبر ام البنین مادر عباس دخیل می بندیم و می گیم بر تو اسیریم حسن حسن می گیم واز عشقت می میریم به کوری عایشه و دشمن حیدر بقیع تو آباد می شه گل پیمبر آقا می یاد و می گیره تقاص زهرا بقیع تو آباد می شه به جان مولا کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش