eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.2هزار دنبال‌کننده
55 عکس
59 ویدیو
81 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ یکی از مناجات‌های پرمضمون و در عین حال سوزناک منابع روایی ما، مربوط به مناجات امام کاظم (ع) در زندان است که پس از نماز عصر خوانده شد. یکی از مناجات‌های پرمضمون و در عین حال سوزناک در منابع روایی ما، مربوط به مناجات امام کاظم علیه‌السلام در زندان بغداد است. یحیی بن فضل نوفلی می‌گوید در بغداد بر امام کاظم (ع) وارد شدم. ایشان از نماز عصر فارغ شده و دستانش را بسوی آسمان بالا برده بود و مناجاتی را خواند. بخش‌هایی از این مناجات به قرار ذیل است: یَا سَیِّدِی صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ارْزُقْنِی الْخَوْفَ مِنْکَ وَ الْخَشْیَةَ لَکَ أَیَّامَ حَیَاتِی؛ ای سید و مولایم، بر محمد و آل او درود بفرست و خوف از خود و خشیت برای درگاهت در ایام زندگانی‌ام را روزی‌ام کن سَیِّدِی ارْحَمْ عَبْدُکَ الْأَسِیرِ بَیْنَ یَدَیْکَ؛ آقایم، به بنده اسیرت که در پیشگاه تو است، رحم کن سَیِّدِی ارْحَمْ عَبْدُکَ الْمُرْتَهِنِ بِعَمَلِهِ؛ ای آقایم، به بنده‌ات که در گِروی عملش است، رحم کن یَا سَیِّدِی أَنْقَذَ عَبْدُکَ الْغَرِیقِ فِی بَحْرٍ الْخَطَایَا؛ ای آقایم، بنده‌ات را که در دریای گناهان غرق شده، نجات بده یَا سَیِّدِی ارْحَمْ عَبْدُکَ الْمُقِرُّ بِذَنْبِهِ وَ جُرْأَتُهُ عَلَیْکَ؛ ای آقایم، به بنده‌ات که به گناهش اقرار داشته و بر تو جرأت کرده ترحم کن یَا سَیِّدِی الْوَیْلُ قَدْ حَلَّ بِی إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی؛ ای آقایم، وای بر من اگر مرا مشمول رحمتت قرار ندهی یَا سَیِّدِی هَذَا مَقَامَ الْمُسْتَجِیرِ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ؛ ای آقایم، این جایگاه کسی است که از عقوبتت به عَفوت پناه برده هَذَا مَقَامَ‏  الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینِ؛ این جایگاه فقیر و بیچاره است     هَذَا مَقَامَ الْفَقِیرِ الْبَائِسُ الْحَقِیرِ الْمُحْتَاجِ إِلَی مَلِکٍ کَرِیمٍُ رَحِیم‏؛ این جایگاه فقیر و تهیدست حقیری است که به پادشاه با کرامت نیازمند است. 📚منبع:جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع ابن طاووس، ص 288) •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• متن_روضه_مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
༅࿇༅🌹﷽🌹 ༅࿇༅ ای در دلم محبت تو، هست‌و‌نیستم هستی تویی، بدون تو من هیچ نیستم اشک است و آه "نام تو"، آن‌را تمام عمر_ هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم آخر مگر تو "هستی" من نیستی حسین؟! پس من در این زمانه به دنبال چیستم حُرَّم و یا که شمر در این کربلای نفس؟! اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم اصلاً در این مبارزه‌ها جای من کجاست ای وای اگر که روبروی تو بایستم ** آخر شهید می‌شوم آری به راه تو در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم شاعر: ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
‍ مرثیه_امام_کاظم_ع مدح_توسل_امام_کاظم_ع مشکل‌گشای کارها باب الحوائج ذکر توسّل‌های ما باب الحوائج دارد هوای شیعه را باب الحوایج پیوسته می‌گوییم «یا باب الحوائج» پر می‌کشد دل های ما تا کاظمینش امشب عجب دارد تماشا کاظمینش عیسای اهل البیت موسای کلیم است مانند بابایش کریم ابن الکریم است بین دعاهایش غریبه هم سهیم است بابای سلطان خراسان از قدیم است دارد دمی مثل مسیحا کظم غیظش عبد خدا می‌سازد او با کظم غیظش از هر بلایی شیعه‌ها را حفظ کرده زیر عبای خویش ما را حفظ کرده در سینه‌اش علم خدا را حفظ کرده اعجازهای انبیا را حفظ کرده با یک نگاهش زیر و رو شد بُشر حافی مجذوب حُسن خُلق او شد بُشر حافی آری وقار او وقار دیگری بود اکسیر علم او عیار دیگری بود هر احتجاجش افتخار دیگری بود تیغ کلامش ذوالفقار دیگری بود مانند زینب، عمّه‌اش، مرد سخن بود در هر سؤالی پاسخش دندان‌شکن بود آقای ما در کنج زندان چارده سال محروم از خورشید تابان چارده سال آزرده، زخمی، مو پریشان چارده سال مثل هزاران سال بود آن چارده سال «خلّصنی یارب» گفتنش از حد گذشته پیداست در زندان به آقا بد گذشته گلبرگ‌هاژمرده بودند از بس که آقا را شکنجه کرده بودند پا را دگر از حد فراتر بُرده بودند بدکاره‌ای را پیش او آورده بودند ذکر الهی را عجب محسوس می‌گفت «سبحانکَ» «قدّوس» «یا قدّوس» می‌گفت یک بار نه... بلکه هزاران بار افتاد در لحظه‌ی برخاستن بسیار افتاد دستش ز روی شانه ی دیوار افتاد آن لحظه یاد مادرش انگار افتاد... زنجیرها تاب و توانش را گرفتند یک عدّه‌ای نامرد امانش را گرفتند آقای ما در سینه‌اش دردی کهن داشت هر شب نگهبانی پلید و بد دهن داشت رنگ کبود و زخم‌هایی بر بدن داشت از بس که زندان‌بان او دست بزن داشت صبرش به زیر تازیانه‌ها محک خورد مانند زهرا مادرش خیلی کتک خورد یک تخته‌ی در عهده‌دار بردنش بود هر چند که زنجیرها دور از تنش بود اما هنوز آثار آن بر گردنش بود شکر خدا که بر تنش پیراهنش بود دیگر سر او زیر دست و پا نیفتاد بر دختر او چشم خیلی‌ها نیفتاد محمد فردوسی ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆👆
از خیمه همه اهل حرم را بردند از پیش نگاهم جگرم را بردند بستند تمام یاسها را به طناب در بند اسارت پسرم را بردند وقتی که بریدند سرم را ز قفا انگشتر و خود و سپرم را بردند آن نیزه سوارها که میخندیدند بر نیزه خویشتن سرم را بردند دیدند کسی نیست مرا یار شود با تیر، توان پیکرم را بردند در پیش نگاه مادری غمدیده گهواره طفل پرپرم را بردند در خاک نهادم بدنش را، اما قنداق علی اصغرم را بردند کردند تمام خیمه ها را غارت حتی سر طفل مضطرم را بردند بر نیزه نشسته بودم و میدیدم با پای برهنه دخترم را بردند میدید ابالفضل، ولی با سیلی بر ناقه سوار و خواهرم را بردند دیدند که من داغ برادر دارم مشک و علم برادرم را بردند افتاد عمود خیمه بر روی زمین تا آبروی دلاورم را بردند ای وای، یکی میان آتش میگفت عباس بیا که معجرم را بردند همراه غزالان حریم زهرا تا شام ، دل شعله ورم را بردند رضاباقريان ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌😭 🌴🍁🍁🍁🌴 بی مروت در نمازم ساق پایم را شکست عاقبت در سجده مُهرِ کربلایم را شکست نیمه شب آمد مرا از خواب بیدارم کند در دعا بودم، ولی قلب دعایم را شکست کُنده و زنجیر، اعضاء مرا لِهْ کرده بود باز هم هر استخوان جا به جایم را شکست گریه می‌کردم برای مادرم، افسوس که... با لگد این بار هم آمد صدایم را شکست پنجه‌اش را باز کرد و موی من را می‌کشید مجلس اشکم میانِ نینوایم را شکست با سلاح بد زبانی مادرم را یاد کرد اینچنین در گوشه‌ی زندان بهایم را شکست بارها با تازیانه رو به روی من نشست ظالمانه می‌زد و دست عطایم را شکست رضا باقریان ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🔳😭👌 🌿🍁🍁🍁🌿 ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ ﻟﺤﻈﻪ ﻟﺤﻈﻪ، ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ، ﺁﺏ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺗﻨﻢ ﺑﺲ ﮐﻪ ﻻ‌ﻏﺮ ﮔﺸﺘﻪ‌ﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺧﺼﻢ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ ﺩﺭ ﺳﯿﻪ‌ﭼﺎﻝ ﺑﻼ‌ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ، ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺵ، ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮓ ﺩﺍﻣﻦ ﺩﺍﻣﻨﻢ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻼ‌ﻗﺎﺗﺶ ﺭﻭﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉ‌ﺍﻟﻤﻼ‌ﻗﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، ﻣﻨﻢ ﻗﺎﺗﻞ ﺩﻝ‌ﺳﻨﮓ ﻣﯽ‌ﺧﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﺍﺷﮓ ﺩﯾﺪﻩ‌ﺍﻡ ﺣﻠﻘﻪ‌ﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﻣﯽ‌ﮔﺮﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﮔﺮﺩﻧﻢ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺟﺴﻤﻢ ﺁﺏ ﮔﺸﺘﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺤﻮ ﮔﺸﺘﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﻘﺶ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻨﻢ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻭﻗﺖ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﯾﯽ ﻗﺎﺗﻠﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺧﺮﻣﺎﯼ ﺯﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻗﺼﺪ ﮐُﺸﺘﻨﻢ ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﺎﻕ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﻥ ﻣﯽ‌ﭼﮑﺪ ﺑﺲ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺳﺎﯾﯿﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﯿﻦ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻫﻨﻢ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ! ﺍﺯ ﮔﺮﯾﻪ‌ﯼ ﻣﻦ ﺣﺒﺲ ﻫﻢ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺗﻨﮓ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﮑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﺷﻤﻨﻢ ﯾﺎﺩ ﺍﺯ ﺟﺴﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺨﺘﻪ‌ی ﺩﺭ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﻫﺮ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﺩ ﺯﺍﺋﺮ ﻭ ﺁﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺪﻓﻨﻢ ﯾﺎﺑﻦ ﺯﻫﺮﺍ «ﻣﯿﺜﻢ» ﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﻻ‌ّﯼ ﺷﻤﺎ ﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ﻫﻢ ﺭﻭﻡ ﺍﺯ ﻫُﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﺍﯾﻤﻨﻢ استاد حاج غلامرضا سازگار ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🔊 ▫️ سبک 👤 نوای حاج سیدمجید ▪️ الهی فدای غم غربتت کیه که به دنبال ازارته روزا رو همیشه اقا روزه ای تازیونه ها هر شب افطارته ای لبریز اشک و اه وای زندونی بی گناه وای دعا میکنی بری دیگه زار و خسته ای دیگه از اهانتا اقا دل شکسته ای گوشه زندون پر از بی کسی یه اقای دل تنگ مادر شده دل همه اسمونا گرفت که عزای موسی ابن جعفر شده روی تخته بردنش وای با زنجیر اوردنش وای اثر کبودی هنوزم رو پای تو پره زخم صورتت بمیرم برای تو همه اومدن واسه غسل و کفن که نمونه این تن به روی زمین خدا هم عزا داره این ماتمه سینه زن تو جبرئیل امین پر شد از گل این بدن وای داد از شاه بی کفن وای چه غریب و بی کسه بی حبیب و اشنا سه روز و دو شب تنش روی خاک کربلا بسم الله الرحمن الرحیم و فدیناه و بذبح عظیم دوباره دلامون شده کربلا دوباره سره سفره زینبیم ای سلطان کربلا وای راس از بدن جدا وای اون اقایی که براش سینه میزنم تویی به من اشنا تر از رگ گردنم تویی ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 💔 اجرای سبک دیکلمه 👌😭 🖤💚🖤 دریا شکست کوه شکست آسمان شکست ای وایِ من که حرمت این آستان شکست 😔😭😔😭 ای وایِ من که ساقه‌ی پایی نحیف و سرخ از ضربه‌های چکمه‌ی یک پاسبان شکست 🏴😭🏴😭 در زیرِ این عبا به گمانش کسی نبود سَندی که پا گذاشت شنید استخوان شکست 🏴😭😔😔😭🏴 از بس که تنگ بود و نمور و سیاه و سرد از بس به سنگ خورد سری ناتوان شکست 😔😭🏴🏴😭😔 باب‌الحوائجِ همه بود و کسی نداشت روزی دِهِ همه بی آب و نان شکست 😔😭🏴🏴😭😔 امسال هم گذشت ولی روز را ندید دور از بهار قامتِ این باغبان شکست 🏴🏴🏴🏴 امسال هم گذشت و رضا را ندید آه بِینِ سیاه‌چال دلش ناگهان شکست 🏴🏴🏴🏴 معصومه را نشد که عروسش کند - گریست امشب که بغضِ دخترِ او بی امان شکست 🏴🏴🏴🏴 از زهر تشنه بود و همین بابِ روضه شد با داغهای کرببلا با همان شکست 😔😭🏴🏴😭😔 لب تشنه بود و حرمله را با سه‌شعبه دید طوری کمان کشید گمانم کمان شکست 😔😭🏴🏴😔 وقتی صدایِ تیر به زینب رسید گفت : قلب رُباب پشتِ پدر توأمان شکست 🏴🏴🏴 می‌خواست خنده ای بکند که گلوش ریخت می‌خواست بوسه ای زندش که دهان... 😔😭🏴😔😭🏴 حسن لطفی ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
🏴🏴🏴🏴🏴 واسطه فیض حضرت امام کاظم علیه السلام 🏴🏴🏴🏴 خوشا بر حال من هستم گدای حضرت کاظم من و دستان خالی و عطای حضرت کاظم به غیر از جان ناقابل چه دارم من به درگاهش اگر قابل بداند جان فدای حضرت کاظم مقامات ولایت از غدیر خم رسد بر او پذیرایم ، پذیرای ولای حضرت کاظم به طب ناب اسلامی مشهورست در مردم شفای عاجل درد و دوای حضرت کاظم برای آن که بگشاید به سویم باب رافت را ندارم واسطه غیر از رضای حضرت کاظم دلی پر داده ام بر کاظمینش تا طواف آرد نشیند اشک خون بارد برای حضرت کاظم ورود این دل بشکسته از باب المراد او به بانگ واغریبا در عزای حضرت کاظم هنوز از کنج تاریکی هنوز از گوشه ی زندان توجه کن که می آید صدای حضرت کاظم از آن گودال خوف آور در عمق بی کسی گوید خداوندا رهایم کن ! دعای حضرت کاظم میان زمزمه هایش توسل داشت بر مادر کمک از حضرت زهرا ، نوای حضرت کاظم به ذکر یا حسین مرهم به زخم غربتش میزد فضای حبس هارون کربلای حضرت کاظم دو دست بسته در زنجیر مثل گردن ِ مجروح شده ناسور زخم ساق پای حضرت کاظم زبان روزه سیلی بود هر دم جای افطارش شرار تازیانه شد غذای حضرت کاظم ۴۰۱/۱۱/۲۱ محسن غلامحسینی🙏 ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
دو بیتی های وفات حضرت رباب علیهاالسلام نشسته گوشه ای تنها می خونه ربابه چون دل دریا می خونه به یاد چشم نیمه باز اصغر به سینه میزنه لالا می خونه عزیز غنچه منظر یادش آید تمام باغ پرپر یادش آید میان گریه های مادرانه تبسم ها اصغر یادش آید به حال او دل هر غم شکسته برایش بغض ِ در ماتم شکسته خودش دیده سر اصغر جدا شد سه شعبه استخوان را هم شکسته چه می شد در شبش مه پاره اش بود انیس این دل بیچاره اش بود به روی دامنش گم کرده دارد دلش خوش بود اگر گهواره اش بود پرستویش ! ولی بی بال می رفت به دنبالش به هر منوال می رفت سر اصغر که می افتاد بر خاک ربابه ناگهان از حال می رفت وفا داریش بی حد و حسابست که شرحش فارغ از نثر و کتابست به یاد جسم مجروح حسینش مداوم زیر نور آفتابست محسن غلامحسینی ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام دو دیده مثل گل از شبنمی تر بیاد حضرت موسی ابن جعفر ثنا خوانش زبان اهل بینش به فرمانش وجود آفرینش ولی حق تعالا در  زمین است وجود او حقیقت  آفرین است اگر در بند دشمن بوده محبوس دلی از او نگشته زار و مایوس به زندانبان خود نیکی نماید مسیر بندگی بر او گشاید نجاتش میدهد آن حجت حق که میگردد خدا را عبد مطلق امامی که محبت ها مرامش به زندان ها چرا باشد مقامش گل خورشید و چاه تیره و تار تنی رنجیده و در تب گرفتار به زنجیر ستم شد بسته جسمش از آن زندان غم شد خسته جسمش دعایش بوده خلصنی خدایا تو امیدم ، تویی حِصنی خدایا خلاصم کن دگر از بند هارون شده عمری دلم دریایی از خون در آخر لاله را از کینه کشتند به سنگی مظهر آئینه کشتند محسن غلامحسینی ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
"منو احساس دلتنگی کربلایی مهدی رعنایی ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
یا موسی بن جعفر(ع) مردی میان زندان، از درد ناله دارد برخاک سرنهاده،مردانه جان سپارد بگذشته سالیانی از حبس ظالمانه جز میله ها و دیوار، او همدمی ندارد دور است ازمدینه، باشد غریب بغداد در غربتش سرش بر، زانوی غم گذارد دلتنگ گشته بهر معصومه ورضایش اندر فراق آنها، از دیده خون ببارد لبهای او بسوزد از سوز زهر هارون جد غریب وعطشان در یاد خود بیارد بر دست وپای زنجیر، برگردنش بود غل ازبهر روز مرگش، روزوشبش شمارد حالا رسیده وقت، پرواز روح مولا جسم نحیف خود را ، برخاک جا گذارد امشب دل مریدش، روسوی کاظمین است بذر عزای او را، در قلب خود بکارد ای شیعه تسلیت گو، بر صاحب زمانت او در عزای جدش، از دیده اشک بارد شعر:اسماعیل تقوایی ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
یا امام کاظم(ع) طاقتش نیست زدرد جگرش خم شده است دل اودر یم خون زورقی از غم شده است سالیانی است که محبوس به محبس باشد در ودیوار به او مونس وهمدم شده است روزگاریست که دلتنگ همه خویشان است کار او بهر رضا(ع)اشک دمادم شده است هفتمین ماه امامت شده مسموم زکین همچو آبای خودش قاتل او سم شده است سم اثر کرده واز بعد سه روزی که گذشت بهر او مرگ غریبانه مسلم شده است دوست دارد پسرش را دم آخر بیند پیش چشمش رخ زیباش مجسم شده است همچو زهرا(س) زخدا کرده طلب مرگش را شادمان است که اسباب فراهم شده است روح او شد زبدن سوی خدا راهسپار غرق اندوه همه آدم وعالم شده است تا سه روزی بدن اطهر او دفن نشد گوییا موسم عاشور محرم شده است کاظمین است مزارش، خدا قسمت کن دل من تنگ حرمهای معظم شده است شعر :اسماعیل تقوایی ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر بس کن یهود زاده ،حرم را بهم نریز هربار، خلوتِ سحرم را بهم نریز من پا به سِن شدم سرِ زنجیر را نکش با هر تکان ِ ضربه پرم را بهم نریز هراستخوانِ لِه شده بد جوش میخورد ارثیه هایِ پشتِ درم را بهم نریز من هم شبیهِ مادرِ خود گیر کرده ام ترکیبِ جسمِ مختصرم را بهم نریز نامرد نامِ فاطمه را بی وضو مبر با حرف هایِ بد جگرم را بهم نریز مویِ سپیدِ من شده بازیِ دستِ تو با ضربه ، هالة قمرم را بهم نریز بردار پایِ نحسِ خودت را ز صورتم تصویرهایِ چشمِ ترم را بهم نریز گودال هم، نهیب زد عمه،برو سنان این کشتة بدون سرم را بهم نریز با نیزه ات عزیز ِ مرا زیرو رو نکن بس کن حرام زاده حرم را بهم نریز بر اسبهایِ تازه نفس گفت دختری بانعلِ تازه ات پدرم را بهم نریز فریاد زد رباب برو حرمله برو با نیزه تربت پسرم را بهم نریز ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
یا امام کاظم(ع) دیریست که محبوسم ومحصور وگرفتار آزرده شده روح من وتن شده بیمار دور از همه خویشانم ودر اوج غریبی دشمن ز ره کین زندم لطمه وآزار روز وشب من شد سپری بین سیه چال باشد غل وزنجیر مرا محرم اسرار دیریست ندیدم مه وخورشید وستاره جرمم بود هستم پسر حیدر کرار دلتنگ شدم بهر همه اهل وعیالم ای کاش میسر شودم لحظه ی دیدار بر جان ودلم زهر جفا ریخته آتش یا رب علی ام را برسان بر سر بیمار می پیچم ومی نالم وفریاد رسی نیست شادم که مرا راه شهادت شده هموار ازبعد شهادت مرا باز جفا هست نعشم بگذارند همی بر سر بازار باشد دم آخر سرمن دامن زهراست گرید زبرایم به جنان احمد مختار اسماعیل تقوایی ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
ابن جعفرعلیه السلام 🔹 به زندان پیرمردی دستِ بسته سرش راسندی شاهک شكسته اگرچه سر به‌ زیر... لیکن سرافراز به زندان بلا از پا نشسته به ظاهر،گراسیر ظالمان است شده اوزین اسارتها خجسته نداردباک ازاین مردک پست خطرها درکمین اونشسته به روی صورتش شلاق میخورد که ساق پای اوازهم گسسته 📝 # شاعر غلامی_(مجنون کرمانشاهی) 👉┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بسم ‌الله الرحمن الرحیم موسی ابن جعفر _س_شهادت بین گودالی به زندان ،مقتلم تحریر شد غربت موسی ابن جعفر یک به یک تفسیر شد من غریبم درمیان این همه دیواره ها ماجرای غربت من بود عالم گیر شد درمیان این سیه چاله ، شدم مدفون خاک تازه خواب اذیت وآزاره من تعبیر شد پینه هایِ لایِ انگشتانِ من را دیده ای ؟ ای دل آرامم کجایی چونکه بابت پیر شد در میان این لباس کهنه در زندان غم ماجرای رفتن من مثل یک تصویر شد من غریبم که به زیر دست و پا افتاده ام مثل آیینه تنم پاشیده و تکثیر شد بین گودال سیه من رابه شلاقی زدند کف زد ندو این صدای ناله بی تاثیر شد پیکر من زیر ضرب تازیان وا شد زهم پیکر من زخمی از جای غل و زنجیر شد بُرده او عمامه وسجاده از زیرم کشید وای گیسویم اسیرِ پنجه ی تقدیر شد آنقدر زدتاکه افتادم به زیر دست وپا خواستم دستم بگیرم زیرِ این سر دیر شد میروم بارفتنم راحت ازاین زندان شوم دختر تازه جوانم درعزایم پیر شد شاعر غلامی_(مجنون کرمانشاهی) 👉 ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بسم الله الرحمن الرحیم ابن جعفر قلم بنویس تقدیر ی دراین عالم این چنین افتاد کسی که صاحب عرش است، ای وای بر زمین افتاد خدا یا ساق پاهایش چراینگونه بشکسته که حتی اشک ازآن دیدۀ روح‌الامین افتاد به زندان ‌خواست از رخسارۀ خود پرده بردارد که ناگه تازیانه برسر وبر آستین افتاد زمین افتاده دلداری که او معشوق عالم بود به زندان یوسفی دردست نامرد اینچنین افتاد نمیدانم چه رخ داده ، که دستی میرودبالا به ضرب تازیان دیدم که آن حق‌الیقین افتاد به جز عشق تو در اینپهنۀ تاریخ عشقی نیست که بر انگشتر پیغمبران نقش نگین افتاد به جز تو نیست دستاویز محکم در دل طوفان دراین زندان دردآور ببین حبل‌المتین افتاد مرا تا آن سیه چال غمت راهی کن و بگذار که بعد از ناله های تو غمی بر ما چنین افتاد بیا در بیت‌بیت شعرهایم دستگیری کن ازآن ضرب لگدآقاتن تو برزمین افتاد مزن سندی ملعون بر، سر وروی حبیب ما به زندان ناگهان پور امیرالمؤمنین افتاد شاعر- آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بسم ‌الله الرحمن الرحیم موسی ابن جعفر _س_شهادت به دیدن پدرت آی ، كه ديدنش سخت است به آن امید يقيننا بريدنش سخت است تني كه پابشود پاكشيدنش سخت است صداي ناله بابت شنيدنش سخت است اگرچه سخت تنت را ولي کتک میخورد به جرم دوستی بر علي کتک میخورد رسیدمردک وبرتوچه تيغ مي زد به روی پیکره تو نارفيق مي زد و بوسه گاهِ تنت را دقيق می زد عميق ضربه زده پس عميق مي زد پرنده ای كه چنین بال را به هم زده است صداي اوست که گودال را به هم زده است بیارضابنگر، لحظه هاي اخر را خدا بخير كند حالت مضطر را يكي بگيرد از آن دور چشم مادر را به تازیانه کبودکرده مردکی سر را به روی خاک زلف كمند است ساعتي ديگر تنی به خون چه بلند است ساعتي ديگر زدندبرتنش آنقدر که سرش افتاد به ضربه های مداوم پیکرش افتاد کبوتربشکسته پری ،پرش افتاد شروع کار قتال ازدل آخرش افتاد فتاده دروسط این سیاه چاله کسی دگرنمانده خدایا زدلبرم نفسی سیاه چاله نگر ، بوی سیب می آید که مادری به کنار حبیب می آید نوای ناله ی زهرا عجیب می آید که آخرین پسرش عنقریب می آید به روی تخته چوبی بود تن مولا به روی دست غلامان تنی شده پیدا شاعر غلامی_(مجنون کرمانشاهی) 👉 ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بر حسین بن علی یا با حسین بن علی؟ با یزید بن یهودی یا حسین بن علی؟ حرف شمشیر و دلت آخر یکی شد یا دو تا؟ چیست تکلیف تو آیا با حسین بن علی؟ اینکه می‌آید صدایش بانگ هل من ناصر است از گلوی کیست این آوا؟ ... حسین بی علی در کدامین صف نشستی در سپاه کیستی؟ چون خدا تنهاست حق، تنها حسین بن علی شور، شیدایی، جنون، مستی، به خون غلتیدگی لفظ عشق‌اند این همه، معنا حسین بن علی جان حسین بن علی، جانان حسین بن علی دین حسین بن علی دنیا حسین بن علی می‌توان با تیغ، کِی حبل‌المتین را سر برید؟ نخل طوبی، عروة الوثقی حسین بن علی تشنۀ سیرابِ دریا دل یل ام البنین کشتۀ جاوید و نامیرا حسین بن علی کعبه خواهد زد به سینه، سنگ او را تا ابد کربلایش قبلۀ دل‌ها حسین بن علی ** در شکوه واقعه، ای کاش پرپر می‌شدیم در کنارت روز عاشورا! حسین بن علی! شاعر: ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
غمش از لشگرش بزرگ‌تر است خنجر از حنجرش بزرگ‌تر است زینب از بس که داغ دید انگار خیلی از مادرش بزرگ‌تر است چه کند با علی اصغر که نیزه‌ها از سرش بزرگ‌تر است چه کند با علی اکبر که سرش از پیکرش بزرگ‌تر است هر قدر تیر حرمله دارد از سر اصغرش بزرگ‌تر است ارباً اربا…همین بگویم که اصغر از اکبرش بزرگ‌تر است خوش به حال کسی که از انگشت کمی انگشترش بزرگ‌تر است شاعر: ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
السّلامُ عَلیكَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍلعاَﺑِﺪُ السّلامُ ﻋَﻠَﻴﻚَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍﻟﺴَّﻴِّﺪُ ﺍﻟﺮَّﺷِﻴﺪُ 💠بند اول 💠 خداوندا غریبم من تویی به کنج غم امیدم 2 دگر افتاده ام از پا ز بس که من شکنجه دیدم منم اسیر درد و هجران جان می دهم در کنج زندان یا سیدی موسی بن جعفر 2 💠بند دوم 💠 دگر سیرم ز عمر خود از این همه ظلم و جنایات 2 ولی باشد به دست من کلید قفل باب حاجات منم اسیر درد و هجران جان می دهم در کنج زندان یا سیدی موسی بن جعفر 2 💠بند سوم 💠 به ضرب تازیانه شد وجود من ز هم گسسته 2 ز ظلم سندی شاهک پایم شده در هم شکسته منم اسیر درد و هجران جان می دهم در کنج زندان یا سیدی موسی بن جعفر 2 (ع) ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
297 _ شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام (واحد) ای گل پر پر.....آه و واویلا یا موسی بن جعفر غریب مادر....آه و واویلا یا موسی بن جعفر امشب فلک غرق عزای کاظمین است امشب خراسان همصدای کاظمین است امشب دل ما هم گدای کاظمین است ای گل پرپر..... یا ضامن آهو بیا در شهر بغداد شد طائر قدسی اسیر دام صیاد در کنج زندان باب مسموم تو جان داد ای گل پرپر... دریا به روی تخته ای از در که دیده افلاک را زنجیر بر پیکر که دیده یاس بهشتی را چنین پرپر که دیده ای گل پرپر..... چشمان زنجیر از غم او غرق خون است خورشید ما محبوس در "قعر سجون" است روی لبش "انا الیه الراجعون" است ای گل پرپر.... ┄┅═══••↭••═══┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113