eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.9هزار دنبال‌کننده
44 عکس
50 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلالم کن به خاطر این نوکری حلالم کن بگو که ازم میگذری حلالم کن ارباب حلالم کن 🎙 محمدحسین حدادیان ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
◼️ مواجهه امام سجاد علیه‌السلام با مردی که ناله می‌زد و می‌گفت: من غریبم... در نقلی آمده است: امام سجاد «صلوات الله علیه» در مدینه از مسیری عبور می‌کردند که مردی را دیدند که صدا میزند: اَیّهَا النّاس اَنا الغریبُ فَارْحَمُونی ▪️ای مردم! من غریبم؛ به من رحم کنید. 🩸امام سجاد علیه السلام او را صدا زدند و فرمودند: تو غریبی؟ گفت: بله. حضرت فرمود: اذا عَطشْتَ فهَل تَسقِی الماء؟ ▪️اگر تشنه شوی به تو آب می دهند؟ گفت: بله. حضرت فرمود: اِذا فاجٰاکَ الموتُ هَل تُدفَن بلا کفنٍ؟ ▪️اگر در اینجا ناگهان بمیری، این مردم تو را کفن می‌کنند؟ گفت: الله اکبر؛ چرا نکنند؟! من بین مسلمانان هستم. 🩸گریه راه گلوی امام سجاد علیه‌السلام را بست و فرمود: اِذاً لَستَ بِغَریبٍ؛ الغَریبُ هَوَ الحَسین ثَمّ وَجَّهَ نَحوَ الکربلا و قال: ▪️پس تو غریب نیستی؛ همانا غریب، حسین «صلوات الله علیه» است،پس حضرت توجه کردند به سمت کربلا و فرمودند: یا اَسَفاه علیکَ یابنَ رسول الله! تَبقَی ثلاثةِ اَیّامٍ عاریاً علی رَمضاءِ کربلاء ▪️هزار اندوه برای تو باید خورد ای پسر رسول خدا؛ که سه شبانه روز عریان بر روی ریگ و رمل بیابان کربلا افتادی بودی. 📚سيرة الأئمة الاثني عشر علیهم‌السلام،‌ معروف، ج۳، ص۱۱۵ 📚العبرة الساکتة ج٢ ص۴۴٣ 📚سوگنامه آل محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله، اشتهاردی،ص۳
◾️ چشمان مبارک إمام سجاد علیه‌السلام از شدت گریه، مجروح شده بود و نزدیک بود که آن حضرت نابینا بشود ... 🩸 إبن‌شهر‌آشوب در «المناقب» در احوالات إمام سجاد علیه‌السلام اینگونه می‌نویسد: «إنَّهُ بَكىٰ حتّى خِيفَ عَلَى عَينَيه.» ▪️امام سجاد علیه‌السلام به اندازه‌ای گریست که خوف آن می‌رفت دیدگان آن حضرت، نابینا شود. 🩸 ملاحبیب‌الله‌کاشانی نیز در «تذکرة الشهداء» اینگونه می‌نویسد: هر وقت ظرف آبی به دست امام سجاد علیه‌السلام می‌دادند، آن‌قدر می‌گریست تا ظرف آب پر از خون می‌شد؛ چرا که چشم مبارک آن حضرت مجروح شده بود! آن حضرت گریه می‌کرد و می‌فرمود: لٰا هَنّأَنیَ الأکلُ وَ الشُّربُ؛ یٰا أبی! لَیتَنی لَم أرَ مَصرَعَک ▪️خوردن و آشامیدن گوارایم مباد؛ ای پدرجان! کاش قتلگاهت را نمی‌دیدم. 📚المناقب،ابن‌شهرآشوب، ج۱۱ ص۱۱۲ 📚تذکرة الشهداء، ج۲، ص۴۹۵.
◾️ وقتی‌که حجت خدا آرزو می‌کند که ای‌کاش مادر مرا نزاییده بود... سهل ساعدی گوید: وقتی که در ورودی شهر شام به محضر إمام سجاد علیه‌السلام رسیدم، حضرت به من فرمودند: ای سهل! آیا درهم و دیناری به همراه داری؟ گفتم: بله ای آقای من! هزار دینار به همراه دارم. حضرت‌ فرمودند: مقداری از آن را به این نیزه‌دارها بده و به آن بگو مقداری جلوتر راه بروند تا مردم به دیدن سرها مشغول شده و دیگر به نوامیس ما نظر نکنند. 🩸سهل گوید: من این‌کار را کردم و برگشتم خدمت إمام سجاد علیه‌السلام که در آن هنگام إمام علیه‌السلام این جملات را با خود زمزمه می‌نمودند: أقادُ ذلِيلًا في دِمَشقَ كأنّني من الزَّنج عبدٌ غاب عنه نصيرُ ▪️در دمشق مرا با ذلت در بند و زنجیر می‌کشانند، گویا من یک بردهٔ زنجی هستم که یار و یاوری ندارد. و جدِّي رسولُ اللَّه في كلِّ مشهدٍ و شَيخي أمير المؤمنينَ أميرُ ▪️و حال آنکه در هر کجا باشم جد من پیغمبر خداست و بزرگ من امیرالمؤمنین، وزیر و خلیفه پیغمبر است. فَيا لَيتَ أُمّي لَم تَلِدْني و لَم أكُن يزيدُ يراني في البِلاد أَسيرُ ▪️ای کاش مادر مرا نزاییده بود و من نبودم تا یزید اینگونه مرا در بین شهرها، اسیر ببیند. 📚مقتل أبو مخنف، ص۱۲۱ 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵ ص۸۱ 📚معالي السّبطين،ج ۲ ص۱۴۱
◼️ آن‌چه را که من دیدم، تو که ندیده‌ای... ⚡️ إمام سجاد علیه‌السلام یک عمْر با «آب» نجوا می‌کردند ‌و می‌فرمودند: تو بودی و پدرم را با لب‌تشنه کشتند؟! بنابر نقلی، شخصی به نام «منهال» گوید: از کوچه عبور می‌کردم دیدم آب از ناودان خانه‌ای سرازیر است. اجتناب کردم؛ شخصی بانگ بر من زد که وای بر تو! از این اجتناب می‌کنی، مگر نمی دانی این آب چشم زین العابدین «صلوات اللّه علیه» است!؟ گفتم: چگونه می‌شود شخصی چنین گریه کند آب چشم او از ناودان بریزد؟! دقّ الباب کردم. غلامی آمد، اذن دخول خواستم و رفتم بالای بام خانه حضرت‌. 🩸دیدم امام سجاد علیه‌السلام می‌خواهد تجدید وضو کند؛ آب را به کف دست می‌گیرد و گریه می‌کند و به آب می‌گوید: ای آب! تو بودی و پدرم را با لب تشنه شهید کردند؟! عرض کردم: مگر اشک چشم شما چه قدر است؟ إمام علیه‌السلام فرمود: ای منهال! آنچه را که من دیدم تو که ندیده‌ای؟! 🩸... روز عاشورا بیهوش شدم، چون به هوش آمدم دیدم عمه‌ام زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها آمده و می‌گوید: ای‌نور دیده من! برخیز که عالم دگرگون شده است. زیر بغلم را گرفت و پرده خیمه را بالا زدم، دیدم سر پدرم را روی نیزه کرده‌اند. 📚 جامع المجالس(خطی) ص۲۶۳ ✍ شاید برای برخی این‌گونه نقل‌ها باعث تعجب باشد... اما خوب است نگاهی بیندازیم به احوالات انبیاء عظام، که از خوف الهی چگونه گریستند... 🔹 در روایتی إمام صادق علیه‌السلام در احوالات داوود نبی علیه‌السلام فرمودند: أَمَّا دَاوُدُ فَإِنَّهُ بَکَی حَتَّی هَاجَ الْعُشْبُ مِنْ دُمُوعِهِ 🔻اما داوود نبی علیه‌السلام آن‌قدر گریه کرد تا گیاهان از اشک او، روییدند. (بحارالانوار ج۱۱ص۲۱۳) 🔹 در روایتی دیگر إمام صادق علیه‌السلام در احوالات حضرت‌ یحیی‌ علیه‌السلام نیز فرمودند: بَکَی یَحْیَی بْنُ زَکَرِیَّا علیه‌السلام حَتَّی ذَهَبَ لَحْمُ خَدَّیْهِ مِنَ الدُّمُوعِ فَوَضَعَ عَلَی الْعَظْمِ لُبُوداً یَجْرِی عَلَیْهَا الدُّمُوعُ 🔻یحیی بن زکریا علیهما‌السلام به حدّی گریست که اشک، گوشت گونه‌هایش را از بین برد، پس نَمَدی بر استخوان صورتش نهاد که اشک‌ها بر آن جاری می‌شدند. (بحارالانوار ج۱۴ص۱۶۷) ➖ حال که حق گریه از خوف خدا اینگونه است، حق گریه بر اعظم المصائب یعنی مصیبت سیدالشهداء علیه‌السلام باید چگونه باشد؟! آن هم مصیبتی که إمام سجاد علیه‌السلام هم چشیده‌اند و هم با چشم خود دیده‌اند...
دوستان ذاکر: از احادیث روایات مستند. در صورت فرصت در مجالس استفاده کنید. گاهی مجلس خلع ایجادشده و مداح میبایست با طرح یک روایات،حدیث، داستان ووو..خلع منبررا پرکند...البته قبلش خوب مطالعه و تسلط کافی را داشته باشید.👆👆
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ السلام علیک یا علی ابن الحسین : همه جا کربلا،،، در مدینه خزان، شد گل باغ دین پسر فاطمه سیدالساجدین آنکه نامش بود همه جا با حسین یا حسین یا حسین (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسکه دیده غم و، رنج و داغ و بلا شام غم شد بر او ، بدتر از کربلا سر بابای او به روی نیزه بود تن گلها شد از تازیانه کبود در دلش آه غم بر لبش یا حسین یا حسین یا حسین (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پای او در غل و ، دست او بسته بود آه سوزانش از جگر خسته بود خنده بر گریه ی، آل قرآن زدند پیش چشمان او، به یتیمان زدند خوانده قرآن ز نی بر تسلی حسین یا حسین یا حسین (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تا به پایان عمر روز و شب گریه کرد یاد هر لاله ی تشنه لب گریه کرد هر کجایی که حرف از عطش بوده آب می چکید اشک او یاد طفل رباب که به میدان برد اصغرش را حسین یا حسین یا حسین (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آنکه با خطبه اش داده بر ما پیام که بود سرفراز، دین حق با قیام داده پیغام خون از شهيدان عشق بر همه عالم از کربلا و دمشق شده فانی یزید مانده بر جا حسین یا حسین یا حسین (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: استاد نعیمی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹أنَا ابْنُ مِنَا🔹 به شام آمده، به شام بلا به جنگ نفاق، به جنگ ریا ببین که کاخ ستم را به اضطراب انداخت خطابه خواند و ز روی عدو نقاب انداخت می‌لرزد دشمن از بانگ تکبیر او وقتی شد خطبه‌اش، هم‌چون شمشیر او «یا زین العابدین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شده خطبه‌خوان، چنان مصطفی: «أَنَا ابْنُ مِنَا، أَنَا ابْنُ الصَّفَا» «أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّكْنَ بِالرِّدَا...» یا قوم «أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ طَافَ وَ سَعَى...» یا قوم جدّ من مرتضاست، يَعسُوب المُسلِمِين أَصبَر الصَّابِرِين، أَفضَل القَائِمِينَ «یا زین العابدین» ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ : یک گل برای باغبان باقی نمانده مولا علی بن الحسین آن روح تکبیر دارد به روی پیکــــــر خود جای زنجیر با زهر کینه افتاده از پا (( آه و واویلا آه و واویلا)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زهـــر جـــــــــفا با قلب او یا رب چها کرد همچون پدر در راه دین جان را فدا کرد دارد دل خون از زهر اعدا (( آه و واویلا آه و واویلا)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از بعد عاشــــورا اسیـــــــر دشمنان بود پایش ز زنجیر عداوت خون فشان بود دارد غم او هر دشت و صحرا ((آه و واویلا آه و واویلا)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پر می زند مرغ دل من در بقیع اش بــــرده دلم را غـــــــربت قبر رفیع اش زد غربت او آتش به دلها (( آه و واویلا آه و واویلا)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج محمود تاری «یاسر» ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
:خوش اومدی تو از سفر بابا... ســــیّد ساجــــدین ، ســــلام آقا زینـــــت عابــــدین ، ســـلام آقا کشــــته زهــــرکین ، ســــلام آقا (امام سجاد) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریـــب آقــام وای[۲] فـــــدای  غـــربــــت  مـــــزار  تو شمع و چـراغــی نیست کنار تو مدیـــنه گشـــته غصــــه دار تو (امام سجاد) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غــریب آقـــام وای[۲] راوی روضـــــه های عاشــــورا حــــامی و یار  زینــــب   کبــــرا می خوندی خطـــبه های بی پروا (میون اعدا) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریب آقام وای[۲] خــــاطره ی غنچـــــه پرپر  رو سه شعبــه و حنجــــر اصغــــر رو پیکـــــر ِ غــــرقِ خـــونِ اکبر رو (نبردی از یاد) غریب آقـــام غریب آقام ای وای(۳) غـــریب آقــام وای[۲] روزه بودی تمــــوم مــاه و سال آب که می دیدی می شدی بی حال زنده می شــــد خاطــــره گودال (غریبی آقا) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریب آقـــام وای[۲] وقتی آتیش به خیمـــه ها افتاد هـمهمه بیـــن  بچــــــه ها  افتاد عمـــــه بــه خاطــرت زِ پا افتاد (غریبی آقا) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غـــــریب آقـــام وای[۲] بیمــــار دشــــت کــــربلا بودی اســــــیـر  زنجـــیـــر بلا  بودی بـــه روی ناقــــه ها رهـــا بودی (عزیز زینب) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غـــریــب آقام وای[۲] ناله زدیــــم زِ غصــــه های  تو فــــدای آه و گـــــریه های تو عـــــزا گـــرفتــه ایــم  برای تو (امام سجاد) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریــب آقــــام وای[۲] صـحـیفــه گشــــتـه یادگار تو حـاصــــل  قلــب بـی قــــرار تو ذکــر و دعـــا همیـشـــــه یار تو (امام سجاد) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریب آقـــــام وای[۲] امان زِ شــام و مـــردمانی خوار جســــارتی که شــــد  ســرِ  بازار رحمـی نشــــد و به این تن بیمار (غریبی آقا) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غــــریب آقـــام وای[۲] یه عمری سر کـردی ، با این غمها به یاد  مظلومیت   بابا می خوندی روضــه های عاشورا (غریب حســـین جان) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریب آقام وای[۲] شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
چند بار بخونید 😭🌷😭🌹 جوانی می گوید: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت. از هم جداشدیم. شب به تخت خوابم رفتم. به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فرا گرفته بود... مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم... روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم. در آن نوشتم: شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است. آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟ به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست... پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی !! ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده‌ام. وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم. اشک از چشمانم سرازیر شد... یک روز پدرتان از این دنیا می رود ... قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید... اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید🌹
یا امام سجاد (ع) یادم نرفته لحظه های آخرش را یادم نرفته زخمهای پیکرش را یادم نرفته لرزه بر پا تا سرش بود وقتی به پشت خیمه آورد اصغرش را یادم نرفته ظهر عاشورا ز میدان بر خیمه آورد اربآ اربا اکبرش را دیدم چگونه قطره قطره آب می شد وقتی که دید افتادن آب آورش را حتی نماز عصر بین خیمه ها بود اما غروب از تن جدا دیدم سرش را دیدم یکی از تن برید و برد سر را آن یک برید انگشت و برد انگشترش را گرچه ندیدم لیک بشنیدم ز گودال فریادهای جانخراش مادرش را یادم نخواهد رفت آنشب را که در شام برد از بر ویران نشینان دخترش را ( حیدر توکلی ) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
چهل سال است مأنوسم به گریه طبیب درد افسوسم به گریه همان پیراهنی را که ربودند چهل سال است می‌بوسم به گریه * چهل سال از جگر آهم درآمد که جوشن از تن شاهم درآمد فراموشم نخواهد شد همان شب که روی نیزه‌ها ماهم درآمد * قرار قلب زارم گریه بوده همه دارو ندارم گریه بوده نپرسید از چه پلکم زخم برداشت چهل سال است کارم گریه بوده * همین که در دلم آشوب افتاد به پای گریه‌ام یعقوب افتاد چنان ضربه به لب‌های پدر خورد که رنگِ خونِ لب، بر چوب افتاد * گلوی دلبر دلخواه، زخم است میان سینه حتی آه، زخم است دلیل گریه‌ی چل ساله‌ی من هزارو نهصدو پنجاه زخم است * به سر می‌ریخت آتش از روی بام امان از تشت زر، ای وای از جام تمام روضه‌های من همین است نپرسید از دلم، الشام الشام... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
شبِ شادی، شبِ غم گریه می‌کرد به اندوهی دمادم گریه می‌کرد کتاب عمر او تقویم روضه است محرم تا محرم گریه می‌کرد ✍ چه جوری خاطره‌هام یادم بره سنگای به روی بام یادم بره سی سالِ دیگم اگه گریه کنم محاله بازارِ شام یادم بره * خرابه برامون آشیونه بود ماجرای غربتِ زمونه بود حرفی از گرسنگی نمی‌زنم توی "شام" شامِ ما تازیونه بود * آتیشِ قلبِ کباب، حرمله بود باعث رنج و عذاب حرمله بود توی راه رباب به آب، لب نمی‌زد مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود * کسی میشه ببینه و جون نده؟ آه و ناله شو به آسمون نده؟ می‌دیدم ربابو گِریه‌ام می‌گرفت دستاشو بسته بودن تکون نده * سنگِ غم شکسته بال و پرم و تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و روزی صدبار می‌میرم زنده میشم که گذاشتم توی خاک، خواهرم و ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
صلح ماست . ما [حمله مى كنيم و] يزيد را دستگير مى كنيم و از هر كه بر تو و ما ستم كرده ، بيزارى مى جوييم . ✳️امام عليه السلام فرمود : «دور باد ، دور باد! اى خيانتكاران مكّار ! ميان شما و هوس هايتان ، فاصله افتاده است . آيا مى خواهيد با من همان كنيد كه پيش تر با پدرم كرديد؟! هرگز! به پروردگارِ اَختران ، سوگند كه هنوز زخم ، التيام نيافته است . پدرم ـ كه درودهاى خدا بر او باد ـ و خانواده اش ، همين ديروز كشته شده اند و هنوز از دست رفتن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و پدرم و پسران پدرم را از ياد نبرده ام و اندوهش ميان سينه ام ، و تلخى اش در گلو و حلقم ، و غصّه هايش در تخت سينه ام جارى است و درخواستم اين است كه نه با ما و نه بر ضدّ ما باشيد . 🔹سپس فرمود :  🔻شگفت نيست ، اگر حسين كشته شد ؛ چرا كه پدرش نيز [كشته] شد ؛  همو كه از حسين ، بهتر و شريف تر بود  🔻اى كوفيان ! به آنچه بر حسين گذشته ، شادى نكنيد كه اين ، جرمش بزرگ تر است .  ▪️كشته اى به كنار رود [فرات] ! جانم فدايش ▪️سزاى كسى كه او را به خاك افكنْد ، دوزخ است  🔹سپس فرمود : «ما در عوضِ هر يك كشته ، به همان كشتگان [شما در ميدان جنگ] ، راضى هستيم و ديگر ، پس از اين ، هيچ روزى ، نه به سود ما و نه به ضرر ما ، جنگى نخواهيم داشت .
✅اسارت اهل بیت امام حسین (ع) و بردن ایشان به کوفه 🔻حادثه‌ی جان سوز اسارت اهل‌بیت علیهم السلام  و درکتابهایی مثل ارشاد مفید، بحارالأنوار علامه مجلسی، لهوف سید ابن طاووس و کامل‌الزیارات و ناسخ التواریخ به این گونه چنین نوشته‌اند[1]: 🔹عمر‌سعد روز یازدهم فرمان داد اهل‌بیت علیهم السلام  را بر شترهای بی حجاز یا شترانی که محمل‌های شکسته‌ای بر آنان بود، سوار کردند و امام (ع)  را بر شتری عریان نشاندند و پای حضرت (ع) را زیر شتر بستند و غل جامعه بر گردن حضرت (ع) گذاشتند، به طوری که حضرت (ع) می‌فرمود: 😭گویی ما اسیران دیلم و خزر بودیم که این گونه با ما معامله کردند.   🔻ابن‌قولویه از (ع) نقل می‌کند: 😭درکربلا درهای غم و محنت و مصائب به روی ما باز شد. من پدرم را کشته در خاک و خون آغشته دیدم. برادران و پسر عموها و فرزندان پدرم را شهید و مقتول مشاهده کردم. و زنان و خواهرانم را مانند😭 اسیران ترک و روم ملاحظه کردم. 😭این مصائب و حوادث چنان بر من سخت و دشوار و سنگین آمد که سینه‌ی من در فشار قرار گرفت، نزدیک بود جان از بدن من بیرون برود.   ✳️ عمه ام وقتی مرا به این حال دید گفت: ▪️«مالی أراک تَجودُ بِنَفسِکَ یا بَقيّةَ جَدّی وَ أبی وَ إخوَتی» ▪️ تو را چرا می بینم که با جان خودت بازی می کنی ای یادگار جدّ و پدر و برادرانم؟ 🔸به عمه گفتم: ▪️«وَ کَیفَ لا أجزَعُ وَ أهلع» ▪️چگونه جزع نکنم؟ ▪️«وَ قَد أری سَیِّدی وَ إخوَتی وَ عُمومَتی وَ وُلدَ عَمّی وَ أهلی مُضرِجینَ بِدِمائِهِم، مُرَمَّلینَ بِالعِراءِ مُسلِّبینَ» ▪️چرا جزع نکنم؟ می‌بینم آقای من، برادران من، عموهای من، فرزندان عموهای من و اهل من به خونشان غلتیدند، روی زمین افتاده اند، بدنشان در بیابان سوزان قرار دارد، کسی به آنان رحم نمی کند، و به این بدن ها نزدیک نمی‌شود. ✳️عمه مرا دلداری داد و از آباد شدن آینده‌ی کربلا خبر داد. 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻مطلب ادامه دارد... س
✅ادامه مطلب 👆🏻👆🏻👆🏻 🔻سپس اهل بیت علیهم السلام  را با وضعی رقّت بار از کنار شهدا به سوی کوفه بردند. و با آن حال پریشان از میان ازدحام جمیعت، سر کوچه و بازار قرار دادند و سرهای بریده را بالای نیزه در معرض تماشا گذاشتند و زن و مرد به تماشای آن سرهای بریده و اسیران آمدند. 🔹لهوف سید صفحه‌ی صد و نود نوشته: 🔻زنی از اهل کوفه از بالای بام فریاد زد: ▪️«مِن أیِّ الاُساری أنتُنَّ» ▪️شما از چه اسیرانی هستید؟ 🔺اهل بیت علیهم السلام  جواب دادند: ▪️«نَحنُ اُساری آلِ مُحَمَّدٍ» ▪️ما اسیران آل محمد هستیم.   😭از بام به زمین آمد، مقنعه و پارچه به آنان داد تا صورت های ملکوتی و الهی خود و دختران و اطفال را بپوشانند. 🔸علامه‌ی مجلسی در جلد چهل و پنج بحار صفحه‌ی صد و چهار می نویسند: 🔸مسلم گچکار میگوید: من در و دیوار دارالإماره را گچ می‌کردم که شنیدم از اطراف صدای ناله و فریاد می‌آید. به کارگری که پیش من بود گفتم چه خبر است که مردم کوفه فریاد میزنند؟ گفت: الان سرهای ‌خارجی را که بر یزید خروج کرده می‌آورند. گفتم: خارجی کیست؟ گفت حسین ابن علی. از دارالإماره بیرون آمدم، لطمه به صورت زدم، به طوری که ترسیدم چشمم کور شود، دستم را از گچ شستم و داخل شهر آمدم، مردم را منتظر دیدن اسیران دیدم.   😭ناگهان دیدم چهل محمل شکسته و نیمه کاره را بر چهل شتر حمل می کنند که در آن ها حرم و زنان و اولاد فاطمه (س) بودند. ناگهان علی ابن حسین (ع) را دیدم بر شتری برهنه که از رگهای گردنش خون جاری بود. اهل کوفه خرما و نان و گردو به بچه ها می‌دادند، ولی فریاد می زد: ▪️«یا أهلَ الکوفَه، إنَّ الصَّدَقَةَ عَلَینا حَرام» ▪️ای اهل کوفه صدقه بر ما حرام است. 😭آن ها را از دست کودکان می‌گرفت، به زمین می‌ریخت. مردم با دیدن آن منظره‌ها گریه می‌کردند.    ✳️زید ابن ارقم می‌گوید: من از دو لب مبارک ابی عبدالله  (ع) صدای قرآن شنیدم که تلاوت فرمود: ▪️«أَم حَسِبتَ أنَّ أصحابَ الکَهفِ وَ الرَّقیم کانوا مِن آیاتِنا عَجَبا»[2] گفتم: داستان تو عجیبتر از اصحاب کهف است.   🔻 مسلم گچکار می‌گوید: 🔸 امّ کلثوم وقتی صدای گریه‌ی مرد و زن را شنید، سر از محمل بیرون آورد و گفت: ای اهل کوفه ساکت، مردان شما مردان ما را می‌کشند، زنانتان بر ما گریه می‌کنند، داور بین ما و شما روز قیامت خداست. که ناگهان سرهای بریده‌ی بر بالای نیزه را آوردند و پیشاپیش همه‌ی آن‌ها سر ابی‌عبدالله (ع) بود، سری چون زهره و ماه نورانی، شبیه‌ترین مردم به پیامبر، با محاسنی خون آلود که نیزه دار آن را به راست و چپ حرکت می‌داد. 🔺 سلام الله علیها متوجه سر بریده‌ی برادر بالای نیزه شد.   ▪️«فَنَطِحَت جَبینُها بِمُقَدَّمِ المَحمل حَتّی رَأینَا الدَّم یَخرُجُ مِن تَحتِ قِناعِها وَ اُومِأت إلَیهِ بِحِرقَةٍ» ▪️سر به چوبه‌ی محمل زد، دیدم که خون از پیشانی  (س)  روی زمین ریخت، با دلی سوزان به سر بریده اشاره کرد و با چشم گریان فریاد زد: 🔺«یا هِلالاً لَمّا استتم کمالا غالَهُ خَسفُهُ فَأَبَدا غُروبا» ▪️ای ماهی که چون بدر کامل شد ناگهان خسوف او را ربود و غروب کرد. 🔺«ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی کانَ هذا مُقَدَّراً مَکتوبا» ▪️پاره‌ی دلم گمان نمی‌کردم سرنوشت ما این باشد، ولی مقدر و مکتوب چنین بود. 🔺«يا أخی فاطِم الصَّغيرَةَ کَلِّمهافَقَد کادَ قَلبُها أن يَذوبا» ▪️ برادرم، با دختر کوچکت فاطمه سخن بگو، نزدیک است دلش از غصه و ناراحتی و فراق تو آب شود.   📚پی نوشت ها: [1] -الإرشاد، ج2، ص117؛ بحارالأنوار، ج45، ص58-179، باب39؛ لهوف، ص190؛ کامل الزیارات، ص260-261، باب88؛ ناسخ التواریخ، ص303 [2] - کهف، 9
توسلی خدمت شاهزاده علی اصغر علیه السلام (السلام ای شَه بی قَرینه) ای رُبابین لب عطشان ، بالاسی ای گوزل آدیوین  ، من فداسی دلرُبا سَنسن ، درده دوا سَنسن مشکل گُشا سَنسن ، باب الحوائج من گرفتارم ، یوخ اَلده بیر چاره م باخ گور عزادارم ، باب الحوائج لشکرِ دینه ای لب تشنه قربان عالَمین دردینه وار سنده درمان یا علی یاعلی باب الحوائج سینّنون آزدی ولی وار جَلالون یاندیرار عالَمی غملی حالون ای ایچَن قانین ، تشنه چخوب جانین عالَم پریشانین  ، باب الحوائج سِرّینی بولدون،اوچ پَر اوخا گولدون چوخ غُصّه لی ئولدون ، باب الحوائج اوخلاناندا ، آتان حسرَتله باخدی گولماقین عالَمی یاندیردی یاخدی یا علی یاعلی باب الحوائج من مُریدِ شَهِ کربلایم بیر نَظر سال  منه مُبتلایم غُنچه ی اَحمر ، ای شأنیده اکبر درده دوشَن سَسلر ، باب الحوائج صوداَمر سرباز ، ای تشنه لب جانباز باشدان باشا اِعجاز  ، باب الحوائج گول آدون سَسله ماق، چوخ با صفادی خیرداجا  اَللرون ،  مشکل گُشادی یا علی یاعلی باب الحوائج (بیکَسم) ای گُلِ باغِ جَنّت خیمه گاهه گینه ایله دعوت ای منه دَمساز ، ای عاشقِ مُمتاز تِز تِز زیارت یاز ، باب الحوائج شاهزاده م سَن ، هر درده مَرهَم سن وِردیم دَمادم سن ، باب الحوائج بیزلره هیچ‌ زمان لطفون آزالماز قونداقون کیم دوتا ، مشکلده قالماز یا علی یاعلی باب الحوائج التماس دعای فرج شعر از کربلایی مهدی عبادی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
واحد و سنگین امام سجاد (ع) تو غرقِ ، اشکی وُ گریه میباری چِقَدَر ، روضه ی نگفته داری با ما بگو تو از ، نامَردمان شام از چشم هرزه و ، شادی و اِزدحام آه ، دادِ بیداد ، ای امان از ، دل سجاد آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (۲) واویلا ، تو یه روز خوش ندیدی شبیهِ ، عمه زینب قد خمیدی بر خواهر امام ، خون گریه می کنی از کربلا به شام خون گریه می کنی آه ، شیرخواره ، دیده ای تو ، گوشِ پاره آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا واویلا ، شنیدی طعنه و دُشنام میخوردی ، سنگ کینه از روی بام در کوچه های شام ، بال و پر تو سوخت از تازیانه ها ، پا تا سرِ تو سوخت آه ، تیر و شمشیر ، گردن تو ، غل و زنجیر آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت امام سجاد(ع) سینه زنی درسبک, ای منیم نازنین نگاریم گل آنا فاطمه هرایه / غملی قلبیم گلور نوایه/ ورخبر دادیمه یتوشسون/ بیر آنا شاه کربلایه/ سسلیرم یوخدی دادیمه بیرنفریم/ گل آنا یاندی پاره پاره جگریم هرایه گل هرایه گل/ زهریلن ایلیوبله مسموم/ ظلمیدن قلبیم اولدی مغموم/ عمرمون زهر کین زوالون/ ایلیوب بو مکاندا  محتوم/ تشنه لب شاه کربلا تک/ منده اوللام شهید مظلوم/ قلبیمون طاقتینی محنتلر آلوب/ گل آنا گوزلریم منیم یولدا قالوب/ هرایه گل هرایه گل,,,,,, من غم کربلانی گوردوم/ چوخلی ظلم وجفانی گوردوم/ کربلانون مصیبتیندن/ شامیده چوخ بلانی گوردوم/ کوفه وشام پربلاده/ چوخلی غم ماجرانی گوردوم/ قیرخ ایندی حسینه دل داغلامیشام/ هر گجه گوندوز ایوده من آغلامیشام/ هرایه گل هرایه گل,,,,,, من کیمی غصه غم چکن یوخ/ بیر نفر دردیمی بولن یوخ/ گورموشم مقتل اوسته عریان/ بیر بدن کی اونا کفن یوخ/ کل عالمده بو حسین تک / تشنه مظلوم جان ورن یوخ/ کوفیان ظلمی سربه سر باشلادیلار/ جان ورنده جنازه سون داشلادیلار./ هرایه گل هرایه گل چوخلی گل کربلاده سولدی/ قلبیمه دردو غصه دولدی/ سن بولورسن آنا اوچولده / جان ورنده  حسین نه اولدی/ قتلگاهه گدنده قیزلار / خیمده ساچلارینی یولدی/ عمه مون قلبینی غم وغصه یاریب/ قتلگاهه گیدنده زلفی آغاریب/ هرایه گل هرایه گل جان ورنده سنین حسینون/ سرور عالمین حسینون/ قانلی قودالیده یخیلدی/ خسته ودلغمین حسینون/ قتلگاهه سنی  چاغیردی/ تشنه لب مه جبین حسینون/ سسلدی گل بو پیکریم قاندی نه نه/ تشنه لیقدان دوداقلاریم یاندی نه نه هرایه گل هرایه گل باشی اوسته خمیده قامت/ سن گلوب ایلدون عنایت/ سایوی باشی اوسته سالدون/ قانلی قودالیده اوساعت/ سسلدین دور اویان حسینیم/ یاتما توپراقلار اوسته راحت/ گل منیده بابام کیمی یادیوه سال, / جان ورنده منیم آنا گویلیمی آل/ هرایه گل   هرایه گل ,✍(خوش نوازمرندی), ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴شهادت امام سجاد علیه السلام 🏴 یاحسین بزم عزاده آغلاروق جمع اولوب ماتمسراده آغلاروق جان وئروب بیمار دشت کربلا یاس دوتوب زین العباده آغلاروق آغلیوبدور او اوتوز بئش ایل سنه سو وئروبدور گوزیاشیلان گلشنه وار یقین جان اوسته آغلارمیش گئنه بو جهتدن فوق العاده آغلاروق تاپشیروب کربوبلانی بیزلره شرح ائدوب درد و بلانی بیزلره اؤرگدوب راز دعانی بیزلره اُول غریبه اَل دعاده آغلاروق آه او گوندن گؤزلری آغلار قالوب سینه سی لاله کیمی داغلار قالوب قولاّری زنجیریله باغلار قالوب محنتی اولدی زیاده، آغلاروق کربلاده چوخلی عطشانی گؤروب علقم اوسته جسم سقّانی گؤروب آلتی آیلیق تشنه قربانی گؤروب سالّوق اُول مظلومی یاده آغلاروق اؤز غمین اُول غمگسار آسان سانوب غم اؤدیلا اؤد دوتوبدور اؤدلانوب زهریله آخر یانان قلبی یانوب نی کیمی دشت نواده آغلاروق قبری زینتدور بقیعه گول کیمی حیف اولا پؤزقون قالوب سونبول کیمی آغلیار زائرلری بولبول کیمی یاد ائدوب زیرِ لواده آغلاروق مکّیه گئتساق گؤرنده زمزمی ایلَروق گؤزده مجسّم علقمی تشنه قربانلارین اولّوق همدمی سس چکوب قانلی مناده آغلاروق آغلیوب سجّاد چون دائم سنه آغلاروق بیز قائم و صائم سنه منتقمدور حضرت قائم سنه او گلینجه غمسراده آغلاروق آغلیور باغ و چمنلر یاحسین! یاس دوتوبدور یاسمنلر یاحسین! بو «بشیر» و سینه زنلر یاحسین! قسمت اولسا کربلاده آغلاروق ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه جدیدحضرت ابوالفضل العباس علیه السلام سبک : هرشب میخونم با شورو نوا کربلا میخوام اباالفضل سید مهدی حصاری شیعه لرسنی، سسلنر بوگون ،دردلره دوا اباالفضل دردیمیز چوخدی ،لطف ائله اقا،وئرگیلن شفا اباالفضل اباالفضل.    ای علمدار دین (۲) اباالفضل   گل ام البنین(۲) اولدی قوللارین، سواوسته قلم، صاحب علم اباالفضل دردیمیز چوخدی، سن جان حسین، ایله بیرکرم اباالفضل گوگلوموز قوشی، پرچالیر آقا، ایستیری حرم اباالفضل ایسته سن قوناق, بوجمعی اولاخ، زائرحرم اباالفضل اباالفضل   اورگه غم یاغیر اباالفضل  کربلایه چاغیر اباالفضل ای علمدار دین اباالفضل گل ام البنین سواوسته قولسوز، یخییلدین آتدان، قوللاره فدا اباالفضل اوپرچم دوتان،تندن آیریلان،اللره فدا اباالفضل اوخ پارچالیان،قانیله دولان،گوزلره فدا اباالفضل ام البنین تک،اوغول بسلین،مادره فدا اباالفضل اباالفضل ای امیدحرم   اباالفضل بیزلره ائت کرم اباالفضل ای علمدار دین  اباالفضل گل ام البنین سومشکین آخدی،قلبده سنه، چوخ ائتدی اثر اباالفضل مین دورت یوزایلدی،قاره پرچمون، اللرده اسر اباالفضل قاره پرچمه ،ایلده شیعه لر قربان کسر اباالفضل چپ باخادشمن، قاره پرچمه،ریشه سین کسر اباالفضل اباالفضل  باخ بو پرچملره  اباالفضل قیل کرم بیزلره اباالفضل ای علمدار دین   اباالفضل گل ام البنین قوللارین دوشدی،سسلدون اخا،اصغره فدا اباالفضل قانه غرق اولان،جسمی دوغرانان،اکبره فدا اباالفضل خیمده عطش،دن یانان سوسوزلبلره فدا اباالفضل دشت کربلا،ده قالان تنها ،رهبره فدا اباالفضل اباالفضل علم اللرده دی   بس نیه قوللارین یرده دی اباالفضل ای علمدار دین  اباالفضل گل ام البنین