eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
44 عکس
32 ویدیو
116 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع_مقدس_و_شهدا دفاع_مقدس شعر غزل شهدای دفاع مقدس -(از دید ما هر چند مشتی استخوان هستید) از دید ما هر چند مشتی استخوان هستید خونید و در رگ‌های این دنیا روان هستید حتی همان روزی که با ما در زمین بودید معلوم بود از اول اهل آسمان هستید مانند مرواریدهایی در کف دریا مانند گنجی در دل جبهه نهان هستید از راه می‌آیید و با عطر نفس‌هاتان در کوچه‌های مردۀ این شهر، جان هستید گمنام ما هستیم؛ فرزندان روح الله! با بی‌نشانی صاحب نام و نشان هستید قصد شما خونخواهی زهراست بی‌خود نیست اینکه شبیه غربت مولایتان هستید از ریسمان دست‌هاتان می‌شود فهمید که داغدار غربت یک کاروان هستید جای تعجب نیست اینکه تشنه جان دادید سیراب جام ساقی لب‌تشنگان هستید شاعر: *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ* :(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:
اربعین ...آموزش روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام متن روضه 1 🔸یک اربعین همین نه برای تو سوختم 🔸عمری بود که من به هوای تو سوختم برادر خوبم... حسین جان... 🔸قربانیان عشق همه کشته می شوند 🔸جز من که بارها به هوای تو سوختم ای همه دار و ندارم... زینب به فدات حسین... 🔸هر زن به پای زندگیش سوخت گر که سوخت 🔸اما من ای حسین بپای تو سوختم داداش حسین... خیلی برام سخت بود لحظه ای که دیدم... 🔸تو در میان مطبخ و من در میان حبس 🔸شرمنده ام از اینکه جدای تو سوختم اومد کنار قبر برادر نشست... صدا زد آی حسین نبودی... 🔸ای پاره پاره تن بنگر کاروان رسید 🔸زینب برای دیدن تو، قد کمان رسید برادر بلند شو ببین قدم خمیده... موهام سفید شده... 🔸یک اربعین برای تو سینه زدم حسین 🔸دم بوده وا حسینم و هر بازدم حسین 🔸خم گشته قدِ من چو قدِ مادرم حسین 🔸حالا ببین که خواهر تو نوحه خوان رسید 🔸از کربلا به کوفه و شام غصه خورده ام 🔸هرشب شمار زخم تنت را شمرده ام 🔸بگذر اگر که در غم تو من نمرده ام 🔸برخیز و بین که زینب تو ناتوان رسید 🔸یادم نمیرود که صدا میزدی تو آب 🔸یادم نمیرود که زخون کرده ای خضاب (نقطه گریز به روضه روز عاشورا: اینجا میتواند نقطه اتصال برای وارد شدن به یکی از روضه های روز عاشورا باشد.) هیچ وقت یادم نمیره اون لحظه ای رو که... شمر نانجیب با خنجر برهنه وارد قتلگاه شد... 🔸آندم بریدم از زندگی دل 🔸که آمد به مسلخ شمر سیه دل 🔸او می دوید و من می دویدم 🔸او سوی مقتل من سوی قاتل 🔸او می نشست و من می نشستم 🔸او روی سینه من در مقابل 🔸او می کشید و من می کشیدم 🔸او از کمر تیغ من آه باطل سادات منو ببخشید.. امام زمان منو ببخشید... 🔸او می برید و من می بریدم 🔸او از حسین سر من غیر از او دل
روضه ۲ 🔸آه از آن ساعت که با صد شور و شین 🔸زینب آمد بر سر قبر حسین امان از اون لحظه ای که بی بی زینب کبری وارد کربلا شد... 🔸بر سر قبر برادر چون رسید 🔸ناله و آه و فغان از دل کشید یا صاحب الزمان... تا اهلبیت به کربلا رسیدند... مثل برگهای خزان... خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختند... هر کدوم قبر عزیزی رو در آغوش گرفت... یکی قبر علی اکبر رو بغل گرفته... یکی قبر قاسم رو گرفته... یکی کنار قبر عباس... یک مادری هم کنار قبر علی اصغر... اما بین جمعیت دیدند زینب هم داره دنبال قبر حسین میگرده... 🔸با زبانِ حال، آن دور از وطن 🔸گفت با قبر برادر این سخن 🔸السلام ای کشته راه خدا 🔸السلام ای نور چشم مصطفی داداش ببین خواهرت برگشته... 🔸بهر تو امروز مهمان آمده 🔸خواهرت از شام ویران آمده داداش نبودی ببینی.. بعد از تو با ما چه کردند... 🔸چون تو رفتی بی‌کس و یاور شدم 🔸دستگیر فرقه ی کافر شدم داداش طاقت داری بگم یا نه... 🔸بعد قتل و غارت اموال تو 🔸تاخت دشمن بر سر اطفال تو 🔸بس ‌که سیلی شمر زد بر رویشان 🔸گشت نیلی صورت نیکویشان جات خالی بود این نامردها که رحم نداشتند... چشم برادرم عباس رو دور دیده بودند... هر وقت بچه ها بهانه میگرفتند بهشون تازیانه میزدند... بهشون سیلی میزدند... بزار اینطوری بگم... 🔸 یاسها را جوهر نیلی زدند 🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند همه بچه ها رو زدند... 🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند داداش همه این مصیبتها یک طرف مجلس یزید یه طرف... 🔸آه از آن ساعت که از روی غضب 🔸زاده ی سفیان یزید بی‌ادب 🔸در حضور خواهر گریان تو 🔸چوب می‌زد بر لب و دندان تو داداش حسین خیلی برام سخت گذشت... مجلس یزید ملعون... وقتی نانجیب با چوب خیزران به لب و دندانت میزد... شرمنده حسین جان... نتونستم کاری کنم... آخه دستهای خواهرت رو با غل و زنجیر بسته بودند آی غریب حسین... الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
روضه ۳ 🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین 🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین اربعین سیدالشهداء و... بازم اسم کربلا شده ذکر هر مجلسی... بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه... 🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا 🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد... کسی جوابت رو نداد... اما الان میلیون ها زائر دارند می آیند به سمت حرمت... 🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم 🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین 🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن 🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین : محمد مهدی سیار بازم جا موندم آقا... کی میشه منم دعوت کنی حسین... خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند... خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن... اونایی که رفتند میدونند... بهترین لحظه زندگی... اون لحظه ای که وارد کربلا میشی... همش سراغ حرم رو میگیری... تا نگاهت به حرم با صفاش میفته... نا خودآگاه اشکت جاری میشه... دستهات روی سینه میزاری میگی... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَئِکَ ____________ حالا هر کی دلش کربلائی‌ شده بسم الله ... کربلا کربلا 8 🔸این دل تنگم عقده ها دارد1 🔸 گوئیا میل کربلا دارد 1 (یا حسین مظلوم) 8 🔸من که از کودکی عاشقت بوده ام2 🔸تو قبولم نما گرچه آلوده ام1 🔸ای حسین ما را کربلایی کن2 🔸بعد از آن با ما هر چه خواهی کن‌1 یا حسین مظلوم 8 (در صورتی که تسلط روی سبک زمزمه نداشتید میتوانید زمزمه را حذف کنید). ____________ یکی از زایران ابی عبدالله... جابر بن عبدالله انصاریِ ... تا رسید کربلا... با آب فرات غسل کرد... با خضوع و خشوع... اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست... دست گذاشت رویِ قبر مبارک... سه مرتبه از سوز دل صدا زد... یا حسین... اما جوابی نیومد... صداش به ناله بلند شد... حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟ آیا دوست جواب دوستش رو نمیده؟ خودش جواب داد... گفت جابر... جواب سلام میخواهی... از آقایی که... بین سر و بدنش جدایی افتاده... ناله بزن یا حسین... 🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین 🔸خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
4_5832625060380149306.mp3
2.6M
☝☝☝☝صوت آموزشی استاد التماس دعاا
4_5976331608087593589.mp3
3.15M
به سبک دروادی محبت... بارسفرببندید عالم شده عزادار قامت خمیده زینب آیدبرای دیدار گیسوسپید و خسته گوید به چشم گریان تاج سرم حسین جان برادرم حسین جان دوست دارم حسین جان دیدی که پس گرفتم پیراهنت برادر برگوشم از بیابان آیدصدای مادر روضه بپا نمایم هرگوشه ازبیابان من مضطرم حسین جان برادرم حسین جان دوست دارم حسین جان یادم نرفته دیدم خوردی زمین به گودال میرفتی ای ذبیحم باضربه نیزه ازحال خودرا به تورساندم باگیسوی پریشان ای بی سرم حسین جان برادرم حسین جان کارم کشیده بی تو تامجلس حرامی شخصیتم شکسته با ناسزای شامی باخیزران بهم ریخت ترتیب صوت قرآن من خواهرم حسین جان برادرم حسین جان ازمن نپرسی ازچه شرمنده ازوصالی شد گریه کردن آزاد جای رقیه خالی ریحانه ء بهشتی جامانده کنج ویران بی یاورم حسین جان قاسم نعمتی سبک دوباره مرغ روحم سبک حمیدرمی .:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:
به نام خدا ** ** ** ** *سبک:(منم باید برم...)* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوباره اومده ، حال و هوای اربعین دارن میرن  سفر ، مسافرای اربعین *(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳* «»«»«»«»«»«»«» خوشا به حالتون ،که زائر حسین میشید میرید به  کربلا ، مسافر حسین  میشید بهشت و می بینید خوش به سعادت شما سلام  ما  رو  هم ، برسونید  به  کربلا *(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳* «»«»«»«»«»«»«» نمی دونم   چرا ، دوباره  قسمتم   نشد دلم  شکسته  چون ،  دوباره نوبتم نشد حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام چه حرفایی تویِ ، دلای ما جامونده هاست چه حسرتی تویِ ، چشای خیس عاشقاست بازم  باید  بدیم ، آقا  سلام  از  راه دور دو  ساله  این سفر  برای ما نمیشه جور *(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳* «»«»«»«»«»«»«» همین که می بینم ، مسافرای  جاده  رو دلای  عاشقِ  ، زائرای   پیاده  رو منم دلم می خواد ، بیام به صحن باصفات تو راه  اربعین ، جونمو  می کنم  فدات *(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳* *✏رقیه سعیدی(کیمیا)* *« ۱۴۰۰/۶/۲۸ »* *نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ :(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:
دوباره مرغ روحم... و توسل زیبا تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نَفسِ حاج حسن خلج دوباره مرغ روحم، هواي كربلا كرد دلِ شكسته ام را، اسير و مبتلا كرد ز سر گذشته اشكم، به لب رسيده جانم كه هرچه كرده با من، فراقِ كربلا كرد حسين حسين، حسين جان!... *به اُم البنين گفتن: خانوم! شما چهارتا بچه هات رو كربلا كشتن، چرا فقط ميگي: حسين حسين! چرا عباس رو صدا نمي زني؟ يه جعفري بگو، يه عوني بگو...گفت: اولاً من اين بچه هارو به دنيا آوُردم كه فدا حسين بشن، بعد هم اينكه من هر چه فكر مي كنم مي بينم بچه هاي من مادر كه دارن، اما حسينِ فاطمه مادر نداره....* دست از طلب ندارم، تا كامِ من برآيد يا تن رسد به جانان، يا جان ز تن برآيد بر تربتم قدم نِه، بعد از وفات و بنگر کز آتش فراقت، دود از کفن برآید حسين حسين، حسين جان!... :(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:
Khalaj-Aeaein-babolharam.net.mp3
2.95M
|⇦•دوباره مرغ روحم... و توسل زیبا تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نَفسِ حاج حسن خلج•✠• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ : سالی یک مرتبه آن هم در موقع شهادت امام حسین (ع) خود را به برسان، حتی اگر شده فرش خانه‌ات را بفروش و مقدمات کربلا را مهیا کن... :(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:
روضه و توسل تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس حاج محمدرضا بذری کرب و بلا! چه سلامی چه علیکی برهم زدی سامونِ زینب کرب و بلا! چه سلامی چه علیکی چیزی نموند از جونِ زینب این خواهری كه بارِ غم دارد میارد با خواهرِ چل روزِ پیشَت فرق دارد *خیلی هامون دلمون می خواست امسال پیاده بریم کربلا، ما هم می رفتیم، چی میشد مگه؟ این همه زائر، ما هم یکی از اونا...بعضی ها قبل از اربعین میرن کربلا، فلانی چرا زود داری میری؟ میگن: داریم میریم کربلارو آب و جارو کنیم، اربعین کربلا مهمون داره، زینب میخواد بیاد... حسین جان! یکی یه جا میخواد مهمونی بره، صاحبخونه پا میشه میاد استقبالش، زینب اولین باره یه جا رفت کسی استقبالش نرفت...حتی تویِ شام از زینب استقبال کردن، اینجا کسی نیومد، توی شهر شام هفتصد زنِ رقاصه آوُردن، نوازنده ها نواختن...* این خواهری كه بارِ غم دارد میارد با خواهرِ چل روزِ پیشَت فرق دارد گریان به روی قبر تو سر میگذارد پیراهنت را رویِ سینه میفشارد از این سفر این است دستاوردِ زینب پاشو برایِ تو كفن آورده زینب اینجا همان جایی ست كه دلبر كُشی شد با داغِ اسماعیل ها هاجر كُشی شد در ساحلِ یك روز آب آور كُشی شد بر رویِ دستانِ حسین، اصغر كُشی شد اكبر همین جا پیكرش شد ارباً اربا قاسم همین جا سینه اش شد مثل زهرا اینجا تن پاكت میان خون وضو كرد شمر آمد و با خنجرش قصد گلو كرد خنجر نبُرّید و لعین كاری مگو كرد لج كرد و با چكمه تنت را پشت و رو كرد با پشتِ خنجر آنقَدَر زد تا سر افتاد بالای تلِ زینبیه خواهر افتاد * زینب گودالِ قتلگاه رو دید گریبان پاره نکرد، کنار جسم پاره پاره ی علی اکبرم اومد، کنار قبر علی اصغر هم اومد اما گریبان پاره نکرد، شام رو دید گریبان پاره نکرد، کوفه سَرِ حسین رو بالا نیزه دید گریبان پاره نکرد، دو جا زینب گریبان پاره کرد، یه جا تو مجلسِ یزید،یه جا هم مثل امروز اومد کنارِ قبرِ داداش، اول با تعجب قبرِ حسین رو تماشا کرد، گفت: داداش! یعنی من باور کنم زنده ام و کنارِ قبرِ برادرم ایستادم؟ مگه من نَفَسم به نَفَسِ تو بند نبود حسین؟ مگه من جونم به تو بند نبود حسین؟ دست برد زیرِ چادر گریبان پاره کرد...* آنان كه بابای تورا تكفیر كردند در چند ساعت، خواهرت را پیر كردند جسم تو را آماج صدها تیر كردند مركب سواران پیكرت را زیر كردند میتاختند و خاك مقتل گرم میشد با سُمِّ مركب استخوانت نرم میشد زخمی به بازوی تو خورد و دید خواهر سنگی به اَبروی تو خورد و دید خواهر نیزه به پهلوی تو خورد و دید خواهر پنجه به گیسوی تو خورد و دید خواهر تو روی نیزه رفتی و من روی محمل قرآن تلاوت كردی و بُردی ز من دل از بالِ جبرائیل شهپر را گرفتند اسبابِ معراجِ كبوتر را گرفتند از ما تقاصِ بدر و خیبر را گرفتند هر كار كردم باز معجر را گرفتند بی روسری بودم ولی با آستینم گفتم كه ناموس امیرالمؤمنینم بی تو میان كوچه و بازار رفتم با محملِ بی پرده در انظار رفتم قامت خمیده میانِ آن اشرار رفتم با دستهای بسته تا دربار رفتم یادم نرفته ازدحام مردها را بی قیدیِ دستان آن ولگردها را شاعر حسین قربانچه *امروز رباب اومد جلو زینب، گفت: زینب جان! چرا قبرِ علی اصغرم خالیِ؟ مگه بچه ی من قبر نداشت؟ اصغرم رو کجا بردن؟ حسین....* اربعینِ،دل غمینه از سفر برگشته زینبِ حزینه زار و خسته، دل شکسته با یه دنیا، غصه و غم تویِ سینه اکبرت کو؟اصغرت کو؟ غیرتی عباسِ من، آب آورت کو؟ چقدر خلوتِ دورت سَرِ تو رو نیزه بود، پس پیکرت کو؟ پاشو ببین، خواهرت و میشناسی یا نه؟ ببین رباب، همسرت و میشناسی یا نه؟ سکینه رو، دخترت و میشناسی یانه؟ آره یا نه؟ مهربون یار، میزنم زار چشمِ تو روشن، من و بردن به بازار من که دیدم، لحظه لحظه خون می بارید از دو چشمایِ علمدار بذار بگم، از اون محله ی یهودی بذار بگم، از ضربِ سیلی و کبودی بذار بگم، رقیه رو کشتن نبودی میگم حالا، بذار بگم گوشواره ی دخترت رو بردن النگویِ خواهرت رو بردن گهواره ی اصغرت رو بردن میگم حالا، بذار بگم اون کوچه های شهر شامُ شلوغی و اون ازدحامُ سَرِ شکسته، سنگِ بامُ بذاربگم، رو گردنا ردِ طنابُ دخترایِ ابوترابُ خواهرِ تو، بزمِ شرابُ *اولین دسته ی سینه زنیِ کربلا میدونی کی راه افتاد؟ امروز بود، وقتی امامِ سجاد دید همه چند ساعت سیر گریه کردن، یه وقت بلند شد، فرمود: خواهرا، مادرا! خدا خیرتون بده، اما گریه هاتون رو تموم نکنید، من کار دارم با این گریه ها، برا اکبرِ ما گریه کردید، برا اصغرِ ما گریه کردید، برا بابام حسین ناله زدید، اما میخوام دسته راه بندازیم، همه با هم بریم علقمه، یکی هست مادرش با ما نیومده، مادرا براش مادری کنن... این دسته راه افتاد، همه راه افتادن، ای اهل حرم میر و علمدارنیومد، یه وقت دیدن سکینه خودش رو رویِ قبرِ بابا انداخته، نمیاد، امام سجاد صدا زد: خواهرم! بیا، همه با هم باید بریم. گفت: داداش!
☝☝☝☝☝ من همین جا می مونم، همین جا برا عمو گریه میکنم، چرا نمیایی؟ گفت: داداش! من از عمو خجالت میکشم، آخه من بودم مشک رو به عموم دادم، عموم رفت دیگه برنگشت،حسین...*
Bazri-Arbaein-babolharam.net.mp3
8.97M
|⇦•کرب و بلا! چه سلامی... و توسل تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس حاج محمدرضا بذری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● از مبدأ خودم به مقصد تو مرا به خودت برسان :(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: