eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
11هزار دنبال‌کننده
49 عکس
59 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•بقیع ای علم اهل بیت... و توسل ویژهٔ سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج حسین سازور 🏴🏴🏴 چشمها و قطرات جاری اشک ، هم روضه خوان مجلس است و هم گریه کن محفل لازم نیست کسی مرثیه بخواند ، بقیع ، خودش مرثیه مجسم است ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🔹قدر پنهان🔹 گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران، تر پریشان است احوال من از حالی پریشان‌تر مزار جانشینیان نبی را بی‌نشان کردند و می‌دانند خود را از مسلمانان مسلمان‌تر گمان ذره‌ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می‌گردی فروزان‌تر ولی می‌بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمان‌اند این دنیا و آن دنیا پشیمان‌تر دلت آرامگاه پنج جنت‌آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان‌تر تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب ولیکن در وجود خاکی‌ات قدری‌ست پنهان‌تر رسیده زائری بی‌جان که جان گیرد ز دیدارت چه می‌بیند که برمی‌گردد از پیش تو بی‌جان‌تر تو می‌باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می‌شوی ویران‌تر و دل از تو ویران‌تر برایت خواب‌ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان‌تر 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🔹خاک باران‌خورده🔹 هر چقدر این ‌خاک، باران‌خورده و ‌تر می‌شود بیشتر از پیش‌تر جانش معطر می‌شود این حریم آسمانی گنبدش فیروزه‌ای‌ست روز و شب مفروش با بال کبوتر می‌شود هر رواقش آینه در آینه نور است، نور صحن در صحنش صلات ظهر، ‌محشر می‌شود دل تمنا می‌کند «باب الکرم» را، عاقبت، با امام مجتبی، اینجا مُیسّر می‌شود «قال باقر»، «قال صادق» می‌نشیند بر زبان دور تا دور حرم یک روز، منبر می‌شود کربلا هم می‌رسد اینجا لبی را تر کند طرح سقاخانه‌ها روزی مُقدّر می‌شود روضه‌خوان اینجا نشسته روضه‌خوانی می‌کند در دلم تازه غم و اندوه مادر می‌شود 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🔹حرم🔹 فرق دارد جلوه‌اش در ظاهر و معنا حرم گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالم‌اند قبرشان قبله‌ست حالا بی‌حرم یا با حرم یک حرم در زینبیه، یک حرم در شهر قم یک طرف زائر فراوان، یک طرف تنها حرم... اوج غربت در کدامین داغ معنا می‌شود این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟ فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم... در مدینه کاخ‌ها با خاک یکسان می‌شوند بعد از آن، از دور چون دُرّ می‌شود پیدا حرم گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم یک سوی زینب حرم، یک سوی دیگر قتلگاه پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم ناله می‌زد مادری با اشک، واویلا حسین ناله می‌زد خواهری با اشک، واویلا حرم 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
آی دنیا ما نمی ترسیم از غیر خدا اهل ایرانیم ،ایران ِ علی موسی الرضا هر چه سلطان در جهان ، قربان این سلطان عشق هر چه گنبد آهنین ، قربان این گنبد طلا ما قم و مشهد الرضا داریم شرف و عزت از خدا داریم گنبد آهنین برای شما ما دو تا گنبد طلا داریم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🩸وقتی‌که شیعیان ساکن در مدینه، با اشک و زاری، خِشت‌ها را از روی گنبد و بارگاه مطهّر ائمّه بقیع «علیهم‌السلام» برمی‌داشتند ... از جناب شیخ العَمْری ، امام جماعت مسجد شیعیان در مدینه قدیم ، افراد امین و مورد اعتماد نقل کرده‌اند: 🥀 زمانی که مُفتی وهابی‌ها در آن زمان ، فتوای تخریب گنبد و بارگاه ائمه بقیع علیهم‌السلام را صادر کرد، برای اینکه بدین وسیله شیعیان را بیشتر بسوزانند، به شیعیان ساکن در مدینه گفتند: یا با دست خودتان این قبور را با خاک یکسان می‌کنید یا قبل از اینکه ما این قبور را تخریب کنیم، گردن تک‌تک شما را در پیش این قبور می‌زنیم؟! 🥀 شیعیان که به هیچ وجه راضی به این کار نبودند، خودشان را آماده شهادت کردند. همین‌که جلّادشان خواست تا گردن اولین نفر از شیعیان را بزند، دستش شُل شد و تیغ از دستش افتاد. آن نانجیبان متوجه این امرِ غیرعادی شدند و از قتل شیعیان دست کشیدند و رفتند. 🥀 شب‌هنگام، بزرگ آن شیعیان، امام حسن مجتبی علیه‌السلام را در عالم رؤیا دید که در آن عالَم، حضرت به او فرمودند: {{ اگر این‌ها قبور ما خراب کنند، علاوه بر تخریب، به ما جسارت می‌کنند؛ شما خودتان این کار انجام دهید تا دیگر جسارتی به ما نشود ... }} 🥀 صبح شد و شیعیان آمدند و با دست خودشان این خِشت‌ها را برمی‌داشتند و با صدای بلند گریه می‌کردند... ✍ گویا إمام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌دانستند که این‌ عدّه، فرزندان و پیروان همان نانجیبانی هستند که یک روز در همین کوچه‌های مدینه به مادرشان زهرای مرضیه علیهاالسلام چه جسارت‌ها کردند... که تاریخ یک گوشهٔ آن را، اینگونه نوشته است: 📜 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمَها! ▪️دوّمی رو کرد به همه سربازانی که دو‌ر و برش ایستاده بودند و فریاد زد: «فاطمه {سلام‌الله‌علیها} را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانه‌ها بر جسم شریف آن حضرت فرود می‌آمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا که خون از جای جای جسم شریفش جاری شد. 📚مؤتمر علماء بغداد،ص۶۳
توی خواب من اومد کبوتری که نگاش از غم و غصه حاکی بود قلب اون تند میزد و آروم نداشت پر و بالش خسته بود و خاکی بود از حال عجیبی که نشون میداد معلوم بود تو سر اون خاطره هاست ای کبوتر چرا تو بی شکیبی خاکای رو پر تو برا کجاست ؟ میکشه آهی ز عمق وجودش اشک میریزه کبوتر دونه دونه با یه نغمه ی حزین و بی قرین غزل غربتو آروم میخونه میگه از سه جا گذشتم تو مسیر کاظمین ، نجف دیار کربلا تا رسیدم به خراسان شما چند روزم بودم پیش امام رضا همشون ماشاالله غرق نور بودند زائرا زیاد و روضه ها به پا خادمای مهربون کنارشون دور مرقد نمی شد پیدا یه جا اما من اهل یه جای غریبم که شباش تاریک و روزا خلوته نداره شمع و چراغ و آئینه ولی خاک اونجا پر حکایته حکایت داره ز تخریب قبور به دست یه عده پست نا نجیب زورشون به قبرای بقیع رسید بمیرم برا امامای غریب مدتی که ساکن بقیع بودم نیمه شب ناله ای رو میشنیدم مثل اون شیون هیچ جای دیگه خدا میدونه که هرگز ندیدم ناله های مردی دل شکسته بود که روی خاکا قدم میزد مدام دنبال یه قبر بی نشون میگشت هی میگفت مادرمو خیلی میخوام پرسیدم ازش که کی هست و چرا این همه پریشون و بی قراره دنبال کی هست و از کجا میاد سرشو چرا رو خاکا میذاره گفت به من که من امام شیعه هام مهدی اسمم و اهل سامرام غایبم از نظر و یه عده ای میخونند عجل فرج همش برام اینجا دنبال مزار مادرم قبر مخفیشو تا پیدا نکنم برای آدمای اهل زمین روی زیبامو هویدا نکنم پس پاشید آی عاشقا دعا کنید بیاد آقامون با نقشه ای تو دست بگه این طرح حرم رو بگیرید بسازید از روی اون هر چی که هست ایوونش شبیه ایوون نجف گنبدش شبیه باشه به کربلا حوض کوثر بسازید توی حیاط سقاخونه مثل اسماعیل طلا بسازید کفشداری و صحن و سرا بسازید رواق برا یا علی دفتر تولیتی به پا کنید مسئول اون بشه عباس علی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آتیش بجون من زده،ای پسرم داغ غمت ‍ 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 آتیش بجون من زده،ای پسرم داغ غمت ببین گرفته ام به بر،زانوی غم زماتمت جای توخیلی خالیه،این روزا توی خونه مون دردغم توافتاده،ای نازنین به جونمون چسان باراین مصیبت برشانه گیرم دیگه دارم از فراق رویت می میرم دلم شد تنگت عزیز جانم کجایی چگونه طاقت بیارم از این جدایی            پسرجان یا(اسم متوفی) دارم میمیرم ازغمت،بگو چیکارکنم پسر ببین چگونه داغ تو،زده به سینه ام شرر من آرزو بدل شدم،ندیده ام شادی تو آخر نشدکه ببینم، اون روز دامادی تو دریغا شام خوشی تـو بی سحر بود نصیب من درد و داغ روی پسر بود دریغاکه عاقبت جسم تو کفن شد فـراق روی تـو قـاتل جـون من شد              پسرجان یا(اسم متوفی) 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازآسمان عشقم دردادگرقمر رفت ‍ .. 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊 ازآسمان عشقم دردا دگـر قمر رفت دیگر زخانه ی ما آن مهربان پدر رفت درداکه دیده بسته،آن ناخدای خسته کشتیِ آرزوهام دیگـر بـه گِل نشسته آمـال و آرزویم      غرور و آبرویم دیگر کجاپدرجان   گل رُخت ببویم ای دادازاین جدایی فریادازاین جدایی درداکه بعدازاین تا،دل گشته بیقرارت بـایدبرای دیدار، آیم سـر مزارت داغ توای پدرجان، بشکسته پروبالم حقـت ادا نکـردم، بنما دگـر حـلالم ای قدخمیده بابا  محنت کشیده بابا آسایشی بـه دنیا   هـرگز نـدیده بابا ای داداز این جدایی فریاد از این جدایی 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتی زدستم دلنوازم،جان مادر ‍ 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 رفتی ز دستم دلنوازم ، جان مادر ازداغ هجرت می گدازم، جان مادر دیگر شدم تنهای تنها ، ای دریغا بی روی ماه توچه سازم، جان مادر درد فراقت مادر من آتشم زد(۲) هجران تو شدباورمن آتشم زد(۲) درسینه دارم داغ هجران، جان مادر کرده اسیرم درد فقدان، جان مادر بی تو سرم بر زانوی غم، می گذارم بی مادری رانیست درمان،جان مادر بی مادری بی همزبانی،آتشم زد(2) رفته زدستم مهربانی،آتشم زد(2) 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای ماه آسمون من مادرمهربون م ‍ 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 ای ماه آسمون من،مادر مهربون من تاکه تورفتی ازبرم،به لب رسیده جون من تابه ابد توخونه مون جای توخالی میمونه قناریِ خوشبختی مون،دیگه غزل نمیخونه خدا حافظ مـادرم ای یـار صمیمی تو که رفتی برسرم شدخاک یتیمی دریغ وافسوس تامادر ازخونه میره دیگه خونه بی صفامیشه دل میگیره               مادرجان بهار آرزوی من، با رفتنت خزان شده درد ندیدنت دیگه. بلای جانمان شده دلم گرفته مادرم،بگوچه سازم ازغمت آتیش زده بجان من،درد فراق وماتمت تورفتی مادرخونه خیلی سوت وکوره بدون تو زندگیمون بی شوق وشوره عجب رسمی داره دنیای بی وفـایی چه سازم دیگرازاین هجران وجدایی                      مادرجان 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
❣﷽❣ گریز ائمه بقیع 🌹روضه پنج تن 🔸بر احمد و محمود و محمد صلوات 🔸بر شافع رهروان عبد مؤید صلوات 🔸بر احمد و زهرا و علی و حسین 🔸بر پنج تن آل محمد صلوات 🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع 🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3 ⏪نبی در بسترو زهرا کنارش ⏪عزیز قلب او شد بی قرارش ⏪بگوید دخترم کمتر نوا کُن ⏪ برای رفتن بابا دعا کن ✅نمیدونم مدینه رفتی یانه گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه، دل بده با هم بریم مدینه، بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود، الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه، آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،..ناله میکرد... 🔆بابای خوب و مهربون 🔆 حرفامو از نگام بخون 🔆من التماست می کنم 🔆یه شب دیگه پیشم بمون کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد، ناله میزد، بابا بابا میگفت، امیرالمومنینم ایستاده، یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا، صدای ناله فاطمه بلند شد، فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا، وقتی بی‌بی  جلو آومد، صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا، 💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود، اومدن دسته‌های هیزم آوردند، در خانه زهرا شو آتش زدن، فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن، بین  در و دیوار  ناله زد، یا ابتا یا رسول الله بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا همون سینه ای که تو می بوسیدی، اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن، میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا، 💠 چه کردند با دختر پیغمبر، صدا زد زد علی جان  شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن، امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده ✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته ⬅️بدن زهرا رو غسل داد، بدن زهرا رو کفن کرد، یه مرتبه نگاه کرد بچه‌های فاطمه دارن پر و بال می‌زنند، مادر داری یا نه، اگه مادر نداری امروز ناله بزن، انیس یه دختر مادره، مونس یه دختر مادره، میگه تا گفتم بچه‌ها بیایید، یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد، دستای زهرا از کفن بیرون اومد، گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ، گاهی حسینو بغل میگیره، گاهی زینبین رو بغل میگیره، یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان، بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن، دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند، حق بچه یتیمه، ⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید 🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا.... آی جوون دارا.... آی مریض دارا .... آی حسینیا.... میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا... ☑️میخوام بگم این رسم تو  کربلا نبود، کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن، 🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع 🔸بی سرو سامان توأم یا حسین 🔹دست به دامان توأم یا حسین 🔸برسر نی زلف رها کرده ای 🔹با جگر شیعه چها کرده ای 🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین 🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین اما درروز تخریب قبور ائمه بقیع قرار داریم گریزی هم در این خصوص داشته باشیم بهره امواتمان باشه ⬅️ا. وقتی نامردا ریختن تو بقیع، بعضی از بزرگان و شیعیان مدینه گفتن به ما دستور دادن گفتن باید خودتون این قبور رو خراب کنید .. الله اکبر .. این بقیع چه روزایی رو به خودش دیده .. یه دونه‌شُ بگم و از همه التماسِ دعا .. اومدن محضرِ مولا عرضه داشتن علی جان چه نشستی! این نامردا با بیل و کلنگ رفتن تو بقیع!! میگن علی بدون اجازۀ ما بدنِ زهرا رو دفن کرده .. آقا میخوان بدنِ خانم رو نبش کنن .. (1) (الله اکبر .. رحمت خدا بر این ناله ها ..) یه وقت دیدن قهرمان خیبر بلند شد .. ذوالفقار رو برداشت، دستمالِ زرد رو به پیشانی بست .. با غضب واردِ بقیع شد .. اول از همه اون نانجیب رو بلند کرد به زمین زد .. نشست رو سینه‌ش فرمود امروز اگه نیشِ کلنگی به زمین بخوره خونِ همه‌تون رو میریزم .. اون یکی نامرد صدا زد فلانی بیا بریم! همه رفتن .. اینجا مولا شنید اینا میخوان بیان بدنِ زهرا رو از زیرِ خاک بیرون بیارن، فهمید میخواد به بدنِ فاطمه جسارت بشه علی طاقت نیاورد .. اما امان از اون ساعتی که زینب نگاه کرد، ده نفر اسب هاشون رو نعلِ تازه زدن .. انقدر بر بدنِ حسین .. اینجا گذشت اما یه جا دیگه زینب دید یه عده نیزه دار دارن میرن پشتِ خیمه .. گفتن دارید دنبالِ چی میگردید؟! .. گفتن یه سر از بنی هاشم کمه .. گفتن ما دیدیم حسین رفت پشتِ خیمه ها .. انقدر این نیزه ها رو به زمین زدن .. ای حسین .. ادامه دارد صفحه(1) ⬇️
صفحه(2( دو تا سرُ رو به نیزه بسته بود .. شاید یکی‌ش سرِ این شیرخواره بوده ..یکی دیگه شم بگم صدا ناله تون بلند بشه .. دیدن یه سری رو هر کاری میکنن رو نیزه نمی ایسته .. میدونید سرِ کی بود؟ سرِ علمدارِ کربلا .. آخه نامرد چنان با عمود آهن به سر زده بود .. صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله .. علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
حضرت.زینب (ص) فاطمه زهرا(س)وامام جواد(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س     ⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی.. امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،     ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم. اگه حسینم سفری داشته باشه،  همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.   ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون حسینم زندگی کنم،😭 لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه) یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) (چه شده خانم جان)😭 فرمود سه روزه حسینمو ندیدم.. ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،    ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین.. دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم..😭 هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، 🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب 🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب.. کدوم روضه رو بخونم نام بی‌بی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد ♦️(هر روضه رو میشه اینجا خوند ) 🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع) 🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....) 🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه) 🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...) 🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س) 🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین) 🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه      یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر این مجلس محفل فیض ببرند اما روضه مادر پهلو شکسته را برات بخونم و گریزی هم داشته باشیم به روضه امام جواد(ع)، اما بی بی فاطمه زهرا(س) فرمود علی جان شبانه غسلم بده کفنم کن شبانه بدنم را به خاک بسپار چه کرد امام علی به وصیت زهرا😭 امام علی بدن زهرا راشبانه غسل داد کفن نمود شبانه تشیع کرد فقط هفت نفربدن بی بی را تشیع کردند اما در دل شب دید صدای ناله ای به گوش می رسه به امام حسن میگه حسنم بابانگاه کن صدای گریه کیه بابا، امام حسن، گفت صدای خواهرم زینبه ، زینب چهار ساله ان دل شب مادرو بدرقه می کنه ای پشت سر مادرناله می زنه😭چه می گفت زینب عزیزان انشاالله هیچ دختری را داغ مادر نشان ندهد زینب میگه خدا مادرم را کجا می برند گمانم برای شفا می برند_ منو خونه داری منو سوگواری کجا می برند مرو مادرم اما میدونم روضه ام طولانی میشه اما کسانی هستند که درگوشه ای از این مجلس نشسته اند گرفتارند حاجت دارند مریض دارند به هرنیتی آمده انشاءالله حاجت روابشید از همين جا دلت را روانه ي آن حجره اي کن که امام جواد ميان حجره افتاده، از سوز زهر به خود مي پيچد، امّا کشنده تر از اين زهر، زهر بي وفائي همسرش بود، بميرم برات آقا محرمي نداشتي، چه کشيد جواد الائمه، آن ساعتي که ديد ام الفضل در حجره را بست کنيزانش را جمع کرد گفت: شادي کنيد تا کسي صداي ناله ي امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالاي بام مقابل آفتاب بيندازيد، امّا کبوترها مي آمدند بالهاشون را بهم مي دادند تا آفتاب به اين بدن نتابد، امّا عاشقان امام جواد، اين بدن ديگر برهنه نبود، اين بدن ديگر بي سر نبود، اين بدن پاره پاره نبود. رحمت خدا بر اين ناله ها، اي دلهاي آماده، بميرم براي عزيز فاطمه حسين، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه اين بدن کيه درد دل مي کني؟ فرمود: سکينه جان اين بدن بابايت حسين، همه صدا بزنيد حسين علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
نه گنبد، نه حرم، نه آستانی نه خادم تا از او پرسی نشانی زیارت نامه‌ی این چار قبر است عزا و اشک و آه و نوحه‌خوانی ✍ دل آیینه گریان بقیع است غم و اندوه، مهمان بقیع است مدینه! شمع روشن کن که هر شب شب شام غریبان بقیع است ✍ به‌مناسبت یا امام حسن... خانه‌ام‌ را می‌فروشم خرج صحنت‌ می‌کنم هرچه دارم نذرِ گنبد، نذرِ ایوانت حسن ✍ به‌مناسبت امروز که غم به دل، دوصد چندان است چشمان تمام شیعیان گریان است در بپرسید: چرا اولاد رسول قبرشان ویران است؟ ✍ ؛ ما شیعـه‌ی آل مـرتضـائیم هـمـه از خـاک بقـیـع و کـربـلائیم هـمـه یک عمـر اگر شور حسینی داریم مـدیـون امـام مجـتبـائیم هـمـه ✍ ؛ ای شمع! بسوز و آب کن ما را هم آسوده ز پیچ و تاب کن ما را هم از گریۀ ما بقیع آباد نشد ای اشک! بیا خراب کن ما را هم ✍ ؛ کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالم‌اند قبرشان قبله‌ست، حالا بی‌حرم یا با حرم ✍ ؛ غربت این روزهایش را نبین، مثل نجف در جوارش حوزه‌ی علمیه دائر می‌شود ✍ ؛ یا امام حسن... برایت خواب‌ها دیدیم، روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان‌تر ✍ چه شمع‌ها به بقیع از خجالت آب شدند چرا که دیدن قبر غریب، جان‌کاه است... ✍ با بی‌کسی و غربت و غم می‌سازيم با شيون و آهِ دم‌به‌دم می‌سازيم سوگند به آن چهار آقای غریب يک روز در این خاک، حرم می‌سازيم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت قاسم (ع) امام زمان(عج) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🔸الا ای صاحب قلبم کجایی 🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟ 🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟ 🔸نمی دانم کجای کربلایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن.. آی جوون دارای مجلس.. آی مریض دارا.. آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا.. مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه.. ⬅️وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت.. دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین.. صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن.. 10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه.. (حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره) با چه سختی اذن میدان گرفت بماند.. 💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد.. لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه.. آخه این پسر امام حسنه.. خون امیرالمومنین تو رگاشه.. 🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد: این نوجوون رو می شناسم باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد.. عمر چه کنیم؟ گفت: مگه نمی بینید زره نداره.. مگه نمی بینید کلاه نداره.. پس چه کار کنیم؟ نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید.. بگم و ناله بزنی.. بدن قاسمو سنگ باران کردن.. آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن.. حواس قاسم رو پرت کردن.. نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد.. دیدن قاسم روی زمین افتاد.. زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم  بلند شد.. واعماه.. عمو به دادم برس.. عمو به فریادم برس.. 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه. ابی عبدالله دوید سمت میدان.. (چه جور اومد میدان ابی عبدالله)   می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن.. آخ...تنها بدنی که سر داشت  و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه.. یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه... ♦️ای یادگار روی قشنگ برادرم ♦️جان کندنت به روی زمین نیست باورم ♦️پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود ♦️پر‌پر مزن مثل کبوتر برابرم ♦️در استخوان خرد جناق تو دیده ام ♦️تصویر درب خانه و مسمار و مادرم ♦️یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور ♦️یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم ◀️(اوج)راوی کربلا میگه.. گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم.. همین که گرد و غبار فروکش کرد  آخ  اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند.. دلم برا قاسم نسوخت.. دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت.. آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد.. (عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم) آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا.. 🔹یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه.. آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب.. (خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند) نشست میان دو بدن.. گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم.. گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم.. حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو.. یا_حسین علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۱/۲۸
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت قاسم (ع) گریز روضه حضرت رقیه(س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن.. آی جوون دارای مجلس.. آی مریض دارا.. آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا.. مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه. ⬅️وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت.. دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین.. صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن.. 10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه.. (حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره) با چه سختی اذن میدان گرفت بماند.. 💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد.. لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه.. آخه این پسر امام حسنه.. خون امیرالمومنین تو رگاشه.. 🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد: این نوجوون رو می شناسم باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد.. عمر چه کنیم؟ گفت: مگه نمی بینید زره نداره.. مگه نمی بینید کلاه نداره.. پس چه کار کنیم؟ نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید.. بگم و ناله بزنی.. بدن قاسمو سنگ باران کردن.. آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن.. حواس قاسم رو پرت کردن.. نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد.. دیدن قاسم روی زمین افتاد.. زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم  بلند شد.. واعماه.. عمو به دادم برس.. عمو به فریادم برس.. 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه. ابی عبدالله دوید سمت میدان.. (چه جور اومد میدان ابی عبدالله)   می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن.. آخ...تنها بدنی که سر داشت  و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه.. یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه... ♦️ای یادگار روی قشنگ برادرم ♦️جان کندنت به روی زمین نیست باورم ♦️پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود ♦️پر‌پر مزن مثل کبوتر برابرم ♦️در استخوان خرد جناق تو دیده ام ♦️تصویر درب خانه و مسمار و مادرم ♦️یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور ♦️یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم ◀️(اوج)راوی کربلا میگه.. گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم.. همین که گرد و غبار فروکش کرد  آخ  اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند.. دلم برا قاسم نسوخت.. دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت.. آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد.. (عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم) یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت رقیه بریم خرابه شام حالا با ابی عبدالله کار داری. آقا رو امشب به نازدانه اش قسم بده. اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، اگه کربلا میخواهی. بگو حسین جان. تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم. امشب دیگه دست خالی ردمون نکن.. 🔸طواف شمع چون پروانه می کرد 🔸به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا.😭 چه بلایی سرت آوردن...بابا. 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم..😭. 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده.. اما میخام بگم. بابای خوبم...😭 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن. اما به منم تازیانه زدن 🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭 بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا حسین آرام جانم..حسین روح وروانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۱/۲۸
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت قاسم (ع) امام زمان(عج) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🔸الا ای صاحب قلبم کجایی 🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟ 🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟ 🔸نمی دانم کجای کربلایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن.. آی جوون دارای مجلس.. آی مریض دارا.. آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا.. مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه.. ⬅️وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت.. دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین.. صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن.. 10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه.. (حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره) با چه سختی اذن میدان گرفت بماند.. 💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد.. لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه.. آخه این پسر امام حسنه.. خون امیرالمومنین تو رگاشه.. 🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد: این نوجوون رو می شناسم باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد.. عمر چه کنیم؟ گفت: مگه نمی بینید زره نداره.. مگه نمی بینید کلاه نداره.. پس چه کار کنیم؟ نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید.. بگم و ناله بزنی.. بدن قاسمو سنگ باران کردن.. آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن.. حواس قاسم رو پرت کردن.. نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد.. دیدن قاسم روی زمین افتاد.. زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم  بلند شد.. واعماه.. عمو به دادم برس.. عمو به فریادم برس.. 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه. ابی عبدالله دوید سمت میدان.. (چه جور اومد میدان ابی عبدالله)   می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن.. آخ...تنها بدنی که سر داشت  و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه.. یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه... ♦️ای یادگار روی قشنگ برادرم ♦️جان کندنت به روی زمین نیست باورم ♦️پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود ♦️پر‌پر مزن مثل کبوتر برابرم ♦️در استخوان خرد جناق تو دیده ام ♦️تصویر درب خانه و مسمار و مادرم ♦️یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور ♦️یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم ◀️(اوج)راوی کربلا میگه.. گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم.. همین که گرد و غبار فروکش کرد  آخ  اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند.. دلم برا قاسم نسوخت.. دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت.. آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد.. (عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم) آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا.. 🔹یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه.. آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب.. (خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند) نشست میان دو بدن.. گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم.. گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم.. حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو.. یا_حسین علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۱/۲۸
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبله ی افلاک دارن طوافت میکنن یه عده ناپاک نیزه به پهلوت میزنن بیفتی رو خاک قبله ی افلاک روی تنت رنگی بجز شفق نداری انقدر که رفته خون ازت رمق نداری این همه جا ببین چقدر شدم بد اقبال چرا باید میفتادی میون گودال **** آیه ی تطهیر خواهرت برات بمیره که شدی زمینگیر آیه ی تطهیر با سنگ دارن میزنن به حکم تکفیر اینجوری که به هر طرف شدی تو خیره معلومه که چشات داره سیاهی میره هرکی یه ضربه میزنه روی تن تو همه میخوان فیض ببرن از کشتن تو **** مأموره نیزه کوتاه نمیاد انگاری مجبوره نیزه دارن تو رو کم میکنن به زور نیزه مأموره نیزه رگات با هر ضربه که شد درگیر خنجر صدای یا اُماه اومد از زیر خنجر یه صحنه ای دیدم دیگه افتادم از پا سرت رو انداخت داخل توبره ی اسبا فروردین سال 1403 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉 | مدینه شهر دردی، چه بی‌بهار و سردی 🎙 با نوای 🏴 به مناسبت سالروز . از این زمونه سیرم ای مدینه دلگیرم غم تو کرده پیرم واای ، واای مدینه شهرِ دردی چه بی‌بهار و سردی داغمو تازه کردی واای ، واای راهی‌ام پیش مادرِ شهیده مثل قامتش قامتم خمیده خاک راهشو می‌کشم به دیده 🌿وای،ای‌ واای به قلب تو آذر زد همین که با پا دَر زد تو سینه دل پرپر زد واای ، واای رمق نبود تو زانوت درد می‌پیچید به پهلوت پریده شد رنگ روت واای ، واای یاد فاطمه قلبتو شکستن مثل مرتضی دستاتو که بستن اهل خونه گریون به پات نشستن 🌿وای،ای‌ واای ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️بند اول گریه میکنه مَشَهد پای بقیع امون از گرد و غبارای بقیع میگیره دله تموم زائراش برای غربت جای جای بقیع ندارن ائمه حتی یه رواق شبای تاریک و بی شمع و چراغ ظلمت محضه مزارای بقیع روزا میسوزن زیر آفتاب داغ اونجا انگار آسمون تب داره رو دلا غم روی غم میذاره زائره بقیع با قلبه پرخون جای اشک از دیده خون میباره ☑️بند دوم زائره خسته همه ش دلواپسه زمین بقیع شبیه قفسه کی میشه اینجا حرم بنا بشه وقتی اقای ما از راه برسه میاد و میسازه توو بقیع حرم یه حرم برای شاه باکرم عقده ی دل وا میشه پیدا میشه مزار مخفی زهرا مادرم توو بقیع چن تا حرم میسازیم با ضریح و صحن و ایوون طلا چن تا گلدسته و سقا خونه گنبداش شبیه گنبد رضا «ع» ☑️بند سوم بمیرم برای غربتت حسن«ع» سینه ای داری پر از درد و محن حتی توی خونه تم غریب بودی ای غریب تر از حسین بی کفن دیدی از طفولیت ظلم و جفا ازدحام چل تا مرد بی حیا پیش روت مادرت و عدو میزد توو کوچه باضرب سیلی بی هوا روضه خون شدی برای مادر توو کوچه شدی عصای مادر وقتی مادر رو خاکا افتاد صد دفه جون دادی جای مادر بله ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امشب دل زهرا گریان بقیع است گریان قبور ویران بقیع است ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا اینجا دل حیدر و زهرا شکسته اینجا غم عالمی به دل نشسته ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا اینجا بقیع و صحن و سر ندارد مهدی بروی خاکش سرمی گذارد ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا قبر گل های زهرا زائر ندارد از کینه ی دشمنان حائر ندارد ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا مدینه اینجااشک زهرارادیده اینجا صدای آه مولاشنیده ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا خاک اینجاباغم وغصه عجین است شاهدناله های ام البنین است ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا شاعر: محمد خرمفر ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 خاک عزا شد به سرم واویلا داره میسوزه جگرم واویلا نه گنبد و نه زائری داره بقیع شکسته حرمت حرم واویلا جگر فاطمه رو کباب کردن حرم بچه هاشو خراب کردن ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا خاک عزا شد به سرم واویلا داره میسوزه جگرم واویلا هر کی میره مدینه میگه با اشک کجاست قبر مادرم واویلا بمیرم برای غربتت مادر نشونی نداره تربتت مادر ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا خاک عزا شد به سرم واویلا داره میسوزه جگرم واویلا هنوز میاد از پشت در فریاد یه مادری با قد خم واویلا یا فضة خذیني افتادم محسنُ کشتن برس به فریادم ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا خاک عزا شد به سرم واویلا داره میسوزه جگرم واویلا ام البنین با گریه می گفت تو بقیع من مادر بی پسرم واویلا باغبانم من و کو گل یاسم با عمود زدن به فرق عباسم ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا خاک عزا شد به سرم واویلا داره میسوزه جگرم واویلا با پای دل سفر کن امشب از بقیع تا کربلا قدم قدم واویلا کربلا آقامونو غریب کشتن بی کس و بی یار و بی حبیب کشتن از عطش آسمونا رو دود می دید بمیرم مادرش اونجا بود می دید خنجر و رو حنجرش کشید نامرد پیش فاطمه سر و برید نامرد ▪️واویلا واویلا واویلا واویلا شاعر: علی سلطانی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ عشق بی نام ونشانم کرده است عاشــق باغ جنــــانم کـرده است میـــزبان آفـــــریــنش از کــــرم در مدینـــه میهـــمانم کرده است تشنه ی سر چـشمه ی کوثر شدم میهـمان شهـــر پیغــــمبــر شــدم ای مـدیـــنه ای بهـــشــت آرزو ای که جنـت از تو دارد رنگ و بو تا که با تو گـویم از زهـــرا سخن کرده ام ازاشک چشم خود وضو جــان به قــربان حـــریـم پاک تو بوی زهـــرا می رســد از خاک تو ای مدیــنه گـر که از پا مـانده ام با ارادت اشک غــم افشــانده ام در کــــنــار تــربـت پاک بقیــــع من زیارت نامه ی غم خوانده ام اشـک می ریـزم بـه دامان بقیـــع گــــریـه دارم بــر امامان بقیـــع ای مدینــه چـــار قبـــر این زمین هست رشـــک باغ فـردوس برین خفــــته ایــن جا باقر علم رسول در کـنــار صـــــادق اهل یقـــین گـریه کــن با ناله های آتشــــین در کـــنار قبـــــر زیــــن العابـدین ای بقــــیع غــم نصیـــب فاطمه ای پُــر از امـن یـجیـــب فاطــمه بر مشــــام شیعــه آید تا به حشر بوی غـــربت از غــــریب فاطـــمه ای مدیـــنه ای حـــریم اهل بــیت خفته در خـــاکت کـریم اهل بیت ای حـــریــمت قـــبله گاه مـومنین ای بهـشــــت جـــاودان در زمــین در حـــــریم تـو زیارت می کــــنم تُــربـت اُمّ البنــــین بــی بنـــــین یاد داری آن هــــمه احـــــساس را گـــــریــه های مـــــادر عبـــاس را ای مدیـــنه ســــرور ســـــادات کو نور چشــــمان تـــر ســــــادات کو لب گشا و بـر بنــــی الزهـــــرا بگو ای مــدیـــنه مـــــادر ســـادات کو جـــان ما آتـــش گرفت از غُـربتش بوی زهـــرا می رســـد کو تربتش؟ ای مدینه یاس و نیلوفـــر چـه شد هیجده ســــاله گل حیــدر چه شد آن گل یاســــی که پیــش باغـــبان کرد گلچـــین ســتم ،پرپر چــه شد آه قـلب شـــیعیان صــد چــاک شد در کجـــا یاس علـی در خـــاک شد ای مدینـــه شعـله بـر دل ها زدند تا شـــرر بـــر خـــانه ی زهرا زدند در کــــنـار قـــــبر پیغــمبـر چــــرا دختــــر مظلومـــــه ی او را زدند آســمان را پـــرده ی نیـلـــی زدند تا به زهـــرای علـی سـیلــــی زدند ای مـدیــنه ای به هـستی نور عین ای زمــین و آســمان را زیب وزین از فضـــای کوچـــه هـای تو هنــوز عطــر زینـــب آیـد و بـوی حــسین عطـــر و بویــی آشــنا داری هــنوز رنـگ گـــــــلزار ولا داری هــنــوز در فضــایت آن همــه احسـاس بود کوچه هایـت غــرق عطـر یاس بود ای مـدینــه روشــــنـای چشـــم تو ازحســین و حضــرت عــباس بود وای از آن روزی که شد بی نورعین زینب آمد در مدیـــنه بـی حـسیــن گفت گـــر رو بــر وطــن آورده ام یـا رسـول الله سخـــن آورده ام یوسفت را گــرگ ها کشــتند و من از حــسـینـت پــیـرهــن آورده ام ای «وفایی»بس که زینب ناله کرد خــــاک را از اشــک بـاغ لاله کرد شعر:استاد سیدهاشم وفایی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا