eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
11.8هزار دنبال‌کننده
51 عکس
57 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
التماس دعا🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ولادت با سعادت عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری علیها السلام مبارک باد نام : زینب لقب : عقیله بنی هاشم کنیه : ام المصائب پدر : امام علی (ع) مادر : حضرت فاطمه (س) ولادت : ۵ جمادی الاول سال ۵ هجری در مدینه رحلت : ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری در شام ( دمشق ) طول عمر شریف : ۵۷ سال مکان حرم مطهر : دمشق همسر : عبدالله بن جعفر طیار ( پسر عموی حضرت زینب ) فرزندان : ۱- عون ۲- محمد ۳- علی ۴- عباس ۵- ام کلثوم عون و محمد در حادثه کربلا به شهادت رسیدند. خلاصه زندگی : حضرت زینب (س) سال پنجم هجری در خانه امیرالمومنین (ع) در مدینه ولادت یافتند و پیامبر اکرم (ص) اذان و اقامه گفتند و این مولود مبارک را « زینب » نامیدند سال ۱۷ هجری با پسر عموی خود عبدالله فرزند جعفر طیار ازدواج نمودند و علاوه بر اداره خانواده ، در مدینه نقل حدیث می فرمود و بانوان شهر را از علوم اهل بیت (ع) بهره مند می نمود هنگامیکه امیرالمومنین (ع) در سال ۳۶ هجری مرکز خلافت را از مدینه به کوفه منتقل کردند ، حضرت زینب (س) نیز بهمراه خانواده به کوفه سفر کردند و در آنجا اقامت نمودند و زنان کوفه از جلسات تفسیر قرآن آن حضرت ، بهره مند می شدند پس از شهادت امیرالمومنین (ع) ، از کوفه به مدینه بازگشتند و دوران امامت امام مجتبی (ع) و امام حسین (ع) ، یاور و پشتیبان امام زمان خود بودند ماه رجب سال ۶۰ هجری ، بهمراه امام حسین (ع) از مدینه بمکه و سپس از مکه بسوی عراق حرکت نمودند و پس از شهادت امام حسین (ع) در کربلا ، در سفر اسارت از کربلا به کوفه و سپس به شام رفته و با سخنرانی های کوبنده خویش در کوفه و شام ، بنی امیه را رسوا نمود پس از بازگشت از سفر اسارت ، بعد از مدتی بدلیل قحطی در مدینه ، بهمراه همسر خود عبدالله بن جعفر ، به شام سفر نمودند و سال ۶۲ هجری در شام رحلت فرمود. 🏵🌲🏵🌳🏵☘🏵🍀🏵
۱۴۰۰ ❣﷽❣ 🌺 دوبیتی_حضرت_زینب سلام الله علیها🌺 🌸 صلوات_حضرت_زینب سلام الله علیها🌸 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 ⬅️⬅️رباعے دو بیت یا چهار مصراع هم وزن ڪه مصراع اول و دوم وچهارم آن با قافیه و بر وزن لاحول ولا قوه الا بالله باشد اگر بر این وزن نباشد آنرا گویند: 🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋 بر ساغر ڪوثر امامت صلوات بربنت‌علے روح‌عبادت‌صلوات بر مقدم نورانے زینب ڪه بود سررشته‌ایثار و شهامت صلوات () 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر جلوه ے صبر و استقامت صلوات بر مظهر والاے امامت صلوات بفرستد هر آن ڪس ڪه شفاعت طلبد از زینب ڪبرے (س) به قیامت ، صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر زینب و رافت ڪمالش صلوات بر ڪوه شڪوه این جلالش صلوات بر نایبه حضرت زهراے بتول بر قلب حسینے و وصالش صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر چهره ے تابنده ے زینب صلوات بر منطق ڪوبنده ے زینب صلوات در گریه به رخسار حسینش خندید.  بر گریه و بر خنده ے زینب صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر تربت پر نڪهت زینب صلوات بر شیر نهار و زاهدِ شب صلوات برمظهر صبر و حلم و جانبازے و عشق بر دُخت علے و زینتِ اَب صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 زینب ز قیام خود به دین داد حیات وز خطبه او یافته اسلام نجات بر شیر زن بیشه توحید درود بر فخر زنان زینب ڪبرے صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 ذڪر لب ماسواست امشب صلوات پیچیده در آفاق، مرتّب صلوات امشب به جهان `تبسّمِ صبر” آمد ناز قدم حضرت زینب صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 برگلبن بوستان طاها صلوات بر نور دل حضرت زهرا صلوات در روز ولادت گل باغ علے بفرست تو بر زینب ڪبرا صلوات (حاج رضا یعقوبیان) 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر نور دل و دیده زهرا صلوات بر دخت گرانمایه مولے صلوات بر مظهر صبر و حلم و ایمان و شرف بر یاورِ دین زینبِ ڪبرے صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 از عالم بالا بفرستند برات رنگ دگرے به خود گرفته است حیات خواهے ڪه از این خوان نشوے بے بهره بفرست مدام بر محمد (ص) صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 دنیاست ڪنون غرقِ سرور و نعمات از خاک رسد زمزمه ها و نغمات از یمن قدوم زینب (س) آید اینڪ از عرش خدا صوت سلام و صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 عشق است چنین در تو تجلے صفات اے رهبر و سر سلسله ے اهل نجات اے شیرزن و یڪه پرستار حسین (ع) یا زینب ڪبرے (س) به تو از ما صلوات 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 داده ست گلے خداے سرمد به علی ڪز هر طرفش تهنیت آمد به علی در عرش عظیم زینبش خوانده و گفت یزدان به محمد و محمد به علی 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 بر اهل ولا عید موئد آمد زینت ده انقلاب احمد آمد زینب ڪه ز خطبه اش شده دین احیا از فاطمه دختر محمد آمد (نادعلے ڪربلایی) 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 زینب ڪه عزیز حے سرمد باشد نورسته گل گلشن احمد باشد شد ماه جمادے زطفیلش روشن زین ماه ڪه دختر محمد باشد (طالع) 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 امشب از عرش برین صوت تمنا آمده خیل اے از حور و ملک باصد تقلا آمده بوے سیبُ شهد یاسً شوراعلاء آمده چون ڪه دُخت حضرت زهرا به دنیا آمده 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 آمده روے زمین یک عالمه زینت مولا علے و فاطمه آمده مشڪل گشاے عالمین دخت. زهرا همدم و یار حسین 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 ڪیست جز زینب صفاے عالمین ڪیست جز زینب طرفدار حسین میست جز زینب علے را نور عین ڪیست زینب صاحب قلب حسین 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 امشب ملک از زینب ڪبرے گوید از نور دل و دیده طاها گوید تبریک به هم ولادت زینب را زهرا به علے علے به زهرا گوید 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 امید به قلب ما همه آورده خود عالمه است و عالمه آورده آیینه گرفته است زهرا در دست یا باز خدیجه فاطمه آورده 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 با گریه ببست فاطمه قنداقش بوسید علے به زمزمه قنداقش گه احمد و گه فاطمه و گاه علی چرخید به دستان همه قنداقش 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 او آمد و خلق زیر دِینش مے رفت ڪم ڪم به حضور نور عینش مے رفت لبخند به صورت برادر مے زد وقتے ڪه در آغوش حسینش مے رفت 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 زبیت مرتضے شاه ولایت اخترے سر زد ڪه از نور رخش ارض و سما را زیبُ و زیور زد بود میلاد زینب آنڪه اندر روز میلادش در آغوش حسینش خنده بر روے برادر زد 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 جدید ۱۴۰۰
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 ✖️ رفیقم، همکارم، هم‌کلاسی‌ام ... امروز یه چیزی گفت؛ داغونم کرد! ✖️ مادرشوهرم، خواهرشوهرم، جاری‌ام ... بلایی سرم آوردن، که فقــط منتظرم خدا سَر خودشون بیاره ! ✖️ باجناقم، مردِ گُنده، فکر کرده، می‌تونه منو تحقیر کنه، دارَم بَـــراش ! 📛 خطـــــر ! شما وارد مسیر انحرافی شده‌اید! سقوط نزدیک است ❗️ ※ ویژه ولادت حضرت سلام‌الله‌علیها 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
.شعر روضه حضرت زهرا (س) ناراحتی انگار ز دستم ، نه حسن ؟ پنداشتی از تو هم گسستم ، نه حسن ؟ هر کس که نداند تو که بهتر دانی در خانه چرا نقاب بستم ، نه حسن ؟ زانروز که از کوچه بلندم کردی کم کم دگر از پای نشستم ، نه حسن ؟ با پنج چروکی که به رویم پیداست پیش از پدرت علی شکستم ، نه حسن ؟ ترسم شود افشا خبر کوچه تنگ با تنگی چشم تار و خستم ، نه حسن ؟ امروز چه ساکتی حسن جان ، چه شده؟ مادر بخدا حسین ... هستم ... نه حسن ؟ شاعر؟؟ 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
آقا اجازه هست از مادر بگویم از مادرت از لشگر حیدر بگویم از کوچه ای تنگ و دل سنگ مغیره از دختری با چشم های تر بگویم آقا زبانم لال دستی رفت بالا خون می چکد از گوش اگر بهتر بگویم آقا نمی آیی؟ ببین در شعله ور شد از آتش و موی سر و معجر بگویم آقا زبانم سوخت، مادر سوخت آقا می خواستم در پشت در مادر بگویم از ازدحام و چل نفر نامرد و مادر از سینه ی زهرا و میخ در بگویم احمد شاکری 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
ان شاءالله جانِ ما عاشقان گردد،فدای حضرت زهرا همیشه نوحه خوان باشیم،برای حضرت زهرا مادرِ قد خمیده یا زهرا مظلومهٔ شهیده یا زهرا یا فاطمه یا زهرا یا زهرا... ان شاءالله از لطف حضرت زهرا،باشیم ما یارِ مظلومین مثل او هر کجا باشیم،گره گشای محرومین آن بر نبی نورِ هر دو دیده پیراهنِ عروسی بخشیده یا فاطمه یا زهرا یا زهرا... ان شاءالله در راه حضرت زهرا،همه ثابت قدم باشیم در نبردِ حق و باطل،مدافع حرم باشیم باشد در مبارزه با اعدا سربندِ رزمنده ها یا زهرا یا فاطمه یا زهرا یا زهرا... ان شاءالله دعای حضرت زهرا،شامل حال ما گردد مقصدِ ما به یا زینب،حرمِ کربلا گردد گوییم ای شهریارِ عالَمین غریبِ کرببلا یا حسین یا ثارَالله یا حسین یا حسین... شاعر: 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
دوبیتی های ایام فاطمیه خیلی جانسوز حریم امن زهرا را شکستند ز شاخه یاس مولا را شکستند خدا داند که با این ظلم عظمی دل پیغمبر ما را شکستند صبر به سر داری اگر سر بند زهرا به دل خون کرده‌ای دلبند زهرا در این ایام باشد این دعایم خدا صبرت دهد فرزند زهرا بی‌کفن زمان بغض و غسل و پیرهن بود چرا غ اشک نور انجمن بود طلب می‌کرد حیدر آن کفن را کفن در دست طفل بی‌کفن بود جرأت جهاد کوچه جنگی تن به تن داشت چهل مرد و علی یک شیر زن داشت اگر دستان حیدر باز می‌شد مگر کس قدرت زهرا زدن داشت گلبرگ دردت به دلم آتش افروخته مادر قلبم چو درِ خانه‌ی تو سوخته مادر گویند صدایم زده‌ای، غمزده وقتی گلبرگ تنت میخ به در دوخته مادر هیزم دوای مردمان خسته، هیزم كلیدِ خانه‌های بسته، هیزم چگونه، تسلیت دادند او را به جای دسته گل با دسته هیزم؟ دفتر اسرار فاطمه کیست؟ مددکار علی رازدار علی و یار علی تا عدو در به لگد باز نمود بسته شد دفتر اسرار علی گل یاس گل از ساقه پژمرده گل یاس گل ضربِ لگد خورده گل یاس گلی که دشمنی خاری ز کینه به گلبرگش فرو برده گل یاس زخم شرار زخم سوزد پیکرم را گرفته درد، پهلو تا سرم را نه دستم قوتی دارند نه پایم که بر زانو نشانم دخترم را تنهایی به دریای دلم غوغاست مادر دو چشمانم ز خون دریاست مادر همه گویند یار مهدی هستند ولی فرزند تو تنهاست مادر مزار دلم از این زمانه سرخ و داغ است سرم فکر خزان یاس و باغ است همه غمها به یک سو، ای مدینه چرا مادر مزارش بی‌چراغ است؟ عجل وفاتی الا مادر که ممنوع از حیاتی به حال کودکان کل التفاتی بیا امشب دعایی تازه سر کن مگو دیگر خدا عجل وفاتی یاس و لاله به طوفان وجودم موج ناله من و تاریکی و آب و پیاله عجین با خون شده هر برگ جسمت تو را من یاس گویم یا که لاله؟ گریه زهرا برای تاب و تبم گریه کرده است با اشک‌های نیمه شبم گریه کرده است تنها نه بر غریبی من بلکه دم به دم بهر حسین تشنه لبم گریه کرده است سؤال چرا با غصه‌ها خو می‌گرفتی؟ چرا پیش علی رو می‌گرفتی؟ زمان غسل تو فهمیدم ای گل چرا دستی به پهلو می‌گرفتی؟ خنده الا زهرا مرا شرمنده کردی تو جان دادی علی را زنده کردی نگفتی ماجرای دردِ خود را ز تو پرسیدم امّا خنده کردی الماس الا زهرا چه با احساس بودی به باغ عشق حیدر یاس بودی به قول کودکان داغدارت به قاب خانه‌ام الماس بودی بهار ای بهارم مرا خزان كردی همچو خود قامتم كمان كردی هر چه با این دلِ علی كردی با دلِ كودكان همان كردی صدف تا نگاه از بَرِ رخت چیدم مرگ خود را به چشمِ خود دیدم در صدف درِّ خود نهان كردم تا كفن بر تن تو پیچیدم مدینه مدینه دم فرو بستی، نشستی زمانی كه ز حیدر دست بستی تو كه سیلی زدی، آتش كشیدی چرا پهلوی زهرایم شكستی؟ صبور صبورِ  بی ‌قرارم بود زهرا به فصل غصّه یارم بود زهرا ز خانه،  بین كوچه تا به مسجد همه لحظه كنارم بود زهرا امید مرو جانا كه حیدر بی تو تنهاست همیشه سینه‌اش دریای غم‌هاست خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟ كه امید علی بر دستِ زهراست شاعر؟؟؟؟ 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها ای عرش حق را قائمه ای بر لب ما زمزمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ای نور حق را منجلی ای کعبه ی عشق علی قربانی راه ولی ای کعبه ی عشق علی یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ای عرش حق را قائمه... ارض و سما خاک درت شاهان غلام قنبرت حور و ملک در محضرت شاهان غلام قنبرت یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ای عرش حق را قائمه... گشتی فدا در راه دین جانِ امیرالمؤمنین حق الیقین، حبل المتین جانِ امیرالمؤمنین یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ای عرش حق را قائمه... ای بنده ی خالق نهاد آیینه ی صبر و جهاد توحیدی و عدل و معاد آیینه ی صبر و جهاد یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ای عرش حق را قائمه... بانوی مُلک عالَمین الگوی ایثار حسین ای بر نبی نور دو عین الگوی ایثار حسین یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ای عرش حق را قائمه... ۱۴۰۰ 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
واحد سنگین - روضه ای فاطمیه شاعر : حسین بابانیا قرآن بخون ای همسرم   (با دیده‌ی تر)۳ قرآن بخون برای من    (از نور و کوثر)۳ هجده بهار زندگیم    (فصل خزونه)۳ گریه نکن دیگه علی    (جون پیمبر)۳ اون باغ بی خزون که داشتی   (یادته حیدر)۳ دستای مهربون که داشتی   (یادته حیدر)۳ دیدم به روت همسایه ها که   (در وا نکردند)۳ کیسه‌ی پر زنون که داشتی   (یادته حیدر)۳ علی ببین همسایه ها - دیگه براشون گریه هام عذابه میگن دعاهات تو نماز - نمیذاره که بچمون بخوابه * وای وای   مظلوم عالم علی * صحابه‌ی نبی ولی   (دنیا پرستند)۳ تو شهر علم مصطفی   (درو شکستند)۳ باَی ذَنب قُتِلَت   (محسنو کشتند)۳ ای کاش میمردم علی (دستاتو بستند)۳ دیدم تموم ناشده حرفام   (دور و برم سوخت)۳ در گُر گرفته وُ سرانجام   (بال و پرم سوخت)۳ من بودم و غلاف شمشیر   (میون مردم)۳ تو بودی و قنفذ بدنام   (آخ جگرم سوخت)۳ کی دیده آخه لونه‌ی - پرستو آتیش بگیره بمیره بال و پرش بسوزه و - یواش یواش رو خاک آروم بگیره * وای وای مظلوم عالم علی * 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه حاج مجتبی رمضانی "صلی الله علیک یا فاطمةُ الزَّهرَاءُ یا بنتَ محمدٍ یا قرَّةَ عینِ الرَّسول یا سیدتنا و موْلاتنا إنا توَجهنا وَ استشفعنا وَ توَسلنا بکِ إلى اللَّه و قدَّمناک بین یدیْ حاجاتنا یا وَجیهةً عندَ اللَّه اشفعی لنا عندالله" آمدم‌ تا كه عزادار تو مادر باشم بين روضه ز مصيبات غمت تر باشم *باید بلند ترازمحرم گریه کنی، برای خانمی که کسی براش گریه نکرد، اگر کسی هم گریه کرد میومدن گلایه میکردن* آمدم‌ پشت در خانه ی تو منتظرم تا كه اذنم بدهی سائل اين در باشم *خوبه آدم اگه میخواد دستش و دراز کنه دَرِ این خونه دراز کنه، خوبه آدم اگه میخواد گردنش رو کج کنه اینجا کج کنه خوبه آدم اگه میخواد التماس کنه اینجا التماس کنه، آره گدایی اگه بلد باشیم این خونه خونه ای نیست جواب رَد بده، عروس و داماد سیده زنان عالم سوار بر مرکب شب ازدواج... عروس و داماد دارن میان خونه، یه زنِ سائلی اومد جلو به حضرت صدیقه گفت: به من کمک کنید، من نیازمندم... چی نیاز داری؟ من لباس مناسب ندارم، گفت :بیا دَرِ خونه بهت میدم، اومد دَرِخونه لباس عروسیش رو بهش داد، سائل رفت، شبِ بعد پیغمبر اومد دید فاطمه لباس قدیمیِ تنشه، دخترم چرا لباس نو عروسی تنت نیست؟ روز اول زندگیته... گفت: بابا شما درتفسیر آل عمران فرمودین: اگه میخوای انفاق کنید همون چیزی که دوست دارید انفاق کنید،منم این لباس رو دوست داشتم...* خادم و بانی مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکر باشم آبرويی كه نه حتی بخدا، رويی نيست با نگاه تو مگر آدم ديگر باشم *غیر از اینکه خودت عوضم کنی من عوض نمیشم، مادر برام دعا کن،مادر...* مگر اين نيست كه مصداق گل ياس تويی دوستدارم كه ازاين عطر معطّر باشم طی اين سال اگر روضه ای از تو خواندم خواستم فاطميّه فاطمه ای تر باشم *قربون اون گُلی که گلابش روگرفتن، برو بپرس از بزرگترات ببین چه جوری گلاب میگیرن... هیزم آوردن درخونه...* به دستای آتیش، دری گُر گرفته پایِ نحس شعله، به چادر گرفته علی مات و مبهوت، نگاهش به در بود در از جا شکست و هنوز شعله ور بود غرور علی، پهلوی فاطمه درِ خونه و بار شیشه شکست دل و حُرمت و قامت و هیبتِ یه مردی برای همیشه شکست نه بی رحمیِ میخ، نه آتیش و دود نه سنگینی در، به مویی که سوخت به خونِ رو دیوار میسوزه هنوز دل فضه از آرزویی که سوخت *برخلاف تصور خیلی ها، ما تو روضه ی هجوم، حرفی از بازو و پهلو نمیرنیم چرا؟ چون بی بی هم حرفی از بازو و پهلو نزد، تاچشماش رو باز کرد، صدا زد: فضه! علی روکجا بردن؟... گفتم: به جای بازو و پهلو بی بی دو تا درد دیگه داشت، اول غربت امامش، صدازد یافضه! ،فضه بچم رو کشتن... به دستی که بستن، به یاسی که پژمرد چقدر ذوالفقارِ علی خونِ دل خورد نه دستار زردی، نه همدم نه یاری غم و درد حیدر، عجب روزگاری به داغی که آتیش روی در گذاشت به آهی که مسمار روی در کشید به نثرِ روایتِ زنی پا به ماه جلوی چشمِ پربسته ای پرکشید پسر پیش چشمِ پدر شد شهید پرستار مادر شده دختری گل ازغنچه و شعله از میخ در خجالت کشید همسر ازهمسری *انشاءالله هیچ مردی خجالتِ زن و بچه نکشه... بین در و دیوار صدازد : "یافضةُ خُذینی"... میگه: فضه صدای ناله ی فاطمه رو نشنید، حدس میزنم چند تا دلیل داشته باشه، اول اینقدر ازدحام زیاد بود، اینقدر سر و صدازیاد بوده، خوب چهل نفرم باشن هر کدوم دادم زده باشن صدا به صدانمیرسه، اما احتمال دلیل دوم، زبانم لال، سیدا! ببخشید من رو... دلیل دوم دیگه بی بی نایی نداشت، آخه پهلو شکسته، دیگه نایی نداره... اما دلیل سوم بازم خاک به دهانم، شاید دلیل اینه که خانم عمداً داد نزد چون مشکلش زنونه بود، بیشترازاین نمیتونم بازکنم روضه رو... میگه: فضه صدارو نشنید، علی صدازد: فضه! خانم داره صدات میزنه... "و صاح امیر المومنین بفضه یا فضه مولاتک فاقبلی منها ما تقبله النسائ فقد جاءها المخاض" یعنی: فضه! خانم باهات کار داره... فضه! شاید بخاطر لگد درد زایمان گرفته!... پدرا! آی پدرا! آی پدرا! مردای باغیرتِ توخونه ها سوال ازمنه، جوابش با شما یه چیزی بگید شمارو به خدا شده تا به حال کسی خونتون رو بسوزونه شده خانوم خونت میونِ آتیش بمونه تا حالا شده کسی دَرِ خونت رو بشکونه توباشی توخونه به زور بیان تویِ خونه *دستات رو بیار بالا، ناله بزن: یا زهرا...🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•آمدم‌ تا كه عزادار تو مادر.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● امیرالمومنین (ع): «عَلَيكَ بِالآخِرَةِ تَأتِكَ الدُّنيا صاغِرَةً» «در كار آخرت باش تا دنيا ذليلانه به تو رو آورد» | غررالحكم، حديث ۶۰۸۰ | 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
به مناسبت ۶ جمادی الاولی سالروز شهادت جناب در ظاهرشان یار پیمبر بودند در باطن شان دشمن حیدر بودند آن غنچه ی ۶ ماهه نمی شد پر پر...!!! آنروز اگر «حمزه» و « جعفر» بودند شاعر: 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
به مناسبت ۶ جمادی الاولی سالروز شهادت جناب پرنده پر زد و پرواز کرد از چینه دیوار دل تنگم صدا می‌زد: مرا همزاد خود پندار خوشا مشتاق تو آغوش باز آسمان باشد خوشا پرواز، پروازی رها بر روی گندمزار که لطف دیگری دارد از آن بالا نظر کردن به پستی‌های این دهکوره ناچیز بی‌مقدار خدا در هر مکان حس می‌شود اما از آن بالا به ما نزدیک‌تر، نزدیک‌تر هم می‌شود انگار خدا پرواز بر بام بهشتش را عنایت کرد به مقطوع‌الیدین جنگ موته جعفر طیار همان ماهی که کسب فیض کرد از محضر خورشید که حتی شب به نورانیت او می‌کند اقرار سخاوت‌های آن دست کریمش نُقل هر محفل کرامت‌های او بوده است نَقل کوچه و بازار کسی در فکر تطمیعش نیفتاده است، نه هرگز که عبد مصطفی کی بوده عبد درهم و دینار؟ همه دارایی‌اش را پای این یک جمله می‌بخشد شده ره‌توشه عقبای او 《الجار ثم الدار》 اگر در راه حاجاتت هزاران پیچ و خم دیدی مسیر استجابت، با نمازش می‌شود هموار نماز جعفر طیار چون گنجینه نور است در گنجینه را وا کن از آن ذکر و دعا بردار تمام لحظه‌ها سمت خدا بار سفر بسته است چه فرقی می‌کند جزو مهاجر بود یا انصار؟ که هجرت کرده بود از خود، جهاد اکبر این بوده است تمام لحظه‌ها با نفس اماره است در پیکار 《فمن یرجو لقاء ربه》 در شان او بوده 《فمنهم من قضی نحبه》از او می‌گفت دیگر بار فیُشبه بالنبی خَلقه، فیُشبه بالنبی خُلقه نبی بوده است در صورت، نبی بوده است در رفتار قصیده بر ضریح چشم‌هایش می‌زند بوسه به استقبال آن دلداده می‌آید پیمبروار زمان رجعتش از وادی غربت مصادف شد به فتح قلعه خیبر، به دست قامع الکفار هلا برخیز حسان! طبع شعرت را شکوفا کن بخوان از پاکی طیّار و از بی‌باکی کرّار از آن سو کوه می‌آمد از این سو مرد دریا دل بلال! الله اکبر سر بده در لحظه دیدار ولی دلخونم از تحریف، از تحریف زیبایی ولی دلگیرم از تاریخ، از تاریخ پنهانکار معاذ ابن جبل عقد اخوت خوانده با جعفر؟! معاذ الله از این نسبت، از این گفتار استغفار تو تنها با علی بودی برادر، با علی تنها حریم 《خلوت دل نیست جای صحبت اغیار》* به جنگ موته رفتی و علی چشم انتظار تو... خبر آمد خبر چون شعله‌ای افتاد بر نیزار خبر خونین خبر سنگین خبر اشک و خبر تلخ است خبر آمد خبر در خاک و خون غلتیدن سردار که اوج روضه این شد با دهان روزه جان دادی خبر می‌گفت با جام شهادت کرده‌ای افطار دم رفتن همه دیدند پرچم بین دستت بود خبر می‌گفت از افتادن دستان پرچمدار دو بال سرخ از یاقوت داری جای دستانت فدای آن همه از خود گذشتن، آن همه ایثار پس از تو انکسار از چهره شیر خدا می‌ریخت پس از تو می‌شود هفت آسمان روی دلش آوار الهی اینچنین داغی نبیند هیچ کس هرگز الهی اینچنین داغی نگردد باز هم تکرار نباشی گرگ‌ها بی‌شک نقاب از چهره می‌گیرند پس از تو عرصه بر شیر خدا هم می‌شود دشوار اگر در ماجرای کوچه شمشیر علی بودی کجا دستان مولا بسته می‌گردید بالاجبار اگر بودی اگر که جای زهرا خطبه می‌خواندی میان شعرها دیگر نمی‌شد حرفی از مسمار نبودی، روزهای بعد تو تاریک شد تاریک حقیقت همچنان خورشید بود، انکار شد انکار علی آن روزها در غصه هجران تو می‌سوخت شهادت می‌دهد روز قیامت آن در و دیوار شاعر: 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
به مناسبت ۶ جمادی الاولی سالروز شهادت جناب شد مدینه غرق در شور و نوا واجعفراه شد امیرالمومنین صاحب عزا واجعفراه گه به حیدر گه به زهرا تسلیت گوید نبی که علمدار سپاهش شد فدا واجعفراه آسمانی ها همه با گریه اش گریان شدند بی برادر شد علی مرتضی واجعفراه تا به مسجد گفت پیغمبر که جعفر کشته شد ناله زد مولا که شد پشتم دوتا واجعفراه این خبر را کاش دیگر از پیمبر نشنود جعفر طیار شد دستش جدا واجعفراه کاش جعفر در مدینه بود تا بعد از نبی اینقدر تنها نمی شد مرتضی واجعفراه کاش جعفر بود تا دیگر نمی آمد به گوش ناله زهرا میان شعله ها واجعفراه کاش جعفر بود وا می کرد در آن ازدحام ریسمان از گردن شیر خدا واجعفراه کاش جعفر بود تا سیلی نمی خورد از کسی دخت پیغمبر میان کوچه ها واجعفراه بین مقتل هم صدا میزد غریب کربلا ای عمو ای کاش بودی کربلا واجعفراه دست و پا میزد حسین و خواهرش بر سرزنان ناله میزد از جگر واحمزتا واجعفراه شاعر: 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا... سینه زن ها دارن برات میخونن آماده ی تقدیم جونن پای مکتبت می مونن لشکر فاطمیونن کاش بشه جون ما فدا برا تو ای نور خدا مثل تموم شهدا بشیم ما اهل کربلا ای تموم زندگی نوکرا یا فاطمه مظهر دلدادگی نوکرا یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا... کعبه ی جود و لطفی و عنایت نامِت خورشید هدایت مهربونی بی نهایت ای فدایی ولایت براتِ ما دست شماس راه شما راه خداس آرزوی سینه زنا زیارت کرببلاس غصه دارِ نینوا یا فاطمه یا فاطمه مادر کرببلا یا فاطمه یا فاطمه ۱۴۰۰
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شور فاطمیه ... بازم رسیده ماه ماتم فاطمیه دلها شده لبریزه از غم فاطمیه سینه زنا ، گریه کنا پرچم بیارید با گریه واسه زخم دل مرهم بیارید ما که نبودیم اونروزا حالا روضه میگیریم واسه ی غم های زهرا این فاطمیه یک امتحانه رزق عزا دست خود صاحب الزمانه شبها برای یاری حیدر بیایید هر جوریه تو مجلس مادر بیایید مردم بوالله فاطمه خیلی جوون بود روزای آخر نیمه جون و قد کمون بود با چشمای تار زخمی مسمار شد بین دیوار و در و شعله گرفتار مادر زمین خورد کوثر زمین خورد دیدند میون کوچه ها حیدر زمین خورد در پشت پروانه بین شعله ها سوخت جان علی سوخت و دل عرش عزا سوخت یک مادری که پا به ماه و بی گناه بود افتاده زیر دست و پا و بی پناه بود در بین خونه با با تازیونه می زد مغیره ضربه هاشوحشیونه قنفذ رسید و نعره کشید و این قد غلاف زد که دیگه نفس بریدو... -سبک از امیرحسین الفت-
فتنه‌ها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه مادرت تنهاست برگرد ای عزیز فاطمه پشت در جمعند اصحاب سقیفه وای من شعله‌ها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه یک لگد بر در گرفته ثلثی از سادات را پشت در غوغاست برگرد ای عزیز فاطمه ناله‌ی حیدر بیا شد ناله‌ی فضه بیا اوج غم اینجاست برگرد ای عزیز فاطمه پشت در زهرا صدایت کرد مهدی‌جان بیا منتظر زهراست برگرد ای عزیز فاطمه مرتضی آمد عبا را روی بانویش کشید شرمسار آقاست برگرد ای عزیز فاطمه روی دیوار و در و مسمارِ بیت مرتضی رد خون پیداست برگرد ای عزیز فاطمه 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه 😭😭😭😭 اگر زِ قافله دوریم خوب می دانیم ولی به لطف تو هر سال جا نمی مانیم و باز هم به نگاه محبتت امسال کنار سفره ی این فاطمیه مهمانیم *کنار سفره ایی که امام زمان گریه می کنه... حجت خدا کنار این سفره است ... به منِ نالایق هم اجازه دادن بیام... به شما هم اجازه دادن... هر چه قدر از کنار این سفره بهره ببری، باز هم یه روزی حسرت می خوری.. ای کاش تو شبای فاطمیه برا مادر پهلو شکستۀ امام زمان بیشتر ناله می زدم ، بیشتر گریه می کردم...* هزار فاطمیه رفته و نیامده ای نگو که باز بدون تو روضه می خوانیم بیا که در گذرِ گرد باد این دنیا در انتظار شروع بهار و بارانیم قسم به ساحل چشمانِ ابریت عمریست به لطفِ بارش چشم شماست گریانیم و گر نه مثل بیابانِ خشک دلهامان فقیر روزیِ این سفره های بی نانیم از این که بار غمِ مادرِ تو را دنیا به دوش برد، ولی خَم نگشت حیرانیم به انتقامِ غمِ صورتِ کبود بیا که ما کنار شما پیروِ شهیدانیم روایتِ از امیرالمؤمنین، حضرت تو مسجد می نشست... بعد از این وقایا.... می فرمود: "اَوَ تَضرِبُ الزَهراء نَهرا " تو روز روشن جلو چشمم فاطمه رو زدند..."اَوَ تضرِبُ الزَهراء نَهرا وَ یَوخَذُ مِنّا حَقُّنا قَهرا وَ جَبرا..."به زور و جبر حق ما رو گرفتن... "وَ لا نَصیرا وَ لا مُجیرا" یه کی نبود کمکمون کنه... یه نفر نبود کمک کنه، همه همدست شده بودن... انگار می خواستن تو یه ثوابی شریک بشن... آمار بالاتر از چهل نفره ...هر کی میرسید یه ضربه ای میزد...آنقدر این مصیبت بزرگه حضرت می فرماید:"وَ لَیتَ اِبنُ ابیطالب ماتَ قبلَ یومِ ..."ای کاش علی قبل این روز می مُرد... نمی دیدم پشتِ در فاطمه ام زمین خورده... عمق روضه رو اگر بخوای بفهمی ، بین در و دیوار عمق روضه اینِ : در شکست یه عده اومدن تو خونه.. اما وقتی مولا داشت میرفت عباش رو در آورد ..رو فاطمه اش انداخت... من اشاره کردم اهل روضه بگیرن ...* صد نفر همسر من را وسط شهر زدند *فاطمه همون فاطمه ای است که وقتی مرد نابینا وارد خونه شد حجاب کرد ... پیغمبر فرمودند: زهراجان! او که نمی بینه، فرمود: من که او رو می بینم... حالا این فاطمه بین در و دیوارِ ...* فرم آتش به پر و بال کبوتر خورده چنگ ابلیس به آیینه ی کوثر خورده خبر از شانه ی سنگیِ هُبَل بی پروا ست به پر اطلسیِ یاس معطر خورده ماه در هاله ای از دود گرفتار شده تیر غم بر دل محبوبه ی داور خورده بی تعادل شده و کَنده شد از جا افتاد از سر غیظ لگد بسکه بر در این در خورده *فاطمه اومد پشت در ... پشت در بود در کنده شد... بعد نوشتن که چهل نفر وارد این خونه شدن...* چهل نفر رد شده باشند اگر از روی در دَر، چهل مرتبه بر صورت مادر خورده وآی مادر مادر مادر ..... هر کجا بیشترین زخم و ورم را برداشت بیشتر بوسه ی لبهای پیمبر خورده من بمیرم مُهر شلاق مغیره است که پای سند چشمِ از خون ترِ صدیقه ی اطهر خورده *این یک بیت رو هم فقط برا امام حسن می خونم...* با غلافش وسط معرکه قُنفذ لج کرد دید خیلی به غرور پسرش بَر خورده *یابن الحسن! دارم از این روزای مادرت میگم ... * نفسِ دیر به دیرش که می آمد انگار از بدِ حادثه زخمِ سَرِ خنجر خورده قفس سینه به گودال یکی شد با پا از چهل مرد ز بس ضربه به پیکر خورده پشت خونه هیزمِ آتیش میون دست مردمِ صدای ناله های مادرم میون این سر و صدا گُمِ پشت خونه ی امام چرا شده دوباره ازدهام؟ صدای التماس فاطمه است میگه چی شد سفارش بابام؟ چقدر نفس نفس می زد تا دیگه قامتش تا شد بمیرم آخرش در با لگد واشد بین شعله ها زدن عزیز حیدر رو چرا زدن اگه زدن یکی بگه چرا؟ جلوی چشم مرتضی زدن توی کوچه ها زدن چه وحشیانه بی هوا زدن گناهِ مادرم مگه چی بود؟ چهل نفر با هم چرا زدن؟ میون یک مُشت نامرد میگن که مادر افتاد به کی بِگم این غم رو مادرم با سَر افتاد وای مادرم بمیرم برات.... *بین در و دیوار هم پهلوش رو شکستند ... هم بچه اش کشته شده ... اما تا چشمش رو باز کرد... سراغ مولا رو گرفت، گفتند: بی بی جان! دارن تو کوچه می برنش ... همه ی دردایِ خودش یادش رفت دوید میون کوچه... نگاه کرد ، یه جا نوشتند: لباس های امیرالمؤمنین رو دور مولا پیچیده بودند می کشیدن... یه جا نوشتند: با بی ادبی توهین می کردند مولا رو می کشیدند... یه عده ایستاده بودند، مولا کمک می خواست همه نگاه می کردند.... انگار سالها گذشته از سفارش پیغمبر... فقط یه یهودی تو این شهر بلند شد ...تا این منظره رو دید گفت؛ "اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلا اَلله وَ اَنَّ مُحَمَّدا رسول‌ُالله" گفتن: تو توی زمان پیغمبر ایمان نیاوردی این همه گذشته چی شده ایمان آوُردی؟ گفت: آره اما امروز حقیقت دین رو دیدم..... من خودم با چشمایِ خودم دیدم این آقا دَرِ قلعه ی خیبر رو یه تنه کند و رو دست گرفت، سپاه
اسلام از رویِ این در رد شدند... اما امروز می بینم خودش راضی شده شما روباه صفت ها دستاش رو ببندید... بی بی نگاه کرد دید دارن علی رو می برن اومد کمربند مولا رو گرفت .... نه یه نفر ، نه دو نفر، هر کی رسید میزد تا این دست رو از دامن علی کوتاه کنه ... اینجا هم بی بی از هوش رفت ..چمش رو باز کرد، گفتن: مولا رو بردن مسجد... اومد دید نانجیب شمشیر رویِ سر علی گرفته ... فرمود: دورِ پسر عموم رو خالی کنید نا نجیب ها ... تو رو به ما چه کار ؟ تو کجا و علی کجا؟ شمشیر رو سر علی گرفتی؟ اگه شمشیر رو بر نداری الان کنار قبر بابام میرم .. دستار از روی سر برمی دارم .. موهام رو پریشون می کنم نفرینتون می کنم ... مولا سریع سلمان رو صدا زد، سلمان میگه امیرالمؤمنین فرمود: زود باش، فاطمه دست به دعا و نفرین برداره مدینه زیر و رو میشه ... آی قربون این علی برم چقدر مهربونِ، زیر شمشیر دشمنِ اما نمیخواد مردم آسيب ببینن ... فرمود: برو به فاطمه بگو دست نگه دار... سلمان میگه وقتی گفتم، بی بی فرمود: کنار برو سلمان مگه نمی بینی میخوان علی رو گردن بزنن؟ گفتم امر خود مولاست ... عرضه داشت اگه مولا میگه روی چشمم اما من جلو درِ مسجد می ایستم ، تا علی نیاد بر نمی گردم .. چه جور وقتی مولا اومد دست مولا رو گرفته بود ...هی می گفت: "نَفسی لَکَ الفِدا یا اباالحَسن ...."جونم فدات... اما می خوام بگم بی بی جان! یه شمشیر برهنه دیدی اینطور بی قرار شدی ... فرمودید : نفرین می کنم، الهی بمیرم برا اون ساعتی که دخترت اومد بالای گودال ...نگاه کرد "عِدَةٌ بِسّیوف..." یه عده شمشیر ، یه عده نیزه... "وَ عِدّةٌ بِالحِجاره ..." یه عده دارن با سنگ می زنن، صدا زد : "یَومٌ عَلَی صَدرِ المُصطفی وَ یَومٌ عَلی وَجهِ الثری..." حسین .....
. شعر زهرا سلام الله علیها ای بهشتِ قُربِ احمد، فاطمه! لیلةالقدر محمد، فاطمه! ای خدا مشتاقِ یارب یاربت ای سلام انبیا بر زینبت عالم خاکی، محیط غربتت آفرینش، گشته گم در تربتت کاروانِ دل، روان در کوی تو قبلۀ جان محمد، روی تو مشعل شب‌های احیای علی نقش لبخندت مسیحای علی خلق عالم، سائل و روزی‌خورت لیف خرما وصله‌های چادرت ای سه شب بی‌قوت و، از قوت تو سیر هم یتیم و هم فقیر و هم اسیر وحی، بی ایثار تو کامل نشد هل اتی، بی‌نان تو نازل نشد آن که خاک مقدمش جان همه... گفت: جان من، فدای فاطمه! ای که در تصویر انسان زیستی کیستی تو؟ کیستی تو؟ کیستی؟ فوق هر تعریف و هر تفسیر هم پاک‌تر از آیۀ تطهیر هم ای سجود آورده بر پای تو سر ای خدا هم از نمازت مفتخر مرتضی را محو صحبت کرده‌ای غرق در دریای حیرت کرده‌ای مدح تو کی با سخن کامل شود وحی باید بر قلم نازل شود آسمانی‌ها مسلمان تواند بندۀ مقداد و سلمان تواند آنچه هست و نیست فیض عام توست خوش‌ترین ذکر امامان، نام توست از نبی تا حضرت مهدی، همه ذکرشان یا فاطمه یا فاطمه ای گدا با کوه غم، خرسندِ تو حلِّ صد مشکل ز گردنبندِ تو ای مهار ناقه‌ات زلف عفاف پیرهن بخشیده در شام زفاف شمع جمع اهل محشر چهر توست مُهر هر پرونده مُهر مِهر توست جز تولای تو دست‌آویز نیست بی تو رستاخیز، رستاخیز نیست دستگیر خلق در محشر تویی منجی و بخشنده و داور تویی محشر از فیض تو گلباران شود عفو، مشتاق گنه‌کاران شود صحنۀ محشر همه پابست توست اختیار نار و جنت دست توست مِهر تو روز قیامت هستِ ماست ریشه‌های چادرت در دست ماست روز محشر کار ما با فاطمه‌ست نقش پیشانی ما یا فاطمه‌ست بی‌کسیم و جز تو ما را نیست کس روز وانفسا تو را داریم و بس از کرامت بر جبین ما همه ثبت کن «هذا محبُ الفاطمه»... شاعر: .
امشب که ناله از لبت.. قسمت_پایانی / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمدحسین پویانفر هرکی توي این عالم زمین میخوره صدامیزنه: یاعلی!....میان مسجد نشسته بود، حسن و حسین وارد شدن، سلمان میگه هنوز حرفی نزده، آقا تا چشمش افتاد به بچه ها، روی پا ایستاد، یه نگاه کرد، امام مجتبی فرمود: بابا! مادر میان حجره است... مرد معمولا اگه زمین بخوره با زانو زمین میخوره اما سلمان میگه دیدم اقا از پشت زمین افتاد، هی خاکِ مسجد رو به سر میریزه، امیرالمؤمنینی که کسی تا حالا ندیده پاهاش بلرزه، راهی نبود ازمسجد تا خانه، سلمان میگه: میدوید و هی به زمین می افتاد...خودش رو رسوند کنارِ بدن، چند ماهه صورت رو ندیده، یه وقت پارچه ي سفید رو کنار زد:"الله اكبر" چرا صورتت کبوده ؟...* ممنونم اگر نروی میمیرم اگربروی زهرا تو پناه منی گرمی ده آهه منی *داره علی جون میده، هی صدا میزنه: "کَلِّمینی" بامن حرف بزن، جوابِ علی رو بده، اشک ها روي صورت علی میریزه، یه وقت دید دستِ شکسته بالا اومد، اشکای امیرالمؤمنین رو پاک کرد"اِبکنی یا ابالحسن!" گریه کن "وَابکِ لِلیَتاما" برا يتيمام گريه كن...شروع کرد وداع کردن، علی جان برام قرآن بخون، یه وصیت دارم شبا کنار سر حسینم آب بذار، بچه ام نیمه دل شب بیدار میشه تشنه نمونه... بي بي جان! کجا بودی کربلا؟ صورتِ راست و روی خاک گذاشته بود، لباش مثل چوب خشک بهم میخورد، یه حرام زاده آب مقابلش روی زمین میریخت، صدا میزد: حسین از این آب حيوان هاي بیابان میخورن اما به تو نميديم...* بگو چه کارکنم آب راصدا نزنید بگو چه کارکنم تاکه دست و پا نزنی *تا نفس داری شب شهادتی، به اون ساعتی که هر ضربه ای میزد یه مادری بین گودال صدامیزد: "بُنیَّ"...ناله بزن: حسين!...* صنوبري خمیده خدانگهدارت خوشی زعمر ندیده خدانگهدارت قرار بعدی ما عصر روزِ عاشورا کنارِ رأس بریده خدانگهدارت حسین...🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•امشب که ناله از لبت.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمدحسین پویانفر•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● سکوت کردیم، فکر کردی چیزی نداریم بگیم! آقاجانمون گفته مراعات کنیم،‌ والّا حرف زیاده ..! شما دیگه از اصل و نسب نگو ..🤢 & & (مادر) & (دختر) 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه 😭😭😭😭😭 تو اين شبا بيشتر بدونيد قدرِ مادر رو اوني كه زنده است مادرش، خوشبختِ خوشبختِ چشم و چراغ خونه هامون، مادرامونن باور كنيد بي مادري سختِ روضه همين حرفايِ ساده است روضه هميناست كه مي دوني فكر كن چي ميشه كه يه مادر از دنيا ميره تو جَوُوني از قصۀ ديوار و در ميسوزه قلبامون اون ماجرا كه خط به خطش تويِ تاريخِ سر بسته ميگم چي شد اونجا پهلويِ زهرا اين داغِ كُلش گردنِ ميخِ اينقدر بدونيد ميخِ ساده فرق داره با ميخي كه داغِ اونقدر بدونيد داغِ محسن از ضربۀ اين اتفاقِ *خدا! محسنم رو كشتن، بچه ام رو كشتن، عزيزم رو كشتن...* * امشب هر جوري بود اومديم روضه، گفتيم دلمون تنگ شده، نكنه بميريم ما برا بي بي خوب گريه نكرده باشيم، بچه وقتي كارد به استخونش ميرسه، ميگه: يه راه دارم، پناه مي برم به مادر، مادر برامون دعا ميكنه...امشب مادر برامون دعا كنه خوب گريه كنيم براش.. زنها وقتي به مردشون حمله ور ميشن خودشون ميان جلو، ميگن: شايد حيا كنن... اما مدينه نانجيبا حيا نداشتن، تا وارد مسجد شد بي بي، ديد نامرد شمشير بالاي سَرِ علي گرفته، گفت: مگه من مُردم؟ شمشير رو از رويِ سَرِ مولا كنار بزن، مگر نه نفرين ميكنم... شيخ عباس قمي نوشته: ستون هاي مسجد به لرزه افتاد، هنوز بي بي نفرين نكرده، فرمود: موهام رو پريشان ميكنم بالا قبرِ بابام، همه ترسيدن...آقارو از چنگِ اين همه گرگ نجات داد، فاطمه برگشت خونه، برا علي سخت تر از اين شايد نبوده، با خودش ميگفت: چطور برم خونه؟ خانومي كه از گُل بهش نازك تر نمي گفتم، خانومي كه وقتي باباش مي رسيد دستش رو مي بوسيد... هي با خودش ميگفت: خدا چطور برم خونه؟ خانومم جلوم سيلي خورده... همين حال و اوضاع رو اربابِ ما كربلا داشت، وقتي حرمله تير به گلويِ علي اصغر زد، هي مي رفت سمت خيمه بر مي گشت، اي خدا! جوابِ مادرش رو چي بدم؟ بازوش سِرِّ قُوَّت بازوی مرتضی است اما غلاف در پی افشای راز بود حبل المتین شده است گرفتارِ ریسمان مضطر شده آنکه خودش چاره ساز بود *علي رو دارن مي برن، محسنش رو كشتن، بازوش ضربه ديده، صورت ورم كرده، خودش رو رسوند وسطِ كوچه، اين حرفِ من رو علما بيشتر مي دونن، خيلي بده يه بزرگي رو بي عمامه بيارن بيرون، يا پا برهنه باشه، زهرا وسطِ جمعيت يه نگاه كرد، گفت: مگه من مُردم آقام رو بي عمامه آوُرديد، رهاش كنيد، ديد چهل نفر با پُر رويي دارن علي رو ميكِشن، لابه لاي اون جمعيت، اون نامرد ميگه: ببريدش... زهرا اومد نزديكِ علي شد، تا اومد دستش رو بالا بياره، ديد توان نداره، اما همه ي قدرتش رو جمع كرد، كمر بندِ علي رو گرفت، چهل نفر يك طرف،زهرا يه طرف، چنان كشيد چهل نفر رويِ زمين افتادن، نانجيب تا ديد اينجور شكست خورده از فاطمه، سريع غلامش رو صدا زد، چه كنم امير؟ گفت: دستش رو كوتاه كن...بعضي ها ميگن: خودش جلو اومد از غلامش شلاق رو گرفت، اينقدر به بازويِ زهرا زد... مادر!مادر!...* "مي زد مرا مغيره و يك تن به او نگفت زن را كسي مقابل شوهر نمي زند" حبل المتین شده است گرفتارِ ریسمان مضطر شده آنکه خودش چاره ساز بود گفتند زخم پهلوی او بسته شد نشد حتی زمان غسل هم این روضه باز بود آری مزار گمشده ی بی نشان او بي انتها ترین غزل اعتراض شد آخر جَهاز فاطمه بر دخترش رسید وقتی سوار بر شتر بی جهاز شد من از خاکِ پای تو سر بر ندارم مگر لحظه ای که دگر سر ندارم مگیر از سرم سایه ی چادرت را پناهی از این خیمه بهتر ندارم بگیر از سر لطف، جانِ مرا هم ببخشا اگر جانِ دیگر ندارم بخوانم به فرزندیت که امیدی به غیر از دعاهای مادر ندارم تو محشر به پا میکنی در قیامت چنان که حراسی ز محشر ندارم به داغِ تو خون گریه کردم هنوزم خبر از دلِ خونِ حیدر ندارم سرودم ز داغِ تو چاره ای جز نوشتن ز دیوار و از در ندارم شنیدم دست تو از کار افتاد اگر چه درست است باور ندارم *آدم وقتي يه اتفاقي برا مادرش مي افته نميخواد باور كنه و قبول كنه، اما واقعيت اينه، اينقدر ضربه به بازوي مادر زدن، كه امام صادق مي فرمايند: علتِ شهادتِ مادرِ ما از اون ضربه هاي غلافِ قنفذِ... اما ما تو رؤياهامون به خودمون ميگيم: مادرمون سن و سالي ازش گذشت، بچه هاش رو سر و ساموني داد از دنيا رفت، اما نه والله، در سن هجده سالگي در بينِ در و ديوار، يه كاري كردن زهرا شب و روز گريه مي كرد...* قامت خميده بود ولي سر فراز بود زهرا ميانِ آتش و دود در نماز بود در را شكست، آنكه نفهميده بود كه حتي به رويِ او دَرِ اين خانه باز بود از فضةُ خذينيِ او اينقدر بدان وضعي درست شد كه به يك زن نياز بود *نانجيب برا معاويه نامه نوشت: صدا نفس هاي فاطمه رو هم ميشنيدم، اما يادِ كينه اي كه از علي داشتم افتادم، هر چي قدرت داشتم تويِ پاهام جمع كردم،يه لگدي به درِ نيم سوخته زدم، صدايِ فاطمه بالا اومد... يه لشكر منتظر بودن زمين خوردنِ علي رو ببين
👆👆👆 ن، تا حالا هيچكي شكستِ علي رو نديده، هميشه وقتي علي حركت مي كرد به سمتِ لشكرِ دشمن، لبخند رو لباي پيغمبر مي اومد، آي مَردم! بعد از حادثه ي در و ديوار، همه زمين خوردنِ علي رو ديدن...*
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه حاج میثم مطیعی مرا ببین و برای سفر شتاب مکن بیا و بر سر من خانه را خراب مکن تمام حرف دلت را غروب با من گفت و شرح سرخیِ خود را چه خوب با من گفت حضور سبز و پر احساسِ زندگانیِ من مدار چرخشِ دستاسِ زندگانیِ من *رفتی علی رو تنها گذاشتی...* پس از تو ثانیه هایم به چنگِ دستاس است وَ دانه های دلم زیر سنگِ دستاس است *تو که خبر داری...* غریب و بی کس و مظلوم ودلشکسته،علی هنوز هم به شفایت امید بسته،علی فقط تویی که ز تنهایی ام خبر داری دلم به همرَهِ تو رفت،همسفر داری مگر ز داغِ پیمبر چقدر می گُذَرد که باغِ سبزِ تو را این شبِ خزان ببرد *تو هنوز از مصیبت فارغ نشده بودی... زهرای من! رسم همه عالم اینه: اگه کسی عزیز از دست بده همه دورش رو می گیرن... تنهاش نمیگذارن...چرا تنها موندی؟چرا مریض شدی؟چرا دستمال به سر می بندی؟جواب این سوال ها رو کی میده؟! * مگر قرار نشد غمگسارِ من باشی میان معرکه ها ذوالفقارِ من باشی مگر نه قبلِ ورودم قیام می کردی وَ گاه پیشتر از من سلام می کردی زِ جای خیز ،جواب سلام می خواهم نگاه نیمه تمامت، تمام می خواهم *چرا چشمات نیمه بازه زهرای من، چشمات رو به روی علی باز کن...* نگاه بی رمق و ،دست بی رمق، آری شباهتی چه صمیمانه با شفق داری علی که جز دَرِ خیبر میانِ مشت نداشت به معرکه زِرِهش هیچ گاه پشت نداشت ببین که در دلِ او از غمت چه رخ داده به زانوانِ علی،سخت،لرزه افتاده... *وقتی زهرا رو دفن کرد؛شیخ مفید در امالی نوشته:"فَلَمّا نَفَدَ یَدَهُ مِن تُرابِ القَبر..."بالای قبر حبیبش ایستاد دستاش رو به هم زد..."هاج به الحُزن..."غم و اندوه به دل علی هجوم آورد..."وَ اَرسَلَ دُموعَهُ عَلی خَدَّیه..‌."شروع کرد، های های گریه کردن...بیا ببین...* به زانوانِ علی،سخت،لرزه افتاده... کسی ندیده علی را که در خروش رود وَ یا در وسط مسجدالنبی ز هوش رود... طیِ حوادثِ دوران علی هراسان نیست ولی تصور داغ تو نیز آسان نیست... تو روز آخر خود نیز کار می کردی *تو خانه داری رو برای خودت افتخار می دونستی...تو به عالم یاد دادی زنی که خانه داره،انسان تحویلِ جامعه میده...انسان تربیت می کنه...* تو روز آخر خود نیز کار می کردی به کار منزل خود افتخار می کردی تنور خانه ی تو گرمِ پختن نان بود چقدر جانِ تو دلواپسِ یتیمان بود * " اِبکِ لی یا ابالحسن وابکِ لِلیَتامی..." علی برای من گریه کن...برای یتیمام گریه کن"وَلا تَنسَ قَتیلِ العِدا بطفِّ العراقی...." علی جان مراقب حسین من باش..‌* ببین که بی تو در این کودکان توانی نیست کنار سفره ی نان، اشتهای نانی نیست به کودکان یتیم،حرفِ مادرانه بزن بیا به گیسویِ دختر،دوباره شانه بزن *شاید شب ها به هزار زحمت بچه ها رو می خوابوند...بچه هاش با گریه می خوابیدند...اشتهای غذا نداشتند...همچین که مطمئن میشد بچه هاش خوابیدن،بلند میشد...می رفت کنار قبر زهرای خودش... اما بمیرم شاید وقتی برمیگشت می دید بچه هاش بیدار شدند...هر کدوم یه گوشه خونه نشستند...سر به زانو گذاشتند....* "این کودکت چه دیده که هی زار می زند هی دست مشت کرده به دیوار می زند. برای زینبِ خود چاره کن که دلخسته است که دختر است و به مادر همیشه وابسته است که دختر است و شبِ خویش را سحر نکند اگر که چادر مادر دمی به سر نکند تو ای صبور،که ایثار را به پا کردی و اول از همه همسایه را دعا کردی *چه همسایه هایی داریم....هم دعاشون کردی... هم دَرِ خونۀ ما رو شلوغ کردند... هم هیزم آوردند...عجب همسایه هایی داریم...زن هاشون میان کنار بسترت گریه می کنند...لب هاشون رو می گزند...پشت دست می زنند...اما مرداشون با تو چه کردند....* نگویمت به منِ خسته اعتنایی کن زِ جای خیز،به همسایه ها دعایی کن مرو که موج نیازم به راه می افتد پس از تو یوسفِ اشکم به چاه می افتد مرو که چینیِ این دل شکسته تر نشود غریبِ خسته از این شهر،خسته تر نشود *زهرای من تو بری جواب سلام علی رو هم نمیدن...تو بری،علی از همیشه تنهاتر میشه...* هنوز نالۀ جان کاه تو به پشت در است دلم از آتشِ آن روزِ خصم،شعله ور است منم ز رویِ تو شرمنده چون در آتش و دود تو سوختی و علی دید و باز صبر نمود تو سوختی و علی سوخت با تمام وجود که کاش راهِ گریزی میان آتش بود که کاش مرغ دلی ناله در قفس نزند زنی میانه ی آتش، نفس نفس نزند... *اتفاق اونقدر مهیب بود که زهرا صدا زد: "یا اَبَتاه! هکَذا یُفعَلُ لِابنَتِک..‌"بابا بیا ببین با دخترت چه می کنند...یک نفر دیگه رو هم صدا زد ولی علی رو صدا نزد...صدا زد:"یا فضة فَاِلَیکِ فَخُذینی ..."فضه بیا به دادم برس..."واللهِ قَد قُتِلَ ما فی اَحشائی..."محسنمُ کشتن...* که کاش مرغ دلی ناله در قفس نزند زنی میانه آتش نفس نفس نزند که کاش شعله نیفتد به باغِ پیرُهنش بعید نیست که تاول زند تمام تنش سخن اگر چه نگفتم ولی دلم پر بود نگاه من که همیشه