eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.7هزار دنبال‌کننده
47 عکس
36 ویدیو
126 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل مصیبت یادم نرفته لحظه های آخرش را یادم نرفته زخمهای پیکرش را یادم نرفته لرزه از پا تا سرش بود وقتی به پشت خیمه آورد اصغرش را یادم نرفته ظهر عاشورا ز میدان بر خیمه آورد ارباً اربا اکبرش را دیدم چگونه قطره قطره آب میشد وقتی که دید افتادن آب آورش را حتی نماز عصر بین خیمه ها بود اما غروب از تن جدا دیدم سرش را دیدم یکی از تن برید و برد سر را آن یک برید انگشت و برد انگشترش را گرچه ندیدم لیک بشنیدم ز گودال فریادهای جانخراش مادرش را یادم نخواهد رفت آنشب را که در شام برد از بر ویران نشینان دخترش را ( نوسروده ) غزل کلیدی ، زبانحال حضرت زینب (س) حضرت سجاد (ع) حضرت باقر (ع) حضرت رباب (س) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🔰 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَاحُجَّةَ اللّٰهِ فِى أَرْضِهِ 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَاعَيْنَ اللّٰهِ فِى خَلْقِهِ 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَانُورَ اللّٰهِ الَّذِى يَهْتَدِى بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ، 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخائِفُ، 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِىُّ النَّاصِحُ، 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجاةِ، 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ، 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ، عَجَّلَ اللّٰهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الْأَمْرِ، 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ، أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولَاكَ وَأُخْرَاكَ، أَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ تَعَالَىٰ بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَأَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلَىٰ يَدَيْكَ، وَأَسْأَلُ اللّٰهَ أَنْ يُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ يَجْعَلَنِى مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَالتَّابِعِينَ وَالنَّاصِرِينَ لَكَ عَلَىٰ أَعْدائِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِى جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ، يَا مَوْلاىَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ، هٰذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ، وَالْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَىٰ يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرِينَ بِسَيْفِكَ، وَأَنَا يَا مَوْلاىَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَجَارُكَ، وَأَنْتَ يَا مَوْلاىَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالْإِجَارَةِ، فَأَضِفْنِى وَأَجِرْنِى صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.
375.9K
😭▪️😭▪️ آه ، آجرک الله بقیة الله.... عمّه ی سادات و محنت دروازه داغ دل مهدی دوباره شد‌ تازه نائبة الزّهراست در وسط انظار جواب آهش شد تمسخر اغیار اونو بین جمعی بی حیا بردند امون از شام..... گلای حیدر خیلی کتک خوردند امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... اشک عزادار و طعنه ی رقّاصه نگاه زینب باز به رأس عبّاسه میگه أخا رفتم میون نامحرم هی منو زد دشمن با کعب نی، محکم جلو چشم تو زد دشمن نامرد امون از شام... همیشه آه من رو بهونه کرد امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... جسارت وآزار نداره پایانی میدن سر بازار شراب مجّانی رفته به روی بام منتقم ِ خیبر عُقدشو خالی کرد با سنگ وخاکستر سر هر گُل بشکستو عدو شد شاد امون از شام... سر ارباب از رو نیزه ها افتاد امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... رقیه سادات و یه معجر پاره برای راه رفتن محتاج دیواره تو گوش یک کودک گوشواره هاشو دید یاد جسارات ِ عصر دهم نالید کشیده از بس غُصّه سپیده موش امون از شام.... مث زهرا داره دستی بر پهلوش امون از شام... آه.آجرک الله بقیة الله.... از وقتی که بردند سکینه رو بازار غمای عالم شد روی سرش آوار این همه ی درد ِ حضرت سجّاده بردن ِ ناموسش تو مجلس باده عدو زد با چوبش به لب قاری امون از شام.... شده خون از دندون حسین جاری امون از شام.... آه.آجرک الله بقیة الله.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
131.9K
واحدشور سبنه زنی ▪️😭▪️😭 گوشواره: ای برادرجان حسین... اي برادر جان فداي ديده ي از غم ترتیب▪️▪️▪️ می زند آتش مرا سوزِ وداعِ آخرت مي روي و مي بري همراهِ خود جانِ مرا اندكي صبري نما رحمي به حالِ خواهرت همچنان پروانه ای شمعِ شب اَفروزِ دلم من بلا گردانِ تو گردم اَخا دورِ سرت بر كمر دستت گرفتی همچو زهرا مادرم قد خمیده گشته ای در ماتمِ آب آورت شد همه موی سر و رویت سپید در نصفِ روز واي من كرده چه با تو داغِ مرگِ اكبرت نشنود تا که رباب،آهسته می گویم سخن دستِ تو خونیست هنوز از خونِ سرخِ اصغرت نامِ بابا را مگر بُردی که با سنگت زدند در خسوفِ خون نهان است ماهِ روی اَنورت از درونِ روزنه های زره با هر نفس خونِ تازه می زند بیرون حسین،از پیکرت با لبي عطشان و سوزان عزم ميدان كرده اي از يسار و از يمين صف بسته اند دور و برت کو علمدار و جوانان و مُحبّانت حسین من بمیرم یا اَخا پاچیده از هم لشگرت می روی ای بی سپاه تنها به سوی قتلگاه گر مرا رخصت دهی گردم برادر ياورت خم شو ای قامت خمیده تا که زینب قد کمان یک دلِ سیر بِنگرد ماهِ جمالِ اَطهرت مادرِ پهلو شكسته این وصيّت كرده است    جاي او بوسه زنم در كربلا بر حنجرت واهمه دارم هنوزم از نگاهِ ساربان اي كريم اِبنِ كریم همره مَبَر انگشترت بعدِ تو با بی کسی سر می کنم امّا حسین گر پدر خواهد چه گويم در جوابِ دخترت 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
بریم در خانه ی زین العابدین علیه السلام السلام علیک یا سیدالساجدین" قربون قبر تاریکت برم" قربون قبرستان تاریک بقیع برم" 😢😢😢😢 دل خسته در گفتگوی بقیع زند پرسه شب ها به کوی بقیع زاعماق جان محبان پرد پرستوی دل ها به سوی بقیع همی ترسم آید زمان رحیل بماند به دل آرزوی بقیع *ای مردم،کاش امشب یه وضعی فراهم میشد این جمعیت میرفتیم پشت بقیع گریه می کردیم* سحر آید از مهر و سجاده شمیم دل افزای بقیع الا سیدالساجدین از کرم گره زن دل ما به سوی بقیع شود حک براین سینه ی آتشین سلام علی سید الساجدین ... *یکم شعر بخونم،اگه حقشو ادا کردید دیگه روضه نخونم* تا اشک هست در بصرم گریه می کنم با این توان مختصرم گریه می کنم تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم با خون مانده در جگرم گریه می کنم رنگم زمان دیدن مذبوح می پرد یا لحظه ای که طفل گلوبند می خرد یا مادری که کودک شش ماهه می برد با هرچه هست دور و برم گریه می کنم *آی .....* از خنده های حرمله زجری کشیده ام *به خدا قسم،روضه ی امام سجاد؛آدم با شرم و خجالت میخواد بخوونه" منتهی چی کار کنیم ما چاره ای نداریم مردم باید بدونن با آل پیغمبر چی کار کردن" از خنده های حرمله زجری کشیده ام من که عقیله را سر بازار دیده ام بر درد های عمه ی قامت خمیده ام بر غربت بزرگ حرم گریه می کنم *شما رو به خدا امشب با امام سجاد گریه کنید" حضرت 40سال برا حسین گریه کرد" کنیزش می گه آقا بس نشده این همه گریه کردی؟آب می بینی گریه می کنی،غذا می بینی گریه می کنی" فرمود ساکت باش" یعقوب یازده پسر داشت،یکیش یوسف بود" چند وقت از نظرش دور شد میدونست یوسف زنده است؛سه بار چشماش از گریه سپید شد" من بالای نیزه هجده سر یوسف دیدم ...* ناموس خود به ناقه ی عریان که دیده است آتش میان زلف پریشان که دیده است افتادن قطار اسیران که دیده است عمریست با غم سفرم گریه می کنم ... باید چه کرد بین گلو آه و ناله را زخم عمیق پهلو و بازوی لاله را ... *مردم ... مردم ...* خیلی زدن خواهر من را،سه ساله را با یاد رقیه،با پسرم گریه می کنم ... *سید ها ببخشن،محاسن سپیدا ببخشن ...* وقتی عقیله وارد بزم شراب شد 2 وقتی که خواهرم به کنیزی خطاب شد روی سرم تمام زمانه خراب شد بر خاک ریخته به سرم گریه می کنم .... *به خدا همه مصیبتای کربلا عظیمه" امام وقتی بهش گفتن کجا سخت تر گذشت فرمود:الشام الشام الشام ... آبروی مارو بردن ... آبروی ما رو بردن ....* یادم نمی رود پدرم را پیاده بود هر طور بود روی دو پا ایستاده بود بر نیزه ی غریبی خود تکیه داده بود بر حال غریبی پدرم گریه میکنم *زود از شام بیایم بیرون مصیبتش عظیمه* عمامه اش به خاک لگد مال مانده بود خیلی غریب در ته گودال مانده بود با کام تشنه زخمی بی حال مانده بود از اوج روضه با خبرم گریه میکنم بالم زمان پا شدنم تیر می کشد از داغ زهر کل تنم تیر می کشد حالا که تشنه ام بدنم تیر می کشد *بزارید من یه جمله روضه ی امام سجاد رو بخوانم" یا الله یاالله یاالله ..." مردم من روز دوازدهم خودم رو رسوندم کربلا؛دیدم بدن ها همه عریان افتاده ..." همه رو غارت کردن ... بین بدن ها گشتم بابامو پیدا کردم ..." نگاه کردم دیدم دست هاش بریده ..." رگ ها بریده ..." بدن پر از زخمه ..."خودمو انداختم رو بدن بابام ..." رگ های بریده رو بوسه زدم ، هی گشتم دورو برم،یه چیزی پیدا کنم این بدن رو جمع کنم ...." گفتم بنی اسد حصیر دارید بیارید ...." بابامو جمع کردم .... میان حصیر گذاشتم .... مردم من امامم میدونم عالم به غیبم ... دیدم یه عضو بدن کمه ...." سر که بالای نیزه ست ..." اومدم دورو بر کربلا هی نگاه کردم ...." بنی اسد گفتن(آقا چی گم کردی؟)گفتم ساربان کربلا میخواست انگشترو ببره ... انگشت بابامو قطع کرد ...." آی حسین ...... 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
😔😢😔😢 روضه ورود کاروان اسراء به شام هیئت احرار الحسین علیه السلام شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲ بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان) خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن، کف زدن،( بزن) کف زدن پای سر (دست بزن) کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست) دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟ حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
روضه حضرت رقیه (دشتی ) خرابه با تو بهتر از جنان است وای دل پیرم به شوق تو جوان است اگر خونی شده لبهای خشکت وای گمونم جای چوب خیزران است امان ای دل ای دل ای دل دلت بره خرابه شام قربون اون لحظه ای که با سر بریده بابا روبرو شد نازدانه صدا زد بابا چندتا سوال ازت می کنم بعد بهت میگم با دخترت چه کردن بابا جان تیغ کدوم ظالم رگهای گلوتو بریده سنگ جفای کدوم ظالم پیشونیتو شکسته یتیمای مجلس منو ببخشند بابا کی منو در کودکی یتیم کرد بابا چشماتو بسته نبینم نبینم نبینم لباتو پاره نبینم ۳ عمه رو خسته نبینم ۳ آنقدر با سر بریده بابا درد دل کرد گفت بابا هر چه کتک خوردم دلم نمی سوزه از شتر افتادم گوشمو دریدن گوشوارمو بردن اما یه جا خیلی دلم سوخت طاقت داری بگم یا نه بابا نبودی عمه ام زینب و کتک زدن بابا صدا بزن حسین جانم حسین جانم حسین جانم یه وقت دیدن سر بریده یه طرف افتاده رقیه یه طرف نمیدونم اینجا به خانم‌ زینب جه گذشت اومد رقیه رو بغل گرفت گلوم سارالدی الله دردیمی آلدی الله بالام خرابه لرده جان وردی اولدی الله یه وقت امام‌سجاد صدا عمه چه می کنی به خدا رقیه از دنیا رفته .... 🌹 🌹 💠💠 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
شد اربعین و بی‌قرار کربلایم مانند جابر زائر خون خدایم پای پیاده راهی کوی ولایم من نوکر و مولا خودش، دارد هوایم کرب‌و‌بلایش کعبه‌ی عشق و امیدم لبیک زُوّارش شنیدم راه ولایش برگزیدم ای راهیان کربلا من هم رسیدم دیدم کبوترهای عاشق در مسیرش پروانه‌ها مست شمیم دلپذیرش عالم همه محو شکوه بی‌نظیرش محوِ عزیز کوثر و خیر کثیرش اینجا به غیر از معجزه چیزی ندیدم لبیک زُوّارش شنیدم راه ولایش برگزیدم ای راهیان کربلا من هم رسیدم در هر قدم، راه نجف تا کربلا را با خود تجسم می‌کنم آل ولا را در بند دشمن اهل بیت مصطفی را پای پیاده، تازیانه، زخم‌ها را رنج زیارت را به جان و دل خریدم لبیک زُوّارش شنیدم راه ولایش برگزیدم ای راهیان کربلا من هم رسیدم اینجا مزار لاله‌های باغ زهراست اینجا بهشت کربلای آل طاهاست اینجا طلوع آفتاب مهر پیداست اینجا قرار عاشقان، میعاد دل‌هاست همچون کبوتر دل ز کاشانه بریدم لبیک زُوّارش شنیدم راه ولایش برگزیدم ای راهیان کربلا من هم رسیدم آری همین‌جا بوریا جای کفن شد صحرای سوزان بر گل زهرا وطن شد سرهای انصار خدا دور از بدن شد از خون‌شان سیراب این دشت و دمن شد در دامن دل از غمش، بس لاله چیدم لبیک زُوّارش شنیدم راه ولایش برگزیدم ای راهیان کربلا من هم رسیدم افسوس اینجا یک علم افتاد بر خاک دستی رسا دستی قلم افتاد بر خاک از صدر زین ماه حرم افتاد بر خاک نزدش حسین با قد خم افتاد بر خاک بر دوش دل بار غمش را می‌کشیدم لبیک زُوّارش شنیدم راه ولایش برگزیدم ای راهیان کربلا من هم رسیدم آید هنوز آوای هَل مِن ناصر او از قتلگاهش ناله‌های آخِر او آید صدای گریه‌های زائر او نجوای اشک فاطمه از حائر او از غربت مولای بی‌یاور خمیدم لبیک زُوّارش شنیدم راه ولایش برگزیدم ای راهیان کربلا من هم رسیدم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
ای امـام کـربـلایـی  یا عـلی ابن الحسین مقتدای گریه هایی  یا عـلی ابن الحسین چشمه ی اشک تو جوشید سالها یعقوب وار دائمـاً غـرقِ بُـکـایـی یا عـلی ابن الحسین ظاهراً مسموم گـشتی قاتلت بوده هشام کشته ی زهر جفایی یا عـلی ابن الحسین باطـنـاً هـنـگـامِ دفـنِ آن شــهـیـدان خـدا پیکـری در بـوریایی یا عـلی ابن الحسین شاهد مـرگ گـلستان در بـهـاران بوده ای داغـدار لالـه هـایی یا عـلی ابن الحسین پا به پای عمه زینب رنج و محنت دیده ای صبر تو صبرِ خدایی یا عـلی ابن الحسین لحظه لحظه جان سپردی از غم بازار شام روضه خوانِ عمه هایی یا عـلی ابن الحسین در دل ویرانه ی شام دختری شیرین زبان پیشِ چشمت شد فدایی یا عـلی ابن الحسین مثلِ حـیدر روی مـنبر کـردی اعـجاز سخن خطبه هایت کبریایی یا عـلی ابن الحسین آبـــرو دارِ دو عــالـم ، آبـــرویـم را بـــخـر موسوی را کن دعایی یا عـلی ابن الحسین ┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
   🔹 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ 🔹 آفتابا هلال ماه شدی  کاروان را چراغ راه شدی بر سرم سایهء سرت افتاد ما تَوَهَّمت یا شَقیقَ فؤاد بر سر نی سر تو آیت نور نِی شجر، من کلیم محمل طور چشمهای تو محملم را برد صوت قرآن تو دلم را برد مصحف سرخ هیفده آیه  سر نی کرده بر سرم سایه  من شدم سایه بان پیکر تو  حال شد سایه بان من سر تو کاش یک دم به خاطر دل من خم شود نیزه در مقابل من تا بگیرم ز نوک نی به برت  بزنم بوسه ها به زخم سرت   نیزه از خون حنجرت خجل است  نیزه دارت چقدر سنگدل است نی که خم می شود مقابل من او شود دورتر ز محمل من کاش سنگی که خورده بر سر تو خصم می زد به فرق خواهر تو کس ندیده کنار یکدیگر  آفتاب و غبار و خاکستر یاد روزی که مادرت زهرا همچو جان در بغل گرفت مرا شانه زد حلقه حلقه مویم را غرق گلبوسه کرد رویم را گفت: زینب تو نور عین منی که شبیه من و حسین منی گردش آفتاب و مه تا بود این شباهت همیشه در ما بود حال ای جان و دل ز من برده این شباهت چرا به هم خورده؟ موی زینب سفید و موی تو سرخ روی زینب کبود و روی تو سرخ صورت من ز آفتاب، کبود صورت تو ز سنگ، خون آلود در دو چشمم نگاه خستهء توست  عکس پیشانی شکستهء توست یا بیا خون ز صورتت شویم یا تو خون پاک کن ز گیسویم کاش می شد که جامه چاک کنم خون ز پیشانی تو پاک کنم   کاش پیش از بریدن سر تو  می بریدند سر ز خواهر تو تیر تا از کمان شتافته بود  کاش قلب مرا شکافته بود  نیزه بر صورت تو چنگ زده کی به پیشانی تو سنگ زده؟ از سر تو شکسته تر، کمرم از گلوی تو پاره تر، جگرم آسمان بر سرم خراب شده  گرد ره بر رخم حجاب شده   یوسف فاطمه! عزیز دلم  از تو و دختران تو خجلم... غلامرضا سازگار ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝