eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
52 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه آموزشی شهادت امامدرضا(ع)👆👆👆👆👆👆
های حسن خون میچکید بگم یا نه آی کربلایی ها... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید یه روزی هم سر مقدس حسینت داخل طشت در مقابل یزید... هی با چوب خیزران به لب و دندان حسینت میزد... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید الا لعنت الله علی القوم الظالمین
بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد ببینه... و الشمر جالس علی صدره شمر روی سینه حسین هر کجا نشستی صدا بزن... ای غریب حسین... یک نفر دیگه هم اومد کنار ابی عبدالله... خواهرش زینب کبری اومد کنار برادر... اما دیر رسید... از بالای تل زینبیه یه نگاه کرد دید دارن بردارش حسین رو سر میبرن... چکار کنه بی بی زینب، یا الله... دستهاش رو گذاشت روی سر... صدا زد... وا محمدا... واعلیا... یا رسول الله منو ببخشید آقا... چیزی نگذشت... یکدفعه زینب کبری ببینه... زمین و زمان بلرزه در اومد... هوا متغیر شد... نگاه کرد دید... سر حسینش روی نیزه... 🔸سری به نیزه بلند است در مقابل زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب الا لعنت الله علی القوم الظالمین گریز دوم: تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از روی سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... با دست هایی که رمق نداشت... حسن و حسینش رو در آغوش گرفت... عرضه بداریم یا رسول الله... لحظات آخر طاقت نداشتید ببینید بچه ها رو از کنار شما دور کنند... اما ای کاش شما کربلا میبودین... وقتی دختر ابی عبدالله اومد کنار بدن بابا... صدا زد عمه جان زینب... (هذا نعش من) عمه جان این بدن کیه خدایا با بدن حسین چکار کردند... دختر... بدن بابا رو نمیشناسه... سر در بدن نداره... همه بدن غرق خون... انگشت و انگشتر نداره... صدا زد جانان عمه... این بدن بابای غریبت حسینه... خودش رو انداخت روی بدن بابا... شروع کرد به درد و دل کردن... یدفعه دیدن چند نفر با تازیانه دارن می آیند... خدایا اینا میخوان چکار کنن... کنار بدن بابا ... هم دختر رو زدن هم عمه جانش زینب رو زدن... یدفعه دختر بی تاب شد... صدا زد بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند هر کجا نشستی... دهانت رو خوش بو کن... بگو یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) عرضه بداریم یا رسول الله... طاقت نداشتید ببینید... نور دیدگان شما حسن و حسین رو از روی سینه ی شما بلند کنن... اما نبودید ببینید با این گل های شما چه کردند... منو ببخشید یا رسول الله... بعد شما... 🔸از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔸گاه از طشت حسن، گاه از حسین 🔸اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔸و اندر آنجا دست زینب بسته بود یا رسول الله... 🔸از دو لب های
حسن خون میچکید بگم یا نه آی کربلایی ها... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید یه روزی هم سر مقدس حسینت داخل طشت در مقابل یزید... هی با چوب خیزران به لب و دندان حسینت میزد... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید الا لعنت الله علی القوم الظالمین
روضه آموزشی نبی گرامی اسلام..👆👆👆👆
Babolharam_Shahadat_Imam_Reza.mp3
1.4M
|⇦•شاه پناهم بده.. و توسل به امام رضا علیه السلام به نفس حاج محمود کریمی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آمدم ای ، پناهم بده خط امانی ز بده ای حَرمَت ملجأ دور مران از در و بده کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5787470299670775802.mp3
5.06M
|⇦•صد جا شمرده ام تو به دادم.. و توسل ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ سید محمد جوادی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بعد از وفات کاش محبت به من کنید جسم مرا محافظت از سوختن کنید با اشکِ روضه شستشویِ این بدن کنید بر من لباسِ نوکری ام را کفن کنید یک لحظه ام مباد زمان را هدر دهید پیش از همه امام رضا را خبر کنید 💔 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
حاج احمد دلجو.mp3
2.02M
|⇦• و توسل ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ مرحوم حاج احمد دلجو •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آنقدر عشقِ حسین ابن علی شیرین است در جوانی هوسِ پیر غلامی کردم کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
خیلی دلم گرفته از این غربتِ زمان انگار بغض کرده و تب دارد آسمان گفتم برایت از غم ِ «إن کنتَ باکیا...» وقتش رسید و شعله گرفته ست استخوان یابن الشّبیب داغِ دلم تازه شد بیا... نوحوا علی الحسین(ع) بگو! روضه ای بخوان از آن وداعِ سخت بگو! از رقیه(س) که- با گریه گفت یکسره بابا، نرو! بمان رفت و زدند سنگ به پیشانی اش چرا؟! میرفت پشتِ هم چقدَر تیر در کمان لعنت بر آن سه شعبه که در دست حرمله(لع) فوراً گرفت سینۂ جدّ مرا نشان گریه کن و بگو که زمین خورد بیهوا پیش ِ فرات؛ خسته و لب تشنه جدّمان از آن تنی که مقصدِ سرنیزه شد بگو از آن عقیقِ خونیِ در دستِ ساربان لعنت بر آن که با طرَب و هلهله دوید تا که سرِ به نیزه به زینب(س) دهد نشان والله عمّه جانِ مرا پیر کرده بود زخم زبان و طعنۂ یک عدّه بد دهان یابن الشبیب از سرِ بازارِ شام نه! چیزی نگو که قاتل من میشود، بدان! 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده روزم ز شام غربت و غم تیره تر شده آزرده گشت خاطرت از کرده های من آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده تنها خودت برای ظهورت دعا کنی وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده از شام هجر یار بسی توشه می برد آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده باید که بعد از این به غم مادرت گریست فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده از شعله های پشتِ در خانه ی علی است گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
باعرتسلیت شهادت آقاعلی ابن موسی الرضا(ع) ...اینم نقلی است از یک دلباخته و زائر حرم امام رئوف...👇🌺👇🌺👇🌺 سلام🌹 یکسالی ماه مبارک رمضان رفتم مشهد یکی از دوستان فیش غذا داد گفت برو افطار غذا را بگیر من مسافربودم ولی نهار نخوردم که افطار لذت بیشتری از این غذا ببرم نزدیک غروب وضو گرفتم رفتم به سمت رستوران حرم دیدم مردم صف کشیدند برای غذا منهم داخل صف شدم اومدم وارد رستوران بشم سه نفر پیر زن گریه میکردند بمن گفتند به اندازه یک قاشق از غذاتو برام بیار مریض دارم دلم شکست 😔 گفتم این فیش مال شما بین خودتان تقسیم کنید ان شاء آقا شفا بدهد رفتم حرم ولی حالی دیگه پیداکرده بودم رفتم بالاسر حضرت بعداز زیارتنامه نماز زیارت بخوانم یکدفعه درب هارو بستند منهم نمازم را طولانی کردم که بیرونم نکنند تا بعداز نماز جماعت درب هابسته فقط ما دوسه نفر زائر ودوسه خادم بودیم😔 زیارتی به اون باحالی وباصفائی درعمرم نکرده بودم گفتم آقا خوب معامله ای کردی حال خوبی دادی اگر ازغذا صرف نظرکردم ولی شما بهترمهمان نوازی کردی بله این روایت وداستان و نقل وقول نبود بخود آقا عین واقعیت بود عرض کردم التماس دعاااا😭😭😭
من و خاندانم به فدای حیدر.. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمون امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ آقا سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ «یا علی یا حیدر ...» به خدایِ منان ، به تمام قرآن به جلالِ احمد ، به مقام حیدر به کمالِ زهرا ، به وقارِ زینب به شبیر و شبر ، به بهشت و کوثر به قتال حمزه ، به نبرد مالک به صفایِ سلمان ، به خلوص بوذر به حقیقت دین ، به تمام ایمان به حبیب و میثم ، به بلال و قنبر که علیست مولا ، که علیست سرور که علیست هادی ، که علیست رهبر که علیست ظاهر ، که علیست باطن که علیست آدم ، که علیست خاتم «یا علی یا حیدر ...» چه خوش است عمری ، شب و روز دائم زِ علی بگویم ، زِعلی بخوانم به علی ببالم ، به علی بنازم زِ علی بخواهم ، زِ علی ستانم که علیست عشقم ، که علیست عمرم که علیست قلبم ، که علیست جانم گر از او نگویم ، گر از او نخوانم به چه کار آید ، سخن و زبانم به فدای حیدر ، من و دودمانم به فدای حیدر ، من و خاندانم به فدای حیدر ، من و دوستانم «یا علی یا حیدر ...» چه شوند خصمم ، چه شوند یارم چه بَرَند هستم ، چه دهند کامم به علی مطیعم ، به علی مُریدم به علی مُحبم ، به علی غلامم بوَد او حیاتم ، بوَد او مماتم بوَد او امیرم ، بوَد او امامم بوَد او رکوعم ، بوَد او او سجودم بوَد او قعودم ، بوَد او قیامم علی ای صلاتم ، علی ای زکاتم علی ای صیامم ، علی ای نمازم به رخت بخندم ، به سویت بپویم به رهت بمیرم ، به غمت بنازم «یا علی یا حیدر ...» که تویی ثنایم ، که تویی امیدم که تویی نیازم ، که تویی نمازم اگرم نخواهیم ، اگرم نخوانی اگرم برانی ، به که دل ببازم؟ به ولایت تو ، به محبتِ تو زِ شرارِ دوزخ ، نبود مرا غم تو طبیبِ فردی ، تو دوایِ دردی تو یگانه مردی ، تو گره گشایی تو خدا جمالی ، تو خدا جلالی تو خدا نمایی ، تو خدا نمایی تو ولی داور ، تو وصیِ حیدر تو اباالائمه ، تو امام مایی زِ ملک نِکوتر ، زِ بشر فراتر به فدات گردم ، تو مگر خدایی یا ضیغم المُهَمهَم یا ناصِرَ النّبی یا کاتِبَ الکتائب یا قاتِلَ القَوی یا قاهِر العَدوّ یا والیَ الوَلی یا مظهر العجائب یا مرتضی علی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5791822450161355323.mp3
6.07M
|⇦•من و خاندانم به فدای حیدر.. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمون امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ آقا سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ علی برای نبّی یعنی هارون برای موسی! مُنتهی فقط ست؛ که جانش را در فدای حفظ جان میکند کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
محسنیه 💢تاریخ دقیق شهادت (سقط شدن) فرزند حضرت زهرا(س) مشخص نیست، چگونه عده ای از 28 صفر تا هشتم ربیع را، آغاز میدانند؟ شهادت حضرت محسن و هجوم به بیت وحی از است ولی اینکه این اتفاق در چه زمانی افتاده است، مورد بحث است، مشهور شده که بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص) ایام محسنیه یا دهه محسنیه بر پا می کنند. ✅دلایلی است که شهادت حضرت محسن را بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص) زیر سوال می برد و این دلایل حاکی از آن است که اقلا بعد از یکماه پس از رحلت پیامبر(ص) و هجوم به خانه اتفاق افتاده است از آنجا که چند هجوم به خانه وحی صورت گرفته و در حمله آخر منجر به محسن(ع) و ضرب و شتم حضرت زهرا(س)شده، بعضی هجوم نهایی را با هجوم اول خلط کرده اند ✅به دلایل زیر در هجوم اول محسن(ع) نشده و پس از یک ماه این اتفاق افتاده است دلیل اول: با توجه به حدیث امام صادق(ع) که حضرت زهرا(س) پس از مضروب شدن دچار شدید شدند نشان از آن دارد که بعضی از تحرکات اجتماعی حضرت زهرا(س) قبل از شدن اتفاق افتاده است. بنابراین خطبه حضرت زهرا(س)قبل از هجومی بوده که منجر به شهادت حضرت محسن(ع) شده است چون نحوه حرکت ایشان به مسجد نشان از عدم بیماری ایشان دارد. ✅ابن ابی الحدید در توصيف چگونگي آمدن حضرت فاطمه(س) به مسجد براي ايراد خطبه فدكيه آورده است كه آن حضرت با پوشش كامل در ميان جمعي از زنان در حالي كه بر اثر بلندي به زير پاهايش مي‌رفت و همچون رسول خدا(ص) راه مي‌رفت، به مسجد آمد. با توجه به اين تعبير كه: «ما تخرم من مشيه رسول‌الله؛ راه رفتنش هيچ تفاوتي با راه رفتن رسول خدا(ص) نداشت»، مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه تا هنگام ايراد خطبه، هنوز هجمه‌اي به خانه حضرت فاطمه(س) صورت نگرفته بود، زيرا در صورت حمله و مضروب شدنِ آن حضرت، نوعِ حركت او نمي‌تواند معمولي باشد تا راوي آن را به راه رفتنِ رسول خدا(ص) كند. ✅مسئله بعدی رفتن حضرت زهرا(س) به خانه مهاجر و انصار برای جذب نیروست. بنا بر نقل سلمان فارسي، پس از غصب خلافت و فدك، اميرالمؤمنين(ع) همراه حضرت فاطمه(س) و حسنين شب هنگام به درِ خانه مهاجران و رفته و آنان را به همراهي براي بازپس‌گيري حق خويش فرا خواندند. از آنجا كه بنا بر روايت سلمان، پس از حمله مهاجمان به خانه حضرت فاطمه(س) و واقعه سقط جنين، آن حضرت به طور مداوم و پيوسته بستري بود تا به رسيد، مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه تا زمان ملاقات‌هاي شبانه آن حضرت با مهاجر و انصار، هنوز حمله‌اي به خانه او صورت نگرفته بود؛ زيرا در صورتِ وقوع حمله، آن ديگر توان رفتن به در خانة تعداد زيادِ مهاجران و انصار(حتي فقط اهل بدر) را نداشت. ✅دلیل دوم :اعزام اسامه است، طبق برخي شواهد هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) بعد از برگشت سپاه اسامه صورت گرفته است. ✅حضور به نام بریده بن حصیب اسلمی که در جریان هجوم به منزل حضرت زهرا(س) نامش آمده و در سپاه اسامه نیز بوده است، گویای این مطلب است که این اتفاق نمی تواند در روزهای اول ماه افتاده باشد چون سپاه اسامه تقریبا بیش از یک ماه بعداز رحلت پیامبر(ص) به مدینه باز گشت. بریده در این جریانات طرفدار حضرت علی(ع) بوده است. 📚طبری دلائل الامامة.صفحه 134 📚 ابن‌ابي الحديد، 263 📚 سليم‌بن قيس الهلالی153 📚تلخيص الشافي صفحه 50 تا 78
علی تنها مونده میون بی خبرا.. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ حاج محمود کریمی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ علی تنها مونده میون بی خبرا اومدن پشت در خونه خیره سرا داره حق گم میشه ، تو دودِ آتیش فتنه گرا تازه روضۀ در شده اول دردسرا پَرِ آتیش کوچه رسیده به بال و پرا کسی نیست این دور و برا دود ، آتیش ، تنها ، زهرا غم ، غربت ، مولا ، زهرا « یا زهرا زهرا زهرا ... » فاطمه می گیره حق همسرشُ فاطمه تنها نمی ذاره رهبرشُ آتیشم گریونه ، وقتی میسوزونه چادرشُ هدیه به خدا میده غنچۀ پرپرشُ خدا میخره غربت محسن و مادرشُ شهیدای حیدرشُ خون ، گریون ، دریا ، زهرا عشق ، مجنون ، لیلا ، زهرا « یا زهرا زهرا زهرا ... » داره می سوزه تو آتیش ناموسِ خدا زیر تیغه گردنه حیدر وا ابتا دل مادر میره تا دم تصویرِ کربُبَلا میشه خیمه و معجر و مقتل و آتیش و دود مث کوچه و چادر و مادر و رویِ کبود عباس مگه اونجا نبود؟.. باز ، سیلی ، دختر ، زهرا رو ، نیزه ، رأس ، شهدا « یا زهرا زهرا زهرا ... » رأس حسین به نیزه ها آتیش زدن به خیمه ها .. کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
babolharam Karimi.mp3
3.3M
|⇦•علی تنها مونده میون بی خبرا.. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ حاج محمود کریمی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چیزی که قدرتمندترین آدم تاریخ را آنگونه کرد، نبـودنِ تحلیلِ سـیاسی در مردم بود و اِلّا همه‌ی مـردم که بی‌دیـن نبودنـد! تحلیل سیاسی نداشتند... (ع) کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
تو یک‌ تنه سپاهِ عشقی.. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ حاج مهدی رسولی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ تو یک‌ تنه سپاهِ عشقی یه لشکری برای حیدر ای فاتح شهر مدینه تو حیدری برایِ حیدر یاری علی ، که فقط از تو برمیاد اگه تو بخوای ، ستون به لرزه درمیاد گفتی من برا حیدر ، بچه‌ مُ فدا کردم حالا تو همین مسجد ، دورِ علی می‌گردم «رُوحی لروحِکَ الْفِداءُ و نَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقا» تو پیشِ چشم اهلِ باطل جلوۀ حقّی و حقیقت با خطبه‌هات میون مسجد شده به‌پا شورِ قیامت گفتی به همه ، علی امام دین ماست همه بدونید ، علم به دست مرتضاست گفتی تا نفس دارم ، مرتضی که تنها نیست یاورِ علی بودن ، کارِ غیر زهرا نیست گفتی یاعلی واسه‌ت، من شریک غم هستم هیچ‌کسم نباشه باز، غم نخور خودم هستم «رُوحی لروحِکَ الْفِداءُ و نَفْسی لِنَفْسِکَ الْوِقا» شاعر: حمید رمی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
Hajmahdirasuli babolharam.mp3
1.84M
|⇦•تو یک‌ تنه سپاهِ عشقی.. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ حاج مهدی رسولی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۲۵ سال خانه نشینیِ ، محصولِ اُمّت بود! خَنّاسـان به رسیدند تا مردم قدرِ را بدانند کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
خانه تاریک شد و بر در خانه شرر است جلوی یک زن مظلومه هزاران نفر است! کاش لولای در از سمت دگر باز شود! در اگر باز به داخل بشود دردسر است.. آتش ! از در نرو بالا! دم در فاطمه است... حرمتش را تو نگه دار! ببین خون جگر است.. دخت پیغمبرتان است! مراعات کنید می‌زند فاطمه را هرکه در این دورو بر است.. آه مسمار حیا کن! سوی پهلوش مرو! صبر کن صبر ! علی چشم براه پسر است فضه چادر برسان فاطمه افتاد زمین کمکش کن! همه‌ی هستی من در خطر است قنفذ اینقدر نخند! این که زدی یک زن بود تو نگفتی بخودت سوخته و بی سپر است؟! باز برخواسته و پشت علی می آید هرچه او را بزنی پای علی بی اثر است کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
حادثه بالا گرفت و عاقبت یک در شکست ضربه ی پایی رسید و پهلوی مادر شکست اجر و مزدِ حضرت خاتم ادا شد با لگد.. در میانِ خاک با یک ناله..پیغمبر شکست مادرش را دید زیرِ دست و پا..دستپاچه شد هیچ می دانی چگونه قلبِ یک دختر شکست؟ خواست تا بیرون کشد از آن هیاهو که نشد پیشِ دو چشمانِ زینب ناگهانی سر شکست شعله ها از یک طرف سوزانده روی فاطمه ضربه های دیگری آمد که بال و پر شکست در کشاکش ناله ی فضّه خُذینی می رسید خادمه یک صحنه هایی دید تا محشر شکست در حیاطِ خانه ..مولا گوشه ای افتاده بود فاطمه را دید بر روی زمین..حیدر شکست دستهای مرتضایش بسته شد در پیشِ او با غلامی پهلو و بازوی یک همسر شکست کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
سلام روزتون بخیرررر 🌷🌷🌷🌹🌹 دو تا کارگر گرفته بودم واسه اثاث کشی. گفتن 40 تومن من هم چونه زدم شد 30 تومن... بعد پایان کار، توی اون هوای گرم سه تا 10 تومنی دادم بهشون. یکی از کارگرا 10تومن برداشت و 20 تومن داد به اون یکی. گفتم مگر شریک نیستید؟ گفت چرا ولی اون عیالواره، احتیاجش از من بیشتره. من هم برای این طبع بلندش دوباره 10 تومن بهش دادم تشکر کرد و دوباره 5 تومن داد به اون یکی و رفتن داشتم فکر میکردم هیچ وقت نتونستم اینقدر بزرگوار و بخشنده باشم اونجا بود یاد جمله زیبایی که روی پل عابر خونده بودم افتادم بخشیدن دل بزرگ میخواد نه توان مالی... «همه میتونن پولدار بشن اما همه نمیتونن بخشنده باشن» «پولدار شدن مهارته اما بخشندگی فضیلت» «باسواد شدن مهارته اما فهمیدگی فضلیت..» «همه بلدن زندگی کنن اما همه نمیتونن زیبا زندگی کنن» زندگی عادته اما زیبا زیستن فضیلت... 🌹🌹🌷🌷🌷🌹🌹
چند رباعی...👇 و دود از سر و دوش خانه بالا می رفت هستی نبی و جان مولا می رفت در آتش لیلة المبیت خانه در جای علی حضرت زهرا می رفت ، عشق نبی و یارِ زبردست؛ علی امن است و امان یکسره! تا هست علی شد حافظِ جان حضرت پیغمبر فرماندۂ لیلة المبیت است علی! شاعر: ، بند بندِ قلبِ هر دلداده می گوید علی هم توانگر، هم ز پا افتاده می گوید علی آیه های وحی دارد مدح مولا می کند تار و پودِ سبزِ هر سجاده می گوید علی شاعر: آن روز تو را دچار غربت کردند بر خانه عشق هتک حرمت کردند با بردن هیزم ، به در خانه اتان پیران سقیفه قصد قربت کردند شاعر: به مناسبت شب اول ربیع الاول مصادف با از سوی خدا تو مورد تأییدی درظلمت شب مثل قمر تابیدی دادند ملائکه سلامت امشب تا جای پیمبرخدا خوابیدی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
💠کدام اخلاقتان شبیه پیامبرتان است؟ پیامبر اسلام :  🥀دائماً متفکر بود. 🥀 اکثر اوقات ساکت بود. 🥀خلقش نرم بود. 🥀کسي را تحقير نمي‌‌کرد. 🥀دنيا و ناملايمات هرگز او را به خشم نمي‌آورد. 🥀حقي پايمال مي‌شد از شدت خشم کسي او را نمي‌‌شناخت تا اينکه حق را ياري کند. 🥀بيشتر خنده‌هاي آن حضرت تبسم بود 🥀مي‌فرمود حاجت کساني که به من دسترسي ندارند را ابلاغ کنيد. 🥀با مردم انس مي‌گرفت و آنان را از خود دور نمي‌کرد. 🥀در همه امور اعتدال داشته و افراط و تفريط نمي‌کرد. 🥀زبان خويش را از بيان سخنان غيرضروري کنترل مي‌کرد. 🥀در انجام وظيفه به هيچ وجه کوتاهي نمي‌کرد. 🥀بافضيلت‌ترين فرد نزد پيامبر خيرخواه‌ترين آنان براي مردم بود. 🥀در مجالس جايگاه خاص براي خود برنمي‌گزيد. 🥀هنگامي که بر جمعي وارد مي‌شد در جاي خالي مي‌‌نشست و به ياران خويش دستور مي‌داد اين گونه عمل کنند. 🥀هر کس براي رفع نياز رجوع مي‌کرد نيازش را برآورده مي‌کرد يا با کلام دلنشين آن حضرت قانع مي‌شد. 🥀رفتار پيامبر آنقدر نرم بود که مردم او را همچون پدري دلسوز و مهربان مي‌دانستند و حق همه مردم نزد آن بزرگوار يکسان بود. 🥀مجلسش مجلس بردباري، حيا، صدق و امانت بود. 🥀عيب‌جو نبود و از کسي هم تعريف زياد نمي‌کرد. 🥀پيامبر نفس خود را از سه چيز پرهيز مي‌داد جدال، پرحرفي و سخنان غيرضروري. 🥀هرگز کسي را سرزنش نمي‌کرد. 🥀در پي لغزش‌هاي مردم نبود. 🥀سخن نمي‌گفت مگر در جايي که اميد ثواب در آن وجود داشت. 🥀سخن کسي را قطع نمي‌کرد مگر اين که از حد متعارف تجاوز مي‌کرد. 🥀به آرامي و متانت گام برمي‌داشت 🥀کلامش مختصر، جامع، آرام و شمرده بود و آهنگ صدايش از همه مردم زيباتر بود. 🥀پيامبر در تمام حالات و در برابر همه مشکلات شکيبا بود. 🥀هر روز هفتاد بار استغفار مي‌کرد. 🥀لحظه‌اي از عمر بابرکت خويش را بيهوده نمي‌گذرانيد. 🥀ديرتر از همه مردم به خشم مي‌‌آمد و زودتر از همه راضي مي‌گشت. 🥀با ثروتمندان و تهيدستان يکسان دست مي‌داد و مصافحه مي‌کرد ووقتي به کسي دست مي‌داد بيش از او دست خويش را باز نمي‌کشيد. 🥀با مردم شوخي مي‌کرد تا مردم را خوشحال سازد. 🥀امام صادق(ع)فرمودند: *اني لاکره للرجل ان يموت و قد بقي خلة من خلال رسول الله صلي الله عليه و آله لم يأت بها.* من خوش ندارم کسي بميرد در حالي که هنوز برخي از آداب پيامبر (ص) را به جا نياورده است. 📚منبع: سنن النبی، علامه طباطبایی
🕊﷽🕊 ✳️ 🍁برخاتم اوصیاء مهدی صلوات 🍁برصاحب عصر ما مهدی صلوات 🍁خواهی که خداوند بهشتت ببرد 🍁بفرست تو بر حضرت مهدی صلوات 🔘برعسکری آن نورولایت صلوات 🔘برآن گل گلزار رسالت صلوات 🔘خواهی که خداگناه تو،عفوکند 🔘بفرست برآن روح کرامت،صلوات () ⬅️اَلسلامُ علیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ.... 🍂شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن 🍂جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن 🍂عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم 🍂کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن 🍂در جوانی رفت از دنیا امام عسگری 🍂شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن 🍂این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه 🍂تسلیت گوئیم امروز بر شما یابن الحسن ⬅️روز عزای امام حسن عسکری... امروززصاحب عزا مهدی فاطمه است... ☑️امروز روز یتیمیه امام زمانه... امروز هم ناله شیم با امام زمان.... قربون اشک چشمت برم آقا جان... آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی... امروز دم در ایستاده... شال عزا به گردن انداخته... آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی.... هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه... امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ... دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه... میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید... ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا.... 🔳آقا جان مهدی زهرا.... امروز بیا یه روزی به ما بده... آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم.... آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن.... آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه.... اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی... 💥الا یا اهل العالم انا بقیة الله... 🔹دلتو ببرم سامرا و التماس دعا ✨میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش ✨حجة ابن الحسن گشته سیه پوش ✨سامرا بار دیگر در عزا شد ✨حجة ابن الحسن صاحب عزا شد ⬅️آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره.. میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن.... اینقدر آقا ضعیف شده... ،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه... ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین..... صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد... اینجا امام حسن پسرش مهدی رو صدا زد، یه مادری هم من میشناسم،پسرش مهدی رو صدا زد،ما بینِ در و دیوار قرار گرفت،صدا زد: مهدی جان! بیا... کمکِ مادرت کن از سینه اش خون میچکید دنبال حیدر میدوید میگفتُ با سوز جگر یابن الحسن یابن الحسن 💥(گریز روضه به حضرت زهرا س) ⬅️بمیرم برا امام حسن عسکری.. امام زمان اومد... کنار پدر... ظرف آب رو برداشت... ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد... اینقدر این بدن ضعیف شده... اینقدر این بدن نحیف شده... همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید... از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد... 🌾امان امان(3).... نمیدونم اون لحظه امام عسکری یاد چه لحظه ای ..آخ یاد چه صحنه ای افتاد... شاید یاد اون لحظه ای افتاد... که عمه جانش زینب دید دارن با چوب خیزران به لب و دندان حســـــــــين..... (گریز) ⏪یه لحظه امام حسن شروع کرد گریه کردن... آقا صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟ شاید فرموده باشه!!! مهدی جان برا تو گریه میکنم... خیلی غریبی... بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی ✳️اما می خوام بگم آقا جان... درسته داغ بابا دیدی... ولی شیعه آمدن بدن بابا رو احترام کردند.... با عزت بدن بابا رو تشیع کردند ... ⚫️اما من بمیرم برای جد غریبت حسین .... چه تشیع جنازه ای شد.... ۱۰ نفر نعل تازه به اسبها زدن ... اینقدر رو بدن عزیز زهرا تاختن... امان امان ... الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه... چه کشید بی‌بی زینب .... اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها رو کنار زد... نیزه شکسته ها رو کنار زد ... آخ یه بدنی دید بی سر...عریان.. قطعه قطعه... چه کرد عمهٔ سادات... یه وقت دیدن خم شد لباشُ گذاشت به رو رگهای بریده حســـــــین.... ◼️هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید ◼️ بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید ◼️ حیدر نبوسید زهرا نبوسید ◼️ حتی نسیم صحرا نبوسید 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 💠هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
توسل بسیار جانسوز _ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام سال 94_گریز روضه سیدالشهدا علیه السلام_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن *کسی تو سامرا به آقامون تسلیت نگفتا* تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن *میدونی دل  آدم کجا میره؟یه مرتبه یاد گودال افتادم ..."اونجام به یتیمان ابی عبدالله کسی تسلیت نگفت ..."* زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن *معمولا فامیلا جمع میشن ، عمو،دایی، عمه و دیگر بستگان؛ نمیزارن بچه یتیم کنار پیکر پدربی تابی کنه" اما برا امام زمان ما این اتفاق نیفتاد ..." حتی کربلا هم اینجوری نبود ... اونجا عمه ی امام زمان بچه های ابی عبدالله رو سرپرستی کرد...* قلب باب ت از شرار زهر دشمن آب شد سوخت جسم و جانش از پاتا به سر یابن الحسن طفل بودی،پیش چشمت چشم بابا بسته شد 2 تونگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن *آخ دلم یه جایی رفت،نگی امشب چرا داره پریشون خوانی میکنه..." به خدا دست من نیست؛دلم با این یه بیت رفت کوچه بنی هاشم* حسین جان ... طفل بودی پیش چشمت دست بابا بسته شد تو نگه کردی و قنفذ ...... کودک 6 ساله بودی بر پدر خواندی نماز ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن مادر؛کاش بودم تا علی را یار بودم من جای تو بین در و دیوار بودم مادر شنیدم بارها از پا فتادی دیدی علی تنها بود باز ایستادی یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن *فرمود عقیل برو به اون کودکی که تو حجره هست ،بگو بیاد ..." اومدم دیدم یه ماه شب چهارده گوشه ی هجره مشغول عبادته" آقامون حجت ابن الحسن بود تا پیغام رو دادم سراسیمه اومد؛ سر بابا رو بغل گرفت ... تا امام عسکری اونو دید نفرمود پسرم،فرمود یا سید أَهْلَ الْبَیْتِ اسْقِنَا المَاءٍ ...." یعنی تشنمه به من آب بنوشان ..... اسْقِنَا المَاءٍ .... (آخ بمیرم ...) هر طوری بود نزاشت بابا لب تشنه از دنیا بره .... امام جوادم یه کودک 6،7 ساله بود نزاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ..."اما لایوم کیومک یااباعبدالله ..... حسین ...... بمیرم،هر چی صدا زد جماعت جگرم داره میسوزه ...."جی جوری آبش دادن ؟؟ فَلَمْ یُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّیُوفِ ..... حسین ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش