eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.4هزار دنبال‌کننده
38 عکس
42 ویدیو
71 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
رفقای مداح: روضه مرثیه، غزل، زمینه، نوحه ،شو ،مناجات شب بیست و سوم ماه رمضان بارگزلری و در کانال موجوداست التماس دعا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯 🎤 کربلایی ✖️سبک: 📃 بابا حيدر برا رفتن شد ... ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯 🎤 کربلایی ✖️سبک: 📃 امشب دلم هوای گریه داره ... ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯 🎤 کربلایی ✖️سبک: 📃 من جان و دلم... ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نسیم صفا ای نسیم صفا مولا علی جان ای شمیم وفا مولا علی جان ای نفس های تو عطر الهی دم به دم با خدا مولا علی جان این تویی هم نفس با حضرت عشق سايه ی مصطفی مولا علی جان ای تو سلطان ما در هر دو عالم جان فدایت شها مولا علی جان هرچه حکم از تو آید می پذیریم ما و امر شما مولا علی جان این تویی رمز و راز خلقت عشق لَیْلَةُ الْقَدْرِ ما مولا علی جان ای که در بندگی یکتاترینی ای گل کبریا مولا علی جان سايه سار تو را بر سر گرفتم آفتاب ولا مولا علی جان ای تو تفسیر پاک هر مناجات ترجمان دعا مولا علی جان کاروان را امیر ای رهبر عشق آمدم در قفا مولا علی جان جانب مرقد همچون بهشتت مرغ دل شد رها مولا علی جان تا رسد در نجف مرغ دل من شد رها در هوا مولا علی جان ای طبیب تمام درد عالم جویم از تو دوا مولا علی جان سائلان را تویی دریای رحمت ای تمام عطا مولا علی جان آمده سائلی بر درگه تو تو شهی من گدا مولا علی جان گر زنم دم ز تو لطف تو باشد تو کجا من کجا مولا علی جان این منم بنده و در ملک هستی تو امیری مرا مولا علی جان تا بماند بجا دین خداوند هستی ات شد فدا مولا علی جان ای که در مسجد و محراب و منبر گشته فرقت دو تا مولا علی جان خورده بر تارک نورانی تو تیغ اهل جفا مولا علی جان سجدگاهت ز خون رنگین شد ای گل در نماز و دعا مولا علی جان از غمت دیده شد دریای گلگون سینه ماتمسرا مولا علی جان چون حسین و حسن در ماتم تو زینب ات در عزا مولا علی جان هم که بوده دلت غرقابه ی خون هم که گلگون لقا مولا علی جان در عزای تو ای باب یتیمان کوفه شد کربلا مولا علی جان چشم تو چشمه ی سرخ فرات است نای تو نینوا مولا علی جان کربلا بعد تو دیده به مقتل پیکر سر جدا مولا علی جان پیش تیغ غمت با سرفرازی «یاسر» افتد ز پا مولا علی جان ** محمود تاری «یاسر» ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 🎤 کربلایی ✖️سبک: 📃 الهی لا تودبنی..... ↩️ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
|⇦•به دستت میرسه تقدیرم... وتوسل به امام زمان روحی له الفدا وحضرت زهرا سلا الله علیه ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج میثم‌ مطیعی ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ کجای عالمی دلگیرم امشب به دستت میرسه تقدیرم امشب به شوقِ گفتن اسم تو بوده اگه قرآن به سر میگیرم امشب کجایی ببینی شدن عاشقا بیقرارِ تو شبِ قدر بعدی الهی که باشیم کنارِ تو «بیا یابن زهرا، بیا یابن زهرا، عزیزِ من» میشه هرجا که زیرِ آسمونی برا ما روضه ی مادر بخونی کسی امشب نشونیتو نداره گمونم پیش ِقبرِ بی نشونی نشستی همونجا که دلتنگیِ روز و شب هاته گمونم که تا صبح بِفاطمةَ روی لب هاته «بیا یابن زهرا، بیا یابن زهر،ا عزیزِ من» آتیشِ کینه رو دیوارِ باغه که یاسی پرپرهِ میسوزه ساقه همه روضم همینه خونِ زهرا گمونم گردنِ اون میخِ داغه علی کعبه و فاطمه هم برای طواف اومد امون از زمونی که تو کوچه حرفِ غلاف اومد «مرو فاطمه جان، مرو‌فاطمه جان، مرو زهرا» : محمد رسولی همین که بهتری الحمدالله جدا ازبستری الحمدالله همین که در زدم دیدم دوباره خودت پشت دری الحمدالله نرو‌ تا که خیره نگاهم به درشه بمون زهرا حسینت بزرگ تر شه حسن مردتر شه بمون زهرا زنهای پرستار خدمت بی بی بودند، یه وقت دیدن. نفسای بی بی به شماره افتاد. گفتن الان از دنیا میره، بلند شدند برن مسجدامیرالمؤمنین رو خبر کنند، اینقدر حال این زنها متغیر بود، اینقدر نگران و مُشوَّش بودن، بین راه امیرالمؤمنین زنهارو‌ مشاهده کرد .فرمود: مَن خبر؟ چه خبر شده؟ "مالي اَراكُنَّ مُتَغیِّرات الوجوه‌ِ والصُّوَر"شما چرا رنگاتون پریده؟ اونا گفتن: "یا ابالحسن! أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ" علی اکه یه بار دیگه میخوای زهرا رو‌ببینی فقط عجله کن . امیرالمؤمنین وارد منزل شد عبا برداشت عمامه برداشت، سر بی بی رو به دامن گرفت با یه مظلومیتی صدا زد: "يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ"جواب نداد. " يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ" هر اسمی هر صفتی به کار برد بی بی چشمارو باز نکرد، یه وقت علی صدا زد : "يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِ" زهرا با من حرف بزن .."فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ "من پسر عم مظلومت علی ام. "فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ" دلش به رحم آمد چشم‌ها رو باز کرد نه علی حرفی زد، نه فاطمه ی زهرا، هر دو به هم نگاه کردند، با نگاه باهم‌حرف میزدند. راوی نوشته که معصوم فرمود: "وَ بَكَتْ وَ بَكَىٰ" هر دو شروع کردن گریه کردن.... روزای آخر خانم بلند شده بود کار خانه می کرد، موهای بچه هاشو شونه می‌کرد، خونه رو جارو می کرد، همه خوشحال شدن. علی! برا دلت بمیرم که نیمه شب ی بی بی رو غسل دادی، گفتی بچه ها آروم‌ گریه کنید. ‌اما یه اتفاقی افتاد خودت برگشتی سمت دیوار هی دستِ مشت کرده به دیوار میزدی. علی داد می زد، گریه می کرد....* ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•به دستت میرسد تقدیرم.... و توسل به امام زمان روحی له الفدا وحضرت زهرا سلام الله علیه ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفس حاج میثم‌ مطیعی ⚫️⚫️⚫️⚫️ هیچ وقت فکر نکن که عجل الله کنارت نیست همه ی حرفا و شکایت هارو به امام زمان بگو.. و این رو بدون که تا حرکت نکنی برکتی نمیاد سمتت.. «شهید علی اصغر شیردل» ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
|⇦•چیزی نخواست از من... وتوسل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام االه علیه ویژهٔ شبهای قدراجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ چیزی نخواست از من، تا لحظه‌ی آخر حتی همون، لحظه که داشت، می‌سوخت کنارِ در شرمنده ام، من تا ابد، از اون چشای تر چیزی از اینکه زمین خورده، به من نگفت از اینکه تو کوچه‌‌ها سیلی، زدن نگفت درد دلهاشو به هیچ‌کس جز، حسن نگفت یه بار نگفت، از اون همه غم نگفت نگفت، از قامتِ خم که می‌دونست، شرمنده میشم «نرو نرو سپاه حیدر، پر از غمه نگاه حیدر» خیلی مدارا کرد، با فقر من هم ساخت پای دل، حیدر نشست، با این همه غم ساخت اما یه بار، شِکوه نکرد، با روزیِ کم ساخت بخشید رختِ عروسی‌ شو هم، برا خدا با دستاش نونِ تازه می‌پخت، برای ما تنها لبخندش رو می‌بخشید، به مرتضی یه بار نگفت، علی بریدم این آخرا، نگفت خمیدم یه شکوه هم، ازش ندیدم «نرو نرو سپاه حیدر، پر از غمه نگاه حیدر» با بودنِ زهرا، خونه بهشتم بود حتی اگر، که قلب من، لبریزِ از غم بود حتی اگر، که قامِتش، از غصه‌ها خم بود یک دفعه هم توو کوچه من رو، صدا نکرد اما دستم رو یک لحظه هم، رها نکرد حتی واسه عذاب این شهر، دعا نکرد خدا ببین، دلم شکسته دلم از این، ستم شکسته که قدِّ همسرم شکسته کاشکی میشد بمونی زهرا آخه هنوز جوونی زهرا دستم به بازوش خورد آتیش گرفت جونم : رضا یزدانی *آخه امیرالمؤمنین به بچه‌ها گفته بود آروم‌گریه کنید، مردم صدامونو‌ میشنون، شاید دوباره بیان شما روهم بزنن، بچه ها آستین به دهان گریه می کردند. یه وقت دیدن علی دست از غسل کشید، اسماء داره نگاه میکنه، امیرالمؤمنین برگشت روبه دیوار هی دستِ مُشت کرده به دیوار میزنه. علی! بلند گریه نکن... آخه نگاه کن این بازوی ورم‌ کرده و کبود رو ببین ....* وقتی صدای در میپیچه تو‌خونه حس میکنم، باز خونه رو آتیش میسوزونه *هرکی میاد در خونه ی ما، بچه ها میترسن، هر کی در میزنه بچه ها همدیگه رو‌نگاه میکنن، میگن اینا یه ذره در میزنن بعد در رو میشکنن، بعد در رو‌ می سوزونن.....* حس میکنم افتاد رو خاک‌ مادر، غریبونه *آقای مهربونم، آقای کریمم، اون شب چه اتفاقی افتاد؟ اون روز چه اتفاقی افتاد؟...* «این کودکت چه دیده که زار میزند هی دستِ مشت کرده به دیوار می زند به هر جا مادری از شوق دست طفل خود گیرد در این‌کوچه‌ گرفته طفل دست مادر خودرا *چی گفت امام‌حسن؟ ...* اون‌ روز شکست انگار تو‌کوچه‌ غرور من خیلی گریه کردیم با یادش من و حسن آخه یه زن رو پیش بچه اش نمی زنن ای بی حیا ببند چشاتو پایین بیار اینجا صداتو از رو‌ چادر بردار پاهاتو *اینجا اومدن‌ داخل خونه ی حضرت زهرا پا رو‌چادر حضرت گذاشتن، گذشت و گذشت، زید بن اَرقم میگه: کوفه نشسته بودم عُبیدالله ملعون نشسته بود سرِ ابی عبدالله رو براش آوردن، اول بلند شد سر رو‌ برداشت گذاشت روی زمین. گفتم‌: خدایا! میخواد چیکار کنه؟ یه‌وقت پاش رو بلند کرد گذاشت روی صورت امام‌حسین، صدا زد :حسین! چه زود پیر شدی؟ یه وقت یکی گفت پا تو بردار من خودم دیدم پیغمبر این لبها رو‌ میبوسید... *‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝