eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
34 عکس
13 ویدیو
95 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
چگونه او جگر پاره روبراه کند توانِ آه ندارد که آه آه کند نشد که راه رود مثلِ مادرش شده بود نشد که خیزد و دیوار تکیه‌گاه کند نشسته است جوانش به بستر مرگش خداکند که ننالد فقط نگاه کند چه داشت زهر که جسمش چنین تورم کرد که دست و پا زدنش را چه جانکاه کند هنوز غرقِ جراحات شام و کرببلاست بگو که رویِ پدر را به قتلگاه کند برای او همه‌اش روضه است وقتی که..‌. نظر به آب کند یا نظر به ماه کند کنارِ عمه به زنجیر بود و حیف نشد که خویش را سپرِ طفلِ بی‌گناه کند به چنگِ پیر‌زنی سنگ بود و او می‌گفت : خدا کند نزند یا که اشتباه کند حسن لطفی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
من باقر علم نبییم من رهرو راه علیم نور خداوند مبینم نجل امیرالمومنینم هستم گل باغ مدینه در علم و تقوا بی قرینه پنجم گل باغ ولایم پیغمبر کرب و بلایم برساجدین نور دو عینم همراز و همگام حسینم من دیده‌ام رنج و بلا را سوز عطش در کربلا را من دیده ام گردیده اکبر غلطان به خون صد پاره پیکر من دیده‌ام غوغای محشر قنداقه ی پر خون اصغر من دیده ام اطفال عطشان در موج خون ساقی طفلان من دیده ام آن روز حساس از تن جدا شد دست عباس من دیده‌ام خنجر کشیدند جدم حسین را سر بریدند من دیده ام آتش به خیمه رأس حسین را روی نیزه من دیده‌ام رأس بریده من دیده ام گوش دریده دیدم که دشمن ظالمانه بر کودکان زد تازیانه در کربلا زخمم نمک خورد من دیده ام زینب کتک خورد من دیده ام در کوفه و شام بر ما زدند سنگ از لب بام من دیده‌ام قاری قرآن طشت طلا و چوب خزران دیدم حسین دم زد ز محبوب می‌زد یزید دون به لب چوب آخر شدم مسموم کینه از پا فتادم در مدینه یاری کنم امشب (رضا) را این نوحه خوان کربلا را گوید سخن از سوز سینه دعوت کنم او را مدینه رضا یعقوبیان ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
ببار بر سرمن شوق مستجیر شدن را بگیر از دل من فرصت کویر شدن را جهان به غیر سیاهی خدا گواه ندارد به ماه اگر که نبخشی سر منیر شدن را چه علم‌ها که شکافنده اش تو بودی و هستی چه جمع کرده خدا در تو بی نظیر شدن را سیادت حسنین است در وجود تو جاری که ارث برده ای از مرتضی امیر شدن را گدا که سر زده باشد به خانه‌‌ی تو نبیند تمام عمر دگر صورت فقیر شدن را شفا کنار تو مفهوم دیگریست چراکه به کور می‌دهی اذن ابوبصیر شدن را پیامبر به پیامی سلام بر تو رسانده چشانده ای تو به جابر شکوه پیر شدن را سه ساله بودی و همراه عمه جان سه ساله تویی همان که به بازی گرفت اسیر شدن را به اقتدای سران به نیزه رفته چهل شب ادا نموده‌ای آداب هم مسیر شدن را رسید بر سر و دست تو روزگار و گره زد به سنگ خار شدن را به غُل حقیر شدن را چقدر گریه کنار پدر به چشم کشیدی به پای نقل به جای کفن حصیر شدن را س کرمانی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
ای شیعه ثانی عشر حضرت باقر دین زنده شده از هنر حضرت باقر بخشید به اسلام مبین گرمی و رونق گنجینه غرقِ گهرِ حضرت باقر تا روز قیامت همه چون آینه ماتند از دانش و علم و هنر حضرت باقر زینت ده توحید پرستان جهان است گلزار گل و بارور حضرت باقر قدسی نفسان حرم قدس ندیدند جز نور خدا در نظر حضرت باقر مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند درسجده شام وسحر حضرت باقر جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر آورده سلامی به بر حضرت باقر از فتنه بپرهیز که این بارگران است باری که کند خم کمر حضرت باقر عمری ز غم کرب و بلا خون جگر خورد قربان دل و چشم تر حضرت باقر پیوسته غم فاطمه و غربت حیدر آتش زده بر بال و پر حضرت باقر زهر ستم و کینه بیداد چه کرده است با جان و دل و با جگر حضرت باقر افسوس که در سوک نشسته است مدینه زین داغ گران با پسر حضرت باقر دادند مرا کوثر توفیق وفائی تا آن که شوم نوحه گر حضرت باقر شاعر : استاد سید هاشم وفایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
آسمان اشك غم از ديده ما بيرون كرد دل ما را ز غم و غصه لبالب خون كرد پنجمين حجت حق حضرت باقر كه خدا بهر او خلقت اين دايره گردون كرد گشت مسموم جفا از اثر زهر وليد شيعيان را به جهان غمزده و محزون كرد قدر اين گوهر يكدانه ندانست فلك كه غريبانه به صحراي بقيع مدفون كرد چه دهم شرح غمش را ندانم به خدا با خسته او زهر هلاهل چون كرد هر دلي رسته ز غم ديد،به غم ساخت دچار هر سري لاف زد ،از عقل و خرد مجنون كرد گويم آن قدر كه تا بر سر زين جاي گرفت آسمان زينِ فلك ،از غم او،وارون كرد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
هرکسی که تو کودکی - ببینه کابوس بدی تا عمر داره یادش نمیره حالا اگه به جای خواب - با گوشت و پوستش لمس کنه آرزوشه روزی هزار دفه بمیره *خودم دیدم، جوونای خیمه،دویدن و رفتن،تشییع اکبر *خودم دیدم، زیره بغلای،حسین و گرفتن،سقا با خواهر (ای که میگی به روضه خون روضه ها رو سنگین نخون...سخته شنیدن) (پنجاه وچار سالی میشه این روضه ها تو سینمه،شنیدن کی بود مانند دیدن) اسیر غصه ها ،شاهد کل ماجرا،یادگار کرب و بلا# **** هنوز تو گوشمه خدا - صدای گریهء علی اصغر که دلهامون و سوزوند هرچی که دست به دست میشد - بین رباب و عمه جون آروم نمیشد هرکسی لالائی میخوند *خودم دیدم، زیر عبا بردش،به دشمنا رو زد،حرمله خندید *خودم دیدم، رو خاکا نیومد،خونای گلوشو،به عرش که پاشید (ای که میگی به روضه خون روضهء شیرخواره نخون...سخته شنیدن) (رباب که آب خورد یادمه بیرون خیمه ضجه هاش،شنیدن کی بود مانند دیدن) اسیر غصه ها،شاهد کل ماجرا،یادگار کرب و بلا# **** الهی هیچ مسلمونی - اسیر نشه تا ببینه ناموس شو تو ملأعام جای تعجب نداره - حق داشت بابام سه مرتبه بگه که سخت تر ندیدم از سفر شام *خودم دیدم، محل یهودی،تو چشای عباس،نگاه غیرت *خودم دیدم، عمه ها چه جوری،آستین گرفتن،جلوی صورت (ای که میگی به روضه خون روضه رو بی پروا نخون...سخته شنیدن) (خودم دیدم بزم یزید،کنیز میخواست پستی پلید،شنیدن کی بود مانند دیدن) اسیر غصه ها،شاهد کل ماجرا،یادگار کرب و بلا# **** سخته یکی تو یک سفر - همبازی شو از دست بده جاش بذاره تو خاک غربت یادم نمیره گریهء - سه ساله رو که آخرا بابا بابا بابا میگفت دیگه با لکنت *خودم دیدم، طبق و آوردن،خم شد و لبای باباشو بوسید *خودم دیدم، سر و که بغل کرد،برای همیشه،رقیه خوابید (ای که میگی به روضه خون روضه ها رو بازش نکن...سخته شنیدن) (یادم نمیره عمه جون،با دست براش قبر که میکند،شنیدن کی بود مانند دیدن) اسیر غصه ها، شاهد کل ماجرا یادگار کرب و بلا # شاعر : عبدالله باقری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
آسمان اشك غم از ديده ما بيرون كرد دل ما را ز غم و غصه لبالب خون كرد پنجمين حجت حق حضرت باقر كه خدا بهر او خلقت اين دايره گردون كرد گشت مسموم جفا از اثر زهر وليد شيعيان را به جهان غمزده و محزون كرد قدر اين گوهر يكدانه ندانست فلك كه غريبانه به صحراي بقيع مدفون كرد چه دهم شرح غمش را ندانم به خدا با خسته او زهر هلاهل چون كرد هر دلي رسته ز غم ديد،به غم ساخت دچار هر سري لاف زد ،از عقل و خرد مجنون كرد گويم آن قدر كه تا بر سر زين جاي گرفت آسمان زينِ فلك ،از غم او،وارون كرد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
باقر علم مصطفا هستم وارث حلم انبیا هستم ساکن عرش کبریا هستم از اهالی کربلا هستم سینه ام از غم و بلا چاک است سنگ روی مزار من خاک است نورم از نور حضرت زهراست پدرمن شفیع روز جزاست عشق من در تمامی دلهاست جدمن آفتاب عاشوراست سینه ام مملو از تب عشق است مکتبم چونکه مکتب عشق است قطره قطره شبیه بارانم من امام حدیث و قرآنم ازهمان کودکی پریشانم بسکه باگریه روضه میخوانم اشک جاری و سوزو گریه منم چونکه همبازی رقیه منم همه خاطرات من درد است زندگی و حیات من درد است دفترم که دوات من درد است تاقیامت بساط من درد است آفتاب غمم غروب نداشت عمرمن لحظه های خوب نداشت من خودم مشک پاره را دیدم گلوی شیرخواره رادیدم غارت گاهواره را دیدم تن روی قناره را دیدم اربا اربای اکبر آبم کرد زخم پهلوی او کبابم کرد علم افتاد و عمه جان افتاد ناگهان دیدم آسمان افتاد تازیانه به جانمان افتاد روی جسم همه نشان افتاد قسمتم زخم خار صحرا شد روی عمه شبیه زهرا شد می شود نیزه دیدو اشک نریخت؟ روی مقتل رسید و اشک نریخت؟ میشود دل برید و اشک نریخت؟ از گلو بوسه چید و اشک نریخت؟ دیدم از تل تنی که لرزان شد وقتی افتاد نیزه باران شد من خودم قتل شاه را دیدم خیمه بی سپاه را دیدم عمه بی پناه را دیدم من خودم قتلگاه رادیدم پدرم را اسیر تب دیدم روزهارا تمام، شب دیدم گریه های رباب را دیدم ناقه بی رکاب رادیدم کل بزم شراب رادیدم محمل بی حجاب رادیدم دردلم زخمهای دشنام است قاتل من خرابه شام است روی دست گلی سربابا دختری مثل مادر بابا پای اوبود منبر بابا سربه اوگفت دختر بابا می برم باخودم تورابابا چشم خود را ببند با بابا مهدی نظری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
من امشب شربتى نوشم که شويَد زَهرِ اعدا را مهيا مى‏شوم اى زهر مهمانى زهرا را من امشب جامه‏اى پوشم که از تن بر کَنم جانم لباس وصل مى‏بايست ديدار گوارا را روانه سوى جانان باش اى جان ستمديده نشد دنيا اگر يارت، بشارت باد عقبى را هشامم زهر داد اما مشامم بوى يار آورد شهادت نوش جانم ساخت اين جام طهورا را جنان از پشت ديوار جهان مى‏خواندم يثرب دگر چشمم نخواهد ديد ديوارى غم افزا را منى که در مناى کربلا قربانيان ديدم وصيّت مى‏کنم اندر منا بر ندبه مِنا را در آن هنگامه که حکم فرار از خيمه صادر شد به چشم خويشتن ديدم به حصر شعله، بابا را ز سهم هر يتيمى گوشوار و گوش، غارت رفت ز پاى دختران و بانوان خلخال، يغما را! چو ديدم طفلکى آتش به دامان مى‏دود هر سو نشد از معرکه بيرون کشم آن طفل تنها را ز بعد آن همه ماتم چو هنگام اسيرى شد ميان قتلگه بردند جمع خسته ما را قضاوت با شما زندان، خرابه، جاى آل اللَّه! چها بگذشت بين شام و کوفه آل طاها را اگر چه کودکى بودم در آن غوغاى غم، اما تمام عمر پيش ديده دارم روز غوغا را بخوان اى روضه خوان از غصه‏هاى عمه‏ام زينب که داغش تازه سازد تا قيامت داغ زهرا را ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
غم داری و آرامش خاطر نداری دور و برت یک خادم حاضر نداری بر خاک قبرت آفتاب افتاده گریان میسوزد از اینکه چرا زائر نداری؟! آخر چرا کنجِ بقیعِ سوت و کورت گریه کن و سینه زن و ذاکر نداری؟! یا باقرَ العلم ِ النّبي از تو سرودم تا که نگوید هیچکس شاعر نداری خیلی غریبی! ذاکر و شاعر بماند... حتی کنار قبر خود عابر نداری من در مقاتل خواندم و اما تو دیدی یک روزِ خوش در باطن و ظاهر نداری از آتش ِ در خیمه تا خار مغیلان از کودکی جز داغ در خاطر نداری! مرضیه عاطفی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
در کربلا چشمت به جسم بی سر افتاد بر نازنین گلهای خونین پیکر افتاد دیدی علیِّ اکبر و فرق دوتا را یا که نگاه تو به حلق اصغر افتاد در جنب علقم محشر کبری به پا بود وقتی کنار بو فضایل مادر افتاد از حالت زینب بگو ای روضه خوانم وقتی به جسم شه گذار خواهر افتاد گفتا که بر خاکی و من دیدم دوباره آن لحظه را که مادرم پشت در افتاد مهدی روحانی کاشمری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
ای جان جهان امام باقر وی قبله جان امام باقر وی کهف امان امام باقر وی فوق بیان امام باقر وی نور عیان امام باقر مولای زمان امام باقر تو باقر علم کبریایی تو اینه خدا نمایی تو قبله جان انبیایی حق است که حجت خدایی ما یکسره درد و تو دوایی ما جسم و تو جان امام باقر تو مظهر رب العالمینی تو هستی زین العابدینی عیسی مسیح افرینی سر تا قدم ایت مبینی سلطان جهان امام دینی در کون و مکان امام باقر ای دوستی تو اعتبارم من ارزوی مدینه دارم تا روی به درگه تو ارم تا چهره به تربتت گذارم شاید به بقیع جان سپارم با اشک روان امام باقر ای قله عرش خاک پایت ای جان جهانیان فدایت گلواژه وحی در صدایت تو پادشهی و ما گدایت چشم همه بر دره سرایت از پیر و جوان امام باقر افسوس که حرمتت دریدند بعد از نبی از شما بریدند در شام غریبی تو دیدند ننگ ابدی به خود خریدند بر قتل تو نقشه ها کشیدند پنهان و عیان امام باقر بودی ز حقوق خویش محروم تا شد جگرت به زهر مسموم با یاد تو ای امام مظلوم گردید قلوب شیعه مغموم از قبر غریب توست معلوم صد رنج نهان امام باقر گریه به عزای تو ثواب است دل ها ز مصیبتت کباب است قبر تو میان افتاب است از کینه دشمنان خراب است این حرمت ال بوتراب است کی بود گمان امام باقر تو جور و جفای شام دیدی خاکستر و سنگ و بام دیدی بر نیزه سر امام دیدی خوشحالی خاص و عام دیدی بیداد و ستم مدام دیدی از خورد کلان امام باقر ای وصف تو بار نخل میثم وی خاک رهت به زخم مرحم وی ریزه خور عطات ادم وی لطف و کرامتت مُسَلَّم در حشر ز اتش جهنم ما را برهان امام باقر استاد غلامرضا سازگار ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
من پنجمین شقایق باغ ولایتم من باقر العلوم چراغ هدایتم چشمم به جز جفا و مصیبت ندیده است از خلق دون وفا و محبت ندیده است بر روی دست من اثر بند مانده است بر لب همیشه حسرت لبخند مانده است در دل همیشه داغ گل یاس تازه است داغ سر شکسته ی عباس تازه است بر پای من ز شدت تاول نشانه هاست بر پشت من اثر ز رد تازیانه هاست دست من و رقیه به هم خصم بسته بود من شاهدم که پهلوی آن گل شکسته بود... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
مولا مولا ، ای آبروی دین ، خورشید پنجمین ای آسمونی پا نکش ، این قدر روی زمین ای جان من ، چی شد که پاره جیگری یاس بودی تو ، حالا شدی نیلوفری لب تشنه ای ، تو این دمای آخری حکایت غربت تست ، روضه ی ده سال منا گریز روضه های تو ، میره به سمت کربلا عزیز زهرا *** مولا مولا ، همراه کاروان ، همراه با زنان سر بریده حسین دیدی ، تو بر روی سنان سوختی هر دم ، با اشک و آه قافله مردی توی ، بازار و بین هلهله رو دستاته ، هنوزم جای سلسله دیدی میون خیمه ها ، تشنگی و قحطی آب گرفته خواب و از چشات ، صدای لای لای رباب عزیز زهرا ** کم کم آروم ، ذکر و دمش میاد ، فصل غمش میاد آی نوکرا آماده شیم ، محرمش میاد دلهای ما ، این روزا پر تاب و تابه جون عشاق ، از انتظار روی لبه ذکر لب ها ، امون از قلب زینبه خدا نیاره روزی که ، داغ برادر ببینه نبینه روی نیزه ای ، سر برادر می شینه سالار زینب شاعر : منصور عرب ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
از شام تا هشام فقط ناامید شد پیش رقیه آخر سر روسپید شد از سَم گذشته بود، دلیل شهادتش این بود که مصائب زینب شدید شد جا داشت بود عمهْ رقیه کنار او این درد هم به علت زهرش مزید شد روضه شنیدنی ست ولی پشت خیمه او دیده که گوشواره کجا ناپدید شد پا می کشید و حجره چو گودال سرخ گشت ازبسکه محو روضه ی «او می کشید» شد پس می بُرید از بدنش درخیال خود تا اینکه ظهر نوبت«او می بُرید» شد او می بُرید و»قصه به جایی رسید که سوم امام کرب وبلا هم شهید شد مهدی رحیمی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
ای حجت الله بر زمین ، بر ما امام پنجمین حق از تو ظاهر ، امام باقر شهادت تو ، سوز بکای ما شد شور طنین ، یا لیتنای ما شد شهر مدینه ، دارالعزای ما شد یا امام باقر ** از ظلم و کینه هشام ، شد از تو هتک احترام گریم برایت ، جانم فدایت ظلم دشمن را ، به رأفتت دادی جواب ای بر حریمت ، دعا قبول و مستجاب ما را کن آقا ، جزو غلامانت حساب یا امام باقر ** باید برایت گریه کرد ، بهر عزایت گریه کرد نور خدایی ، ای کربلایی آل علی را ، محنت کشیده دیدی بر حفظ نهضت ، قدها خمیده دیدی در کرببلا ، سرها بریده دیدی آه غریب مادر ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
السلام ای نور حی کبریا پنجمین گل از گلستان ولا السلام ای رحمت حق بر زمین نجل زهرا و امیرالمومنین السلام ای پور زین العابدین شیعیان را رهبر دنیا و دین السلام ای زینت عرش علا منجی و روشنگر دین خدا السلام ای عالم علم نبی قلب شیعه با ولایت منجلی السلام ای نوربخش عالمین همدم و همسنگر مولا حسین سوزم و گریم برای تربتت جان من گردد فدای غربتت با وجود این همه قدر رفیع قبر تو مظلوم در خاک بقیع از جنایات و ستم های هشام شد امام انس وجان روزتو شام زهرا آلوده شده بر روی زین کرد اثر بر جسم تو از ظلم و کین زاینهمه درد و غم و رنج و بلا بوده ای هر دم به یاد کربلا بوده ای در کربلا در شور و شین دیده ای تنهایی جدت حسین دیده‌ای اصغر چو گل پرپر شده پاره پاره پیکر اکبر شده دیده‌ای پرپر گلان یاس را دست از پیکر جدا عباس را دیده‌ای شمر از ستم خنجر کشید یوسف زهرا حسین را سر برید دیده ای آتش درون خیمه را دیده‌ای سرها بروی نیزه را کربلا گوش دریده دیده ای پیکر در خون تپیده دیده ای چهره ی طفلان تو نیلی دیده‌ای صورت گلگون ز سیلی دیده ای دیده‌ای بر زخم عمه زد نمک پیش چشمش بچه ها را زد کتک دیده‌ای زینب میان قتلگاه بوسه زد بر حنجری با اشک و آه دیده ای تو در میان شیخ و شاب با اسیران مجلس بزم شراب دیده ای تو آن یزید بی حیا چوب می زد بر لب خون خدا دیده ای تو گریه های این (رضا ) در مدینه در نجف در کربلا بر من و آباء من هستی امیر حق زهرا مادرت دستم بگیر رضا یعقوبیان ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
نگاه چشم ترم کل صحنه ها را دید در این میان فقط از دست زجر می ترسید اگرچه سینه ام از هُرم زهر می سوزد ولی وجود من از داغ کربلا خشکید چه گویمت که کجا رفتم و چه ها دیدم در اوج کودکیم قامتم ز غصه خمید چه گویمت که در آنجا چه ظلم ها کردند چه لاله ها چه قدر غنچه ها که دشمن چید چه گویمت من از آن لحظه که عمو می رفت کنار آب رسید و نمی از آن نچشید چه گویمت من از آن لحظه که علم افتاد حرم نه کل جهان بود که ز هم پاشید چه گویمت که امامی ز صدر زین افتاد و نیزه ها که تن پادشاه را بوسید مقابل من و عمه رقیه سیلی خورد هزار مرتبه ازدرد هی به خود پیچید میان قافله او را نشانه می کردند چه لحظه ها که مغیلان به پای او نرسید چه بوسه ها که نزد عمه جان به صورتمان به جای زخم کبودی به جای دست پلید در آن دقیقه که از تل نگاه می کردم تمام موی سرم شد شبیه عمه سفید اگر چه زهر جفا قاتلی به قلبم شد ولی قدم فقط از داغ کربلا خم شد مهدی نظری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
گر چـه امشب پـيـکـرم مي سوزد از زهـر جفا خـوب شـد، راحـت شـدم از غصّه هــاي کــربـلا روضـه خــوانِ کــربـلا و مـــادرم زهـــرا شـدم سوخـتــم از مــاجـــراي پـهـلـوي خـيــر النـســا گـر چـه اين زهـر هشام بـي حـيـا جـانـم گرفت شيشه ي عمـرم شکسته شد ميـان خيمه هـا مـن تــمــام مـــاجـــراي کــــربــلا را ديـــده ام عمـر مـن ســر شد مـيــان گــريــه و بــزم عــزا بـا دو چشم خـويـش ديدم حلق اصغر پـاره شد آن چنان تير سه پر را زد که شد رأسش شد جدا بـا دو چشم خـويـش ديدم اربـاً اربـا شد عـلــي داغ اکــبـــر آتـــشــي زد بــــر دل خــون خـــدا بـا دو چشم خـويـش ديدم مشک سقا پاره شد فـرق او از ضـرب کـيـنـه شـد شبـيـه مـرتـضـي بـا دو چشم خـويـش ديدم جدّ مظلومم حسين در مـيـان قـتـلـگـاه خـويـش مي زد دست و پــا بـا دو چشم خـويش ديدم خيمه ها آتش گرفت الامــانِ کــودکــان، مـي آمــد از ارض و سمــا بـا دو چشم خـويـش ديدم عمّه را سيلي زدند مـعـجـر از سـر مي کشيدند دشمنـانِ بـي حـيـا ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لاله زارى كه به خون بود شناورديدم هم سَرِبى بَدن و هم تنِ بى سرديدم حَسَن ازواقعه ى كوچه نه شب داشت نه روز آنچه را ديدحسن منكه مكرّر ديدم غارتِ خيمه به سختىِ امان نامه نبود من جِگر خون شُدَنِ ساقىِ لشگرديدم مى دَويدم ، كه نِگاهم به مَزارى اُفتاد عدّه اى را زِ پِىِ ، غارتِ گوهر ديدم نِيزه دارى به پَسِ خيمه زمين راميگشت كز دلِ خاك در آوردَنِ اصغر ديدم سعید خرازی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
دلی شکسته و چشمی ز گریه، تر دارم گشوده ام پر اگر نیت سفر دارم اگرچه ماه محرم خزان شدم اما همیشه چند دهه روضه در صفر دارم همه ز مرگ پدر ارث می برند ومن بساط گریه ام ارثی ست کز پدر دارم هشام! زخم دلم که برای حالا نیست من از غروب دهم زخم بر جگر دارم زمانه دست ز قلب شکسته ام بردار من از بریدن رأسش خودم خبر دارم به یاد ساقی لب تشنه امام شهید میان قاب دلم عکسی از قمر دارم اگرچه قصه من مال سال ها پیش است همیشه یک سر بر نیزه در نظر دارم غروب کرببلا زخمهای سختی داشت ولی ز شام بلا زخم بیشتر دارم! از اینکه بودم و اصغر ز نیزه می افتاد غرور له شده و آه شعله ور دارم دلم گرفته از اینکه نشد درآن ایام ز روی دست رقیه طناب بردارم شاعر : مهدی نظری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام 😔😢😔😢😔😢 بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ خیال روی تو در هر طریق همره ماست نسیمِ مویِ تو پیوند جانِ آگه ماست به رغم مدعیانی که منع عشق کنند جمال چهره تو حجت مُوَجّه ماست اگر به زلفِ دراز تو دست ما نرسد گناهِ بختِ پریشان و دستِ کوته ماست به حاجبِ دَرِ خلوت سرایِ یار بگو فلان ز گوشه نشینانِ خاکِ درگه ماست *شهادت امام باقر که میرسه، انگار دیگه بوی مُحرم داره میاد، انگار همه به تب و تاب افتادن، پرچم مشکی هاشون رو آماده کردن، توی این دنیا هر روز خبر مرگ یکی رو برات میارن، میگی: ای داد و بیداد این هم به مُحرم نرسید...* گر بنا نیست ببخشید، نبخشید امّا دست ما را به مُحرّم برسانید فقط *روضه ی یادگارِ کربلاست، دومین مردی که همه ی صحنه های عاشورا رو دیده، دیگه نیاز به مقدمه سازی نداری، اما بذار اینجوری شروع کنم، اینقدر امامِ باقر گریه کن های جَدّش رو دوست داشت، یک فردی رسید خدمتِ امامِ باقر، اطرافیا دیدن آقا به پاش بلند شد، بغلش کرد، سر و صورتش رو بوسه زد... وقتی رفت خداحافظی کرد، اطرافیان اومدن گفتن: آقا! این چه شخصی بود شما اینقد تحویلش گرفتید؟ این آقا کی بود اینقد احترامش کردید؟ آقا فرموده باشن:"اِنَّ هذا الرُجُل كَثْیرَ اَلْبُكَاءِ، لِمظلومِنا" این آقا برایِ مظلومِ ما گریه میکنه.. سئوال کردن: کدام مظلوم؟ آقا شروع کرد ناله زدن و گریه کردن، فرمود: شما مظلومِ مارو نمیشناسید... مظلومِ ما اون آقایی است که جلو چشماش زن و بچه اش رو اسیر کردن...* هزار خاطره ی غم نمی رود از یاد غروب سرخ محرم نمی رود از یاد به گاهواره ی خالیِ اصغرم سوگند رباب و خیمه ی ماتم نمی رود از یاد فرات بود و عطش بود و کودکانِ حرم خروش غیرتِ زمزم نمی رود از یاد *میگن:بچه تویِ سنین کودکی هر حادثه ای رو ببینه تا عُمر داره یادش نمیره، این بچه ها چی کشیدن کربلا...* دمی که هستیِ زینب ز روی زین افتاد همان مصیبت اعظم نمی رود از یاد به دشت دختر و زن ها پا برهنه و دوان بدون یاور و مَحرم، نمی رود از یاد اسیر بودن با خواهرانِ بی معجر... هجوم سیلی محکم نمی رود از یاد به شام بر سر ما سنگ می زدند از بام بلای شهر جهنم نمی رود از یاد به شهر شام، به بزم یزید، بین طشت سَرِ شکسته و درهم نمی رود از یاد رضا رسول زاده *درسته آقا امام باقر بدنش رو به زهر آلوده کردن، به دستور اون ملعون به زینِ اسبش زهر وارد کردن آقا روی اسب که آمد بنشینه، قدری که نشست، این زهر به رانِ پایِ مبارک که رسید، نوشتن آقا حالش نامساعد شد، تعادلش رو از روی اسب از دست داد، بچه هاش دویدن دورِ آقا رو گرفتن، دستت رو بده بابا!، دستت رو بده آقا! نگران شدن، نکنه بچه ی فاطمه از روی اسب با صورت رو زمین بیوفته، اما من بمیرم برا اون آقایی که..." صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه"...* نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جِدال طاقت داشت هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلندمرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد فی سبیل الله، تو رو تشنه کشتنت ابی عبدالله یه سپاه نانجیب ابی عبدالله... *ناله بزن بگو: حسین... این دستای گداییت رو بالا بیار، "اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج"...افضلِ دعاهاست... "اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج"...اجماعاً صلوات...* ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
4_5922751354199084364.mp3
14.46M
‍ •او آغیر کلمه لری درک ایلدی.. آذری ویژه ایام شهادت امام باقر علیه السلام او آغیر کلمه لری درک ایلدی هند اوغلی اولدی حیرتزده زینبده اولان جرأتدن ایستدی مجلسین احوالینه تغییر ویره حضرت باقره دوتدی یوزونی رأفتدن دیدی کیمسن ندور آدون نه گوزل اوغلانسان چوخ شجاعتله سنی درک ایدورم دقتدن واردی میلون دوتاسان کُشتی منیم اوغلوملا جایزه ویرم اگر کام آلاسان سبقتدن دیدی باقردی آدیم جدیم او طشتونده کی باش جلوه گر دور یوزی انوار الوهیتدن اسرا سلسله سینده دایانوب باشدا آتام سلسله ثقلی یوروب گردنینی شدتدن کُشتی دوتماق بیزه تحقیر لیاقتدی یزید فکر قیلما سوزوی رد ایدورم وحشتدن ایکی شمشیر گتورسونله سوله الساعه بیرین اوغلون بیرینی من گوتوروم قسمتدن فرصت جنگی سنون اوغلوا ویرم اول واردی ارثیم اسدالله دا اولان سیرتدن گورمیوبسن شهدا جنگینی خوشدور الان بیرنمونه گوره سن بیزده اولان صولتدن سنون اوغلون منی ئولدورسه بو دعواده اگر قانیمی یوخدی آلان سن کیمی بدفطرتدن یامن ئولدورسم اگر اوغلوی مردانه یزید عوضین چیخمیاسان طایفه ی عصمتدن اوغلوون خاطرینه عمه می اینجیتمیه سن طشتیده قانلی باشی سالمیاسان حرمتدن هندون اوغلی دیدیگی سوزلری آلدی دالیا هاشمی لر دیدی مشهوردیلر صولتدن حضرت باقره زینب دیدی قربانون اولوم گل قباقه بیر ئوپوم تر بورین صورتدن اوجالاندی باشیمیز قوی دولانوم من باشوا بدنظر چوخدی دگر گوز سنه ضدیتدن آی بالام سید سجادون ایشیقلی چراغی دشمنیم قوزیا بیلمور باشینی خجلتدن شاعر:مرحوم انور اردبیلی Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
4_5922462204115815804.mp3
2.84M
‍ رویاشم قشنگه ،ببینم گنبد داری .. و توسل ویژه ایام شهادت امام باقر علیه السلام و ایام مسلمیه رویاشم قشنگه ،ببینم گنبد داری صحنای قشنگی ، شبیه مشهد داری روی قبر خاکیت،یه دونه مرقد داری زائر بی حد داری .. بی قرارم .. تویی قرار قلب زارم من به جز تو .. آخه مگه کسی رو دارم آرزومه .. سر رو ضریح تو بزارم من با یاد روضه هات گریه میکنم برات امشب میزنم صدات ... یا مولا امام باقر (ع) بازم روضه داری، داره چشمات میباره یاد کربلا و، یاد داغ گهواره چشمات خونِ واسه، گلوی پاره پاره دخترای آواره .. با جسارت .. گوشواره ها میرن به غارت آه از این غم‌ .. رقیه میره به اسارت بعد بابا .. یه شب نداره خواب راحت وای از اون همه بلا دست زجر بی حیا سیلی های بی هوا .. یا مولا امام باقر (ع) شاعران: سفیر حسینم‌ اما، اسیر دیار غم‌ها طعنه میزنن به مسلم، آدمای بی سروپا میگن مرد گریه نمیکنه میگن مرد ناله نمیزنه أهای مردم‌ خدا میدونه چه آتیشی تو‌ دله منه گریه میکنم برا حرم‌ گریه میکنم برا حسین کاشکی به أقام یکی میگفت سمت کوفیا نیا حسین حسین میا به کوفه، کوفی وفا ندارد کوفی بی مروت شرم‌ و حیا ندارد آبروی دوعالم .... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
اولدی مندن دل دیوانه گریزان بو گئجه درشهادت حضرت امام باقر علیه السلام حاج اصغر فرشچی ( عدلی تبریزی) . اولدی مندن دل دیوانه گریزان بوگئجه وادی غمده دوشوب بی سر و سامان بوگئجه . یول گیدور دیلده امید تا گوروشه خاک بقیع باش سالوب داغ داشا هم کوی و بیابان بوگئجه . گیدوری تا که گوره حجت حق باقر امام پیکر پاکی هایاندا اولدی پنهان بوگئجه ویروب الدن آتاسین صادق امام غصه لیدی تسلیت ویرملیدی حالی پریشان بوگئجه . چوخ قرانلوقدی یاتان یرلری بی شمع وچراغ تا ایده آه دلین شمع فروزان بوگئجه . گیدوری یاده سالا سّید سجّاد بالاسون او مزاراوسته ایده آهیله افغان بوگئجه . سبط پیغمبری مسموم الیوب دست عدو آناسی فاطمییه اوغلودی مهمان بوگئجه . زین اسب اوسته ویروب دی اثرین زهر جفا عمرونه دست قضا یازدی کی پایان بو گئجه . صادق آل محمد دی ویرن نوحه سنه آغلیه نوحه اوخی تا شه خوبان بو گئجه ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝