eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.7هزار دنبال‌کننده
39 عکس
47 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهلا من العسل این شهادتینم اهلا من العسل قربانِ حسینم پوشیده ام کفن به تن اهلا من العسل دارم به لبهایم سخن اهلا من العسل من قاسمم اِبنُ اَلحسن اهلا من العسل حسین فدایت جان من اهلا من العسل نوجوان اما شیر پیکارم من شاگرد رزم علمدارم وارث خشمِ جنگ کرّارم در رگم خونِ حیدری دارم یک تک سوارم از بنی هاشم پور حسن من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم اهلا من العسل این بوَد شعارم اهلا من العسل فاطمی تبارم حی علی خیرالعمل اهلا من العسل با یاد میدان جمل اهلا من العسل لبیک بر حکم اجل اهلا من العسل وا کرده بابایم بغل اهلا من العسل یار مولا در کربلا هستم بر سر پیمان با وفا هستم تشنه ی دیدار خدا هستم در سپاه دین جان فدا هستم دور و برم یک لشکر ظالم پور حسن من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم اهلا من العسل در خون تپیدم اهلا من العسل شکراً شهیدم در زیر تیغ و خنجرم اهلا من العسل سُم کوب گشته پیکرم اهلا من العسل بازم رفیق اکبرم اهلا من العسل مولا بیا اندر برم اهلا من العسل شد فدا قاسم ای عمو جانم جان آمد روی کام عطشانم این من و جسمِ زخم و عریانم ای عمو رد کن زیر قرآنم یک استخوان از من نماند سالم پور حسن من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.•♫•♬ مجـنونـــ❤️ـــم حسـیـن ♬•♫•. 🎤بـاصِـدا وَ 🎹تَـنـظـیـم وَ 🎼آهَـنـگـسـازی: مَــتــیــن 🕋قـاری: مُحَـمَد مَجیـدی 🎭مُـدیرهُنَـری: مِهـرداد عابـِدی 📌تولیـد شُـده دَر: اِسـتودیـو پارتـاک 🎼 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
بسم رب الکرم از خیمه یلی می آید از دل دفتر غیرت مَثَلی می آید سیزده جامِ سبویِ ازلی می آید خوب دقت کنی انگار علی می آید گفت:قاسم پسر شیر جمل‌گیر..،منم من حسینی شده ی دست امام حسنم در سرم شوق عروج است پرم را برسان قاصد از راه بیا و خبرم را برسان برگه ی توصیه ی معتبرم را برسان مادر آن دست‌نویس پدرم را برسان تا ببینند که بیهوده نبود این سخنم من حسینی‌شده ی دست امام حسنم قطره ی اشک تو شد آب وضو..،باور کن ترس لشگر شده پیشِ همه رو..،باور کن دشت پُر می شود از خون عدو..،باور کن جوشنی در خور من نیست عمو..،باور کن زره پیکر من هست همین پیرهنم من حسینی شده ی دست امام حسنم قطره ای بود در آغوش عمو دریا شد رجزی خواند که در قلب حرم غوغا شد گام برداشت و در معرکه طوفان پا شد ضربه‌ های حسنی قاتل ازرق ها شد نعره می زد که سر از کوفی و شامی بزنم من حسینی شده ی دست امام حسنم ناگهان دوره شدن خدعه ی این پیکار است نیت هر که رسیده است به من کشتار است بی هوا سنگ به صورت بخورد..،دشوار است زخم ها زیرِ سرِ نیزه‌ی لاکردار است حک شده با خطِ سرنیزه به روی بدنم من حسینی شده ی دست امام حسنم نقطه بودم که هزاران خطِ مطلب شده ام در بهم‌ریخته‌بودن چه مرتب شده ام فرش پاخورده ی چندین سمِ مرکب شده ام عِینِ موم عسل از حفره لبالب شده ام با عبا هم بخدا جمع نگردید تنم من حسینی شده ی دست امام حسنم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
سنگ‌ها بر سرِ تو مرثیه خوانی کردند نیزه‌ها زار زدند اشک فشانی کردند فصلِ خندیدنِ تو بود نه گُل چیدنِ باد چهره‌ات را چقدر زود خزانی کردند نجمه در خیمه رویِ دامن زینب اُفتاد عمه را اینهمه زخمِ تو کمانی کردند پا مکش روی زمین ، جان به لبم آورده آنچه با روی تو نامردمِ جانی کردند تا که دیدند یتیم حسنی خندیدند دوره کردند و چه بد سنگ پرانی کردند هرچه کردند حریفت نشدند و آخر تشنگی و نظر و نیزه تبانی کردند خوب پیداست از این وضعِ بهم ریخته‌ات اسب‌ها رد شده و سینه تکانی کردند ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
رکاب از پا عقب مانده چه کراری، عجب گامی بلرزان تیغ خود را تا بلرزد ازرق شامی پیاپی چون جمل دشمن تو را سر می‌دهد ناله دوباره دهر می‌بیند حسن را سیزده ساله دو نیم از برق تیغت شد جیوش الانس و الجنه که جدت بود یا قاسم قسیم النار و الجنه به برق تیغ برانت نشان کن هرچه جوشن را بدین رایت که میبینم درآور کفر دشمن را شباهت تا به آنجایی که در رزم تو سرتاسر فلک فریاد می‌دارد علی اکبر...علی اکبر به بازو نامه ای داری اگر ضرب تو سنگین است بگو باز از لب تشنه که طعم مرگ شیرین است کسی از خیمه سمت تو به حال اضطراب آمد چنان شد قامتت آخر که پایت تا رکاب آمد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
خواستم وقتِ تقلایِ تو با شم که نشد با کمی آب پذیرایِ تو باشم که نشد هم جوانمُرده‌ام و هم که خجالت زده‌ام کاش می‌شد که فقط جایِ تو باشم که نشد باد انداخت نقابت  حسنم را دیدم خواستم گرمِ تماشای تو باشم که نشد سیزده سال برایت پدری کردم حیف وقت آن بود که بابایِ تو باشم که نشد آمدی ناله کنی  روی لبت نعل زدند آمدم موقعِ بلوایِ تو باشم که نشد سیزده بار تو را نعل بهَم زد ، گفتم مانع خُردیِ اعضای تو باشم که نشد تا سرِ شانه‌ام انداختمت باز شدی خواستم قدِّ سراپای تو باشم که نشد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
پا میکشم برخاک آخر نا ندارم.. باید که برخیزم توانش را دارم یک یک تمام دنده هایم را شکستند آنقدر تا خوردم که دیگر جا ندارم روی تن من دو قبیله جنگ کردند پس حق بده دستی ندارم پا ندارم نام حسن را بردم و هی سنگ خوردم یک صورت سالم اگر حالا ندارم ناله زدم اما دهانم را گرفتند هم صحبتی جز سم مرکبها ندارم هرقدر که میشد برایت قد کشیدم تا که نگویی خوش قد و بالا ندارم میخواستم دیگر به تو بابا بگویم میخواستم لب وا کنم اما ندارم! قاسم که بودم حال قسمت قسمتم من.. واضح تر ازاین که شدم معنا ندارم مثل قباله پاره پاره هستم اما یک بوسه بررویم بزن امضا ندارم دیگر جوانان بنی هاشم نداری ای بی کس من اکبر و قاسم نداری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه ششم امام حسن و علیهما السلام 🎤‌حاج‌حســین‌سیب‌سرخی گریه کن های حسینیم و گدای حسنیم خاک پاهای حسینیم و برای حسنیم جمع ما را حسن آورد سوی کرببلا کربلایی شده ی خیر دعای حسنیم صور این الحسنیون  که قیامت بزنند با حسین بین صفوف رفقای حسنیم کوری چشم همانها که رهایش کردند.. تا خدایی خدا هست به پای حسنیم  نوکر آن است که قربانی یارش باشد هم فدایی حسینیم و فدای حسنیم ما به این کرببلا شهر حسن میگوییم که در آن خیره به شش گوش طلای حسنیم.. کربلا آمده ای خرجی تو با حسن است اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم به حسن بوده اگر حاجت مارا دادند زیر این قبه همه زیر عبای حسنیم عطر سیب حرمش را ز بقیع آوردند بخدا پیش حسین مست هوای حسنیم. هیچکس نیست زیارت کند اورا امروز داغداران غم صحن و سرای حسنیم تشت خونین حسن مقتل خونین حسین هم عزادار حسین هم به عزای حسنیم سید_پوریا_هاشمی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه و سبک تاریخی 👇 بنشین تا به تو گویم زینب حسین فخری
◾️ نوحه شب ششم و سبک: بنشین تا به تو گویم زینب نور چشمان ترم ای قاسم تویی جای پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم شَرم داری به نگه در دل تو طوفان است می کنی یاد پدر نیّت تو میدان است قد و بالای تو را می نگرم در حالی که دو چشمان پر از حسرت من گریان است سیزده ساله ولی مَرد نبردی بخدا بی زره می روی و اهل حرم نالان است جگرم سوخت که اینگونه به میدان رفتی جگرت سوخته از بس لب تو عطشان است پی آب دربدرم ای قاسم از تو هم تشنه ترم ای قاسم پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم صوت چون حیدر ‌کرّار تو در دشت وزید رقص شمشیر برای تو چقدر آسان است دشمن از دیدن تو سخت به حیرت افتاد همه گفتند رُخت مثل مه تابان است مرحبا بر تو و بر غیرت حیدر زادت دل به لشکر زدنت کار هنرمندان است ای به قربان رجز خواندن تو قاسم جان دشمن از شیوه ی جنگیدن تو حیران است آفرین دلاورم ای قاسم یاد رزم حیدرم ای قاسم پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم تک‌ و تنها تویی و لشکر خونخوار یزید دست و پاهای عمو شُل شده و لرزان است به دلم ولوله افتاده خدا رحم کند به تسلّای دلم ذکر لبم قرآن است عقده داران جمل دور و برت حلقه زدند دشمن از کشتن تو شاد شده خندان است خنجر دست عدو روی سرت می رقصد تَن پَرپَر شده ات در یَمِ خون غلطان است شده زخمی جگرم ای قاسم خم شد از غم کمرم ای قاسم پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم پاره پاره جگرم دیدن تو سخت شده بدن لِه شده ات زیر سُمِ اسبان است مثل گل پرپری و روی زمین می بینم کفنت پاره شده پیکر تو عریان است جان من را به لب آورده ای با لبخندت ای حنا بسته به خونی که تنت بی جان است پای تو روی زمین کشان کشان در بغلم قد و بالای تو با قامت من یکسان است ای شهید پرپرم ای قاسم تو رو خیمه می برم ای قاسم پسرم ای قاسم پسرم ای قاسم هادی همتی قاسم زنجیرزنی سبک: بنشین تا به تو گویم زینب
؛ چون علمدارت ببین مَردِ خطر هستم عمو شیرِ نر هستم عمو صف شکن، مثلِ جوانیِ پدر هستم عمو شیر نر هستم عمو ✍ ؛ تو دلم رو حیدری کردی عمو وجودم رو مادری کردی عمو اصلاً احساس یتیمی ندارم تو برا من پدری کردی عمو راضیه برادرت بزار برم جوونیم فدا سرت بزار برم یه قسم میدم که رد خور نداره تو رو جون مادرت بزار برم بگو عمه آیْنه‌قرآن نیاره بگو نجمه سر به صحرا نذاره چه زره تن‌ام کنی، چه یک کفن بخدا فرقی به حالم نداره اکبرت زره رو شونه داش، چی شد؟؟ یا کلاه خود روی سر گذاش، چی شد ؟؟ زیر ضربه‌ی عمود، فرقِ سرش... زیر تیغ و نیزه سر تا پاش چی شد ؟؟ ** لبم از هرم عطش سوخته ببین بیا این چهره‌ی افروخته ببین نیزه‌هایی که زدن به پهلوهام بدنم رو به زمین دوخته بیین گرچه من شدم اسیر سُم اسب گرچه بودم تو مسیر سُم اسب جای شکرش باقیه بابام نبود که ببینه منو زیر سم اسب زیر دست‌وپا تنم ریخته به هم ذره‌ذره بدنم ریخته به هم نعل اسباشون گواه حرفمه مُهره‌های گردنم ریخته به هم ✍ از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه با قامت سرو و با رخی همچون ماه ناگاه برآمد از دل دشمن و دوست: «لا حول و لا قوّة الا بالله» ✍ آیه آیه رهنمایی، تا که هم‌راهم کنی راهِ قرآن راه توست روی نی قرآن به لب داری که آگاهم کنی راه قرآن راه توست ✍ خواب دشمن‌های قرآن را پریشان می‌کنم عهد می‌بندم حسین کودکم را نذر راه حفظ قرآن می‌کنم عهد می‌بندم حسین ✍ ؛ دیده‌ی فاطمه و زینب و نجمه به من است رجزم صف شکن است میمنه دست حسین، میسره دست حسن است رجزم صف شکن است ✍