eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.9هزار دنبال‌کننده
42 عکس
50 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلایی امیر برومند ستون آسمان تکیه به تو داده سیب محبتت بر دلم افتاده جاذبه داری شده عشقت همه دینم جان به تو بند است که تویی حصن حصینم صنما صنما این همه سائل پشت درت قربان سرت تو درخشش ماه و ستاره دور و برت قربان سرت قربان سرت سرباز بخواه بال و پرمی پرواز بخواه پایان منی آغاز بخواه پایان خوشم دردی به دل و درمان خوشم جانم بطلب ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلایی امیر برومند روز هفتم‌ محرم توی روضه‌ها اگه مردم و نبودم اسممو ذکر کنید همیشه گفتم و بازم‌ میگم اینو بدونید الا یااهل العالم من ربابی‌تر از آنم که شما فکر کنید الهی که عمر طولانی خدا بهم بده تا که پیرغلام شم و یه موسفید روضه الهی جون بدم و بمیرم از غم رباب تا بشم در عاقبت منم شهید روضه بی قرینه رباب مادر سکینه رباب مهر و امضای برات اربعینه رباب اینه گنجه رباب فاتحای دنجه رباب وعدمونه عمود دویست و پنج رباب ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹معراج🔹 بگو که یک‌شبه مردی شدی برای خودت و ایستاده‌ای امروز روی پای خودت نشان بده به همه چه قیامتی هستی و باز در پی اثبات ادعای خودت از آسمانیِ گهواره روی خاک بیفت بیفت مثل همه مردها به پای خودت پدر قنوت گرفته تو را برای خدا ولی هنوز تو مشغول ربّنای خودت که شاید آخر سیر تکامل حَلقت سه جرعه تیر بریزی درون نای خودت یکی به جای عمویت که از تو تشنه‌تر است یکی به جای رباب و یکی به جای خودت بده تمام خودت را به نیزه‌ها و بگیر برای عمه کمی سایه در ازای خودت و بعد، همسفر کاروان برو بالا برو به قصد رسیدن، به انتهای خودت و در نهایت معراج خویش می‌بینی که تازه آخر عرش است، ابتدای خودت سه روزِ بعد، در افلاک دفن خواهی‌شد کنار قلب پدر، خاک کربلای خودت 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹سورۀ کوچک🔹 جان به پیکر داشت وقتی مشک‌ها جان داشتند کاش می‌شد ابرها آن روز باران داشتند کاش می‌شد قطرۀ آبی به خیمه می‌رسید آب‌ها هم کاش که حرّ پشیمان داشتند آب باعث شد که مردی آب شد پیش همه آب‌ها از شمر گویا اذن میدان داشتند کودکی آرام شد با لای‌لای تیرها بعد از آن گهواره‌ها خواب پریشان داشتند سورۀ کوچک که روی دست بابا ذبح شد مجلس مرثیه‌ای آیات قرآن داشتند بند قلب آسمانی‌ها به مویی بند بود بر نخ قنداقه‌اش از بس که ایمان داشتند... هیچ داغی مثل داغ کودک شش‌ماهه نیست اهل‌بیت از حرمله بغض دوچندان داشتند نیزه‌ها در پشت خیمه خاک بر سر ریختند ماه‌های روی نیزه چشم گریان داشتند 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹ذبح عظیم🔹 فکری به حال ماهی در التهاب کن بابا برای تشنگی من شتاب کن دردی عمیق در رگ من تیر می‌کشد من را برای ذبح عظیم انتخاب کن هل من معین توست که لبیک می‌دهم أمّن یجیب‌های مرا مستجاب کن من روی دست‌های تو قد می‌کشم، پدر از این به بعد روی نبَردم حساب کن داغ جوان چه زود تو را پیر کرده است! با خون من محاسن خود را خضاب کن گهواره هم که تاب ندارد بدون من فکری به حال خاطره‌های رباب کن وقتش رسیده نیزهٔ خود را علم کنند هفتاد و دومین غزلت را کتاب کن 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹لحظهٔ سخت امتحان🔹 لحظهٔ سخت امتحان شده بود چقَدَر خوب امتحان دادی تا صدای پدر به گوشَت خورد تن گهواره را تکان دادی گرچه سمت تو تیر می‌آمد هدف تیر قلب مادر بود مادرت داشت نیمه‌جان می‌شد روی دست پدر که جان دادی می‌توانی گلو سپر بکنی تیر حتی اگر سه‌پر باشد تیر خوردی و راه و رسمت را به تمام جهان نشان دادی حیف خون گلوت بود اگر قطره‌ای روی خاک می‌افتاد از زمین دلخوری برای همین خون خود را به آسمان دادی گرچه شش‌ماه داشتی اما یک‌شبه پا گذاشتی بر اوج لحظهٔ سخت امتحان شده بود چقدر خوب امتحان دادی 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹بی‌تابی گهواره🔹 نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی به دنیا می‌دهد بی‌تابیِ گهواره پیغامی غریبیِ پدر را می‌زدی فریاد با گریه گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی گلویت از زبانت زودتر واشد، نمی‌بینم سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی تو در شش بیت حقِ مطلب خود را ادا کردی چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی علی را استخوانی در گلو بود و تو را تیری چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی تو را از واهمه در قامت عباس می‌بیند اگر تیر سه‌شعبه کرده پیشت عرض اندامی «اَلا یا قوم اِن لَم تَرحَمُونِی فَارحَمُوا هذا....» برید این جمله را ناگاه تیرِ نابه‌هنگامی چنان سرگشته شد آرامش عالم که برمی‌داشت به سوی خیمه‌ها گامی، به سوی دشمنان گامی برایت با غلاف از خاک‌ها گهواره می‌سازد ندارد دفنت ای شش‌ماهه غیر از بوسه احکامی کنار گاهواره مادر چشم‌انتظاری هست برایش می‌برد با دست خون‌آلوده پیغامی 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام فرازی از یک 🔹خطبۀ اصغر🔹 گفت هل من ناصر، آمد اصغرش بوسه زد بر گُل به چشمان ترش طفل تشنه، شیر تشنه، تشنه ماه شیرخوار و تشنگی در قتلگاه طفل تشنه طاقت ماندن نداشت پس قدم در عرصۀ میدان گذاشت من که می‌میرم در آغوش رباب با هجوم تشنگی در قحط آب پس چرا در خیمه باید مرگ من؟ بهتر از این هست و شاید مرگ من جان دهم با تیر بر دست ولی سرخ باید مرگ من همچون علی اصغرم آموزگار همتم ناخدای موج‌های غیرتم غیرت آورده‌ست در میدان مرا تا ببیند غرق خون دوران مرا در رگ من خون مولایم علی‌ست خون من در جوش پیمان با ولی‌ست.. از چه در آغوش مادر جان دهم؟ بِه که جان چون شیر در میدان دهم اصغرم اما شبیه حیدرم تیرها را می‌پذیرد حنجرم.. جان من در راه تو ناقابل است کوچکم اما دل من هم دل است کاش یک ساعت علمدارت شوم! دست گیر از من، مگر یارت شوم.. :: تشنه‌تر از اصغرِ لب‌تشنه کیست تشنه‌ای بر تشنه‌ای خوش می‌گریست.. تشنه را جز تشنه یاریگر نبود پاسخش جز حنجر اصغر نبود این همه بی‌تابی گهواره‌ها شوق طفلان است سوی نینوا تشنه‌تر از کودک شش‌ماهه کو؟ تا کند در کربلا یاری او.. یاری مولا به تیغ و دشنه نیست یاورش جز حلقه‌های تشنه نیست تشنه دل دارد که از حق دم زند تا سخن با عالم و آدم زند تشنه می‌گوید که دنیا را مجو از جهان جز خندۀ مولا مجو.. :: اصغر آمد ماه را یاری کند در حریم او هواداری کند تا به پایان آوَرَد تب‌های او بوسه زد آن ماه بر لب‌های او جرعه‌ای از چشمۀ کوثر رسید ناگهان تیر سه‌شعبه سر رسید.. آب جُست از بهر طفل بی‌گناه تا نیفتد یک جهان در اشتباه رحمت است او و سؤالش رحمت است پرسشِ آب زلالش رحمت است آنِ استسقای او سقای ماست مرگ سرخش از پی احیای ماست گرچه خود تشنه‌ست، آب از کس نخواست پرسشی کرد و جواب از کس نخواست.. تشنه بود آن طفل، طفلِ بی‌گناه پاسخش را داد با تیر آن سپاه هان نکشته از شما این طفل کس آب می‌خواهد فقط یک جرعه بس.. مانده تا روز قیامت این دریغ پاسخ طفلان تشنه نیست تیغ.. کربلا یک داستان زنده است این دبستان تا ابد بالنده است بی‌هراس از هیبت گرداب‌ها کشتی او می‌رود بر آب‌ها سرخوشان غرق اندوهیم ما زندگان کشتی نوحیم ما نوح ما نوحه‌ست، جان را می‌برد کشتی او زندگان را می‌برد.. هان مبین گر سر به زانوییم ما! زندگان روضۀ اوییم ما.. نوحه ما را جاودانی می‌کند در همین خاک آسمانی می‌کند بانگ هل من ناصر او زندگی‌ست فرصت جاوید عشق و بندگی‌ست پاسخش تا هست می‌آید به گوش در جوابش گشته هستی پُر خروش در جواب او به دنیا آمدیم گفت هل من ناصر و ما آمدیم.. ما که در میدان یاری حاضریم پاسخ آن بانگ هل من ناصریم پاسدار خیمه‌های سوخته مرهم هر خاطرِ افروخته.. :: خفت چون اصغر به خون، آمد رباب تا بگرید دهر از این انقلاب ماند زائر بر مزار کربلا تا بگرید در دیار کربلا.. این عروس خانۀ پیغمبر است کاین‌چنین در تاب و تب چون هاجر است زمزم ذبح رباب از آب نیست هیچ آبی این‌چنین نایاب نیست.. زمزم خون شهید آمد به جوش تا شود از عشق عالم در خروش.. گریه کرد اصغر دمادم بر عطش بر حسین و تشنگان لشکرش اصغر آری اکبرِ اهل بکاست گریۀ او پیشوای گریه‌هاست.. گریه کن ای گریه‌کن! با اصغرش خوش سری شد بین آن سرها سرش وه چه سرداری‌ست این شش‌ماهه مرد! آخرین تیر است اصغر در نبرد جنگ مولا جنگِ تیغ و تیر نیست جز شکوهِ گفتنِ تکبیر نیست اولین تکبیر مولا اکبر است آخرین تکبیر مولا اصغر است.. گوش داری کربلا یک منبر است حرف بس کن حرفِ آخر اصغر است.. خطبه‌خوان مولا و خطبه کودک است خطبه خونِ آن گلوی کوچک است خطبه را پاشید سوی آسمان تا ببارند ابرهایش هر زمان خطبۀ خون تا قیامت جاری است قطره‌قطره مایۀ بیداری است خطبه اصغر بود و مولا آن دهان تا نشیند خطبه در قلب زمان گرچه آن را مردم کَر نشنوند خطبه‌ای از این رساتر نشنوند حنجر اصغر پیام اولیاست خون او امضای متن کربلاست.. حرف اصغر بود و اکبر یک کلام پس سخن کوتاه باید والسلام.. 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیهاالسلام علیه‌السلام 🔹روضۀ رباب🔹 چه آتشی‌ست که در حرف حرف آب نشسته که روضه خوانده که بر گونه‌ها گلاب نشسته؟ صدای آه بلند است گوشه گوشۀ تکیه چه ناله‌هاست که در روضۀ رباب نشسته کدام سو بدود چشم‌های خستۀ این زن که در مسیر نگاهش فقط سراب نشسته «چه کرده‌اند که زیر عبا می‌آوری‌‌اش؟ آه! چه کرده‌اند که در چشم‌هاش خواب نشسته؟ چه دیر می‌گذرد! کو صدای گریۀ اصغر؟» میان خیمه زنی غرق اضطراب نشسته کشیده روی سرش باز چادر عربی را درست مثل سؤالی که بی‌جواب نشسته کسی نگفت در آن سرزمین چه دیده که یک سال رباب یکسره در زیر آفتاب نشسته 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیها‌السلام علیه‌السلام فرازی از یک 🔹بانوی آفتاب🔹 لختی بیا به سایهٔ این نخل‌ها رباب! سخت است بی‌قرار نشستن در آفتاب! این گریه‌های بی‌حدِ كودک برای چیست؟ این گریه‌ها، ز جنس تقاضای آب نیست! این بار گریه، حاصل عشق است و شوق و شور رفتن ز مرز حادثه تا قله‌های نور «ساقی! حدیث سرو و گل و لاله می‌رود» «این طفل، یک‌شبه ره صد ساله می‌رود» این بار، گوش بر سخن هیچ‌کس مکن گهواره را برای شهادت قفس مکن.. این طفل را فقط پی اهدای جان فِرِست این هدیه را فقط به سوی آسمان فِرِست باید که شعرِ فتح بخواند، قبول کن! حیف است او به خیمه بماند، قبول کن! برخیز ای رباب، دلت را مجاب کن قنداقه را به دست پدر ده، شتاب کن.. بشتاب! نه! شتاب علی بیشتر شده‌ست گویا ز رازهای خدا، با خبر شده‌ست وقت وداعِ همسفر آمد، نگاه کن هنگام بوسهٔ پدر آمد، نگاه کن دشمن به غیر کینه، مقابل نشد، نشد در این میانه، حرمله، کاهل نشد، نشد حنجر شد از سه‌شعبه مُشبّک، ضریح شد بخشید جان به حادثه، از بس مسیح شد پر جوش شد ز لاله، کران تا کرانِ دشت خاموش شد صدای چکاوک میانِ دشت کوفه، سکوت‌پیشه‌تر از خارزار شد لبریز از کسالت سنگ مزار شد گل را نصیبِ صاعقه کردند کوفیان «از آب هم مضایقه کردند کوفیان».. كم مانده بود عالم از این داغ جان دهد ای مادرِ شهید خدا صبرتان دهد! می‌دانم از دل تو شكوفید این امید آقا سرش سلامت، اگر طفل شد شهید! امّا كسی نمانده به آقا توان دهد! یا رب مباد از پسِ این داغ جان دهد! حالا به پشتِ خیمه پدر ایستاده است مشغولِ دفنِ پیكر خورشید‌زاده است لبریز ابر می‌شود و تار، آسمان در خاک دفن می‌شود انگار، آسمان بهتر كه دفن بود تن طفل تو رباب بوسه نزد سه روز بر این پیكر آفتاب بهتر كه دفن بود و پی بوریا نرفت آن ماه‌پاره زیر سُم اسب‌ها نرفت بهتر كه دفن بود و چو رازی كتوم شد این نامه، محرمانه شد و مُهر و موم شد.. :: لختی بیا به سایهٔ این نخل‌ها رباب! سخت است بی‌قرار نشستن در آفتاب! از خاطر تو آن غم دیرین نرفته است آب خوش از گلوی تو پایین نرفته است! زمزم به چشم و زمزمه در سینه تا به کی؟! آه از جدایی دل و آیینه تا به کی؟!.. بگذار از این حکایت خون‌بار بگذریم نفرین به هر چه حرمله! بگذار بگذریم امّا ازین گذشته تماشا کن ای رباب حالا حسین مانده و این خیل بی‌حساب! تنها به سمت معرکه باید سفر کند زینب کجاست دختر او را خبر کند؟ این لاله لاله باغ مگر وانهادنی‌ست؟ این شرحه شرحه داغ مگر شرح دادنی‌ست؟.. حالا چه عاشقانه محاسن كند خضاب سبط رسول، تشنه میان دو نهر آب! كم‌كم سکوت، ساحلِ فریاد می‌شود آبِ فرات بر همه آزاد می‌شود آبی ولی منوش كه غیر از سراب نیست! زَهْر است این به كام تو، باور كن آب نیست! این آب، شیر می‌شود و سنگ می‌شود یعنی دلت برای علی، تنگ می‌شود!.. :: لختی بیا به سایهٔ این نخل‌ها رباب! سخت است بی‌قرار نشستن در آفتاب! مهمانِ سفره‌های فراهم نمی‌شوی؟ عیسی شده‌ست طفل تو، مریم نمی‌شوی؟ غمگین مباش، آخر این ماجرا خوش است پایان شب به میمنت «والضّحی» خوش است آید به انتقام کسی از تبارتان «عَجّل عَلی ظُهورکَ یا صاحبَ الزمان» 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
شب هفتم ترجیع بند حضرت علی اصغر علیه السلام ثواب این شعر نثار گذشتگان همه .پدر و مادر و خواهر و برادرم بین گهواره ی خود غنچه ی گل خوابیده از عطش صورت چون برگ گلش تفتیده گر چه آوای اجل بین همه پیچیده کودکی بی خبر از حال پدر خوابیده (تو نسب از علی و حضرت زهرا داری آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری) این ذبیحیست که هاجر شده دلداده ی او ساغر عشق بود مست غم باده ی او بین گهواره بود مسجد و سجاده ی او باغِ جنّت شده نورانی و آماده ی او (تو نسب از علی و حضرت زهرا داری آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری) آخرین تیر حسین ابن علی اصغر بود با همه کودکی اش یک تنه خود لشکر بود بین قنداقه ولیکن همه را افسر بود این سخن در نگه غنچه گل پرپر بود (تو نسب از علی و حضرت زهرا داری آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری) مادرش خواست ببیند دم آخر پسرش بی خبر بود که شرمنده شد از غم پدرش حرمله آمده تا خون بنماید جگرش تا بگیرد ز جفا نور دو چشمان ترش (تو نسب از علی و حضرت زهرا داری آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری) محمد حسین علیرمضانی. ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم گل نازم، علی اصغر، کم بزن دست وپا، به گاهواره بگیر آروم، گریه کم کن، رفته عباس عمو که آب بیاره لایی لای لای، لایی لای لای، علی اصغر، علی اصغر، علی اصغر۲ من ربابم، تشنه هستم، ندارم شیر برای شیرخواره اصغر من، خیلی تشنه ست، الهی یک کمی بارون بباره لایی لای لای... حمدُ لله، باباش اومد، ببره براش ز دشمن آب بگیره کاشکی سیراب، بشه اصغر، آخه شش ماهه من خیلی صغیره لایی لای لای... یه بابایی، رو به لشگر،روی دستش یه طفل شیرخواره به سفیدیِ گلویش،حرمله می کنه از اونجا نظاره لایی لای لای.. من بمیرم، اون سه شعبه، اومد ونشست روی، گلوی اصغر شده سیراب، دیگه از خون، روی دستای باباش میزنه پرپر لایی لای لای... مونده بابا،زار و حیرون، چطوری خبر به خیمه ها بیاره آخه مادر،با امیدی،برا سیراب شدنش.،در انتطاره لایی لای لای... ✍اسماعیل تقوایی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙سبک: همه‌جا کربلا نور چشم ترم غنچه‌ی پرپرم ذکر لبهای من لالایی اصغرم گفته‌ام با همه وارث حیدرم ای علی اصغرم ای علی اصغرم... داغ تو بر دلم حرمله قاتلم میزنی دست و پا ای همه حاصلم ساقییم برهمه تو شدی ساغرم ای علی اصغرم ای علی اصغرم... تیر کین تا که بر حنجرت آمده همره عمه‌ها مادرت آمده مانده در راه تو دیده‌ی دخترم ای علی اصغرم ای علی اصغرم ... ✍مرتضی محمودپور
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم لالا لالا گل پونه لالایی چشمات گریونه دل من کاسه ی خونه علی علی لالای لالایی می خونم برات میمیرم پای گریه هات گلایه دارم از فرات علی علی لالای لالایی، عمو نیومده حرم لالایی، رو خاکه دستای قلم لالایی، افتاده هم مشک و علم لالایی علی علی لای لای... بمیرم حال تو بده لبای تو ترک زده تب تو بالا اومده علی علی لای لای نفسات گرمه آتیشه دعا کن مستجاب میشه آسمون کاش بارونی شه علی علی لای لای لالایی، دووم بیار کبوترم لالایی، ببین غریب و مضطرم لالایی نمونده آبی تو حرم لالایی علی علی لای لای... حرمله با کمون اومد پسرم به زبون اومد ناله از آسمون اومد علی علی لای لای دست بابا پُرِ خونه دل خیمه پریشونه لالا لالا گل پونه علی علی لای لای لالایی، نبینمت رو نیزه ها لالایی، بامن تو کوچه ها نیا لالایی، نیفتی زیر دست و پا لالایی علی علی لای لای... ✍حسین رحمانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم غوغای العطش، خیمه بپا شد مادر شش ماهه، گرم دعا شد لای لای علی لای لای ای علی اصغر... میان گهواره، اصغر بی تاب است لبش خشک و کامش، تشنه ی آب است لای لای علی لای لای ای علی اصغر... تا عمویش عباس، آبی بیارد خدا کند قدری، باران ببارد تلظی می کند، اصغر بی شیر به وعده ی عمو، دل می سپارد لای لای علی لای لای ای علی اصغر... با بابایش اصغر،رفته به میدان شایدگیرد بابا، آبی از عدوان تیری آمد اصغر،سیرابِ خون شد ربابه در خیمه، زار و مجنون شد لای لای علی لای لای ای علی اصغر... قنداقه ای خونین، بر دست بابا نجوا دارد با او، زاده زهرا حالا چه سازم من، نور دو عینم بابای تنهایت، بابا حسینم لای لای علی لای لای ای علی اصغر... ✍اسماعیل تقوایی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می‌سپارد نه ابری تا نَمی باران ببارد نه آبی تا به روی لب گذارد لب خشکیده اش را می‌فشارد دقایق را به سختی می شمارد نه آبی مانده دیگر در سبوئی نه از علقم رسد مشک عموئی نه یاری تا کند امداد یاران نه سقّایی برای چاره جوئی به دریا رفته سقایم نیامد علمبردار تنهایم نیامد بدیدم مشک آب پاره پاره امید دشت غم هایم نیامد خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد عطش بُرده توان اصغرم را بسوزانیده باغ حیدرم را توانی در تن یاران نمانده ربوده تاب طفل پرپرم را اثر دیگر نمی بخشد لالائی تلظّی می کند از بی نوائی چه مظلومانه در آغوش مادر لبان را می‌کمد با غم فزائی خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می‌سپارد به میدان می برم طفل صغیرم یل شش ماهة بی آب و شیرم مگر رحمی کند دشمن به طفلم کنار طفل بی تابم بمیرم دلم آتش گرفته در غم او چو دیدم قطره های نم نم او به نوک نیزه ای سیراب خون شد سه شعبه گشته اینک همدم او خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد در این صحرای خونین بی پناهم فدا کردم صغیر بی گناهم به قنداقی که از خون گشته رنگین به چشمان ترم مانده نگاهم چه مظلومانه در خون غوطه ور شد شهادت گاهِ او دست پدر شد بگو ای سروری مانند اکبر حسین مغموم داغ این پسر شد خدایا اصغرم طاقت ندارد به روی دست من جان می سپارد ✍محمد رضا سروری
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم من شیرخوارم آماده هستم در راه بابا، جانم به دستم ترسی ندارم از دشمن دون آماده هستم حرمله ملعون بابای خوبم... بابای خوبم یاری ندارد سررا بزانو از غم گذارد پاسخ بگویم هل من معینش شش ماهه گردم سرباز دینش بابای خوبم... خشکیده لبها من تشنه هستم اما زشرب عشق تو مستم هل من مبارز، اینگونه گویم بابا بفرما، این هم گلویم بابای خوبم... چقدر سفیدست زیر گلویش تیر سه شعبه آمد به سویش دستان بابا شد قتلگاهش بر روی بابا خندد نگاهش بابای خوبم... ✍اسماعیل تقوایی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم ای گل زیبا، علی اصغر گریه مکن تو، عزیز مادر مادر دیگه برا تو شیر نداره عزیزم عزیزم رفته عمو برامون آب بیاره عزیزم عزیزم واویلتا واویلتا واویلا واویلا... چند روزه خیمه، قحطی آبه برای اصغر، آب یه سرابه خورده ترک لبای خشک اصغر واویلا واویلا آتش زده به قلب خون مادر واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... اصغر با بابا، رفته به میدون تا آب بگیره، براش بابا جون حسین نشون نده گلوی اصغر واویلا واویلا بلند شده حرمله توی لشگر واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... شش ماهه سرباز، رو دست بابا سیراب خون و، رفته ز دنیا تیر سه شعبه حلق ناز اصغر واویلا واویلا منتظرش باشه تو خیمه مادر واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... سر دو راهی، مونده یه بابا قنداقه رو دست، غریب و تنها پاشید خون اصغرشو آسمون واویلا واویلا به پشت خیمه میره چشم گریون واویلا واویلا واویلتا واویلتا واویلا واویلا... ✍اسماعیل تقوایی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد چه تیری بدتر از شمشیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد به دیده بدترین تصویر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد چه صیادی در این نخجیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد مگر شش ماهه کشتن تیر خواهد گل قنداقه تن شمشیر خواهد کسی با ناجوانمردان بگوید علی کشتن کجا تکبیر خواهد ؟! سه شعبه تا بنا گوشت دریده تمام پیکرت در خون کشیده چرا خاموش و بی حرکت شدی تو؟! مگر آبی به حلقومت رسیده ؟! علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد علی تا روی دستم پر گشودی لالایی با عطش در خون سرودی بخواب ای کودک حنجر بریده که آغوش مرا مقتل نمودی دل سنگی که خونین کرده رویت نشانده با مهارت در گلویت خدایا بشکند دست و بسوزد زبان دشمن تکبیر گویت علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد چه غوغایی به پا شد تیر خوردی عطش را دست تیر غم سپردی گمانم با صدای پره تیر گلویت را به سوی آب بردی علی با نوک پیکان سیر شد سیر جواب العطش ها تیر شد تیر درون خیمه با گهواره دیدن رباب از داغ اصغر پیر شد پیر علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد لبانت از عطش مانند ماهی مثال غنچه اما در سیاهی علی جان روز محشر این جنایت دهم در محضر ایزد گواهی به دنیا شد نصیبت تیر نوشی که آب از تیر با تکبیر نوشی علی نوباوگان را سروری تو به جنت از ملائک شیر نوشی علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد ✍محمد رضا سروری
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم یـار سرافــراز مـني ای علی‌اصغر شش ماهه سرباز مني ای علی‌اصغر مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2) ای آخرین یارم چرا چشم خود بستی تنها تو را دارم چرا چشم خـود بستی مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2) قرآن کوچک حسین غرق خون گردید آیاتش از خـون گلـو لاله‌گون گردید مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2) ای بسمل بی‌سـر شـده رفتی از دستم یکبار دیگر خنده کن من حسین استم مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2) لبخنـد تـو زد آتشم ای عـلی‌اصغر تیر از گلویت می‌کشم ای علی‌اصغر مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2) خون گلوی اصغرم آبرویم شد عـلی عـلی علی گفتگویم شد مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2) رفتی و مـن تنهـا شدم بین دشمن‌ها تو پر زدی من می‌روم در حرم تنها مظلوم علی‌اصغرم ای علی جانم (2) ✍غلامرضا سازگار ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم روی دستم، گشته پرپر اصغر شیرین زبانم خنده اش در، آخرین دم، می زند آتش به جانم آخرین سرباز بابا ای علی جان کرده ای شرمنده اعدا ای علی جان ای علی جان ای علی جان ای علی جان... کودک من، تشنه بود و، دشمنان آبش ندادند با سه شعبه، داغ او را، بر دل بابا نهادند این گلوی ناز واین تیرِچو شمشیر با نظر بر حلق اصغر گشته ام پیر ای علی جان ای علی جان ای علی جان... کن قبولش، ای خدایا، آخرین قربانی ام را می برم دیگر به پایان، کار گل افشانی را آخرین گل کرده دنیا را معطر می درخشد هر زمانی، همچو اختر ای علی جان ای علی جان ای علی جان... مادر او، بین خیمه، مضطرب در انتظار است زینب من در کنار خیمه ی او بیقرار است رفته از دستم خدایا راه چاره من چسازم با گلوی پاره پاره ای علی جان ای علی جان ای علی جان... ✍اسماعیل تقوایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️زمزمه نوحه شب هفتم محرم میان گهواره،تشنه و بیتاب است غنچه ی نشکفته به حسرت آب است لبش ترک خورده،اصغر بی شیرم پریده رنگ او،شبیه مهتاب است وای علی اصغر... عموی او رفته،همره مشک آب دل علی آرام،رفته کمی درخواب علقمه نزدیک است،چرا نیامد او اصغر معصومم،دگر نخواهد آب وای علی اصغر... ز بی کسی خود،حرفی مزن بابا مرده مگر اصغر،که تو شدی تنها مرا ببر میدان،شش ماه سربازم راه سعادت را،به روی من بگشا وای علی اصغر... سپیدی زیرِ، گلوی او را دید حرمله با تیرش،گل حسین را چید دلخوشی بابا،این گل شش ماهه پرپر شد اما بر،روی پدر خندید وای علی اصغر... رباب در خیمه،منتظر اصغر حسین در میدان،درمانده ومضطر خدا چه سازم من،چسان روم خیمه به مادرش گویم،گلش شده پرپر وای علی اصغر... ✍اسماعیل تقوایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️زمزمه و نوحه شب هفتم محرم بخواب عزیز من رو دست من گلم مادر دووم بیار آروم بگیر یکم علی علی علی من بمیرم / ترک ترک شده لبات من بمیرم / داره میلرزه دست و پات برای گریه کردنت رمق نمونده تو چشات لای لای علی لای لای علی... برده امونم و گریه ی هر شبت موندم چکار کنم پایین بیاد تبت علی علی علی من و ببخش / من و حلال کن پسرم من و ببخش / شرمندتم خیلی زیاد تشنه شیری میدونم کاری ازم بر نمیاد لای لای علی لای لای علی... ✍رضا رسولی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم پاره پاره شد حنجر اصغر داغ او بنشست بر دل مادر این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... هم تلظی کرد هم تکلم کرد تا نگریم من او تبسم کرد این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... طفل عطشانم از نفس افتاد آخرین یارم تشنه لب جان داد این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... با چه حالی در خیمه برگردم از دل زینب با خبر گردم این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... شد ز خون گلگون ماه روی او تا که تیر آمد بر گلوی او این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... من دلم دارد آه عالمگیر او جدا از تن شد سرش با تیر این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... در حرم طفلان بی قرار او می کشد مادر انتظار او این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... آخرین یار باوفای من گشته قربانی در منای من این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... با چه دل راه خیمه را پویم چه جوابی بر مادرش گویم این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... ✍محمد نعیمی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب هفتم محرم 🎙سبک حاج اکبر ناظم قحطی آب است به کرب و بلا شرمنده ی رباب گشته سقا دو چشم علمدار بود بر شیرخوار اهل حرم به آه و زاری کند سکینه بیقراری واویلتا آه و واویلا... ششماهه ی کرببلا اصغر است باب الحوائج مثل آب آور است هر که دارد حاجت حاجت زیارت گره گشای عالمین است سرباز کوچک حسین است واویلتا آه و واویلا... ✍مرتضی محمودپور ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝