۳۸ (حضرت ابوالفضل ع) منم عزیز مرتضی،عباسم و گره گشا باب الحوائج دو عالمم به اذن کبریا مظهر حسین منم یاور حسین منم زیور حسین منم یا حسین حسین غریب۳ گلی ز گلشن ولا،منم گل ام البنین هستی فاطمه منم،جان امیرالمؤمنین من گل مدینه ام ماه بی قرینه ام هستی سکینه ام یا حسین حسین غریب۳ شنیده ام ز خیمه ها،ز کودکان نوای آب بدیده ام به کربلا،لب تشنه بود طفل رباب ای عزیز فاطمه نور دیده ی همه می روم به علقمه یا حسین حسین غریب۳ برای یاری حسین،روم به سوی علقمه روم که آب آورم،به اذن پور فاطمه دست من جدا شود فرق من دو تا شود جان من فدا شود یا حسین حسین غریب۳ اگر مه مدینه ام،اگر چه بی قرینه ام دستم ز تن جدا شده،شرمنده از سکینه ام گرچه گشته انتخاب گشته این دلم کباب پاره گشته مشک آب یا حسین حسین غریب۳ فتاده ام تا به زمین،برادرم زدم صدا عرضه نموده ام به او،کنار من حسین بیا او کنار من رسید پیکر مرا بدید قامت حسین خمید یا حسین حسین غریب۳ #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۳۹ (حضرت ابوالفضل ع) ابوفاضل منم،گل ام البنین گلی از گلشن،امیرالمؤمنین منم باب الکرم امید این حرم حسین را محرمم ابوفاضل منم۳ منم کوه سخا،منم روح وفا به دشت کربلا،امید خیمه ها منم حیدر نشان امید کاروان دهم من امتحان ابوفاضل منم۳ شنیدم ناله ی،همه اهل حرم درون سینه ام،پر از رنج و الم شدم من غم نصیب حسین گشته غریب صبوری اش عجیب ابوفاضل منم۳ برفتم بهر آب،کنار علقمه به لب هایم بود،در آخر زمزمه حسین را یادگار بگشته بی قرار بود در انتظار ابوفاضل مدد۳ برای تشنگان،روم آب آورم بود در انتظار،سکینه خواهرم حسین را یاورم دو دست از پیکرم فدای رهبرم ابوفاضل منم۳ به وقت آمدن،به دست اشقیا ز ظلم و کینه ها،دو دستم شد جدا شده دستم جدا شده فرقم دو تا شده جانم فدا ابوفاضل منم۳ کنار علقمه،بیفتادم ز پا حرم از داغ من،شده ماتمسرا زدم او را صدا رسید خون خدا عزیز مرتضی ابوفاضل منم۳ سراسیمه حسین،کنار من رسید کنار علقمه،تنم در خون بدید امام مهربان شده قامت کمان شده اشکش روان ابوفاضل منم۳ #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۴۰ (حضرت ابوالفضل ع) در گلشن ولایت(فرزند حیدرم من)۲ در بین آل هاشم(چون ماه انورم من)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ هستم امید عالم(نور دل همه ناس)۲ با اذن کبریایم(باب الحوائج عباس)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ عباسم و همه عمر(حسین بود امیرم)۲ در دشت خون و ایثار(در راه او بمیرم)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ همچون حسین زهرا(از نسل حیدرم من)۲ با اذن پور حیدر(سردار لشکرم من)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ شنیده ام به خیمه(ذکر همه شده آب)۲ بهر گلان احمد(حسین شده چه بی تاب)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ در بین آل احمد(ساقی تشنه کامم)۲ ساقی تشنه کامان(آب آور خیامم)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ در بین ره ز کینه(دست از تنم جدا شد)۲ با یک عمود آهن(فرقم ز کین دو تا شد)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ از این همه مصیبت(قلب مرا شکستند)۲ با تیر ظلم و کینه(چشم مرا ببستند)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ حسین تا که از من(ادرک اخا شنیده)۲ آمد به سویم اما(رنگ از رخش پریده)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ آمد حسین کنارم(بر او بود نگاهم)۲ از کینه ی عدو شد(علقمه قتلگاهم)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ نقش زمین بگشتم(خون از تنم چکیده)۲ تا دید پیکر من(شد قامتش خمیده)۲ عباس نور عینم فدایی حسینم باب الحوائج عباس۲ #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۴۱ (حضرت ابوالفضل ع) نور دل فاطمه ای اباالفضل تو دستگیر همه ای اباالفضل شهید در علقمه ای اباالفضل گل ام البنین تویی فخر آفرین خون خدا بر تو بنازد خیر النسا بر تو بنازد یا قمر العشیره عباس۲‎ جان علی مرتضی اباالفضل کنز سخا مشکل گشا اباالفضل کرامتت بی انتها اباالفضل بر علی نور عین همه هست حسین مولی تو هستی باب حاجات همچو علی روح مناجات یا قمر العشیره عباس۲‎ تو گلی از گلخانه ی ولایی به اذن حق درد مرا دوایی از کار ما مولی گره گشایی یار آشنایم نما تو دعایم تو در کرامت بی نظیری آمده ام دستم بگیری یا قمر العشیره عباس۲‎ ام البنین را نور عین اباالفضل هستی شاه عالمین اباالفضل سقای طفلان حسین اباالفضل علمدار حسین سپهدار حسین با گل زهرا همنشینی جنگاوری شور آفرینی یا قمر العشیره عباس۲‎ در راه دین دستت ز تن جدا شد جان تو در راه خدا فدا شد فرقت ز تیغ کینه ها دو تا شد ز ظلم و جور و کین شدی نقش زمین تا دید دستانت بریده حسین کنارت شد خمیده یا قمر العشیره عباس۲‎ از گل فاطمه حسین گسستند فرق تو را چون مرتضی شکستند چشم تو را با تیر کینه بستند حرم شد پریشان حسین دیده گریان جان داده ای ماه مدینه گرید به حال تو سکینه یا قمر العشیره عباس۲ #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۴۲ (حضرت ابوالفضل ع) بر حیدر کرار،من نور دو عینم از کودکی خویش،من یار حسینم من عاشق او هستم دل را به حسین بستم یا حسین مظلوم۲ نام من در عالم،شد سکه ی رایج از لطف خدایم،من باب حوایج یار هر گرفتارم شیعه را خریدارم یا حسین مظلوم۲ در کرب و بلایم،من ساقی طفلان بر حسین و آلش،شد دلم پریشان وقت امتحانم شد مولی نگرانم شد یا حسین مظلوم۲ در خیمه بدیدم،اشک کودکان را با ناله بدیدم،جان کاروان را وقت امتحان من زد شرر به جان من یا حسین مظلوم۲ می روم که آرم،آب ز بهر طفلان می شوم فدایی،من با لب عطشان دست من جدا گردد فرق من دو تا گردد یا حسین مظلوم۲ با عمود آهن،فرق من شکسته دشمن زده با تیر،دیده ام ببسته بی قرار من آمد در کنار من آمد یا حسین مظلوم۲ آمده کنارم،نور هر دو دیده در کنار جسمم،قامتش خمیده زینبم پریشان است با سکینه گریان است یا حسین مظلوم۲ #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۴۳ (حضرت ابوالفضل ع) امشب منم مهمان تو،دارم نوا عباس شمس ولا عباس ای منشاء جود و عطا،کنز سخا عباس شمس ولا عباس بنما نظر بر حال من،ای تکیه گاه من بر تو نگاه من گردم به یک نگاه تو،حاجت روا عباس شمس ولا عباس بنما ز لطف و مرحمت،دردم دوا عباس شمس ولا عباس تا که شوم حاجت روا،بنما دعا عباس شمس ولا عباس هستی گل ام البنین،حامی دین عباس حبل المتین عباس بودی علمدار حسین،در کربلا عباس شمس ولا عباس آن امت دور از خدا،بر تو جفا کردند دستت جدا کردند فرق تو را کرده دو تا،تیغ جفا عباس شمس ولا عباس با تیر و تیغ اشقیا،فرق تو بشکسته چشم تو شد بسته زدی صدا تو یا حسین،ادرک اخا عباس شمس ولا عباس اندر کنار پیکرت،آمد حسین تو نور دو عین تو در علقمه افتاده دید،جسم تو را عباس شمس ولا عباس سقای عطشان حرم،دستت جدا گشته جانت فدا گشته آمد کنار پیکرت،خون خدا عباس شمس ولا عباس تا دیده اندر علقمه،تو را شه خوبان جسمت به خون غلتان ریزد کنار پیکرت،اشک عزا عباس شمس ولا عباس در راه دین مصطفی،فدا شده جانت عالم به قربانت حرم شده از داغ تو،ماتمسرا عباس شمس ولا عباس اهل حرم بر سر زنان،با شیون و افغان طفلان همه نالان دارد به خیمه خواهرت،بزم عزا عباس شمس ولا عباس #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۴۴ (حضرت ابوالفضل ع) ای آن که تویی در دو جهان عشق همه ناس هستی تو گل ام بنین حضرت عباس بر حیدر کرار،تو نور دو عینی نور دل زهرا،جانان حسینی مولی ابوفاضل۲ بر حیدر کرار علی نور دو عینی عباس ابوفاضل علمدار حسینی بین همه ی خلق،تو سکه ی رایج با اذن خدایی،تو باب حوایج مولی ابوفاضل۲ عباس علی و تو گل ام بنینی با دست و سر و جان خودت حامی دینی ای سرور و سالار،ای یار وفادار بر حسین زهرا،تو میر و علمدار مولی ابوفاضل۲ خون گشته دل پاک تو از غربت مولی رفتی که دهی قلب برادر تو تسلی دیدی تو به خیمه،طفلان عطشناک از غم برادر،گشته ای تو غمناک مولی ابوفاضل۲ از اسب بیفتاد و تنش نقش زمین شد شرمنده ز اطفال گل ام بنین شد تا پیکر پاکش،در علقمه افتاد یک لحظه نگاهش،بر فاطمه افتاد مولی ابوفاضل۲ در راه خدا دست علم گیر جدا شد جان و سر و دستش به ره دوست فدا شد بشنید حسینش،ادرک یا اخایش آمد به کنارش،با قد دو تایش مولی ابوفاضل۲ دیده است حسین بن علی دست بریده عباس فتاده به زمین فرق دریده فرمود که عباس،جانم به فدایت در داخل خیمه،شد بزم عزایت مولی ابوفاضل۲ فرمود برادر بشکستی کمرم را بنگر به کنار بدنت چشم ترم را گفتا به برادر،آن ماه مدینه شرمنده ام امروز،از روی سکینه مولی ابوفاضل۲ #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۴۶ (حضرت ابوالفضل ع) ای صفای حرم،یا حضرت اباالفضل اصل جود و کرم،یا حضرت اباالفضل حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ تو بر ام البنین،نور دو عینی عباس کربلا فدای،راه حسینی عباس حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ چنان علی اکبر،بودی مظهر ایمان در کربلا بودی،ساقی لب تشنگان حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ بر گل فاطمه،محرم اسراری تو در روز عاشورا،میر و علمداری تو حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ رفتی آب آوری،بهر طفلان عطشان وقت برگشتنت،گردیدی تو تیرباران حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ در راه دین حق،دستان تو جدا شد با عمود آهن،فرقت از کین دو تا شد حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ با ادرک اخایت،حسین آمد کنارت کنار پیکرت،گردیده بی قرارت حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ برادرت حسین،آمد با چشم گریان کنار تو عباس،سوزد از غم هجران حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ از ظلم و جور و کین،روی زمین افتادی در آغوش حسین،تو تشنه لب جان دادی حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۴۷ (حضرت ابوالفضل ع) تویی نور چشمان ام البنین تویی با حسین علی همنشین شدی کربلا کشته ی راه دین تویی همدم شاه کرب و بلا اباالفضل اباالفضل شهید خدا۲ ز طفلی تو بودی هوادار او به دشت بلایی علمدار او شدی کربلا میر و سردار او به نام تو هر درد ما شد دوا اباالفضل اباالفضل شهید خدا۲ اباالفضل تویی چون علی مهربان همیشه تویی یار افتادگان بود نام تو تا ابد جاودان تویی باب حاجت به اذن خدا اباالفضل اباالفضل شهید خدا۲ گل گلشن شاه مردان تویی درخشنده چون ماه تابان تویی اباالفضل و ساقی طفلان تویی تویی مظهر لطف و جود و سخا اباالفضل اباالفضل شهید خدا۲ بدیدی که طفلان همه تشنه اند گلان گل فاطمه تشنه اند رسیده به جان زمزمه تشنه اند شنیدی تو از خیمه ها ناله ها اباالفضل اباالفضل شهید خدا۲ بسوزانده قلب تو طفل رباب بریزی ز حالش ز دیده گلاب برفتی بیاری اباالفضل تو آب همه منتظر بهر تو لاله ها اباالفضل اباالفضل شهید خدا۲ بمیرم ز تن دست تو شد جدا شد از ضرب کین فرق پاکت دوتا به راه خدا جان تو شد فدا سکینه کند گریه ی بی صدا اباالفضل اباالفضل شهید خدا۲ حسین تا که ادرک اخایت شنید سراسیمه او در کنارت رسید کنار تنت قامت او خمید کنارت حسین می کند گریه ها اباالفضل اباالفضل شهید خدا۲ #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۴۸ (حضرت ابوالفضل ع) ای گل ام البنین مولی اباالفضل علی بوده ای حامی دین مولی اباالفضل علی ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین ای گل باغ ولا ام البنین را نور عین بوده ای در کربلا یار و علمدار حسین ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین بوده ای از کودکی طفل دبستان حسین گشته ای در کربلا ساقی طفلان حسین ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین از طفولیت تو گردیدی خریدار حسین روز عاشورا شدی میر و علمدار حسین ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین روز عاشورای خون رفتی به سوی علقمه منتظر اهل حرم آب آوری بهر همه ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین وقت برگشتن ز ظلم و کین شده دستت جدا با عمود آهنین فرق تو گردیده دوتا ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین تیر کینه بی حیا دشمن زده بر مشک تو ریخت آب مشک تو چون دانه های اشک تو ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین تا حسین از تو شنیده ناله ی ادرک اخا دیده گریان قد خمیده آمد او از خیمه ها ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین تا حسین با چشم گریان در کنار تو رسید تا تن بی دست و فرقت دید حسین رنگش پرید ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین تا حسین آمد کنارت ای علی را یادگار همچو زینب خواهر مظلومه ات شد بی قرار ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین دید حسین بی دست بر روی زمین افتاده ای تو در آغوش برادر تشنه لب جان داده ای ای علمدار حسین یار و غمخوار حسین #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۴۹ (حضرت ابوالفضل ع) تو نور چشم،ام البنینی یار حسین و،حامی دینی بین همه مردم بود این نکته رایج مولی ابوفاضل تویی باب الحوائج نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ تویی ز نسل،حیدر کرار در کربلایی،میر و علمدار تو بر حسین آرام جانی یا اباالفضل تو ساقی لب تشنگانی یا اباالفضل نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ دیدی به خیمه،اطفال عطشان اشک تو می ریخت،به سان باران خون شد دلت از بهرشان در آن بیابان رفتی تو تا آب آوری از بهر طفلان نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ در وقت برگشت،خون شد دل تو دشمن شرر زد،بر حاصل تو در بین نخلستان دو دست تو جدا شد فرق تو با عمود آهنین دوتا شد نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ با تیر کینه،شد پاره مشکت ریزد از این غم،از دیده اشکت نقش زمین گردیده ای ماه مدینه شرمنده گردیدی تو از روی سکینه نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ تا که شنیده،ادرک اخایت گفتا برادر،جانم فدایت آمد سراسیمه کنارت یا اباالفضل با دیدنت شد بی قرارت یا اباالفضل نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ آمد حسینت،قلب شکسته کنار جسمت،از پا نشسته تا پیکر بی دست تو حسین بدیده کنار پیکرت شده قامت خمیده نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ گفتا برادر،جانم فدایت کنارت عباس،گریم برایت عباس من برادرم بنگر به حالم قامت خمیده گشتم و بشکسته بالم نور دو عینی،جان حسینی یا ابوفاضل۲ #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا

۵۰ (حضرت ابوالفضل ع) ای گل ام بنین،با حسینی همنشین گشته ای کرب و بلا(جان فدای ره دین)۲ آمدی کرب و بلا،جان فدای ره دین۲ آمدی کرب و بلا مونس و غمخوار حسین شده ای از کرمش میر و علمدار حسین یا اباالفضل مولی یا عباس یا عباس۲ دیده ای در خیمه،کودکان عطشانند خون دلت شد دیدی(از عطش گریانند)۲ می روی تا ز برای کودکان آب آری اشک از غربت مظلوم جهان می باری یا اباالفضل مولی یا عباس یا عباس۲ موقع برگشتن،دست تو گشت جدا با عمود آهن(فرق تو گشت دوتا)۲ تیر زد دشمن بی دین خدا بر مشکت از غریبی حسین ریخت ز دیده اشکت یا اباالفضل مولی یا عباس یا عباس۲ تا صدای تو شنید،به کنار تو رسید قامت مولایت(زان همه غصه خمید)۲ دید افتاده دو دستت ز تنت یا عباس غرق خون گشته ز کینه بدنت یا عباس یا اباالفضل مولی یا عباس یا عباس۲ کودکان در خیمه،از عمو بی خبرند بهر دیدار عمو(همگی منتظرند)۲ همه دیدند حسین از غم او خم گشته بعد عباس دگر صبر حسین کم گشته یا اباالفضل مولی یا عباس یا عباس۲ #رضا_یعقوبیان #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا