eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
0 عکس
4 ویدیو
91 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه بازار کوفه سبک همه جاکربلا ای هلال شبم. جان شده برلبم ازنوک نی ببین خونجگر. زینبم یاحسین یاحسین۴بار ازجفای عدو همسفر تو بگو من اسیرتوام. یا اسیر .عدو یاحسین راس بالای نی ره. کنم با. تو. طی خوان توقران زنی میخورم کعب نی یاحسین کوفیان صف زدند. چنگ ونی دف زدند ما. همه داغدار. پیش ما. کف زدند یاحسین دست من بسته شد. داغ پیوسته شد سربه محمل زدم. بین که بشکسته شد یاحسین شمع سوزان شدم سنگباران شدم با اسیران. حسین کوفه زندان شدم یاحسین (عبدالحسین محبی) 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
بنی اسد! متحیّر ستاده‌اید همه چرا به بحر تفکر فتاده‌اید همه؟ برای دفن شهیدان کربلا، زن و مرد ز خانه سر به بیابان نهاده‌اید همه کسی نبود که رو سوی این دیار نهد خـدا تمـام شما را جـزای خیر دهد بنی اسد! نگرید این خجسته تنها را ستارگان زمین، ماه انجمن‌ها را نصیبتان شده قدر و سعادتی امروز شما به خاک سپارید این بدن‌ها را به هـر بدن که رسیدید احترام کنید به زخم‌ نیزه و شمشیرها سلام کنید بنی اسد تن انصار رو به‌ روی شماست که دفن پیکرشان، جمله آرزوی شماست کمک کنید در این سرزمین پیمبر را نگاه مادر ما فاطمه به سوی شماست اگـر شمـا، نشناسید این بدن‌ها را معرّفی کنم، این پاره پاره تن‌ها را بنی اسد همه رو سوی قتلگاه کنید به پیکری که بُوَد غرقِ خون، نگاه کنید به مصحفی که شده آیه‌آیه گریه کنید ز آه خود، رخ خورشید را سیاه کنید تنی کـه ریخته از هم چگونه بردارید؟! کمک کنید، که یک قطعه بوریا آرید بنی اسد! تن پاک برادرم اینجاست که عضوعضو وجودش ز هم جداست، جداست هر آنکه دید ورا گفت این رسول خداست کمک کنید که این جانِ سیدالشهداست دل حسین نـه تنها گسسته از داغش پس از پدر کمر من شکسته از داغش بنی اسد نگهم بر دو شاخۀ یاس است بر آن نشانه‌‌ی لب‌های سیّدالناس است به احترام بگیرید هر دو را سردست ادب‌ کنید که این دست‌های عباس است نه دست مانده به جسم مطهرش، نه سری خــدا بـه مـادرش ام البنین کند نظری بنی اسد! گل صدپاره‌ای در این چمن است شهید بی زرهی، پاره‌پاره پیرهن است ادب کنید که این ماهِ سیزده ساله پسرعموی عزیزم، سلالۀ حسن است به تیر و نیزه تن پاره‌پاره‌اش سپر است ز حلقه‌های زره، زخم‌هاش بیشتر است بنی اسد! بدنی پشت خیمه مدفون است دل رباب و دل فاطمه بر او خون است مزار اوست همان روی سینۀ پدرش ز خون او گل روی حسین گلگون است هنوز هست به سوی حسین، دیدۀ او سـلامِ «میثم» بــر حنجـر بریـدۀ او 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
مرهم کربلا .ستوده.mp3
2.83M
خواب میدیدم بغلم کردی 🎙کربلایی حسین ستوده شب زیارتی امام حسین علیه السلام 🤲التماس دعا داریم از همه بزرگواران 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
فریاد داغداران «بگذار تا بگریم چون ابرِ در بهاران» جانم به لب رسیده از ظلم نیزه داران بستند روی ناقه دست امام مظلوم بود آن غریبِ تنها از نسل حق تباران بنشست تا که بر دل آتش ز داغ گلها برخاست از گلوها فریاد غمگساران در پیش چشم زینب این باغبان خسته گل کرده روی نیزه سرهای گلعِذاران بردند نیزه داران رأس حسین بر نی تازانده اند مرکب بر پیکرش سواران دل های پاره پاره مانده درون سینه بر نیزه می درخشد سرهای بی قراران گاهی به دیر راهب ، گاهی تنور خولی افتاده زین مصیبت آتش به قلب یاران در راه شام و کوفه جای تسلیِّ دل می خورد تازیانه بر جسم سوگواران گاهی که کعب نی را دشمن زند به طفلان زینب کند نظاره با چشم اشکباران با عشق و جان نثاری دل از پی حسین است دارد حیات «یاسر» آئین جان نثاران ** محمود تاری «یاسر» 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روز سیزدهم محرم شهدا کربلا امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند ♦️کیست این خسرو مظلوم؟ که خونین بدن است ♦️وز دم نیزه و شمشیر، دو صد پاره تن است ♦️کیست این مظهر جان‌بازی و ایثار و وفا؟ ♦️که به آزادگی و عدل و شرف، ممتحن است ♦️او بُوَد چشم و چراغ دل زهرای بتول ♦️روشنی‌بخش جهان، نور رخ «ذو‌المنن» است ♦️گبر و ترسا و یهودش، چو مسلمان خواهد ♦️یار و محبوب ملل، شمع همه انجمن است ♦️چه غم از حسرت دیدار وطن داشت به دل؟ ♦️وطنش در دل یاران، شه دور از وطن است ♦️او شهید است و نیازش نبُوَد گر چه به غسل ♦️آب غسلش همه از خون گلو و بدن است ♦️«کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون ♦️تا نگویند کسان، جسم حسین بی‌کفن است» ♦️«استخوانی اگر از سینه او باقی ماند ♦️آن هم از ضرب سم اسب، شکن در شکن است» ♦️دفن کردی چو پدر را پسر بیمارش ♦️آن‌که یعقوب‌صفت، شهره «بیت ‌الحزن» است، ♦️با سر‌انگشتِ مبارک بنوشتی بر خاک ♦️این همان قبر شهیدی است که عطشان دهن است ⬅️عزاداران در روز سیزدهم محرم قراریم عزیزان ایام محرم وعزاداری ابا عبدالله داره تمام میشه بگیم خدایا شاکریم که امسال هم توانستیم در عزاداری شرکت کنیم خیلی ها دربین من و شما بودند حالا جایشان خالیست فیض ببرند اما یا اباعبدالله قربان آن بدنی که سه شبانه روز بدون غسل و کفن بر روی خاکهای گرم کربلا انداخته بوداما عزاداران وقتی بنی اسد اومدند کربلا... نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند... اما بدن عزیز زهرا حسین... روی زمین کربلا... میخواستند بدن ها رو دفن کنند... اما بدنها رو نمیشناختند... آخه سر در بدن ندارند... متحیر ایستادند... یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد... ♦️بنی اسد بیاید ♦️کفن با خود بیارید ♦️مگر خبر ندارید ♦️حسین کفن ندارد بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم... این بدن بی سر... بدن بابای غریبم حسینه... این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره... این بدن قاسمه... اون بدنی که کنار شط فرات... دستهاش رو جدا کردند... بدن عمو جانم عباسه... بنی اسد... برید یه قطعه بوریا بیارید... 🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود 🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند: بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند... سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه..انشالله داغ بابا نبینی. بنی اسد دارن نگاه میکنند... دیدند امام سجاد رفت داخل قبر... میخواد با پدر وداع کنه... ای واااااای ای واااااااای... دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین... هی صدا میزنه وای غریب حسین... وای مظلوم حسین... وقتی از قبر بیرون اومدند... با دستان مبارک نوشتند... هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً  🔸كاش در لحظه ی دفن پدرم میمردم 🔸آن كه بوسيد چو عمه، رگ حلقوم، منم حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
. ⚫️ 🔘 ▪️ 🔹سرلوحه عشق است و نزول برکات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی نشوی لال به هنگام ممات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز علی جام حیات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که قبول شود زیارات و دعات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز خداوند درجات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات یارب الحسین بحق الحسین اشفع صدررالحسین بظهور الحجه ⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری... ایامی که بی‌بی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه... وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت.. 💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم 💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم 💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند... با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند... 💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود 💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود ⬅️بی‌بی رو وارد شهر کوفه کردند.... خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه... (چه خاطراتی) مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری... خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد.. (خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه) 💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود 💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود 💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود ⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن... هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت... هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید... اینجا خونه باباش علی بوده... این شهر بوی باباش علی میده... این شهر بوی برادرشو میده.... این شهر بوی حسین میده... همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است... ⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده.... اسیرو بی کس و تنها... دستای بی‌بی رو بستن.... از بالا بام خاکستر میریزن... سنگ میزنن... 💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست ♻️بگمو التماس دعا ♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا ⬅️یه وقت بی‌بی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر... دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن... زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت.. آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه...... امان امان امان 💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست 💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم 💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم 💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم ⬅️اینجا یه زبان حالی داره.... یه نگاه کرد به سر بریده عباس... صدا زد عباسم داداش.... دادلش پاشو حال زینبو ببین... ای غیرت الله .. پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری.... زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید... حالا ما بین نامحرماست... ⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره... امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید... نور چراغو کم کنید... کسی قد و قامت زینبم رو نبینه.... داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم... ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس.... 🖤کوفه چه غوغایی شده 🖤زینب تماشایی شده هرچقدر ناله داری به ناله های دل بی‌بی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن...... 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 . 👈 👈
▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ 🔹الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین  اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ... ▪️(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟ (الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن"  این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ... یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..."  همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت  فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..." عمه ی من نائب الحیدر است سیدالنساء پس از مادر است عمه ی من سفیر خون خداست هم دم هجده سر از تن جداست عمه ی من اوست که در قافله نشسته آورده به جا نافله ... عمه ی من بر سر بازارها دیده ز اهل ستم آزارها این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشُ ندیده... این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ ▪️ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشُ ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ....😭 این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...." آی حسین ... عمه ی من اسوه ی ایوب بود شاهد قرآن و لب و چوب بود ▪️هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد ....هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی  ...ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی ....بأبی المستضعف الغریب یا ثارالله ... یا اباعبدالله ...
☑️بنداول دنبال قافله به دستم سلسله می دویدم با تنی مجروح و پای پر ابله می دویدم‌ ..... به یاد اصغر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت با دیده ی تر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت با قلبه مضطر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت تو هرمکان رو نی زدن چوب به لب بابام میونه بزم مِی زدن چوب به لب بابام بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم می خوردیم بی امون لگد و تازیون از این و اون می دیدم که می زد به لبت خیزرون با چشمه خون یه عده اشرار زدن مارو زدن مارو زدن مارو تو کوچه بازار زدن مارو زدن مارو زدن مارو میونه انظار زدن مارو زدن مارو زدن مارو زدن مارو چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س چهل ساله یارم فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم ای وای از شهرشام ای وای از دحام ای وای ای وای ای وای از کوچه و از نگاه عوام ای وای ای وای به اشکای ما می خندیدن می خندبدن می خندیدن دور و بر ما می رقصیدن می رقصیدن می رقصیدن حال مارو که نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س چهل ساله یارم فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم می بینم گهواره بچه ای شیر خواره محزون‌می شم می بینم هر جایی روسریه پاره گریون می شم چهل ساله کارم فقط روضه س فقط روضه س فقط روضه س چهل ساله کارم فقط نوحه س فقط نوحه س فقط نوحه س چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س بابای بی سر غریب مادر 💠💠💠9⃣1⃣3⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
🍃🌷﷽🌷🍃 ❣غــُلــامــِ قــَنــبــَرَمــ❣: 🌷🌷🌷 ✅بنداول جدا شد تا بابا سر از پیکر تو دیدم روی تل زد به سر خواهر تو تا دستهای ساقی که از تن جدا شد چادر مشکی اون پر از رد پا شد یکی می زدش ضربه با تازیونه یکی می زدش با لگد وحشیونه بمیرم برای غریبیه عمه سیلی خرده و صورتش ارغوونه بابا جون بابا جون ____ ✅بنددوم پس از تو یه عمری می بینم تا اب و می افتم به یاد رضیه رباب و می افتم به یاد. لب خشک اصغر در اغوش تو شد لب تشنه بی سر می افتم به یاد یه باغ اقاقی یاد صحرا و یاد افتاب داغی می افتم به یاد یه فرق دریده می افتم به یاد لب خشک ساقی باباجون باباجون __ ✅بندسوم به یادم اومد از سرای بریده ازون ضربه ها از لگد از کشیده یاد بغض وگریه یاد اشک وناله به یاد سکینه به یاد سه ساله به یاد رقیه دلم درعذابه هنوزم دله من به یادش کبابه یادلحظه ای که بابا بابا میگفت همون لحظه که جون میداد توخرابه بابایی بابایی 💠💠💠 361 💠💠💠 ⛈ 🦋
🌷🌷🌷 ✅بنداول امام متقین منم سیدساجدین منم از کودکی تابه حالا ازغصه هاحزین منم 💦 اگرچه که کاری شده بربدنم زهرجفا ولی میشم راحت دیگه ازغصه های کربلا 💦 لحظه های اخرمه خیلی میسوزه جگرم میادبازم درنظرم لبهای خشک پدرم واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بند دوم یادم اومدلحظه ای که شمرلعین وبی حیا نشسته بود روسینه ی زخمی و پر تیر بابا 💦 حرومیا باسنگ و چوب ریخته بودن توقتلگاه هرکی بایک سلاح اومد زدبه بابای بی گناه 💦 بابام به زیر نیزه ها نمیدونم که چی کشید که یکدفه شمر لعین سرش رو از قفا برید 💦 واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بندسوم اگرچه یاد کربلا همیشه جانسوزه برام ولی دایم میگم خدا امون امون از شهر شام 💦 وقتی که روی نیزه ها هجده سر بریده بود جون تموم بچه ها دیگه به لب رسیده بود 💦 خدایی به رقیه مون تواین سفر چه بدگذشت طفلکی روسر بابام توی خرابه درگذشت واویلتا واویلتا واویلتا 💠💠💠253 💠💠💠 __
🌷🌷🌷 ✅بنداول شب غمم سحرشد این لحظه های اخر رسیده به مشام جانم بوی یاس معطر 💧💧💧 مادر رسیده به برم اومد کنار بسترم می بینه حال مضطرم 💦💦💦 اومدکنارم مادر اون گل یاس اطهر غریبم من غریبم 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بنددوم دیگه راحت شدم من ازون رنجا که دیدم اومد به یادمن کربلا چه سختیا کشیدم 💦💦💦 اومد به یادم کربلا اتیش و دود خیمه ها سرهای روی نیزه ها 💠 پا برهنه تو صحرا می دویدیم رو خارا 💠 غریبم من غریبم 💠💠💠❌ 352 ⭕️💠💠💠 ____
🎼 🔘🔘912🔘🔘 ☑️بنداول به روی بستر افتاده به احتضار به روی بستر نداره تاب و قرار به روی بستر شده چشماش تاره تار به روی بستر زده زهر کین شعله به بال و پرش زده زهر کین شراره به جیگرش تداعی میشه روضه های پدرش تداعی میشه ..... راویه روضه های کربلاس رو بدنش پر از نشونه هاس هنوز تنش پر از کبودیه این یادگار شام پر بلاس السلام علی سیدساجدین زین العابدین«ع» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم شروع شد تازه روضه های کربلا که دائم فرمود صبح و ظهرو هر مسا امام سجاد امون از شام بلا شروع شد تازه ..... امون از شام و از غل و سلسله ها امون از شام و مردمان بی حیا امون از شام و سنگ از پشت بوما امون از شام و ..... امون ازون محله ی یهود محله ی پر از آتیش و دود از اثر ضربه ی تازیون کل تن بچه‌ها شد بود السلام علی سیدساجدین زین العابدین«ع» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بند سوم شبیه عمه محنت و بلا دیدی مثل رقیه روی خارا دویدی مثل سکینه زجر و دردا کشیدی شبیه عمه تو دیدی نامرد توی قتلگاه رسید تو دیدی نامرد خنجر کندُ کشید تو دیدی نامرد سر بابا تو برید تو دیدی نامرد دیدی تنی افتاده زیر پا سری که می بریدن از قفا دیدی دم اخری می زنه مادرش و تو قتگاه صدا السلام علی سیدالشهدا«ع» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم عذابم می داد غمه حنجر بابام عذابم می داد تنه بی سر بابام عذابم می دادچشمای تر بابام عذابم می داد عذابم میداد کوچه و بازاره شام عذابم میداد شلوغی و ازدحام عذابم میداد من و خنده ی عوام من بودم و مردای بد دهن من بودم همراهم یه عده زن یادم نمیره توی بازارا خارجی مارو صدا می زدن السلام علی سیدالشهدا«ع» 💠💠💠9⃣1⃣2⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
🎼 ☑️بند اول ای آقا جان إهدِناالصراط هر گمراه جانم بر مقام تو ای شاه علیِ دوم ثارالله(ع) ...... یا اباالباقر یا زین العباد یا حبیبی یا نور العالمین ای گل دامان پاک بتول(س) صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) ═ ೋღݪبیڪ‌یـٰازِيـنَـݕღೋ═ ☑️بنددوم می‌سوزم من با زهر جفای نامردا میرم نزد مادرم زهرا(س) دیگه راحت میشم از دنیا .... دیگه نفسای آخرمه چشمام همه ش به در می دوزم کجایی مادرم منتظرم مثل یه کوره دارم می‌سوزم صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) ═ ೋღݪبیڪ‌یـٰازِيـنَـݕღೋ═ ☑️بند سوم آقا جانم خیلی تو رنج و بلا دیدی سوز و داغ کربلا دیدی ظهر روز عاشورا دیدی تو دیدی دزدی ها و غارت و کشیدی زجرای اسارت و همراه عمه جان و بچه ها میخوردی شلاق جسارت و صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) ═ ೋღݪبیڪ‌یـٰازِيـنَـݕღೋ═ ☑️بند چهارم آقا جانم‌‌ خیلی میدادم تورو آزار با سیلی و تازیون بسیار تو صحرا کوچه و بازار تو دیدی رفتن سه ساله رو تو رفتی مجلس بزم شراب تو دیدی سر های بریده رو با زینب و سکینه و رباب صلو علیک یا ابن الحسین(ع) صلوا علیک یا ابن الحسین(ع) ═ ೋღݪبیڪ‌یـٰازِيـنَـݕღೋ═ 💠💠💠1⃣0⃣1⃣3⃣💠💠💠
‍ ❣﷽❣ 🔰 _س 🍃 🔰 گل خوش رایحه باغ رسالت زینب دختر منتخب شاه ولایــــــت زینب سینه پرورده خـــاتون قــیامت زینب بانوان حـــرم عفته عــزت تاجیدی عصمتین گنجینه گـوهر حسنینه باجیدی اول گــوندن اوزون تابع تقـدیر ایلین بوینونا رشـتـــه حبــل اللهی زنجیر ایلین هاشمــیانه حـجاب آیــه سی تفسیر ایلین فاطمه سوگلی ، عفت گلی ، زینت شـــرفه نطق برنده سی آوازه سـالان هر طرفه فخر ائدن جلوه سیماسینه ارواح جــلی سینه سی سینه سینادن آلار باج بلی عالم زرّیــده هم عهد حسین بن علی دانیشاندا دئیوسن سوزلری زهرا سوزودی یئرینده ائله بیل حضرت عــباس اوزودی گل رخسارینه تعظیم الیور باغ فدک ضحد و تقواسینه غبطه ایدور افاج ملک بسته دور گوزلرینون چرخشینه چرخ فلک نجه گون آیدان ایشیق آلماسا هر گون دایانار آلماسا نورینی زینبدن اگر گون دایانار شیره جان بتولیله دوتوب مایه سینی ایلیوب گوشینه گوشواره عفاف آیه سینی قولی باغلی تیتردوب سوزلری ستمون پایه سینی آتشین خطبه سیدور شامیده محشر یارادان آپاروب سایه شوم اموینی آرادان بیر سوزی روح ویرن مین جسد بی روحه بیر نگاهیله شفا بذل الین مجروحه دمبدم نوحه دین قانه بویانموش نوحه لوح دلده یازلان منزلت شوراسی بی کفن قارداشینون قصه عاشوراسی اورگدیب فاطمه عشقین بم و زیرین بالیا گرک عشق اهلی اولا عشق سوزون خردالیا حیطه صبریده ایوبی اوتوردوب دالیا صبریدن چخمادی صدیقه سیر واقعه ده صبر ئوزی زینبه احسن دیدی هر واقعه ده شیردن شیره نون شیر حقون شیر زنی آری مین مرده مقابل الیر شیر زنی یخدی تپراقه بیر آهی نچه شمشیر زنی عدنیده جدی پیمبر دیدی احسن زینب روح زهرای مطهر دیدی احسن زینب نه جلالیله گلوب کرب و بلایه بولوسوز (کاروان یتیشدی کربلایه رباب محملین پرده سین ویردی کناره چاغردی علی جان ، علی اکبر بورا هارادی؟ بویوردی بورا کربلادی پرده نی گیتردی یرینه باخدی آلتی آیلیق بالانین یوزونه اما ایستدیلر ناقه دن زینبی اندیره لر ابوالفضل آقا گلدی قاباقا باجی الین ویر الیمه الین ویردی ابوالفضل الینه دیدی زینب ایاقیوی قوی دیزیمه دوش یره خانم دوشدی یره قولارین آچدی ابوالفضل الله سنی زینبه چوخ گورمه سین ) نه جلالیله گلوب کرب و بلایه بولوسوز نجه جانین سپر ایلوبدی بلایه بولوسوز نه شرافت یارادوب اهل منایه بولوسوز قلم عاجزدی نگارش ایده شخصیتینی ساخلیوب دهریده پاینده حسین نهضتینی الغرض کربلا جوینی زینب بینوب نینوا دشتی نوا زمزمه سیلن بزنوب موکب آل علی عشق مناسینده انوب آلتی آی غصه لی یولاردا نفسلر یورولوب بیر چوخور یرده خانم زینبه خیمه گورولوب گونده بیر دفعه بنی هاشمین آزاده لری موقع عصریده سرشار الیور باده لری بیر یره دعوت ایدور عاشق و دلداده لری طرح ایدور زینب اوچون کنگره مشترکی زینبه عرض ارادت الیور تک به تکی (هر عصر جوانان بنی هاشم گدردیلر خانم زینبین خیمه سینون قاباقندا خانما عرض ارادت الیردیلر دانشاردلار گولردیلر ) خیمه سیندن علی اکبر چوله هر لحظه باخار عمه سون گورمسه ناراحت اولار چوخ داریخار باخماسا زینبه قاسم اورگین غصه دوتار وجده ریحانه زهرا شرف الناس گلور هامیدان چوخ باجی دیدارینه عباس گلور (زینب چخور ابوالفضلین قاباقنا قارداش سنه زینب قربان ) دیور ای زهره جنوس ایله کناره ماهدان روحیمون مایه روحیه سی منزل گاهدا کاش یانیمده اولیدی بالام عبدالله دا خیمده مونس اولیدی غمی چوخ قارداشیوا گونده مین یول دولانیدوخ ایکیمیزده باشیوا فیض یاب اولماقا ایلور هره بیر یرده شتاب آقالار گیتدی خانملار الیوب قصد ثواب ایاقا دوردولا لیلا و سریه و رباب هربیری بیر تحفه شایان گوتوروب الرینه تا که تقدیم ایده اولیا ملکه محضرینه تاپدیلار محضر زینبده وقاریله حضور ایتدیلر سینه ده کی سوزلری شوقیله ظهور عرض ایدوبلر بیزه قرآن اوخی ای سوره نور سالماسون قلبیوه زنگار غم و غصه لکه بیز کنیزوک بو بیاباندا سنه سن ملکه روحی تحویج الیور شیوه گفتارلری هیجانه گتیروب زینبی رفتارلری یوز دوتوب قیلدی مخاطب او دل افکارلری بو محبتلر ایدور فکری پراکنده منی ایتمیون بوندا اضافه داخی شرمنده منی بو چوله وارد اولانان اله قلبیم بولانور گوزلریم علقمی رویت الینده سولانور دل دوداقیم گورویوب باشیمه دنیا دولانور یر اوزونده علی اولادی چخوب سیر السون نجه بیر سیریدی الله سحرین خیر السون دیسه هر یوزده یارا آنیده گوز یاشی گلر هر بلا گلسه بو چولده باجی قارداشه گلر بیر مثلدور کی دیر عقله گلن باشه گلر
. بند اول: یک لحظه بی تو بودنم مثل ساله زیر این پرچم هرکی هس خوش اقباله هر جا بودم اسمت رو بردم دل رو به دست تو سپردم نانی جز نان تو نخوردم ای جان ای جان ارباب شیرینیِ توو زندگیمی بهترین راهِ بندگیمی همراه من از بچگیمی ای جان ای جان ارباب ثارالله ثارالله حسین جان بند دوم: توو جمع عشاقت منم حاضر میشم امسالم با لطف خودت زائر میشم میزنم دل رو باز به جاده راهی میشم پای پیاده روزی توو راه تو زیاده ای جان ای جان ارباب کاشکی چشمی دریا نمونه حسرت توی دل ها نمونه هیچ کس توو شهرش جا نمونه ای جان ای جان ارباب ثارالله ثارالله حسین جان
. (عج) یا اَهلَ الْعالَم اِنَّ جَدیَ الْحُسین عطشان یا اَهلَ الْعالَم اِنَّ جَدیَ الْحُسین عریان نگذشته یک روزم بدون گریه بر روضه ش نداره گریه بر مصائبش برام پایان  هنوز توی گوداله مادر من تن شریف جَدِّ اطهر من هنوز صدای مادرم میاد که میگه حسینم گل بی سر من آه یاحسین یاجَدّاه این روضه ها داره برام همیشه استمرار  بارونی کرده چشمم و شنیدنش هربار هنوز صدای مادرم میادش از گودال کرببلا هر روز میشه واسه من تکرار از عمقِ جونم می‌کِشم براش آه  گریه براش نداره گاه و بیگاه اشکم تموم بشه ؛ اگه یه روزی... خون گریه می‌کنم براش به والله آه یاحسین یاجَدّاه  چطور بگم با جد اطهرم چه‌ها کردن سرش رو از کینه و از قفا جدا کردن جد منو غریب و تشنه کُشتن ای مردم  پیکر عریانش و رو زمین رها کردن پایان نداره این بغض نفس گیر برای من این بوده دیگه تقدیر جونَم رو می‌دادم براش توو گودال زمونه انداخته منو به تأخیر  آه ، یاحسین یاجَدّاه ✍