از دانشگاه اومد خونه خیلی خستھ بود
پرسیدم چیشده؟!
خندید و گفت : تهران ماشین سوار شدم
کھ بیام قم راننده وسط اتوبان صداۍِ
موسیقیشو برد بالا ، تحمل کردم و چیزی
نگفتم تا اینکھ دیگه صدای زن رو داشت
پخش میکرد🔪😄
منم با اینڪھ وسط بیابون بودم گفتم یا
کمش کن یا من پیاده میشم !
اونم نامردی نکرد و زد کنار و منم کم
نیوردم و پیاده شدم .🚶🏻♂
- #شهیدمحمدمهدیلطفینیاسر🌱'