4_6005945424773383322.mp3
6.16M
🖊 #قسمت_پایانی
📋 #کس_جلودار_حیدر_کرار_نبود
❣ #شب_نوزدهم_رمضان_98
کس جلودار تو ای حیدر کرار نبود
شاهد قدرت بازوی تو باب الخیبر
بی سبب نیست که عباس زره می پوشد
در دل علقمه میگفت انا بن الحیدر
یل شمشیر زن قطب جهان میباشی
اسدالله زمین شیر زمان میباشی
قامتی نیست که در پیش قدت تا نشود
ملکی نیست تا پیش قدت تا نشود
به خداوند قسم دور حریمت مریم
گر نیوفتد ز نفس مادر عیسی نشود
" در خونه ی امیرالمؤمنین باید بیوفتی تا بزرگت کنه "
هر کسی منبرتان را به تمسخر گیرد
به زمین تو بکوبیش دگر پا نشود
آقا جان من دخیل حرم شاه نجف میباشم
آقا جان
... گر گره نوکریش وا نشود
آقا
هر کسی خادم دربار تو در عالم نیست
می توان گفت که از سلسله ی آدم نیست
علی یا علی علی یا علی علی یا علی
🌹{ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج }🌹
.....................🍃🌺🍃....................
.
نوای مقتل
@navayemaqtal
___
نوای مقتل درایتا
@Navaymagtal
4_5877568096381699976.mp3
2.03M
|⇦• #قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نوای مقتل در تلگرام
@navayemaqtal
___
نوای مقتل درایتا
@Navaymagtal
4_5834563220207044978.mp3
2.34M
|⇦• #قسمت_پایانی / #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نوای مقتل در تلگرام
@navayemaqtal
___
نوای مقتل درایتا
@Navaymagtal
4_5879819896195385603.mp3
2.83M
|⇦• #قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نوای مقتل در تلگرام
@navayemaqtal
___
نوای مقتل درایتا
@Navaymagtal
4_5882071696009070320.mp3
1.85M
|⇦• #قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نوای مقتل در تلگرام
@navayemaqtal
___
نوای مقتل درایتا
@Navaymagtal
991025-Babolharam-bani-fateme-roze3.mp3
1.33M
#قسمت_پایانی روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ با نوای حاج مجید بنی فاطمهೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*ببین فاطمه کارش به کجا رسیده، میخواد خبر از حالش بده، ببین چه حالی شده علی...*
فردا غروب میروم آماده شو علی
کم کم برای سخت ترین روزهای سخت
دشواریِ تحملِ روزِ حسین را
آسان نمی کند مگر این روزهای سخت
*دیدی بچه میخواد بیاد بغل مادر چه جور هجوم میاره...*
دیگر حسین را نتوانم به بر گرفت
بلبل به ناتوانی من گریه میکند
*بچه هام رو تو بغل بگیر علی جان...بعد در و دیوار دیگه زهرا نتوانست بچه هاشو بغل بگیره، میدونی کِی آخرین بار بچه هارو بغل گرفت؟ اون وقتی که علی داشت بدن رو کفن میکرد، صدا زد: بچه ها بیاید با مادرتون وداع کنید، یکی میگه: مادر! من حسنم، یکی میگه: مادر! من حسینم، یه وقت دیدن بندهای کفن باز شد دستای زهرا بیرون اومد؛ بچه هاش رو بغل گرفت...*
السلام علیک یا بقیة الله:
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
|⇦•امشب که از شکوفۀ باران..
#قسمت_پایانی / #مدح و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها _ سید مهدی میرداماد •ೋ
🌺🍃🍃🌺
الا که مقدم تو مژدۀ سعادت داشت
به خاک بوسی راهت فرشته عادت داشت
سلام بر تو که امّ المصائبت خوانند
چرا که غم ز ازل در دلت اقامت داشت
سلام بر تو و بر هر زنی که از آغاز
به پاس پیروی ات از حجاب زینت داشت
تو دست پرور آن مادر گران قدری
که قلب پاک پیمبر به او ارادت داشت
تو سر بر آینۀ سینه ای گذاشته ای
که بوسه گاه نبی بود و عطر جنت داشت
تو زیر سایۀ آن گلبُنی بزرگ شدی
که هر چه داشت شکوفایی از نبوت داشت
چه بانویی که پس از دختر رسول الله
به هر زنی که تصور کنی شرافت داشت
چه بانویی که صبوری نمود چون زهرا
چه بانویی که به قدر علی شهامت داشت
چه بانویی که ز فیض هدایت معصوم
مقام و منزلتی هم تراز عصمت داشت
چه بانویی که به حد کمال در همه حال
اراده داشت، وفا داشت، عزم و همت داشت
چه بانویی که به هنگامۀ اسارت هم
وقار داشت، حیا داشت، شرم و عفت داشت
چه بانویی که همه عمر در نیایش شب
هزار بار ز خود تا خدای هجرت داشت
چه بانویی که به همراه یک مدینه صفا
گلاب گریه و یک کربلا مصیبت داشت
چه بانویی که به خورشید خون گرفتۀ عشق
به قدر وسعت هفت آسمان محبت داشت
دل تو بود پر از التهاب شوق حسین
که لحظه لحظۀ عمرت از این حکایت داشت
حسین نیز به شایستگی نثار تو کرد
هر آن چه عاطفه و التفات و رأفت داشت
نبود حاجت بوسیدن گلوی حسین
حسین با تو هزاران هزار حجت داشت
حسین از تو جدایی نداشت در هر حال
مگر به خاطر اُنسی که با شهادت داشت
چراغ آخرتش باد شاعری که سرود
سه بیت ناب که دنیایی از طراوت داشت
«نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت
هوا ز جور مخالف چو نیلگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد»
ستارۀ سحر تو که روی خاک افتاد
هزار و نهصد و پنجاه و یک جراحت داشت
شاعر: شفق مشهدی
تو مثل حضرت صدیقه کوثر پدری
یگانه دختر اسلام پرور پدری
اگر چه شیر زنی مرد سنگر پدری
تو دختر پدری یا که مادر پدری
فرشته حور پری آدمیست حیرانت
تو کیستی پدر و مادرم یه قربانت
هنوز زنده ز صبرت قیام کربُبَلاست
خطابه های بلیغت پیام کربُبَلاست
هنوز مفتخر از تو امام کربُبَلاست
هنوز نام تو بالای نام کربُبَلاست
تو داده ای سپه کفر را به صبر شکست
تو تو صید بی سر خود را گرفته ای سر دست
این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
🌺🌸🌺🌸
#هدیه_به_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#گلچین_مولودی_حضرت_زینب_س
السلام علیک یا بقیة الله:
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal
|⇦•نظر نما که گرفتاریام ..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
نظر نما که گرفتاریام زیاد شده
زِ دست تو طلبِ یاری ام زیاد شده
چقدر واسطه گشتی خدا مَرا بخشد
ببخش توبه ی تکراری ام زیاد شده
بزرگواری و نگذاشتی زمین بخورم
به رحمت تو بدهکاری ام زیاد شده
به چشم خلق گناه است گریه کردن ما
چه خوب شد که گنهکاری ام زیاد شده
زِ درد روضه دِگر شب نمی برد خوابم
شبیه فاطمه بیداری ام زیاد شده
قسم به غربت حیدر زدند فاطمه را
به این دلیل عزاداری ام زیاد شده
مرو که کوچه برای پَرت خطر دارد
مرو که رد شدن امروز دردسر دارد
مگر نگفت خداوندِ خلقتت، حتی
برای صورت تو، برگ گُل ضرر دارد
گمان نمی کنم این مرد بی حیا اینجا
بدونِ حادثه دست از سر تو بردارد
زِ روی پوشیه زد اینچنین شده ای
که چشمهات فقط دید مختصر دارد
بزرگ بانوی این شهر باورت میشد
زِ خاک کوچه حسن گوشواره بردارد؟
ماه خوابیده، ولی خورشید بیداره
ابر دلگیره، ولی چشمام میباره
از روزی که مادر رو زدن
شب و روز خونه معلوم نیست
از روزی که مادر رو زدن
دیگه دلِ زینب آروم نیست
با چشم خودش دیده
درِ چوبی با لگد وا شد
الفِ قَدِّ مادر تا شد
هی زمین خورد، دوباره پا شد
*خدا غرورِ هیچ مردی رو جلو زن و بچه اش نشکنه، دو جا بَرا علی خیلی سخت گذشت، یه جا وقتی داشتن از خونه کشون کشون می بردنش، نگاه کرد دید خانومش بین در و دیوار رو زمین افتاده، یه جا هم تو مسجد وقتی شمشیر برهنه رو سر فاتح بدر و خیبر نگه داشتن، نگاه کرد دید خانومش جلو در ایستاده داره نگاه میکنه، وقتی اومد از مسجد بره بیرون، فاطمه که بدون علی بر نگشت، چشمش به چشم فاطمه افتاد، سرش رو انداخت پایین... خجالت زده شد، فاطمه این صحنه رو دید فهمید علی خجالت کشیده ... گفت: آقا جان "روحی لِروحِکَ الفِداء، نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاء..." آقاجان! خجالت نکشید...نکنه ببینم سرت رو پایین انداختی...
خدا هیچ مردی رو خجالت زده ی زن و بچه اش نکنه، بدون مقدمه روضه بخونم، گفت عمه جان! چرا سر عمو میاد بالای نیزه کنارِ محملِ ما چشماش رو میبنده...؟ گفت: عزیزِ دلم عموت هنوز خجالت زده است.
السلام علیک یا بقیة الله:
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
@Navaymagtal