هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن ۳۵
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسه سی و پنجم است که درباره آیات فضیلت امیرالمؤمنین در قرآن با هم گفتگو میکنیم.
قبل از بیان آیه جدید میخواهم این واقعه تاریخی را مرور کنیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سال هشتم هجرت با یک نقشه دقیق و غافلگیرانه به مکه حمله کردند و مشرکان را محاصره کردند و مکّه بدون جنگ و خونریزی به دستانِ مبارک پیامبر فتح شد.
یعنی مکهای که مرکز کفر بود ، بعد از آن شد مرکز اسلام و توحید.
نتیجه این فتح این شد که برخی از مشرکان از روی ترس و برخی از روی رغبت و علاقه مسلمان شدند.
پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله با طوایفی که اعلانِ اسلام نکرده بودند ، پیمان عدمِ تعرض بستند. برخی از این طوایف در ماههای بعد پیمان را شکستند و به پیامبر اکرم خیانت کردند.
پیامبر در سال نهم هجرت یک قطعنامه چهار مادهای را نوشتند تا در روز عید قربان در «مِنا» در کنار جَمره بزرگ خوانده بشود و به مسلمانها و مشرکان مفادّ این پیمان اطلاع رسانی بشود که مفادّ آن از این قرار بود :
1. طواف عریان کنار کعبه دیگر ممنوع است چون برخی از زنان و مردان برهنه طواف میکردند.
2. مشرکان دیگر حق ورود به مسجدالحرام و کعبه را ندارند مگر اینکه اسلام بیاورند.
3. مسلمانها و مشرکان طواف میکردند ، سعی صفا و مروه داشتند ، به مِنا ، عرفات و مَشعر میرفتند و حج میگذاشتند پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله فرمودند : دیگر از این سال به بعد مشرکان حق اعمال حج را ندارند.
4. هر یک از طوایف که با پیامبر اکرم پیمانشان را نشکستند تا پایانِ مدت زمان پیمان ، پیامبر به آن پیمان وفادار خواهند بود و هر یک از طوایف که پیمان را شکستند ، چهار ماه به آنها فرصت دارند که یا آماده جنگ با پیامبر شوند یا اینکه اسلام بیاورند.
آیات اولیه سوره برائت این جریان را توضیح میدهد :
«وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِكِینَ وَ رَسُولُهُ»
این یک اعلانی هست از طرف خدا و رسولش در روز عید قربان که از مشرکین برائت میجویند و از آنها اعلام بیزاری میکنند.
امام خمینی با توجه به این آیهای که تلاوت شد فرمودند :
«اعلان برائت از مشرکان ، از ارکانِ توحیدی و واجبِ سیاسی حج است»
در رابطه با ارتباطِ «آیه برائت» با آقا امیرالمؤمنین در جلسه بعد با هم گفتگو خواهیم کرد.
هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن ۳۶
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسه سی و ششم است که توفیق داریم درباره آیات فضیلت امیرالمؤمنین در قرآن صحبت کنیم.
در جلسه قبل بیان شد که پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله قطعنامهی چهار مادهای را آماده کردند تا در روز عید قربان در «مِنا» خوانده شود.
حضرت ، ابوبکرِ بنِ ابوقُحافه را طلب کردند و این قطعنامه را به ایشان دادند تا از طرف پیامبر اکرم ، بخواند.
وقتی او از مدینه خارج شد پیک وحی نازل شد که خداوند دستور داده :
«لا یؤَدّی عَنْکَ اِلّا اَنْتَ اَوْ رَجُلٌ مِنْکَ»
این قطعنامه را باید خودت بخوانی یا کسی که از تو است بخواند.
حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام را طلبید و به او مأموریت داد تا به ابوبکر برسد و قطعنامه را از او بگیرد و خودش بخواند.
در منطقه «ذِی الحُلَیفه» که اطراف مسجد شجره میشود به ابوبکر رسید و قطعنامه را از او گرفت.
امیرالمؤمنین که
«قَدْ وَتَرَ فیهِ صَنادیدَ الْعَرَبِ» بزرگان عرب را کشته بود
«وَ قَتَلَ أَبْطالَهُمْ» و سردمدارانشان را به درک واصل کرده بود
«وَ ناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ» گرگهای آنها را به زمین زده بود.
بدون ترس و واهمه در بین مسلمانها حاضر شد و این قطعنامه را قرائت کرد ، در حالی که برادران و نزدیکان بسیاری از مقتولین به دست آقا امیرالمؤمنین علیه السلام در آن جمع حاضر بودند ، حضرت هیچ ترس و واهمهای از خودشان نشان ندادند.
نتیجه این قطعنامه این شد که در اواسط سال دهم هجرت بت پرستی از شبه جزیره عربستان ریشه کن شد.
علامه امینی از ۷۲ نفر از بزرگان اهل سنت نقل میکند که بالاتفاق میگویند : منظور از فریادگر و مؤذن در آیه «وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ» علی بن ابیطالب بوده.
بعد از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ابوبکر با علی بن ابیطالب علیه السلام گفتگویی را انجام میدهند که امیرالمؤمنین از او میپرسد :
تو را به خدا سوگند میدهم آیا شرافت و افتخار رساندن پیامِ پیامبر در برائت و بیزاری از مشرکین از آن تو بوده یا از آن من؟ «أَنَا الْأَذَانُ لِأَهْلِ الْمَوْسِمِ وَ لِجَمِیعِ الْأُمَّةٍ بِسُورَهً بَرَاءَةٍ أَمْ أَنْتَ» ابوبکر گفت : این شرافت از آن تو بود یا علی.
هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن ۳۷
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسهی سی و هفتم است که درباره آیات فضیلت امیرالمؤمنین صحبت میکنیم.
خود حضرت دو آیه از قرآن را تلاوت فرمودند و فرمودند : طبق این دو آیه از قرآن مؤذن در دنیا و آخرت من هستم. «أَنَا الْمُؤَذِّنُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ»
جای اول سوره توبه آیه ۳ هست که «وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ»
در روز عید قربان امیرالمؤمنین علیه السلام از طرف خدا و رسولش در «مِنا» در سال دهم هجرت حاضر شدند و در بین مسلمانها و مشرکان فریاد برآوردند که ما از مشرکان بیزاریم. فریاد برائت از مشرکان را آنجا سر دادند.
جای دوم در روز قیامت است که وقتی خوبان وارد بهشت میشوند و بدان هم وارد جهنّم میشوند اهل بهشت ، جهنمیها و عذاب آنها را میبینند ، با اهل جهنّم گفتگو میکنند.
جهنمیها هم جای بهشتیان را میبینند و دیدن نعمتهای بهشت یک عذاب روحی میشود برای آنها ، غیر از آن عذاب جسمی که میکشند.
بهشتیان از اهل جهنّم میپرسند : ما وعده پروردگارمان را حق یافتیم. خدا به ما وعده رحمت ، مغفرت ، لذت و نعمت داده بود. همسران بهشتی ، درختان و باغها ، همنشینی با خوبان ، قصرها و نهرهای بهشتی ، همه را دیدیم.
آیا شما هم به وعده پروردگارتان رسیدید؟ خداوند به شما گفته بود اگر گناه و معصیت من را بکنید روز قیامتی هست ، حشری هست ، حسابی هست ، پل صراطی هست ، جهنمی هست و عذابهای جهنّم هست.
آیا آن را یافتید؟
آنها میگویند : بله ، ما به آن وعده پروردگارمان رسیدیم.
در این لحظه فریاد کنندهای با صدای بلند فریاد میزند که لعنت و عذاب خدا بر ستمکاران باد. «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَینَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ»
واژه «ظالمین» واژه جمع هست و الف و لام هم دارد یعنی تمام ظلم کنندگان به تمام پیامبران و امامان در طول تاریخ.
خودِ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : منظور از مؤذن در این آیه من هستم.
اِبن عباس میگوید : همانطور که در دنیا حضرت از طرف خدا و رسولش برائت از مشرکان را با صدای بلند فریاد زد ، در روز قیامت هم از طرف خدا و رسولش این فریاد را برمیآورد.
اِبن عباس میگوید که یکی از جملاتی که امیرالمؤمنین علیه السلام در روز قیامت فریاد میزند این است :
«أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الَّذِینَ کَذَبُوا بِوَلَایَتِی»
خدا لعنت کند و عذاب کند کسانی که رهبری و سرپرستی من را بعد از پیامبر خدا دروغ دانستند و تلاش کردند تا رهبری من از بین برود و حق من ضایع شود.
بنابراین مؤذن در دنیا آقا امیرالمؤمنین علیه السلام است که برائت از مشرکین را با صدای بلند اعلام کردند.
و مؤذن در آخرت هم خود حضرت هست که با صدای بلند لعنتِ بر ظالمان را اعلام میکند.
هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن ۳۸
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسه سی و هشتم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیمتان میکنم.
قبل از بیان آیه جدید یک داستانی را تعریف کنم.
امیرالمؤمنین از کنار «عباس بن عَبدالمُطّلب» و «شیبَةِ بنِ اَبی طَلحه» رد میشد دید هر یک از آنها دارد به دیگری میگوید : من از تو برتر و والاترم.
امیرالمؤمنین علیه السلام سؤال پرسیدند : که به چه چیزی مُفاخره میکنید و از چه جهت خودتان را برتر از دیگری میدانید؟
عباس گفت : به فضیلتی که خدا به من داده و به هیچ کس دیگری نداده. مقام «سِقایةَ الحاج» را به من داده ، یعنی من آبرسان حاجیان خانه خدا هستم.
چاه زمزم برای اهل مکه و حاجیان کافی نبود به همین خاطر عباس با شتران فراوان از چشمهها و چاههای اطراف مکه برای حاجیان آب میآورد.
شیبه هم گفت : به فضیلتی که خدا به من داده و کلید خانهاش را در اختیار من قرار داده و مقام نگهداری و مرمت مسجدالحرام را به من داده چون به من اعتماد داشته.
امیرالمؤمنین فرمودند حالا که اینگونه شد من هم افتخار خودم را برای شما میشمارم.
«لَقَدْ صَلَّیتُ إِلَى الْقِبْلَةِ قَبْلَ النَّاس» من قبل از همه مردم ـ و قبل از شما دو نفر ـ به سوی کعبه نمازگزارم.
«آمَنتُ قَبلَکُما» من قبل از شما دو نفر به خدا ایمان آوردم و در راه او جهاد کردم.
«ضَرَبْتُ خَرَاطِیمَكُمَا بِالسَّیفِ حَتَّى آمَنْتُمَا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ» آنقدر با شمشیرم بر فرق شما کوبیدم تا شما به خدا و پیامبرش ایمان بیاورید.
عباس از این جمله علی بن ابیطالب علیه السلام ناراحت شد و شکایتش را پیش پیامبر خدا برد.
خداوند متعال در آیه ۱۹ سوره توبه را نازل کرد و بین این سه نفر داوری کرد و فرمود :
«أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّه»
آیا مقام آبرسانی به حاجیان و نگهداری مسجد الحرام را در کنار مقام ایمان به خدا و رسولش و جهاد در راه او قرار دادهاید؟ هرگز مساوی نیستند.
و در آیات بعد آمد که امیرالمؤمنین درجهای بسیار برتر و والاتری دارد و به او بشارت بهشت دادند و فرمودند :
در بهشت پاداش بسیار زیادی به تو عطا خواهم کرد. «إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ»
بعد از فوت عُمر بن خطاب در جلسه شورای شش نفره امیرالمؤمنین علیه السلام از حاضران سؤال پرسید که من شما را به خدا قسم میدهم آیا کس دیگری را غیر از من میشناسید که آیه ۱۹ سوره توبه در شأن او نازل شده باشد و خداوند متعال او را برتر و والاتر از دیگران قرار داده باشد؟
آنها گفتند : نه. ما کس دیگری را نمیشناسیم.
در آیه ۱۹ سوره توبه منظور از ایمان آورنده به خدا و رسول و جهاد کننده در راه او علی بن ابیطالب علیه السلام است.
هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن ۳۹
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسه سی و نهم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را بیان میکنیم.
قبل از بیان آیه جدید میخواهم شما را به یک نکته مهم تفسیری توجه بدهم.
ابن عباس که از علمای بزرگ تفسیرِ عالم اسلام است و مورد احترام شیعه و اهل سنت است میگوید یاران پیامبر به خاطر خطاها و اشتباهات و کوتاهیهایی که بر امر دین داشتند بارها و بارها در آیات قرآن مورد مؤاخذه و شماتت و سرزنش ، خداوند تبارک و تعالی قرار گرفتند.
اما جز خیر و خوبی و تشکر و مدح دربارهی امیرالمؤمنین هیچ آیهای نازل نشد ، یعنی هر چه بود خوبی بود. «وَ مَا ذَكَرَ عَلِیاً إِلاَّ بِخَیرٍ»
مثلاً در آیه ۱۵ سوره انفال خداوند متعال میفرماید : ای مؤمنان هنگامی که در معرکه قتال قرار گرفتید و در صف رزمندگان اسلام قرار گرفتید هرگز پشت به دشمن نکنید ، فرار نکنید ، از معرکه جنگ بیرون نروید. «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ»
در روایات آمده بعد از کُفر به خدا بزرگترین گناهان فرار از معرکه جنگ است که سبب میشود کفار به مسلمانها مسلط شوند ، در حالی که در آیه ۱۴۱ سوره نساء خداوند میفرماید «وَ لَن یجعَلَ اللَّهُ لِلكافِرینَ عَلَى المُؤمِنینَ سَبیلًا» مؤمنین نباید کاری انجام بدهند که کفار بر آنها سلطه پیدا کند.
کفار مسلّط میشوند ، برخی از مسلمانها را اسیر میکنند ، برخی را میکُشند و جان ، مال ، ناموسِ مسلمین تسلط پیدا میکنند و حتی ممکن است دین اسلام را از بین ببرند.
پس فرار کردن از معرکهی جنگ گناه بسیار بزرگی است و بسیاری از یاران پیامبر در جنگهای متعددی فرار کردند مثلِ جنگ اُحد ، خیبر ، حُنین ، ذاتُ السَّلاسل و... اما آقا امیرالمؤمنین علیه السلام در هیچ جنگی فرار نکردند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله لقب «کرّارِ غیرِ فرّار» را فقط به یک نفر دادند و آن آقا امیرالمؤمنین بود. یعنی کسی که مُدام به دشمن حمله میکند و هرگز اهل فرار کردن از معرکهی جنگ نیست.
خود حضرت فرمودند : «وَ اللّهِ لَوْ تَظاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلى قِتالى لَما وَلَّیتُ عَنْها» اگر تمام دشمنان در مقابل من بایستند و کمر به قتل من ببندند و من تنهای تنها باشم هرگز فرار نمیکنم.
یکی از جاهایی که تعداد زیادی از یارانِ پیامبر فرار کردند و آقا امیرالمؤمنین علیه السلام جانانه ایستادند و از پیامبر دفاع کردند ، جنگ حُنین است.
آیهی مورد نظر و توضیحاتش را در جلسه آینده برای شما بیان میکنم.
هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن ۴۰
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسه چهلم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را بیان میکنم.
در سال هشتم هجرت پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله همراه با ۱۲ هزار لشکر اسلام به سمت طائف حرکت کرد. یعنی همان جایی که قبیله هوازِن و ثقیف بودند.
قبایلی که به پیامبر اکرم خیانت کردند و به اسلام ضربه زدند.
حضرت برای جنگ با آنها آماده میشد.
تعداد نفرات سپاه دشمن ۱۲ هزار نفر بود که خیلی تعداد زیادی بود.
برخی از مسلمانها مثل ابوبکر گفتند : «لَنْ نُغْلَبَ الْیوْمَ مِنْ قِلَّة» ما امروز چون سپاه بسیار زیادی داریم هرگز شکست نخواهیم خورد.
وقتی بعد از نماز صبح سپاه اسلام در سرازیریِ تنگه حُنین قرار گرفت ، که شیب بسیار تندی داشت ، مسلمانها غافلگیر شدند. چون جنگجویان قبیله هوازِن شبیه خون زدند.
مسلمانها ترسیدند و تعداد بسیار زیادی از آنها فرار کردند.
طبق نقلی ۴ نفر یا ۹ نفر یا ۸۰ نفر ماندند و بقیه مسلمانها پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله را در محاصره مشرکان و کفار تنها گذاشتند. صحنه بسیار دردآوری بود.
پیامبر اکرم رو به درگاه خدا کردند و فرمودند : «اَللَّهُمَّ إِنْ تَهْلِكْ هَذِهِ الْعِصَابَةُ لَا تُعْبَدُ» خدایا اگر همین چند نفری که ماندند آنها هم شهید شوند تو دیگر عبادت نخواهی شد. چون دین اسلام نابود خواهد شد.
همهی تاریخ نویسان نوشتهاند که امیرالمؤمنین بدون ترس و واهمه و با کمال شجاعت و جسارت ، در اطراف پیامبر ماندند از شمعِ وجود حضرت ، دفاع میکردند.
پیامبر به عباسِ ابنِ عبدُالمُطّلب یعنی عموی خودشان فرمودند : بر بالای بلندی برو و فریاد بزن ای اصحابِ بیعت شجره ، ای کسانی که پیمان وفاداری با پیامبر بستید ، تا جان خودتان را فدای جان پیامبر کنید ، کجا فرار میکنید؟ برگردید.
کم کم مسلمانها برگشتند و جنگ به نفع مسلمین شد و پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله این جنگ را هم پیروز شدند.
آیهی ۲۵ و ۲۶ سورهی توبه این حادثه را توضیح میدهد و فضائل و کمالات امیرالمؤمنین علیه السلام در این جنگ را میشمارد.
ان شاء الله در جلسه بعد این آیت را با هم مرور میکنیم.
هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن 41
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسه چهل و یکم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیمتان میکنم.
در آیه ۲۵ سوره توبه آمده «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِی مَواطِنَ كَثِیرَةٍ وَ یوْمَ حُنَینٍ» خداوند متعال در ۸۰ صحنه خطرناک ، پیامبر و مسلمانها را یاری کرد که یکی از آن مواضعِ خطر ، جنگ حُنین بود.
زمانی که شما فکر میکردید زیادی نفرات سپاه اسلام سبب پیروزی میشود ، در حالی که زیادی نفرات و تجهیزات علت پیروزی نیست ، علت پیروزی نُصرت و یاری خداوند متعال است.
دشمن به شما شبیه خون زد ، شما ترسیدید و فرار کردید «ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ» پس خداوند متعال آرامشِ قلب و اطمینانِ خاطرش را بر پیامبر و آن تعدادِ انگشت شمار مسلمانی که ماندند و جانفشانی کردند مثل آقا امیرالمؤمنین نازل کرد و آنها را به واسطه نیروهایی که با چشم دیده نمیشدند یعنی با فرشتگان یاری کرد.
«شجرةِ بنِ رَبیعه» بعد از اینکه اسیرِ سپاه اسلام شد گفت «اَینَ الخَـیْلُ البُقْل وَ الرّجالُ عَلَیهِم» آن مردان سفید پوشی که سوار بر اسب بودند و به ما حمله میکردند کجا هستند؟ من آنها را در بین سپاه اسلام نمیبینم؟!
در ادامه آیه خداوند متعال میفرماید : «وَ عَذَّبَ الَّذِینَ كَفَرُوا» خداوند کفار قبیلهی هوازِن را مجازات کرد.
در روایات آمده مجازاتشان قتل بود که به دست آقا امیرالمؤمنین در معرکه جنگ اتفاق افتاد.
از سپاه اسلام ۴ نفر به فیض شهادت رسیدند و از کفار ۷۰ نفر کشته شدند ، که ۴۰ نفر از آنها به دست با کفایت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بود.
در بینِ مردم معروف بود که اگر دو صفِ جنگجو در مقابل یکدیگر قرار بگیرند و به سوی همدیگر شمشیر بکشند فرشتهی مرگ ـ یعنی عزرائیل ـ در آن صفی قرار میگیرد که علی بن ابیطالب در آن صف حضور دارد و به نفعِ علی بن ابیطالب قبضِ روح میکند.
یعنی حضرت ، آن قدر میزند و میکشد که فرشته مرگ نازل میشود و کفار را پشت سر هم قبض روح میکند که در روایات آمده امیرالمؤمنین علیه السلام هر یک از دشمنانش را فقط با یک ضربه شمشیر به درک واصل میکرد.
بنابراین طبق آیه ۲۵ و ۲۶ سوره توبه خداوند آرامشش را بر مؤمنان به ویژه علی بن ابیطالب علیه السلام نازل کرد و کفار را به وسیلهی مؤمنان به ویژه علی بن ابیطالب مجازات کرد و به جهنّم واصل کرد.
هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن ۴۲
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسه چهل و دوم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را بیان میکنم.
خداوند متعال در آیه ۱۰۰ سوره توبه به سه گروه وعده بهشت داد و فرمودند : در باغهای بهشتی برای همیشه مهمانِ من خواهید بود از شما با نعمتهایم پذیرایی خواهم کرد.
«رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» خدا از آنها خوشنود است و آنها هم از خدا خوشنود خواهند بود.
«ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» این پیروزی بسیار بزرگی است برای آنها.
این سه گروه سابقون از مهاجرین ، و سابقون از انصار ، و تابعین ، هستند.
«مهاجرین» کسانی هستند که در مکه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ایمان آوردند و بعداً به مدینه هجرت کردند و پیامبر را در مدینه یاری کردند.
«انصار» گروه اوس و خَزرج هستند. و تعدادی از افراد دیگر که در سال اول هجرت به پیامبر عزیزمان ، ایمان آوردند.
و «تابعین» کسانی هستند که بعد از آنها ایمان آوردند و راه دو گروه اول را پیمودند.
اِبن عباس و برخی از مفسران دیگر میگویند : منظوراز «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ» که گُلِ سرسبد یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هستند علی بن ابیطالب علیه السلام است ، جعفر بن ابی طالب برادر حضرت ، حمزه سیدالشهدا ، ابوذر ، مقداد ، سلمان ، عمار ، زید بنِ ثابت ، و برخی افراد دیگر هستند.
عُمر بنِ الخطاب نقل میکند که من از پیامبر خدا شنیدم که رو کرد به علی بن ابیطالب و فرمودند :
«أَنْتَ أَوَّلُ الْمُؤْمِنینَ إِیمَاناً» تو اولین کسی بودی که به من پیامبر ایمان آوردی. یعنی امیرالمؤمنین در ایمان از مهاجرین هم سبقت گرفتند.
سلمان فارسی نقل میکند که از پیامبر خدا شنیدم فرمودند : «أوَّلُكُم ورودًا عَلَی الحَوضَ ، أوَّلُكُم إسلامًا عَلِی بنُ أبی طالِبٍ»
در فردای قیامت اولین کسی که در کنار حوض کوثر بر من وارد میشود و از آن آب حوض کوثر مینوشد ، علی بن ابیطالب علیه السلام است. چرا که او اولین کسی بود که در دنیا به من ایمان آورد.
امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند : همانگونه که در این آیه شریف است خداوند مهاجرین را بر انصار و تابعین برتری داد «كَذَلِكَ لِأَبِی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَضِیلَةٌ عَلَى السَّابِقِینَ بِنِسْبَةِ سَبْقِه» همان گونه خدا پدرم را بر دیگر مهاجرین برتری داد ، چون پدر من در بین مهاجرین هم اول ایمان آورنده بود.
خود آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : منظور از سابقین در این آیه کسانی هستند که اولین افرادی بودند که نماز پنجگانه را خواندند.
و خود امیرالمؤمنین در نهج البلاغه شریف فرمودند : که خدایا تو شاهد هستی که من اولین کسی هستم که نماز را اقامه کردم. «لَمْ یَسْبِقْنِی إلاَّ رَسُولُ اللهِ بِالصَّلاَةِ» فقط و فقط رسول الله بود که قبل از من اقامه نماز کرد.
بنابراین سابقین از مهاجرین که مورد فضیلت و برتری بر دیگران هستند گلِ سر سبدشان علی بن ابیطالب علیه السلام است.
هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن ۴۳
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسه چهل و سوم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیمتان میکنم.
قبل از بیان آیهی جدید میخواهم یک داستانی را نقل کنم از حضرت سلیمان که در سوره نمل آیه ۲۰ به بعد آمده.
حضرت سلیمان حکومت بسیار وسیعی داشت بر انسانها و جنیان حکومت میکرد ، بر چرندگان ، پرندگان ، خزندگان و درندگان ، حاکم بود و حرف او را میشنیدند.
روزی هُدهُد برای حضرت سلیمان خبر آورد که من به منطقهای در یمن رفتم که در آنجا سرزمینی به نام «سَباء» وجود دارد. گروهی هستند آنجا به جای اینکه خداپرست باشند ، خورشید پرست هستند. «وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا یسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ» و حاکم آنها زنی است به نام بِلقیس.
حضرت سلیمان علیه السلام بِلقیس و کارگزاران حکومت سباء را به فلسطین دعوت کرد تا آنها را به خداپرستی دعوت کند. وقتی آنها در بین راه بودند و هنوز به قصر حضرت سلیمان نرسیده بودند ایشان به کارگزاران خودش گفت : چه کسی میتواند تخت باشکوه و بزرگ و با عظمت بِلقیس را سریعاً در این قصر حاضر کند.
کسی که از جنیان بود گفت : من قبل از اینکه تو از جایت بلند شوی با آن علم و قدرتی که دارم میتوانم آن تخت را اینجا حاضر کنم.
بعد یکی از انسانها که نامش «آصفِ بنِ برخیا» بود و بعد از حضرت سلیمان جانشین ایشان شد «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ» من میتوانم قبل از آنکه پلک چشمت را به هم بزنی آن تخت را حاضر کنم و این کار را انجام داد.
علم پزشکی میگوید : زمانی که پلک چشم به هم میخورد و باز میشود کمتر از ۲۵ صدم ثانیه است.
یعنی از صدها کیلومتر آن طرفتر یک جسمِ سنگین را توانست در کمتر از چشم برهم زدنی در فلسطین حاضر کند. این اوج قدرت نمایی «آصفِ بنِ برخیا» بود که قرآن آن را بیان میکند.
در این جلسه آیه علم «آصفِ بنِ برخیا» را برایتان بیان کردم و در جلسات آینده آیهی علم امیرالمؤمنین در قرآن را بیان میکنم و این دو را با هم مقایسه میکنیم تا عظمت علمِ امیرالمؤمنین برایمان روشن شود.
هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن ۴۴
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسه چهل و چهارم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیمتان میکنم.
در جلسه قبل بیان شد که آصفِ بنِ برخیا علم کمی از کتاب داشت ولی به واسطه همان علمِ کم توانست تخت بلقیس را از صدها کیلومتر آن طرفتر در کمتر از چشم بر هم زدنی در قصر حضرت سلیمان حاضر کند.
در آیه ۴۳ سوره رعد آمده که خداوند به پیامبرش میفرماید : ای پیامبر کافران میگویند تو فرستاده و رسول از طرف خدا نیستی.
« قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ »
به آنها بگو خداوند و کسی که علمِ تمامی کتاب را دارد گواه باشد بین ما و شما که من فرستاده خدا هستم.
اهل سنت از ابوسعید خدری نقل میکنند که ایشان گفته : وقتی پیامبر این آیه را تلاوت کردند فرمودند : « ذاکَ اَخی عَلیُّ بنَ اَبی طالب » کسی که علم تمامی کتاب را دارد برادرم علی علیه السلام است.
خود آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : « عِنْدِی عِلْمُ أَلْفِ کِتَابٍ أَنْزَلَ اللَّهُ » فرمودند : که آصفِ بنِ برخیا علم کمی از کتاب را داشت توانست آن شگفتی را انجام بدهد. در حالیکه علم تمامِ کتابهای آسمانی در نزد من علی است.
خداوند بر حضرت شیث علیه السلام ۵۰ صحیفه، بر حضرت ادریس علیه السلام ۳۰ صحیفه، بر حضرت ابراهیم علیه السلام ۲۰ صحیفه، نازل کرد .
تورات را به حضرت موسی علیه السلام ، انجیل را به حضرت عیسی علیه السلام ، زبور را به حضرت داوود علیه السلام ، و قرآن را بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله نازل کرد. من تمامی کتب آسمانی را دقیقاً میدانم، محتوایش را میدانم و مغز و باطن آن آیات را میدانم.
در روایات ما هست که اسم اعظم خدا ۷۳ حرف دارد. منظور از حرف، حروف الفبا نیست. یعنی ۷۳ قسمت دارد.
مظهر قدرت و علم خدا که آصفِ بنِ برخیا یک حرف از آن ۷۳ حرف را میدانست و با آن، آن قدرت نمایی را کرد و حضرت عیسی علیه السلام که مردگان را زنده میکرد، کور مادرزاد را شفا میداد، بر روی آب راه میرفت، دو حرف از آن اسم اعظم خدا را میداند.
ولی آقا امیرالمؤمنین و پیامبر اکرم علیهما السلام ۷۲ حرف از ۷۳ حرف اسم اعظم خدا را می دانند « ِوَ عِنْدَنَا مِنِ اسْمِ اللَّهِ الْأَعْظَمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفا »
و حرف آخر را خداوند برای خودش گذاشته و به کسی نداده بنابراین مقدار علم آقا امیرالمؤمنین علیه السلام مشخص شد که از تمام پیامبران قبلی و از تمام جانشینان آنها برتر و بیشتر است.
هدایت شده از
#امیرالمؤمنین_در_قرآن ۴۵
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما معلم عزیز.
جلسه چهلم پنجم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیمتان میکنم.
در جلسات قبل بیان شد که خداوند متعال در آیه ۴۰ سوره نمل بیان فرمودند که ما مقدار کمی از «عِلمُ الکتاب» را به «آصفِ بنِ برخیا» دادیم
و در آیه ۴۳ سوره رعد بیان فرمودند که ما تمام «عِلمُ الکتاب» را به علی بن ابیطالب علیه السلام دادیم.
صادق آل محمد صلی الله علیه و آله یک مقایسهای انجام دادند ، بین علم «آصفِ بنِ برخیا» و علم امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : «بِقَدْرِ مَا تَأْخُذُ الْبَعُوضَةُ بِجَنَاحِهَا مِنْ مَاءِ الْبَحْر» اگر یک پشهای بر روی دریا حرکت کند و مقدار کمی از آب دریا به بال او برسد علم «آصفِ بنِ برخیا» آن مقدار آب کمی است که بر بال پشه قرار دارد و علم امیرالمؤمنین علیه السلام کُلّ آب دریا خواهد بود.
برای اینکه عظمت علم امیرالمؤمنین را بهتر متوجه شویم یک داستان از حضرت موسی علیه السلام برایتان بیان میکنم.
حضرت موسی یکی از پنج پیامبر اولوالعزم است.
خداوند در کوه طور بدون واسطه با او سخن گفت. «وَ کَلَّمَ اللهُ مُوسی تَکْلِیماً» و کتاب آسمان تورات را بر او نازل کرد.
حضرت در بین مردم در حال سخنرانی بود که شخصی از ایشان سؤال پرسید : آیا خداوند عالمتر از تو هم برای مردم فرستاده؟ حضرت موسی فرمودند : نمیدانم ولی به ذهنشان آمد که در این زمان، عالمتر از من وجود ندارد.
خداوند متعال جبرئیل را فرستاد تا به حضرت موسی بگوید شخصِ عالمتر از تو وجود دارد و اگر میخواهی او را ببینی به ساحل «مَجمعُ البَحرین» برو تا با او ملاقات کنی.
وقتی در کنار ساحل «مَجمعُ البَحرین» حضرت خضر علیه السلام را دید و با همدیگر سخن گفتند ، هر دو نگاه کردند ، دیدند یک پرندهای آمد کنار ساحل شش بار منقارش را پر از آب کرد هر بار به یک طرف آب را میریخت.
یک بار شمال ، یک بار جنوب ، یک بار شرق ، یک بار غرب ، یک بار به سمت آسمان و یک بار بر روی زمین آب را ریخت. برای بار هفتم منقارش را پُر از آب کرد ، ولی دوباره به دریا برگرداند.
حضرت موسی که عالمِ علمِ تشریح است چیزی متوجه نشد.
از حضرت خضر سؤال پرسید : شما که عالم علمِ تکوین هستید آیا متوجه پیام این پرنده شدی؟ او میخواهد یک پیامی را به ما برساند.
حضرت خضر فرمودند : من هم متوجه نشدم.
خداوند فرشتهای را در قالب انسان مجسّم کرد. این فرشته رو کرد به حضرت موسی و خضر و گفت : این پرنده میخواهد بگوید به حق آن خدایی که شرق و غرب ، شمال و جنوب ، آسمان و زمین را آفرید ، سخنی را که من میگویم حق است.
آن سخن این است که علم شما دو تا که علم تکوین و تشریع را دارید نسبت به پیامبر آخرالزمان که نامش محمد صلی الله علیه و آله است و جانشین او نامش علی علیه السلام است «عِلْمُكُمَا جَمِیعاً فِی عِلْمِهِمَا مِثْلُ هَذِهِ الْقَطْرَةِ فِی هَذَا الْبَحْر» مثل این قطره آبی میماند که از کُل دریا من در منقارم جمع کردم. ( بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج40، ص: 177 )
یعنی علم آنها بسیار بسیار زیاد است و به ذهنتان هم نیاید که شما عالمترینِ انسانها هستید.
عالمترین انسانها بر روی کره زمین حضرت محمد و علی بن ابیطالب علیهما السلام هستند.