eitaa logo
محتوای جامع نماز
111 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مرکز تخصصی‌نماز @namazmt بانوی باحیا @banoy_ba_haya دعوت به نماز @d_b_namaz احکام نماز @ahkam_namaz سخنرانی‌کوتاه نمازی @sokhanrani_namaz ذکرهای نماز @navb111 محتوای نماز @navb112 عناوین کانال https://eitaa.com/navb110/7162
مشاهده در ایتا
دانلود
سجده ی بدون وضو و قبله شانس آوردم که کوچه خلوت بود و کسي رفت و آمد نمي کرد. يکي نبود به ما بگه آخه آدم حسابي، اگه سوار دوچرخه، سوره هايي رو که حفظي دوره مي کني، سوره هاي سجده دار رو نخون. حواسم نبود، سوره ي علق رو حفظ کرده بودم و داشتم براي خودم دوره مي کردم. يک دفعه فهميدم که آيه ي آخرش رو هم خوندم. از دوچرخه پريدم پايين، يه سنگ پيدا کردم و همونجا سجده کردم. وضو نداشتم. قبله رو هم بلد نبودم. ولي توي اين سجده نه وضو و قبله لازمه، نه ذکر. فقط يک مهر بردار و برو سجده.[1] [2] . [1] چهار سوره ای که سجده واجب دارد عبارتند از : سجده، فصلت، نجم و علق [2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1097. [دو رکعت قصه ؛ رسول نقي ئي ، ص 125]
سجده شکر آن گاه که گفت و گو با محبوبت را وداع گفتي، و نمازت را سلام دادي، سر بر خاک بگذار و او را شکر نما. شکر، چون توفيق نمازت داده. «شکراً لله، شکراً لله، شکراً لله.»[1] . [1] برداشتي از وسائل الشيعة، ج 7، ص 5، حديث 2. [دو رکعت قصه ؛ رسول نقي ئي ، ص 134]
الاغ بي محل به اين مي گن الاغ بي محل! نمي دونم از کجا پيداش شده بود. فکر کنم خيلي گرسنه بود. يه سر و صدايي وسط نماز راه انداخت که نگو. هرکاري کردم که فقط لبخند روي لبام باشه و خنده ام بي صدا باشه، نشد. بالاخره ترکيد و شروع کردم به غش غش خنديدن. چون حالت نمازم به هم خورده بود، با اين که عمداً نخنديدم، نماز باطل بود. اين هم از حضور قلب ما! [1] [1] عروة الوثقي، 1، مبطلات، السادس. [دو رکعت قصه ؛ رسول نقي ئي ، ص 137]
نماز پشت تلفن کاش مي شد اين تلفن ها رو يه کاري کرد که موقع نماز بگه «هنگام نماز مغازه تعطيل است.» در مغازه رو نيمه باز گذاشتم و پشت ويترين، نمازم رو بستم. وسط نماز تلفن زنگ زد. يکي دو تا سه تا، دست بردار هم نبود. بالاخره گوشي رو برداشتم و همان طور نمازم رو پشت گوشي ادامه دادم. طرف فهميد و قطع کرد، ولي نماز من صحيح بود. چون کلماتي که پشت گوشي گفته بودم به قصد نماز گفته بودم نه براي اين که چيزي رو بفهمونم. [1] [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1134. [دو رکعت قصه ؛ رسول نقي ئي ، ص 138]
نماز با خیال راحت دست بردار هم نبود. دستش رو گذاشته بود روي زنگ و همين طور فشار مي داد. هرکي بود کار مهمي داشت. ولي چه کار کنم وسط نماز بودم، تازه رکعت اول. تا نمازم تمام مي شد، طرف رفته بود. بي خيال شدم و نمازم رو ادامه دادم. مورد اضطراري هم نبود. نه خطر جاني نه خطر مالي، هيچي. با خيال راحت نمازم رو خوندم. نيم ساعت بعد دوباره زنگ زد. همون بود. برگشته بود.[1] . [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1159. [دو رکعت قصه ؛ رسول نقي ئي ، ص 141]
شک در بجا آوردن سجده دستش رفت روي کليد تکرار. طرف گوشي رو برداشته بود و بلند بلند «الو» مي گفت. کوچولوي ما هم که هنوز بلد نبود حرف بزنه مثل کر و لال ها صدا در مي آورد. ديگه نزديک بود خنده ام بگيره و نمازم باطل بشه که به خودم اومدم. نشسته بودم ولي نمي دونستم دو تا سجده انجام دادم يا يکي؟ چون وارد واجب بعدي [1] نشده بودم يک سجده ي ديگه انجام دادم.[2] . [1] منظور از وارد شدن در واجب بعدي شروع کردن تشهد يا ايستادن براي رکعت بعد مي باشد. [2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1175. [دو رکعت قصه ؛ رسول نقي ئي ، ص 143]
املاء احکام هيچ کدوم از بچه ها باورشون نمي شد. ولي حسابي روي حرف خودش ايستاده بود. معلم فارسي رو مي گم. گفته بود: دفعه ي بعد همه ي املاء رو از يه کتاب غير درسي مي گيرم. يه کتاب باز کرد و شروع کرد: «اگر در تعداد رکعت هاي نماز صبح و مغرب يا دو رکعت اول نمازهاي چهار رکعتي شک کنيم و پس از مقداري فکر کردن، نتوانيم گمان کنيم که کدام رکعت هستيم، نمازمان باطل مي شود.»[1] . ـ حميد! حواست کجاست؟ بنويس ديگه! [2] [1] نمازهاي دو رکعتي که در مسافرت مي خوانيم، نيز همين حکم را دارند. [2] اجوبة الاستفتائات، 1165 و 1166. [دو رکعت قصه ؛ رسول نقي ئي ، ص 147]
نماز زیارت نيم ساعت بعد همين جا! صحن مسجد گوهرشاد، کنار حوض. قرار شد هرکسي زيارت کنه و برگرده اين جا. نماز زيارت رو بخونيم و با هم بريم ناهار. توي نماز زيارت حواسم پرت شد. شک کردم رکعت اولم يا دوم. هرچي فکر کردم به جايي نرسيدم. مهم نبود. توي رکعت هاي نماز مستحبي به شک توجهي نمي شه[1] .[2] [1] مثلاً اگر شک دارد که يک رکعت خوانده يا دو رکعت مي تواند با خود بگويد يک رکعت خوانده ام و نماز را ادامه دهد يا اين که بگويد دو رکعت خوانده ام و نماز را تمام کند. [2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1167، قسمت ششم. [دو رکعت قصه ؛ رسول نقي ئي ، ص 148]
شک بعد از سلام اين يکي رو هم اگه مي زدم تموم مي شد. تست هاي قسمت معارف يه مقداري سخت بود. سخت که نه، من کم وقت گذاشته بودم. توي نماز به اين جور شک ها توجه نمي شه. يک دفعه يادم اومد. آره. بعد از سلام، اگه بعد از سلام نماز توي رکعت هاي نماز شک کنيم. بدون اين که بقيه گزينه ها رو بخونم همون رو علامت زدم. بقيه ي گزينه ها رو که خوندم، کاملا مطمئن شدم.[1] [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1167، قسمت دوم.
👆🌹👆 مطالعه کنید