ادامه خاطره شهید حسین عابدینی👆
🔹اردیبهشت بوی گلی را به مشامم رساند که از زیارت علیبنموسیالرضا(ع) برگشته بود. گویا شلمچه سرزمین امام رضاست و من در پیش روی او دست به دعا بلند کردهام. حسین که آمد سراغم، توسلی به سیدالشهدا کردم. برای هم نامیاش و توسلی به اباالفضل برای جانبازیاش و توسلی به حجت حاضر خدا برای بسیجی بودنش و بیدرنگ او را پذیرفتم.
🔹خداوند جانباز اعصاب و روانی را با دستان کرامت حضرت ثامنالحجج به من هدیه کرد که قول دادم با تمام وجودم نگهداریاش کنم. مسجد صاحبالزمان در قیامت شهادت خواهد داد که بر این نعمت چگونه شکر گزاردم و چگونه قدر نعمتی را که خداوند ارزانی داشت تا به حال نگهداشتهام.
🎙راوی: همسر شهید
#شهید_حسین_عابدینی
#خاطرات_شهدا
#نویدشاهدسمنان
نوید شاهد سمنان 👈 عضو شوید
@navideshahed_semnan
کانال اطلاعرسانی ادارهکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان 👇
@Bonyadshahid_semnan
🎙 زندگی با شهید جز شیرینی چیزی برایم نداشت
🔹 همسر جانباز شهید «حسین عابدینی» گفت: زندگی با شهید بسیار شیرین و عالی بود. درست است که شهید خیلی مشکلات داشت ولی به نظر من بسیار شیرین بود. پس از ازدواج از لحاظ معنوی خیلی رشد کردم به لطف شهدا و بهخاطر همین اصلا مشکلات زندگی به چشمم نمیآمد و برایم سخت نبود. مردم چیزهایی میگفتند اما من جز شیرینی چیزی ندیدم.»
🔹 یک روز که به گلزار شهدا رفتم، احساس میکردم شهدا با من دارند حرف میزنند؛ یعنی وقتی میرفتم سر مزارشان و در آنجا برایشان فاتحه میخواندم و با آنها صحبت میکردم احساس میکردم شهدا دارند من را میبینند و با من صحبت میکنند. احساس میکردم انگار یک چیزی را میخواستند به من بگویند.
🔹در ادامه سفر راهیان نور وقتی به شلمچه رسیدیم، حال و هوایم عوض شد و همانجا از شهدا خواستم اگر به عنوان بسیجی من را قبول دارند میخواهم شریک زندگیام یکی مثل آنها باشد.
ادامه این مطلب را در سایت #نویدشاهدسمنان بخوانید👇
https://semnan.navideshahed.com/fa/news/582060
#شهید_حسین_عابدینی
#وفات_حضرت_ام_البنین
#امام_زمان
نوید شاهد سمنان 👈 عضو شوید
@navideshahed_semnan
کانال اطلاعرسانی ادارهکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان 👇
@Bonyadshahid_semnan