🍃تماس با عزیزانم، بزرگترین دلخوشیام🍃
🌷شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد:
«روز 12 اسفندماه 1359 هوا به شدت خراب است؛ سرما همواره با برف ريز و باد با هم میتازند؛ سفارش لازم برای ديده بانی و هوشياری ديدهبانها تذکر گرديد. ديد محدود بوده و برف شب قبل به وسيله باد در جاهای گود انباشته شده بود، توقف در بيرون خيلی مشکل بود، زيرا سرما طاقت فرسا بود.
شب 13 اسفندماه 1359آسمان ابری است و هوا هم کاملاً سرد ولی ريزش برف کم شده است و فکر میکنم که تا صبح فردا وضع به همين شکل باشد و احتمالاً گاهگاهی ريزش برف وجود داشته باشد. فردا به پادگان خواهم رفت تا برای اولين بار با بچهها تماس بگيرم و اين برای من بزرگترين شادی بود، زيرا بعد از 5 ماه صدای عزيزان خود را میشنيدم، اميدوارم که اشکالی از نظر ارتباط به وجود نيايد...»
♨️قسمت بیست و هفتم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در لینک زير بخوانید👇👇👇
https://fars.navideshahed.com/fa/news/586400/
#شهید_هوشنگ_رستمی
#خاطرات_شهدا
#شهدای_فارس
#نوید_شاهد_فارس
#شهدای_ارتش
⬅️با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
🇮🇷آپارات
➡️https://www.aparat.com/navideshahedfars
🍃آرزوی یک لحظه، شنیدن صدای آشنا🍃
🌷شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «روز پنجشنبه 14 اسفندماه حمام رفتم و لباسهایم را شستم و مقداری از کارهايم سبک شد، چون حمام در داخل شهر يکی بود و خيلی شلوغ میشد و گرفتن نمره واقعاً مشکل بود، بعد از خارج شدن از حمام به پادگان برگشتم.
بعد از صرف ناهار با جناب سروان يوسفی به خيابان رفتيم چون قرار بود ساعت 5 بعدازظهر با بچهها صحبت کنم بنابراين چند ساعتی وقت بود، رفتن به خيابان باعث شد که مقداری هم وسایل برای بچهها بخريم.
بعد از گشت و گذری در شهر چون تقريباً نزديک ساعت 5 بود به پادگان آمديم، در انتظار صدای کسانی که شب و روز انتظار آنها را میکشيدم....»
♨️قسمت بیست و هشتم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در لینک زیربخوانید.👇👇👇
https://fars.navideshahed.com/fa/news/586539/
#شهید_هوشنگ_رستمی
#خاطرات_شهدا
#شهدای_فارس
#نوید_شاهد_فارس
#شهدای_ارتش
⬅️با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
🇮🇷آپارات
➡️https://www.aparat.com/navideshahedfars
🍃اعزام به جبهه، روایت اولین روز🍃
🌷شهيد «حمزه قربان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «31 خردادماه 1361 دوشنبه قرار شد به خط اعزام شويم، بچهها اولين روزی بود که با تجهيزات به صبحگاه میآمدند قيافههای عجيب و غريبی ديده میشد، نحوه پوشيدن و قرار گرفتن لباس متفاوت اما لباسها همه يکی بود؛ بالاخره لحظه موعود فرا رسيد.
ماشينها يکی پس از ديگری جلوی پادگان صف کشيدند، بلندگو به صدا در آمد و گفت که گردان 931(سلمان فارسی) برای رفتن به خط سوار شوند. با نظم گروهان به گروهان و دسته به دسته سوار شديم.
ساعت حدوداً 8 بود از اهواز بيرون آمديم؛ اولين آثار خيانت مزدوران صدام را مشاهده کرديم. خط ريل خراب شده را ديديم و در کنارش جهادگران و از جان گذشتگانی را که در آن گرمای طاقت فرسا مشغول تعمیرش بودند...»
♨️متن کامل خاطره اول این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.👇👇
https://fars.navideshahed.com/fa/news/587763/
#شهید_حمزه_قربان
#خاطرات_شهدا
#شهدای_فارس
#نوید_شاهد_فارس
⬅️با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
🇮🇷آپارات
➡️https://www.aparat.com/navideshahedfars
14.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌸دعای روز سوم ماه مبارک رمضان به نیابت از شهيد «محمدرضا عقيقی»
شهيد «محمدرضا عقيقی» در شيراز به دنیا آمد و دی ماه سال 1365 به شهادت رسید.
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان را به نیابت از شهيد «محمدرضا عقيقی» از شهدای گرانقدر شیراز، زمزمه میکنیم.
لینک مرتبط👇👇
https://fars.navideshahed.com/fa/news/587923/
#شهید_محمدرضا_عقیقی
#دعای_ماه_رمضان
#شهدای_فارس
#شهدای_شیراز
#نوید_شاهد_فارس
#رمضان_با_شهدا
⬅️با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
🇮🇷آپارات
➡️https://www.aparat.com/navideshahedfars
39.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃پاداش و جزای اعمال در سایه عدالت الهی | موشن گرافی تولد شهید «احمد کریم»🍃
🌷شهید «احمد کریم» در گوشهای از وصیت خود مینویسد: «هر کس بهقدر ذرهای کار نیک کرده باشد پاداش آن را خواهد دید و هرکس بهقدر ذرهای کار زشت و ناپسند انجام داده باشد جزای آن را میبیند...»
♨️موشن گرافی تولد این شهید بزرگوار را در لینک زیر ببینید.
⭕️لینک مرتبط👇👇👇👇
https://fars.navideshahed.com/fa/news/587745/
#شهید_احمد_کریم
تولد: ۱۴ اسفند سال ۱۳۴۴
شهادت: ۲۳ خرداد سال ۱۳۶۷
#موشن_شهدای_فارس
#موشن_گرافی_تولد
⬅️با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
🇮🇷آپارات
➡️https://www.aparat.com/navideshahedfars
🍃مشقی ديگر از کتاب زندگی🍃
🌷شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «بعد از مشق قبلی نوبت به مشقی ديگر از كتاب زندگی خود میرسد. اما چيزی كه اينجا بايد به آن توجه شود ؛ سپری شدن سريع چرخ روزگار است. من در اين روزها به حقايقی از زندگی خود عينا پی بردهام كه هم جای خوشحالی دارد هم جای نگرانی.
خوشحالی من به اين خاطر اين است كه به خودم پی برده ام كه خدا را آنچنان كه توان دارم عبادت نمیكنم و اما نگرانی اين است كه اگر بخواهد عبادتم به خواندن همين نمازهاي يوميه مختوم بشود واقعا در خسرانی قرار دارم كه شايسته ی يك انسان نيست...»
♨️متن خاطره سوم این شهید بزرگوار را در لینک زیر بخوانید.👇👇👇
https://fars.navideshahed.com/fa/news/439782/
#شهید_عسکر_زمانی
#شهید_مدافع_حرم
#خاطرات_شهدا
#شهدای_استان_فارس
#نوید_شاهد_فارس
⬅️با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
🇮🇷آپارات
➡️https://www.aparat.com/navideshahedfars
153376_683.mp3
2.93M
🎙ماه رمضان و نوای دلنشین قرآن با صدای شهید حبیب روزیطلب
🌷شهيد حبيب روزيطلب 23 مرداد 1339 در شیراز به دنیا آمد و 19 آبان سال 1361 در عمليات محرم به شهادت رسيد.
♨️اطلاعات بیشتر در مورد این شهید بزرگوار در لینک زیر👇👇👇
https://fars.navideshahed.com/fa/news/414209/
#شهید_حبیب_روزیطلب
#خاطرات_شهدا
#شهدای_استان_فارس
#شهدای_شیراز
#نوید_شاهد_فارس
⬅️با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
🇮🇷آپارات
➡️https://www.aparat.com/navideshahedfars
🍃برات شهادتش را از امام رضا گرفت🍃
✅خواهر شهید "محمد اسلامی نسب" در خاطره ای می گوید: محمد فرمانده گردان امام رضا بود و عاشق امام رضا(علیه السلام).مدت زیادی نبود که از مشهد و زیارت امام رضا(ع) برگشته بود، اما ناگهان تصمیم گرفت برای زیارت بر گردد.
ظاهرا بدنبال گرفتن جواز شهادت بود، این بار با همیشه فرق می کرد، خود آقا ایشان را دعوت کرده بود. هیچ وقت سوغات نمی آورد، اما این بار آخری برای همه سوغاتی خریده بود.
وقتی از مشهد برگشت به من زنگ زد، از دستم ناراحت بود. می گفت: خواهر آنجا خواب شهادت دیده ام، خواب دیدم می خواهم وارد باغی شوم اما شما و مادر راضی نبودید و مرا راه ندادند. می خواست از من و مادر برای شهادت رضایت بگیرد. به هر ترتیب بود از من و مادر رضایت نامه گرفت. از ما رضایت گرفت که برود و بر نگردد، رفت و برنگشت.
♨️لینک مرتبط👇👇👇👇
https://fars.navideshahed.com/fa/news/490731/
#شهید_محمد_اسلامینسب
تولد: ۲۸بهمن سال ۱۳۳۳
شهادت: ۴ دی سال ۱۳۶۵
#خاطرات_شهدا
#شهدای_استان_فارس
#نوید_شاهد_فارس
⬅️با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
🇮🇷آپارات
➡️https://www.aparat.com/navideshahedfars
🍃پایان انتظار، از خوشحالی سر از پا نمی شناختم🍃
🌷شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «لحظه موعود بود ضمن اينکه از خوشحالی سر از پا نمیشناختم، اول با خانم راجع به کلی مسائل که روی کاغذ نوشته بودم صحبت کرديم و بعد با تک تک بچهها صحبت کردم، واقعاً خوشحال شدم چون من خودم با تمام گرفتاریها و سختیهايی که داشتم باز به فکر آنها بودم.
به بچهها گفته بودم که مرخصی نمیآيم و در ثانی ارزش رفتن را نداشت زيرا صحبت از اين بود که ما فروردين حتماً عوض میشويم؛ از اينها گذشته ماشين را از شيراز نمیآوردند و رفتن به خرم آباد هم بدون ماشين لطفی نداشت و صرف نظر از اين مسائل، ده روز مرخصی مدت زيادی نبود، تا چشم به هم میزدی تمام شده بود و رفته بود.
و رفتن به مرخصی و برگشتن برای مدت ده روز واقعاً به زحمتش نمیارزيد، گرچه آن قدر دلم برای بچهها و خانوادهام تنگ شده بود که حدی بر آن متصور نيست و نبود ولی چارهای جز صبر نبود.
از همه اين مسائل گذشته نامهای از نيرو آمده بود که برای ايام عيد چون ممکن است ضد انقلاب و دمکراتها فکر کنند که به علت مرخصی رفتن تعدادی برای عيد پايگاهها ضعيف میشوند و...»
♨️قسمت بیست و نهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در لینک زیر بخوانید.👇👇👇
https://fars.navideshahed.com/fa/news/586542/
#شهید_هوشنگ_رستمی
#خاطرات_شهدا
#شهدای_فارس
#نوید_شاهد_فارس
#شهدای_ارتش
⬅️با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
🇮🇷آپارات
➡️https://www.aparat.com/navideshahedfars
🍃17 اسفند؛ حال و هوای یک روز بهاری🍃
🌷شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «روز 17 اسفند ماه روز آفتابی و بسيار گرم و بهارگونه بود و البته در اين روز و روز قبل هليکوپتر چندين سری آمدند و مواد سوختی و وسائل لازم را به سردشت آوردند. روز 17 اسفند ماه با تمام قشنگی خود گذشت شب 17 اسفند ماه من در اثر کمی سرماخوردگی زياد حالم خوب نبود و بیسيم را به ستوان ملکوتی که افسر وظيفه بود و پيش خودم بود سپردم و خودم از سر شب در داخل کيسه خواب به استراحت پرداختم. تا صبح ساعت 10 از خواب بيدار نشدم، همان استراحت و گرمی کيسه خواب باعث شد که حالم خوب شد و اثر سرماخوردگی از بين رفت ...»
♨️قسمت سیام خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در لینک زير بخوانید 👇👇👇
https://fars.navideshahed.com/fa/news/586544/
#شهید_هوشنگ_رستمی
#خاطرات_شهدا
#شهدای_فارس
#نوید_شاهد_فارس
#شهدای_ارتش
⬅️با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
🇮🇷آپارات
➡️https://www.aparat.com/navideshahedfars