بسم الله الرحمن الرحیم
«ظریف بافی برای فرهنگ»
بعضی ابتکارها انگار قشنگ مینشیند روی یک جای خالی، یک زخم کهنه، یک اولویت جلوی چشم همه که حسرتش را سالها میخورند، وقتی مینشیند آدم میگوید آخیش! چه چیز لازمی بودها، کجا بودی تا حالا ؟
خرده رسانه «بافتار» یکی از همین اتفاق ها برای یک جای خالی بزرگ فرهنگی بود.
دست گذاشتن روی سوژههای ناب فرهنگی، آن ارزشمندهای غبار گرفته روی طاقچه، ارزشهای مهم را بلند کردن و گردی از روی آن گرفتن و باز معرفی آن، کارویژه بافتار است.
انتخاب های ناب و هوشمند از ابیات خاص، از محصولات خاص یک شاعر، یک آهنگساز انقلابی، یک نویسنده و هنرمند عمیق مکتبی و آیینی، ما را به عمقی نو از یک آشنا و شناختی دقیق از یک گنجینه ناشناس میرساند
و بافتار در این رسالت موفق است
خصوصا که در ضمن این رسالت از چهارچوب رسانه نو بیرون نزده است و به یک پدیده گلدرشت در فرمی نامتناسب تبدیل نشدست.
اما بافتار هنوز کوچک است.
هنوز در معرفی خود ناموفق است
هنوز در نشان دادن طرح خودش برای یک خرده رسانه مرجع فرهنگی به مخاطب نخبگانی و عام خود راه زیادی دارد.
در سپهر فرهنگی و هنری و رسانه ای کشور چنین ظرافت بافیهای هوشمندانه ای بیش باد، امید که هر کدام در رفع ضعف و خلأهای خود نیز موفقتر از دیروز باشند.
بسم الله
رای پیشنهادی حقیر برای دور دوم مجلس در تهران:
۱.آقای مهدی عسگری
۲. آقای مجتبی زارعی
۳. خانم سمیه گلپور
مستعدین برای رای دادن:
۱.دکتر حسین صمصامی
۲.دکتر ابوالفضل ظهره وند
۳.حجت الاسلام سلیمی
۴. حجت الاسلام بحرینی
۵. خانم زینب قیصری
۶. خانم لاجوردی
۷. خانم سمیه رفیعی
۸. خانم ریحانه اخلاقی
۹. آقای احمد نادری
۱۰ آقای حسین نجابت
۱۱. خانم طبیب زاده
۱۲. آقای جراره
۱۳. آقای پیمان فلسفی
بسم الله
«سرمایه شهید جمهور»
درست شب سیل، به بهانه کاری برای نوجوانان و دانشآموزان، امام رضا جان (ع) مرا طلبید. قصد کردم آهسته بیایم و بروم که خصوصا دانشجویان مطلع نشوند. حوصله گفتگوی دانشجویی را باتوجه به برخی اختلاف ها که عده ای بینشان ایجاد کرده بودند نداشتم.
این سفرهای کاری معمولا فشرده، عشقش همان یک زیارت کوتاه است که قسمتت میشود.
همین پنجشنبه گذشته ۸ صبح، بعد از زیارت، در حرم نشسته بودم.
پیامک آمد: «سلام علیکم دهه کرامت مبارکباد. ارادتمند آل هاشم»
جواب دادم، بنده نوازی کردند که خیلی وقت است تبریز نیامدی، مشتاق دیداریم و من نمیدانستم چقدر فرصت کمی برای عمل کردن به این شوق دو سویه دارم و چقدر دنیا کوتاه است...
دلم برای حاج آقا خیلی تنگ شده بود. ۵ ماه پیش بود که تبریز، محضر ایشان مشرف شده بودم، یک جلسه شیرین و پر مغز راجع به جریانات و نیازهای مهم تبریز. یک بزرگ منشی عجیب در وجودشان بود طوریکه با من طلبه یک لاقبا هم با نهایت تواضع برخورد کردند و گرم تحویل گرفتند. جنسش فرق داشت، به قول دوستان امام روزهای هفته مردم بود و امام جمعه نمازشان. عمیقا انقلابی بود ، ساده لوح و زودباور نبود، هرچند در ظاهر برای مرافقت و نرمی با افراد و گروه ها چنین نشان میداد، سیاست میفهمید و سیاست داشت، عاقل بود و بلد بود چگونه با انقلابیگری کثرت را جمع کند. بلد بود اجماع بسازد، بلد بود آن عبایش برای خیلی از متفاوت ها جا داشته باشد، بیآنکه به تسامح در اصول و وظیفه بیفتد یا با کش آدمها را وصل کند.
ماجرای سید آل هاشم و دقت به سلوک او پلی باشد به یک شباهت مهم:
امروز افتخار میکنم به تمام فحش هایی که ۱۴۰۰ برای محکم ایستادن پشت آیت الله رئیسی خوردم! اولین پستها و حضور رسانهایم اساسا پیرامون انتخاب ایشان بود.
چرا که آقای رییسی هم دقیقا همه آن ویژگیهای پیشگفته در سید آل هاشم را در مقیاس بالا کنار ویژگیهای مثبت کلیدی دیگری در مدیریت داشت.
در دهانم نمیچرخد و به قلمم نمیآید اصطلاح شهید رئیسی و شهید آل هاشم
و آه که چه سخت و تلخ است بر ما.
ماجرای این امتحان الهی و شهادت، شخصیت عظیمی را از ما گرفت که نمادی از آن توان انقلابی، عقلانیت، هوشمندی، سیاستفهمی، اجماع سازی و خلق وحدت بود.
خیلی ها دوست دارند تصویری از رییسی عزیز ما بسازند که یک خادم خوش اخلاق سادهدل حرم بوده و کمی هم پر تلاش.
نه! این جفا به رییس جمهور مغتنم شهید ماست.
آل هاشم هم شخصیتی شبیه در مقیاس دیگر داشت.
حالا نخ تسبیح ها از ما گرفته شدند یکی در مقیاس کلان ملی، یکی در سطح الگوی استانی و طلبگی!
به دنیای بدون نخ تسبیح های هوشمند وحدت ساز باید سلام کرد.
این دنیا و بیم حمله به اتحاد مردم از یکسو و به جان هم افتادنهای شدید درون حزباللهی نقطه اساسی است که باید با سرمایه اجتماعی شهادت شهید رئیسی عزیز از آن عبور کنیم.
جامعه پر گسل امروز بی حضور شخصیتهای پرکننده فاصلهها، مستعد گسستهای جدی است.
حزباللهی که به درایت و حرمت و توان او فرصت پریدن به جان هم نداشت وگرنه مثل همین انتخابات مجلس اخیر خوب از خجالت هم در میآمد، بی حضور او در خطر انشقاقهای بزرگ است.
به سرمایه خون شهید برای این عبور امیدواریم و مکلف به خلق توشهٔ این عبور.
رئیسی عزیز از آنهاست که هرچه بگذرد داغ جای خالی او بر ملت ما جانکاهتر خواهد شد.
خدایا تو را به الطاف خفیهات در پس نقض کردن عزیمتها و نقشهها شناختیم. تو را به جبرانگری و عطای عظیم در برابر ستاندههایی که صاحبشان بودی شناختیم. خودت از این قربانی بزرگ جمهور، از این سرمایه بزرگ تربیت یافته جمهوری اسلامی راهی برای عبور از دنیای تاریک گسستها و جنگها فراهم نما.
بسم الله الرحمن الرحیم
به دوستان دانشجو و فعالین فرهنگی و سیاسی در مراجعه های مکرر عرض کرده بودم تا تشییع ، حرفی از انتخابات نخواهم زد. حالا که سید شهید عزیز ما را در یک کنج از حرم جا دادند و او با دست باز مشغول دلمشغولی هایش برای جمهوری اسلامی شده، چند خط روشنی از سرنوشت آینده این کشور عرض میکنم.
برای این انتخابات:
۱. باید الگوی سیاست ورزیِ انقلابی رییسی را تثبیت کرد. این مهمترین کار سیاسی برای این انتخابات است. باید رنگی به صحنه زد که هیچکس نتواند در غیر سایه این ویژگیهای سیاسی مهم در همین انتخابات عملگری کند. ضد انقلاب ، ناتوان از مصادره او شود و شهر شلوغِ نامزدهای انقلابی هم نتوانند با یک روایت کم رمق از رییسی عزیز او را مصادره به خود کنند.
مبسوط باید از این الگوی سیاستورزی بنویسیم، باشد برای متن بعدی انشاءالله .
خلاصه مراقب باشیم یک خادمِ خوش اخلاق، ساکت، با تقوای فردی، صلح کل، بدون جهتگیری و با همه خوب را جای رییس جمهور شهیدمان جا نزنند.
. باید نقطهزن و واضح و مصداقی جریان ضد انقلاب به رهبری علی لاریجانی و تفکر خطرناک ایشان بعنوان امتداد دولت ویرانگر روحانی را زد. اینکه ما بسیجیم و ... و ورود مصداقی نمیخواهیم بکنیم، در این مورد غلط است. افق کوتاه جریان ضد انقلاب و تلاش قهقهرایی او که هنرمندانه و فیلسوفانه با رنگ آمیزی برای آینده کشور قصد کرده را برای مردم باید روشن به تصویر کشید.
۳. کار روی مشارکت ، کار نیست! در چنین انتخاباتی به «داریم روی مشارکت کار میکنیم» و «آخ جون میریم بین مردم حرف میزنیم» و... سرگرم نشوید. کار اساسی روی مشارکت ِ«این» انتخابات با کار سیاسی جدی، شدنی است. چیزی از جنس مورد ۱و ۲ این متن و حتی ورود مصداقی برای کاندیدای انقلابی.
کار برای مشارکت به معنای خیمه گفتگو و تریبون و چه، اگر جامعه ضد مشارکت را مستقیم بخواهد هدف قرار دهد، اینجا تنش اجتماعی ایجاد خواهد کرد.
ضرورت امتداد و ارتقای سیاست ورزی درست رییسی عزیز و نفی مسیر غلط جریان غیر انقلابی و ضربه زدن آنها به زندگی مردم این است که مرددین در شرکت که به خاطر خون سید، گرایش به مشارکتشان افزون شده را به جمعبندی حضور برسانید ؛ این کارِ سیاسی میخواهد نه تریبون های گفتگوی خنثی در مورد مشارکت یا تنش های بی حاصل در مورد کلیت نظام و اوضاع اقتصادی.
۴. مراقب فرقه های اطراف کاندیداها و ستادها باشید! معتقدم امروز نزدیک شدن بیش از حد به ستاد و کار ستادی برای هر کدام از این گزینه های مطرح انقلابی یعنی بازی در زمین تشتت و تفرقه شدید انقلابی ها! فرقه های سمپات نه گوشی برای شنیدن دارند نه اجازه میدهند آرایش اطراف این کاندیداها به سادگی عوض شود! صدای بلندی در نفی دیگر نامزدها و به لجن کشیدن هر شخص دیگری هم خواهند داشت... بازی در ستاد اشخاص را به همین جهت در حال حاضر چندان سودمند نمیدانم. اگر در مورد اول و دوم این متن موفق شویم آنگاه شاید کار ستادی برای گزینه انقلابی جدیتری که روبروی گزینه آمریکا و ضدانقلاب قرار گرفته وجه داشته باشد!
مسأله اول جلیلی و بذرپاش و مخبر و فتاح و قالیباف نباید باشد.
الله اللهَ! ایاکم و الفُرقَة! مراقب تفرقه طراحی شده بین حزب الله باشید.
در هیچ بازی فرقه ای از ستادیها برای تضعیف و تخریب دیگر گزینه های انقلابی نکوشید، هرکسی را اصلح میدانید اولا آن رنگ سیاست ورزی درست رییسی را برای اصلاح او تقویت کنید، دوم بر نفی گزینه ضد انقلاب بکوشید نه نفی دیگر انقلابی ها