بسم الله الرحمن الرحیم پس از تامل و جمع‌بندی برای انتخاب اصلح برای کمک به جهش و خروج از این حال سرگردانی و بی‌تصمیمی بچه‌های انقلابی‌ برای معرفی نوع دیگری از رقابت درست مؤمنانه بین نیروهای انقلاب و ضمن احترام و ارادت قلبی به همه نیروهای ارزشمند انقلابی دیگر بویژه آقای دکتر قالیباف برای کمک به جهش در رویکردهای درست و خدمت در جهت حل ضعف ها، برای اینکه دایره بزرگتری از نیروهای فعال و پیشران انقلابی در دامنه انتخابات و فعالیت های موثر آن مشارکت کنند. برای یاری نامزد مظلوم، اندیشمند، متقی، سیاستمدار و توانمند انقلابی آقا سعید عزیز جلیلی و برای اینکه امتداد خط شهید رییسی عزیز و حفظ دستاوردهای او و به ثمر رساندن ناتمام های دولت او را در وجود دکتر جلیلی عزیز یافتیم به دعوت برادر بزرگ و بزرگوارم آقای منصوری در این ایام انتخابات از فعالیت‌های مرسوم پیشین خود کناره‌گیری کرده و برای خدمت در ستاد دکتر جلیلی با تمام توان فعالیت خواهم کرد. این فعالیت یک اقدام کاملا شخصی است و هیچ ارتباطی به جایگاه حقوقی اینجانب در مجموعه عزیز نهضت ندارد که در جمع دوستان خوب ما هواداران و فعالین انتخاباتی نیروهای انقلابی مختلف حضور دارند و ما سالها تمرین کرده‌ایم چگونه در یک تشکیلات رشید همه با حفظ استقلال رای، در کنار هم با وجود نظرهای گوناگون کار کنیم و تنها به قوت جبهه انقلاب فکر کنیم. دست دعوت و یاری دارم به تمام نیروهای جوان و توانمند انقلابی که قصد فعالیت جدی برای تبلیغ اصلح را دارند. قصد این برادرتان از آمدن توسعه و زمینه سازی ساختاری برای حضور همه و همه شماست. برای یک جهان فرصتی که پیش روی ماست

بسم الله «عرفه جمهوری اسلامی» #از_ستاد_جلیلی این یکی دو روزه سخت درگیر درست کردن رویه ها و اقدامات عملیاتی مهم ستاد جوانان، دانشجویی و استفاده از ظرفیت های جدی همه ادوار فعال و همینطور تا حدی طلاب جوان هستیم. پیگیری جدی گزینه و فرآیند درست در بازآرایی ستاد خواهران هم یکی از اهتمام ها بود. خب اینها روال‌هایی دارد که چندان هم در آن بی تجربه نیستیم. زحمات و حجم کارهایی که میکنند کم نظیر است، فضای اخلاص و تلاش صادقانه بچه ها خواستنی و دیدنی است. اما مسأله امروز این نیست: طرف مقابل عملا چندان ستاد ندارد، کمپین دارد! ما -به مثابه کل حزب الله- کمپین نداریم، ستاد داریم! دوستان اتاق های عملیات روانی مان هم در حال کمپین روانی روی حزب‌اللهی‌ها در زدن جلیلی و این سمت نیروهای خودجوش کف صحنه و طرفدار آقا سعید هم متمرکز بر نبرد با قالیباف! ما کمپین عمومی در تعامل با جامعه مردد در مشارکت و حتی آرای مردد زیادی که در مشارکت کنندگان هست، نداریم! حصر ارتباطاتی ما شکسته نشده! داشتم پیمایش ها را نگاه میکردم حدود ۷۰ درصد مردم هم تا امروز چندان برنامه های تبلیغاتی تلویزیونی کاندیداها را دنبال نکردند! یعنی آنچه دیدند هم تکه ویدئوهای وایرال شده مجازی است! موتور انتخاباتی حزب الله خاموش است! عمده در تردیدند یا سکوت! بخش فعال بدنه هم عمده مشغول تبلیغ جلیلی در دایره خودمان! موتور جبهه مقابل روشن شده هرچند پزشکیان تا امروز و قبل مناظرات در موج سازی بسیار ناامیدکننده ظاهر شده اما آنها «از هیچی» و «از بی تخصصی» و «بی ایدگی» او هم درحال ساخت روایت برای اوج و شکوهند! این سرگردانی، این تردیدها، این حجم بی موضعی، این حجم ترس و شک انداختن در دل همه برای موضع‌گیری برای آقا سعید و حتی آقای قالیباف که اثر سایه سنگین خودمشغولی و مراعات هاست برای همه ما - به مثابه دردمندان جمهوری اسلامی عزیز- دارد گران تمام می‌شود! یکی از اصلی ترین انگیزه های خودم برای اعلام موضع صریح در دفاع از اصلح و آمدن وسط میدان روشن کردن همین موتور خاموش بود! موتور تبلیغ میدانی خاموش است! تهران روشن نیست فضا انتخاباتی نیست! ما نیاز به گسیل جدی طلاب و دانشجویان به روستاها و شهرستان ها برای رای سازی داریم! نیاز به حضور هوشمندانه ترکیبی دانشجویان و جوانان فعال شهری در میادین با یک کمپین حساب شده الگو ساز میدانی داریم! نیاز به حرکت هایی مثل کمپین تماس خانواده ایران برای مشارکت و کمپین بیست کال ستاد آقا سعید در انتخابات ۱۴۰۰ داریم! نیاز به راه افتادن استان‌ها و خاموش نماندن ستادها، شکست حصر انفعال دانشجویان در سایه امتحانات داریم و فعال شدن و به میدان آمدن! نیاز به کار متمرکز فعال «با نوجوانان» و «نه فقط برای نوجوانان» داریم! برای همه اینها این دو روز سخت مشغول برنامه ریزی و تعریف کار و دعوت به همکاری در سطوح مختلف بدنه پیشران بودیم استقبال دوستان دانشگاهی و طلبه واقعا فوق العاده است اما هنوز کمیم ، موتورها خاموش است و فضا نیاز به کلی ابتکار خودجوش و خودسازمان و ستادهای کوچک سیار آتش به اختیار دارد. میدان تلاش برای افزایش مشارکت، تثبیت امتداد رییسی، نفی دنده عقب به دوره اداره بی خرد جامعه و تبلیغ اصلح است میدان گلاویز شدن حضوری و مجازی انقلابی ها با هم نیست در روز شناخت، روز دعا، روز خاص دعا ، برای عرفه جمهوری اسلامی جدا دعا کنیم و برای اینکه همه ما تکلیفمان را درست بشناسیم.

*بیست دقیقه صحبت پیرامون چرا جلیلی؟* چرا دوگانه برنامه - کارنامه مهم نیست؟ چرا مدیریت کلان سیاسی دغدغه اش جزئیات برنامه ای و سابقه اجرایی نیست؟ چرا اینکه جلیلی تنها کاندیدایی است که هوادار واقعی از بدنه مومنین دارد در اداره واقعی کشور اینقدر مهم است؟ روح سیاست ورزی مومنانه در انتخاب اصلح چگونه به مسیر پیشرفت کشور کمک میکند؟

بسم الله دولت با روح / دولت بی روح شنبه ۱۷ تیرماه دولتی که مستقر است باید تصمیم‌های مهمی برای وضعیت منطقه و ایران، بنزین، مسکن، معاش دهک ۱تا۵ و... بگیرد. کارهای بزرگی را باید کلید بزند. این مسائل فراتر از قدرت تصمیم، برنامه و اجرا و... نیاز به عزم عمومی و اراده پشتیبان نخبگانی دارد. دولتی که نتواند مردم را با خود همراه کند، یک جامعه نخبگانی وسیع از هوادار پشتیبان نداشته باشد، با کوچکترین اشکالی که حتما در مسیر تصمیم های بزرگ طبیعی است، این دولت شالوده اش فروخواهد ریخت. یک کلام، دولت بی روح توان اداره کشور را ندارد. مسئله دولت مردمی و حاکمیت اراده مردم و همراهی مردم، امری عارضی نیست که یک روزه و با دستور بشود یا آن را به روابط عمومی سازمان ها بسپاریم. بلکه نیازمند نیروی اجتماعی مولدی است که راهبری اراده‌های تمام احاد ملت را با یک باور عمیق دنبال نمایند وگرنه اساسا ما دچار جدایی مردم از ارکان اساسی حکمرانی میشویم که امکان تصمیم‌گیری های سخت که نیازمند پشتوانه مردم باشد را از ما می‌گیرد. اینجاست که اگر نامزدی هوادار واقعی مومن وفادار نداشته باشد یعنی حتی اگر برنده انتخابات با بیست میلیون رای هم بشود، این آرای سرد پای صندوقی و در مقایسه این و آن برای او دولتی بی روح خواهد ساخت که توان اداره کشور و بقای طولانی مدت را نخواهد داشت. هوادار واقعی مومن یعنی کسی که با ایده و ایمان به این نامزد رای دهد و برای او کار کند، نه اینکه صرفا در یک مقایسه عقلانی و یک موازنه بگوید فلانی بهتر است پس به او رأی میدهیم، بعضا حتی هزینه اعلام نظرش را هم نخواهد گردن بگیرد. اداره دولت یک کار سیاسی بزرگ و نیازمند به قدرت خلق هویت و اراده است چگونه میشود رییس دولت بدون یک نیروی اجتماعی پشتیبان فعال کشور داری کند؟ در اولین چالش اجتماعی رییس دولت بی روح، بی یاور و با خیل منتقدان خواهد بود، اهالی زد و بند سیاسی و بادمجان دور قاب چین های لحظات انتخاب و شیفتگان قدرت و مسئولیت هم پشت او را در همان لحظات حساس خالی خواهند کرد. از قوت های شهید مغتنم ما رییسی عزیز همین داشتن نیروی اجتماعی هوادار مومن واقعی بود که به پشتوانه او می‌توانست در صحنه کشور حرفی برای گفتن داشته باشد. ممکن است در بی گفتمانی، در مقایسه های اجرایی، در تنزل سیاست به دعوای کارنامه و برنامه آقای قالیباف اصلا بتواند ۲۰ میلیون رای هم بیاورد و رییس‌جمهور بشود اما فارغ از نظر و جهت‌گیری شخصی ما، فارغ از اینکه بنده ایشان را نیرویی انقلابی و ارزشمند میدانم و ... واقعیت این است که تنها فرضیه تشکیل دولت با روح انقلابی جلیلی است و دولت با روح غیر انقلابی هم میتواند به محوریت آقای پزشکیان تشکیل بشود. این را بدانیم در ایران امروز و جهان جدید دولت با آرای سرد حتما کارآمد نخواهد بود. نمیدانم چرا عده ای دلهایشان خالی شده در انتخاباتی که مشارکتش حدود ۵۷ درصد است و آن هم نه بعد از یک دولت ناکام ۸ ساله که بعد از دولت سه ساله ختم به شهادت شده! آن هم در فضای اجتماعی که هنوز سه ماه از انتخاب معنا دار مردم ایران در مجلس دوازدهم نگذشته است! تقریبا فرض بسیار سختی دارد رای آوری آقای پزشکیان! بماند که فرض مشارکت افزون تر هم دو حالت دارد که فقط یک فرضش کمک به پزشکیان است. حالا دمیدن در انصراف چه فایده دارد و با چه حسابی؟ هنوز معلوم نیست نظر به مسأله دولت با روح است که اگر فرضا انصراف هم فارغ از تمام حجت ها کار درستی بود - که داده های کنونی چندان مطمئن نمی نماید- آنکس که باید به نفع دیگری و امکان تاسیس دولت با روح انصراف دهد جناب آقای دکتر قالیباف است نه دکتر جلیلی.