فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری که قولش رو داده بودم که بعد از اولین حضورم در سازمان ملل نوشتم
********
یکی میزگرد
گردِ گرد
شبیه زمین
به دورش نشسته
دو صد مرد آیینه بین
همه با هم ُ
ضد هم
همه در هم ُ
پشت هم
در کمین
جهان هم شبیه پازل
زیردستشان
و مردم شدن
عینهو آلتی در یمین
یکی تا نخورده
کمی منطقی
جهان عرب
روی دست تقی
یکی ریش و پشم و کلاه
نهاده سر مارخور هم کلاه
یکی آستینش دراز و گشاد
به نام خدا گشت دخلش کساد
یکی سر بُرد با زبان
یکی غرشی
همچو شیر ژیان
یکی پا برهنه
ولی درخفا
به تنبان نشاند
زری زینفا
تو هر کو ببینی
غمت پایدار
تو هرچی بدانی
سرت پای دار
یکی پول گیرد
که آتو خَرَد
یکی پول دارد
که یابو دَرَد
و ما هم شبیه پازل در دستشان
بچینیم روز و شب
منقل و بسطشان
منِ من
کمی با شعر و ور
توی تو
کمی با گرمی مستشان
همه در عجب
وای من وای من
شدیم عنتر و لوطی مفتشان
از این ور
من و تو و اوی خاک بر سری
به جان هم افتیم
چون تام و جری
ولی روی آن گردمیز خفن
نجنبد کک آن همه مرد و زن ......................////مهناز زمانی -ژنو سوییس -سازمان ملل دسامبر ۲۰۲۲