─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
#قسمت_چهلم
ولی من انتخابمو کردم.🤗🤗
💐«در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن/ شرط اول، قدم آن است که مجنون
باشی… »💐
یه لحظه باز با سید چشم تو چشم شدم،😍 چشمامو آروم به نشونه تایید بستم و باز
کردم که یعنی من راضیم.😍☺️
لبخند کمرنگی توی صورت سید پیدا شد،🙂 فهمیدم اونم مشکلی نداره…
همون دقیقه
سید روکرد به بابام و گفت:😌
پس اگه اجازه بدید ما بریم اتاق حرفامونو بزنیم…😌
همه شوکه شدن….😳
این حرف
یعنی که آقا سید شرط ها رو
قبول کرده.👏
بابام رو کرد سمت من و پرسید:دخترم تو نظرت چیه؟!🤔
هیچی نگفتم و فقط سرم رو پایین انداختم، ☺️
که مادر سید گفت خوب پس به
سلامتی فک کنم مبارکه😍👏
.بابام هم گفت: گفتم که عمق فاجعه بیشتر از این حرفهاست😠😤
مامانم اتاق رو به زهرا نشون داد و زهرا هم آروم ویلچر سید رو به سمت اتاق هل
داد،🧑🦽
منم پشت سرشون رفتم.🧕
وارد اتاق که شدیم زهرا گفت: خب ریحانه خانم اینم آقا سید ما.😍 نه چک زدیم نه
چونه بالاخره اومد توی اتاق
شما😄
یه لبخند ریزی زدم 😊و سید با یه چشم غره زهرا رو نگاه کرد 😒و گفت خوب زهرا خانم
فک کنم دیگه شما بیرون
باشین بهتره!
-بله بله…یادم نبود دوتا گل نوشکفته حرفهای خصوصی دارن😂
-لا اله الاالله…😏
-باشه بابا الان میرم بیرون. خوب حرفاتونو بزنینا،😄 جایی هم کمک خواستین صدام
بزنین تقلب برسونم😎
زهرا بیرون رفت، هم من سرم پایین بود هم اقا سید.🙃
اروم با صدای گرفته و ضعیفم
گفتم:🙂
-آقا سید خیلی معذرت میخوام ازتون به خاطر رفتار پدرم🥺
-خواهش میکنم ریحانه خانم،این چه حرفیه. 😍بالاخره پدرن و نگران شما هستن، ان
شاء الله که همه چیز درست
میشه.
فقط الان که از دستشون دلخورید😔 مواظب باشین حرفی نزنین که دلش
بشکنه و احترامشون حفظ نشه.
-نمی دونم چی بگم، راستیتش فکر می کردم از وقتی که دیگه به قول خودم به
خدا😍 نزدیک شدم باید دیگه
دنیام قشنگ و راحت میشد ولی هر روز سخت تر از دیروز شد…😔🙃
آقا سید یه لبخند آرامش بخشی زد😊 و سرش رو پایین انداخت و شروع کرد به بازی
کردن با تسبیح قشنگ
عقیقش📿 و آروم این بیت رو خوند :
«💕پاکان؛ زجور فلک بیشتر کشند… /گندم چو پاک گشت خورد زخم آسیاب! 💕»
-ریحانه خانم نگران نباشین، 🤍شما با خدا باشین خدا هم همیشه با شماست.🤍 اگه
گاهی هم امتحاناتی می کنه به
خاطر اینه که ببینه حواستون بهش هست. می خواد ببینه واقعا دوستش دارین😍 یا
فقط ادعایین.😟 مطمئن باشین
اگه بهش ثابت بشه دوستش دارین یه کاری میکنه که صد برابر شیرین تر از قبل
هست.😍😇☺️
حرف هاش بهم آرامش می داد. .😍نمیدونستم چی بگم، فقط گوش میکردم.😌☺️💓💓
#ادامه_دارد...
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─