💢 روستایی که آب ندارد از سیل اخیر حدود دو هفته‌ای می‌گذرد، ولی هنوز مشکلاتی که سیل با خود به همراه آورده یکی‌یکی سر از مُهر بیرون می‌آورد. به روستاهای اطراف رفتیم تا از نزدیک پیگیر مشکلات آن عزیزان باشیم. در این مسیر به مزرعه حاج حسن رسیدیم. تا قبل از دو‌ سیل اخیر، آب این روستا از طریق قنات آن تامین می‌شد و لااقل برای #کشاورزی و #دامپروری مشکلی نبود و فقط آب آشامیدنی را از طریق تانکر تامین می‌کردند. بعد از سیل اخیر، قنات روستا تا حد زیادی از بین رفت و این روستا با بحران شدید آب روبه‌روست و اگر مسئولان فکری نکنند باعث مهاجرت همین تعداد خانوار روستایی به شهر می‌شوند و حدود ۷۰۰ اصله درخت زنده به آخر راه خودشان می‌رسند. درختانی که صدسال قدمت دارند و با همه سختی‌ها همچنان مقاوم و برافراشته هستند، ولی نبود آب، کمتر از یک ماه دیگر آنها را به زانو در می‌آورد. فاطمه خانم ملاحسینی زنی سالخورده با کوله‌باری از تجربه در این روستا دیدیم و پای صحبت‌هایش نشستیم. "فاطمه خانم" تاکید داشتند با همین اسم صدایش بزنیم نه حاجیه خانم و عنوان دیگری. از او سوال کردیم چه مشکلاتی دارید؟ فقط دادِ آب داشتند و این‌که سه روز است که آب ندارند. در ادامه با احمدآقا دیگر ساکن این روستا روبه‌رو شدیم. ابتدا با شدیدترین برخورد از صحبت با ما امتناع کرد. می‌گفت با هیچ مسئولی صحبت نمی‌کنم؛ چرا که فقط حرف می‌زنند و می‌روند. با کلی اصرار و خواهش و توضیح که ما وابسته به هیچ ارگان و نهادی نیستیم با ما به گفت‌وگو نشست و از معضلات روستا گفت. برخلاف ظاهر و برخورد اولیه، بسیار نازنین بود و مهربان و مهمان‌نواز. "تامین آب #شرب به‌موقع" و "احیای مجدد #قنات برای #کشاورزی و #دامپروری" دو خواسته‌ی او بود که اگر دیر اقدام شود همه درختان منطقه که به بالای ۷۰۰ اصله می‌رسد، از بین می‌روند و همه دام‌هایش نیز تلف می‌شوند. درختانی که قدمت صدساله دارند و دام هایی که با دستان خودش بهشان شیر داده است و هر روز جلوی چشمانش قطره قطره آب می‌شوند. در گوشه‌ای دیگر روستا با امیرآقا مردی صبور و مهربان به گفت‌وگو نشستیم. امیر با آرامشی خاص از چکی که برای احیای قنات پرداخته، گفت و نبود بودجه جهاد که مجبور است خود تعهد را پرداخت کند. و گفت با نبود آب همه ساکنینی که در این روستا و اطراف بودند دیگر حتی برای تفریح هم نمی‌آیند. ✍🏼 #فونیکس #خَبَرُگ #ندای_اردکان @neday_ardakan🔷