فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️حرمت شکنی تاسوعا و عاشورا در بابلسر ! / از رقصیدن دختران تا تعارف زدن مشروب
🔹شب تاسوعا ، جلوی هیئت ثارالله بابلسر هنگام دمام زنی عده ای دختر روی طبقه هفتم میرقصیدند !
🔹علنا در ساحل بابلسر مشروب تعارف میزنند به یکدیگر !
🔹مسئول امنیت شهر جواب امام جمعه و فرمانده انتظامی شهر رو نداد !
✅ به رادار انقلاب بپیوندید:
@Radar_enghelab
⭕️ #حدیث_روز
🔸امام حسین (ع):
🔹ملّتى كه خشنودى مردم را با خشم خدا معامله كند هرگز رستگار نخواهد شد. (عوالم، ج ۱۷، ص ۲۳۴ )
✅ به رادار انقلاب بپیوندید:
@Radar_enghelab
📛 عاشورای سال ۸۸ از هیات برمیگشتیم. زیر پل کالج آتش بود و دود و کف و سوت و هلهله؛ و بیرقهای سوخته لگدمال زیر دست و پا.
از بهت، خشکمان زد. خدایا! ظهر عاشورا عرق خورها هم از حسین(ع) حیا میکنند اما اینها... نه، بچه شیعه این کار را نمیکند.
اما فردا میر فتنه پیام داد که امت خداجو...!
#فتنه۸۸
#فراموش_نمیکنیم
✍"فرید ابراهیمی"
🏴 @Roshangari_ir
⭕️ غلط میکنی از «حر» دم میزنی
✍🏼 کپشن را تا انتها بخوانید
🔺 آقای آقامیری، پیرو امام حسین، شهید لاجوردی بود که توابین گروهک فرقان رو آورد تو خونش و اسلحه رو گذاشت پیششون تا توی آخرین مرحله، توبهشون رو با جون خودش بسنجه
🔺 پیرو امام حسین نظامیه که ۱۱ سال صبر کرده تا فتنهگران ۸۸ توبه کنند ولی نکردن
🔺 پیرو امام حسین شهید بیضایی بود که نذاشت همرزمانش یه داعشی حروم لقمه رو کتک بزنن
🔺 پیرو امام حسین حزباللهیها هستند که هر سلبریتیای از دین دم زد، با آغوش باز به استقبالش رفتن
🔹 اونی که شما منظورته «صادق زیباکلام» و «عبدالکریم سروش» هستند که اول انقلاب بخاطر صورت تراشیده و کراوات استادای دانشگاه رو اخراج کردن و الان هم تکلیفشون معلومه
🔺 شما از «امام حسین» و «حر» حرف نزنی سنگینتری؛ برمیگرده به رفیقای خودت
@Afsaran_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫هشدار، تصاویر حاوی صحنههای دلخراش
نیجریه ، کشمیر و حالا شهر احساءِ عربستان کربلا شده
وهابیون عربستان با چراغ سبز حکومت آلسعود شیعیان عربستانی را در حین عزاداری به خاک و خون کشیدند
@Bisimchimedia
🔴برای واردات دارو محدودیت ارزی داریم، اما غذای سگ واردکردهاند!
سیدامیر سیاح
@Fetan2
📌 پاسخ به برخی انتقادات دربارۀ «ضرورت تبلیغ عدالتخواهی»
🔸دوران «تبلیغ برای عدالتخواهی» گذشته؛ اما مطالبهگری و اجرای عدالت همیشگی است
🔻 دربارۀ موضوع عدالت و عدالتخواهی، در جلسه قبل، مطلبی را عرض کردم و برای بعضیها که نسبت به عدالت، تعصب ویژهای دارند، سوءتفاهم ایجاد شد.
🔻 میگویند: «فلانی گفته است دوران عدالتخواهی، مطلقاً تمام شده است!» بعضیها یک کلمه پس و پیشِ صحبت بنده را نمیشنوند و دنبال بهانه برای فحشدادن میگردند.
🔻 دیشب عرض کردم، قبل از سخنرانی کسی پرسید «نمیخواهی دربارۀ عدالتخواهی سخنرانی کنی؟» گفتم «نه؛ دوران عدالتخواهی گذشته» یعنی دوران «سخنرانی و تبلیغ دربارۀ عدالتخواهی» گذشته است. البته باید یک کلمه اضافه میکردم که بعضیها بهانه به دستشان نیاید؛ باید میگفتم «دوران سخنرانیکردن دربارۀ عدالتخواهی گذشته است»
🔻 اگر کسی کمی انصاف داشته باشد میفهمد که بنده در مقام اینکه موضوع سخنرانی خودم را عدالتخواهی بگذارم میگویم دورانش گذشته است، یعنی الان ما نیاز به تبلیغ اینکه «عدالتخواهی مهم است» نداریم.
🔻 اما همیشه دوران عدالتخواهی هست؛ مطالبهگری در عدالتخواهی که تمام نمیشود! ولی الان نیاز به تبلیغ و سخنرانی دربارۀ اهمیت عدالتخواهی نیست، بلکه الان موقع اجرای عدالت است، کمااینکه قوۀ قضائیه بخشی از آن را الان دارد اجرا میکند.
🔻 ما تا پارسال به قوۀ قضائیه میگفتیم «آن کسی که جنایت میکند شما دستگیرش میکنی، ولی آن کسی که کار نمیکند چی؟ حتی مطالبهگری میکردیم نسبت به قوۀ قضائیه. حالا رئیس محترم قوۀ قضائیه گفته: ما دیگر بهخاطر «ترک فعل» هم یقۀ فرد مسئول را میگیریم، اگر کسی کار نکند محاکمهاش میکنیم. این خوب است و ما منتظر محاکمۀ خیلیها هستیم.
🔻 حرف ما این نیست که «دیگر عدالت نمیخواهیم یا به عدالتخواهی نیاز نداریم!» اصلاً کدام آدم نادانی این حرف را میزند؟! ولی امروز عدالتخواهی یک امر تثبتشده در جامعه است و توجیه مردم نسبت به اصل عدالتخواهی بسیار بالا است، الان موتور عدالتخواهی روشن شده، چیزی که موتورش روشن است دیگر چرا باید آن را هُل بدهیم و برایش تبلیغ کنیم؟
🔻 اگر من بالای منبر، به جوانان بگویم: «وقتی دیدید کسی عدالت نمیکند و ظلم میکند فریاد بزنید!» میگویند: ما نسبت به این مسئله توجیه هستیم، حرف جدیدی نداری که بگویی؟!
🔻 بنده بهعنوان مبلّغ، موضوعی که ضرورتش را بیشتر از تبلیغ عدالتخواهی میدانم موضوع مواسات و آمادگی برای گذشتن از داراییها است. این موضوعی است که در مقام سخنرانی و تبلیغ، اولویت دارد.
🔻 بعضیها مواسات را در حد صدقه تنزل میدهند؛ مواسات فراتر از صدقه است؛ یک سبک زندگی است. فرهنگ مواسات، سبک زندگی را برای مسئولینِ جامعه، بیشتر از بقیۀ افراد جامعه، تغییر خواهد داد.
🔻 ما رهبر انقلاب را بالاتر از اسوۀ اجرای عدالت میدانیم؛ ایشان را اسوۀ اجرای مواسات میدانیم. پرهیز کردنِ ایشان از خوردن خیلی از میوهجات گرانقیمت-حتی قبل از انقلاب که مسئول نبودند- چیزی فراتر از عدالت است؛ این یعنی اهل مواسات بودن.
🔻 مواسات یعنی «تو حق نداری بهتر از برادر دینیات زندگی کنی، حتی در خلوت خودت» البته این کار سختی است. شما ببینید چند نفر از مسئولین کشور، در مواسات، به رهبر انقلاب تأسی میکنند؟
👤علیرضا پناهیان
🚩هیئت میثاق با شهدا - ۹۹۰۶.۰۴
👈🏻 متن کامل + صوت و فیلم
📎 Panahian.ir/post/6487
@Panahian_ir
❗️#نکته
بارش الطاف حسینی(ع) در محرم کرونایی!
#حسین_شریعتمداری
کرونا که از راه رسید، همه رسم و رسوم دیرینه و روابطاجتماعی را درهم پیچید، آدمها را به اجبار از هم دور کرد و مردم کوچه و بازار را به خانهنشینی مجبور کرد. اجتماعات به تعطیلی کشیده شد و بسیاری از هموطنانمان را در غم از دست دادن عزیزان خود به سوگ نشاند. کار که به جای باریک کشید، همه به میدان آمدند. آستینهای همت را بالا زدند و به یاری پزشکان و پرستارانی شتافتند که فداکارانه به میدان آمده و در این راه از ایثار جان دریغ نداشتند و... این قصه اگرچه پُرغصه است و سر دراز دارد ولی همت مردم و همدلی و همراهی آنان با یکدیگر نیز، در تاریخ این مرز و بوم اسلامی ماندگار است....
ادامه مطلب👇
http://kayhan.ir/fa/news/197099/
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله
@kayhannewspaper
🖌 #یادداشت_روز
🔹عاشورا و احیاء دولت اسلامی
#سعدالله_زارعی
دیروز عاشورا بود، یک بار دیگر خاطره نهضت حضرت ابیعبداللهالحسین(علیهالسلام) و یاران فداکارش تجدید گردید. بدون تردید هدف کوتاه مدت قیام خونین امام حسین(علیهالسلام) «تشکیل حکومت» نبود، نه اینکه از نظر دینی و رسالتی که امام دارد، تشکیل حکومت شایسته قیام نبود، نه از این رو که در زمان قیام امام حسین(علیهالسلام)- دهه 60 هجری - و قبل از آن یعنی در دوره امام مجتبی(ع) تشکیل حکومت ممکن نبود...
ادامه مطلب👇
http://kayhan.ir/fa/news/197104/
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله
@kayhannewspaper
🌍 #بین_الملل
🔹عزاداری باشکوه عاشورا در سراسر جهان/ سرکوب عزاداران در هند و نیجریه
🔸هزاران نفر از مردم مسلمان و محبان اهل بیت(ع) به مناسبت عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان، در مراسم عزاداری شرکت کردند و اشک ماتم ریختند.
مردم ایران و جهان دیروز به مناسبت روز عاشورا، با برپایی مجالس عزاداری و نوحه خوانی، در سوگ امام حسین(ع) و شهدای کربلا، اشک ریختند. این مراسم در همه کشورها، با رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار شد....
ادامه مطلب👇
http://kayhan.ir/fa/news/197055
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله
@kayhannewspaper
🔹اگر تمام دنیا با اسرائیل سازش کند ما این رژیم را به رسمیت نخواهیم شناخت
http://kayhan.ir/fa/news/197058
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله
@kayhannewspaper
🔴عيب واقعى اين است❗️
#نهج_البلاغه
✨لاَ يُعَابُ الْمَرْءُ بِتَأْخِيرِ حَقِّهِ، إِنَّمَا يُعَابُ مَنْ أَخَذَ مَا لَيْسَ لَهُ
💠 «براى انسان عيب نيست كه حقش به تأخير افتد. عيب آن است كه چيزى را كه حقش نيست بگيرد»
📚 #خطبه_166
@nahjol_balagheh
📻 #بشنوید #ویژه
#منتشر_کنید
#خوزستان_مظلوم
⚠️ آقا! کسی به داد #خوزستان برسد ...
🔻 اینها هزینه چه چیزی را باید بدهند که ندادهاند؟ #جنگ مال اینهاست، راهیان نور مال اینهاست. کشاورزی مان، مال آنجاست؛ اگر خوزستان گندم نکارد، ما بی نان هستیم. اربعین مال اینهاست. بیشتر #ثروت_کشور ما اینهاست.
در خیلی از روستاهای خوزستان، بوی #گاز می آید ولی گاز ندارد. بعد اینجا ما شیر گاز را باز میکنیم و راحت استفاده میکنیم. خُب دیگر ظلم از این واضحتر؟! در همین #غیزانیه که معروف شد، ببینید لولههای #نفت و گازی است که دارد میآید ولی لوله #آب ندارد!
🔻 به این #مسئول_دولتی میگویم که آقا! همه میدانند که شبکه فاضلاب شهری اهواز با شبکه آبش قاطی است. مردک خندید، گفت آره، ... گفتم خنده دارد واقعاً؟! گریه دارد.
آن موقع حالا وسط دهه محرم، در این وضعیتی که #مردم_خوزستان قرار گرفتهاند، این جریان جدید را راهانداخته اند ...
این هاست که ممکن است خدایی نکرده به تعبیر حضرت امام (ره)، یک یوم الله دیگر درست کند.
🔻 میگویم آقا! مجلس! برو اقلاً از حق نظارتت، حقّ آلایندگی این گرفتارها را بگیر. تو چه کارهای پس؟ این مردمی که به این مجلس رأی دادند، رأی ندادند که دل و قلوه بگیری با #دولت ...
نوک پیکان به سمت جمهوری اسلامی نیست. نوک پیکان به سمت آن #مدیران_نالایق ناقابل است که اگر مطالبه نکنیم ما، اگر همین #مجلس با همین موقفی که در بحث #نظارت و قانونگذاری دارد، اگر #مطالبه نکند، خُب اصلاً برای چه رأی دادیم؟ دو تا یقه باید از این مدیران گرفت به نفع مردم، که کار مردم راه بیفتد.
🗣 آقا به داد #خوزستان برسید ...
#خوزستان_مظلوم
#حجت_الاسلام_قاسمیان
شب تاسوعای حسینی (ع) ، ۹۹/۶/۷
هیئت شهدای گمنام دانشگاه علم و صنعت
✅ @qasemian_ir
1⃣نقل معتبر : 👇
👤الف)شیخ مفید(متوفی۴۱۳ق) می نویسد :
📋《حَمَلَتِ اَلْجَمَاعَةُ عَلَى اَلْحُسَيْنِ(ع) فَغَلَبُوهُ عَلَى عَسْكَرِهِ وَ اِشْتَدَّ بِهِ اَلْعَطَشُ فَرَكِبَ اَلْمُسَنَّاةَ يُرِيدُ اَلْفُرَاتَ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ اَلْعَبَّاسُ(ع) أَخُوهُ فَاعْتَرَضَتْهُ خَيْلُ اِبْنِ سَعْدٍ وَ فِيهِمْ رَجُلٌ مِنْ بَنِي دَارِمٍ فَقَالَ لَهُمْ : وَيْلَكُمْ حُولُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلْفُرَاتِ وَ لاَ تُمَكِّنُوهُ مِنَ اَلْمَاءِ!
فَقَالَ اَلْحُسَيْنُ(ع) : اَللَّهُمَّ أَظْمِئْهُ!
فَغَضِبَ اَلدَّارِمِيُّ وَ رَمَاهُ بِسَهْمٍ فَأَثْبَتَهُ فِي حَنَكِهِ فَانْتَزَعَ اَلْحُسَيْنُ(ع) اَلسَّهْمَ وَ بَسَطَ يَدَهُ تَحْتَ حَنَكِهِ فَامْتَلَأَتْ رَاحَتَاهُ بِالدَّمِ فَرَمَى بِهِ ثُمَّ قَالَ : اَللَّهُمَّ إِنِّي أَشْكُو إِلَيْكَ مَا يُفْعَلُ بِابْنِ بِنْتِ نَبِيِّكَ ثُمَّ رَجَعَ إِلَى مَكَانِهِ وَ قَدِ اِشْتَدَّ بِهِ اَلْعَطَشُ وَ أَحَاطَ اَلْقَوْمُ بِالْعَبَّاسِ(ع) فَاقْتَطَعُوهُ عَنْهُ فَجَعَلَ يُقَاتِلُهُمْ وَحْدَهُ حَتَّى قُتِلَ رِضْوَانُ اَللَّهِ عَلَيْهِ وَ كَانَ اَلْمُتَوَلِّي لِقَتْلِهِ زَيْدَ بْنَ وَرْقَاءَ اَلْحَنَفِيَّ وَ حَكِيمَ بْنَ اَلطُّفَيْلِ اَلسِّنْبِسِيَّ بَعْدَ أَنْ أُثْخِنَ بِالْجِرَاحِ فَلَمْ يَسْتَطِعْ حَرَاكاً》
♦️لشكر دشمن بر امام حسين(ع) حمله كرد و یاران ایشان را از پاى درآوردند.
تشنگى بر آن حضرت(ع) سخت شد، پس حضرت(ع) بر شتر مسناة سوار شده و به سوى فرات به راه افتاد و برادرش عباس(ع) نيز همراه او بود.
پس سواره نطامیان لشكر ابن سعد لعین سر راه بر آنها قرار گرفتند و مردى از قبیله بنى دارم در ميان آنها بود.
پس به لشگر گفت : واى بر شما! ميانۀ او و فرات حائل شويد و نگذاريد به آب دسترسى پيدا كند.
در این هنگام امام حسين(ع) فرمود : پروردگارا! اين مرد را به تشنگى دچار كن!
آن مرد دارمى ناپاك خشمگين شد و تيرى به سوی آن حضرت(ع) پرتاب كرد و آن تير در زير چانۀ آن حضرت(ع) فرو رفت.
امام حسين(ع) آن تير را بيرون كشيد و دست زير چانه گرفت که دو مشت آن حضرت(ع) پر از خون شد و ایشان خونها را به هوا ريخت.
سپس فرمود : پروردگارا! من به تو شكايت میکنم از آنچه اين مردم در پبارۀ پسر دختر پيغمبرت رفتار کردند.
آنگاه به جاى خويش بازگشت و تشنگى سخت بر او غلبه كرده بود و از آن سو لشكر دور عباس(ع) را گرفته و به او حملهور شدند و او به تنهائى با ايشان جنگ می كرد تا اینکه برداشتن زخمهاى سنگين و از بین رفتن نيروى حرکت، توسط زيد بن ورقاء حنفى و حكيم بن طفيل سنبسى به شهادت رسید.(۱)
📚منبع :
۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۵
✍👤✍👤✍👤✍👤✍👤
👤ب)سید بن طاووس(متوفی۶۶۴ق) می نویسد :👇
روای می گوید :
📋《وَ اِشْتَدَّ اَلْعَطَشُ بِالْحُسَيْنِ(ع) فَرَكِبَ اَلْمُسَنَّاةَ يُرِيدُ اَلْفُرَاتَ وَ اَلْعَبَّاسُ(ع) أَخُوهُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَاعْتَرَضَهُ خَيْلُ اِبْنِ سَعْدٍ فَرَمَى رَجُلٌ مِنْ بَنِي دَارِمٍ اَلْحُسَيْنَ(ع) بِسَهْمٍ فَأَثْبَتَهُ فِي حَنَكِهِ اَلشَّرِيفِ فَانْتَزَعَ وَ بَسَطَ يَدَيْهِ تَحْتَ حَنَكِهِ حَتَّى اِمْتَلَأَتْ رَاحَتَاهُ مِنَ اَلدَّمِ ثُمَّ رَمَى بِهِ وَ قَالَ :
اَللَّهُمَّ إِنِّي أَشْكُو إِلَيْكَ مَا يُفْعَلُ بِابْنِ بِنْتِ نَبِيِّكَ ثُمَّ اِقْتَطَعُوا اَلْعَبَّاسَ عَنْهُ وَ أَحَاطُوا بِهِ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ حَتَّى قَتَلُوهُ فَبَكَى اَلْحُسَيْنُ(ع) لِقَتْلِهِ بُكَاءً شَدِيداً!》
♦️تشنگى بر امام حسين(ع) سخت شد، و بر مركب مسنّات نشسته و ارادۀ فرات را نمود و اين در حالى بود كه برادرش عباس(ع) در پيش رويش، قرار داشت.
لشكر عمر بن سعد متعرّض آنان شدند، و مردى از قبیله بنى دارم تيرى به سوى امام حسين(ع) گشود كه به زير زنخ امام(ع) اصابت كرد.
امام حسین(ع) تير را كشيد و دست زير زنخ گرفت تا دو كف دست از خون آكنده شد و آن را پرتاب كرد و گفت :
خداوندا حقّا از آنچه به فرزند دختر پيامبر شده و مىشود نزدت شكايت دارم.
بعد حضرت عبّاس(ع) را از امام حسين(ع) جدا كردند و او را احاطه نمودند تا آن كه او را شهيد نمودند.
امام حسين(ع) در مرگ برادرش به شدّت گريست.(۲)
📚منبع :
۲)اللهوف ابن طاووس، ص۹۵
@TarikhEslam
ب)علامه مجلسی(متوفی۱۱۱۰ق) می نویسد :👇
عده ای از اصحاب نقل کردند که؛
📋《لَمَّا رَأَى وَحدَتَه أَتَى أَخَاهُ وَ قَالَ : يَا أَخِي هَل مِن رُخصَةِِ؟》
♦️وقتی كه عباس(ع) تنهائى برادر را ديد، آمد خدمت حضرت امام حسین(ع) و عرضه داشت : برادر! آيا رخصت جهاد به من مى دهى؟
📋《فَبَكَى الحُسَينُ(ع) بُكَاءً شَدِيدَاً》
♦️امام حسين(ع) گريه شديدى كرد.
📋《ثُمَّ قَالَ : يَا أَخِي! أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِی》
♦️بعد فرمود : اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد.
📋《فَقَالَ الْعَبَّاسُ : قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ》
♦️عباس(ع) عرضه داشت : آقا سينه ام تنگ شده و از زندگى خسته شده ام.
مي خواهم از اين منافقین خونخواهى كنم.
📋《فَقَالَ الْحُسَيْنُ(ع) : فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ》
♦️امام حسين(ع) فرمود : مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.
📋《فَذَهَبَ العَبَّاسُ وَ وَعَظَهُم وَ حَذَرَهُم فَلَم يَنفَعهُم》
♦️عباس(ع) رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.
📋《فَرَجَعَ إِلَى أَخَيِهِ فَأَخبَرَهُ》
♦️عباس(ع) به سوى امام حسين(ع) مراجعت و آن حضرت(ع) را آگاه نمود.
📋《فَسَمَعَ الأَطفَالُ يُنادُونَ : العَطَشَ! اَلعَطَشَ!》
♦️ناگاه شنيد كه كودكان فرياد مي زنند : العطَش! العطَش!
📋《فَرَكَبَ فَرَسَهُ وَ أَخَذَ رُمحَهُ وَ القُربَةُ وَ قَصَدَ نَحوَ الفُراتِ》
♦️حضرت عباس(ع) بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گرديد.
📋《فَأَحَاطَ بِهِ أَربَعَةُ آلَافِِ مِمَّن كَانُوُا مُوَكِّلِينَ بِالفُرَاتِ》
♦️تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.
📋《وَ رَمَوُهُ بِالنِبَالِ فَكَشَفَهُم》
♦️او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت.
📋《وَ قَتَلَ مِنهُم عَلَى مَا رُوِيَ ثَمَانِينَ رَجُلاً حَتَّى دَخَلَ المَاءَ》
♦️و بنا به آنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.
📋《فَلَمَّا أَرَادَ أَن يَشرِبَ غُرفَةََ مِن المَاءِ ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَينِ وَ أَهلِ بَيتِهِ فَرَمَى المَاءَ》
♦️وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين(ع) و اهل بيت آن حضرت(ع) افتاد و آب را ريخت.
📋《وَ مَلَأَ القُربَةَ وَ حَمَلَهَا عَلَى كِتفِهِ الأَيمَنِ وَ تَوَجَّهَ نَحوَ الخِيمَةِ》
♦️پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و به دوش راست خود انداخت و سپس متوجه خيمه ها گرديد.
📋《فَقَطَعُوُا عَليَه الطَرِيقَ وَ أَحَاطُوُا بِهِ مِن كُلِّ جَانِبِِ》
♦️دشمنان سر راه بر آن حضرت(ع) گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.
📋《فَحَارَبَهُم حَتَّى ضَرَبَهُ نَوفِلُ الأَزرَقُ عَلَى يَدِه اليُمنَى فَقَطَعَهَا》
♦️حضرت عباس(ع) با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق دست راست آن حضرت(ع) را قطع كرد.
📋《فَحَمَلَ القُربَةَ عَلَى كِتفِهِ الأَيسَرِ فَضَرَبَهُ نُوفِلُ فَقَطَعَ يَدَهُ اليُسرَى مِن الزَندِ》
♦️آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.
📋《فَحَمَلَ القُربَةَ بِأَسنَانِهِ》
♦️حضرت عباس(ع) بناچار مشك را به دندان گرفت.
📋《فَجَاءَه سَهمُ فَأَصَابَ القُربَةَ وَ أَريِقَ مَاؤَهُا》
♦️ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت.
📋《ثُمَّ جَاءَهُ سَهمُ آخَرُ فَأَصَابَ صَدرَهُ》
♦️سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت!
📋《فَانقَلبَ عَن فَرَسِهِ》
♦️پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد
📋《وَ صَاحَ إِلَى أَخِيِه الحُسَينِ(ع) أَدرِكنِي》
♦️و فرياد زد : يا اخا ادركنى!
📋《فَلَمَّا أَتَاهُ رَآهُ صَرِيعَاً فَبَكَى》
♦️وقتى امام حسين(ع) آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد.
📋《وَ قَالَ الحُسَينُ(ع) : الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي》
♦️امام حسين(ع) فرمود : يعنى الان پشتم شكست و راه چاره ام قليل و اندك شد.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۱
@TarikhEslam
✅در روز عاشورا؛
هنگامی که امام حسین(ع) قصد وداع با اهل خیام کرد، به سمت خیمه گاه رفت و صدا زد :
📋《یَا زَینَبُ(س)، یَا اُمَّ کُلثُومِِ(س) یَا سَّكِينَةُ(س) عَلَیْکُنَّ مِنِّی السَّلَامُ!
فَنَادَتْهُ سَّكِينَةُ(س) : یَا أَبَهْ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟! فَقَالَ : کَیْفَ لَا یَسْتَسْلِمُ مَنْ لَا نَاصِرَ لَهُ وَ لَا مُعِینَ؟!》
♦️ای زینب(س)، ای ام کلثوم(س) ای سکینه(س) خداحافظ!
در این هنگام، حضرت سکینه(س) عرض کرد :
ای پدر! آیا تن به مرگ دادی؟
امام حسین(ع) در جواب به او فرمود :
چگونه تسلیم مرگ نشود، کسی که یاوری ندارد؟
حضرت سکینه(س) در این هنگام، پدر را به آغوش کشید و عرض کرد :
📋《یَا أَبَهْ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا》
♦️پدر جان! ما را به مدینه برگردان!
حضرت(ع) فرمود :
📋《هَیْهَاتَ لَوْ تُرِكَ القَطَا لَنَامَ فَتَصَارَخنَ النِّسَاءُ فَسَكَتَهُنَّ الحُسَينُ(ع)》
♦️هيهات! اگر صیادان مرغ قطا را باز مى گذاردند، آرام می گرفت.
در این هنگام؛ زنان حرم شيون كردند و حضرت امام حسين(ع) آنها را آرام كرد.(۱)
اما در این میان حضرت سکینه(س) آرام نمی گرفت.
📋《هِيَ صَارِخَةٌ وَ کَانَ یُحِبُّهُ حُبَّاً شَدِیدَاً، فَضَمَّهَا إلَى صَدرِهِ وَ مَسَحَ دُمُوعَهَا》
♦️سكينه(س) همچنان شيون می کرد و امام حسين(ع) از آنجایی که او را بسيار دوست مى داشت، او را به سينه چسبانيد و اشكهايش را پاك كرد.(۲)
امام حسین(ع) آماده حرکت شد و قدری فاصله گرفت که در این هنگام، سکینه(س) گریه کنان به حضرت(ع) عرض کرد :
📋《يَا أبَتَاه! قِف لِي هَنِيَئةََ لِأَتَزَوَّدَ مِنكَ! فَهَذَا وِدَاعُ لَا تَلَاقِي بَعدَه》
♦️پدر جان! لحظه ای صبر کن تا از تو بهره ای بگیرم! (تو را خوب ببینم) این وداعی است که بعد از آن دیداری نیست.
📋《وَانكَبَّت عَلَى يَديَهِ وَ رِجلَيهِ تَقَبَّلَهُمَا وَتَبكِي فَبَكَى الحُسَينُ(ع) رَحمَةََ لَهَا، ثُمَّ مَسَحَ دُمُوعُهَا بِكَمِّهِ وَأَخَذَهَا فَتَرَكَهَا فِي حِجرِه وَ مَسَحَ دُمُوعَها بِكَفِّهِ》
♦️پس سکینه(س) خود را روی دست و پای پدر انداخت و آنها را می بوسید و گریه می کرد.
امام حسین(ع) دلش به حال دخترش سوخت و ایشان نیز گریه کردند و سکینه(س) را به در آغوش کشیدند و به سینه مبارک چسبانید و پیشانی او را بوسید و اشکهایش را با دست مبارکش و سر آستین پاک کرد.(۳)
در این هنگام که امام(ع) کاملا از این صحنه پریشان شده بود، خطاب به دخترش فرمود :
📋《سَیَطُولُ بَعدِی یَا سَکِینَةَ فَاعْلَمِی
مِنْکِ الْبُکَاءُ إِذَا الْحَمَامُ دَهَانِی
لَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَهً
مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جُثْمَانِی
وَ إِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَى بِالَّذِی
تَأْتِینَهُ یَا خَیْرَهَ النِّسْوَانِ》
♦️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.
تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.
ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری!(۴)
در نقل دیگری آمده است که هنگامی که امام حسین(ع) قصد وداع با اهل خیام را کرد، خطاب به آنان فرمود :
📋《یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَیَّ جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْرَاً》
♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید.(۵)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹
۳)المجالس الفاخرة علامه شرف الدين، ج۱، ص۲۸۵
۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹
۵)اللهوف ابن طاووس، ص۱۸۲
@TarikhEslam
7⃣7⃣ #امام_حسین_علیه_السلام خبر شهادت #حضرت_عباس_علیه_السلام را به خیمه می رساند!👇
✅بعد از شهادت حضرت عباس(ع)، امام حسین(ع) دیگر سوار مرکب نشد، گویا طاقت نداشت، عنان مرکب را به دست گرفت و به سوی خیمه ها حرکت کرد و وقتی زنان و دختران دیدند امام(ع) می آید، از همه زودتر حضرت سکینه(س) به جانب پدر آمد و گفت :
📋《أَبَتَا هَل لَکَ عِلمٌ بِعَمِّی العَبّاسِ(ع)؟!!》
♦️پدر جان! از عمویم عباس(ع) خبر داری؟
امام حسین(ع) با شنیدن سخنان حضرت سکینه(س) گریه کرد، سپس فرمود :
📋《یَا بِنتَاهُ! اِنَّ عَمَّکَ قَد قُتِل!》
♦️دخترم! همانا عمویت عباس(ع) کشته شد.(۱)
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
#روز_شمار_عاشورا
📚منبع :
۱)ترجمه مثیر الاحزان ابن نمای حلی، ص۲۶۰
@TarikhEslam
✅وقتی امام حسین(ع) بدنهاى پاك و پاره پاره یارانش را دید كه بر روى خاك كربلا افتاده است و دیگر كسى نمانده است كه از او حمایت كند و نیز بی تابى اهلبیت(ع) را مشاهده فرمود، در مقابل سپاه دشمن ایستاد و آنان را مورد خطاب قرار داد و فرمود :
📋《هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ(ص)؟
هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا؟
هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا؟
هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا؟》
♦️آیا یارى کنندهاى هست که با امید به عنایت خداوند به یارى ما برخیزد؟
آیا کسى هست که از حرم رسول خدا(ص) دفاع کند؟
آیا خداپرستى در میان شما پیدا مىشود که از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟ آیا فریادرسى هست که براى خدا به فریاد ما برسد؟
در این هنگام که امام حسین(ع) استنصار میکرد.
📋《فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ》
♦️وقتی نداى استغاثه امام حسین(ع) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست.(۱)
این استغانه ی امام(ع) در دل دشمن اثرى نگذاشت.
از همین رو امام(ع) مقابل اجساد مطهر یارانش آمد و فرمود :
اى حبیب بن مظاهر! و اى زهیر بن قین! و اى مسلم بن عوسجه! اى دلیران و اى پا در ركابان روز كارزار!
📋《فَلا تُجیبُونِی وَادْعُوکُم فَلا تَسمَعُونِی!
وَ اَدعُوكُم فَلَا تُجيِبُونَ؟!
وَ اَنتُم نِيَامُ اَرجُوُكُم تَنتَبِهُونَ؟
فَهذِهِ نِساءُ الرَّسُولِ(ص) فَقَدْ عَلاهُنَّ مِن بَعدِکُم النُّحُولُ!
فَقُومُوا عَنْ نَوْمَکم، أَیُّهَا الْکِرامُ، وَ ادْفَعُوا عَنْ آل الرَّسُولِ(ص) الطُغَاةَ اللّئامَ》
♦️چرا شما را ندا مى كنم ولى كلام مرا نمىشنوید؟!
شما را فرا مى خوانم، ولى مرا اجابت نمىكنید؟!
پس اینان زنان آل رسولند که پس از شما یاوری ندارند.
از خواب برخیزید ای کریمان و در برابر این عاصیان پست از آل رسول(ص) دفاع کنید.(۲)
سپس امام(ع) راهی میدان نبرد شد و شمشیر از نیام کشید و مبارز طلبید.
و چندین بار رجز خواند و در قسمتی از رجزهایشان فرمودند :
📋《أَنَا ابْنُ عَلِیِّ الطُّهْرِ مِنْ آلِ هَاشِمٍ،
کَفَانِی بِهَذَا مَفْخَراً حِینَ أَفْخَرُ،
وَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ أَکْرَمُ مَنْ مَضَى،
وَ نَحْنُ سِرَاجُ اللَّهِ فِی الْخَلْقِ نَزْهَرُ،
وَ فَاطِمُ أُمِّی مِنْ سُلَالَةِ أَحْمَدَ،
وَ عَمِّی یُدْعَى ذَا الْجَنَاحَیْنِ جَعْفَرُ،
وَ فِینَا کِتَابُ اللَّهِ أُنْزِلَ صَادِقاً،
وَ فِینَا الْهُدَى وَ الْوَحْیُ بِالْخَیْرِ یُذْکَرُ،
وَ نَحْنُ أَمَانُ اللَّهِ لِلنَّاسِ کُلِّهِمْ،
نُسِرُّ بِهَذَا فِی الْأَنَامِ وَ نَجْهَرُ،
وَ نَحْنُ وُلَاةُ الْحَوْضِ نَسْقِی وُلَاتَنَا،
بِکَأْسِ رَسُولِ اللَّهِ مَا لَیْسَ یُنْکَرُ،
وَ شِیعَتُنَا فِی النَّاسِ أَکْرَمُ شِیعَةٍ،
وَ مُبْغِضُنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَخْسَرُ》
♦️من پسر علی طاهر(ع)، از آل هاشم هستم.
اگر بخواهم فخر کنم همین افتخار مرا کافی است.
و جدّ من رسول الله(ص) ارجمندترین پیامبران است و ما مشعل فروزان الهی برای هدایت خلق هستیم.
و مادرم فاطمه زهرا(س) از سُلاله پیامبر(ص) است و عمویم جعفر طیار، صاحب دو بال نامیده شده است.
در خاندان ما کتاب الهی، قرآن نازل شده است که صادق است، و در خاندان ما هدایت و وحی الهی به نیکی یاد میشود.
و ما امان الهی برای همه مردم در آشکار و پنهان هستیم.
و ما صاحب حوض کوثریم و محبان خود را با پیاله رسول الله(ص) سیراب میکنیم، و در این کار هیچ انکاری وجود ندارد.
پیروان ما در بین مردم بهترین پیروان هستند، و مبغض ما در روز قیامت زیانکاران خواهند
بود.(۳)
سپس شروع به نبرد کرد و هر که در برابرش قرار گرفت، به خاک هلاکت می افتاد؛ عده زیادی از نیروهای دشمن را به جهنم فرستاد تا وقتی که دیگر هیچکس جرأت به میدان آمدن نداشت.
فرياد عمر سعد بلند شد كه مادرتان به عزايتان بنشيند، به مبارزه كي رفته ايد؟
📋《هَذَا ابنُ قَتَّالِ العَرَبُ! فَاحمِلُوُا عَلیَه مِن کُلِّ جَانِبِ!》
♦️اين پسر كشنده عرب، علي بن ابيطالب(ع) است!
از هر طرف او را احاطه کنید و به تنهايي به جنگ او نرويد.(۴)
امام حسین(ع) به تنهایی، ساعاتی چند با دشمن مبارزه کردند و به هر طرف حمله میکردند گروهی را به هلاکت میرسانید.
هرگاه برای آن حضرت(ع) فرصتی به دست میآمد، به خیمهها بر میگشتند و با حضور خود، کودکان و زنان بی پناه را تسلی میدادند و بار دیگر با آنان خداحافظی میکرد.
تا اینکه امام(ع) برای آخرین بار برای وداع به خیمه ها آمد.
📚منابع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۶
۲)معالی السبطین مازندرانی، ج۲، ص۱۷
۳)بحارالانوار مجلسی، ج ۴۵، ص۴۹
۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۱۰
@TarikhEslam
1⃣8⃣ #امام_حسین_علیه_السلام مجدد راهی میدان جنگ شد!👇
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
#روز_شمار_عاشورا
@TarikhEslam
✅در روز عاشورا هرگاه برای امام حسین(ع) فرصتی به دست میآمد، به خیمهها بر میگشتند و با حضور خود، کودکان و زنان بی پناه را تسلی میدادند و بار دیگر با آنان خداحافظی میکرد.
تا اینکه امام(ع) برای آخرین بار برای وداع به خیمه ها آمد.
و پس از توصیه اهل بیتش به سکوت، با خواهران، زنان، فرزندان و کودکان خویش وداع کرد.
درخواست کرد که پیراهنی برایش بیاورند.
فرمود :
📋《ائْتُونی بِثَوْبٍ لا یُرْغَبُ فیهِ، الْبِسُهُ غَیْرَ ثِیابِی، لا اجَرَّدُ، فَانِّی مَقْتُولٌ مَسْلُوبٌ》
♦️برایم جامه کهنهاى بیاورید که کسى به آن رغبت نکند تا آن را زیر لباسهایم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نکنند، زیرا مىدانم پس از شهادت لباسهایم ربوده خواهد شد.
📋《فَرَزَهَا لِئَلَّا یُسْلَبَهَا》
♦️حضرت(ع) چند جای این لباس را پاره و سوراخ کرد تا کسی آن را نبرد. ولی همان را هم بردند.(۱)
حضرت(ع) سپس با یکایک زنان حرم خداحافظی کردند.
و بعد بر بالین امام سجّاد(ع) حاضر شد.
آنگاه امام(ع) دست فرزندش را گرفت و با صداى رسا فرمود :
📋《یا زَیْنَبُ وَ یا امَّ کُلْثُومِ وَ یا سَکینَةُ وَ یا رُقَیَّةُ وَ یا فاطِمَةُ، اسْمَعْنَ کَلامی وَ اعْلَمْنَ أَنَّ ابْنی هذا خَلیفَتی عَلَیْکُمْ، وَ هُوَ إِمامٌ مُفْتَرِضُ الطَّاعَةِ》
♦️اى زینب! اى امّ کلثوم! اى سکینه! اى رقیّه! و اى فاطمه! سخنم را بشنوید و بدانید که این فرزندم جانشین من بر شماست و او امامى است که پیروى از او واجب است.
سپس به فرزندش فرمود :
📋《یا وَلَدی! بَلِّغْ شیعَتی عَنِّیَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ :
إِنَّ أَبی ماتَ غَریباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهیداً فَابْکُوهُ》
♦️فرزندم! سلامم را به شیعیانم برسان و به آنان بگو: پدرم غریبانه به شهادت رسید پس بر او اشک بریزید.(۲)
در این حین اهل بیت، زنان، دختران، کودکان، همه دویدند و حلقه وار ابی عبدالله(ع) را محاصره کردند.
بعضی از بچه ها فریاد العطش زدند و آب خواستند و وقتی جراحات و زخم های بدن حضرت را دیدند، صیحه زدند.
📋《وَ صَحِنَ النِسوَهُ وَ لَطَمنَ وُجوهَهُنَّ》
♦️و به صورت های خودشان لطمه زدند.(۳)
سپس ندا زدند :
📋《يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ》
♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما!(۴)
سپس حضرت(ع) عازم میدان شد.
📚منابع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۲۴
۲)معالی السبطین مازندرانی، ج۲، ص۲۰
۳)وقعه الطف یوسفی غروی، ص ۲۶۰
۴)بحارالانوار مجلسی، ج ۴۵، ص۴۷
@TarikhEslam
2⃣8⃣ #امام_حسین_علیه_السلام در قتلگاه بین دشمنان قرار می گیرد!👇
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
#روز_شمار_عاشورا
@TarikhEslam
✅در ابتدای کار مردى از سپاه دشمن به نام ابوالحتوف تیرى به سوى امام(ع) رها کرد.
تیر به پیشانى امام اصابت کرد.
آن را بیرون کشید و خون بر چهره و محاسن امام(ع) جارى شد، عرض کرد :
📋《اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَرى ما أَنَا فیهِ مِنْ عِبادِکَ هؤُلاءِ الْعُصاةِ، اللَّهُمَّ أَحِصَّهُمْ عَدَداً، وَ اقْتُلْهُمْ بَدَداً، وَ لا تَذَرْ عَلى وَجْهِ الْأَرْضِ مِنْهُمْ أَحَداً، وَ لا تَغْفِرْ لَهُمْ أَبَداً》
♦️خدایا! تو شاهدى که از این مردم سرکش به من چه مىرسد.
خدایا! جمعیّت آنان را اندک کن و آنان را با بیچارگى و بدبختى بمیران، و از آنان کسى را بر روى زمین مگذار و هرگز آنان را نیامرز.(۱)
سپس به آنان حمله کرد، و به هر کس که مىرسید او را با شمشیرش بر خاک مىافکند، این در حالى بود که تیرها از هر سو مىبارید و بر بدن امام(ع) مىنشست و مىفرمود :
📋《یا أُمَّةَ السُّوءِ! بِئْسَما خَلَّفْتُمْ مُحَمَّداً فی عِتْرَتِهِ، أَما إِنَّکُمْ لَنْ تَقْتُلُوا بَعْدی عَبْداً مِنْ عِبادِ اللَّهِ فَتُهابُوا قَتْلَهُ، بَلْ یُهَوِّنُ عَلَیْکُمْ عِنْدَ قَتْلِکُمْ إِیَّاىَ، وَ ایْمُ اللَّهِ إِنّی لَأَرْجُوا أَنْ یُکْرِمَنِی رَبِّی بِالشَّهادَةِ بِهَوانِکُمْ، ثُمَّ یَنْتَقِمُ لی مِنْکُمْ مِنْ حَیْثُ لا تَشْعُرُونَ》
♦️اى بدسیرتان! شما در مورد خاندان پیامبر(ص) بد عمل کردید.
آرى! شما پس از کشتن من از کشتن هیچ بندهاى از بندگان خدا هراسى ندارید، چرا که با کشتن من قتل هر کس برایتان آسان خواهد بود.
به خدا سوگند! من امیدوارم که پروردگارم شما را خوار و مرا به شهادت (در راهش) گرامى بدارد.
آنگاه از جایى که گمان نمىبرید انتقام مرا از شما بگیرد.
📋《یُلْقی بَأْسُکُمْ بَیْنَکُمْ وَ یَسْفِکُ دِماءَکُمْ، ثُمَّ یَصُبُّ عَلَیْکُمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ》
♦️خداوند نزاع و اختلاف در میانتان مىافکند و خونتان را مىریزد آنگاه شما را به عذاب دردناک گرفتار مى سازد.(۲)
امام(ع) همچنان مىجنگید تا آن که زخمهاى بسیارى بر بدن مبارکش وارد شد.
هنگامى که دشمنان، امام را آماج تیرها قرار دادند تیر به گلوى امام(ع) اصابت کرد و فرمود :
📋《بِسْمِ اللَّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ، وَ هذا قَتیلٌ فی رِضَى اللَّهِ》
♦️به نام خداوند و هیچ حرکت و نیرویى جز از جانب خدا نیست و این شهیدى است در راه رضاى خدا!(۳)
📋《فَبَیْنَا هُوَ وَاقِفٌ إِذْ أَتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِهِ فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَتِهِ فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ》
♦️در همان حال که حضرت(ع) ایستاده بودند، سنگى از دشمن آمد و به پیشانى حضرت(ع) اصابت نمود، امام(ع) پیراهن را بالا زد تا خون پیشانى را باز دارد که تیرى سه شاخه و زهر آلود آمد و بر قلب مقدس امام(ع) نشست.
امام (دعاى قربانى خواند) و فرمود :
📋《بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلى مِلِّةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)》
♦️به نام خدا و به یارى خدا و بر آیین رسول خدا(ص).
آنگاه سرش را به آسمان بلند کرد و عرض کرد :
📋《إِلهی إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ رَجُلًا لَیْسَ عَلى وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ نَبِىٍّ غَیْرَهُ》
♦️خداى من! تو آگاهى که اینان کسى را مىکشند که در روى زمین پسر پیامبرى جز وى نیست.
سپس تیر را بیرون کشید و خون همچون ناودان جارى شد.(۴)
حضرت(ع) دست را از خون پر کرد و آن را به سر و صورت کشید و فرمود :
📋《هکَذا وَاللَّهِ أَکُونُ حَتّى أَلْقى جَدّی رَسُولَ اللَّهِ وَ أَنَا مَخْضُوبٌ بِدَمی، وَ أَقُولُ : یا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! قَتَلَنی فُلانٌ وَ فُلانٌ!》
♦️آرى، به خدا سوگند! مىخواهم با همین چهره خونین به دیدار جدّم رسول خدا صلى الله علیه و آله بروم و بگویم :
اى رسول خدا(ص)!
فلان و فلان مرا شهید کردند.(۵)
امام(ع) بر روی مرکب نشسته بود و بر نیزه خود تکیه کرده بودند که در این لحظه تاب و توان امام(ع) رفت و از اسب به زمین افتاد ولی به زحمت مجدد برخاست.
امام محمد باقر(ع) می فرماید :
📋《لَقَد قُتِلَ بِالسَّیف وَ السَّنان وَ بِالحِجارَةِ وَ بِالخَشَبِ وَ بِالعَصا وَ لَقَد أوطئوه الخِیل بَعدَ ذلک》
جدّم ابی عبدالله را با شمشیر، با نیزه، با سنگ، با چوب، با عصا کشتند، و بعد هم اسب بر بدن او تاختند.(۶)
📚منابع :
۱)المصباح کفعمی، ص۶۲۲
۲)بحارالانوار مجلسی، ج ۴۵، ص۵۲
۳)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۱۱
۴)اللهوف ابن طاووس، صص۱۲۰-۱۲۱
۵)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۴
۶)بحارالانوار مجلسی، ج ۴۵، ص۹۱
@TarikhEslam
✅در روز عاشورا؛ هنگامی که امام حسین(ع) بعد از نبرد، با زخم ها و جراحات زیاد، لحظات آخر عمر شریف خود را سپری می کرد، در این هنگام؛
📋《صَاحَ شِمْرٌ بِأَصْحَابِهِ : مَا تَنْتَظِرُونَ بِالرَّجُلِ؟》
♦️شمر لعین بر اصحاب خود، نعره زد و گفت :
دربارهی این مرد منتظر چه هستید؟
📋《وَ حَمَلُوا عَلَیْهِ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ فَضَرَبَهُ زُرْعَةُ بْنُ شَرِیکٍ عَلَى کَتِفِهِ الْیُسْرَى وَ ضَرَبَ الْحُسَیْنُ(ع) زُرْعَةَ فَصَرَعَهُ وَ ضَرَبَهُ آخَرٌ عَلَى عَاتِقِهِ الْمُقَدَّسِ بِالسَّیْفِ ضَرْبَةً کَبَا بِهَا لِوَجْهِهِ وَ کَانَ قَدْ أَعْیَا وَ جَعَلَ یَنُوءُ وَ یُکِبُّ فَطَعَنَهُ سِنَانُ بْنُ أَنَسٍ النَّخَعِیُّ فِی تَرْقُوَتِهِ ثُمَّ انْتَزَعَ الرُّمْحَ فَطَعَنَهُ فِی بَوَانِی صَدْرِهِ》
♦️از هر طرف بر امام حسین (ع) حملهور شدند و زرعه بن شریک، ضربتی بر کتف امام(ع) زد. امام(ع) هم ضربتی بر او وارد کرد و او را نقش زمین ساخت.
مرد دیگری با شمشیر بر گردن مقدّس امام(ع) ضربت زد که حضرت(ع) با صورت بر زمین غلتید و دیگر ناتوان شده بود.
در این هنگام؛ سنان بن انس نیزهای بر گلوگاهش زد. نیزه را بیرون کشید و دوباره بر سینهی آن حضرت زد.
📋《ثُمَّ رَمَاهُ سِنَانٌ أَیْضاً بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِی نَحْرِهِ فَسَقَطَ وَ جَلَسَ قَاعِداً، فَنَزَعَ السَّهْمَ مِنْ نَحْرِهِ وَ قَرَنَ کَفَّیْهِ جَمِیعاً فَکُلَّمَا امْتَلَأَتَا مِنْ دِمَائِهِ خَضَّبَ بِهِمَا رَأْسَهُ وَ لِحْیَتَهُ وَ هُوَ یَقُولُ : هَکَذَا أَلْقَى اللَّهَ مُخَضَّباً بِدَمِی مَغْصُوباً عَلَیَّ حَقِّی》
♦️سپس سنان دوباره تیری در کمان نهاد و بر حنجرهی حضرت زد و امام(ع) افتاد.
ناچار روی زانوها نشست و تیر را از گلو بیرون کشید و دو دست خود را کنار هم زیر گلو گرفت. پر از خون شد، سر و صورت خویش را به خون رنگین کرد، در حالی که میفرمود :
خدا را اینگونه آغشتهی به خونم دیدار خواهم کرد، در حالی که حقّ مرا غصب کردهاند.
📚منبع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۵
@TarikhEslam
3⃣8⃣ #حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام به یاری عموی خود می شتابد!👇
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
#روز_شمار_عاشورا
@TarikhEslam
✅در مقاتل آمده است که امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا؛
📋《وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ》
♦️توان ایستادن نداشت و از جنگ باز ایستاد و سپس دعای قربانی خواند و فرمود :
📋《بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ(ص)!》
سپس سر مبارک را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود :
📋《إِلَهِی تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّهِمْ》
♦️خدایا! تو خود مى دانى که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را مى کشند.
📋《ثُمَّ ضَعُفَ مِنْ کَثْرَةِ انْبِعَاثِ الدَّمِ فَلَبِثُوا قَلِیلًا ثُمَّ کَرُّوا عَلَیْهِ》
♦️در همان لحظاتى که امام حسین(ع) در شهادتگاه خود با لب تشنه، در حالی که همچنان خون از او می رفت و ضعیف گشته بود و غرق در خون شده بود، دشمن قدری توقف نمود و سپس همگی به سمت ایشان یورش بردند.
در این هنگام؛
📋《فَخَرَجَ إِلَیْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ(ع) وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ یُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ یَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَیْنِ(ع) فَلَحِقَتْهُ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ(س) لِتَحْبِسَهُ فَامْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِیداً وَ قَالَ :
لَا أُفَارِقُ عَمِّی!》
♦️عبدالله فرزند امام حسن مجتبی(ع) از سراپرده بانوان بیرون آمد و شتابان خود را به عموى گرانمایه اش حسین(ع) رسانید تا عمو را یارى کند.
در این هنگام؛ عمه اش زینب کبری(س) خود را به او رساند تا وى را به خیمه ها بازگرداند، امّا او پایدارى کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که :
به خداى سوگند! از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت!
📋《فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ إِلَى الْحُسَیْنِ(ع) فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ :
وَیْلَکَ یَا ابْنَ الْخَبِیثَةِ! أَ تَقْتُلُ عَمِّی؟
فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا بِیَدِهِ فَبَقِیَتْ عَلَى الْجِلْدِ مُعَلَّقَةً فَنَادَى :
یَا عَمَّاهُ! فَأَخَذَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ : یَا ابْنَ أَخِی! اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِکَ وَ احْتَسِبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ فَإِنَّ اللَّهَ یُلْحِقُکَ بِآبَائِکَ الصَّالِحِینَ》
♦️در این هنگام یکى از تجاوزکاران اموى بنام بحر بن کعب به سوى امام حسین(ع) روى آورد، که عبدالله فریاد بر آورد :
هان اى پلید زاده! آیا مى خواهى عمویم را به شهادت برسانى؟
آن پلید نیز شمشیرى بر آن کودک فرود آورد و عبدالله دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد!
او در حالى که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که :
عمو جان مرا دریاب! امام حسین(ع) او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود :
یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایى پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خداى پر مهر به زودى تو را بر پدران و نیاکان شایسته کردارت ملحق خواهد ساخت.
📋《فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ فَقَالَ الْحُسَیْنُ(ع) :
اللَّهُمَّ إِنْ مَتَّعْتَهُمْ إِلَى حِینٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً وَ لَا تَرْضَ عَنْهُمْ أَبَداً》
♦️پس آن گاه حرمله گلوى آن کودک محبوب را هدف تیر خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد!
امام حسین(ع) پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش، عبدالله را در آغوش گرفت، و به آسمان رو کرد و فرمود :
بار خدایا! اگر این بندگان ستمکار و گناه پیشه ات را تاکنون از نعمت هایت بهره ور ساخته اى، اینک آنان را تار و مار و مایه عبرت دیگران قرار بده و هرگز از آنان خشنود و راضی مباش!(۱)(۲)
📚منابع :
۱)مثیر الأحزان ابن نما حلی، ص ٧٣
۲)روضه الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ص ٢٠٨
@TarikhEslam
6⃣8⃣اسب #امام_حسین_علیه_السلام بی سوار به خیمه گاه بر می گردد!👇
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
#روز_شمار_عاشورا
@TarikhEslam
5⃣8⃣شرح شهادت #امام_حسین_علیه_السلام به نقل از #امام_محمد_باقر_علیه_السلام !👇
#وقایع_ماه_محرم_الحرام
#روز_شمار_عاشورا
@TarikhEslam
✅لحظات آخر حیات امام حسین(ع) بود و امام(ع) یکّه و تنها مشغول جنگ کردن بود.
📋《فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ》
♦️امام(ع) در حالى که ضعف از جنگ بر وى عارض گردیده بود، لحظه اى براى استراحت توقّف نمود.
📋《فَبَیْنَا هُوَ وَاقِفٌ إِذْ أَتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِهِ فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَتِهِ فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ》
♦️در همان حال سنگى از دشمن آمد و به پیشانى حضرت اصابت نمود، امام(ع) پیراهن را بالا زد تا خون پیشانى را باز دارد که تیرى سه شاخه و زهر آلود آمد و بر قلب مقدس امام(ع) نشست.
سپس فرمود :
📋《بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ(ص》
سپس دستها را به سمت آسمان بالا برد و فرمود :
📋《إِلَهِی! أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ رَجُلًا لَیْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ بِنْتِ نَبِیٍّ غَیْرُهُ》
♦️خداوندا! تو مى دانى که اینان مردى را مى کشند که بر گستره ی زمین جز او فرزند دختر پیامبر(ص) نیست!
سپس تیر را از پشت سر درآورد.
📋《فَانْبَعَثَ الدَّمُ کَأَنَّهُ مِیزَابٌ》
♦️در حالی که خون مانند ناودان از بدنش فوران می کرد.(۱)
حضرت(ع) دیگر توان جنگ نداشت و به زحمت خود را ایستاده نگه داشته بود، که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی افتاد که به فرماندهی شمربن ذی الجوشن بین امام(ع) و خیمههای آن حضرت(ع) فاصله شده و قصد حمله به خیمههای امام(ع) را داشتند.
امام(ع) با دیدن این صحنه به آنها فرمودند :
📋《وَيْلَكُمْ يا شِيعَةَ آلِ اَبى سُفْيانَ!
اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِيْنٌ وَكُنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ، فَكُونُوا اَحْراراً فِى دُنْياكُمْ!》
♦️ای پیروان آل سفیان!
اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی ترسید، پس لااقل در زندگی خود آزاده باشید.
شمر گفت : حسین! چه می گویی؟!!
امام(ع) فرمود :
📋《إِنِّی أَقُولُ أُقَاتِلُکُمْ وَ تُقَاتِلُونَنِی وَ النِّسَاءُ لَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ فَامْنَعُوا عُتَاتَکُمْ وَ جُهَّالَکُمْ وَ طُغَاتَکُمْ مِنَ التَّعَرُّضِ لِحَرَمِی مَا دُمْتُ حَیّاً》
♦️من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به خانواده من جلوگیری نمایید و به خیمهها حمله نکنید.
پس شمر ملعون گفت :
📋《لَکَ ذلِکَ یَابنَ فَاطِمَه(س)!》
♦️ای فرزند فاطمه(س)! حق با توست.
پس در جنگیدنِ با امام(ع) مصمّم شدند که ابتدا کار حسین(ع) را تمام کنند.(۲)
شمر خود را به امام(ع) نزدیک کرد.
امام(ع) به زمین افتاد و در حالی که خون تمام صورت و محاسنش را گرفته بود.
🏴در زیارت ناحیه مقدسه که منسوب به امام زمان(عج) می باشد، آمده است :
📋《وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، وَ مُولِغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِکَ، قابِضٌ عَلى شَیْبَتِکَ، بِیَدِهِ، ذابِحٌ لَکَ بِمُهَنَّدِهِ》
♦️شمر بر روی سینه ات نشسته بود و شمشیرش را بر گلوگاه تو گذاشته بود و محاسن غرقه به خون تو را، بدست گرفت و با شمشیر تیزش سر از بدنت جدا میکرد.(۳)
در این حالت امام(ع) که خون چشمان مطهّرش را گرفته بود، دید سینه ی مطهّرش سنگین شده!
فرمود : كیستی؟
📋《لَقَد ارتَقَیتَ مُرتَقَیً عَظیمَاً طَالِماً قَبَّلَه رَسُولُ اللهِ(ص)》
♦️جای بلندی نشستی! آن جایگاه بوسه گاه مكرّر پیغمبر(ص) بود.
شمر خود را معرفی کرد.
مام(ع) خطاب به آن ملعون فرمود :
📋《یا شِمرُ! تَقتُلُنُی وَلَم تَعرِف مَن انَا؟》
♦️ای شمر! مرا می کشی و نمی دانی کیستم؟
شمر گفت : می دانم و تو را نیک می شناسم، جد و پدر و مادرت را از همه بهتر می شناسم.
پس دشنامی به حضرت(ع) داد و سپس گفت :
تو را می کشم و اصلا در دل ترس ندارم!
📋《فَضَرَبَ بسَیِفِه ثُمَّ اجَتَزَّ رَأسَه الشَرَیفَ قَفاءً》
♦️شمر بعد از زدن ضرباتی به سر حضرت(ع) سر امام(ع) را از قفاء برید.(۴)
📚منابع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۲۰
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۵۱
۳)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۵
۴)موسوعة الامام الحسین(ع) جمعی از مولفان، ص۶۱۸
@TarikhEslam
✅امام محمدباقر(ع) یکی از شاهدان عینی حادثه کربلاست که می فرماید :
📋《..كُنْتُ أَرَى اَن يَشُدَّ [أَبُوعَبْدِاَللَّهِ اَلْحُسَيْنُ(ع)] عَلَى اَلْمَيْمَنَةِ مَرَّةً وَ عَلَى اَلْمَيْسَرَةِ مَرَّةً وَ عَلَى اَلْقَلْبِ مَرَّةً، وَ لَقَدْ قَتَلُوهُ قِتْلَةً نَهَى رَسُولُ اَللَّهِ(ص) أَنْ يُقْتَلَ بِهَا اَلْكِلاَبُ، لَقَدْ قُتِلَ بِالسَّيْفِ وَ اَلسِّنَانِ، وَ بِالْحِجَارَةِ وَ بِالْخَشَبِ وَ بِالْعَصَا، وَ لَقَدْ أَوْطَئُوهُ اَلْخَيْلَ بَعْدَ ذَلِكَ》
♦️[در کربلا] می دیدم که جدّم امام حسین(ع) گاهی بر میمنه و گاهی بر میسره و گاهی بر قلب لشگر دشمن حمله ور می نمود.
آن حضرت(ع) را به نحوی کشتند که رسول خدا(ص) حتی سگ ها را بدین نحو کشتن را نهی کرده بود، زیرا آن مظلوم به وسیله شمشیر و نیزه و سنگ و چوب و عصا شهید شد، و سپس بدن مبارکش را پایمال سمّ اسبان نمودند.(۱)
ایشان در روایتی دیگر می فرماید :
📋《أُصِيبَ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) وَ وُجِدَ بِهِ ثَلاَثُمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ وَ عِشْرِينَ طَعْنَةً بِرُمْحٍ أَوْ ضَرْبَةً بِالسَّيْفِ أَوْ رَمْيَةً بِسَهْمٍ، فَأَنَّهَا كَانَتْ كُلُّهَا فِي مُقَدَّمِهِ لِأَنَّهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَانَ لاَ يُوَلِّيَ》
♦️پس از شهادت امام حسين(ع) بر پيكر پاكش نشان سيصد و بيست و چند ضربۀ شمشير و نيزه و تير يافتند و همۀ اين ضربهها در بخش جلوی بدن بود كه آن حضرت(ع) پشت به جنگ نكرده بود.(۲)
امام محمد باقر(ع) می فرماید :
📋《اِنَّ الحُسَینَ(ع) صَاحِبَ کَربَلاءَ قُتِلَ مَظلُومَاً مَکرُوبَاً عَطشَانَاً لَهفَانَاً》
♦️همانا امام حسین بن علی(ع) بزرگ مرد روز کربلا، مظلومانه و رنجیده خاطر و تشنه لب و مصیبت زده به شهادت رسید.(۳)
📚منابع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۵، ص۹۱
۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۹
۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۹۸، ص۴۶
@TarikhEslam