eitaa logo
🇮🇷 ندای فطرت🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
106.1هزار عکس
76.4هزار ویدیو
536 فایل
آدرس کانال ندای فطرت در سایر پیام‌رسان ها: بله: https://ble.ir/nedayefetratt
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا کهکشان است... خیلی سبک سنگین کردم که چطوری اینو بگم و اصلا آیا بگم یا نگم؟! اما ... باید گفت... هر چیزی جای خودش هر کسی هم جای خودش ممکنه عالم یا مرجع محترمی به این رسیده باشند که در موضوعات ولو جزئی هم ورود کنند و نظر بدهند، خیلی هم خوب ... خدا از همه قبول کنه. اما یه وقت هست که ولی فقیه و امام المسلمین قراره درباره چیزی اظهار رای و نظر کنند. خب فرق می‌کنه. باید جوانب الاطراف و کامل باشه و مو با درز حرف و نظر نرود! به خاطر همین، گلایه ها و زمان شناس بودن برای تصمیمات، مخصوصا تصمیماتی که به جیب و سفره مردم گره خورده، یه طرف! اما عمل به قانون و مقید به اصل جمهوری بودن هم یک طرف! وقتی ما میگیم در هوش و سیاست و آینده نگری، حضرت آقا کاملا متفاوت هستند و اصلا یه چیز دیگه اند، منظورمون همین جاها روشن میشه! حرف بسیاره و الان فرصت بیان خیلی از حرف ها نیست اما فقط همینو بگم که: اگه شخص ولی فقیه ورود به معنای خاص کرده بودند و امر به برگرداندن تصمیم سه قوا به حالت قبل داده بودند، 🔺آیا شاهد استعفای تعداد بیشتری از نمایندگان نبودیم؟ 🔺آیا شاهد استعفای بعضی از سران قوا نبودیم؟ 🔺آیا کل مملکت را فلج نمی‌کردند و همه را از کارهای اجرایی و خدماتی منع و دلسرد نمیکردند؟! 📢 در یه کلمه: آیا بهانه برای ترکوندن کل ایران و مختل کردن زندگی مردم به دست بعضیا نمی افتاد؟!!! و ... منم میگم ایشالله نبودیما اما اگه اینطوری میشد چی؟ الان طی مدت دو سه روز، منافقین و اغتشاشگران را جمع می‌کنیم و به مطالبات به حق مردم شریف و مظلوممون جواب مناسب میدیم. اما دیگه اون موقع نمیشد جمعش کرد و ... دیگه نگم چه میشد؟!!! این است معنای این است تصمیم این است درآوردن چشم در نطفه و این است معنای اعتماد و خیال جمعی ما از تصمیمات و درایت بقیش باشه واسه بعد از این گرد و خاک ها ...
یه چیزی هم بدهکار شدیم😳😱🧐 حالم یه جوریه حس کسی دارم که بعد از یه عمر درس حوزه و شرکت چند ساله در درس تفسیر آیت الله جوادی، تازه فهمیده قرآن و تفسیر و تاریخ رو اشتباه یادش دادند!! میگفتم یه جاییش میلنگه ها اما نمی‌دونستم دقیقا کجا؟ تا اینکه با بیانات و تطبیق گهربار ایشون آشنا شدم. و تازه فهمیدم چقدر هنوز چیز میز مونده که یاد بگیرم کسی میدونه ایشون کجا و پیش چه کسی درس خوندند؟ بریم در همون حوزه و حجره ای که این چیزا یادش دادند، از پایه اول دوباره درس بخونیم. بنظرتون موفق میشم؟ دیر نیست؟ امیدی هست؟ #یوسف_پیامبر😱 #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه @mobahesegroup
بابا خودشون دارن میگن از فرودگاه تهران تحت نظر بوده! میگن حداقل یک هفته آخر، جدی تر، آمار لحظه به لحظه سردار را داشتیم! میگن تو هوا نزدیمش چون برنامه این بود که روی زمین، و به همراه عده ای دیگه بزنیم. حتی میگن الان هم آماده ایم! و جالبه که از دیشب، نیویورک هم در آماده باش کامل به سر میبره! اینا فقط یک معنی می‌تونه داشته باشه! هر وقت دیدید دشمن اینقدر دقیق و نقطه ای و حساس، سر بزنگاه ایستاده، خیلی باید احمق باشیم که فکر نکنیم بین خودمون دارن لحظه ای و دقیق و آنلاین آمار میدن! کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup https://www.instagram.com/mobahesegroup2
✔️ پیام یکی از رفقا درباره خانواده شهید ابومهدی المهندس: بنده یک ساعت قبل منزل ایشان بودم. خانواده شهید از تجمع مردم مقابل منزل‌شان ناراحتند. همسر ایشان زیر سرُم بودند و خودشان و دختران‌شان هم از لحظه شنیدن خبر تا الان استراحتی نداشته‌اند و وضعیت بسیار نامطلوبی بر فضای منزل شهید حاکم است. مسئولان سفارت عراق و دوستان شهید در حشد هم مکرر درخواست کردند که به همه اعلام کنید تا اطلاع ثانوی کسی به منزل شهید مراجعه نکند تا طی روزهای آینده، شرایط شان به حالت عادی برگردد. خونشون رفتیم باوجود هماهنگی قبلی بالا نتونستیم بریم حال خانم مهندس بد بود و تیم پزشکی سرم وصل کرده بود یک تابلو آیت الکرسی و یک دسته گل نرگس و مریم که تهیه کردیم به خانواده شان تحویل دادیم و برگشتیم وقتی از دخترشان سوال شد که چرا عراق نرفتید گفت از جنازه پدرم چیزی نمانده است! دوست عراقی ام که از بچه های حزب الله عراق هست و الآن هم در تیم همراه پیکر های مطهر هست، گفت راست میگه و هیچ چیز مشخص مخصوصا از مهندس باقی نمانده و قرار است آن مختصر لباس و تکه های باقیمانده در نجف دفن شود . خلاصه حال خانواده محترم شهید اصلا خوب نیست و واقعا پذیرش میهمان ممکن نیست.
•|هفت شهر عشق|•: 🛑 فوری با علم و شواهد قطعی عرض میکنم که طرح استعفای بزرگان سپاه و سایر نیروهای مسلح، از اتاق فکر صهیونیزم مطرح شده و حجم بالایی از این دسته از پیام ها با اکانت های فیک در حال ایجاد موج هستند تا به مطالبه عمومی تبدیل کنند. ضمن محکوم کردن این عملیات ننگین روانی دشمن، و اعلام حمایت از نیروهای خدوم و مخلص مسلح جمهوری اسلامی، توصیه میشود به هیچ وجه اینگونه پیام ها را منتشر نکنید.
⛔️برای این روزهای ⛔️ ❌ داده ها: 🔺خط رسانه ای مرموزی اصرار دارد که همچنان را در صدر اخبار و کانون توجهات، نه به خاطر مسائل معنوی و مذهبی، بلکه به خاطر از بیماری نه چندان مهم و نه چندان خطرناک (البته در مقایسه با سایر بیماری های مشابه مثل آنفولانزا و...) نگه دارد. 🔺همان جریان رسانه ای اقدام به تحریک عواطف معنوی عده ای از کرده و آن عده، با حضور در حرم و تهیه عکس و کلیپ در کنار ضریح، به شدت مظلومیت اهل بیت و حرم آنان اشاره کرده و حتی در چندین کلیپ، تقصیر خلوت شدن حرم را به ضعف اعتقادی مردم و لقمه های ناپاک و ... مربوط می داند. 🔺در این اثنا، سایت اطلاع رسانی و رسمی تبریزیان، این بیماری ها را به بی وفایی مردم و به خاطر آنچه بی حرمتی علیه تبریزیان میداند، مربوط دانسته و از این آب گل آلود، قصد صید ماهی بزرگی دارد. 🔺تنی چند از بیمار شده و وقتی صندلی نماینده قم (پس از آن همه آمارهای کذایی درباره تعداد قربانیان و کل انداختن با معاون وزیر بهداشت) را در مجلس ضدعفونی کردند، ناراحت شده و به صدرنشینی کلیدواژه قم در اخبار داخلی و خارجی کمک شایانی کرد. 🔺و اما عده ای اکانت فیک و خارج از کشور، ادعا کردند که به خاطر حضور خارجی در ایران به این روز گرفتار شده ایم و اصلا چرا مرکز علمی جهانی اینقدر فعال است؟! 🔺مجری خانه نشین صدا و سیما از علت العلل انتقال این ویروس اطلاع داده و یکی از شرکت های هواپیمایی مربوط به را نشانه گرفته و حتی با خورد کردن کارت اختصاصی آن شرکت، اقدام به تشدید عملیات روانی در این شرایط کرد. 🔺جالب تر از همه، مجری شبکه من و تو (بخوانید: مهدکودک من و تو) بود که از آیت الله بهجت، به عنوان برجسته ترین قم درباره کورونا دستورالعمل صادر کرده و فصل جدیدی در ارتباط معنوی و ماورای ماده ای آن شبکه با عالم پس از مرگ در تاریخ رسانه ای دنیا باز کرد. ⛔️ تحلیل ابتدایی: اتفاق خاصی نیفتاده اما قرار است قم و آنچه مربوط به آن است در صدر توجهات داخلی و خارجی قرار گرفته و تصور مأمن اهل بیت و مردم آخرالزمان بودن قم را از اذهان عمومی کدر و تیره نمایند. 👈 پیامد این مسئله: این است که هر چشم و توجهی به پلاک قم، طلبه ای که از قم آمده، حتی محصولات معمولی و یا فرهنگی شرکت های قمی، حساس شده و حداقل به چشم تردید و آلودگی به آن نگاه کنند. ⛔️تحلیل ثانوی: فعلا از بیان این تحلیل و پیامدش تا تکمیل شدن داده ها خودداری میکنیم. ✅ تکلیف ما چیست؟ ➖ اولا: به خاطر خلوت شدن حرم و اجتماعات مومنین حساس نشویم و تلاش کنیم مدیریت کلان کشور در این زمینه تصمیماتش را به طور شایسته و کامل عملی نماید. ➖ ثانیا: کم کم واژه قم و اخبار مربوط به بیماری و شرایط و جو عمومی آن شهر مقدس را از صدر اخبار و فضای مجازی، پس از اعلام چندین خبر درست و امیدوارانه کاهش دهیم. ➖ ثالثا: از تولید و بازنشر هر پیامی درباره اجتماعات مومنین (از نماز جمعه و جماعت گرفته تا اعتکاف و راهیان نور و هیئت و ...) که منجر به حساس شدن مردم و ایجاد تکلیف خود ساخته و خود پرداخته شرعی مبنی بر سرپیچی از دستورات ستاد مبارزه با این مهمان ناخوانده میکند، جدا پرهیز کنیم. ➖ رابعا: از هر گونه نزاع در گروه ها بر سر توجیه روایات اهل بیت و اخبار تاریخی مربوط به قم و شیعیان و آخرالزمان و امثال آن پرهیز کنیم و کار را به دست کارشناس مربوطه داده و از هرگونه تفسیر به رای پرهیز کنیم. ➖ خامسا: از هجوم به مراکز درمانی قم، تحت عنوان بسیج مردمی و حرکت جهادی برای رفع این بیماری پرهیز کنیم. این مقابله کاملا تخصصی و ویژه است و اگر نیاز به کمک های مردمی باشد، قطعا اعلام خواهند کرد. لذا از قرار گرفتن در دست و پای پرسنل محترم بیمارستان ها پرهیز کنیم. 👈 متولیان فضای مجازی و ادمین های محترم کانال ها و گروه ها لطفا و عاجزانه مراقب کلید واژگان هشتک شده در این متن باشند. نکند خدایی نکرده با اخبار و آمارهای تند و تیز و دامنه زدن به شایعات، به اسم روشنگری و بیان اخبار محرمانه، آب در آسیاب دشمن و امپراطوری رسانه ای معاندین بریزیم. @tahlile_siasi @tahlile_siasi
⛔️پس از کورونا⛔️ طبق پیش بینی های علمی اعلام شده از سوی مراکز بهداشتی معتبر، حداکثر زمان ترکتازی کورونا اواسط اردیبهشت است. یعنی نیمه های ماه مبارک رمضان. الان همه درگیر هستند و پزشکان و پرستاران و پرسنل بیمارستان ها و درمانگاه ها مشغول درمان و نهادها درگیر کنترل و مدیریت و مردم هم مشغول دسته پنجه نرم کردن با اخبار مثبت و منفی و ... اما ذهن من درگیر مابعدالکورونا است. روزهایی در پیش داریم که باید حداقل درباره این امور، نگاه نو و طرح تازه و اقدام موثر و مدیریت اثربخش تری ارائه کنیم: 🔸مردم پی به ضعف جدی زیر ساخت های درمان و بهداشت جامعه برده و از آن پس، انتظارشان خیلی جدی تر و واقعی تر است. 🔸به بهداشت و سلامت عمومی به عنوان یکی از سیبل های آسیب پذیر دشمن برای هدف‌گیری پی برده و اگر اطمینان خاطر به مردم ندهیم، باید نگران عدم امنیت و یا احساس عدم امنیت بهداشتی و درمانی در طول فتنه های روزگار باشیم. 🔸 مردم به ضعف ها و چالش های جدی علوم آزمایشگاهی پی برده و برنامه های تکراری و وعده های بی نتیجه در این زمینه را نخواهند پذیرفت. 🔸اگر برخورد قاطعانه‌ و بی رحمانه با محتکران و سودجویان صورت نگیرد، در فتنه ها و موقعیت های بعدی نیز بازی اخلاق را بیش از پیش خواهیم باخت و سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. 🔸با حجم قابل توجهی از دروس باقی مانده مراکز علمی روبرو هستیم اما مردم درباره مفید بودن آموزش های حضوری جدّا سوال خواهند داشت و حتی ممکن است چندان رغبتی به رسوم تکراری حضور در کلاس نداشته و مایل به ادامه استفاده از روش های نوین تبادل علم و اطلاعات باشند. 🔸وقتی حجم کار انجام شده در طول پنج ساعت کاری در ایام کورونایی، برابری میکند با حجم کاری انجام شده در طول هشت ساعت کاری در ایام غیر کورونایی و بلکه اثر و بازدهی و روحیه پنج ساعت کار بیشتر و چشمگیرتر است، مردم حق ندارند در زمینه نحوه ادامه کارها و شغل های خود انتظار داشته باشند؟ 🔸با کاهش قابل توجه جمعیت در مراکز فرهنگی و زیارتی و عبادی روبرو خواهیم شد و اینبار ممکن است مردم و علی الخصوص جوانان، به روش ها و رسوم قبلی در زمینه جذب و تبلیغ اقبال نشان نداده و جهش رفتاری در مقابله و مواجهه با دین و معنویت و متولیان فرهنگی از خود نشان دهند. 🔸مردم درباره کارکرد دین و مقولات معنوی سوال های تازه و جدی تری داشته باشند و حتی امکان بروز نوعی از عقلانیت بیشتر در خواسته ها و انتظاراتشان از دین و اهل بیت علیهم السلام می باشد. 🔸حتی ممکن است با عده قابل توجهی از مردم مواجه باشیم که در این ایام بر اثر استرس ها به نومعنویت ها و عرفان های کاذب رو آورده باشند و دکان و کاسبی انواع مکاتب و گروهک های فکری و معنوی گرم تر شده باشد. و ده ها مورد دیگر... 👈 بنظرم الان موقع این است که اتاق فکرهای خودمان برای همه این موضوعات و دیگر مسائلی که بنا به معذوریت ها صلاح نیست اینجا مطرح شود، فکر جدی کرده و شیب ملایم و موثری برای فرود آمدن نمودار این مهمان ناخوانده داشته باشیم. من معمولا نگران نقطه اوج دشمن و یا تهدیدات نیستم. نگران شیوه فرود و روزگار پس از آن غائله ها هستم. چون 👈 تجربه ثابت کرده که معمولا ما برای پس از پاتک و درگیری رسمی، بسیار خسته و منفعل عمل میکنیم.
✔️ دقیقا کجا ؟! ۱. مشهد ؛ کانون مناقشات اخیر ۲. حرم مطهر ؛ کانون توجهات ۳. ورود سلاح سرد علی رغم تفتیشات ۴. انتخاب سه نفر آخوند ۵. در صحن و زاویه ای که بیشترین فاصله به عوامل انتظامی و تیم پزشکی و آمبولانس دارد ۶. مثل همیشه شلوغ نیست و ریسک عملیات را بالاتر میبرد ✔️ ضارب کیست ؟ ۱. یک نوجوان! ۲. حدودا پانزده ساله ۳. که بلد است در کمتر از بیست ثانیه، سه نفر را با چاقو بزند و در برود ۴. نه تنها در چهره اش ندامت نیست، بلکه ترس هم نیست و وسط مشت و لگد مردم، تا بتواند از خود دفاع هم میکند ۵. از محله ای که عده ای در آن برای پیروزی طالبان جشن گرفته بودند ۶. تنها و بی کس هم نیست و حداقل چهار نفر در دو ساعت اول پس از عملیات، مظنون تشخیص داده شده و دستگیر می‌شوند. ✔️ با چه وسیله ای؟ چاقویی نسبتا بزرگ و منقش به ذکر که در کلیپ های گروه های تکفیری از آن برای ذبح افراد بیگناه استفاده میشود. و نکات دیگر ... 👈اولا قطعا این عملیات، کور نبوده. حتما نباید فرد خاصی از قبل نشان کرده باشند که بگوییم عملیات کور نبوده. 👈 ثانیا خیلی هم حساب شده بوده. حداقل تیم برنامه ریز، در رصد و انتخاب لوکیشن و زمان، بد عمل نکرده. 👈 ثالثا نکات فرا متن زیادی در این شکل از عملیات وجود دارد. هم از این طرف و ضعف های مشهود و غیر قابل انکار خودمان. (که بگذارید دهانمان بسته باشد.) و هم از آن طرف و انتخاب آن نوع المان ها و این تیپ جک و جانوران. برای شهید شدن وقت هست کسی هم از کشته شدن در لباس مقدس روحانیت و سربازی امام عصر ارواحنا فداه نمیترسه چه بی هوا بزنن و چه درگیر بشیم برای هر نوع پلن احتمالی آماده ایم اما حمله به روحانیت، چه شیعه و چه سنی، از معنا و مفهوم خاصی برخوردار شده و صرفا به دلخوری از وضع موجود و شر و ورهایی که لیبرال ها امروز در توییتر بافتند برنمی‌گردد. ارواح مطهرشان شاد.🌷 همنشین با قرآن و عترت و عرض تسلیت به خانواده های محترم معزّی و علما و روحانیت بزرگوار مشهد علی الخصوص نماینده محترم ولی فقیه و همچنین تولیت محترم آستان قدس. ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم @tahlile_siasi @tahlile_siasi
✔️ امروز فیلمی توسط اکانت توییتری روزنامه اصلاح‌طلب شرق مبنی بر وداع کادر درمان بیمارستان کسری با مهسا امینی منتشر شد، درحالی‌که فیلم مربوط به بیماری ۶۲ ساله به نام پروین خدایاری است که اعضای ایشان به بیماران اهداشده و پرسنل بیمارستان قبل از اتاق عمل با اهدای گل به ایشان ادای احترام می‌کنند/ پس‌ازاینکه دروغ‌پردازی‌های اصلاح‌طلبان مبنی بر ضرب و شتم مهسا امینی با انتشار ویدئو دوربین‌های مداربسته خنثی شد، حالا جریان اصلاح‌طلب در رقابت با صحنه‌سازی و دروغ‌پراکنی ضدانقلاب، ویدئوهای آرشیوی و مربوط به دیگران را منتشر می‌کند. 👈 محال است که اجازه بدیم از آب گل آلود ماهی بگیرید و فتنه انگیزی کنید. گذشت دورانی که یه چیزی می‌گفتین و بعدش حاجی حاجی مکه! @tollabolkarimeh
🔹 دقیق ترین و زیباترین تعبیر در غم از دست دادن علیه السلام در خطبه ۱۹۷ نهج البلاغه آخرین لحظات حیات شریف رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را اینچنین توصیف می نماید: وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللّهِ ـ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ـ وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِی. وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِی کَفِّی، فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهِی. وَ لَقَدْ وَلِّیتُ غُسْلَه ـ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ـ وَ الْمَلاَئِکَةُ أَعْوَانِی، فَضَجَّتِ الدَّارُ وَ الاَْفْنِیَةُ. مَلاٌَ یَهْبطُ، وَ مَلاٌَ یَعْرُجُ، وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعِی هَیْنَمَةٌ مِنْهُمْ. یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّى وَ ارَیْنَاهُ فِی ضَرِیحِهِ . فَمَنْ ذَا أَحَقُّ بِهِ مِنِّی حَیًّا وَ مَیِّتاً. رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در حالى که سرش بر سینه ام قرار داشت، قبض روح شد، نفْس او در دستم روان گشت. سپس آن را به چهره کشیدم. من عهده دار غسل او بودم، در حالى که فرشتگان مرا یارى مى کردند. در و دیوار و صحن خانه، به ضجّه درآمده بودند. گروهى [از فرشتگان] به زمین مى آمدند و گروهى به آسمان مى رفتند و گوش من از صداى آنان که آهسته بر آن حضرت نماز مى خواندند، خالى نمى شد! تا زمانى که او را در قبر به خاک سپردیم. چه کسى به آن حضرت در حیات و مرگش از من سزاوارتر است؟ حدادپور_جهرمی
🔹سخنی کوتاه با متحصنین🔹 ✍ محمد رضا حدادپور جهرمی سلام علیکم و رحمت الله ان‌شاءالله در دنیا و آخرت روسپید و همواره مورد عنایات امام عصر ارواحنا فداه باشید. برای کسی که داغ و مصیبت اسفناک فرهنگی در کشور میبیند اما یا دانش مقابله ندارد و یا زورش به کسی نمیرسد و فقط درخواست اجرای دقیق قانون و حمایت از نهادهای قانون گذار و انقلابی را دارد، شاید در نگاه و مرحله اول، تحصن و پناه بردن به حرم امامزادگان شریف، تنها راهی است که به ذهنش می‌رسد. سپس چند شخصیت دینی و بزرگوار به آن جمع سر میزند و تفقدی میکند و اعضای آن جمع به خودشان می‌گویند که خیلی عالی شد. حداقلش این است که دغدغه خودمان را مطرح کردیم و نمیتوانیم ساکت و بی تفاوت بنشینیم. ان‌شاءالله خداوند متعال در فردای قیامت، اجر این حرکت آرام و به دور از هیاهو را به شما عنایت خواهد کند. اما عزیزان! بعنوان کمترین شاگرد مکتب دین که سالها در حوزه درس خوانده و همچنین علاقمند به مطالعات سیاسی و انقلابی است عرض میکنم که الان نه تنها تکلیف شرعی در خصوص ضرورت بست نشینی تحت این عنوان به گردن شما نیست بلکه نتیجه چندانی بدان مترتب نخواهد شد. چرا که در میدان جنگ ترکیبی و در شرایطی که ارتش آمریکا پس از سالها دو نیروی مهم «سایبری» و «شناختی» را به ارتش خود اضافه کرده و جهان اسلام و جهان کفر در حال حل معادلات پیچیده یکدیگر در عرصه های نرم هستند، صرفا با تاکید شما بانوان بزرگوار در تحصن مبنی بر وضع قانون صحیح و یا اجرای قوانین بر جا مانده ، مشکل ما حل نمی‌شود. مشکل پیچیده تر از این حرفهاست. چند پلن کوتاه و دم دستی از آنالیز اوضاع را در داستان تقسیم آوردم. ببینید چه خبر است و چقدر اوضاع حساس و ترکیبی است! فرض بفرمایید تحصن شما جواب داد و دو سه مطالبه ای که دارید نیم بند و نیمه و ناقص به آن عمل شد. آیا مقابله با حرکات پیچیده مهره های شطرنج استکبار محسوب می‌شود؟ آیا بعد روشنگری دارد و قرار است از حقیقتی مخفی پرده برداری کند؟ آیا رسانه ملی فشل و نهادهای فرهنگیِ دچار روزمرگی و برخی نهادهای ناظری که دچار اعمال سلیقه های شخصی هستند را اصلاح و یا رسوا می‌کند ؟ ما این همه قانون بر زمین مانده داریم. آیا صرفِ وضع قوانین جدید و یا حتی اجرای دقیق برخی از قوانینی که چنین دستخوش تفسیر اشتباه و یا اعمال سلیقه شده، مشکلاتمان را حل میکند؟ ما الان با زلزله ای به نام «هر قانونی که به نفعم نیست، اشتباه است» و «حاضرم برای اعلام انزجارم از قانون غلط هزینه بدهم» مواجهیم! آیا این موج را با تحصن و یا امضای طومارهای متعدد و ارسال به این و آن میتوان جمع کرد؟ و ده ها نکته دیگر که از ترس اتهام سیاه نمایی، عدم ذکرش بهتر است. نظر بنده این است و ممکن است نپذیرید اما بنظر حقیر، راهش تحصن نیست. کسانی که دولت مورد علاقه شان و مجلس مورد اعتمادشان سر کار باشند اما مجبور باشند برای حاکمیت سخن خداوند و قانون اساسی در گوشه ای تحصن کنند، قطعا یک گوشه کار می‌لنگد! شک نکنید. متوجه منظورم هستید؟ به جای تحصن، بگردید و انگشت روی نقاط اصلی درد بگذارید و فرزندانتان را جوری بار بیاورید که دانا و توانا بشوند و بروند آن نقاط را در دست بگیرند و مدیریت کنند. تحصن شما عزیزان در حد تلنگری که زدید و غلیان غیرت دینیتون رو بروز دادید کافی بود. بیش از این نتیجه‌ی جدیدی نخواهد داشت. نوح از طوفان و‌ بلای بزرگی که در راه بود خبر داشت اما تحصن نکرد. اقدام به ساختن کشتی کرد و نسل بشر و سایر موجودات را نجات داد. خدا حفظتون کنه. ان‌شاءالله همیشه مورد عنایت مادر سادات سلام الله علیها باشید. @Mohamadrezahadadpour
🔷 سال 120تا 128 قمری جابر بن یزید جُعفی به دستور امام باقر عليه السلام خود را به ديوانگي زد و در صحن مسجد كوفه بچه ها را دور خود جمع مي‌كرد. اتفاقاً چند روز از جريان جنون جابر نگذشته بود كه از سوي هشام بن عبدالملك به والي كوفه فرماني رسيد كه: «جابر بن يزيد جعفي را گردن بزن و سرش را پيش من بفرست!» والي كوفه پس از قرائت نامه از اطرافيانش درباره جابر پرس و جو كرد. آنان گفتند: «او مردي فاضل، دانشمند و محدث و اهل بحث و نظر است، ولي اخيراً ديوانه شده و اينك در صحن مسجد همراه بچه ها، اسب سواري مي كند.» والي شخصاً موضوع را تعقيب كرد و ديد كه جابر، سوار بر چوبي شده و بازي مي كند. وقتی دید جابر در سر پیری به چه روزی افتاده گفت: «سپاس خدا را كه مرا از قتل اين مرد رهايي بخشيد.» 🔷 سال 180 تا 190 قمری نیمه شب، بهلول با امام کاظم علیه السلام در حاشیه شهر به طور مخفیانه ملاقات کرد. بهلول گفت: «به امر شما با ده نفرشان مناظره کردم.» -بله. خبر پیروزی تو به دربار عباسیان رسیده. این کار تو سبب از رونق افتادن تمام آن ده نفری شد که کاندید ریاست دستگاه قضای عباسیان بودند. -بله. شکست و عجز آنها در نزد مردم و شاگردانشان محرز شد. -به زودی این مقام را به تو پیشنهاد می‌کنند. -لابد تا پس از این که مرا به این مقام منصوب کردند، بتوانند از من حکم قتل شما را بگیرند و اینگونه شیعه را وادار به امام کُشی کنند. -هم این، و هم این که تو را سپر همه اعتراضاتی کنند که از سوی شیعیان و علویان به عباسیان میشود. -تکلیف چیست سرورم؟ -به سیره استادت ... جابر بن یزید جعفی عمل کن. دو روز گذشت. ماموران حکومتی با جوایز و هدایای فراوان به خانه بهلول رفتند. وقتی در زدند، فرزندش در را باز کرد. -با پدرت ... فخر شیعیان ... قاضی القُضات عباسیان کار داریم. -پدرم قاضی القُضات شد؟ عجب! -چرا تعجب میکنی؟ انگار از مقام و منزل علمی و معنوی پدرت بی خبری! -بی خبر نیستم. اما بهتر است نگاهی به پشت سرتان بکنید. وقتی همه رو برگرداندند، دیدند بهلول لباس کهنه ای به تن کرده و مثلا بر چوب بزرگی سوار شده و او را هی میکند. فرماندهی که خیال میکرد از آن روز وظیفه اش محافظت از قاضی القُضات عباسیان خواهد بود، با تعجب پرسید: «جناب بهلول چه میکنید؟! این خلاف شان شماست!» بهلول جواب داد: «مگر کوری؟ خلیفه بازی میکنم!» فرمانده با تعجب پرسید: «پس کو خلیفه؟!» بهلول اشاره به چوبی کرد که لای پایش قرار داده بود و او را هی میکرد. گفت: «اینا. الان من سوار خلیفه ام و ساعتی دیگر، خلیفه سوار من خواهد شد.» و این چنین بود که فرمانده ناامید شد و خبر دیوانگی بهلول را به دربار رساند. و از آن روز، بهلول تا ده سال، یعنی تا سال 190 هجری، با زبان و هیبت دیوانگان، از هر فرصتی برای بی آبرو کردن عباسیان استفاده کرد تا اینکه با همان حال از دنیا رفت. @Mohamadrezahadadpour
مادربزرگم با وحشت گفت: یعنی آن مرد قرار است در گودال زیرزمین حبس شود؟! فکر نمیکردم خانه ام زندان شود و از حالا من و تو و بچه ها بشویم زندان بان! سندی گفت: حق ندارید به طرف مطامیر بروید. روزی نصف نان و جرئه ای آب از بالا ... از سوراخی که از درش ساخته ایم، به قعر آن بینداز و برو! مادربزرگم میگفت از وقتی آن مرد در سیاه چال خانه ما حبس شد، قلبم آرام و قرار نداشت. وقتی سندی در خانه نبود، به نزدیکی‌های زیرزمین میرفتم. هر روز آن مرد، وقتی از عبادتهایش فارغ میشد، با سوز و آه، شروع به خواندن ابیات و اشعاری میکرد که جان را میسوزاند. در یکی از ابیاتش خود را موسی بن جعفر معرفی کرده بود. مادر بزرگم به مادرم گفته بود که شنیدم که چند مرتبه در اشعارش خود را موسی بن معرفی کرد. روزها از پیِ هم میگذشت و مادربزرگم هر روز، به محض رفتن سندی از خانه، خود را به پشت درِ مطامیر میرساند و به مناجات و اشعار موسی بن جعفر گوش میداد. تا این که کم‌کم طبع شعر مادربزرگم گل کرد و شروع به سرودن اشعاری در مناقب موسی بن جعفر کرد. مادرم میگفت وقتی مادرش برای آنان لالایی میخوانده، از موسی بن جعفر میگفته. از اجداد معصومش که در اشعار موسی بن جعفر بوده برای مادرم و دیگر بچه هایش میخوانده. تا این که این طبع لطیف را سینه به سینه از مادربزرگم به مادرم و از مادرم به من منتقل شد و به همین خاطر است که اکثر اشعارم در مدح موسی بن جعفر است. هر کدام از شاگردان طکشاجم خود را به گوشه ای از کلاس درس انداخته بود و مشغول ناله و گریه بودند. اما از آن روایت جانسوز، خودِ طکشاجم که در سنین پیری به سر میبرد، بیشتر از همه خُرد شده بود و اشک میریخت. وقتی شاگردان کنار رفتند و طکشاجم میخواست از مسجد خارج شود این جملات را زیر لب میگفت و آهسته آهسته قدم برمیداشت و مسجد را ترک کرد: «اگر آن مادربزرگ نبود، اگر محبت آن زندانی در قعر سجون به دل مادربزرگان نمی‌افتاد ... نه ما طعم اسلام می‌چشیدیم و نه لذت شیعه بودن ... و نه سینه‌مان مملو از علوم آل محمد میشد. رحمت و غفران الهی به آن مادربزرگ و آن لالایی ها و ... درود بی حد و حصر پروردگار عالم به موسی بن جعفر و اجداد و اولاد طاهرینش.» @Mohamadrezahadadpour
🔹اولین مواجهه من با امام حسن علیه السلام ✍ محمد رضا حدادپور جهرمی امشب، میلاد مسعود امام حسن مجتبی علیه السلام است.🌹 اولین مواجهه من با ایشان بسیار دردناک بود. اولین بار با مقوله زندگانی و دوران سیاسی امام حسن، که یادمه دو سه روز حالم بد بود، به مطالعه این جمله برمیگرده که یاران و خواص حضرت به معاویه(قطب استکبار جهانی در طول سی سال) نوشتند: «بگو مجتبی را زنده میخواهی یا مرده؟!» منو میگین؟ خدا شاهده یادم نمیره تا چند روز حالم بد بود از این جمله. فکر کنم پایه دو یا سه حوزه بودم. سالها ماه صفر با همین یک خط، روضه می‌گرفتم برای خودم و حتی وقتی نیمه ماه رمضان میشد و مجلس جشن بود و کلی باید خوش میگذشت، یهو وسط جلسه یاد این جمله میفتادم و حالم پیش خودم دگرگون میشد. این دگرگونی که میگم، یه چیز صرفا احساسی نبودا. یه چیزی مثل خرد شدن از درون، و یا وحشت از تکرار تاریخ و یا یه چیزی تو این مایه ها که خیلی نمیشه درباره اش پیش کسی حرف زد. خلاصه سالها گذشت. تا اینکه کم‌کم پایه ده تموم شد و رفتم درس خارج و ارشد حوزه هم دفاع کردم و فضای زندگیم به سمت تدریس و تبلیغ رفت و دیدم باید درباره بعضی مقولات بنویسم و ... تا سال ۹۸ سال ۹۸ دیدم نمیتونم دیگه تحلیلی که از زندگانی و شرایط اجتماعی زندگی امام حسن دارم تحمل کنم. بارها با اساتید و علما مطرح کرده بودم. منابع را شخم زده بودم. بالغ از نود درصد حرفایی که درباره امام حسن داشتم، جاش روی منبرها نبود. اگرم میگفتی، متهم می‌شدی و خیلی ها منظور بد برمی‌داشتند و دردسر میشد. تا اینکه تصمیم گرفتم دقیقا همان چیزی که در ذهنم بالغ بر ۱۵ سال کار سالانه شکل گرفته، در لباس یک سناریو و داستان بنویسم. شاید تنها مستند داستانی که سه بار طرحش بزرگ و بزرگتر نوشتم همین موضوع امام حسن بود که الان به اسم کتاب چاپ شده. این کتاب، پازل اول از پازل سه تکه ای هست که تو ذهنمه و از امام حسن خواستم زنده بمونم و توفیق پیدا کنم دو جلد بعدش را هم بنویسم. اما همین کتاب خب اگر یادتون باشه، متنی که در کانالم منتشر کردم، برای عده ای جای نگرانی داشت. منم به نگرانی مخاطبم مخصوصا اگر بدونم آدمای فرهیخته و اساتید هستند خداییش احترام میگذارم و گارد بسته ندارم. بالاخره قراره برای اسلام و انقلاب بنویسیم. برای هوای نفس و دنیا که نیست. تصمیم گرفتم نگرانی ها را برطرف کنم و بعد از اینکه با سه چهار نفر از اساتید بسیار کاربلد و مهربان صحبت کردم، شد همین متنی که الان چاپ شده و بحمدلله الان هم رفته برای چاپ ششم یا هفتم. دقیق یادم نیست. برگردیم به اصل حرفم. به محض نوشتن این کتاب، و حتی یه مدت هم گذشت و باهاش زندگی کردم و توقع داشتم بهم آرامش بده و بار سنگین اون جمله ای که پدرمو در آورده بود از قلبم برداره، که دیدم زهی خیال باطل! اون جمله باعث شد پانزده سال بعدش کتاب چرا تو بنویسم اما از بعد از نوشتن اون کتاب، دیگه با یه جمله مواجه نبودم. بلکه یه کتاب نسبتا قطور از مفصل شده اون روضه افتاده تو زندگیم که داره صفحه به صفحه اش اعصابمو خرد می‌کنه و آه میکشم. نمیدونم چرا اینو براتون گفتم ولی دوست داشتم بدونین گاهی یه جمله میشه یه کتاب و همون کتاب میشه بهانه روضه کل عمر آدم برای یکی از جذاب ترین و مظلوم ترین و بسیار کریم و مهربان ترین امامی که ... آه یا حسن 😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش حرف هایی که امام جمعه محترم چهاردانگه زدند بیشتر می شنیدیم. اما عده ای در شهر های بزرگ تر انگار دغدغه های دیگه‌ای دارند با این که به مرکز نزدیک ترند و راحت‌تر می‌توانند از بزرگ‌رسانه نظام اسلامی که نمازجمعه‌ها هستند استفاده کنند. اگر کسی به امام‌جمعه بزرگوار چهاردانگه دسترسی دارد، سلام گرم بنده را خدمت ایشان برساند.
برای مردم برای کشور برای سُفره های خالی و برای حال بهتر برای اون شبی که بنزین... برای نیامدنِ کسی که شنبه فهمید برای خنده های روی اعصابِ برای نیامدن یکی بدتر ... برای ندیدنِ صف‌های مرغ و ... برای ندیدنِ صف برنج و شکر ... برای ندیدن روزایی که روغن ... نداشتیم و برای نخریدن به قیمتِ فزون تر... برای اونایی که سرمایه‌هاشون با گرونیِ بورس و دلار و ارز سوخت... فی‌المثل با دلار سه تومن اومدن و دادن با دلار سی تومن گرون‌تر... برای ۸۰۰ تا کشته کرونا برای تعطیلی مدارس و جاده ها یادته که نفت ما اینقدر نخریدن که رسید فروش ما به روزی ۲۰۰ هزار تا برای دختر بیکار وزیر روحانی!! یادته نساختن مسکنِ آخوندی برای بیکاری هفت تپه و ارج و هپکو یادته مدیریت سیل از اتاقِ روحانی؟!! یادته ظریفی که گفته بود بلده زبان دنیا از خودش قشنگ‌تر یادته که فرداش تو مونیخ... مونده بود بدون سوختِ برگشت؟!!! برای اونایی که هشت سال از جوانیشون حتی آب و نونشون گره زدند به برجام برای قیمتای نجومی که هر روز و ساعت می‌ریخت از من و تو برگات و برگام یادته که ۶۰ تُن طلا تو دو سال حیف و میل و خورده شد و یه آبم روش یادته قطعی مکرر آب اهواز و ... یادته این چیزا یا میگی یادم تو را فرامووووووش؟! برای مردم و برای کشور برای خودرو برای صنعت برای موشک برای عزت خاک و جان و مال و زندگیمون با رأی ندادن به و به خونه فرستادن ظریف و آخوندی میگم یه بزرررررگ به ادامه راه ✍ نویسنده: 🇮🇷 رأی ما 🇮🇷 کانال @Mohamadrezahadadpour