#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 12
______________________
🌱📍🌱الهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ اَیّامَ حَیوتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَماتی
معبودم! پیوسته در ایام زندگی ام احسان و کرم خود را بر من ارزانی داشتی، پس از مرگ هم به لطف و نیکی خود ادامه داده و آن را قطع مفرما🌱📍🌱
◀️اشاره به نعمتهای الهی
انسان که به زندگی خویش می نگرد پیوسته نعمتهای الهی را می بیند و مشاهده می کند که همیشه مرهون نعمتهای او بوده است. حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام در دعای عرفه اشاره به تعدادی از نعمتهای الهی نموده وسپس می فرماید که اگر تمامی عمر به سپاس و شکر یکی از نعمتهای خدایی بپردازد حق آن را ادا ننموده است.
آدمی تا وقتی گرفتار بیماری نشده است توجه چندانی به سلامتی ندارد، یک شب تب زندگی او را تلخ می سازد، یک ضربان قلب او را کلافه می کند، یک درد کلیه فریاد او
را بلند می کند و یک تنگی نفس جهان را بر او تنگ می سازد، در میان هزاران دستگاه درونی و برونی بدن ما تنها اگر یکی بیمار شود زندگی را بر ما تلخ می سازد و گاهی به صورت جهنمی سوزان در می آورد، قرآن کریم می فرماید:
«وَ اِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللّه ِ لاَ تُحْصُوهَا»(ابراهیم /34).
(اگر نعمتهای خدا را بخواهید به شمار آورید هرگز حساب آن نتوانید کرد).
از دست و زبان که بر آید
کز عهده شکرش به در آید
♾♾♾♾♾♾
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌸 @nedaye_tahzib
🌾 tahzib-howzeh.ir
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 13
______________________
🌱📍🌱الهِی کَیْفَ ایَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَماتِی وَ اَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی اِلاَّ الجَمیلَ فِی حَیوتی
(معبودم! چگونه مأیوس باشم از توجه و عنایت خوب تو پس از وفاتم، در حالی که تو عهده دار نشده ای امور مرا مگر به نحو خوب و نیکی در هنگام حیاتم)🌱📍🌱
◀️امید در دنیا
افراد مؤمن همیشه بارقه امید در دلشان می درخشد، چشم به عنایات او داشته و هیچ گاه به بن بست نمی رسند، بر عکس افرادی که ایمان به خداوند ندارند در مقابل یک مشکل همه چیز را از دست رفته پنداشته و زود خود را می بازند، این خود باختگی تا آنجاست که گاهی دست به خودکشی هم می زنند، به خلاف افراد با ایمان که در سخت ترین شرایط هنوز هم بارقه های امید در دلشان می درخشد.
سالها بود که یوسف صدیق از پدرش دور و ناپدید شده بود، به طوری که همگان فکر می کردند که از بین رفته و یا برای همیشه مفقود گشته است، ولی پدر پیر او که در غم هجران فرزند می سوخت به واسطه نور ایمانی که داشت هنوز امیدوار بوده، به طوری که
پس از سالیانی دراز به فرزندانش توصیه کرده که در جستجوی یوسف حرکت کنند و به آنها گفت:
«و لاَ تَایْٔسُوا مِنْ رَوْحِ اللّه ِ اِنَّه لاَ یایْٔسُ مِنْ رَوْحِ اللّه ِ اِلاَّ القَوْمُ الْکَافِرُونَ»(یوسف /87.).
(از رحمت خداوند مأیوس نباشید. همانا نومید نمی باشند از رحمت خداوند جز کافران).
پدرش ابراهیم خلیل الرحمن هم می فرماید:
«وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إلاّ الضَّالُّونَ»(حجر/56.).
(چه کسی، جز گمراهان، از رحمت پروردگارش نومید می شود؟).
انسان منهای ایمان در مقابل نعمت سرکشی می کند و در مقابل نقمت خود را می بازد.
«وَ اِذَا اَنْعَمْنَا عَلَی الاِْنْسَانِ اَعْرَضَ وَنَابِجَانِبِهِ وَ اِذَا مَسَّهُ الشَّرُّکَانَ یَؤسًا»(اسراء /83.).
(چون به انسان نعمت دادیم از ما روی گرداند و خویش را از ما دور کند و چون شرّی به او رسد بسیار مأیوس است).
ولی انسان مؤمن در مقابل نعمت شکرگزاری نموده و در مقابل نقمت تحمل و صبر را پیشه خود می سازد(نمل /19؛ لقمان /17).
◀️ امید به آخرت
همچنان که در دنیا باید امیدوار به عنایت الهی بود نسبت به آخرت هم نباید مأیوس از رحمت او بود. فرد با ایمان با دلی شاد و خرّم چشم به درخشش «لاَتَقْنَطُوا» دوخته که خداوند می فرماید:
«قُلْ یا عِبَادِیَ الَّذِینَ اَسْرَفُوا عَلی اَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّه ِ اِنَّ اللّه ِ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعا»(2).
(بگو ای بندگان من، افرادی که نسبت به خود زیاده روی کرده و از حد تجاوز نموده اید، مأیوس نباشید از رحمت خداوند، خداوند تمامی گناهان را می بخشد).
ولی شخصی که ایمان ندارد مشمول «اولئک یئسوا» است که خداوند می فرماید :
«وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِایَاتِ اللّه ِ وَ لِقائِهِ اُولئِکَ یَئِسُوا مِنْ رَحمَتی وَ اُولئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ اَلِیمٌ»(عنکبوت /23).
(و آنهایی که به آیات خداوند و لقای او کافر شدند، آنها از رحمت من مأیوس هستند و برای ایشان عذابی دردناک است).
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
«عَجِبْتُ لِمَنْ یَقْنَطُ وَ مَعَهُ الاِسْتِغْفارُ»(نهج البلاغه، حکمت 87).
(تعجب می کنم از کسی که مأیوس می شود، در حالی که با او استغفار می باشد).
یعنی در صورتی که خداوند متعال راه استغفار را باز گذاشته و انسان در هر لحظه ای می تواند به خداوند بازگشته و از او پوزش بطلبد چرا مأیوس می باشد، آخر درب رحمت الهی همیشه باز است و هیچ گاه دست رد به سینه او زده نمی شود.
نسیم رهایی و نجات پیوسته از سوی پروردگار متعال می وزد و آیات قرآنی و دعاهای وارده مرتب نوید رحمت می دهند. از این رو هیچ گاه نباید از رحمت الهی نومید بود و باید چشم به عنایات او داشت.
کسی که مأیوس از رحمت خداوند است او را نشناخته و توجّه به وسعت کرم وی ندارد و از حکمت و فلسفه آفرینش بی خبر است و متوجه نیست بر این که اصل آفرینش بر پایه رحمت و احسان است نه نقمت و محرومیت.
فرد نومید از رحمت وغفران الهی ممکن است دست به هر خلافی بزند و مرتکب هرجنایتی بگردد. از این رو در هیچ شرایطی دستورات دینی آدمی را به یأس نمی کشاند و پیوسته روزنه امید را برای او باز می گذارد.
◀️ ایمنی و یأس از خدا
همچنان که یأس از رحمت الهی از گناهان کبیره است، ایمنی از تدبیر او و به تعبیر روایی ایمنی از مکر الهی هم گناهی بزرگ می باشد(2).
ایمنی و یأس هر دو انسان را به فساد می کشانند و سبب می شوند که انسان دست به هر گناهی بزند از این رو باید در تبلیغات دینی توجه کامل به این دو آفت اجتماعی بشود.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
«اَلْفَقِیهُ کُلُّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَهِ اللّه ِ وَلَمْ یُؤْیِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللّه ِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِاللّه ِ»(نهج البلاغه، حکمت 87).
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 14
______________________
🌱📍🌱الهی تَوَلَّ مِنْ اَمْری ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَعُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلی مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ.
معبود من تدبیر امورم را آن گونه که شایسته توست به انجام رسان، و فضل خود را به گنهکاری که غریقِ امواج جهالت است، بازگردان.🌱📍🌱
◀️ واگذاری امور به خداوند
علم آدمی بسیار ناچیز و اندک است، به همین سبب، هرگز به طور جامع و کامل، به مصالح و مفاسد خویش آگاه نمی باشد. گرچه او مأمور به سعی و تلاش و همت ورزی می باشد و باید وظایفش را به درستی ادا نماید، ولی به هر حال، آگاهی درست از اینکه خیر و صلاح واقعی او، چه می باشد و اینکه چه مقامی و مکانی شایسته وقوف او و چه احوالی مناسب وجود اوست، از عهده وی خارج است، به همین جهت، مصلحت و خیر بنده در این است که امور زندگی خویش را به پروردگارش واگذار نماید؛ آن گونه که حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام واگذار نموده و به این شکل در دعای عرفه به مناجات نشسته است که:
«اِلهی اَغنِنی بِتَدْبیرِکَ عَنْ تَدْبیری وَ بِاخْتِیارِکَ عَنْ اِخْتِیاری؛ معبود من! تدبیرت را جایگزین تدبیرم نما! و بدین گونه بی نیازم فرما! و اختیار خودت را به جای اختیارم اِعمال فرما!»
باری، سعادت واقعی بنده، در واگذاری تدبیر امور به پروردگارش می باشد، زیرا او به خیر و صلاحِ بنده از همگان آگاه تر است و جز خیرخواهی، اراده دیگری در حق بنده خود ندارد.
نقل سخنی از علامه حلی نیز در این مورد، خالی از لطف نمی باشد. وی در کتاب «اَوْصافُ الْاَشراف» می نویسد:
چون بنده را یقین باشد که خدای تعالی از او داناتر است و تواناتر، کار خود به او واگذارد، تا چنان که تقدیر اوست، آن کار را بسازد، و به آنچه او تقدیر کند و کرده باشد خرسند و راضی باشد و خرسندی او به آنچه خدا کند و سازد، به آن حاصل شود که نظر کند در حال گذشته خود که او را به وجود آورد و چندین حکمت در آفرینش او اعمال کرد که به همه عمر خود هزار یک آن را نتواند شناخت و بی التماس بنده، او را از نقصان به کمال آورد ... پس بر او اعتماد کند و او را یقین حاصل شود که آنچه باید و آنچه شایسته است، خدا انجام خواهد داد. و حقیقتِ «اَلَیْسَ اللّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خدا بنده اش را کافی نیست» (آل عمران: 159) را درخواهد یافت.
◀️ جهل، عذری برای دریافت فضل
الطاف حق تعالی به قدری وسیع و فراگیر است که با هر بهانه ای آدمی را مشمول رحمت و عنایت خود می سازد؛ به عنوان نمونه همانگونه که از مناجاتِ حضرت امام علی علیه السلام در مسجد کوفه استفاده می شود:
نَفْسِ عبد بودن آدمی در مقابل مولایش، ذلیل بودن آدمی در برابر خدای عزیز، ضعیف بودن انسان در مقابل خدای قوی، گمراه بودن آدمی در برابر خدای هدایت گر و صفاتی از این دست، آدمی را مستحق دریافت رحمت الهی می نماید.
در دعای ابوحمزه ثِمالی نیز آمده است که: «وَ اَیُّ جَهْلٍ یا رَبِّ لا یَسَعُهُ جُودُکَ؛ و کدام جهل است، که جودِ تو آن را فرا نگیرد».
ناگفته نماند که مقصود از «جهل» تنها بی اطلاعی نسبت به حرام و گناه نمی باشد، بلکه چه بسا، دایره جهل وسیع تر از این باشد. یعنی می توان به افرادی که حتی به عواقب گناهان آگاهی دارند ولی باز مرتکب آن گناهان می شوند نیز نسبت جهل داد؛ به این بیان که اگر آنها آگاهی واقعی به آثار نکبت بار و خواص زهرگونه معاصی داشتند و آنها را به چشم قلب، مشاهده و ادراک می نمودند، قطعا از لغزش ها اجتناب می کردند. ازاین رو می توان گفت این گروه نیز در واقع از نوعی جهل برخوردار بوده و مستحق ترحم و دریافت رحمت پروردگار می باشند.
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.ir
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 15
______________________
🌱📍🌱الهی قَد سَتَرْتَ عَلیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیا وَ اَنَا اَحْوَجُ اِلی سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْاُخْری اِذْلَمْ تُظْهِرْها لِاَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصّالحینَ فَلا تَفْضَحْنی یَوْمَ القِیامَهِ عَلی رُئُوسِ الْاَشهادِ.
معبودِ من! همانا گناهانم را در دنیا پوشانیدی و من به این پرده پوشی، در آخرت محتاج ترم. همانا در دنیا، حتی نزد بندگان شایسته ات نیز، گناهانم را فاش نکردی، پس در روز قیامت، نزد آنها که شاهد می باشند رسوایم مفرما!🌱📍🌱
◀️ خداوندِ ستّارالعیوب
یکی از عنایت های خداوند مهربان در حق بندگان، موهبت پرده پوشی او از گناهان و زشتی های آنان می باشد. در واقع هر انسانی، آبرو و عزت خویش در میان جامعه را مدیون پوشانده ماندن لغزش هایش از جانب خداوند کریم می باشد. مِهرورزی پروردگار در حق آدمیان سبب شده است که تا آخرین حد ممکن، با پرده پوشی از معاصی او، عزت و اعتبار آنها را در برابر دیگران محفوظ بدارد.
از جمله نکاتی که در دعاهای اهل بیت علیهم السلام مورد توجه آنها بوده است، صفت «ستّاریّتِ» خداوند می باشد که به طور مکرر و بارها، پروردگار خود را به این صفت حمیده و زیبا ستوده اند. در اینجا به عنوان نمونه، به برخی از این فرازهای دل نشین اشاره می نماییم:
اَیْ رَبِّ جَلِّلْنی بِسِتْرِکَ، فَلَوِ اطَّلَعَ الْیَوْمَ عَلی ذَنْبی غَیْرُکَ ما فَعَلْتُهُ وَ لوْ خِفْتُ تَعْجیلَ الْعقُوبَهِ لاَجْتَنَبْتُهُ لا لِاَنَّکَ اَهْوَنُ النّاظِرینَ وَ اَخَفُّ الْمُعطَّلِعینَ بَلْ لِاَنَّکَ یا رَبِّ خَیْرُ السّاتِرینَ.(مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی)
پروردگارا! کردار زشتم را در پرده دار. اگر بر گناهم کسی غیر از تو آگاه می شد، آنرا مرتکب نمی شدم و نیز اگر از تعجیل عقوبت می ترسیدم باز هم از خطا اجتناب می کردم.
و این حیا نمودن از مردم و عدم حیا از تو، نه بدان سبب است که قدر و اهمیت تو از دیگران کمتر است و آگاهی تو از گناهانم نسبت به سایرین پایین تر است، بلکه بدان خاطر است که تو ای پروردگارم، بهترین پوشاننده گناهانی.
در جای دیگر از دعای ابوحمزه ثمالی می خوانیم:
«اِلهی فَبِحِلْمِکَ اَمْهَلْتنی وَ بِسِتْرِکَ سَتَرْتَنی حَتّی کَاَنَّکَ اَغْفَلْتَنی؛ معبود من! به سببِ حلمی که ورزیدی مُهلتم دادی، و چون، ستّار بودی، پرده بر لغزش هایم کشیدی تا آنجا که گویا از کارهایم غافل بودی و نمی دیدی».
همچنین سیّدالسّاجدین علیه السلام در دعای شانزدهم صحیفه سجّادیه، این گونه، پروردگارش را به پرده پوشی می ستاید:
یا اِلهی فَلَکَ الْحَمْدُ، فَکَمْ مِنْ عائِبَهٍ سَتَرْتَها عَلَیَّ فَلَمْ تَفْضَحْنی، وَ کَمْ مِنْ ذَنْبٍ غَطَّیْتَهُ عَلَیَّ فَلَمْ تَشْهَرْنی وَ کَمْ مِنْ شائِبَهٍ اَلْمَمْتُ بها فَلَمْ تَهْتِکْ عَنّی سِتْرَها، وَ لَمْ تُقَلِّدْنی مَکْرُوهَ شَنارِها وَ لَمْ تُبْدِ سَوْءاتِها لِمَنْ یَلْتَمِسُ مَعایبی مِنْ جیرَتی وَ حَسَدَهِ نِعْمَتِکَ عِنْدی.
ای معبودِ من! شکر و سپاس تو را که چه بسیار عیبم را پوشاندی و رسوایم نکردی و چه فراوان گناهم را پنهان کردی و در گناهان، مشهورم نساختی و چه بسیار، زشتی ها که انجام دادم و پرده _ آبرویم _ را ندریدی و طوق زشت آن را بر گردنم نیفکندی و بدی های آن را بر همسایگان که در جستجویِ عیب هایم هستند و بر حسودانی که تحمل دیدن نعمت هایت را ندارند، آشکار نساختی.
◀️ پرده پوشی الهی تا آن جاست که گاهی آدمی مغرور می شود، همان طور که امام سجاد علیه السلاممی گوید:
«وَ غَرَّنِی سِتْرُکَ الْمُرْخی عَلَیَّ؛ پرده پوشی ات مرا مغرور ساخته ((مفاتیح الجنان، دعای ابو حمزه ثمالی، ص348))»
مهلت دادن او تا آن جاست که آدمی از حدود الهی تجاوز می کند، همچنان که عرضه می دارد:
«اَنَا الَّذی اَمْهَلْتَنی فَمَا ارْعَوَیْتُ؛ پروردگارا من همان کسی هستم که مرا مهلت دادی، ولی رعایت نکردم (مفاتیح الجنان، دعای ابو حمزه ثمالی)
◀️ پرده پوشی الهی نقش پر اهمیتی در سازندگی شخصی و روابط اجتماعی دارد، انسانها گاهی چهره ای فریبنده دارند، ولی آن سوی چهره اخلاقی گزنده، گاهی زبانی منافق گونه دارند، ولی قلبی پر از حقد و کینه و گاهی هم دارای ظاهری آراسته هستند، ولی کرداری نکوهیده، اگر پرده از روی اخلاق و اعمال برداشته شود هزاران زشتی برملا گردد، آن گاه افراد بی حیا و دریده شوند و گمانهای خوب به یقینهای بد تبدیل شود، قهرا روابط اجتماعی تغییر یابد و نزدیکان از هم ببرند و دوستان، دشمن همدیگر گردند.
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.ir
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 16
______________________
🌱📍🌱الهی قَد سَتَرْتَ عَلیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیا وَ اَنَا اَحْوَجُ اِلی سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْاُخْری اِذْلَمْ تُظْهِرْها لِاَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصّالحینَ فَلا تَفْضَحْنی یَوْمَ القِیامَهِ عَلی رُئُوسِ الْاَشهادِ.
معبودِ من! همانا گناهانم را در دنیا پوشانیدی و من به این پرده پوشی، در آخرت محتاج ترم. همانا در دنیا، حتی نزد بندگان شایسته ات نیز، گناهانم را فاش نکردی، پس در روز قیامت، نزد آنها که شاهد می باشند رسوایم مفرما!🌱📍🌱
◀️ حفظ آبروی دیگران
برای آن که آبروی انسان محفوظ بماند و در قیامت پرده از روی اعمال وی برداشته نشود راه و چاره ارائه شده است.
نخستین راه توبه از گناه است،
دومین راه پرده پوشی از عیوب دیگران می باشد که در روایات بسیاری توصیه بدان شده است،
افشای عیوب دیگری سبب می شود که پرده از روی عیبهای انسان برداشته شود و پوشیدن عیوب دیگران باعث می شود که عیوب انسان برملا نگردد.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
در مدینه اقوامی بودند که عیبهایی داشتند، ولی چون نسبت به عیوب دیگران ساکت بودند خداوند متعال هم مردم را نسبت به عیوب ایشان ساکت فرمود، از دنیا رفتند در حالی که هیچ گونه عیبی از ایشان در نزد احدی برملا نبود،
متقابلاً در همین مدینه اقوامی بودند که عیب ظاهری نداشتند، ولی چون در مورد عیوب مردم زبان به گفتار گشودند خداوند متعال هم عیوب آنها را آشکار ساخت، به طوری که به واسطه همان عیوب شناخته می شدند تا آن که بالاخره در همان حال دار فانی را وداع کرده و مردند.(بحار الأنوار، ج75، ص213)
امام صادق علیه السلام می فرماید: آن کس که عیب مؤمنی را که از افشای آن بیمناک است بپوشاند و مخفی دارد خداوند متعال هفتاد عیب از عیوب او را مخفی داشته و می پوشاند.(بحار الأنوار، ج74، ص322)
پیامبر اکرم می فرماید: «لا یستر عبد مؤمن عوره عبد مؤمن إلاّ ستره اللّه یوم القیامه و من أقال عثره مسلم أقال اللّه عثرته یوم القیامه»(تفسیر المراغی، ج18، ص87).
(بنده مؤمن عیبی از بنده مؤمنی را نمی پوشاند مگر آن که خداوند متعال عیوب او را در روز قیامت می پوشاند و هر کسی که صرف نظر کند از لغزش مسلمانی، خداوند صرف نظر می کند از لغزش او در روز قیامت).
پی گیری اسرار مردم و به دست آوردن عیبهای مخفی آنها بسیار ناپسند و مبغوض الهی است.
ابو برده می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با ما نماز گزارد و سپس با سرعت به سوی مسجد رفت و با آوازی بلند فرمود: ای گروهی که با زبان ایمان آورده ولی ایمان خالصانه وارد
قلب ایشان نشده است، عیوب پنهانی مؤمنان را پی گیری نکنید و برملا نسازید، هرکس چنان کاری کند خداوند متعال هم عیوب پنهانی او را پی گیری می نماید و هر کس را که خداوند عیوب او را پی گیری کند مفتضح و رسوا می سازد گر چه در میان منزل خودش باشد.(بحار الأنوار، ج75، ص214)
نه تنها مؤمن نباید عیوب مؤمنان را برملا سازد بلکه باید در صدد پرده پوشی عیوب آنان باشد.
امام باقر علیه السلام فرمود: «یَجِبُ لِلْمُؤمِنِ عَلَی الْمُؤمِنِ أَنْ یَسْتُرَ عَلَیْهِ سَبْعِینَ کَبِیرَهً»(بحار الأنوار، ج74، ص301).
(واجب است بر مؤمن که هفتاد گناه کبیره از مؤمنی را بپوشاند).
مرحوم علامه مجلسی می فرماید: عدد هفتاد گویای کثرت است یعنی واجب است مؤمن گناهان فراوانی را از مؤمن دیگری بپوشاند.
ستر کن تا بر تو ستّاری کنند
تا نبینی آمنی بر کس مخند
آنچ بر تو خواه آن باشد پسند
بر دگر کس آن کن از رنج و گزند
وآنچه نپسندی به خود از نفع و ضر
بر کسی مپسند هم ای بی هنر
◀️ وجوب نهی از منکر و حرمت غیبت
اسلام برای حفظ آبروی مسلمان و پاکداشت جامعه اسلامی اهتمام بسیاری قائل است و دستوراتی وضع نموده است از جمله امر به معروف و نهی از منکر را واجب فرموده و غیبت و اشاعه اسرار مردم را حرام نموده است، نهی از منکر آن است که با جوانمردی عیب شخص را به خودش گوشزد نموده و اصلاحش کنی و غیبت آن است که عیب و خلاف او را نزد دیگری و در غیابش گویی و آبرویش را ببری.
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌸 @nedaye_tahzib
🌾 tahzib-howzeh.ir
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 17
______________________
🌱📍🌱الهی جُودُکَ بَسَطَ اَمَلی وَ عَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلی،
معبود من! جود و بخششت، آرزویم را گسترش داده است، و عفو تو بر کردار _ زشت _ من برتری یافت.🌱📍🌱
◀️ عفو خدا بیشتر از جُرم ماست
خداوند، در همه زیبایی ها و صفاتش بی انتهاست، از جمله در صفت «عفوِ» خویش.
اگر بنده ای هر قدر هم مرتکب معصیت شده باشد، از عفو خداوند خویش مأیوس گردد، معنایش، محدود ساختن و محدود دانستن صفت بی انتهای عفو الهی می باشد؛ و معنای محدود نمودن حق تعالی در صفاتش، شبیه دانستن او به مخلوقات محدودش می باشد، در حالی که خداوند از هرگونه شبیه و مثل و مانند منزه است.
و در تعقیبات مشترکه هر نماز، دستور رسیده که مستحب است این دعا را بخوانیم:
اَللّهُمَّ اِنَّ مَغْفِرَتَکَ اَرْجی مِنْ عَمَلی وَ اِنَّ رَحْمَتَکَ اَوْسَعَ مِنْ ذَنْبی اَللّهُمَّ اِنْ کانَ ذَنْبی عِنْدَکَ عَظیما فَعَفْوُکَ اَعْظَمُ مِنْ ذَنْبی اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ اَکُنْ اَهْلاً اَنْ اَبْلُغَ رَحْمَتَک فَرَحْمَتُکَ اَهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنی وَ تَسَعَنی لِاَنَّها وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحمینَ.(مفاتیح الجنان، تعقیبات مشترکه نمازهای واجب)
پروردگارا! به درستی که به آمرزش تو بیشتر امیدوارم تا به عمل خود. خدایا! رحمت تو گسترده تر از گناهم می باشد. خداوندا! اگر گناهم نزد تو بزرگ است، عفو تو بزرگ تر از گناهم می باشد. پروردگارا! اگر من شایسته دریافت رحمتت نیستم، ولی رحمتِ تو، سزاوار است که مرا دریابد، چون رحمت تو همه چیز را فراگرفته است. به حق رحمتت ای رحم کننده ترین رحم کنندگان.
◀️ اعمال ناقابل انسانی
گر چه اعمال صالح ارزنده است و در کنار ایمان موجب نجات می باشد، ولی تکیه و اعتماد بر آن شایسته نیست که اگر عنایت الهی نباشد با یک غفلت همه برباد می رود و چون خرمنی می سوزد.
گنهکار اندیشناک از خدای
به از پارسای عبادت نمای
که آن را جگر خون شد از سوز و درد
گر این تکیه بر طاعت خویش کرد
ندانست در بارگاه غنی
که بیچارگی به ز کبر و منی
انسان نباید به هیچ چیز اتکال داشته باشد، نه به خوبی خود که در یک لحظه قلبش آلوده می گردد و نه به عمل خویش که در لحظه ای تباهش می سازد، باید به خدا پناه برد که مبادا ما را به خودمان واگذارد، چه بسا افرادی بودند که در اثر غرور و منیت عمرشان بر باد رفت و اعمال صالحشان آتش گرفت، نه اعتمادی به نفس اماره است ونه ایمنی از شیطان مکاره، نه دلبستگی به علم و دانش که با یک بیماری یا سکته مغزی از بین می رود و نه اعتماد به تقوا و پرهیز که با یک وسوسه ضربه می خورد بلکه تنها اتکال به خدا و عنایات او.
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
https://eitaa.com/MTahzib
🌸 @nedaye_tahzib
🌾 tahzib-howzeh.ir
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 18
______________________
🌱📍🌱«اِلهِی فَسُرَّنِی بِلِقائِکَ یَوْمَ تَقْضی فِیهِ بَیْنَ عِبادِکَ
معبودم! بنابراین مرا به لقای خودت شادمان نما در آن روزی که میان بندگانت قضاوت می فرمایی.🌱📍🌱
◀️ لقاء اللّه
لقاء اللّه آخرین منزل سالکان راه حق و نهایت درجه آرزوی اولیای الهی است، لطیف ترین نکات عرفانی در آن نهفته و پرشکوه ترین سوز و گدازها در مورد آن است.
لقای الهی در قرآن کریم بارها به صورتهای گوناگونی مطرح شده است مانند: «لِقاءُاللّه»، «لِقاءِ رَبِّهِم»، «لِقاء رَبِّکُمْ»، «لِقاءَ رَبِّهِ»، «لِقاءَنَا»، «لِقائِهِ»، «مُلاَقُوا رَبِّهِمْ»، «مُلاقُوا اللّه ِ»، «مُلاَقُوهُ»، «فَمُلاقیهِ» و «یَومَ التَّلاق».
لقای الهی با تعابیر دیگری هم در قرآن کریم مطرح شده است مانند «رؤیت»، «نظر»، «حشر به سوی او» و «ارتزاق در نزد او»که تفاوتهایی هم ممکن است داشته باشند
◀️ لقاء اللّه چیست؟
مشبّهه که گروهی انحرافی می باشند،(ر.ک: ملل و نحل، ص95.) لقای الهی را عبارت از لقای جسمانی تصور کرده اند، ولی این گمان از جهات متعددی مردود می باشد، زیرا خداوند متعال نه جسم است و نه جسمانی، نه در جهتی قرار می گیرد و نه محدود به مکانی می شود از این رو عموم مفسرین شیعه و اکثر مفسرین اهل سنت با این دیدگاه مخالف بوده و آن را مردود می دانند.
◀️ لقاء ویژه
لقاء اولیای الهی همراه با نوعی نظر و رؤیت معنوی است، اشراق است، وجدان است و به تعبیر امام عسکری علیه السلام «هُوَ اَعْظَمُ کِرامَتِهِ لِعِبادِه»(تفسیر صافی، ج1، ص87.) (آن بزرگترین کرامت الهی برای بندگانش می باشد).
انبیاء و صدیقان در همین جهان هم مشرّف بدان شرف گردیده اند همان طوری که در مورد رسول اکرم روایات متعددی وارد است(بحار الأنوار، ج4، ص38). و امیر مؤمنان علیه السلام و امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام می فرمودند: خدایی را که نمی بینند عبادت نمی کنند این همان جلوه ای بود که برای ابراهیم علیه السلام در مسجد خیف و برای موسی در طور سیناء ظاهر گشت و این همان طلعتی بود که در ساعیر طلوع نمود و این همان ظهوری بود که در کوه فاران تجلی فرمود.(مفاتیح الجنان، دعای سمات)
امام سجاد از خداوند متعال می خواست که به هنگام لقاء دیدگانش منور به رؤیت او گردد و می گفت: «و اَقرِرْ اَعْیُنَنَا یَوْمَ لِقائِکَ بِرُؤْیَتِکَ»(مناجات خمسه عشر، الخامسه عشره الزّاهدین) (دیدگان ما را در روز ملاقات به دیدارت روشن فرما).
این همان است که قرآن مجید می فرماید: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَهٌ * اِلی رَبِّها ناظِرَهٌ» و این همان است که دیگران از آن محجوب می باشند.
◀️ شوق دیدار
اولیای الهی پیوسته عاشق و شیفته دیدار الهی بوده و از خداوند اشتیاق بیشتر را می خواستند و به تعبیری «خدایا عاشقم عاشق ترم کن»
امیرالمؤمنین علیه السلام اصحاب خود را می ستود که «اَحَبُّ اللِّقاءِ اِلَیْهِمْ لِقاءُ رَبِّهِمْ»(نهج البلاغه، نامه 28.) (محبوبترین ملاقاتها در نزد ایشان لقاء پروردگارشان می باشد).
و درباره خودش هم می فرمود: «وَ اِنِّی اِلی لِقَاءِ اللّه ِ لَمُشْتَاقٌ»(نهج البلاغه، نامه 68.) (همانا مشتاق پروردگار هستم).
آنها دوست داشتند لقای الهی را و علی علیه السلام مشتاق و شیفته بود و این اشتیاق به حدی بود که وقتی شمشیر زهرآلود به سرش فرود آمد اولین سخنی که بر لب راند بانگ «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه» بود، او که می دید شب هجران به پایان رسیده و وعده دیدار فرود آمده با شادمانی هر چه تمام تر گفت: سوگند به پروردگار کعبه که رستگار شدم.
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
از در خویش خدا را به بهشتم مفرست
که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌺 @nedaye_tahzib
🍃 tahzib-howzeh.ir
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 19
__________________
🌱📍🌱الهِی اعْتِذارِی اِلَیْکَ اعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْری یا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسیئُونَ
معبود من! پوزش و عذر خواهی من عذر خواستن کسی است که بی نیاز از پذیرش عذرش نمی باشد، عذر مرا بپذیر ای بزرگوارترین فردی که گناهکاران از او پوزش می طلبند.🌱📍🌱
در عبارت فوق دو نکته با اهمیت وجود دارد یکی نیاز انسان به خداوند متعال و دیگری کرامت و بزرگواری الهی.
◀️ اعتذار به پیشگاه خداوند
بعد از ارتکاب گناه، چه چیزی بهتر از عذرخواهی در پیشگاه خداوند بزرگ، به عنوان برداشتن قدمِ اول در پذیرش توبه.
عقوبت مکن عذرخواه آمدم
به درگاه تو روسیاه آمدم
به خصوص آنکه، بنده دلایل کافی در عذرخواهی و قبول عذر از طرف خداوند در اختیار دارد.
توضیح اینکه گرچه آدمی موظف به ترک معاصی می باشد ولی ازیک طرف،دشمنی به نام «ابلیس» دارد که قسم یاد کرد که آدمیان را گمراه نماید: «قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَاُغْوِیَنَّهُمْ اَجْمَعینَ؛ شیطان گفت: به عزّتت ای خدا، سوگند که همه را گمراه خواهم کرد».
و از سوی دیگر، انسان گرفتار نفس امّاره است که همواره و با قدرت او را به بدی امر می کند، چنانچه در قرآن مجید از زبان آدمی فرمود:
وَ ما اُبَرِّی ءُ نَفْسی اِنَّ النَّفْسَ لَاَمّارَهٌ بِالسُّوءِ اِلاّ ما رَحِمَ رَبّی اِنَّ رَبّی غَفُورٌ رَحیمٌ. (یوسف)
و من خود را از عیب و لغزش مُبرا نمی دانم، زیرا نفس امّاره، فراوان، مرا به بدی دستور می دهد، مگر آنکه پروردگارم، رحم نماید، همانا که پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
به گفته خواجه شیراز، آنجا که جد ما، آدم، را با وسوسه «دانه» از بهشت اخراج کردند ما «به صد خِرمن پندار» چگونه از راه بِدر نرویم:
ما به صد خِرمن پندار ز ره چون نرویم
چون ره آدم خاکی به یکی دانه زدند
خلاصه آنکه اوج این بیچارگی آدمی و گرفتاریش در چنگال عوامل گمراه کننده، به این صورت در یکی از دعاها به تصویر درآمده است:
فَیاغَوْثاهُ ثُمَّ واغَوْثاهُ بِکَ یا اَللّهُ مِنْ هُویً قَدْ غَلَبَنی وَ مِنْ عُدُوٍ قَدِ اسْتَکْلَبَ عَلَیَّ وَ مِنْ دنْیا قَدْ تَزَیَّنَتْ لی و مِنْ نَفْسٍ اَمّارَهٍ بِالسُّوءِ اِلاّ ما رَحِمَ رَبّی.
وا غوثاه، واغوثاه به تو ای خدا از هوای نفسی که بر من غلبه نمود و از شیطانی که چون سگ به من حمله ور شده است و از زرق و برق گمراه کننده دنیا و از نفسی که فراوان، به بدی دعوت می کند، مگر پروردگارم رحم کند.
صد هزاران دام و دانه است ای خدا
ما چو مرغانی حریص و بی نوا
در کنار همه عوامل فریب دهنده که گرداگرد آدمی را فرا گرفته است _ به ویژه اگر در آغاز شباب و جوانی نیز باشد _ کار بر او سخت تر خواهد شد، زیرا فصل جوانی به سببِ اقتضائاتی که در آن نهفته است، بیش از هر زمان دیگری، زمینه را برای ارتکاب لغزش ها مهیا می سازد.
از اینجاست که آن شاعر بزرگ، سنایی غزنوی، در مقام اعتذار به پیشگاه خداوند چنین گفته است:
به حرص ار شربتی خوردم مگیر از من که بَد کردم
بیابان بود و تابستان و آبِ سرد و اِستسقا
یعنی اگر کسی در بیابانی در گرمای تابستان باشد و در کنارش آب سرد و گوارایی هم قرار داده شود، علاوه بر اینها دچار بیماری استسقا نیز باشد، فشار مضاعف درون، او را وادار به نوشیدن آب می کند، گرچه به هلاکت وی منجر گردد. زیرا استسقا نوعی بیماری است که حاصل آن عطش شدید و نیاز به نوشیدن آب است، حال آنکه برای درمان آن باید برای مدتی از نوشیدن آب اجتناب نماید، زیرا نوشیدن آب موجب مرگ وی خواهد شد و جان خویش را از دست خواهد داد.
حاصل سخن آنکه چنانچه پیش از این هم اشاره شد، گرچه هیچ کدام از عوامل فوق نمی تواند خیالِ آدمی را در ارتکاب گناهان آسوده نماید، چون در سایه همین فشارها، و سپس کنترل نفس است که آدمی به مقامی برتر از مقام فرشتگان دست می یابد، ولی دست کم اینکه عذرخواهی او را به درگاه پروردگارش، موجه می سازد و چون خداوند، پذیرای عذر عذرخواهان می باشد همانگونه که در دعای جوشن کبیر آمده است که: «یا مَنْ یَقْبَلُ عُذْرَ التّائِبینَ؛ ای آنکه عذرخواهی توبه کنندگان را قبول می کنی» به همین سبب، عذرِ او را خواهد پذیرفت.
و اساسا عذرخواهی از خداوند از صفات نیکو برای بنده محسوب می شود و برای او، گامی می باشد به طرف تکامل و پیشرفت.
عُذر بِه آن را که خطایی رسید
بنده از آن عُذر به جایی رسید
➗➗➗➗➗➗
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌼 https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
🍀 tahzib-howzeh.ir
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 20
__________________
🌱📍🌱الهِی اعْتِذارِی اِلَیْکَ اعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْری یا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسیئُونَ
معبود من! پوزش و عذر خواهی من عذر خواستن کسی است که بی نیاز از پذیرش عذرش نمی باشد، عذر مرا بپذیر ای بزرگوارترین فردی که گناهکاران از او پوزش می طلبند.🌱📍🌱
◀️ نکاتی در مورد پوزش و اعتذار
اعتذار عبارت از پوزش خواهی نسبت به کار زشتی است که انسان انجام داده است، در روایات متعددی توصیه شده است بر این که انسان کاری نکند که مجبور باشد تا از آن اعتذار جوید.
1️⃣ خودداری از کار زشت:
امام حسین علیه السلام می فرماید:
«اِیّاکَ وَ ما یُعْتَذَرُ مِنهُ فَإِنَّ المُؤمِنَ لایُسِی ءُ وَ لا یَعتَذِرُ وَ الْمنافِقُ کُلُّ یَومٍ یُسِی ءُ وَ یَعْتَذِرُ»(میزان الحکمه، ج6، ص110).
(پرهیز کن از انجام کاری که از آن پوزش طلبی زیرا مؤمن نه کار زشت می کند و نه از آن پوزش می طلبد، ولی منافق همه روزه کار بد انجام می دهد و از آن هم اعتذار می جوید).
امام امیرالمؤمنین علیه السلام به قثم بن عباس توصیه نموده و می فرماید:
«وَ اِیّاکَ وَ ما یُعْتَذَرُ مِنْهُ»(نهج البلاغه، نامه 33.).
(پرهیز کن از انجام کاری که از آن اعتذار جویی).
و به حارث همدانی می فرماید:
«وَ احْذَرْ کَلَّ عَمَلٍ اِذَا سُئِلَ عَنْهُ صَاحِبُهُ أَنْکَرَهُ اَوِ اعْتَذَرَ مِنْهُ»(نهج البلاغه، نامه 69).
(پرهیز کن از انجام هر عملی که وقتی از عامل آن سؤال شود یا آن را انکار کرده و بگوید انجام نداده ام و یا آن که از آن اعتذار جسته و پوزش طلبد).
امیرالمؤمنین علیه السلام خلیفه دوم را مورد مذمت قرار داده و می فرماید:
«وَ یَکْثُرُ الْعِثَارُ فِیها وَ الاِْعْتِذارُ مِنها»(نهج البلاغه، خطبه 3).
(لغزش او در مسائل حکومت زیاد بود و پوزش هم از آن می خواست).
❌مسلم است غفلت واشتباه در مسئولیتهای سنگین و حکومتی به سادگی قابل حلّ نیست و با یک اعتذار و پوزش برطرف نمی شود زیرا ممکن است در اثر یک اشتباه و لغزش جنایاتی اتفاق افتد و نوامیسی هتک شود.
البته در عین حال بهتر از آن گاهی است که شخصی کار زشتی را انجام دهد یا گرفتار لغزشی شود و با بی تفاوتی از آن بگذرد و یا مغرورانه بر آن اصرار ورزد.
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی...
همان طور که گفته شد انسان نباید کاری کند که مجبور به پوزش از آن شود .
امام صادق علیه السلام به فضل می فرماید:
«لا یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ اَنْ یُذِلَّ نَفْسَهُ، قُلْتُ بِما یُذِلُّ نَفْسَهُ؟ قال: لا یَدْخُلُ فِیما یُعْتَذَرُ مِنْهُ»(بحار الأنوار، ج100، ص93.).
(شایسته نیست که مؤمن خودش را ذلیل گرداند، گفتم به چه چیز خودش را خوار و ذلیل می نماید؟ امام فرمود: داخل نشود در کاری که بعد از آن پوزش خواهد و اعتذار جوید).
2️⃣ پذیرش اعتذار:
به همان اندازه که اعتذار باعث سرافکندگی است، پذیرش آن موجب کرامت و سربلندی می باشد و در روایات فراوانی بدان توصیه شده است تا آن جا که امام امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
«اِقْبَلْ عُذْرَ اَخِیکَ وَ اِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ عُذْرٌ فَالْتَمِسْ لَهُ عُذْرا»(بحار الأنوار، ج74، ص165.).
(پوزش برادر مسلمانت را بپذیر، اگر عذری هم نداشته باشد تو برای او عذری را جستجو نما).
پذیرش اعتذار تولید مودّت و محبت می کند همان طوری که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
«اِقْبَلْ اَعْذارَ النّاسِ تَسْتَمْتِعْ بِاِخائِهِمْ وَ أَلْقِهِم بِالْبِشْرِ تَمُتْ اَضْغانُهُمْ»(میزان الحکمه، ج6، ص112).
(پوزش مردم را بپذیر تا از برادری آنها بهره ور شوی وآنها را با گشاده رویی برخورد کن تا کینه های آنان بمیرد و از بین برود).
متقابلاً رد پوزش دیگران مورد مذمت قرار گرفته است تا آن جا که رد کننده محروم از شفاعت رسول اکرم صلی الله علیه و آله(میزان الحکمه، ج6، ص112.) و سقایت از حوض کوثر(همان مدرک) خواهد بود.
امام سجاد علیه السلام به خداوند پناه می برد از این که مظلومی را یاری نکند و یا پوزش گناهکاری را نپذیرد.(صحیفه سجادیه، دعای 38)
3️⃣ پذیرش پوزش کریمانه:
پذیرش پوزش هنگامی کریمانه است که پوزش پذیر از جرم طرف خویش به کلی صرف نظر کند، در صدد کیفر و تعقیب نباشد و سرزنش و تحقیر هم ننماید بلکه آن را به کلی فراموش کند.
امیرالمؤمنین علیه السلام صفات ویژه و خصلتهای یک برادر دینی خود را که در مسیر الهی با او اخوت داشته و بدرود حیات گفته بر شمرده و ضمن آن می فرماید:
«وَ کانَ لا یَلُومُ اَحَدا عَلی ما یَجِدُ الْعُذْرَ فِی مِثْلِهِ حَتّی یَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ»(نهج البلاغه، حکمت 289.).
(و سرزنش نمی کرد شخصی را در صورتی که جای عذری برای او وجود داشت تا آن که عذرش را بشنود).
اولیای الهی اضافه بر آن که پوزش عذر خواه را می پذیرفتند او را هم مورد محبت و عنایت خویش قرار می دادند.
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 21
__________________
🌱📍🌱الهی لا تَرُدَّ حاجَتی وَلا تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجائِی وَ اَمَلِی
معبودم! حاجت مرا رد مکن وطمع مرا به نومیدی مبدّل منما و امید و آرزوی مرا از خودت قطع مفرما.🌱📍🌱
◀️ فرق بین رجاء و امل:
فرق بین رجاء و امل در این است که امید مربوط به چیزی است که تحقق آن بعید نیست به خلاف آرزو و نیز گفته شده است واژه امل هم در مورد ممکن به کار می رود و هم در مورد محال به خلاف واژه رجاء که فقط در مورد ممکن به کار می رود (المعجم فی فقه لغه القرآن و سرّ بلاغته، ج3، ص247)
◀️ نکات:
1️⃣ برخی از واژه ها اگر نسبت به امور مادی به کار روند از خلقیات زشت و رذیله بوده و اگر در امور معنوی به کار روند از اخلاق پسندیده بوده و ممدوح شمرده می شوند
مانند واژه حرص، حرص نسبت به جمع آوری مال زشت و ناپسند است، ولی حرص نسبت به هدایت و سعادت مردم خوب است و پسندیده. از این رو خداوند متعال در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهمی فرماید:
«حَریصٌ عَلَیْکُمْ»(توبه /128)
همچنین واژه طمع نسبت به امور دنیوی مذموم است از این رو قرآن کریم در مورد یک جهنمی حریص می فرماید:
«ثُمَّ یَطْمَعُ اَنْ اَزیدَ»(مدّثر /15) ولی اگر در امور معنوی به کار رود پسندیده است همچنان که در مورد اولیای الهی می فرماید: «یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفا وَ طَمَعا»(سجده /16).
2️⃣ امل و آرزو نسبت به دنیا انسان را به غفلت گرفتار ساخته و از عمل خیر باز می دارد و او را به بدی و زشتی وادار می کند همچنان که امیرمؤمنان علیه السلام(نهج البلاغه، خطبه 28، ص71) آن را مخوف ترین چیز معرفی می کند و قرآن کریم هم می فرماید: «وَ یُلْهِهِمُ الاَْمَلُ»(حجر /3) ولی آرزو نسبت به آخرت او را ترغیب به سوی خدا و کار خیر می کند و باعث دلگرمی او می شود، خداوند متعال دنیا و آخرت و ارزشهای آن دو را در مقابل هم قرار داده و می فرماید:
«اَلْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَهُ الحَیوهِ الدُّنْیا وَ الْباقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابا وَ خَیْرٌ اَمَلاً»(کهف /46).
(مال و فرزندان زیور زندگی دنیا هستند، و کارهای نیکویی که از انسان باقی می ماند در نزد پروردگارت بهتر است از نظر پاداش و آرزومندی).
قرآن کریم در این آیه دوگونه ارزش را با هم مقایسه می فرماید یکی ارزشهای دنیوی که مال و فرزند و زیبایی و زیور آن می باشند و دیگری ارزشهای اخروی که کارهای نیکو باشند و بهترین اندوخته می باشد، زر و زیور دنیا نابود می شود و از این رو موردی ندارد که انسان دل به آن ببندد و امیدی بدو داشته باشد، ولی «باقیات صالحات» جاودانه است و از این رو شایسته است که دل به آن بندد و امید بدو داشته باشد و از همه مهمتر لطف وعنایت الهی است، چرا آرزو نداشته باشد؛ زیرا محدودیتی در خداوند وعطای او نیست و چرا طمع نداشته باشد؛ زیرا مضایقه و منعی در او وجود ندارد.
♾♾♾♾♾♾
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
💐 کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
🌱 سایت معاونت تهذیب: tahzib-howzeh.ir
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 22
__________________
🌱📍🌱«اِلهی لَو اَرَدْتَ هَوانی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَو اَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعافِنِی
معبودم! اگر پستی مرا می خواستی هدایتم نمی کردی و اگر رسوایی مرا می خواستی عافیتم نمی دادی🌱📍🌱
◀️ رابطه بین مکرمت و هدایت و پستی و ضلالت
خداوند متعال تاج کرامت را بر سر انسان نهاده است و او را به انواع نعمتها متنعم ساخته است که در رأس آنها نعمتهای معنوی و هدایت الهی می باشد، هدایت انسانی دلیل بزرگداشت اوست و هر چه مقام و درجه وی بالاتر باشد به هدایت والاتری مفتخر می گردد، هیچ گاه یک برّه گوسفند را به کودکستان نمی فرستند و یک کودک انسان را به دانشگاه
◀️ دو نوع هدایت
خداوند متعال انسانها را مفتخر به دو نوع هدایت فرموده است، یکی هدایت عمومی که همگان از آن برخوردارند همچنان که فرموده است:
«اِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ اِمّا شَاکِرا وَ اِمّا کَفُورا».(دهر /3)
(ما او (انسان) را به راه، هدایت کردیم یا شکرگزاری می کند و یا کفران می ورزد).
و دیگری هدایت ویژه که مخصوص مجاهدان و کوشش گران در راه اوست که فرموده :
«وَ الَّذینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»(عنکبوت /69).
(و آنهایی را که در راه ما مجاهده نمودند به راه های خود هدایت خواهیم نمود).
اشخاصی که هدایت نخستین را بپذیرند موفق به دریافت هدایت دوم می شوند و گرنه گرفتار طرد و خذلان می گردند.
جمادات ونباتات و حیوانات گر چه از نعمت هدایت تکوینی برخوردارند، ولی ارزش هدایت تشریعی را ندارند، این که خداوند متعال برای انسانها پیامبران عزیز خود را فرستاده و کتب ارزنده آسمانی را نازل فرموده است و او را مخاطب امر ونهی خود قرار داده است دلیل اهمیت اوست، حال اگر قدر این همه کرامت را بداند و گوش به استماع داده و تن به اطاعت سپرد، مفتخر به هدایت بیشتری می شود که آن هم دلیل عنایت زیادتر است.
◀️ رابطه بین آبرو و عافیت و فضیحت و گناه
افتضاح عبارت از برملا شدن عیب پنهانی است، ولی در اثر هدایت الهی و برکت دینی فرد با ایمان از هر زشتی مبرا است و از هر پلیدی در عافیت می باشد، چه زشتی اعتقادی باشد مانند شرک و خرافه و چه زشتی اخلاقی باشد مانند خود خواهی و کینه توزی و چه زشتی عملی باشد مانند مال مردم خواری و خیانت از این رو هیچ گاه مفتضح و رسوا نمی شود، بنده ای که مؤمن واقعی است گناهی ندارد تا رسوا شود و عیبی ندارد تا برملا گردد.
♾♾♾♾♾♾
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌷 کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
✅ سایت معاونت تهذیب: tahzib-howzeh.ir
#شرح_مناجات_شعبانیه
شماره 23
__________________
🌱📍🌱«اِلهی ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنی فِی حاجَهٍ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرِی فِی طَلَبِها مِنْکَ».
معبودم! گمان نمی کنم مرا رد کنی در برآوردن حاجتی که عمر خود را در طلب آن از تو سپری کرده ام🌱📍🌱
◀️ سرمایه زندگی
سرمایه عمر و زندگی بهترین سرمایه ای است که در اختیار انسان نهاده شده است، هر کس از این سرمایه به نحوی استفاده می کند و هر انسانی به صورتی آن را سپری می کند، یکی در راه کسب قدرت و دیگری در مسیر اندوختن ثروت، یکی برای شکم و دیگری برای شهوت.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«.. خُذْ مِنْ صِحَّتِکَ لِسُقْمِک وَ مِنْ شَبابِکَ لِهِرَمِک وَ مِنْ حَیاتِکَ لِوفاتِک فَاِنَّکَ لا تَدْرِی مَا اسْمُکَ غَدا»(بحار الأنوار، ج77، ص183).
(ذخیره ای از روزگار سلامتی خودت برای بیماریت اندوخته کن و از دوران جوانیت برای پیریت و از زمان زندگانیت برای وفات خودت، زیرا تو نمی دانی که فردا نامت چیست؟) (زنده یا مرده)
◀️ هدف اولیای الهی از زندگی
اولیای الهی زندگی را فقط برای خدا می خواهند، برای عبادت او و برای خدمت در راه او و تنها این کالا را به بهای رضوان و رحمت الهی می فروشند. و تنها حاجت ایشان هم همان است.
امیرالمؤمنین علیه السلام به ابن عباس در حالی که لنگ کفش خویش را می دوخت، فرمود: به خدا سوگند همین لنگه کفش برای من بهتر از ریاست بر شماست مگر آن که حقی را به پا دارم یا از باطلی جلوگیری نمایم.(نهج البلاغه، خطبه 33.)
امام سجاد علیه السلام می فرمود:
«فَقَدِ انْقَطَعَتْ اِلَیْکَ هِمَّتِی وَ انْصَرَفَتْ نَحْوَکَ رَغْبَتِی فَاَنْتَ لا غَیرُکَ مُرادِی وَ لَکَ لا لِسِواکَ سَهَری وَ سُهادِی وَ لِقاءُکَ قُرَّهُ عَیْنی وَ وَصْلُکَ مُنی نَفْسِی...»(مناجات خمسه عشر، الثامنه المریدین).
(از همه چیز بریده ام و تنها همت خود را به سوی تو مصروف داشته ام و از همه چیز رو برگردانده و علاقه و رغبت خود را تنها به سوی تو متوجه کرده ام، و فقط تو و نه غیر تو منظور و مراد من هستی و فقط برای تو و نه غیر تو شب زنده داری و بیدار خوابی من است و لقاء تو نور چشم من و وصل تو آرزوی جان من می باشد).
◀️ گمان نیک به خداوند
خداوند در برابر «گمان نیک» بنده اش در حق او حساب ویژه ای باز نموده است، و ابواب بی شماری را تنها، به سبب خوش گمانی بنده اش در حق او، گشوده است.
از امام رضا علیه السلام چنین نقل است:
اَحْسِنِ الظَّنَ بَاللّه ِ فَاِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ یَقوُلُ: أنَا عِندَ ظَنِّ عَبدِی الْمُؤمِن بی، اِنْ خَیْراً فَخَیراً وَ اِنْ شَرّاً فَشَرّاً.
خوش گمان باش، زیرا خدای عزوجل می فرماید: من نزد گمان بنده مؤمن خویش می باشم. اگر گمان خوب بود، رفتار من نیز خوب خواهد بود و اگر گمان او بد بود، رفتار من نیز با او بد خواهد بود.(اصول کافی، ج 3، ص 116.)
♾♾♾♾♾♾
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌸 کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
🌾 سایت معاونت تهذیب: tahzib-howzeh.ir