eitaa logo
ندای تهذیب
9.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1هزار فایل
کانال رسمی معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اداره قرآن و حدیث @msn200 دبیرخانه امور معرفتی @sharifnataj اداره مشاوره @ENamazizade پیشنهادات و انتقادات @kovsar140 سایت‌‌ها: tahzib.ismc.ir hojre-nama.ir nedaye-tahzib.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 10 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅فوری ترین ضرورت های تفکر مذهبی (قسمت دوم) میتوان به طور خلاصه سه خصوصیت مهم را در بحثها و گزارش های فکری اسلامی، ضرورتی دانست که تخلف از آن، شایسته متفکران آگاه و مسئول این روزگار نیست: 1️⃣ نخست آنکه معارف و دستگاه فکری اسلامی از تجرد و ذهنیت محض خارج گشته و همچون هم مكاتب اجتماعی - ناظر به تکالیف عملی و به ویژه زندگی اجتماعی باشد و هر یک از مباحث نظری، از این دیدگاه | که چه طرحی برای زندگی انسان و چه هدفی برای بودن او و چه راهی برای رسیدن به این هدف ارائه میدهد، مورد بررسی و تأمل و تحقيق قرار گیرد. 2️⃣ دیگر آنکه مسائل فکری اسلام، به صورت پیوسته و به عنوان اجزای یک واحد، مورد مطالعه قرار گیرد و هر یک به لحاظ آنکه جزئی از مجموعه دین و عنصری از این مرکب و استوانه ای در این بنای استوار است و با دیگر اجزا و عناصر هم آهنگ و مرتبط است . و نه جدا و بی ارتباط با | دیگر اجزا - بررسی شود تا مجموعه ای از شناخت این اصول، طرح کلی و همه جانبه ای از دین، به صورت یک ایدئولوژی کامل و بی ابهام و دارای ابعادی متناسب با زندگی چند بعدی انسان، استنتاج شود. 3️⃣ دیگر آنکه در استنباط و فهم اصول اسلامی، مدارک و متون اساسی دین، اصل و منبع باشد، نه سلیقه ها و نظرهای شخصی یا اندوخته های ذهن و فکر این و آن... تا حاصل کاوش و تحقيق، به راستی و اسلامی باشد و نه هرچیز جز آن. برای برآمدن این منظور، قرآن کامل ترین و موثق ترین سندی است که می توان به آن متکی شد که: «باطل را از هیچ سوی بدان راه نیست» و «در آن، مایه روشنگری هرچیز هست» و البته در پرتو تدبری ژرف پیما که خود، ما را به آن فرمان داده است. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 11 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅ایمان 1 (قسمت اول) رهبانیون مسیحیت، برای اینکه دامانشان به گناه آلوده نشود، رهبانیت (گوشه‌گیری و ترک دنیا) پیشه کردند؛ به غارها و کوه‌ها و بیغوله‌ها پناهنده شدند (سوره حدید آیه 27). اما عالِم اسلامی رهبانیت ندارد، گوشه‌گیری ندارد، فرار ندارد. عالم اسلامی همانی است که سعی می کند که بگیرد غریق را صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه بشکست عهد صحبت اهل طریق را گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود تا اختیار کردی از آن این فریق را گفت آن گلیم خویش بدر می‌برد ز موج وین جهد می‌کند که بگیرد غریق را اینکه با فرار جور در نمی آید خودش را متقی می کند، دارای تقواء يعني آن تجهیز لازم را، آن زره لازم را در مقابل آسيب گناه، بر تن می پوشد و وارد منطقه گناه می شود، برای دستگیری گناهکاران؛ خلاصه تقوا این است وقتی که این معنای تقوا شد، آیا تقوا مقدمه و وسیله ای برای پیروزی هست یا نیست؟ می بینید که خیلی آسان، وسيله پیروزی ست. آن کسی که می خواهد بر این بیماری، در این منطقه پیروز بشود، اگر همواره بترسد که نبادا این میکروب در جسم او اثر بگذارد، این چطور می تواند میکروب زده ها و وَبازَده ها را نجات بدهد؟ باید خودش را خاطرجمع کرده باشد؛ باید از خودش خاطرش جمع باشد، بعد وارد منطقه وبازده بشود و دیگران را نجات بدهد؛ آن وقت است که به پیروزی هم خواهد رسید. آن وقت است که این کار را هم به راحتی انجام خواهد داد. وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (آل عمران / 130) ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 12 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه یک | ایمان 1 (قسمت دوم) ❇️و أَطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (آل عمران / 132) و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید❇️ خب اطاعت خدا با اطاعت از پیغمبر تفاوتی ندارد. به چه مناسبت می فرماید که اطاعت کنید از خدا و اطاعت کنید از پیامير؟ ذکر کردن هر دوتا باهم زائد نیست؟ نه. اگر چنانچه فقط بگويد «اطیعوا الله» اطاعت کنید از خدا، پیغمبر را به عنوان مصداق و نمونه ای ذکر نکند و اطاعت از پیغمبر را متذکر نگردد، آن کسانی هم که در نقطه مقابل پیغبر قرار دارنده ممکن است ادعا کنند ما داریم اطاعت از خدا می کنیم. دامته ادعا که وسیع است، همه کس می توانند داعيه دین و ایمان و تقوا را علنی کنند همه کس می توانند مدعی بشوند که بنده خدایند و مطيع او. در زمان پیغمبر، هم پیغمبر مدعی عبودیت و اطاعت خدا بود، هم آن کسانی که در جبهه مقابل او، با او می جنگیدند، اخلال می کردند، رهبران و آقایان و رهبانان مسیحیت و احبار يهود، اینها هم ادعا می کردند. «وقالت اليهود والنصارى نحن أبناء الله » یک ذره هم بالاتر از پیغمبر؛ او می گفت من بنده خدا هستم، اینها می گفتند ما فرزندان و پسران خدا هستیم. آنها فکر می کردند که اطاعت خدا دربست در اختیار آنهاست. یا به تعبیر دیگر بگویم، خودشان فکر نمی کنند؛ بعضی از نافرمانان خدا این جور وانمود می کنند که مطيع خدایند، درست است یا نه؟ عده ای هستند که خودشان وقتی با خود خلوت می کنند، می یابند که چه نامه سیاهی دارند؛ می فهمند که آنچه می گویند سرا پا دروغ است، اما به مردم این جور وانمود می کنند که بندگان خوب خدا و مطیعان و عابدان پروردگارند، اینها در مقابل مردم حق پرست واقعی باید ممتاز بشوند، باید مشخص بشوند. این است که اینجا خدای متعال، در مقام بیان اطاعت و لزوم آن برای مؤمنان، این جور می گوید: (وأطيعوا الله و الرسول) اطاعت کنید خدا را و پیامبر را. اگر نمی گفت پیامبر را، دشمنان پیامبر هم می گفتند ما مطیع خداییم؛ لذا بایستی مشخص بشود که اطاعت خدا یعنی چه. آن کسانی که خود را بنده خدا می دانند، اما بنده فرمان قانون خدا نیستند، عمل به قانون نمی کنند، ملتزم به لوازم این بندگی نیستند، اینها چطور می توانند بگویند ما بنده خداییم؟ (اطیعوا الله والرسول)، اطاعت کنید خدا را و رسول را، «لعلکم ترحمون) شاید مورد رحم پروردگار قرار گیرید. ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 13 ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه یک | ایمان 1 (قسمت سوم) ❇️و أَطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (آل عمران / 132) و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید❇️ اطاعت کنید خدا را و رسول را، «لعلکم ترحمون) شاید مورد رحم پروردگار قرار گیرید. رحم خدا یعنی چه؟ مورد رحم خدا قرار گرفتن یعنی چه؟ اینجا یک مقایسه ای بکنید بین بیان قرآن و پندار عاميانه ما. ما می گوییم که اگر گناهکاریم، اگر نافرمانی خدا کردیم، اگر به واجبات و تعهدات و تكاليف عمل نکردیم، اگر چنانچه از منطقه های ممنوعه پروردگار پا عقب نکشیدیم؛ فقط یک امیدواری داریم، آن چیست؟ آن رحم خداست. خدا با رحمتش با ما عمل کند، خدا ما را رحم کند، این داعية وحرف ماست؛ یعنی حرف معمول اجتماع ما و مردم ما این است. رحمت خدا را برای کجا میدانیم؟ برای آنجا که عمل نکردیم. درصورتی که نافرمانی کردیم، درصورتی که منطقه ممنوعه خدا را زیر پا لگدکوب کردیم، مسئولیت و تعهد الهی را ملاحظه نداشتیم؛ در یک چنین صورت هایی می گوییم: ما که عمل نداریم، مگر خدا رحممان کند. رحم را، رحم خدا را، رحمت پروردگار را، رقیب عمل کردن و جایگزین عمل کردن می دانیم. آیه قرآن به عکس است؛ می گوید عمل کنید، اطاعت کنید، شاید مورد رحمت پروردگار قرار بگیرید. رحمت خدا آن وقتی ست که یک ملتي به مسئولیتش عمل کند. خدا آن وقتی به مردمی رحم می کند که او را اطاعت کنند، تکالیف خود را انجام بدهند. هفتصد میلیون مسلمان بنشینند به انتظار ابر رحمت پروردگاری که بر سرشان ببارد، آن وقت راهها را باز کنند تا دزدان ناموس و غارتگران دین بیایند همه چیزشان را ببرند؛ به امید رحمت خدا بنشینند؟ پس بگو بنشینند حالا! «و أَطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» اطاعت کنید خدا را و رسول را، پیامبر را، شاید مورد رحمت قرار بگیرید. یعنی چه اطاعت کنید خدا را؟ اطاعت خدا به چیست؟ به اینکه تمام تکالیف و حجتهای الهی را بر دوشمان حمل کنیم؛ آنچه را که بر عهده ما نهاده شده است، انجام بدهیم. به قول آیه شریفه قرآن می فرماید: مؤمنین آن کسانی هستند که وقتی میان آنان مشاجره ای به وقوع می پیوندد، به تو ای پیامبر رجوع می کنند، مراجعه می کنند و چون تو حکمی صادر کردی، (ثم لا يجدوا في أنفسهم حرجا مما قضيت) ا دستوری که تو صادر کردی، کمترین غبار کدورتی هم بر روح به آنها و دل آنها بر جای نمی گذارد، «و یسلموا تسلیما» تسلیم فرمان تواند. مؤمن واقعی این جور است. اگر این جور بود یک ملتی، یک امتى، اگر یک عده جمعیت به این صورت تحت فرمان خدا قرار گرفتند، آن وقت است که و لطف بی نهایت او شامل حال آنان خواهد شد، آن وقت است که یک امت به آقایی می رسد، آن وقت است که یک ملت به رشد انسانی می رسد، آن وقت است که اسارتها و زنجیرها از دست و پای او باز می شود، آن وقت است که رحمت الهی شامل حال او می شود. و أَطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید ادامه دارد... ✅ به بپیوندید: 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 14 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه یک | ایمان 1 (قسمت چهارم) ❇️وسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است؛ و برای پرهیزگاران آماده شده است (آیه 133 سوره آل عمران)❇️ «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ »، میدان مسابقه است اینجا، میدان پیشی گیری و مسارعه است. پیشی بجویید، سبقت بجوييد «إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ» به سوی مغفرتی «مِنْ رَبِّكُمْ» از سوی پروردگارتان 📍ای انسانی که برای یک وجب زمین و یک مقدار آب و گل در فلان منطقة عالم، حاضری سبقت بگیری، حاضری دیگران را عقب بگذاری، حاضری تمام قوا و نیروهایت را به کار بزنی، استخدام کنی، تا بتوانی در مزایده فلان زمین، در به دست آوردن فلان سرمایه، در تصرف کردن فلان مغازه، در گرفتن فلان گوشه فلان مملکت، در دائرکردن فلان کمپانی در فلان منطقه عالم، در تحصیل امتیازات مادي هرچه بیشتر؛ برای اینها حاضری مسابقه بدهی، سرعت بگیری، دیگران را عقب بگذاری، اگرچه شرافتها و فضیلت ها را هم زیر پا گذاشته باشی، ای انسان! به تو نمی گویند سرعت مگیر، به تو نمی گویند در خانه بخواب، نیروهایت را به کار مزن؛ آن کسی که به نام دین به تو این سخن را می گوید، دروغ می گوید و نمی داند. 📍 دین نمی گوید نیروهایت را متوقف بگذار، دین می گوید سرعت بگیر هرچه بیشتر، مسابقه بده هرچه زیادتر، اما به سوی چه؟ به سوی چیزی که شایسته توست، نه به سوی یک وجب آب و گل، نه به سوی فلان مبلغ ناچیز، نه به سوی زندگی مادی دنیا که هرچه باشد، برای تو کوچک و کم است. 📍ای انسان بزرگ! به سوی چیزی که با عظمت تو، با مقام تو سازگار باشد -که انسان عالی ترین موجودات این جهان است، بزرگ ترین عظمتهای وجود، بعد از پروردگار، در همین کالبد کوچک و محدود است - ای انسان بزرگ، سرعت بگیر، مسابقه بده، اما به سوی چه؟ إلى مغفرة من ربكم وجنة. سرعتت به سوی مغفرت پروردگار باشد، به سوی آن بهشت برین الهی باشد که همه آسمانها در مقابل آن کوچکند، همه زمین در برابر آن اندک است. یعنی چه؟ دقت کنید در تعبيرات قرآنی تا خوب بفهمید. قرآن می گوید، تو اگر می خواهی همت به چیزی بگماری، برای تو زمین و آسمان، اندک و ناچیز است، همت به چیزی بالاتر از اینها بگمار. ای انسان بزرگ! مغفرت برای تو مهم است؛ از همه چیز بالاتر مغفرت است 📍مغفرت یعنی چه؟ غفران يعني التيام دادن و پرکردن یک خلإ. بدن شما یک جراحتی برمی دارد؛ این ران، این بازو، یک جراحت عمیقی برمی دارد، این لای گوشت از هم باز می شود؛ اینجا مرهمی به شما می دهند، دارویی می گذارید، ویتامینی مصرف می کنید، آمپولی می زنید؛ تا این می جوشد، تا این می تراود و می زاید، تا بالاخره همجنس خود را، آن گوشت بدن، آن ماهیچه بدن، هم سنخ خود را کنار خود به وجود می آورد. تشکیلات بدن شما کار می کند، این زخم پر می شود، التيام پیدا می کند. این التيام پیدا کردن یک زخم را، یک جراحت را، در نظرتان نگه بدارید، تا تشبیهش کنم و تمثیل کنم به غفران؛ ببینید غفران چه جوری است روح شما اگر در مقام تمثيل، مانند جسمی باشد، هر گناهی که انجام می دهید، ضربتی بر روح وارد می کند و زخمی به وجود می آورد. چرا آقا؟ چرا می گوییم گناه ضربت بر روح است؟ برای خاطر اینکه روح باید تعالي پیدا کند و گناه، هر آن چیزی است که روح انسانی را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش باز می دارد. در مقام مثل و تشبيه، می شود همین زخم زدن، همین شکاف را بر پیکره روح تو به وجود آوردن. این گناه که انجام شد، این نقیصه شکل گرفت. شما مال مردم خوردید خدای نخواسته، آنی که شرب خمر کرد، آنی که ربا خورد، آنی که زنا کرد، آنی که دروغ گفت، آنی که افترا گفت، با هریک از این کارها، یک شکافی به روحش، به پیکره و روانش وارد آمد، این روج او زخمی شد، ناقص شد، از کمال که غاية الآمال است دور افتاد؛ این گناه حالا باید مغفرت پیدا کند. غفران یعنی چه؟ غفران یعنی این خلأ، این کمبود روح، این زخم روان، این نقیصه ای که در نفس او به وجود آمده است، این برطرف شود، این را می گویند غفران. چه جوری برطرف می شود آن نقیصه ای که در روح تو از سوی گناه به وجود آمده؟ با جبران کردن. بنابراین مغفرت یعنی پرکردن آن خلأهایی که زخمهای روح انسانند، با پرکردن آنها انسان به کمال می رسد. این، شایسته است که انسان در راهش کوشش کند، مسابقه بدهد، سرعت بگیرد «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ » ادامه دارد... ✅ به بپیوندید: 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 15 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه یک | ایمان 1 (قسمت پنجم) ❇️وسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است؛ و برای پرهیزگاران آماده شده است (آیه 133 سوره آل عمران)❇️ ◀️ أعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ما همه آرزومند بهشتیم، همه در دعاها بهشت را طلب می کنیم؛ اما خود خدا می گوید ما این بهشت را برای مردم باتقوا آماده کردیم، این سفره را برای یک عده مردم خاصی انداختیم، آنها باید بیایند سر این سفره بنشینند و وارد این منطقه بشوند. آنها کیا هستند؟ باتقوایان. ◀️ باتقوا کیست؟ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ (آل عمران / 134) همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق می‌کنند این یک شرط با تقوا بودن است, انفاق کردن. 📍فرق انفاق با خرج کردن؟ انفاق با خرج کردن فرق دارد. خرج کردن یعنی اینکه انسان یک پولی را خرج کند. انفاق خرج کردن است، اما نه هر خرج کردنی. انفاق آن خرج کردنی را می گویند که با آن، یک خلئی پر بشود، یک نیاز راستینی برآورده بشود. کجایند آن کسانی که میلیونها خرج می کنند، به ظاهر هم برای کارهای نیک خرج می کنند، تا از زبان قرآن به آنها بگوییم که بدبخت ترین مردمند، زیرا کارشان انفاق نیست. «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا - الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟ آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند!» این پول هایی که خرج می شود، این زر و زیورهایی که بر پیکر گرسنه یک عده مردم آویحته می شود؛ این پیرایه های زیادی و دروغین؛ اینها انفاق نیست، چرا؟ چون خلئی را پر نمی کند گاهی پر کردن شکم گرسنه هم انفاق نیست، در یک شرایطی این جوری است. در آن شرایطی که فقر و گرسنگی مانند گیاه هرزه ای، بی حساب دارد بر روی زمین ها میروید، آنجا پر کردن شکم یک گرسنه مثل قیچی کردن پیکره بالای یک دانه علف هرزه است. در صحرا علف هرزه چقدر قیمت دارد؟ بالاخره از جلوی چشم، یک گیاه هرزه کم می شود، اما چقدر این کار اساسی است؟ چقدر جالب است این کار خیلی کم و ناچیز. بنابراین انفاق آن چیزی است که یک خلائی را پر می کند. یک نیازی را برآورده می کند. آن ملتی که امروز به یک چیزی احتیاج دارد، مانند آب وهوا، اگر در غیر آن چیز، به آن ملت کمک کردی، اینجا انفاق نکردی، پول حرام‌کردن انجام دادی. پس انفاق کار همه کس نیست، انفاق کار مردمان باهوش است. آنهایی که خلأها و نیازها را می فهمند و حاضر می شوند به‌جا آن خلاها و نیازها را پر کنند ادامه دارد... ✅ به بپیوندید: 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 16 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه یک | ایمان 1 (قسمت ششم) ❇️.... أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ (آل عمران، آیه 133) الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ... (آل عمران، آیه 134) همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق می‌کنند؛ و خشم خود را فرو می‌برند؛ و از خطای مردم درمی‌گذرند؛...❇️ ◀️ أعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ »» و بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود و به سوی بهشتی که پهنای آن همه آسمانها و زمین را فرا گرفته و مهیّا برای است ◀️ باتقوا کیست؟ 2️⃣ والْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ »» و خشم خود را فرو می‌برند فرو برندگان خشم یعنی چه؟ یعنی بر اساس احساسات کار نمی کنند، همه جا عقل. اما گاهی عقل هم با خشمهای درست همراه است، نمی بینید در قرآن می گوید: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ؛ در برابر کفّار سرسخت و شدیدند» اینی که می گویند والكاظمين الغيظ، معنایش این نیست که شما خیال کنید می خواهیم بگوییم خشم یک ملت، خشم یک انسان، خشم یک جامعه، علیه آن کسانی که باید بر آنان خشم گرفت، نیست و نابود باد، نه. قرآن هم نمی گوید که این خشمها را فرو بخورید، می گوید بر اساس خشم، کاری انجام ندهید. «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ » كظم کنندگان، فروبرندگان. نه فراموش کنندگان؛ فرو برندگان غیظ و خشم. که وقتی خشم فرونشست، انسان می تواند با عقل، با درک، آنچه را که شایسته است انجام بدهد. 3️⃣ والْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ »» و از خطای مردم درمی‌گذرند عفو كنندگان از خطاهای مردم. از اشتباهات مردم، از خطاهای مردم، از گناهان مردم، از لغزش های مردم باید گذشت، باید صرف نظر کرد. از آن گناهی نباید صرف نظر کرد که لغزش نبوده است. خدا هم از یک چنین گناهی مشکل صرف نظر بکند. از آن عمل خلافی نباید صرف نظر کرد که از روی تعقد و عناد انجام گرفته است. اما لغزش ها، قصورها که در کار عامه مردم فراوان هست، قابل گذشتن و عفو کردن است. 3️⃣ والَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می‌افتند؛ و برای گناهان خود، طلب آمرزش می‌کنند در وادی غفلت، زیر سرپوش غفلت، دیر نپایند. یک آیه خیلی عجیبی هست در قرآن، در زمينه تذکر پیداکردن؛ «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا؛ پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می‌افتند... (اعراف / 201) این هم برای باتقواهاست اتفاقأ، وقتی یک گروهی شیطان و شیطان صفت او را احاطه می کنند تا گمراه کنند، تا از راه به در ببرند، تا او را به فراموشی بیندازند،فورأ به یاد خدا بیفتد انسان. ياد خدا یک چنین چیزی است. یاد خدا حربه ای است در دست ما عليه شيطانها، یاد خدا ریسمانی است در اختیار ما، برای نجات از ورطه ای که دشمنان هوشیاری ما، در برابر ما به وجود آورده اند. یاد خدا خیلی چیز ارزشمند و قیمتی است. چون کار خلافی بکنند یا بر خویشتن ظلم بکنند، خدا را به یاد می آورند (ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ....) ادامه دارد... ✅ به بپیوندید: 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 17 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅جلسه دوم | ایمان 2 (قسمت اول) ❇️«یسئلونك عن الأنفال / سوره انفال آیه 1» از تو می پرسند . ای پیامبر - در مورد انفال، سؤال می کنند که انفال برای کیست و حق کیست. انفال را مختصرأ می توان به این صورت ترجمه کرد؛ انفال یعنی ثروت هایی که به عموم مسلمانان متعلق است. یک نمونه مثلا درآمدهایی است که در جنگ نصیب مسلمانان می شود، نه هر درآمدی، درآمدهای خاصی. یک نمونه از انفال، معادن است، این ثروت های زیرزمینی. یک نمونه از انفال این جنگل هاست. یک نمونه از انفال این دشتها و مرتع های عظیمی ست که در گوشه و کنار و بر سر کوه ها قرار دارد. انفال به طور خلاصه، آن ثروتهایی را می گویند که متعلق به یک فرد خاص یا به یک جمع خاص نیست، در اختیار همگان است، از آن تمامي ملت است. یک نمونه اش البته همانطوری که عرض شد، غنائم خاصی است که در جنگها نصيب سلحشوران لشکر مسلمان می شود. اول باری که این مسئله برای مسلمانان مطرح شد در جنگ بدر بود گویا، مسلمان ها با همدیگر بحث می کردند که این غنیمتها از آن کیست؟ میان آنها اختلاف به وجود آمد، به پیغمبر اکرم مراجعه کردند، از آن حضرت سؤال کردند، آیه قرآن پاسخ را به پیامبر خود الهام می دهد. قل الأنفال لله و الرسول انفال از آن خدا و از آن پیامبر است. ❓ از آن خدا یعنی چه؟ ❓ یعنی برای یک عده معینی از بندگان خدا نیست. آنچه مال خداست، آنچه که باید نام مال خدا به روی آن گذاشت، این درحقیقت آن چیزی است که باید صرف بشود در اهداف الهي، مال خدا، پیداست که برای مصالح خدا حرج نمی شود، خدای متعال مصالح آن چنانی ندارد، نیازی ندارد، حاجتي ندارد که مال او برای رفع آن نیاز مصرف بشود. آنچه مال خداست، درحقیقت مال بندگان خداست. باید در راه مصالحی که خدای متعال معین کرده است، صرف و خرج بشود. پس مال الله، انفال از آن خدا هست، به این معناست. ❓«والرسول»، يعني چه؟ از آن رسول است، یعنی چه؟ ❓ مگر رسول یک قطبی درمقابل خداست؟ نه، هرکسی ممکن است به خودش حق بدهد که در مال خدا تصرف کند. همه ممکن است بگویند این مال خداست، ما هم بنده خداییم، و به این نام ظاهریسند خوش ظاهر، با این نام عامیانه جاذب، که این مال، مال خداست، ما هم بنده خدا هستیم؛ این مال عمومی را در مصارف شخصی خودشان مصرف نمایند؛ یک چنین چیزی ممکن است. بنابراین مال خدا، اگرچه باید به مصالح عموم مسلمانان و بندگان واقعی خدا برسد، اما به مصلحت عموم رسیدن، به این معنا نیست که بلبَشو باشد، هرکه هرچه دلش خواست مصرف بکند. لازم است یک مرکزیتی باشد، یک دست قدرتمندی باشد که نماینده خدا و قيم امور مردم محسوب بشود؛ او کیست؟ او رسول است. 📍 رسول در اینجا به عنوان رسالت و نبوت مطرح نیست، به عنوان حکومت الهی مطرح است. یعنی وقتی که رسول از دنیا رفت، امام همه کاره انفال است. امام يعني حاکم الهي، در روزگاری که امام معصوم بر مردم حکومت نمی کند، آن کسی که از سوی خدا می تواند و می باید بر مردم حکومت بکند، او همه کاره انفال و ثروت های عمومی می شود. به هرصورت، اگرچه این ثروت ها عمومی است، یعنی معدنها از آن همگان است، جنگلها و نیزارها برای همه است، مرتع ها برای همه است، غنيمت هایی که از دشمن به دست می آید، برای همه است؛ از این قبیل موارد و مصادیقی که برای انفال ذکر شده، اگرچه برای همگان است، اما بالاخره باید در اختیار یک قدرتمندِ الهی که همان حاکم اسلامی است، قرار داشته باشد. آن کیست؟ در زمان وجود پیغمبر، رسول الله، پس از او امام معصوم، اگر امام معصوم نباشد، امام عادل الهی؛ آن کسی است که زمام حکومت اسلامی باید در دست او باشد، او مسلطِ به امر انفال است. ادامه دارد... ➗➗➗➗➗➗ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
4.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ | تعهدات ایمانی 🎧 صدای حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را در جلسه ۴ تدریس طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن بشنوید ☝️ این جلسات در ماه رمضان ۱۳۵۳ شمسی در مسجد امام حسن علیه‌السلام مشهد برگزار شده است ➗➗➗➗➗➗ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 18 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ———————-👇👇👇👇 🔅جلسه دوم | ایمان 2 (قسمت دوم) بعد از آنی که مصرف انفال را معین می کند، می فرماید: «(فاتقوا الله وأصلحوا ذات بينكم وأطيعوا الله ورسوله إن كنتم مؤمنين) . اگر مؤمن هستید، این سه کار را انجام بدهید: اولا: تقوای خدا پیشه کنید، (فاتقوا الله) پس از خدا پروا بدارید. ثانیا: وأصلحوا ذات بینکم) في مابین خود را اصلاح کنید. اختلافات را در میان خود از میان بردارید. به سود حقیقت، آن کسانی که سخنی غیر حقیقت می گویند، از سخن خود دست بکشند، اختلافات را از میان خود بردارید. وأصلحوا ذات بييكم میان خود را اصلاح کنید، بر سر چیزهای جزئی به جان هم نیفتید، بهانه برای به جان یکدیگر افتادن نجویید. خاصیت یک عده مردمی که جنگشان می آید با دوستان و با دشمنان، همین است که دنبال بهانه های کوچک برای جنگیدن و دعوا کردن و ایجاد اختلاف می گردند. نصیحت خدا و رسول به این گونه مردم این است که به جای آنکه برای جنگیدن با دوستان بهانه بجویید، برای جنگیدن با دشمنان بهانه ها را پنهان نکنید. و اگر اهل جنگی، با دشمن بجنگ، با برادر چرا؟ با دوست چرا؟ وأصلحوا ذات بينكم». این دوتا توصیه بزرگ، ثالثا: توصیه سوم یک مطلبی است که کلی است و شامل همه کارهای نیک و اجتناب از همه کارهای بد می شود، «واطيعوا الله ورسوله» و اطاعت کنید، فرمان ببرید خدا را و پیامبرش را، ان كنتم مؤمنین اگر شما مؤمنيد. مسئله ایمان، این روش قلبی، وابستگی فکری و اعتقادی و روانی به یک مطلب، به یک شخص، به یک قطب و به یک مرکز، که نامش ایمان است، تنها به همین خلاصه نمی شود که در قلب، انسان این گروش و گرایش و گرویدگی را داشته باشد. آن وقتی ایمان به صورت راستین در کسی وجود دارد که برطبق آن ایمان عمل کند. آن وقتی کسی می تواند ادعا کند مؤمن واقعی ست، که به لوازم ایمان و تعهدات ایمان پایبند باشد. آن وقتی کسی می تواند بگوید من به خدا مؤمن و معتقدم، که زندگی او و متن واقعیت وجود او، با آن کسی که منکر خداست، تفاوتی داشته باشد. آن کسی که امروز منکر خداست، عملش با عمل آن کسانی که مدعی خدایند چه تفاوتی دارد؟ هر دو ظلم می کنند. هر دو در مادیات تا خرخره غرق شدند. هر دو برای این چند صباح زندگی، چند روز دیگر بیشتر نفس زدن و دو لقمه ای خوردن و فضا را متعفن کردن، برای دو صباح بیشتر راحت زیستن، حاضرند همه فضیلت ها را زیر پا بگذارند. منتها این یکی صاف می گوید من به خدا معتقد نیستم، آن دیگری مدعی است که به خدا معتقد است. این چه جور ایمانی است؟ ادامه دارد... ➗➗➗➗➗➗ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 19 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ———————-👇👇👇👇 🔅جلسه دوم | ایمان 2 (قسمت سوم) ✅ إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد (آیه 2 سوره انفال)✅ ترسیدن از خدا به چه معناست؟ آیا ترسیدن یک گنه کار در مقابل قاضی است، یا نوع دیگر و لطیف تر است؟ ممکن است کسی بگوید من گناهی نکردم، از خدا هم نمی ترسم. بله، ترسیدن گنه کار در مقابل قاضی و دادستان، آن کسی که باید آدم را مجازات کند، آن نوع ترس با نداشتن گناه، البته منتفی است؛ تا چه کسی باشد که بتواند مطمئن باشد که گناهی ندارد. اما یک نوع ترس دیگر هست که آن ناشی از معرفت است. انسان درمقابل اشیای بزرگ، ذوات عظيم، حقیقتهای باشکوه، قهرا احساس دهشت و حیرت می کند. خاصیت وجودي انسان این است، ترکیب روحی و جسمی انسان این را ایجاب می کند؛ درمقابل هر چیز باعظمتی، هر انسانی حالت به دهشتي را در خود احساس می کند. این حالت دهشت، نه از باب این است که از او می ترسد، ممکن است او هیچ ترسی نداشته باشد، به این معنا که تعرضی بکند، ترس ناشی از گناه نیست اینجا؛ بلکه این دهشت و بیمناکی، ناشی از احساس عظمت او و احساس حقارت خویشتن در مقابل اوست. این چنین ترسی از خدا جا دارد، مطلوب است، لازم است، مفید است. آن کسی که در مقابل پروردگار، خود را کوچک و ناقص و حقیر می بیند و خدا را به تمام شئون امور خویش مسلط و مهیمن و مسيطرا مشاهده می کند، این چنین انسانی سعی می کند جز از آن خط سیر مستقیمی که خدای عالم برای او معین کرده، از راه دیگری سیر نکند، حرکت نکند. این بزرگ ترین ضامن اجرایی عمل و حرکت و تلاش است در یک انسان مسلمان و در یک جامعه مسلم. اینی که می بینید امیرالمؤمنین در نیمه های شب، در شب های ماه رمضان، به خود می پیچد و اشک می ریزد؛ اینی که می بینید امام سجاد گاهی صیحه می زند؛ اینی که می بینید رسول الله، با همه جلالت و عظمتش، وقتی دهه سوم ماه رمضان می آید، می گوید رختخواب مرا جمع کنید، بستری برای خود نمی گستراند؛ یعنی شبها دیگر وقت خواب نیست، وقت عبادت است، وقت تضرع است، وقت خضوع است در مقابل پروردگار؛ اینها را گمان مکن کارهای تصنعی است که انجام می گیرد. چقدر ناقص و ناآگاه است آن کسی که بگوید امام در دعای ابوحمزه میخواهد به مردم چیز یاد بدهد و خودش را نمی گوید. چقدر ناوارد و بی اطلاع از روح دعا و از کیفیت مناجات بندگان صالح با خداست، آن کسی که خیال می کند آن گریه و ناله و اشک امام علیه السلام برای آموزش دادن است. یعنی تصنعی گریه کرده اند تا تو و من یاد بگیریم؟ اشتباه است این. واقعأ اشک ریخته اند، چرا اشک ریخته اند؟ برای خاطر اینکه معرفتشان نسبت به خدا بیشتر است. در وجود مقدس پروردگار، عظمتی می بیند امیرالمؤمنین، که چشم های نزدیک بین من و شما نمی تواند این عظمت را ببیند. تو بزرگی و در آيينه کوچک ننمایی. این آیینه کوچک روح ما نمی تواند آن عظمت عجیب را در خود منعکس کند، اما آیینه روح امیرالمؤمنین چطور؟ او می تواند، او این عظمت را می فهمد، می گیرد، درک می کند و به همین دلیل است که آن جور به خود می پیچد و اشک می ریزد. وقتی که یاد خدا به میان بیاید، آن حالت هیبت، آن حالت خشيت، آن احساس ترس و بیم، آن حالت رعبی که ناشی از احساس حقارت خود در مقابل عظمت خداست، بردل مؤمن مسلط می شود، (اذا كر الله وجلت قلوهم. خدا برای انسان از صورت بازیچه بیرون می آید، نام خدا از صورت یک ذکر اعتیادگونه خارج می شود. ادامه دارد... ➗➗➗➗➗➗ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره 20 ❇️📚«قسمتی از کتاب: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ❇️ ———————-👇👇👇👇 🔅جلسه دوم | ایمان 2 (قسمت چهارم) ✅ إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ...... وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا مؤمنان، تنها کسانی هستند که ه....... و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزونتر می‌گردد؛ (آیه 2 سوره انفال)✅ نشانه دیگر مؤمن این است که وقتی آیات خدا بر آنان فروخوانده می شود، یا خودشان می خوانند یا کس دیگری برای آنها این آیات را فرو می خوانده ایمانشان افزون می گردد، (زَادَتْهُمْ إِيمَانًا)، این ایمان مانند بذری در دل او، در روح او رشد می کند، بزرگ می شود، مانند گیاهی بالا می آید، مانند درختي ساقه و ریشه اش ستبر می شود، آن چنانی که امکان ریشه کن کردن آن از میان می رود. ایمان به صورت یک آب راکد، در وجود یک مؤمن، معنی ندارد. آن کسانی که یک کلمه ای را در کودکی فراگرفته اند، بر اثر شک دوران بلوغ، آن یک کلمه از آن صلابت و از آن عظمت در روح اینها افتاد، کوچک شد، ناقص شد، ناچیز شد، یک نیمه ایمانی، یک نیمه حقیقتي در روحشان باقی ماند، آن هم بر اثر پیش آمدن جریانات و حوادث گوناگون، مدام کاسته شد و کاسته شد؛ یک چنین ایمانی یک روزی هم از انسان به آسانی گرفته می شود. ایمان مستودع، ایمان عاریت، مؤمن اینجوری نیست. مؤمن راستین، آن مؤمنی است که اگر یک کلمه از حقایق و معارف دینی و الهی در دل اوست، آن یک کلمه را با تدبر، با دقت نظر، با اندیشیدن، این ایمان را از زایل شدن نجات بدهد. مؤمن واقعی این است از این آیه و از این جمله استفاده می کنیم که با تلاوت قرآن، ایمان انسان مؤمن باید زیاد بشود. و از این جمله اتخاذ سند می کنیم، دقت کنید از این کلام خدا اتخاذ سند می کنیم و به آن کسانی که می گویند قرآن را ترجمه نکنید، معنا نکنید، تفسیر نکنید که عقل ما نمی رسد، به آنها می گوییم اگر ما قرآن را نمی توانستیم بفهمیم، چگونه ایمان ما با خواندن قرآن زیاد می شود؛ پس پیداست، قرآن کتاب رمز نیست. قرآن کتابی است که باید آن را خواند به قصد فهميدن، و فهمید به قصد افزون شدن و نیرومندترشدن ایمان، «وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا ». ادامه دارد... ➗➗➗➗➗➗ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9