🍂سلسله مباحث: راه و رسم طلبگی
شماره 20
موضوع: بایستههای طلبگی / قسمت اول / شکیبایی و پایداری
اکنون که با فلسفه پیدایش و رسالت روحانیت و فضای عمومی حوزههای علمیه آشنا شدیم، به بررسی مهمترین هنجارها و بایستههای دنیای طلبگی میپردازیم.
1.. شکیبایی و پایداری
مسیر طلبگی استمرار راه انبیا است و طلبه در راهی قدم نهاده که پیش از او سفیران الهی و بهترین بندگان او آن راه را طی کرده و پشت سر نهادهاند. راهی بس پرشکوه و پرحماسه، راهی سرشار از عظمت و افتخار، راهی سراسر افتخارآمیز و غرورآفرین، راهی هموار و در عین حال دشوار.
پیامبران الهی در راه انجام وظیفه خود، مشکلات فراوانی تحمل کردند، ولی هیچگاه تراکم این مشکلات آنان را از میدان بیرون نکرد. مشکلاتی مانند:
1.. انواع فحشها و توهینها: دیوانه، شاعر[صافات 37: 36]، جادوگر[ذاریات 51: 52]، کاهن[طور52: 29]، احمق[اعراف 7: 66]، دروغگو، متکبر، گستاخ[قمر54: 25]، گمراه[اعراف 7: 606]، حیلهگر[اعراف 7: 123]، مفسد، خرابکار[اعراف 7:127]، متکبر، برتری جو[مؤمنون 23: 24] و.. .
2.. گونههای مختلف تمسخر و بیاعتنایی.
3.. فال بد زدن و عامل بدبختی دانستن.
4.. تکذیب.
5.. تهدید به تبعید و اخراج.
6.. تهدید به شکنجه.
7.. تهدید به سنگسار.
8.. مخالفت صریح و لجبازی.
9.. آزار، ریختن زباله و خاکستر، سنگباران و.. .
روحانیت که میراثدار رسالت انبیا است باید از ابتدا آماده همة این مشکلات باشد.
درگیری میان پیامبران خدا و مخالفان آنان به درازای تاریخ خلقت انسان سابقه دارد، از ابتدای پیدایش بشر در دالان بلند و ممتد تاریخ، دو جبهه حق و باطل در تقابل مستمر بودهاند و همیشه حامیان ارزشها، پاکیها و فضیلتها در معرض مخالفت و بدخواهی بودهاند.
لعن و سلام در زیارت عاشورا و نفی و اثبات در کلمه طیبه لاالهالاالله آموزش اعلام بیزاری و نفرت از جبهه باطل و اعلام وفاداری و حمایت از جبهه حق است. ذکر تاریخ پیامبران گذشته در قرآن همین حقیقت را اعلام و گوشزد مینماید که هر که پیرو آیین پاکان و صالحان است و خود را مانند حسین وارث آدم و ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و محمد و علی میداند، باید در راه حمایت از حقیقتها و ارزشها آماده تحمل انواع بلایا و پرداخت همه داراییها و سرمایههای خویش باشد و البته این پایداری و شکیبایی سرانجام به پیروزی نهایی جبهة متقین خواهد انجامید.
بر خلاف نظرهای تنگمایه و سطحی، حرکت انبیا حرکتی ناموفق نبوده و باطل که راه مخالف انبیا است بر تاریخ بشری و سیر آن حکومت نداشته است و این انبیای الهی بودهاند که از آغاز تا کنون توفیق یافتهاند بشر را مجموعاً در همان سیری که خود میخواستهاند هدایت کنند و از این پس نیز تا پایان جهان بر همین قرار خواهد بود.
هر یک از این پیامآورانِ حق در قطعهای از این نوار ممتد تاریخ، بشر را به پیش رانده و سیر او را به سوی هدف خلقت انسان که تعالی و تکامل جامعه بشری است، تسهیل و تسریع کردهاند و هنگامی که پس از روزگاری تلاش و مبارزة بیامان از این جهان به هر وضع و بر اثر هر علتی رخت بستهاند در آخرین نقطة مأموریت و رسالت خود، بار امانت خدایی را به رسول و مأمور پس از خود سپرده، خود چشم بر هم نهادهاند.. . و چنین شده است که در این دوران تاریخ، بشر از همیشة عمر خود، بر اثر هشیاری و آگاهی ـ که همان نیز آثار دعوت پیامبران است ـ به راه آنان خوشبینتر و به هدف آنان نزدیکتر است.. . بر همین منوال، این سیر طبیعی ادامه خواهد یافت تا روزی که به دست آخرین حجت الهی، آخرین گام در راه تربیت و ارشاد بشر برداشته شده و بشریت بیهیچ مانع و رادعی در بزرگراه تعالی و تکامل بیپایان خویش گام گذارد و با سرعتی بیش از همیشه به حرکت مبارک خویش ادامه دهد.. . و این فرجام واقعی نبوت و راه پیامبران است.
نکته بسیار مهم این است که موفقیت مرحلهای در گرو دو عامل بسیار تعیین کننده است؛ ایمان و صبر. شکستهای اثنای راه بر اثر فقدان این دو عامل و پیروزیهای درخشان بر اثر به کار گرفتن آن بوده است.»
روحانیت شیعه اگر در طول تاریخ با دشمنیها و بدخواهیها مواجه بوده، آن را پدیدهای تازه نمیدانسته و هیچگاه دلسرد و محزون نگردیده است. انواع تهمتها، دشنامها، جسارتها و مخالفتها در راه تحقق آن هدف بزرگ کمترین درسی است که کاروان روحانیت، از قافله سالاران خود انبیا و اولیا آموخته است. آنچه بر پیامبران گذشته آمده، امروز نیز کم و بیش در اجتماع ما دیده میشود و هر که در مسیر آنان است، در معرض آن همه قرار دارد.
#ندای_تهذیب
🌺 @nedaye_tahzib
🍃 tahzib-howzeh.com
164.pdf
135.7K
📂هر روز با قرآن و عترت
📚#موضوع_صد_و_شصت_چهار
✅ خودشناسی (انسان شناسی)
✏️ انسان؛ حامل امانت الهی
🗓1399/07/04
🌼 @nedaye_tahzib
💠مجموعه پوسترهای نمایشگاهی
🔰 انس با امام زمان علیه السلام در سیره علما و بزرگان؛ شماره 9
#انس_با_امام_زمان، #سیدـعبدالکریمـکفاش
🌼 @nedaye_tahzib
🍀 tahzib-howzeh.com
کمک مؤمنانه اولویت اقتصادی امام حسن مجتبی (علیه السلام)
آدمهایی که اهل اقتصاد هستند معمولاً کمک به فقرا به عنوان اولویت دوم و یا حتی دست چندم آنهاست آنها با توجیه اینکه باید اولویتشان تولید ثروت باشد تا بتوانند در آینده نیز به فقرا کمک کنند گاه در بحرانها خزانهها و گاوصندوقهای خود را چند قفله میکنند تا از بحران عبور کنند و درست در جایی که فقرا و نیازمندان چشمبهراه یاری آنها هستند در جیبهایشان را میدوزند درحالیکه در سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام) موضوع کاملاً برخلاف این رویه بوده است و حضرت در بحرانهای اقتصادی بیشترین مقدار کمک را نسبت به نیازمندان داشتند تا آنجا که سه مرتبه اموال خود را به دونیم تقسیم کرده و نیمی را به فقرا دادند و نیمی را برای خود برداشتند و دو مرتبه نیز تمام دارایی خود را در راه خدا انفاق فرمودند.
منبع: بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۹؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ج۱، ص۴۹۰.
🌼 @nedaye_tahzib
🍀 tahzib-howzeh.com
کمک متواضعانه
تواضع در مقابل فقرا یکی از چیزهایی است که قرآن به صورت صریح به آن دستور داده و میفرماید:
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ؛[ ضحی،آیه 10]
چون سائلی به تو روی آورد او را با تندی مران.
در سیره کمک مؤمنانه امام حسن مجتبی (علیه السلام) تواضع در مقابل فقیر بهوفور به چشم میخورد تا آنجا که بعضی از اشراف و بزرگان شهر ایشان را به خاطر شدت تواضع و همنشینی با فقرا و ژندهپوشان مورد شماتت و سرزنش قرار میدادند؛ آوردهاند که روزی آن حضرت از کنار کوچهباغی در حال عبور بود که عدهای از فقرا را مشاهده میکنند که در حال خوردن تکههایی از نان خشک هستند آنان رو به حضرت کرده و عرضه داشتند ای پسر رسول خدا آیا هم سفره فقیران میشوی؟! آن حضرت از اسب پیاده شدند و در کنار آنها در روی زمین نشستند و با آنها هم سفره شدند و از همان نان خشک همگی خوردند و سیر شدند سپس حضرت از آنها خواست تا برای بازدید به منزل ایشان مشرف شوند و سفرهای از غذای مطبوع برای آنها انداخت و پس از غذا از اموالی که داشتند به آنها بخشیدند این صفت تواضع در مقابل فقرا که میراث رسول خدا و امیرمؤمنان بود در کریم اهلبیت (علیهم السلام) در حد کامل ظهور پیدا کرد.
منبع: ابن شهر آشوب، المناقب، ج۴، ص۲۳
#ندای_تهذیب
🌼 @nedaye_tahzib
🍀 tahzib-howzeh.com
#جمعه_های_مهدوی
جمعه و انتظار
روز جمعه براي منتظر ، معناي ديگري دارد. روز شدّت يافتن انتظار است. در زيارت امام زمان در روز جمعه مي گوييم: هذا يومُ الجمعة وَ هو يومُكَ المتوقَّعُ فيه ظُهورُكَ و الفَرَجُ فيه لِلمؤمنينَ عَلى يَدَيكَ... ؛[ مفاتيح الجنان، زيارت صاحب الزمان در روز جمعه] امروز روز جمعه است و اين روز، روز توست كه انتظار مي رود ظهور تو در اين روز باشد و گشايش براي مؤمنان به دستان تو و هلاكت كافران به شمشير تو باشد. مولاي من! من امروز مهمان تو و پناه جوينده به تو هستم، تو نيز كه از بزرگ زادگاني، مأمور به مهمان داري و اكرام هستي. پس مرا مهمان كن و پناه ده.
شيعه بايد هر جمعه انتظار ظهور حضرتش را داشته باشد و از نظر روحي و اخلاقي آماده رسيدن به خدمتش و امتثال اوامرش باشد. جمعه شيعه منتظر بايدبا روزهاي ديگرش فرق كند، هم شوق ديدار داشته باشد، هم ناله و ندبه فراق. هم انتظار داشته باشد، هم براي ظهور و فرج، دعا كند.
#ندای_تهذیب
🌼 @nedaye_tahzib
🍀 tahzib-howzeh.com
🏴 فرا رسیدن هفتم صفر، شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد
▪️چشمهای نجیب، یعنی تو
▪️غرق در عطر سیب، یعنی تو
▪️السلام ای کریم آلُ الله
▪️به غمِ دل طبیب، یعنی تو
▪️ای فدای مزار ویرانت
▪️در مدینه غریب، یعنی تو
#ندای_تهذیب
🌼 @nedaye_tahzib
🍀 tahzib-howzeh.com
165.pdf
120.6K
📂هر روز با قرآن و عترت
📚#موضوع_صد_و_شصت_پنج
✅ خودشناسی (انسان شناسی)
✏️ عبادت و بندگی؛ هدف خلقت انسان
🗓1399/07/05
🌹 @nedaye_tahzib
شنبه 27.pdf
95.9K
📂انس با قرآن و عترت
📚هفته بیست و هفتم (شنبه)
✅ خشم و پرخاشگری 2
❌ سبکهای مقابله با خشم
🗓1399/07/05
#انس_با_قرآن_و_عترت
🌹 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی
🔸قرآن در سیره علما، شماره 9
موضوع: تماشای قرآن
#قرآن_در_سیره_علما
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
D1737367T10798471(Web).mp3
2.42M
#شنبه_های_قرآنی
موضوع: پاسخگویی به شبهات کرونایی از قرآن / قسمت دوم: نگاه خود را درست کنیم
سخنران: حجت الاسلام محسن قرائنی
در قرآن دو نوع زلزله ذکر می شود. یکی زلزله زمین است یکی هم مردم به هم می ریزند(عقایدشان به هم می ریزد)
ما باید در حوادث و سختی ها نگاه خود را درست کنیم. تا سختی نباشد رشد نمی کنیم. ما باید به مسیرمان باور داشته باشیم. در امتحان هم تلخی هست و هم شیرینی. توقع ما اگر عوض شود هم از خدا راضی شده، تسلیم شده و به آرامش می رسیم.
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
#شنبه_های_قرآنی
موضوع: قرآن مجسم
در قرآن کریم گاه پیامبر مکرم اسلام به صفاتی متصف شده است. با ژرفنگری در اینگونه آیات، این اوصاف را به دو دسته میتوان تقسیم کرد: صفاتی که مختص خود پیامبر اسلام است؛ مانند صفت «خاتم الانبیاء» که در آیه مبارکه 40 سوره احزاب آمده است:
»مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیینَ«.
اما دسته دیگر از صفات، مشترک میان آن حضرت و قرآن کریم است؛ چنانکه گویی او کتاب و قرآن مجسم است. ما در اینجا هفت صفت مشترک را برشمردهایم که بدین قرار است:
1.. کرامت: هم قرآن با وصف «کریم» آمده و هم پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله:
قرآن: إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ واقعه/77.
پیامبر اعظم صلی الله علی وآله: إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ تکویر/19.
2.. مبشر بودن: بشارت به رحمتهای الهی و نعمتهای با عظمت پروردگار:
قرآن: إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یهْدِی .... وَیبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ .... اسراء/9.
پیامبر اعظم صلی الله علی وآله: وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً ... سبأ/28.
3.. نذیر بودن: ترساندن انسانها از عاقبت شوم اعمال ناصحیح و گناهان آنان از وظایفی است که خداوند متعال برای این دو کتاب صامت و ناطق خویش بر میشمارد:
قرآن: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَی عَبْدِهِ الْکِتَابَ .... لِینْذِرَ بَأْساً شَدِیداً مِنْ لَدُنْهُ... کهف/1و2.
پیامبر اعظم صلی الله علی وآله: لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ انعام/19.
4.. از طرف خداوند آمدن: هر دو از طرف خداوند آمدهاند:
قرآن: قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ مائده/15.
پیامبر اعظم صلی الله علی وآله: یا ایهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّکُمْ... نساء/170.
5.. هدایتگری: یکی از صفاتی که خداوند در سراسر قرآن خود را با آن ستوده، هدایت بندگان است (همانند بقره/213، حج/16، نور/46، احزاب/4، زمر/23) که در برخی آیت قرآن کریم می بینیم این دو حقیقت با عظمت، وسیله ای برای هدایت و تجلی هادی بودن خداوند متعال معرفی شدهاند:
قرآن: إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ ... اسراء/9.
پیامبر اعظم صلی الله علی وآله: وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ شوری/52.
6.. نور بودن: هر دو حقیقت متصف به نور بودن شدهاند:
قرآن: فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنَا تغابن/8.
پیامبر اعظم صلی الله علی وآله: یا ایهَا النَّبِی إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ ... وَسِرَاجاً مُنِیراً احزاب/45 و 46.
7.. سخن الهی: هر دو سخنی جز وحی الهی ندارند:
قرآن: وَإِذَا تُتْلَی عَلَیهِمْ آیاتنَا بَینَاتٍ قَالَ الَّذِینَ لا یرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا یکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یوحَی إِلَی یونس/15.
پیامبر اعظم صلی الله علی وآله: وَمَا ینْطِقُ عَنِ الْهَوَی إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَی نجم/3و4.
پی نوشت:
1.. ترجمه تفسیر المیزان، ج5، ص570.
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شنبه_های_قرآنی
تفسیر آیه 8 سوره بلد با موضوع قضاوت
خداوند چشم را با ظرافت تمام آفریده است، اما چشمی که با این ظرافت کار میکند گاهی خطا میکند؛ سراب میبیند و یا استخر عمیق را کمعمق میبیند. انسان با شنیدن یک حرف و یا دیدن ظاهر فردی نباید به قضاوت بپردازد چون خطا ممکن است. جواد فروغی، قاری بینالمللی کشور با تدبر در آیه ۸ سوره مبارکه بلد، موضوع قضاوت و علنی کردن آن را در ویدیویی تماشایی به تصویر کشیده است که مشاهده میکنیم.
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: راه و رسم طلبگی
شماره 21
موضوع: بایستههای طلبگی / قسمت دوم / کارآمدی و توانمندی
کودک انسان در مراحل نخست زندگی، برای ماندن و بهزیستن، به خدمات دیگران سخت وابسته است؛ در خوردن، خوابیدن و آسودن نیز نیازمند «کار» دیگران است و از خود هیچ هنری ندارد.. . اندکی بعد همین کودک، بخشی از کارهای خود را با «همکاری» دیگران انجام میدهد. هر چه از مراحل رشد او میگذرد، در تأمین نیازهای خود مستقلتر میشود و نیاز او به «کار» یا «همکاری» دیگران کاهش مییابد، گرچه هیچگاه به صورت کامل از جامعه بینیاز نمیشود.
در سنین جوانی، شایسته است، آدمی تأمین بخشی از نیازهای دیگران را به عهده گیرد و همانگونه که خود تاکنون از حاصل کار و دسترنج دیگران بهره گرفته بود، از این پس به دیگران بهره برساند؛ اینک وظیفه دارد در قبال خدمات فراوانی که از دیگران دریافت کرده ـ به رسم قدرشناسی ـ از خود واکنشی نشان دهد و خدمتی برساند[هل جزاء الاحسان الا الاحسان؟]. این مرحله آغاز ورود انسان به جریان اجتماع و قرار گرفتن در یک صنف اجتماعی است. قرار گرفتن در یک صنف به معنای انتخاب یک مسئولیت و اعلام آمادگی برای انجام خدمات مشخص است. معلم، راننده، کاسب، کشاورز، آهنگر، کارمند و کارگر هر یک با انتخاب شغل خویش، در یک گروه اجتماعی قرار گرفته، خدمات ویژهای را ارائه میدهند، البته در مقابل نیز خدمات دیگری دریافت میدارند... .
این حکایتِ «چهرة اجتماعی» حیات ما انسانها است. زندگی ما آدمیان چهرة دیگری نیز دارد؛ «چهرة حیات فردی»
انسان، به اقتضای انسانیت خود ـ به عنوان یک فرد و فارغ از عضویت در اجتماع بشری ـ موظف است برای دستیابی به هدفی بلند، مسیری را طی کند؛ مرد و زن، پیر و جوان، شهری و روستایی، کاسب و کارمند و کارگر و معلم در اصلِ این وظیفه تفاوتی ندارند؛ زیرا همه در انسانیت مشترکاند. کسب معرفت، تهذیب نفس، تقوا و تعالی معنوی، ارزشهای وجودی انسان در زندگی فردی او است. انسان حتی اگر دور از آبادی به سر برد و در جزیرة تنهایی، زیست کند، به حکم انسانیت خویش، موظف به خودسازی و تحصیل عبودیت، قرب، و کمالات اخلاقی است.
همچنین موظف به «حضور اجتماعی» است. آدمی به مقتضای سرشت اجتماعی خویش، به عنوان یک فرد، وظیفه دارد در اجتماع زندگی کند. کمال مطلوب انسان نیز در گرو همین زندگی اجتماعی رقم خورده و با حضور در میدان اجتماع قابل دستیابی است.
همین انسان، آنگاه که با جامعه مرتبط میشود و به عنوان عضوی از پیکرة اجتماع در میآید، تعریف تازهای مییابد و وظایف جدیدی بر دوش میگیرد. اینک انسان نه به حکم انسانیت، بلکه به مقتضای حضور اجتماعیاش، وظایفی دارد. مثلا موظف است که حقوق دیگران را رعایت کند، به نیازهای همنوعان خویش توجه داشته باشد و در صدد ارائة خدماتی به آنها باشد.
در بعد حیات اجتماعی، ارزش انسان بر اساس خدماتی که ارائه میدهد، تعیین میشود هر چه این خدمات ارزندهتر و گستردهتر باشد، تأثیر وجود شخص در جامعه بالاتر و در بعد اجتماعی موفقتر است.
بر این اساس، لازم است:
1.. هر فرد در فرایند انتخاب خود، دقت کافی کند تا مؤثرترین خدمات اجتماعی را شناسایی کند و متناسب با توان و استعداد خود در صنفی قرار گیرد که بهرة بیشتری برساند.
2.. پس از انتخاب نیز توان خود را برای ارتقای سطح خدماتی که ارائه خواهد داد، بالاتر برد.
از نگاه دین، هر چه توانمندی، کارآیی، لیاقت و قدرت انسان بیشتر و به قول معروف «با عُرضهتر» باشد، و بتواند خدمت بیشتری ارائه کند شایستهتر است. بدین ترتیب، دو مطلوبیت و دو ارزش برای انسان مطرح است: ارزش «ایمان، اخلاق و تقوا» و ارزش «کارآمدی و کفایت».
إنّ خَیرَ مَنِ استَأجَرتَ القَوی الأمین[قصص 28: 26]
ایمان و تقوا ارزش بُعد فردی وجود انسان است و کارآمدی و کفایت، ارزش بُعد اجتماعی او و بدین ترتیب الگوی انسان ترازِ دین «مؤمن خدوم» خواهد بود زیرا مؤمن خدوم با صفت ایمان، خود را به افق کمال نزدیک میگرداند و با صفت خدمت جامعه را به سوی کمال حرکت میدهد.[ توصیه به قضاء حوائج مؤمنین در معنای گستردة خود، توجه به همین خدمت اجتماعی است. رسول اکرم فرمودند: مَن اَصبَحَ لایَهتَمَّ بِأمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم (وسائل الشیعه ج 16، ص336) کسی که به امور جامعه اسلامی اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست. امام علی نیز فرمودهاند: اَفضَلُ النّاسِ اَنفَعُهُم لِلنّاسِ (غرر الحکم: 10300) برترین مردم کسی است که فایدة بیشتری برای دیگران داشته باشد. و این اشاره به برتری انسان در حیات اجتماعی است.]
#ویژه_طلاب
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com