eitaa logo
ندای لالجین
1.2هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
173 فایل
🌷 به رسانه ندای لالجین خوش آمدید🌷 🌼 ارتباط با ادمین @Fali99 🌼تلگرام : https://t.me/nedayelalejin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 🌱 آیت الله ، احترام خاصی برای والدین قائل بودند؛ خودشان می‌فرمودند: "وقتی مادرم مرا می‌فرستاد تا پدرم را برای خوردن غذا صدا کنم، بعضی وقت‌ها می‌دیدم به خاطر خستگی، در حال مطالعه خوابش برده است. دلم نمی‌آمد ایشان را بیدار کنم، همان‌طور که پایش دراز بود، صورت خودم را به می‌مالیدم تا ایشان بیدار می‌شد. در این حال که بیدار می‌شد، برایم دعا می‌کرد و عاقبت‌بخیری می‌خواست، من خیلی از توفیقاتم را از دارم. 📲 رسانه ندای لالجین ╭┅─────────┅╮ 🌺 https://eitaa.com/nedayelalejin
⭕️ می‌نویسم این حروف را و حال آن که گرسنه هستم... 💠 مرحوم حضرت آیت‌الله سیّد شهاب‌الدّین بر نسخه‌ای خطّی از کتاب "فوائد بحرالعلوم" نوشته‌اند: 🔸کتاب فوائد سیّدمهدی نجفی را خریدم به پولی که از سه ماه نماز استیجاری به دست آورده بودم. و منِ محزون، شهاب‌الدّین حسینی مرعشی نجفی هستم. 🔹و این حروف را در حالی که گرسنه هستم می‌نویسم! زیرا یک روز و شب است که به دلیل نداشتن وجه، چیزی نخورده‌ام! و امیدوارم به برکت اجداد طاهرینم علیهم‌صلوات‌الله بر این سختی و گرفتاری بتوانم صبر نمایم. ✍🏻 نوشته شد به تاریخ ۱۳۴۱، در مدرسه قوام - نجف أشرف 📲 رسانه ندای لالجین ╭┅─────────┅╮ 🌺 https://eitaa.com/nedayelalejin
🔴 💠 آیت‌الله العظمی سید شهاب الدین می­‌فرمودند: محضر بودم، کسی آمد و به ایشان گفت: آقا! من به نسخه­‌ای که برای شب­ خیزی به من دادید، مو به مو عمل کردم امّا موفّق نمی­‌شوم. آیه آخر سوره کهف را خوانده­‌ام، دعایی را که داده­‌اید، خوانده­‌ام، صدقه هم فرمودید دادم، همه کار کردم اامّا موفق به نشدم. آقا فرمودند: گوش خود را جلو بیاور تا چیزی بگویم. چیزی به او گفتند که دیدیم سرخ شد و عقب نشست. بعد فرمودند: این را انجام بده، درست می­‌شود! آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند: بعدها که آن شخص پیش من آمد، خودش برایم گفت: آن روز آقا فرمودند: تو چند روز است که در منزل بد اخلاقی می­‌کنی و با همسر و بچّه­‌هایت قهری، با این حال می­ خواهی خدای متعال باز توفیق شب­ خیزی به تو بدهد؟! هیهات! این­ها که هیچ، اگر خضرِ نبی هم تعلیمی به تو بدهد، توفیقِ شب­‌خیزی نخواهی داشت! 🌺🍀💐🌷🍀🌺 📲 رسانه ندای لالجین ╭┅─────────┅╮ 🌺 https://eitaa.com/nedayelalejin ╭┅─────────┅╮ 🌺 https://t.me/nedayelalejin
💠 ماجرای شعر معروف شهریار درباره حضرت علی(ع)💠 🔹 آیت الله العظمی فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند. حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید. آن گاه محتشم و جند تن از شاعران فارسی زبان آمدند. فرمودند: ما کجاست؟ شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان! 🔸 شهریار این شعر را خواند: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را 🔹 آیت الله العظمی فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم چون من شهریار را ندیده بودم. فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟ گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می‌کند. گفتم: از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید. چند روز بعد شهریار آمد. دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر (علیه السلام) دیده‌ام. 🔹 از او پرسیدم: این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساخته‌ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته ام؟ چون من نه این شعر را به کسی داده ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده ام. مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی به شهریار می‌فرمایند: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) تشریف دارند. حضرت , شاعران اهل بیت را احضار فرمودند: ابتدا شاعران عرب آمدند. سپس فرمودند: شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند. آنها نیز آمدند. بعد فرمودند شهریار ما کجاست؟ شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید. آن گاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان ! و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم خواندید. 🔸 فوق‌العاده منقلب می‌شود و می‌گوید: من فلان شب این شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم تا کنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام. 🔹 آیت الله فرمودند: وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده ، من آن خواب را دیده ام. ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند: یقینا در سرودن این غزل به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی به این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است. 🌺🍀💐🌷🍀🌺 📲 رسانه ندای لالجین ╭┅─────────┅╮ 🌺 https://eitaa.com/nedayelalejin ╭┅─────────┅╮ 🌺 https://t.me/nedayelaleji
💠 ماجرای شعر معروف شهریار درباره حضرت علی(ع)💠 🔹 آیت الله العظمی فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند. حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید. آن گاه محتشم و جند تن از شاعران فارسی زبان آمدند. فرمودند: ما کجاست؟ شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان! 🔸 شهریار این شعر را خواند: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را 🔹 آیت الله العظمی فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم چون من شهریار را ندیده بودم. فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟ گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می‌کند. گفتم: از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید. چند روز بعد شهریار آمد. دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر (علیه السلام) دیده‌ام. 🔹 از او پرسیدم: این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساخته‌ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته ام؟ چون من نه این شعر را به کسی داده ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده ام. مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی به شهریار می‌فرمایند: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) تشریف دارند. حضرت , شاعران اهل بیت را احضار فرمودند: ابتدا شاعران عرب آمدند. سپس فرمودند: شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند. آنها نیز آمدند. بعد فرمودند شهریار ما کجاست؟ شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید. آن گاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان ! و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم خواندید. 🔸 فوق‌العاده منقلب می‌شود و می‌گوید: من فلان شب این شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم تا کنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام. 🔹 آیت الله فرمودند: وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده ، من آن خواب را دیده ام. ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند: یقینا در سرودن این غزل به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی به این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است. 🌺🍀💐🌷🍀🌺 📲 رسانه ندای لالجین ╭┅─────────┅╮ 🌺 @nedayelalejin