#متعصب من دوتا عمو داشتم که یکیش رو از همون بچگی خیلی دوسش داشتم اما عموی بزرگم ادم مغروری بود که همیشه باید فقط حرف حرف خودش میشد،یکی از اعتقاداتش این بود که بزرگتر درهرشرایطی احترامش واجبه و من که بزرگ فامیل هستم همه باید به حرفم گوش کنند،حتی وقتی من کلاس دهم بودم یه خاستگار داشتم که نه سواد درست و حسابی داشت نه خونواده ی خوب و نه اخلاق درستی،فقط به این دلیل که عموم رو واسطه کرده بودند عموم به بابام میگفت الا و بالله باید دخترت رو بدی به این جوون،بابامم که اوایل هرچی عموم میگفت رو حرفش نه نمیاورد خیلی خواست من رو موافق اون ازدواج کنه #ادامه‌‌دارد ❌کپی حرام ❌

#متعصب که با کلی گریه و زاری و توضیح و حرف زدن تونستم بابا رو از خر شیطون پیاده کنم تا بتونه به اون خاستگار جواب منفی بده،یعد از دوسال وقتی شهاب پسرخاله م به خاستگاریم اومد بابا گفت اول باید از عمو بزرگت اجازه بگیرم ،وای که وقتی این حرف رو زد من و مامان مثل اسفند روی اتیش جلز ولز میکردیم،اخه چند سال پیش وقتی هنوز پدربزرگ پدریم زنده بود ،عمو هر چهار تا دخترش رو بیخبر از اقاجونم شوهر داد،ما حرفمون این بود اگه ادم احترام به بزرگتر براش یه قانونه باید در مورد همه ی بزرگترها صدق کنه نه فقط برای شخص خودش،اما بابای ساده ی من متوجه این موضوع نبود، #ادامه‌‌دارد ❌کپی حرام ❌

#متعصب عمو هم به دلایل مختلف دوماه جریان خاستگاری شهاب رو طولش داد و اخرسر رضایت داد رسما بیان خاستگاری،وقتی با شهاب نامزد شدیم گفت دیگه کم کم داشتم از اینهمه انتظار و بازی دادن عموت خسته میشدیم،بزور تونستم بابام رو راضی نگه دارم وگرنه یه ماه پیش دیگه کم اورده بود میگفت بریم خاستگاری دختر عمه م، خلاصه عموم با همین تعصبات بیخود و چرندش زندگی و اینده ی همه رو به فنا میداد،یادمه مراسم عروسی برادر بزرگم عموم گفت عروس یعنی زنداداش بدبخت من باید دست مادربزرگم (مادر پدریمون )رو بعنوان بزرگتر ببوسه، #ادامه‌‌دارد ❌کپی حرام ❌

#متعصب هرچی مامان و بابا و بقیه ی بزرگترها گفتند این رسم مال پنجاه سال پیش بوده جوونهای الان دیگه دیدگاههاشون عوض شده این کار رونوعی بی حرمتی به خودشون میدونند و ممکنه تخم کینه و دشمنی بین عروس و فامیل شوهر کاشته بشه عمو باز هم حرف خودش رو میزد تا اینکه دیگه من کم اوردم،دخترم ارزو اونموقع یساله بود و تو بغلم خوابش رفته بود رفتم با صدای بلند رو به عمو گفتم عمو چرا زور میگی کدوم یکی از عروسهای خودت این رسم رو اجرا کردند که حالا از عروس ما این رسم رو میخوای ؟ تا کی میخوای عقده هات رو سر بقیه ی خواهر و برادرهات خالی کنی؟تا اینکه با فریاد بابام جلوی بقیه خفه خون گرفتم بابا طبق معمول گفت احترام عموت رو حفظ کن . #ادامه‌‌دارد ❌کپی حرام ❌

#متعصب از بابا لجم میگرفت چرا اینقدر نسبت به عمو و تعصبات بیخودیش کوتاه میاد،به حالت قهر وسایلم رو جمع کردم و به شهاب گفتم من رو ببره خونمون.بقیه خواستند جلوم رو بگیرند اما دیگه دوست نداشتم بیشتر از این جلوی زورگوییهای عمو سکوت کنم،رفتم خونه خودمون میدونستم بابا میاد دنبالم که از دلم دربیاره وهمینطورم شد،فردا اومد که من رو ببره برای مراسم پاتختی هرچی گفت راضی نشدم،گفتم تا وقتی بخواد احترام تو بخاطر حفظ حرمت عمو خدشه دار بشه من دیگه تو هیچ مراسمی شرکت نمیکنم. بابا راضی نمیشد و حرف خودش رو میزد که عموت بزرگ ماست احترامش واجبه ،گفتم بابا یه مثال برات میزنم پیامبر ما فرمودند، #ادامه‌‌دارد ❌کپی حرام ❌

#متعصب هیچ کس به دیگری برتری نداره مگر به تقوا ،پس تنها ملاک برتری تقواست نه سن و سال،دیدم راضی نشده،گفتم باباجان وقتی پیامبر رحلت فرمودند اصحاب گفتند ابوبکر از حضرت علی بزرگتره پس به او رواست که پیشوای امت باشه سخن پیامبر زمین موند بخاطر همین یه نکته،و شماهم سالهاست حرمت همه رو بخاطر سن عمو کنار گذاشتی....خوب فکر کن حرمت چه ادمهایی رو بخاطر سن یه نفر خدشه دار میکنی؟ دیگه باباسکوت کرد ،ازون به بعد موضعش رو تغییر داد .و عمو هم چند سال بعد که کمی بخاطر بیماری از تک و تا افتاد بچه هاش بردنش خانه سالمندان و به همین راحتی برتریش رو بخاطر سن و سالش از دست داد اونم بخاطر اینکه دیگه زبونش از کار افتاده بود و زورش به کسی نمیرسید... #پایان. ❌کپی حرام ⛔️