🔸ترتیل صفحه۶۰۳ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده 🔸مقام‌ : صبا - بیات #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @nedayevahy ┗━━━♥️═🍃━━━┛

نکته تفسیری صفحه ۶۰۳: (سوره­ ی مسد). نفرین بر ابولهب و همسرش: مدّتی از بعثت پیامبر خدا می­ گذشت. هنوز پیامبر(ص) دعوت خود را کامل علنی نکرده بود؛ هرچند زمزمه­ هایی از محتوای آن در میان مردم پیچیده بود و مردم می­ دانستند که محمّد(ص)، سخنان جدیدی به میان آورده است. دیگر امّا دورانِ دعوت پنهان به پایان رسیده و پیامبر(ص) مأمور بود رسالت خود را علنی برای مردم بیان فرماید. به همین منظور، یک روز بر فراز کوه صفا رفت و مردم را با صدای بلند به سوی خود فراخواند. مردمِ مکه با شنیدن صدای پیامبر(ص) به­ سرعت به سوی ایشان حرکت کردند. نفس­ ها در سینه­ ها حبس شده بود. همه منتظر بودند تا خبر مهم محمّد(ص) را بشنوند. پیامبر(ص)، قبایل عرب را با نام صدا زد. همگی دور او حلقه زدند. آن­گاه فرمود: به من بگویید اگر به شما خبر دهم که سواران دشمن می­ خواهند از کنار این کوه به شما حمله­ ور شوند، آیا سخن مرا باور می­ کنید؟ مردم که هرگز از آن حضرت دروغی نشنیده بودند و او را به امانت­داری می­ شناختند، یک­ صدا گفتند: آری؛ ما هرگز از تو دروغی نشنیده­ ایم. در این هنگام، پیامبر خدا فرمود: «من به شما هشدار می­ دهم که در پیش رویتان [و در عالم پس از مرگ و قیامت] عذابی شدید وجود دارد [و شما را به یکتاپرستی و ترک بت­ها دعوت می­ کنم].» ناگهان از میان مردم، شخصی با بی­ ادبی و وقاحت نعره کشید: «مرگ بر تو! ما را فقط برای همین جمع کردی؟» آن فرد هتّاک، ابولهب، عموی پیامبر(ص) بود؛ کافر زشت­ سیرتی که تمام تلاش خود را برای خاموش کردن نور اسلام و بدنام کردن پیامبر صلوات الله علیه صرف می­ کرد. او با بد گفتن از پیامبر(ص) سعی می­ کرد جلوی مردم حقیقت­ جو را از ملاقات با آن حضـرت بگیرد. همچنین گاهی در حالی که پیامبر خدا، مردم را به یکتاپرستی دعوت می­ کرد، به پای آن حضرت سنگ می­زد؛ به گونه­ ای که از پای مبارک حضرت خون می­ آمد، و در آن حال فریاد می­ کشید: ای مردم، این فرد دروغ­گوست؛ سخنانش را باور نکنید! همسرش ـ که «ام­ جمیل» نام داشت ـ نیز مانند خودش، فردی کافرپیشه و از دشمنان سرسخت پیامبر بود. او بوته­ های خار را از بیابان جمع می­ کرد و با طناب محکمی از پوست خرما می­ بست و به شهر می­ آورد و بر سر راه پیغمبر اسلام می­ریخت تا پاهای مبارکش آزرده شود. یک بار هم سنگی به دست گرفت و فریاد کشید که قصد کوبیدن آن سنگ را بر دهان پیامبر دارد. پس از بی­ شرمیِ ابولهب و بی­ احترامی او به پیامبر صلوات الله علیه ، خدای بزرگ این سوره را نازل فرمود و در آن، ابولهب را نفرین کرد و به او و همسر کافرش وعده داد که به­ زودی در آتش شعله­ ور دوزخ وارد خواهند شد. گفته­ اند سر ابولهب با ضربه­ ای زخم شد و عفونت کرد و در پی همان عفونت مرد. می­ گویند عفونت بدن او به حدّی شده بود که کسی جرأت نمی­ کرد نزدیک او شود. او را از مکه بیرون بردند و از دور بر او آب ریختند و سپس بر او آن­قدر سنگ پرتاب کردند که بدنش زیر سنگ و خاک پنهان شد[1].   [1] - تفسیر نمونه، ج 27، ص 420 🆔

⛴🌺🌺🌺

#مولاجانم 🍂گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش دست این طایفه ار سوی خدا نیست ببخش... 🍂در نبودت همه بازیچه این نفْس شدیم اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش... 🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) "

و اما...... صفحه آخر..... خدایا چنان کن سرانجام کار توخشنودباشی ومارستگار 🌹🌹🌹

صفحه۶۰۴ مصحف شریف سوره مبارکه اخلاص فلق ناس #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━@nedayevahy━━🍃═♥️━━━┓   ┗━━━♥️═🍃━━━┛

🔸ترتیل صفحه۶۰۴ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده 🔸مقام‌ : صبا - بیات #تلاوت‌روزانه‌یک‌صفحه‌قرآن🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @nedayevahy ┗━━━♥️═🍃━━━┛

سلام‌ای‌غایب‌بی‌نشان ❣ ای بهانه ی تمام گریه هایم ای آقای ندیده ام...✋ تمام هستي ‏ام را خاك قدمت مي ‏كنم تا شايد نظرى به جاده دلم بيندازى ،❤ چرا كه تو آفتاب يقينى، كه اميد فرداها هستى...  تو بهار رؤيايى كه مانند طراوت گل ‏سرخ 🌹مي ‏مانى و نرم و سبز و لطيفى ...  تو معنى كلمات آسمانى هستي كه دستهايش براى آمدنت به زمين دعا مي ‏كند.💚 اى تجسّم مهربانى غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه تو را توصيف مي ‏كنند و نفس آب تو رامعنى مي ‏كند و نبض خورشيد تو را وصف مي ‏كند. خوب مي ‏دانم كه تو مي ‏آيى؛ آرى تو مي ‏آيى همانطور كه وعده كرده ‏اى و آنگاه است.... كه كلمه انتظار را از لغتنامه ‏ها پاك خواهيم كرد. پس اى تمام زيبايى! بيا تا براى هميشه فريادرس عاشقان موعود باشى. یا ابا صالح المهدی ادرکنی💞 💚اللهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم🌼