جلسه اول . دوم محرم. حسن ظن.aac
16.65M
🔘جلسه اول(حسن ظن به مردم)
🔘حجت الاسلام دکتر ناصر علیخانی
#سوءظن
▪️▪️▪️▪️▪️
@nedayevahy
🇮🇷دستور عجیب سرتیپ عراقی برای یک شهید🌷
راوی: حسن یوسفی
🔸«یک بار یکی از بچهها آمد و به ما گفت که ان شاءالله ما تا ۴۵ روز دیگر میرویم ایران. در حالیکه آن موقع هنوز هیچ خبری از اعلام آزادی اسرای ایرانی نشده بود. بچهها سر به سرش گذاشتند و شوخی کردند. این برادر رزمنده یک آدم مؤمنی بود که ما قبولش داشتیم.
به او گفتیم حالا گیریم آزاد هم شدیم. اگر برویم ایران، تو میخواهی رسیدی خانهات، چه کار بکنی؟ گفت:«من با شما نمیآیم. چون قبل از آزادی میمیرم. شما در این اردوگاه برای من چهل روز عزاداری میکنید. جنازهام را دور اردوگاه تشییع میکنید.» بچهها در جوابش گفتند: «همه حرفهایت را که باور کنیم، این یکی را که چهل روز برایت عزاداری برپا باشد را باور نمیکنیم. تشییع جنازه را که نمیگذارند انجام دهیم. ضمناً این بعثیها برای آقا امام حسین(ع) که در کشور خودشان دفن است نمیگذارند عزاداری کنیم، چطور میخواهند بگذارند برای تو عزاداری کنیم؟»
🌷سه چهار روز بعد ایشان از دنیا رفت...در همان روزی که دوستمان از دنیا رفت، یک سرتیپ عراقی مسئول کل اردوگاهها که معمولاً ۶ ماه یکبار توی اردوگاهها سرکشی میکرد و بسیار هم مغرور بود، آمد. یک سربازی به او گزارش کرد که امروز یک نفر مرده. نمیدانم چطور شد که آن ژنرال عراقی گفت: برویم ببینیمش. همه تعجب کردند چون چنین مقامی هیچ وقت برای دیدن جنازهی اسیر اقدام نمیکرد. ملحفه را خودش از روی پیکر شهید کنار زد. ما خودمان هم منظرهای که دیدیم را باور نکردیم. چهره شهید خیلی حالت عجیبی پیدا کرده بود. انگار آنجا را با چیزی روشن کرده بودند. چهره سفید و نورانی و براق. هر کسی که آنجا چهره شهید را دید اصلاً انگار از این رو به آن رو شد. تا مدتی حالت چهرهاش را فراموش نمیکردیم.
🌷همان موقع که همگی چهره دوست شهیدمان را دیدیم، آن سرتیپ عراقی یک سیلی محکم زد توی گوش سربازش که کنار ایستاده بود و گفت:«لا بالموت...هذا شهید... والله الاعظم هذا شهید...» دیگر باورش شده بود که این شهید است و از آنجا آن بعثی هم زیر و رو شده بود. گفت:
« برای این شهید باید چهل و پنج روز عزاداری کنید و دستور میدهم بدنش را دور تا دور اردوگاه سه بار تشییع کنید.» او که اینها را میگفت بچه ها گریه میکردند. اتفاق عجیبی بود. بعد یکی از ایرانیها رفت و گفت ما چهل و پنج روز نمیتوانیم عزاداری کنیم. افسر بعثی گفت: چرا؟ جواب دادند: چون ما چهل روز دیگر میرویم. گفت: شما از کجا این حرف را میزنید؟ جواب داد: خود این شهید قبل از شهادتش گفته. افسر بعثی گفت:
«اگر او گفته پس درست است.»
🔶🔸سر چهل روز دیدیم درها باز شد و صلیب سرخی ها آمدند داخل و گفتند که دیگر باید به ایران بازگردید.🔸🔶
📖 #کتاب سیری در زمان - جلد سوم - صفحه ۵۴۵ الی ۵۴۶
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
@nedayevahy
هدایت شده از ندای وحی
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🔶دستگاه گوارش
شگفتی های آفرینش
#موشن_گرافی
@nedayevahy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-کجا میری پدرجان؟
+اِلَی اَلْحبیب، اِلَی اَلْغَریب ، اِلَی اَلْحُسَین
این حسین کیست که عالم همه دیوانهی اوست 🖤
🌍 @nedayevahy
هدایت شده از ندای وحی
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از ندای وحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹مکالمه زیبای حاج قاسم با دختر شهید
🌹تقدیم به تمام دختران شهدا
🌍 @nedayevahy
ذکر مصیبت-حجت الاسلام عالی.mp3
3.94M
🔳حجت الاسلام عالی
🔳ذکر مصیبت حضرت رقیه(سلام الله علیها)
@nedayevahy
✅احکام #نـذر_صحیح در فتوای آیت الله #خامنه_ای
✳️سوال : مردم همیشه مخصوصاً در #ایام_محرم و #سوگواری اهل بیت (علیهم السلام) #نذورات زیادی می کنند، #نذر_شرعی باید چه شرایطی داشته باشد؟
🍃 پاسخ : برای #انعقاد_نذر شرعی باید شرایط ذیل مراعات شود:
۱ _ #صیغه _نذر را به #زبان_عربی یا ترجمه ی آن به زبان جاری کند، مثلا بگوید «برای خدا برعهده ی من است که اگر فلان حاجتم برآورده شد، روز #عاشوراء مجلس #روضه برپا کنم.»
۲ _ چیزی را که نذر میکند انجام دهد یا ترک کند، باید از جهتی #رجحان داشته باشد، پس چنانچه بجا آوردن و ترک آن مساوی باشد، نذر صحیح نیست.
۳ - #کاری را نذر کند که انجام آن برایش #ممکن باشد.
۴ _ نذر کننده باید #مکلف و #عاقل باشد و با #اختیار نذر کند.
۵ _ اگر #زن به همراه #شوهرش باشد بنابر احتیاط واجب با #اذن_شوهر نذر کند، اگر چه در مورد اموال خودش نذر کند.
🔹منبع : https://b2n.ir/855677
❤️ @nedayevahy
4_625468218936396849.pdf
1.91M
⚫️🔶 زیتون (ترجمه خصائص الحسینیه)
✍ نویسنده : آیت الله شیخ جعفر شوشتری
✍مترجم : خلیل الله فاضلی
#معرفی_کتاب
@nedayevahy