eitaa logo
ندای قـرآن و دعا📕
11.3هزار دنبال‌کننده
31.6هزار عکس
6.6هزار ویدیو
477 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31 ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر پریشونه و مضطر اسیر میخ در تازیانه خورد و از پا افتاد آخر... 📺 🔄 🏴 🎙 عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
"سه شنبه"﷽" "۱۰۰مرتبه" ✨یا ارحم الراحمین✨ ✨ای مهربان ترین مهربانان✨ 🌙دیگرگناه نمی کنم 🌙 🌻 ✅هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعدازحمدیک بارسوره تین توحیدفلق ناس 👇 جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع . ص 77 . @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
tavassol-mansuri.mp3
5.55M
❣️ با روضه 🕊💌 🎤 حاج مهدی الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج هر سه شنبه به نیت ظهور (عج) دعای توسل می خوانیم بارانی و دلگیر هوایِ بی تو محزون و غم انگیز نوای بی تو برگرد که بیقرارم و بیتابم بیزارم از این سه شنبه هایِ بی تو! تعجیل درظهور مولاعج متن دعا👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/135 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ندای قـرآن و دعا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۲۵ همانطور که عقب عقب میرفت خندید و گف
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۲۶ در خانه که بسته شد،حورا به در اتاقش تکیه داد و هوفی کشید. مهرزاد رفت اما..داد و بیدادی در خانه راه افتاد که خدا میداند. _زندی تو از فردا اخراجی. _آقا.. آقای سعیدی خواهش میکنم نفرمایین.. بنده.. بنده از طرف پسر بیشعورم از شما.. عذرمیخوام. جوونی کرده، خامی کرده، کله شقه.. شما ببخشینش تروخدا.. من..من زن و بچه دارم پس خرجشون رو از کجا بیارم بدم؟ _از همون ده‌کوره‌ای که پسر بی‌ادبت رو اونجا بزرگ کردی. مریم خانم با التماس گفت: _آقای سعیدی..خواهش میکنم بخاطر من، بخاطر دخترام این کارو نکنین.ما رو بیچاره نکنین آقا.. زنی که تا دیروز صدایش روی همه بلند بود، حالا داشت التماس میکرد به مرد غریبه‌ای تا شوهرش را اخراج نکند. حورا روی تختش نشست اما صدای آن‌ها هنوز به گوشش می‌رسید. _من..اگرم ببخشمت بخاطر زن و بچته.دیگه نبینم این پسر بی‌چشم و روت رو تو شرکت. فهمیدی؟ _بله آقا حتما. _اون دختره ترشیده هم باشه برای خودتون. ادب و تربیت نداره تو صورتم نگاه کنه وقتی باهاش حرف میزنم. حورا با اعصاب خوردی چشمانش را روی هم فشرد و مثل همیشه خود خوری کرد. نگران مهرزاد بود. یعنے آن وقت شب کجا رفته بود؟او از کودکی مانند برادرش بود نه چیز دیگر. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
ندای قـرآن و دعا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۲۶ در خانه که بسته شد،حورا به در اتاقش
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۲۷ و ۲۸ آن شب خداراشکر مزاحم حورا نشدند ولی صبح زود، مریم خانم باز هم بدون اجازه وارد اتاقش شد و پتو را از رویش کشید _پاشو دختره پررو. تا لنگ ظهر میگیره می‌خوابه طلبکارم هست. حورا با ترس از خواب پرید و گفت: _چی..چی شده؟من چیکار کردم؟ _هیچی فقط پسرمو نمیدونم با چه حیله‌ای عاشق خودت کردی و از خونه فراری دادی. شوهرمم از کار بیکار کردی خوب شد باز من و دخترام بودیم که اجازه بده برگرده سر کار. _من.. زن دایی من مقصر نیستم. من که.. _تو چی؟از همون اول بدقدم و نحس بودی. نباید راهت میدادم تو خونه‌ام. حالا هم بیدار شو خونه رو تمیز کن شب مهمونی داریم. فقط خدا کنه مهرزاد برگرده مگر نه حسابتو بدجور میرسم. حورا با ناچاری از جا برخواست و تمیز کردن خانه را شروع کرد‌. خداراشکر فردا امتحان نداشت مگر نه به درس خواندن نمی‌رسید. نماز مغرب و عشا را با کمر درد خواند که بالاخره مهرزاد پیداش شد اما بدون اینکه با کسی حرف بزند به اتاقش رفت و در را بست. میدانست شب باید در اتاق باشد و بیرون نیاید.. مانند همیشه.اما کمی نگران مهرزاد شده بود. با حرفهای دیشبش بیشتر حس برادری به او پیدا کرده بود. برادری که همه جوره هوای خواهر کوچکش را داشت. اما نمی‌دانست مهرزاد چقدر از این طرز تفکر بیزار بود که حورا او را مثل برادرش ببیند. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
ندای قـرآن و دعا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۲۷ و ۲۸ آن شب خداراشکر مزاحم حورا نشدند
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۲۹ روز ها از پی هم میگذشتند و حورا باز هم همان دختر مظلوم و بی‌گناهی شده بود که این بار بیشتر به او آزار می‌رساندند. علاوه بر مریم خانم، مونا هم اضافه شده بود و به او طعنه میزد یا برای کارهایش حورا را جلو می‌انداخت. مدتی بود که حورا از مهرزاد خبری نداشت و او را نمی‌دید اما..اما نمی‌دانست هر روز مهرزاد دم در دانشگاه انتظار او را می‌کشد. مشغول درس خواندن برای آخرین امتحانش بود که باز صدای مونا بلند شد. _مامان چرا مانتو سفیدم اتو نداره؟ حالا من با چی برم دانشگاه؟ حورا لبخند کوچکی زد و با خود گفت: _دانشگاه؟؟ چند ماهه به بهانه دانشگاه جاهای دیگه میره. _باز این حورا اتو نکرده لباسا رو حورا..حورا.. حورا...همه تقصیر ها گردن حورا بود..اصلا ڪاش به دنیا نمے آمد و این همه سختے و ذلت نمیدید. در اتاق باز شد و مونا با عصبانیت وارد شد. _باز نشستی داری درس میخونی؟ چی بهت میرسه با این همه درس خوندن؟پاشو یکم کمک حال باش نمی‌بینی مامان چقدر کار داره. تو یکم کمک کن منم که همش دانشگاهم. حورا لبش را به دندان گرفت و با خود زمزمه کرد...کلاس پیلاتس و شنیون مو و کاشت ناخنم شد کار؟ _چی گفتی؟ _هیچی.. مانتو چروکش را پرت کرد طرف حورا و گفت: _تمیز اتوش کن. اونم زود، کار دارم میخوام برم. مونا که رفت حورا چشمش به ساعت اتاقش افتاد.ساعت۵ بعدازظهر کلاس کجا بود؟ اتو کوچکش را از کمد درآورد و مانتو مونا را اتو کرد. به چوب لباسی آویخت و گذاشت سر جالباسی. دوباره کتابش را به دست گرفت و آرزو کرد دیگر کسی مزاحمش نشود چون امتحان سختی بود. امتحان روز بعدش را به خوبی داد... اما حس برگشتن به خانه را نداشت.خواست به هدی پیشنهاد بیرون رفتن بدهد که او را پیدا نکرد. بنابراین بی‌هدف در خیابان راه افتاد تا اینکه به پارک کوچکی رسید.تصمیم گرفت کمی در آنجا بماند تا وقت بگذرد. میدانست که وقتی برسد خانه توبیخ میشود اما برایش دیگر مهم نبود. پسربچه کوچکی در آنجا بود که اصرار داشت حورا از او چیزی بخرد. _خانم یه فال بخر.. جورابای قشنگی دارم.. آدامسم دارم خانم. _بیا عزیزم یه فال بده بهم. بزار ببینم آیندم چی میشه هرچند امیدی بهش ندارم. _خاله شما که خیلی خوشگلی، تازشم چادری هستی خدا دوست داره‌. _ممنون گلم بیا کنارم بشین. پسرک کنار حورا نشست و فالی که مرغ عشق روی شانه‌اش برداشته بود را به دست حورا داد. _ان‌شاالله که خوب باشه خاله جون. حورا آرام او را بازکرد و خواند... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
🔑 🍂🍃 هرکہ در مهلڪہ اے گرفتار شود و "سوره احـقاف" را سہ مرتبه بخواند از آن مهلکه نجات یابد 🍂🍃 📚 صحیفہ المهدیہ ۴۱ عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💢نماز امام جواد برای ♦️جوانان برای تسریع در ازدواجشان و بازشدن بخت می توانند به امام جواد علیه السلام توسل  کنند، نماز امام جواد(ع) برای ازدواج بدین صورت می باشد: ♦️ابتدا دو رکعت نماز به نیتی که دارید ادا کنید و در رکعت اول سوره حمد و سوره قدر و در رکعت دوم سوره حمد و سوره اخلاص را بخوانید. ♦️بعد از نماز تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (س) را بگویید و سپس 1046 مرتبه ذکر « لا حول و لا قوة الا بالله » را گفته ، صلوات بفرستید و استغفار کنید و باز هم صلوات بفرستید ♦️در نهایت صیغه نذری را به این ترتیب بخوانید : خدایا ! اگر (درخواستتان رو بگویید؛ مثلا ازدواج یا بدهی) من ادا بشود، یک من ( سه کیلوگرم ) نان و یک کیلوگرم پنیر بدهم به جایی که روضه حضرت جواد(ع) خوانده می شود، در آخر باز هم صلوات بفرستید عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨ به جهت رفع کسادی فروش کالا سوره مبارکه اذا زلزلت را ۷ نوبت بخواند رفع شود✨ 📚 سرالمستتر ۱۷۴ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
رفع خس خس سینه: 👌 چند را خرد کرده و با شیر گرم مخلوط کرده و پس از سرد شدن صبح با معده خالی بخورید همچنین مصرف خیسانده زیره در سرکه نیز مفید است . عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍃🌹هر که گرفتاری شدید داشته باشد روزی هزار مرتبه بگوید؛ 《 استغفرالله ربی و اتوب الیه》 آن گرفتاری رفع می‌شود ان‌شاءالله🌹🍃 📚 صحیفه مهدیه ۱۰۴ عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
آیت الله بهجــت برای : برای حل مشکل می فرمودند، این موارد را مراعات و عمل کنید تا انشاء الله مشکل برطرف گردد: 1.🌸🍃✨ کوچکی را همیشه همراه داشته باشید. 2.🌸🍃✨ 👇را بخوانید و تکرار نمایید.(ناس و فلق) 3.🌸🍃✨ را بخوانید و در منزل نصب نمایید. 4.🌸🍃✨چهار قل را بخوانید و تکرار کنید، خصوصا وقت . 5.🌸🍃✨در موقع با صدای نسبتا بلند، اذان بگویید. 6.🌸🍃✨روزی 50 آیه از کریم با صدای نسبتا بلند بخوانید. عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️فالگیری و رمالی ...! 🎙 قَالَ عَلِیُّ (ع) : مَنْ صَدَّقَكَ فَقَدْ كَذَّبَ اَلْقُرْآنَ وَ اِسْتَغْنَى عَنِ اَلاِسْتِعَانَةِ بِاللَّهِ . امیرالمومنین (ع) : آن كس كه سخنان تو را تصديق كند، قرآن را تكذيب كرده است و براى رسيدن به مطلوب و دفع امور ناخوشايند ، از كمك گرفتن از خدا بى نيازى نشان داده است . 📙فرج المهموم ، جلد ۱ ، صفحه۵۹ . عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
هر گاه خواهی که کسی از تو بی قرار گردد که نخورد و نیاشامد هفت بار سوره الم نشرح بخوان و هفت مرتبه این آیه بخوان آیه 26 سوره ابراهیم وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ ﴿۲۶﴾ و بگوید : فلان بنت فلان فی مُحَبَّةِ فلان بن فلان لا نَومَ لَها وَ لا قَرارَ لَهُ مُقَلقِلَ بِاللیلِ وَ النَّهارِ وَ مُقَلقِلَ القَلبَ 👈فلان اول اسم دختر و مادرش 👈فلان دوم اسم پسر و مادرش را بگویید  📖کونوز الاسرار عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
01 Onsore Jahadie Jahani (1398-10-15) Fatemieh 1441.mp3
17.78M
🔈 🔰 ، جلسه اول * سیدة نساء عالمین؛ سروری ازلی برای همه تاریخ [1:13] * از «ام ابیها» تا «ام احبائک»؛ مادرِ محبوبان خدا در همه زمان‌ها [3:48] * چگونه یک «عنصر جهادیِ جهانی» تربیت کنیم؟؛ راه حاج قاسم [5:55] * اندیشه‌های بزرگ، مجالس کوچک؛ جهانی باشیم حتی اگر در جمعی محدودیم [9:30] * چگونه حاج قاسم ارتش روسیه را به خط کرد؟ [13:21] * آب تلخ بصره و سرشت تسلیم‌پذیر مردم؛ رازی از نهج‌البلاغه درباره تأثیر مزاج در سیاست [14:55] * نسل سلمان، مزاجی گرم و رسالتی جهانی؛ نگاه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به ایرانیان [18:03] * کلامی فراتر از مرزها؛ چگونه یک جمله از امام خمینی، دنیا را تحت تأثیر قرار می‌داد؟ [25:17] * جهانی در محاسبه‌ی هر حرکت؛ رسالت پیامبر و امام زمان (علیهماالسلام)، جهاد در مقیاس عالم [34:03] * اذانی که به وسعت قیامت شنیده شد؛ حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و اشک‌های مادرانه بر رسالت پدر در اذان بلال [36:58] ⏰ مدت زمان: ۴۰:۳۰ 📅 ۱۳۹۸/۱۰/۱۵ عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
کارگاه تفکر ۱۷.mp3
9.67M
۱۷ آنچه در پادکست هفدهم می‌شنوید : ـ تفکر عامل تصمیمات درست برای سرمایه گذاری‌های پرسود. ـ تفکر عامل انتخاب عبادات اثرگذار و رشددهنده ـ تفکر عامل افزایش قدرت جذب در انسان منبع پادکست : جلسه ۷ از کارگاه تفکر @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ من که غمخواری ندارم جز شما با کسی کاری ندارم جز شما وای اگر گویی به این بی دست و پا دور شو از پیشِ من اینجا نیا آبرویم میرود پیشِ همه بیشتر پیشِ علی و فاطمه پس بیا و آبرو داری بکن از برایِ نوکرت کاری بکن باز هم دستی بکش رویِ سرم مرحمت فرما به حالِ مضطرم خواهشم را رد مکن ای مَه جبین کربلایی کن مرا، کربلایی کن مرا 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ ع👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/132 💌💌💌💌💌💌💌 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌹 اے راحت دل، قرار جانها برگرد درمان دل شکسته‌ےِ ما، برگرد مانديم در انتظارِ ديدار، اے داد دلها همه تنگِ توست، آقا برگرد... عج 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍 متن دعا و طریقه خواندن نماز عج 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/102 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
❤️ خودم را به تو منسوب می دانم با لفظ «شیعه» نمی دانم این "انتساب" را از جنس یعقوب بدانم یا از جنس برادران یوسف؟ منتظر دل سوخته ات هستم؟ یا باعث و بانیِ به چاه غیبت افتادنت! ادعای انتظارت را دارم اما در مواقع اضطرار به غیر از تو پناه می برم!!! وای بر من اگر اینگونه باشم... عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌱الا امیر سحر، ای مسافر زهرا امید وصل تورا بین هر دعا دارم... 🌱گدایی در این خانه آرزوی من است ز نام توست اگر ذره ای بها دارم... عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙🕊| ⁵⁹ تا کِی در انتظار گذاری به زاریَم باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریَم... عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕