•°🌱
۩؎خلّصنآ منـــ الفرآقـــ الحسین یآرب 🧡
همہ هستی من حضرت ارباب سلام
اۍ دلیلِ طپشِ این دلِ بیتاب سلام..
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله..♥️
#سلام_ارباب_خوبم😍✋
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#سلام_امام_زمانم😍✋
#یابنالحسن🍃
○💭○عجبخیالِقشنگىکهدرکنارِمنے
○🖇○تویىڪهباعثآرامـشوقرارمنے
○🌱○بهانتــظارتوپاتابهسرهـمهشوقم
○♥️○توعاشـــقانهترینشعرانتظارمنے
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
از فتنه ی عمروعاص ها باکی نیست
پیداست کسی که رفتنی باشد کیست!
تا روز ظهور مهدی ان شاءالله
بر روی سرم سایه ی آقا باقیست
#رهبرانه
#حضرت_آقا
#امام_خامنه_ای
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🕊✨
بستہام عہد ڪه دࢪ ࢪاه شہیدان باشم
چادࢪ مشڪۍ من،🖤
ࢪنگ شہادٺ داࢪد…♥
🥀
#چادر
#عفاف
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#نماز_روز_دوشنبہ
✍هر کس نمــاز دوشنبه را
بخواند ثواب ۱۰ حج و ۱۰ عمره
برایش نوشته شود
دو رکعت ؛
در هر رکعت بعد از حمد
یک آیةالکرسی ، توحید ، فلق و ناس
بعد از سلام ۱۰ استغفار🌸🍃
#ذکر_درمانے
#توانگر_شدن
#ویژه
🌸✨هر کس در روز دوشنبه
دو رکعت نمازحاجت بگذارد
و پس از نماز در سجده هفتاد
مرتبه《 #الـوهاب》بگوید
تـوانگـر شـود✨
📚 صحیفه مهدیه ۱۴۰
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ندای قـرآن و دعا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصلچهارم ( #ایامنوروزومشهد) #قسمتــ61 روزهایی که نبود خیلی سخت گذشت. در
✨﷽✨
#یادت_باشد❤
✍ #فصلچهارم
( #ایامنوروزومشهد)
#قسمتـ62
نوزدهم تیر دوره مشهد تمام شد،حمید با نمره عالی قبول شده بود،همه درس ها یا نوزده شده بود یا بیست.
من هم امتحاناتم را خیلی خوب داده بودم،دوباره کلی وسیله وسوغاتی خریده بود.
مخصوصا یک عطر خوشبو گرفته بود که من هیچ وقت دلم نمی آمد استفاده کنم.
این آخری ها خیلی کم می زدم ،می ترسیدم تمام شود،کوچک ترین چیزی هم که به من می داد دوست داشتم دودستی بچسبم.
اوایل به خودم می گفتم من را چه به عشق!من را چه به عاشقی!من را چه به شیفته شدن!
ولی حالا همه چیز برای من شده حمید! با همه وجود حس می کردم عاشق شده ام.
چند روزی از برگشتش نگذشته بود که حمید مریض شد،فکر میکردم به خاطر شرایط دوره این طور شده باشد.
با هم به درمانگاه پاکروان خیابان حیدری رفتیم.
دکتر برایش سرم نوشته بود،پرستار تا رگش را پیدا کند دو سه بار سوزن زد.
این اولین باری که به کس دیگری سوزن می زدند اما من دردش را حس می کردم،این اولین باری بود که کس دیگری مریض می شد ولی انگار من بد حال شده بودم.
از مسئول ترزیقات اجازه گرفتم تا وقتی که سِرُم تمام بشود کنار حمید بنشینم.
از کیفم قرآن درآوردم،بیشتر از حمید حال من بد شده بود،طاقت درد کشیدنش را نداشتم.
شروع کردم به خواندن قرآن،حمید گفت:
خانوم بلند بخون،معنی رو هم بخون،این دارو ها همه بهانه است،شفای واقعی دست خداست.
#ادامه_دارد...
(پایان#فصلچهارم،)
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌺🍃🌺.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌺.🍃🌺.═╝
ندای قـرآن و دعا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصلچهارم ( #ایامنوروزومشهد) #قسمتـ62 نوزدهم تیر دوره مشهد تمام شد،حمید ب
✨﷽✨
#یادت_باشد❤
✍ #فصلپنجم[صدشعرخوانده ایم که قافیه اش نام توست.]
( #عروسیوماهعسل)
#قسمت63
ماه رمضان حال وهوای خوبی داشتیم.
یا به خانه عمه می رفتیم یا حمید به خانه ما می آمد،بعضی از روزها هم افطاری می کردیم و به مزار شهدا می رفتیم.
روزی که خانواده عمه را برای افطاری دعوت کرده بودیم،بحث ازدواج و مشخص کردن تاریخ عروسی پیش آمد.
حمید گفت:
ــ ما چون دیرتر از آقا سعید نامزد کردیم،اجازه بدید اول اونها تاریخ ازدواجشون مشخص بشه.
عمه با خنده گفت:
والا تا اونجایی که من یادم میاد موقع به دنیا اومدنتون ما فکر می کردیم فقط یه بچه است،
اول هم تو هم به دنیا اومدی،پنج دقیقه سعید به دونیا اومد،به حساب کوچیک بزرگی هم که حساب کنیم اول باید عروسی حمید رو بگیریم.
با این حال حیمد زیر بار نرفت،خیلی حواسش به این چیز ها بود.
وقتی تاریخ عروسی آقا سعید قطعی شد،ما هم دوم آبان را برای عروسی خودمان انتخاب کردیم.
از فردای ماه رمضان پیگیر مقدمات عروسی شدیم.
تالار را هماهنگ کردیم،
طبق قرار روز عقد چهاروسلیه یعنی یخچال،تلویزیون،فرش ولباسشویی را حمید خرید،بقیه جهاز را هم تا جایی که امکان داشت حمید همراهم آمد و با هم خریدیم.
خیلی دنبال چیز های آنتیک و گران نبودیم،هر فروشگاهی که می رفتیم دنبال جنس ایرانی بودیم.
نظر هر دوی ما این بود که تا جایی که امکانش هست وسایل زندگی آیندمان ایرانی باشد.
حمید روز اول خرید جهاز گفت:
وقتی حضرت آقا گفتند از کالای تولید داخل حمایت کنین ما هم باید گوش کنیم و جنس ایرانی بخریم.
#ادامه_دارد...
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌺🍃🌺.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌺.🍃🌺.═╝
#دعائی_براےچشم_نظر
💯✍🏻این دعارا نوشته و همراه داشته باشید.
💥و هذه الرقیة نافعة للعین و هي ( بِسم الله الرَّحمن الرَّحیمِ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ صَلّی اللهُ علی سَیِّدِنا مَحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیِّنَ وَ المُرسَلینَ رَدَدتُ عَینَ العائِنِ عَلَیهِ وَ علی احَبِّ النّاسِ إلیهِ فی کَبِدِهِ وَکِلیتِهِ وأحَبِّ مالِهِ إلَیهِ باسم اللهِ المَحیطِ بما لَدَیهِ و إن یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لیُزلِقُونَکَ بأبصارِهِم لَما سَمِعوا الذِّکرَ وَ یَقولونَ إنَّهُ لمجنونُ و ما هو إلا ذِکرٌ لِلعالَمینَ اللَّهُمَّ إنّی أسألُکَ یا کاشِفَ ضُرِّ الضَریرِ یا مُجیبَ دَعوَةِ العَبدِ الفَقیرِ یا مَ« عَلَیهِ العَسیرُ یَسیرٌ اکشِف عَن کُلِّ مَن عَلَّقَ عَلَیهِ هذا الحِرزَ کُلَّ عَینٍ ناظِرَةٍ وَ نَفسٍ حاسِدَةٍ یا مَن القُلوبُ تَرجُفُ مِن خَشیَتِهِ والجِبالُ تَتَدَکدَکُ مِن هَیبَتِهِ وَ البِحارُ تَغیضُ مِن زَجرَتِهِ وَ السَّماواتُ و الارضُ فی قَبضَتِهِ والدُّنیا والآخِرَةُ فی مَملَکَتِهِ و إجراؤها علی إرادَتِهِ یا مَن دَلَّتِ الأشیاءُ علی رُبوبِیَّتِهِ یا مَن یُسَبِّحُ له الرَّعدُ المُجَلجِلُ والغَمامُ والضِّیاءُ والظَّلامُ والشُّهورُ والأیّامُ یا کاشِفَ ضُرِّ أَیُّوبَ مِن وَجَعِهِ وَأَلَمِهِ اکشِف عَنهُ عَینَ النّاظرینَ و الحاسِدینَ.💥
📚الکسیرالدعوات،عبدالله بن محمدبن عباس
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#اذکارمعجزه_آسای_طلایی 👆
#ذکر_روزی
🖊 امام صادق (؏) :
هر ڪه هر روز سی بار این ذڪر
را بگوید به توانگرے روی آورد
و از تنگدستی روی گرداند
✍♡••♡••♡••♡••♡
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#گناه_شناسی
🔥💥 غـیبت 💥🔥
🖊غیبت = خوردن گوشت برادر مرده
این اصلاً شوخی نیست ❗️
آیا ڪسی از شما دوست دارد
ڪه گوشت برادر مرده اش را بخورد؟
حجرات آیه ۱۲
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#نمازجهت_برآورده_شدن_حوائج
💯✍🏻از حضرت امام سجاد علیه السلام روایت شده ڪہ چون امیر المومنین علیه السلام را ڪار دشوارے پیش می آمد جامه پاڪ می پوشید و وضو می ساخت و بر بلندترین جاے از بام خانه میرفت و چهار رڪعت نماز می خواند
⇦رڪعت اول بعد از حمد سوره اذا زلزلت
⇦رڪعت دوم ( نصر )
⇦رڪعت سوم ڪافرون
⇦رڪعت چهارم قل هو الله
بعد دست بہ دعا بر می داشت و می خواند :
◁اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي إِذَا دُعِيتَ بِهَا عَلَى مَغَالِقِ أَبْوَابِ السَّمَاءِ لِلْفَتْحِ انْفَتَحَتْ وَ إِذَا دُعِيتَ بِهَا عَلَى مَضَايِقِ
الْأَرَضِينَ لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ وَ أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي إِذَا دُعِيتَ بِهَا عَلَى أَبْوَابِ الْعُسْرِ لِلْيُسْرِ تَيَسَّرَتْ وَ أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي
إِذَا دُعِيتَ بِهَا عَلَى الْقُبُورِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْلِبْنِي بِقَضَاءِ حَاجَتِي□
💯چون کسی این را بہ جا آورد بہ خدا قسم قدم برندارد بہ جایی مگر آنکہ حاجت او روا شود💯
📚صحیفة المهدیة ص 157
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕