ندای قـرآن و دعا📕
#دست_تقدیر ۳۵ #قسمت_سی_پنجم🎬: مهدی همانطور که با عصبانیت جورابهایش را به اطراف پرت می کرد گفت: مادر
#دست_تقدیر ۳۶
#قسمت_سی_ششم🎬:
ذهن مهدی درگیر شد، تا پایان هفته سه روز دیگه بیشتر باقی نمانده بود، پس باید با احتیاط عمل می کرد، از طرفی برای مادرش اقدس، مرغ یک پا داشت و می بایست حرفی که زده به کرسی بنشیند و از طرف دیگه، رقیه و محیا تازه از سفر برگشته بودند و گفتن این موضوع صلاح نبود، اما مهدی به هیچ قیمتی نمی خواست محیا را از دست بدهد،پس باید ریسک می کرد.
محیا برای چندمین بار اتاق ها را بررسی کرد و بعد همانطور که خودش را روی مبل سلطنتی سه نفره می انداخت گفت: مامان اینجا چقدر بزرگه، خیلی بزرگتر از خونه ماست، اونجا دو خواب بود اینجا چهارتا اتاق خواب داره فقط...
رقیه سری تکان داد و گفت: از جیب خودشون نبوده که، از جیب ملت بیچاره بوده و تا می تونستن حیف و میل می کردن، حالا باید حواسمون باشه به وسایل، آخه اینا بیت المال هست و بعد آهی کشید و گفت: کاش مهدی اینقدر اصرار نمی کرد، من که دلم رضا نیست اینجا بمونیم، می خوام اگر بشه، از فردا بیافتم توی املاکی ها دنبال یه واحد جم و جور که چند ماهه رهن کنیم، وقتی مطمئن شدیم که کسی مشهد دنبالمون نیست، میریم خونه خودمون پیش ننه مرضیه و آقا عباس...
محیا لبخندی زد و گفت: یعنی واقعا ننه مرضیه و پسرش می خوان ایران بمونن؟!
رقیه سرش را تکان داد و گفت: اینطور می گفتن، اون بنده های خدا، هر چه که توی نجف داشتند و نداشتند را فروختند و اومدن اینجا، پس باید دنبال خرید یه خونه نقلی هم برای اونا باشیم..
رقیه مشغول حرف زدن بود که صدای زنگ تلفن بلند شد.
محیا با تعجب گفت: یعنی کی هست؟!
رقیه همانطور که از جا بلند میشد و به طرف تلفن طلایی رنگی که سر یک شیر رویش کنده کاری شده بود می رفت گفت: صبر کن جواب بدم، معلوم میشه...
رقیه گوشی را برداشت و بعد از سلام و علیکی، لحنش مهربان و گرم شد و این نشان میداد طرف پشت خط آشناست.
محیا با ایما و اشاره از مادرش می پرسید کی پشت خط هست، اما رقیه اینقدر محو گفتگو بود که انگار حرکات محیا را نمی دید.
محیا اوفی کرد،آهسته گفت: ماماااان! کی هست؟!
رقیه انگشتش را به نشانه سکوت روی دماغش گذاشت و گفت: حالا چرا اینقدر با عجله؟!
و بعد از کمی مکث، آهانی گفت و ادامه داد: درسته خستگی سفر از تنمون بیرون نرفته؛ اما بازم چون شما را مدتها چشم انتظار گذاشتیم، باشه مشکلی نیست، هر چی شما بگین.
محیا شصتش خبردار شد که هر کسی که هست بی ربط به او و مهدی نیست.
مادرش با خداحافظی کوتاهی گوشی را قطع کرد روی صندلی کنار تلفن نشست .
محیا خیره به مادرش گفت: مامان کی بود؟! چرا اینقدر که من خودکشی می کنم بفهمم کی پشت خطه، یه نیم نگاهی هم نمی کنی؟!
رقیه که انگار هنوز از حرفی که شنیده بود گیج و منگ بود، همانطور که خیره به گلهای آبی فرش زیر پایش بود گفت: چرا اینقدر عجله داره؟! نکنه چیزی از قضیه ابو معروف... و بعد سرش را تکان داد و گفت: نه، امکان نداره...و بعد نگاهی به محیا کرد و گفت: مهدی بود، می خواست قرار خواستگاری و عقد بزاره...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #دست_تقدیر
✍ نویسنده ؛ « ط _ حسینی »
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🥀🍃🥀.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
#وافر_شدن_نعمت
🌸✨ خواندن آیةالکرسی تا ۱۰
روز و روزانه ۱۰ بار موجب دولت
و #رزق خواهد بود✨
📚 گوهر شب چراغ ۳۴۵/۲
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#اجابت_حاجات_محال
🌸✨دوازده هزار مرتبہ خواندن ذڪر
《یا علی》 براے مطالب عسرالحصول
یعنے حاجاتےڪہ اجابت آنها محال یا
مشکل است موثر است✨
📚 گوهر شب چراغ ۳۳۷
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#آیه_درمانی
🍃🍂 رفع #وسوسه و #دلشوره 🍃🍂
🌸✨ براے نیل به مقصود آیات مذکور
را خوانده و بنویسد و همراه خود داشته
باشد بسیار مجرب است ✨
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#ختم_سوره_یس_براےحاجات
💯✍🏻چهل روز با طهارت ظاهر و باطن از روز پنج شنبه اول ماه شروع ڪند . ابتدا دو رڪعت نماز #حاجت بخواند در هر رکعت بعد از حمد آیة الکرسی و سه مرتبه سوره توحید و بعد از نماز بسم الله بگوید
و 730 بار بگوید :
لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ
⇇آنگاه سوره یس را تا مبین اول بخواند و انشگتان دست راست را ببندد و حاجت خود را یاد کند سپس باز ڪند و به هر مبین ڪه می رسد چنین ڪند تا به مبین هفتم ڪه رسید انگشت ها را ببندد و هفت بار سوره حمد بخواند و انگشت ها را باز کند و تا آخر سوره بخواند و سی بار بگوید :
اللهُّمَ فَرِّج یا مُفَرِّجَ المُحسِنین
و بار دیگر سوره یس را ساده بخواند تا چهل روز چنین کند ان شاء الله حاجتش روا گردد⇉
📚دو هزار و یڪ ختم
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#خوشبختی
🌸✨به جهت خوشبختی بعد
از نمازها با ایمان بخواند
يَا صَالِحُ وَ يَا أَبَا صَالِحٍ
أَرْشِدُونَا إِلَى الطَّرِيقِ
يَرْحَمُكُمُ اللَّه✨
📚 دروالکلم و عبدالله فقینی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#رهایی_از_تنگدستی
✍ اگر فرد تنگدست خالصانه
سوره آل عمران را نوشته و همراه
داشته باشد خداوند امرش را آسان
کرده و روزے اش مے دهد ✨
📚 تفسیر البرهان ۲/۳
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
10.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌چرا مسیر رسیدن به ظهور، پر از سختی و فراز و نشیبه؟
#امام_زمان عج♥️
#استاد_شجاعی
«🍃یا صاحب الزمان ادرکنی 🍃»
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
17.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐 چه کنیم در پیاده روی اربعین پاهایمان تاول نزند؟
🌸✨اللهم عجل لولیک فرج
#امام_حسین ع
#زائر_یار
#اربعین
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
قرب به اهل بیت ۱۷.mp3
9.68M
✘ فرزندان ما از چه زمانی باید با غیب و مفاهیم آن آشنا شده و برای ارتباط با آن تربیت شوند؟
مجموعه #قرب_به_اهل_بیت (علیهماالسلام) ۱۷
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✘ یه زمانی میاد، باید تنهایی پای امامت بایستی!
#امام_زمان عج
#استوری | #استاد_شجاعی
منبع : جلسه۵ از مبحث قرب به اهل بیت
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕