eitaa logo
ندای قـرآن و دعا📕
11.3هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
6.6هزار ویدیو
477 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31 ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ هرڪس این نماز را روز چهارشنبه بخواند خداوند توبه او را از هر گناهے باشد مے‌پذیرد ۴ رکعتست در هر رکعت بعد از حمد یک توحید و یک قدر💫 📚 مفاتیح الجنان نماز هدیه به امام جواد ع در روز چهارشنبه برای بر آورده شدن در روز چهارشنبه بلافاصله بعد نماز عصر بدون اینکه چیزی بگویید 2 رکعت نماز مثل نماز صبح به نیت هدیه به ( امام جواد ع ) میخوانید بعد از سلام 146 مرتبه نه یک دونه کمتر نه یک دونه بیشتر می گویید : (( ماشاءالله لاحول و لا قوة الا باالله )) العلی العظیم ندارد بعدش حاجتت را از خداوند متعال میخواهی ان شاءالله که برآورده شود. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شد بال پروانه زخمی در این خانه زهرا صدا می زد "حیدر" غریبانه 📺 🔄 🏴 🎙 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مداحی آنلاین - ذکری بی نظیر برای استجابت دعا - استاد عالی.mp3
1.26M
🏴 ♨️ذکری بی نظیر برای استجابت دعا 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندای قـرآن و دعا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۷۴ تمام مدت فکر مهرزاد مشغول یک چیز بود
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۷۵ و ۷۶ آن شب حورا خیلی باخدای خودش حرف زد. ازش خواست همانطور که از اول زندگی همراه او بوده باز هم باشد.. یک تصمیم جدی گرفت که زندگیش را عوض کند.دیگر تحمل سختی و ناراحتی و ظلم را تا آن حد نداشت. دوباره ب خدای مهربانش تکیه کرد و باتوکل یاعلی گفت. به این فکر افتاد ک به جای این که همش در اتاق خانه ای بماند که از زندان هم برایش بدتر است مینواند دنبال کاری برود که هم تجربه شغلی اش بالا برود و هم مدت زیادی بیرون از خانه مشغول باشد. دیگر به دایی اش هم اعتمادی نداشت.به هیچکس جز خدا اعتماد نداشت. میخواست چیزهایی که میخواهد را بدون محتاج بودن به خانواده دایی اش بدست بیاورد. صبح که حورا درحال آماده شدن بود، متوجه صحبتای دایی و زندایی اش شد که به سمت دعوا و مشاجره می رفت. درمیان حرفای آنها دوباره اسم خودش راشنید حورا... حورا... دیگرچراحورا؟؟ دیگر برایش اهمیت نداشت. به سمت در رفت و زیر لب زمزمه کرد: کاش اسمی نداشتم... کاش دیگه اسمم رو از زبون هیچکس نشنوم. حالم چقدر گرفته میشه وقتی مرکز همه دعوا ها و مشاجره ها منم. تا اینکه وقتی باکلی خستگی و گرسنگی به مرکزمشاوره ای رسید...اسم یکی از استادانش را دید و خوشحال شد. حتما میتواند همان جا کار کند. ازمنشی پرسید: _ببخشید میتونم آقای صداقت رو ببینم؟ _وقت قبلی دارین؟ -لطفابگین یکی از دانشجوهاشون هستم.. حورا خردمند. _چشم میگم بهشون شما منتظر بمونین. منشی تلفن را برداشت و شماره ای را گرفت. _ آقای صداقت خانم خردمند اومدن میگن دانشجو شما هستن میخوان ببیننتون. _.... _بله حتما. تلفن را قطع کرد و گفت: _میتونین برین تو آقای صداقت منتظر شمان. حورا تشکری کرد و داخل شد. وقتی استادش، حورا را دید، باکمال احترام از جایش بلندشد.آخر حورا شخصیت بسیارقابل احترام و مورد اعتمادی پیش استادانش داشت. آقای صداقت با خوش رویی از حورا استقبال میکند و او را دعوت به نشستن میکند –خب خانم خردمند از این طرفا؟ _استاد غرض از مزاحمت این که دنبال کار میگردم. خواستم اگه بشه تو مرکز مشاوره ای شما مشغول به کار بشم تا ببینم خدا چی می خواد. _حالا چرا کار؟ _برای تفریح... از خونه موندن خسته شدم. _پس بحث پولش نیست؟! چه میگفت به استادش،راستش را!! _بالاخره اونم ملاکه؛شما می تونید کمک کنید؟ استاد فهمید حورا علاقه ای به ادامه این بحث ندارد پس دیگر کشش نداد. _چرا میتونم کمکت کنم. امروز یک فرم میدم پر کنی از فردا هم مشغول به کار شی‌. خانم خردمند شما استعداد فوق العاده ای داری تو درس خوندن و پیشرفت کردن. میدونم میتونی ترقی کنی و از آخر مشاور خیلی خوبی بشی برای همین پیش خودم بهت کار میدم و کمکت میکنم تا خودم پیشرفتت رو ببینم و لذت ببرم از داشتن چنین دانشجو و کار آموز نمونه ای. _ خجالتم ندین استاد داریم درس پس میدیم. صداقت خندید و فرم را جلوی حورا گذاشت تا پر کند. خودش هم روی صندلی لم داد و دو تا چای سفارش داد. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
ندای قـرآن و دعا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۷۵ و ۷۶ آن شب حورا خیلی باخدای خودش حر
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۷۷ و ۷۸ _ داداش حواست هست برم خرید؟! _ آره برو ولی زود برگرد مهرزاد اگه بیاد... _ عه خب کلیدو ازش بگیر ترس نداره که. _ ترس چیه رضا؟! فقط نمیخوام باهاش روبرو بشم‌، همین.. _ مرد یه بار شیونم یه بار. قرار نیست خودتو از همه مخفی کنی که. کینه ای که نبودی تو مهدی جان. امیر مهدی انگشتر ها را مرتب کرد و گفت: _کینه نیست رضا فقط نمیخوام دلخوری دیگه ای به وجود بیاد همین. _ خیلخب به کارت برس منم برم. مهرزاد اومد کلید رو ازش بگیر. هوفی کشید و گفت: _باشه. سلام برسون. خدافظ. امیر رضا رفت و امیرمهدی هم مشغول مشتری ها شد. بودن در مغازه باعث میشد حورا را فراموش کند. اما فکر و خیال آخر شب به سراغش می آمد... دلش می خواست به استخاره محل نگذارد و جلو برود و بگوید دوستش دارد اما به دلش بد افتاده بود. شاید قسمت نبود... قسمت... قسمت‌‌.. "تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد زندگی درد قشنگیست که جریان دارد زندگی درد قشنگیست، به جز شبهایش! که بدون تو فقط خوابِ پریشان دارد یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند؟! کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد! خواب بد دیده ام، ای کاش خدا خیر کند خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد! شیخ و من هر دو طلبکار بهشتیم ولی من به تو، او به نماز خودش ایمان دارد اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر سر و سرّیست که با موی پریشان دارد "من از آن روز که در بند توأم" فهمیدم زندگی درد قشنگیست که جریان دارد..." بعد نماز مغرب،امیر مهدی دوباره به مغازه آمد و خودش را سرگرم کرد تا اینکه مهرزاد رسید....به ساعت نگاهی کرد. ساعت۱۰ بود. دیگر وقت امدنش بود. _سلام. امیر مهدی دستش را دراز کرد و گفت: _سلام خوبی؟ اما دستش خالی برگشت. کمی مردد ماند. معذب بود کاش مهرزاد از او دلخور نباشد حالا که کلا بیخیال دختر عمه اش شده. _ اومدم کلید رو بدم. کلید را روی میز گذاشت و گفت: _سلام برسون به امیر رضا. هنوز هم در چشمانش خشم موج میزد. هنوز هم از امیر مهدی بیزار بود. هنوز هم خشم و کینه در قلبش ریشه داشت. مهرزاد برگشت که برود اما امیر مهدی گفت: _مهرزاد...میگن دوتا مسلمون اگه سه روز باهم قهر باشن دیگه مسلمون نیستن. تو چرا... _ من مسلمون نیستم. قهر و این کارا هم مال بچه هاست. من کینتو به دل دارم. ازشم نمی‌گذرم. منتظر سوختن تو رو تو آتیشه کینه قلبم ببینم. مهرزاد با همان چشمان سرخ از عصبانیت نگاهی گذرا به امیر مهدی انداخت و رفت. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
ندای قـرآن و دعا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۷۷ و ۷۸ _ داداش حواست هست برم خرید؟!
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۷۹ روی صندلی چوبی کنار پنجره نشست.امیررضا دست روی شانه اش گذاشت. می دانست حال خرابش برای چیست. خودش عاشق بود و خوب درک میکرد؛اما حیف که به هدی قول داده بود در مورد حورا چیزی نگوید! _مهدی داداش یه چیزی بگو! _گفتم که رضا جان چیزی نیست خستگی کاره. استراحت کنم خوب میشه! امیر رضا فهمید امیر مهدی نمیخواهد حرفی بزند پس بیشتر اذیتش نکرد و رفت.. امیر مهدی ماند و یک دنیا دلتنگی... کاش... کاش هیچوقت استخاره نمی گرفت... کاش این زمان لعنتی به عقب برمی گشت اما... دلش از حورا هم گرفته بود. کاش او حداقل سراغش را می گرفت. اما انگاری امیر مهدی برای حورا هم اهمیتی نداشت. "کاش حرف می زدی ، قبل از اینکه سکوت شب من را در هم بکوبد ! کاش حالم را می پرسیدی ، تا در این نبرد تن به تن مشتاقانه مغلوبت شوم ... خودت هم نمی دانی ؛ این روزها ، چقدر دوست داشتنت بر تنِ من زار می زند ، مثل یک بچه و عشق به کفش های پاشنه بلندِ مادرش  ... زمین می خورم اما این دوست داشتنِ لعنتی را در نمی آورم." کمی آن طرف تر فکر حورا سخت مشغول بود. بعد کلاس به محل کارش می آمد و تاساعت۶ مشغول بود. گاهی از تجربه های استادش استفاده می کرد و گاهی هم از خودش چیزهایی می گفت. آقا رضا را درجریان کارش گذاشته بود منتها از طریق مارال.. امروز دومین روز کاریش در مرکز مشاوره بود اما تا به الان که کسی مراجعه نکرده بود ساعت ۴بعد ازظهر بودکه در اتاق زده شد، دختر جوانی وارد اتاق شد حورا از جا بلند با خوش رویی از او استقبال کرد. هر دو نشستند. _خوش اومدی عزیزم. اگه مشکلی هست بفرمایید!در خدمتم. _ببخشید من تو دوران بدی هستم احتیاج به کمک دارم. _خوشحال میشم اگه بتونم کاری بکنم؛راستی من حورام و شما؟ _من یلدام ۱۸سالمه. راستش نمیدونم از کجا شروع کنم؟ برای همین میرم سر اصل مطلب....من یه خانواده کاملا راحت دارم که در قید و بند چیزی نیستن و من از بچگی آزادانه بزرگ شدم.وارد دانشگاه که شدم با همه هم کلاسی هام میگفتم و میخندیدم. برامم فراقی نداشت دخترن یا پسر،اما تو کلاس چند تا پسر بودن که کلا فازشون با من فرق داشت،خیلی آروم و ساکت و سر به زیر بودن به قول معروف از اون پخمه ها! حورا لبخند با نمکی زد و گفت: _خب؟؟ 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
🍃کسب و 🍃 💥جناب آقاے سیاح ؛ ‌‌‌چنانچہ نیاز بہ پول دارید این آیہ شریفہ ۷سوره طلاق را بعدد ابجد اسم خودتان تڪرار ڪنید 📗 کشکول سیاح ج ۲ ص ۳۹ ایمنی_از_چشم_زخم 🔰امام جعفر صادق ع: 🔸هر کس با ایمان سوره مبارکه عادیات را سه بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند از محفوظ می ماند 📕 خواص آیات قرآن کریم ص 219 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ برای ایجاد تا بی نهایت و جدا نشدن تا روز مرگ به جهت تحبیب و تالیف قلوب و تسخیر مطلوب در روز جمعه هزار بار ذکر ( ) را بر میوه ای شیرین بخواند و بخورد مطلوب بدهد دوستی بی نهایت گردد و تا روز مرگ جدایی نشود       📖 تحفة الاسرار       عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💟 دستورالعمل شیخ حسنعلی نخودکی آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی فرمود: می خواین یه چیزی بهتون یاد بدم که قدرتش از علم کیمیا هم بالاتر باشد. بعد از هر نماز این پنج کار را انجام بدید : 1⃣🍁 آیت الکرسی تا هو العلی العظیم 2⃣🍁 تسبیحات حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) 3⃣🍁 سه تا قل هو الله. 4⃣🍁 سه تا صلوات. 5⃣🍁 آخر آیه 2 سوره طلاق از من یتق الله و آیه 3 وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا. 👈 3 مرتبه 📌شیخ حسنعلی نخودکی فرمود: من هرچه دارم از عمل کردن به این 5 مورد بعد از هر نماز دارم. 🔹🔹💠🔹🔹 سعی کنیم بعداز هرنماز به این سفارش عمل کنیم یا حداقل بعداز یک نماز در شبانه روز انجام بدیم، کم کم اثراتش رو که در زندگی دیدیم، عادت به خوندنش می‌کنیم. خیلی پرفضیلت هست. بعضی چیزها ارزش یادگرفتن رو دارند ساده از کنارشون نگذریم. عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
(ختم یا الله ) از سید بحرالعلوم قدس سره نقل شده که فرمود: بعد از (تهذیب اخلاق ) بختوم مشغول شدم و چهل شبانه روز به ختم (یا الله ) مشغول شدم (۶۶ بار هر نوبت ) و شروط ختم را از (تقوى ) مراعات مى کردم .شب چهل ، شب عرفه بود در حرم مطهر حضرت امام حسین علیه السلام ، نزدیک قبور شهدا شخصى آمد و سیبى به دست من داد و من آن سیب را بوئیدم ، بوى مشک و عنبر مى داد.نزدیک بود بیهوش شوم ، بعدها دانستم آن چه دانسته ام از برکت آن سیب است .پس باید ختم گیرنده (تقوا) را رعایت کند عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨فرونشاندن از اموری که برای فرونشاندن خشم ویا تجربه  شده است که در مقابل او بگوید : أَطْفَأْتُ‏ غَضَبَكَ‏ يَا ( اسم او را بگوید ) بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 📚مفتاح الجنات ج ۱ ص ۲۶۰ - مصابیح الجنان ص ۱۱۳ مرحوم سید بن طاوس و کفعمی نیز ذکری را که بیان کردیم برای فرونشاندن می دانند 📚المجتبی ص ۲ - جنة الامان ص ۲۳۳ عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
دعای هر دلسوخته و گرفتار 🌹پيامبر خدا فرمود: اي علي!سوگند به خدايي که مرا به حق به پيامبري برانگيخت!نزدمن چيز اندك وزيادي نيست،ولي چيزي را به تو مي آموزم كه دوستم جبرئيل براي من آورد وگفت:اي محمّد!اين هديه اي از جانب خداوند متعال است،خدا به وسيله آن تو را گرامي داشته، پيش از تو به هيچ پيامبري نداده وآن نوزده حرف است،هر سوخته، ، و آن را بخواند،و به هنگام و خوانده مي شود،هربنده اي كه از سلطان بترسد اين را بخواند،خداوند براي آنها قرار مي دهد،وآن نوزده حرف است،چهار حرف از آن بر پيشاني اسرافيل،چهار حرف بر پيشاني ميكائيل، چهار حرف بر پيرامون عرش الهي،چهار حرف برپيشاني جبرئيل وسه حرف بر هرجاكه خدا خواسته،نوشته شده است. علي بن ابي طالب(ع)عرض كرد:اي رسول خدا!چگونه بخوانيم.فرمود:بگو: 🌺يَا عِمَادَ مَن لَا عِمَادَ لَهُ،وَيَا ذُخْرَ مَنْ لَا ذُخْرَلَه،وَيَاسَنَدَ مَنْ لَا سَنَدَ لَهُ،وَيَا حِرْزَ مَنْ لَا حَرْزَ لَهُ،وَيَا غیاثَ مَن لا غِيَاثَ لَهُ،وَيَا كَرِيْمَ العَفْوِ،وَيَا حَسَنَ البَلاءِ،وَيَا عَظِيْمَ الرَّجَاءِ،وَيَا عَوْنَ الضُّعَفاءِ،وَيَامَنْقِذُ الغَرقَي،وَيَا مُنْجيَ الهَلْكَي،يَا مُحْسِنُ يَا مُجْمِلُ يَا مُنْعِمُ يَا مُفضِلُ،أنْتَ الَّذِي سَجَدَ لَكَ سَوَادَ اللَّيْلِ،وَنُوْرُ النَّهَار،وَضَوْءُ القَمَرِ،وَشُعَاعُ الشَّمْسِ،وَدَوِيُّ المَاءِ،وَحَفِيفُ الشَّجَرِ،يَا اللهَ يَا اللهُ يَا اللهُ،أنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيْكَ لَكَ_آنگاه مي گويي_اللَّهَمَّ افْعَلْ بِي_كذا وكذا. تو از جايگاهت بر نمي خيزي،تا اين كه دعايت مستجاب گردد. احمد بن عبد الله گويد:ابو صالح گفت:اين دعا را به كم خردان تعليم ندهيد. 📚(خصال:ص510) عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
Part11_خون دلی که لعل شد.mp3
9.47M
🇮🇷سلامتی و طول عمر حضرت آقا صلوات🇮🇷 🍀 🍀 💠صوت شماره 1⃣1⃣ 🍀 .... 🍀لینک دانلود کتاب صوتی خون دلی که لعل شد از گوگل درایو 👇 https://drive.google.com/folderview?id=1U7MgbsCJSkE38jRcWT_bYxE7vWPhS7Ry عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ زمینه سازی امام زمان ( عج) سخنران: استاد عالی ➖➖➖➖➖➖ عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
03 Ane Manaee (1403-07-26) Marghade Sheikh Sadoogh.mp3
29.71M
🔈 📌 🔰 جلسه سوم 🌹 جلسه‌ای با عطر شهادت؛ یادبود * شهید ۲۱ ساله؛ پرواز عارفانه به سوی حق [2:22] * سیر و سلوک در عصر شتاب؛ شهادت، میانبر راه آسمان [3:59] * جهاد؛ عرفان عملی در میدان نبرد [5:33] ⚜ کافران؛ بازیگران نقشی شکست‌خورده [9:20] * ناکامی حتمی تلاش‌های باطل در برابر حق [11:34] * چرا مؤمنان در دنیا و آخرت پیروزند؟ [12:41] * قرآن؛ چراغ راه مؤمنان در فتنه‌ها [15:16] * تنها در برابر همه؛ آتش نفرت، گلستان ایمان [18:14] * آزمون صبر: تا کجا باید منتظر ماند؟ [23:41] * از سبدی در نیل تا رهبری بنی‌اسرائیل: داستان حیرت‌انگیز حضرت موسی (ع) [28:06] * حکمت‌های الهی در مسیر آزمون و اعطا [31:33] * فتح پس از مقاومت: مسیری روشن به سوی آینده‌ای بهتر [34:21] * خداوند انتقام گیرنده: وعده پیروزی بر ظالمان [38:28] * خط‌شکنان تاریخ: شهدای مقاومت و طوفان الاقصی [43:09] * شهید؛ آینه تمام نمای حق: نقش شهید در تحقق اهداف الهی [48:12] * وقتی ملائک، سرباز می‌شوند [49:52] * صدای حق در برابر باطل: داستان و ایستادگی او [50:26] * مکر الهی: فیلم‌هایی که پرده از جنایت‌ها برمی‌دارد [53:23] * از کوچه پس کوچه‌های محله تا کتابخانه‌های جهانی: سفر کتاب [58:08] * پایان نیست، آغاز است: ادامه حیات و تاثیرگذاری شهید در دل‌ها [59:19] * إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا 📅 ۱۴۰۳/۰۷/۲۶ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
03-2 Jaryan Ertedad (1403-08-26) Mashhad Moghadas.mp3
27.15M
🔈 📌 پرده‌برداری از زوایای تازه؛ ملحقات فصل سوم 🔰 جلسه سوم، بخش دوم * در جاده صعود، حتی اگر دیگران بایستند! [00:13] * نزدیک‌ترین فاصله تا فتح، سخت‌ترین گام‌ها [1:42] * فهمی که آینده را می‌سازد: هنر أُولُوا بَقِیَّةٍ [6:24] * تنزل جایگاه روحانیت؛ ترفند رسانه یا غفلت جامعه؟ [11:17] * از رغبت تا اطاعت: فریب جریانی که از خدا بیزار است [14:06] * اهل ایمان در شیب نزولی؛ کجا ایستاده‌ایم؟ [18:15] * ضربه به یکی، ضربه به همه؛ این درس همبستگی است [22:36] * ارتدادناپذیری در گرو یک چیز: ایثار تا سرحد ذلت برای مومنین [24:42] * از حجاب تا سیاست؛ دشمن از هر شکاف، دیواری می‌سازد [28:12] * از غم غربت تا شکوه اخوت؛ پیامبر و امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) بر فراز منبر [30:11] * کانَ لِعَلِی مِنَ الناسِ وَجْهٌ حَیاةَ فاطِمَةَ؛ و با نبودنش، نفس‌های مدینه سنگین شد [40:29] ⏰ مدت زمان: ۵۱:۰۶ 📅 ۱۴۰۳/۰۸/۲۶ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✘ نماز صبح نمی‌تونم پاشم! بدنم سنگینه! ✘ کار ازدواجم پیش نمیره ! ✘ درآمدم برکت نداره ! ✘ کلاً همه جا گیرم ! | منبع : جلسه ۷۰ از مبحث راه های مبارزه با غم @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ساعتی که وقت جذب رزق و روزی است خواب نباشید! (روزی حسرتش ما را خواهد کُشت.) | منبع : جلسه ۹ و ۳۱ از مبحث نماز سکوی پرواز @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ نوکرِ حضرتیِ شاهم و مهمان حرم راهم افتاده دوباره به خیابان حرم وسعت ملک تو از عرش ، فراتر رفته عرشیان تازه رسیدند ، به پایان حرم خوب تکثیر شدم تا که به چشمت آیم روی هر تکه‌ای از آیِنه‌بندانِ حرم تا گدای تو شدم زندگی‌ام تامین شد لقبم هست «گداپیشهٔ اعیان حرم» من کجا و تو کجا ؛ کاش مرا بنویسی مورِ دانه‌کشِ دربارِ سلیمان حرم 🌺 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ ع👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/132 💌💌💌💌💌💌💌 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مےنویسم ز تو ڪہ دار و ندارم شده ای بیقرارٺ شدم و صبر و قرارم شده ای من ڪہ بیتاب توأم اۍ همہ تاب وتبم تو همہ دلخوشے لیل و نهارم شده ای 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍 متن دعا و طریقه خواندن نماز عج 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/102 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
دعای مادر در حق فرزند مستجاب است دعای خیری کن مادر برایم که باشم در روز انتقام در کنارت پسرت... می آید... مرهم غم ها و زخم های مادرمان! آری به یاریِ مادر پسر می آید... @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️فراموش نمی‌کنیم مهدی تو آمدنیست میاد که انتقام تو از اون دوتا بگیره... به بچه هایمان یاد بدهیم برای فرج امام زمان دعا کنند... عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این هر شب تکرار می‌شود یک فاتحه و سه توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد ...: 🌼🍀🌼قرار هر شبمان یک ختم قرآن👇🏻 ( 3سوره توحید) به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان صاحب الزمان عج 🌼🍀 💚دائم سوره قل‌هو الله‌احد را بخوانید و ثوابش را هدیه کنید به 💔این کار عمر شما را با برکت می‌کند و 💔 مورد توجه خاص حضرت قرار می‌گیرید• رحمه الله علیه⚘ ❤️✨هروقت‌میری‌رختخوابٺ یه‌سلامۍ‌هم‌به‌امام‌زمانٺ‌بده ۵دقیقه‌باهاش‌‌حرف‌بزن چه‌میشودیه‌شبی‌به‌یاد‌کسی‌باشیم‌که هرشب‌به‌یادمان‌هست... 🌺سلامتی عج و تعجیل در ظهورش 🌺