312-maryam-taha-ar-parhizgar.mp3
946.4K
#ترتیل #صفحه_312 سوره مبارکه #مریم و #طه
#سوره_19 و #سوره_20
#جزء_16
قاری: #پرهیزکار
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#متن_ترجمه #صفحه_312 سوره مبارکه #مریم و #طه
#سوره_19 و #سوره_20
#جزء_16
نوشته استاد انصاریان - منبع: پایگاه
(https://erfan.ir)
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
312-maryam-taha-fa-ansarian.mp3
4.61M
#صوت_ترجمه #صفحه_312 سوره مبارکه #مریم و #طه
#سوره_19 و #سوره_20
#جزء_16
منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#متن_تفسیر #صفحه_312 سوره مبارکه #مریم و #طه
#سوره_19 و #سوره_20
#جزء_16
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
312-maryam-taha-ta-1.mp3
7M
#صوت_تفسیر #صفحه_312 سوره مبارکه #مریم و #طه
بخش اول
#سوره_19 و #سوره_20
#جزء_16
مفسر: استاد قرائتی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
312-maryam-taha-ta-2.mp3
7.44M
#صوت_تفسیر #صفحه_312 سوره مبارکه #مریم و #طه
بخش دوم
#سوره_19 و #سوره_20
#جزء_16
مفسر: استاد قرائتی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°
@zohoreshgh
❣﷽❣
☀️ #صبح_خودراباسلام_به_14معصوم (ع) #شروع_کنیم😊
✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨
💙ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️
💚ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️
💛ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️
❤️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️
💜ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️
💙ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️
💚ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️
💛ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️
❤️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ
💜ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️
💙ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️
💚ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️
💛ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️
❤️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨
✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
#اول_صبح_سلامم_به_شما_میچسبد
#روزم_به_نام_شما_اختران_الهی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺
برای دریافت دعا و زیارتهای مورد نظر روی لینک بزنید
#زیارت_ناحیه_مقدسه 👇
https://eitaa.com/NedayQran/92476
#زیارٺ_عاشـورا 👇
https://eitaa.com/NedayQran/92477
#حدیث #کساء👇
https://eitaa.com/NedayQran/92478
#دعــاے_عهـــد👇
https://eitaa.com/NedayQran/92479
#دعای_ششم #صحیفه #سجادیه👇
https://eitaa.com/NedayQran/92480
#دعای_هفتم #صحیفه_سجادیه
https://eitaa.com/NedayQran/99580
#زیارت #جامعه_کبیره👇
https://eitaa.com/NedayQran/92481
#دعای_عدیله👇
https://eitaa.com/NedayQran/92482
#جوشن_صغیر👇
https://eitaa.com/NedayQran/92483
#دعای_یستشیر👇
https://eitaa.com/NedayQran/96596
#امام_زمان عج
💚#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
...
لبها معطر است
سلامٌ علی الحسین
عالم معطر است
سلامٌ علی الحسین...
#السلام_علے_الحسین 🍃
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#سلام_ارباب_خوبم 😍✋
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#سلام_امام_زمانم 😍✋
.
مامنتظرلحظہدیدار
بھاریم!💕🌱
آرامکنیدایندلِ
طوفانےمارا...😭
عمریستهمہ
درطلبوصلتوهستیـم
پایانبدهـاینحالِ
پریشانےمارا..😔💔
#السَّلامُعَلَيْكَيَا
حُجَّةاللّٰهِفِىأَرْضِهِ✋🏻
🍂⃟꙰ صَدْ ݜُڪرْ کہ اݫ ٺبآر زهڔاٮیم
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨
❣خبرے بود در افلاڪ و جهان مےخندید
آسمان نغمۀ یافاطمہاش را سرداد
❣خبر حضرٺ جبرییل بہ سرعٺ پیچید
ڪه خداوند بہ پیغمبر خود مادر داد
#میلاد_حضرٺ_صدیقهڪبرے💖
#حضرٺ_زهرا_س_مبارڪباد🎊
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مداحی آنلاین - مهربون ترین مادر دنیا دنیا اومده - سیب سرخی.mp3
2.63M
🌸 #میلاد_حضرت_زهرا(س)
💐مهربون ترین مادر دنیا دنیا اومده
💐دلرباترین دلبر دنیا دنیا اومده
🎤 #حسین_سیب_سرخی
👏 #سرود
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
h-zahra-farahmand.mp3
1.77M
💠 #زیارتنامه_حضرت_زهرا
#سلام_الله_علیها💠
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣🌸مادر یعنی آرامش
💕مادر یعنی مهربانی
🌸مادر یعنی آسایش
💕مادر یعنی خوشبختی
🌸مادر یعنی عشق
💕مادر یعنی مهر
🌸مادر یعنی اون فرشته ای که
💕با اشکات اشک میریزه
🌸مادر یعنی اون فرشته ای که
💕با خنده هات، میخنده
🌸مادر یعنی اون فرشته ای که
💕نگاهش به توئه
🌸و با هر لبخندت زندگی میکنه
💕مادر یعنی زندگی...
🌸مادر قـلب خـانـه❤️
#روزمادرمبارکباد 🌸❤️
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
❤️✨ #مادرم
❤️✨ اے بهتر از فصلِ بهار
❤️✨ #مادرم
❤️✨ روشنتر از هر چشمہ سار
❤️✨ #مادرم
❤️✨ روزت مبارڪ نازِ من
❤️✨ #مادرم
❤️✨ تنها توئے آوازِ من
❤️✨ #روز_مادر_مبارڪ
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
AUD-20220111-WA0023.mp3
12.48M
🎵بسیار زیبا و شنیدنی👌☝️☝️
#کـف_پای_مـادر❤️
#هـمه_دنیـا_و_آخـرت❤️
.
🌺 #هدیه استاد دارستانی به تمام #مادران_دنیا😍
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💔
#هیس!😔
یواش تر خوشحالی کنید!
شاید کسی مادر نداشته باشد...
اینقد این طلای با ارزش را به رخ نکشید!
قدرشو بدونید...از کنارش بودن لذت ببرید.
دستهاشو بو کنید؛ ساعتها نگاش کنید.
مادر هدیه نمیخواهد؛ مادرخودش هدیه اس.
از دستش ندید! براش وقت بزارید...
خیلی ها حسرت دوباره شنیدن صدای مادرشونو دارن..
فقط یواش تر!
شاید کسی دلش برای مادرش تنگ شده باشه...
❤️🍃 #شادی_روح_تمامی_مادرانی که امسال درجمع ما نیستندو مادربزرگ بنده صلواتی بفرستید🥀
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
♥️•*..*•.♥️.•*..*•.♥️.•*..*•♥️
@zohoreshgh
❣﷽❣
💝💝 #ماجرای_تولد_حضرت #زهرا(س) و #کوثر_بودن_ایشان ... 💝💝
💠 دو فرزند پسر حضرت محمد (ص)، به دنبال یکدیگر از دنیا رفتند: اول قاسم و سپس عبدالله.
بعد از وفات این دو پسر که رنج فراوانی برای رسول مهربان خدا (ص) به دنبال داشت، در کوچه های مکه، عده ای از جاهلان، با رسول خدا (ص) رو به رو شدند. «عاص بن وائل» که از ناراحتی رسول خدا (ص) به وجد آمده بود، فرصت را غنیمت دانست و خواست ایشان را با کنایه برنجاند. رو به حضرت کرد و با گستاخی گفت: «چه خوب شد ابتر (بی دنباله) شدی!» 😞
💠 در پی این سخن و دل شکسته شدن رسول خدا (ص)، سوره #کوثر نازل شد :
🌟 «به نام خداوند رحمان و رحیم
ما به تو کوثر عطا کردیم، پس به شكرانه اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن، و بدان كه محققاً شماتت گوى و دشمن تو ابتر و بی دنباله است.»🌟
💠 یکی از زیبایی های کوتاه ترین سوره قرآن، معنای واژه ی «کوثر» است: 🍃 کوثر، از ریشه «#کثرت» و به معنای «خیر کثیر و فراوان» است؛ خیری و برکتی که در نسل آن حضرت قرار داده شد.🍃
💠 هم اکنون سادات از نسل حضرت زهرا(س) و علی(ع) (و در واقع پیامبر اکرم(ص) در اقصی نقاط جهان به تعداد پرشمار وجود دارند: در ایران، لبنان، یمن، عراق، عربستان، لیبی، جنوب آسیا و... پرشمارتر از نسل هر کسی بر زمین... 😍😘
🍀 تنها در ایران، بیش از 6 و نیم میلیون از سادات زندگی می کنند. (آن هم تنها از سمت پدر) ❤️
و بیش از 12 میلیون دختر و زن ایرانی، نام یا القاب حضرت فاطمه(س) را دارند... فاطمه، زهرا، مرضیه، صدیقه، طاهره، راضیه، فاطمه زهرا، معصومه، بتول، زهره، طیبه، ریحانه، مهدیه، سعیده، فریده و...💞
🍃این است خیر کثیری که خداوند به پیامبرش عطا فرمود... 🍃
🍀💞 #میلاد_دختر_نور_و_آسمان،
#فاطمه_زهرا(سلام الله علیها) و
#روز_زن_و_مادر بر شما مبارک باد💞🍀
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
♥️•*..*•.♥️.•*..*•.♥️.•*..*•♥️
#نماز_آمرزش_ویژه_یڪشنبہ
✍هرڪس این نماز را در روز
یکشنبه بخواند از آتش جهنم و
عذاب ایمن شود ۲ رڪعتست
رکعت اول 👈 حمد و ۳ ڪـوثر
رکعت دوم 👈 حمد و ۳ توحید
📚 جمال الاسبوع ۵۴
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
Part09_خار و میخک.mp3
10.81M
🇵🇸🕊🕊🕊🇵🇸🕊🕊🕊🇵🇸🕊فلسطین کلید رمزآلود #ظهور است..
🌷کتاب آموزنده، امنیتی و صوتی 🕊 #خار_و_میخک
🌷قسمت 9⃣
🕊(مقدمه کتاب)
💠 نویسنده؛ یحیی ابراهیم سنوار
💠راوی؛ حسن همایی
💠ناشر؛ انتشارات کتابستان معرفت
💠تولید شده؛ از پایگاه صدای گویای ایران صدا
💠صدابردار؛ میثم جزی
💠تهیهکننده؛ سیدعلی میرطالبیپور
🕊لینک کتاب گویا از پایگاه ایران صدا
https://book.iranseda.ir/DetailsAlbum/?VALID=TRUE&g=643988
🇵🇸🇵🇸🕊🕊🇵🇸🇵🇸🕊🕊
#فلسطین #قدس
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ندای قـرآن و دعا📕
شمسی کنار کپه رختخواب ها که رویشان را با پارچه سفید رنگی که گلدوزی شده بود، گرفته بودند، نشست. فتانه
💫🔥💫💫🔥💫🔥💫💫🔥💫💫🔥رمان واقعی، تلنگری و آموزنده
💫 #تجسم_شیطان
🔥قسمت ۲۷ و ۲۸
همه چیز طبق نظریه شمسی پیش میرفت و شمسی و فتانه تمام راهها را امتحان کرده بودند برای اینکه از شر صمد خلاص بشوند، اما انگار این بشر باید تا ابد به دنبال فتانه میبود. شمسی آخرین تیر ترکشش هم رها کرد و به فتانه گفته بود که چکار کند
و از آنطرف خودش هم مشغول کارهایی شد که آنها را به هدفشان نزدیکتر میکرد. صمد خسته از روزی پر از مشغله دم دمه های عصر، وارد تنها اتاق زندگیشان شد، همه جا را به دنبال فتانه جستجو کرد اما انگار فتانه نبود، با خودش گفت:
نکند تهدیدش را عملی کند؟! دیروز که ناگهان سر زمین پیدایش شده بود، از صمد خواسته بود که دنبال طلاق برود و صمد را تهدید کرده بود که اگر تا فردا اقدامی نکند، خودش را به جاده ای که از کنار روستا میگذشت، میرساند تا با پرت کردن خود جلوی ماشین، خودش را بکشد.
صمد تا یاد حرفهای فتانه افتاد،به سرعت از جا برخواست و به طرف در رفت و روی حیاط با صدای بلند فتانه را صدا زد.
مادربزرگ فتانه، سرش را از بین دو لنگهٔ چوبی در اتاقشان بیرون آورد وگفت:
_چیشده پسرم؟!
صمد اشاره ای به اتاق کرد و گفت:
_فتانه نیست شما ندیدینش؟!
مادربزرگ سری تکان داد و گفت:
_یه نیمساعت پیش بیرون رفت وگفت اگر صمد اومد بهش بگین من رفتم سر جاده... مگه میخوایین برین شهر؟!
صمد با دستپاچگی، پاشنه های کفشش را بالا کشید و گفت:
_ممنون ننه جان، شایدم رفتیم شهر
و با زدن این حرف به سرعت از خانه بیرون رفت. صمد همانطور که با دوو به سمت جاده پیش میرفت با خودش فکر میکرد چرا اوضاع اینجوری شد؟ من که نازکتر از گل به فتانه نگفتم؟! اصلا چرا حالم این روزها اینجوریاست؟
مدام توی سرم تیر میکشه، گاهی از زندگی خسته میشم، آخه این چه زندگی هست؟! نه زن تحویلت میگیره و نه بچه ای داریم که دلمون خوش باشه، کاش این زندگی به سر میرسید و ناگهان انگار کسی زیر گوشش زمزمه می کرد:
😈_آره خودت را راحت کن،به جای فتانه تو خودت را بینداز جلوی ماشین، مگه تو از اون زن کمتری؟! بزار بفهمه چقدر دوستش داری، شاید...
در همین حین به سر جاده رسید، هر چه اطراف را نگاه کرد خبری از فتانه نبود اما نمی دانست که فتانه و شمسی، کمی انطرفتر از پشت درختی که از جاده فاصله داشت او را زیر نظر داشتند.
صمد انگار در دریایی عمیق و بی هدف، سرگردان بود،بغضی گلویش را چنگ میزد، ناگهان بنز باری نارنجی رنگی از دور پیدا شد.. صمد همانطور که اشک میریخت صدایی در سرش اکو میشد:
😈_خودت را بنداز جلوی بنز...خودت را بنداز....
و در یک لحظه صمد اشکهای چشمهایش را با آستین پیراهنش پاک کرد و زمزمه کرد:
آره بهتره خودم را از این زندگی راحت کنم...شایدم...شایدم فتانه فهمید که چقدر خاطرش را میخوام..
و در همان لحظه ای که بنز به روبه روی صمد رسید، در چشم بهم زدنی خودش را به جلو پرتاب کرد..فتانه با اینکه همیشه دعا میکرد صمد از جلوی راهش کنار برود تا به اسحاق که مدتی بود با او در ارتباط بود برسد،
با دیدن صحنهٔ تصادف که کلهٔ صمد زیر بنز قرار گرفت و در یک لحظه مانند توپی ترکید و خون و مغز ان مرد بینوا و مهربان به اطراف پاشید، دلش گرفت، قطره اشکی از گوشهٔ چشمش سرازیر شد.
شمسی با سنگدلی که برای یک زن عجیب بود، به صحنه پیش رو نگاه میکرد و لبخند ریزی زد رو به فتانه گفت:
🔥_ببین موکل چه کارها میکنه! من و تو نتونستیم کاری کنیم اما موکل سفلی یک لحظه کارش را تموم کرد
و بعد خیره به چشمهای فتانه شد و با تعجب گفت:
🔥_تو داری گریه میکنی؟! یه کوه سنگی را از بین راهت برداشتم، حالا آبغوره گرفتنت برای چیه؟! تو که از صمد بدت میومد..
فتانه سری تکان داد وگفت:
🔥_آره صمد مرد مهربونی بود اما در حد و اندازه من نبود، من یه شوهر میخوام مثل اسحاق، هم کشته و مرده ام هست و هم خوشتیپ و خوش قیافه است، ماشین هم داره راحت میتونیم بریم تهران و بیایم، مثل صمد نیست که همش بند زمین و درخت و آبیاری و گل و شل باشه...
شمسی با شنیدن این حرف انگار کاسهٔ آب سردی بر سرش ریخته باشند، چشمهایش را ریز کرد و گفت:
🔥_ببینم چی گفتی تو؟! اسحاااق؟! تو... تو.. تو به من قول دادی، قرار شد جاری من بشی و محمود را تور کنی، نه اینکه فیلت یاد هندستون کنه و مرد دیگه ای را زیر نظر کنی...
فتانه سرش را به طرفی دیگر برگرداند و گفت:
🔥_وای نمیتونم ببینم! جمعیت دور صمد بدبخت جمع شدن، پاشو بریم، الان وقت مناسبی برای این حرفا نیست.. پاشو..
شمسی با عصبانیت دست فتانه را کشید و گفت:
🔥_کجا بری؟! میگم تکلیف قول و قرارمون چی میشه؟! اسحاق مسحاق نداریم هااا
ندای قـرآن و دعا📕
💫🔥💫💫🔥💫🔥💫💫🔥💫💫🔥رمان واقعی، تلنگری و آموزنده 💫 #تجسم_شیطان 🔥قسمت ۲۷ و ۲۸ همه چیز طبق نظریه شمسی پیش می
فتانه دستش را کشید و گفت:
🔥_درسته من محمود را دوست داشتم اما الان محمود زن داره تازه اگرم زنش را طلاق بده ،اون دوتا بچه داره، من باید پرستار بچه هاش بشم و از طرفی به گوشم رسیده که حسن آقا پشت سر من حرف میزده و میگفته: این دخترهٔ جوون، با وجود یه شوهر زیبا و کاری و باخدا مثل صمد،با اسحاق روی هم ریخته، پس وقتی پدر محمود اینجور میگه، مطمئن باش هیچوقت اجازه نمیده پسرش بیاد یکی مثل من را که پشت سرش حرف و حدیث هست بگیره...
شمسی چشم غره ای به فتانه رفت و گفت:
🔥_تو چکار به اینا داری،من محمود را برات جور میکنم...
فتانه که در دلش به خریت شمسی میخندید، در حالیکه بر سرش میزد از پشت درخت بیرون آمد و به سمت جمعیتی که دور پیکر بی جان صمد جمع شده بودند رفت، او باید فیلم بازی میکرد تا کسی این تصادف مرگبار را به پای فتانه ننویسد..
👈 #ادامه_دارد....
#رمان واقعی #تجسم_شیطان
✍ نویسنده ؛ «طاهره سادات حسینی»
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌼.🍂.🌼.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════،🌼.🍂.🌼،═╝