eitaa logo
ندای قـرآن و دعا📕
11.4هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
6.7هزار ویدیو
477 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31 ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
» 🎤 محسن فرهمند 📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را 💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در (عج )هر روز صبح @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
زیارت‌جامعه‌کبیره۩علی‌فانی.mp3
14.05M
ا💠۩﷽۩💠ا 📖 صوتی بهترين و جامع ترین زيارتی که صفات ؛ مقامات و معارف اهلبیت علیهم السلام در آن بیان شده و از طرف امام هادی (ع) به شیعیان رسیده است 🎙 با نوای علی فانی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولِ‌صبح‌حسین ظهر‌حسین شام حسین هر‌دمُ‌و‌هرثانیه،آقام،حسیـن..♥️ 🌱 🦋 😍✋ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
😍✋ 🍂ندبه خوانان ظهور و همه محو اوییم حرف‌های دلمان را به خودش می‌گوییم: 🍂ما دعای فرجت را همه دم می‌خوانیم ما همه منتظر آمدنت می‌مانیم... 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
بـانـــ🌸ــو... چہ خـوب ایـــن تیرگــــــے را بہ جان میخــرے تا دنـیایـے زیر روشـنے چــادرت آرام بمــاند.. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
به فدای رخ چون ماه و چنین سروری ات جان به قربان تو و عکس تو و دلبری ات همه عالم شده مبهوت تو ای آقا جان مات مردی تو و رسم ِ خوش ِ رهبری ات @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
"سه شنبه"﷽" "۱۰۰مرتبه" ✨یا ارحم الراحمین✨ ✨ای مهربان ترین مهربانان✨ 🌙دیگرگناه نمی کنم 🌙 🌻 ✅هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعدازحمدیک بارسوره تین توحیدفلق ناس @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
tavassol-mansuri.mp3
5.55M
❣️ با روضه 🕊💌 🎤 حاج مهدی الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج هر سه شنبه به نیت ظهور (عج) دعای توسل می خوانیم بارانی و دلگیر هوایِ بی تو محزون و غم انگیز نوای بی تو برگرد که بیقرارم و بیتابم بیزارم از این سه شنبه هایِ بی تو! تعجیل درظهور مولاعج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ندای قـرآن و دعا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌‌هشتم[عشق یعنی آشنایی باخدا،مهدی صاحب زمان(عج)ازمارضا] ( #خاطرات‌خادمی‌و
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) فردای روزی که از سفر برگشتم با هم برای خرید عید به بازار رفتیم. زیاد از جاهای شلوغ یا پاساژهای امروزی خوشش نمی آمد، دوست نداشت در جایی باشد که حجاب رعایت نمی شد، این جور جاها چشم های نجیبش زمین را می کاوید، اصلا هم اهل چک و چانه زدن نبود. وقتی پرسیدم: «چرا چونه نمی زنی؟ شاید فروشنده یکم تخفیف بده». گفت: چونه زدن کراهت داره، بهتره به حرف فروشنده اعتماد داشته باشیم. یادم نمی آید حتی برای صد تا تک تومنی چانه زده باشد، مگر این که خود فروشنده می خواست تخفیفی بدهد. وسط بازار گوشی من زنگ خورد، به حمید اشاره کردم که از مغازه روبرویی برای خودش جوراب بخرد، مشغول صحبت بودم که دیدم نرفته برگشت. تماسم که تمام شد پرسیدم: «چی شد؟ چرا زود برگشتی؟ جوراب نخریدی؟»، شانه هایش را بالا انداخت و گفت: «حجاب خانم فروشنده چندان جالب نبود من جلو نرفتم، شما برو داخل خرید کن». جوراب را که خریدم حمید گفت: «چون ایام فاطمیه تموم شده برای عید دوست دارم باقلوا اون هم از باقلواهای خوشمزه قزوین درست کنیم». بلد بودم باقلوای خانگی درست کنم، از همان جا برای خرید وسایل مورد نیاز پخت باقلوا به عطاری رفتیم، دو روز تمام درگیر پختن باقلواها بودم، از بس با خمیر کار کرده بودم دست هایم درد می کرد. هر سینی که می پختم همان جا حمید چندتایش را می خورد، عاشق شیرینی جات بود، اگر کیک یا نون چایی می پختم که شیرینی آن کم بود مثل بچه ها بهانه می گرفت و می گفت: «مگه نون پختى! این شیرین نیست، من نمی خوام». بعد هم کلی مربا و عسل به کیک و نون چایی می زد و می خورد، وقتی دیدم تقریبا به همه سینی های باقلوا ناخنک زده به شوخی گفتم: «این طور که تو داری می خوری چیزی برای مهمونها نمی مونه! سر جمع تا الآن دو تا دیس باقلوا خوردی، این همه می خوری جوش میزنی آقا! به جای خوردن بیا کمک». گفت: «باشه چشم»، بعدهم دستی رساند، وسط کمک کردن باز ناخنگ می زد. روزهای بعد هم تا غافل میشدم میدیدم پای یخچال مشغول باقلوا خوردن است. برخلاف شیرینی درست کردن که تمام حواسش به خوردن شیرینی بود در خانه تکانی حسابی کمکم کرد. از شستن شیشه ها گرفته تا تمیز کردن کابینت ها. کار که تمام شد از شدت خستگی روی مبل دو نفره دراز کشید و چشم هایش را بست، برایش میوه پوست کردم و با صدای بلند گفتم: «حمید جان خیلی کمکم کردی، خسته نباشی». چشم هایش را کمی باز کرد و گفت: «به جای خسته نباشی بگو خدا قوت». وقتی گفتم خدا قوت بلند شد روی مبل نشست و گفت: «یه همسر باید برای همسرش بهترین ها رو بخواد، به جای خدا قوت بگو الهی شهید بشی!» با کمی مکث در جوابش گفتم: «الهی که بعد از صد سال شهید بشی!». ... 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌺🍃🌺.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌺.🍃🌺.═╝
ندای قـرآن و دعا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌‌هشتم ( #خاطرات‌خادمی‌واعزام‌رفقا) #قسمت_۱۲۲ فردای روزی که از سفر برگشتم
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) لحظه تحویل سال ۹۶ نصفه شب بود، حمید آن لحظه خواب بود. عیدی برای من روسری قهوه ای با حاشیه کار شده خریده بود، خودش هم همان پیراهنی را پوشید که من از مشهد برایش سوغاتی خریده بودم و بزرگ در آمده بود. اکثر مهمانی ها همین پیراهن را می پوشید، اولین سالی هم بود که دنبال پول نو می گشت که به بچه ها عیدی بدهد. چند ساعت بعد از سال تحویل آقا سعید به همراه خانمش و نرگس آمدند پیش ما تا با هم برای دیدوبازدید به خانه اقوام برویم. برای ناهار آش رشته خوردیم، حمید کلی با نرگس برادرزاده اش بازی کرد، علاقه خاصی به او داشت، خیلی کم پیش می آمد حمید بچه نوزاد را بغل کند. می گفت: «می ترسم از بس که ریزه میزه و کوچکه چیزیش بشه». ولی نرگس را بغل می کرد، این ارتباط دو طرفه بود، نرگس هم حمید را دوست داشت، با اینکه صورت حمید و بابای خودش کاملا شبیه هم بود اما احساس می کردم نرگس آنها را از هم تشخیص می دهد. بغل حمید که می رفت نمی خواست جدا بشود، نرگس را که بغل کرد گفت: کوچولو منو صدا کن، به من بگو عمو! گفتم: «حمید دست بردار! آخه بچه چند ماهه که نمی تونه صحبت کنه. همان روز همه عید دیدنی ها را با هم رفتیم، روزهای دوم و سوم حوصله ما از بیکاری سر رفته بود، گفتم: «عجب اشتباهی کردیم با عجله همه عید دیدنی ها را یک روزه رفتیم». چون ما کوچک تر بودیم باید دو سه روزی صبر می کردیم تا بقیه برای عید دیدنی خانه ما بیایند. کم کم مهمان های خانه ما هم از راه رسیدند، پذیرایی از مهمان ها مثل همیشه با حمید بود، هر مهمانی که می آمد یک باقلوا با آنها می خورد، بعد برای این که خودش دوباره باقلوا بخورد به مهمان ها دور دوم را هم تعارف می کرد! ... 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌺🍃🌺.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌺.🍃🌺.═╝
ندای قـرآن و دعا📕
#امام_خمینی_و_مهدویت 🎬: قسمت هشتم 🔹مهدی مجری عدالت در تمام شئون انسانی اجرای عدالت جزء اساسی‌ترین
🎬 : قسمت نهم 🔹 مفهوم انتظار یکی از مهمترین مسائل مهدویت که در اندیشه امام خمینی به صورت زنده و کارآمد تجلی کرده مسئله انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) است. این مسئله که با تفسیرها و برداشت‌های گوناگون در میان منتظران حضرت مهدی(ع) مطرح است، در اندیشه امام خمینی با تفسیر کاملاً متفاوت ارائه شده است و به دلیل اهمیت آن مورد توجه خاص ایشان بوده است لذا با تفصیل بیشتر و در موارد متعدد درباره آن سخن گفته و با نقد بسیاری از برداشت‌هایی که نوعاً ناکارآمد و کم‌اثر و یا بعضاً نادرست است، دیدگاه حیات‌بخشی در این‌باره مطرح نموده است که به چند نمونه از سخنان ایشان اشاره می‌شود: «بعضی‌ها انتظار فرج را به این می‌دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (سلام‌الله علیه) را از خدا بخواهند، ... و یک دسته دیگر انتظار فرج را می‌گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می‌گذرد، بر ملت‌ها چه می‌گذرد، ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاءالله درست می‌کنند، دیگر ما تکلیفی نداریم، تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا می‌گذرد نداشته باشیم.»  در جای دیگر با رد این‌گونه برداشت‌ها می‌گوید: «این منطق اشخاصی است که می‌خواهند از زیر بار در بروند، اسلام اینها را نمی‌پذیرد، اسلام این را به هیچ چیز نمی‌شمرد، اینها می‌خواهند از زیر بار در بروند، یک چیز درست می‌کنند دو تا روایت از این طرف و آن طرف می‌گردند پیدا می‌کنند... این خلاف قرآن است... اگر صد تا همچو روایت‌هایی بیاید ضربه به جدار می‌شود.»  .... @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✍🏻براے هر مطلب شرعی جزیی باشد یا کلی بہ تجربه رسیده است و آن این ڪہ سوره حمد را بااین دو آیه ڪہ ذکر می شود در مدت روز هر روزے یازده مرتبه بخواند ڪہ جمعا ۱۱۰ مرتبه خواهدشد ( به عدد نام مبارڪ علی علیه السلام ) بخواند ⇦و آن دو آیه - ⇦آیه ۱۵۴ سوره آل عمران ⇦وآیه ۲۹ سوره فتح است 🍃بعد از این ها بگوید : رَبِّ سَهِّل و یَسِّر و لا تُعَسِّر عَلَینا این عمل برای هر مطلبی مجرب است بعضی گفته اند دعای اخر این است رَبِّ سَهِّل و لا تُعَسِّر عَلَینا یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَب🍃ِّ 📚ختوم و اذکار صفحه ۱۳۳ و۱۳۴و 📚 کتاب تحفة الرضویة صفحه ۱۵۸ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍃🍂 شدن🍃🍂 🌸✨رسول خدا ص ؛ مداومت در خواندن《سوره قیامت‌‌》 باعث افزایش روزے و امنیت و محبوبیت در بین مردم مےشود✨ 📚 تفسیرالبرهان ۵/۵۳۳ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍃🍂 برطرف شدن 🍃🍂 🖊 جهت برطرف شدن تب آیات ۸ و ۹ 《سوره کهف》 را بنویسد و در زیر سر نهد تبش برطرف شود 📚 درمان با قرآن ۵۴ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
❤️ افزایش 🍃🍂 امام صادق (؏) ؛ ‌‌‌⇦ هرڪس خالصانه بر تلاوت " سوره نساء" مداومت نماید همسرش به او زیاد شود🍃🍂 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌿چرا به حضرت خضر ع خضر میگویند؟ 💠امام صادق علیه‌السلام فرمودند: تخته خشکیده ای نمی نشست مگر آنکه سبر میگشت و بر هیچ زمینی بی اب و علف قرار نمیگرفت مگر ان که سر سبز میگشت و به همین جهت خضر نامید شد.همچنین گفته شده که هرگاه به نماز می ایستاد اطرافش سرسبز میگشت. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💎 یـا حَلـیم 💎 🖊 یاد نمودن وجود خدا روزے ۸۸ مرتبه با این نام مبارک موجب آرامش و یافتن صبر در برابر مشکلات بزرگ است 📚 در محضر لاهوتیان @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 🔷سوال هشتم ❓نقش ما در زمینه سازی ظهور و عمل به وظایف چیست؟ 🎙استاد حسن ملایی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
Salam Bar Salam E8.mp3
2.45M
🌿 سلام بر سلام 🔶قسمت هشتم 🌺 اهمیت سلام بر وجود مقدس امام عصر علیه السلام... @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
انسان شناسی ۲۶۹.mp3
11.75M
۲۶۹ ✘ من همش حسرت گذشته رو دارم! چرا فلان جا، جا موندم، چرا فلان کارو نکردم، چرا فلان چیزو یاد نگرفتم، حسرتهای ما از چه جنسیه؟ برای خودمون بشماریم و بعد این فایل صوتی رو گوش کنیم. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مهلت ارسال پاسخ تا ۱۳ تیرماه @Ghzzi_7232