✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
🌺دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان
💖 ﷽ 💖
❣اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.
❣خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را وبگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى وبپذیر عذرهایم وبریز از من گناه وبارگران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.
@negaheqods
🍃
🌺🍃
🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان
روز بیست و هفتم ماه میهمانی خدا
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
#سلام_امام_زمانـم♥️
مولای غریبم
من دلم روشن است
روزي تو از راه میرسی
و کوچه بوی عطر تو را میگیرد
دیوار ها گل میدهند
پنجره ها عاشق میشوند
و دنیا خوشبخت....
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
@negaheqods
برگی از داستان استعمار
قسمت صد و سیزده:
وکیل جوان
در آوریل ۱۸۹۳ میلادی یک وکیل جوان هندی از بمبئی راهی آفریقای جنوبی شد. مدتها بود گروه زیادی از جوانان هندی که پس از نابودی صنایع هندوستان شغلشان را از دست داده بودند برای یافتن کار به آفریقای جنوبی میرفتند.
وضعیت این کارگران بسیار سخت بود و سفیدپوستها حقوق آنها را زیر پا میگذاشتند.
وکیل جوان روانه آفریقای جنوبی شده بود تا شاید بتواند از حقوق هم وطنانش دفاع کند.
وکیل به شهر«دوربان» رسید و تصمیم گرفت با قطار به شهر چارلستون برود.
برای بخش« درجه یک » بلیط خرید، اما هنگامی که روی صندلی اش نشست مأمور قطار به طرف او رفت و از او خواست به واگن باری برود. وکیل گفت: « من بلیط درجه یک دارم.»
مأمور قطار تکرار کرد: « تو سفید نیستی و باید به واگن باری بروی»
هنگامی که وکیل جوان بر حق خود پافشاری کرد، مأمور قطار پلیسی را صدا زد. مأمور پلیس، بازوی وکیل را گرفت، او را از جا بلند کرد و از قطار بیرون انداخت. وکیل جوان مدتی طولانی، در سرمای ایستگاه منتظر قطار بعدی ماند، اما باز هم به او گفتند که باید به واگن حمل بار برود. او به سراغ مدیر ایستگاه رفت. مدیر ایستگاه حق را به مأموران قطار داد اما به او گفت که چون فرد تحصیل کردهای است اجازه میدهد در قطار سوم در قسمت درجه یک بنشیند و به سفر ادامه دهد.
هنگامی که وکیل جوان به شهر چارلستون رسید، تصمیم گرفت باکالسکه به مقصد برسد، اما راننده به او گفت چون سفید نیست حق ندارد درون کالسکه بنشیند و باید روی رکاب آن بایستد.
وکیل گفت که از جایش تکان نخواهد خورد، اما راننده کالسکه به طرف او رفت و شروع کرد به کتک زدن او. سرانجام وکیل مجبور شد از کالسکه بیرون بیاید و روی رکاب آن بایستد.
وقتی به مقصد رسید، به طرف پیادهرو رفت، مسافتی را باید پیاده میرفت تا به خانه ای که دوستان هندیاش در آن زندگی میکردند برسد اما ناگهان سربازی به او حمله کرد و با مشت و لگد او را از پیاده رو به خیابان پرتاب کرد. وکیل نمی دانست چه اتفاقی افتاده، تا اینکه فهمید راه رفتن در پیاده رو مخصوص سفید پوستهاست و هندیها و آفریقاییها نمی توانند در پیاده رو راه بروند.
وکیل جوان ناامید نشد. او با کمک دوستانش نهضتی را در آفریقای جنوبی به راه انداخت تا کارگران هندی به حقوقشان دست پیدا کنند. اما به خوبی متوجه شد که هندیها باید در کشورشان زندگی شایسته ای داشته باشند تا مجبور نشوند به آفریقای جنوبی و مناطق دیگر جهان مهاجرت کنند.
او بعدها به کشور بازگشت و وارد کنگره ملی هند شد. این وکیل جوان «مهاتما گاندی» نام داشت سرانجام رهبری انقلاب هند را برای استقلال از انگلستان به عهده گرفت.
@negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
🌺دعای روزبیست و هشتم ماه مبارک رمضان
💖 ﷽ 💖
💐اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین.
💐خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات وگرامى دار در آن به حاضر کردن ویا داشتن مسائل ونزدیک گردان در آن وسیله ام به سویت از میـان وسیله ها اى آنکه سرگرمش نکند اصرار وسماجت اصرار کنندگان.
@negaheqods
🍃
🌺🍃
🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃
8.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان
روز بیست و هشتم ماه میهمانی خدا
@negaheqods
🔸زکات فطرهی میهمان
⁉️ آیا پرداخت فطریه مهمان به عهده میزبان است؟
✅ فطریهی میهمان یک شبه، به عهده میزبان نیست؛ در وجوب فطریه میهمانی که پیش از غروب آفتاب بر میزبان وارد میشود، شرط است که جزء افراد نانخور و تحت عنوان عائلهی میزبان محسوب شود، مانند خدمتکار یا بعض افراد فامیل که هر از چند گاه چند روزی در منزل شخص بسر میبرند.
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
#سلام_مولای_من♥️
سلام یگانه دلخوشی من،
میدانم که چقدر قلب مهربانتان را شکستهام،
می دانم که چقدر روح صبورتان را آزردهام
اما ...به خودتان سوگند
مهربان من که دوستتان دارم.
ذره ذرهی وجودم از مهر شما سرشار است
و قلبم از یادتان معطر
و زبانم از نامتان متبرک ...
من به محبتتان زندهام و به نوکریتان مفتخر...
این دلخوشی را از من دریغ مکنید…
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
@negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
🌺دعای روزبیست و نهم ماه مبارک رمضان
💖 ﷽ 💖
🌴اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.
🌴 خدایا بپوشان در آن با مهر و رحمت و روزى كن مرا در آن توفیق و خوددارى و پاك كن دلم را از تیرگیها و گرفتگىهاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود.
@negaheqods
🍃
🌺🍃
🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت صد و سیزده: وکیل جوان در آوریل ۱۸۹۳ میلادی یک وکیل جوان هندی از بمبئی
برگی از داستان استعمار
قسمت صد و چهارده:
گوساله فوکا
هندیها روش جالبی برای دوشیدن بعضی از گاوها و گاومیشها داشتند.
هنگامی که کسی می خواست این حیوانات را بدوشد، اگر گوساله آنها در اطرافشان پرسه میزد، شیرشان به آسانی خارج میشد و دوشیدن آنها زحمت زیادی نداشت، اما اگر گوساله از بین رفته بود، این حیوانات به سختی به دوشیده شدن تن میدادند و شیر هم به آسانی از پستانشان خارج نمی شد.
هندیها گاوها و گاومیشهایی را که گوسالهشان را از دست داده بودند، با شیوه خاصی فریب می دادند.
آنها مجسمه گوساله ای را می ساختند و جلوی چشم گاو یا گاومیش قرار می دادند. حیوان هم به خیال اینکه فرزندش را میبیند شیر زیادی را در اختیار دوشنده میگذاشت.
هنگامی که جنگ جهانی اول آغاز شد،انگلستان در نقاط مختلف دنیا وارد جنگی سخت شد. جنگی که در آن هم به پول بیشتری نیاز داشت و هم به سربازان زیادتری.
هند سرزمینی بود که انگلیسیها فکر میکردند میتوانند بیشترین کمک را از آن بگیرند؛ اما چطور باید هندیها را تشویق میکردند که در این جنگ از مال و جانشان به خاطر انگلستان بگذرند؟
انگلیسیها از فریبی شبیه گوساله فوکا استفاده کردند تا هندیها را به خوبی در دوران جنگ بدوشند؛اما این بار گوساله فوکا، آزادی و خودمختاری هند بود.
در آغاز جنگ، مونتاگو، وزیر هند در کابینه انگلستان، اعلام کرد: «دولت با همه وجود به دنبال ایجاد حکومتی خودمختار و مسئول از هندیها در هندوستان است.»
با شنیدن این وعده،شور و اشتیاق زیادی در بین هندیها پدید آمد تا برای انگلستان بجنگند و در عوض،در پایان جنگ آزادی کشورشان را به دست بیاورند.
در ارتش هم،فرماندهان اعلام کردند پس از جنگ تمام افسران را از هندیها انتخاب خواهند کرد و فقط رئیسان اصلی ارتش انگلیسی خواهند بود.
انگلستان در آغاز مبلغ یکصد میلیون لیره از ثروت هند را به نام « هدیه هند » برای هزینه کردن در جنگ از این کشور بیرون برد.سپس یکصد و بیست میلیون لیره دیگر هم از هندیها گرفت.
در این جنگ بیش از یک میلیون نفر از جوانان هندی داوطلب شدند تا برای انگلستان بجنگند.
آنها در فرانسه، فلسطین، سوریه، عراق و برمه جنگیدند.
هندیها در اروپا با شجاعت فراوانی مبارزه میکردند و اولین گروهی که در نبرد مشهور «مارن» آلمانی ها را وادار به عقب نشینی کردند هندی بودند.
@negaheqods