💠چرا اسرائیل پاسخ نداد؟!
یک هفته از حملات موشکی سنگین ایران به اسرائیل گذشت. در این یک هفته پیوست رسانهای چند لایه و تنومندِ اسرائیل در ابعاد داخلی، منطقهای و جهانی تمام و کمال فعال بود و اظهارنظرهای مستقیم و نقلقولهای متعدد و بعضا متعارض از مقامات اسرائیلی و آمریکایی در رسانههای هر دو دال بر پاسخی بیسابقه، بزرگ، سخت و تعریف اهداف متعدد مطرح شده است.
حجم سنگین پمپاژ خبر، تقریبا در هر لحظه همه را در منطقه و به ویژه ایران در انتظار حمله «بزرگ» اسرائیل میگذاشت. اما یک هفته گذشت و خبری نشد که این امر پرسشبرانگیز است.
دو احتمال در این خصوص مطرح است که قبل از پرداختن به آنها باید گفت که در این شرایط نباید بدترین سناریوها را هم از نظر دور داشت.
احتمال نخست این که اسرائیل خود را برای یک حمله بزرگ و غافلگیرکننده مثل حمله به لبنان با شمول اهداف متعدد ایرانی (تاسیسات نظامی، هستهای و اقتصادی) آماده میکند و در حال هماهنگی لازم با آمریکا و طرفهای دیگر در این خصوص و اتخاذ تدابیر لازم برای مقابله با پاسخ بعدی ایران است. برخی در این زمینه با بازنمایی برخی تحرکات و مواضع اپوزیسیون در این روزها معتقدند که این سناریو محتملتر است و هدف را هم براندازی توصیف میکنند.
این احتمال به معنای شروع یک جنگ تمام عیار در منطقه است و نگارنده آن را دستکم در این مرحله بعید و غیر واقعبینانه میداند. البته هم اکنون هم جنگ منطقهای محدودی در جریان است و دو جنگ غزه و لبنان معنایی جز این ندارد؛ اما جنگی تمام عیار با طرفیت مستقیم ایران حداقل فعلا زود است.
اگر تصمیمی برای چنین حمله بزرگی با هدف شعلهور کردن جنگی تمام عیار در منطقه بود که طرح و برنامه آن «لزوما» میبایست از قبل آماده شده و به محض حمله ایران سریعا به اجرا گذاشته میشد و دلیلی برای تاخیر آن نبود.
آمریکا شرایط کنونی را برای جنگی فراگیر در خاورمیانه مناسب نمیداند و اسرائیل بعید است بدون آمریکا و موافقت آن و قبل از رساندن دو جنگ غزه و لبنان به ایستگاهی ما قبل آخر بخواهد درگیر جنگ تمام عیاری در منطقه شود.
اسرائیل از لحاظ فنی و جنگافزاری توان لازم برای حمله همزمان و سنگین به اهداف استراتژیک متعددی را دارد، اما این عامل تنها شرط لازم است و کافی نیست.
رهگیری و ساقط کردن موشکها و پهپادها در عملیات «وعده صادق 1» با اطلاع قبلی، موجب شکلگیری این برآورد در ذهنیت تصمیمگیران اسرائیل و متحدان آن شد که امکان مقابله جدی و موفق با هر گونه حمله گسترده موشکی از جانب ایران وجود دارد.
اما عملیات «وعده صادق 2» همراه با قسمی غافلگیری و عبور تعداد قابل توجهی موشک و اصابت آنها به مراکز حساس اسرائیل (صرف نظر از میزان تلفات و خسارت) برآورد و جمعبندی پیشگفته را در سطح مشخصی مخدوش کرد. از این جهت که پاشنه آشیل اسرائیل، جغرافیای کوچک و نبود عمق جغرافیایی است و همین امر آن را در برابر حملات «گسترده» و «موفق» موشکی به شدت آسیبپذیر میکند.
اما تنها در یک حال حمله بزرگ اسرائیل ممکن است و آن هم این که اطلاعاتی کافی از سایتهای موشکی ایران با قابلیت بالای عبور از سامانه پدافندی داشته باشد و مطمئن شود در چنین حملهای میتواند با زدن آنها هر گونه واکنش گسترده از ایران را به حداقل ممکن برساند.
احتمال دوم این که علت تاخیر، تلاش اسرائیل برای موازنه میان یک پاسخ «موثر» و «مهم» و جلوگیری از وقوع یک جنگ فراگیر است. به دلایلی این سناریو را محتملتر میدانم و لحظاتی بعد از حمله موشکی دوم ایران نیز طی یادداشتی به آن پرداختم.
این احتمال مطلوب آمریکا در این شرایط نیز هست که از پاسخ اسرائیل در سطح مشخصی حمایت میکند و چه بسا آن را ضروری نیز بداند.
اما اینجا پرسش کانونی درباره ماهیت و سطح پاسخ اسرائیل است که ممکن است آمیختهای از حمله نظامی محدود و نه گسترده به هدفی یا اهدافی (غالبا نظامی) تا ترور مهم و حملاتی سایبری یا برخی از این اقدامات به شکل منفصل باشد.
در واکنش پیشروی اسرائیل حمله به تاسیسات اتمی چندان محتمل نیست؛ اما در آینده پس از بالاگرفتن تنشها در شرایط خاصی احتمال آن پس از کسب حمایت آمریکا بیشتر است.
فعلا تمرکز اسرائیل و کانون قدرت جهانی بر خارج کردن متحدان ایران از معادلات و ادامه راهبرد تضعیف جدی خود ایران و سرمایهگذاری فزایندهتر بر تداوم اشتباهات و اوضاع داخلی با هدف تحقق اهداف جنگ تمام عیار به شکلی متفاوت و بدون پرداخت هزینههای سهمگین این جنگ است.
از این رو توافق هستهای با آمریکا برای کاهش«موثر» ولغو تحریمها دستکم تا چند سال آینده محتمل نیست.
در این میان، نشست شنبه آینده بایدن با سران آلمان، انگلیس و فرانسه متغیر مهمی در تعیین جهت تحولات کنونی است.
#صابر_گل_عنبری
💠 #نگاه تحلیلی به رخدادهای ایران و جهان
میزبان #نگاه جستجوگرتان هستیم.
https://eitaa.com/negahh
💠 جنجال مالک هاآرتص و بازنمایی ریشه بحران!
آموس شوكين مالک «هاآرتص» قدیمیترین روزنامه اسرائیلی این هفته در نشستی در لندن سخنانی بیسابقه بیان داشت که در اسرائیل جنجال به پا کرد. وی نیروهای فلسطینی را «مبارزان آزادی» و اسرائیل را نظامی آپارتاید نامید و از جهان خواست آن را تحریم کنند.
پس از آن، برخی وزارتخانهها ارتباط با روزنامه را قطع و آن را از آگهیهای دولتی محروم کردند.
در یک سال اخیر چهرههای معروفی در جهان مخالف و منتقد اسرائیل شدهاند؛ اما چنین انتقادی از یک روزنامهنگار کهنهکار و مالک مشهورترین روزنامه اسرائیلی واجد دلالت و تاثیر دیگری است.
اسرائیل پس از حمله هفتم اکتبر در مواجهه با پیامدهای استراتژیک آن، جنگ «وجودی» را کلید زد، اما آنچه دنیا عملا در یک سال اخیر دیده، نه جنگی متعارف، بلکه به گفته فرانچسکا آلبانزه، گزارشگر ویژه سازمان ملل یک نسلکشی و جنایت علیه بشریت است.
فعلا جهان به علت مناسبات پیچیده قدرت ناشی از الزامات هژمونی آمریکا (ابرحامی اسرائیل) عاجز از توقف این جنگ است، اما نباید تبعات درازمدت و جبران ناپذیر این خشونت افسارگسیخته برای اسرائیل در ذهنیت جهانیان را از نظر دور داشت که به مرور زمان خود را نشان خواهد داد.
اگر همین سطح محدود معذوریت اخلاقی و انسانی، امروز اسپانیا و فرانسه را وادار به ممانعت از مشارکت اسرائیل در نمایشگاههای نظامی و برخی کشورهای دیگر را ناچار به توقف صادرات سلاح میکند، در آینده بعید نیست که دامنه آن چنان گسترش یابد که اصل روابط با اسرائیل به ناهنجاری غیر اخلاقی در روابط بینالملل تبدیل شود.
آنچه اکنون ذهن افکار عمومی جهان را بیشتر مشغول کرده نه «جنگ وجودی» اسرائیل، بلکه سرنوشت یک ملت تحت اشغال است. این تغییر تدریجی در نگاه جهانیان صرفا مولود رفتار اسرائیل و این نسلکشی نیست، بلکه محصول استقامت مردم غزه در این یک سالوچنگ زدن آنها به سرزمینخودعلیرغم انبوه کشتار و ویرانی نیز هست.
همه مردم غزه طرفدارحماس نیستند و این باریکه جامعهایبا جریانهای مختلف و عقبه اجتماعی متفاوتی دارد و حماس با وجود محبوبیت بالا در فلسطین اما منتقدان و مخالفانش هم کم نیستند.
اما وقتی طرف مقابل، «دشمنی اشغالگر و بیرحم» است، همین استقامت جبهه داخلی غزه چتری حمایتی برای حماس جهت تداوم نبرد گسترانیده و در غیر این صورت، توان ادامه این جنگ نابرابر برای دو سه ماه را هم نداشت.
ادامه این ثبات در این جنگ و بعد از آن ضامن تداوم این مشغله ذهنی جهانی و تحولی است که علیه اسرائیل و به نفع فلسطینیها در حال رخ دادن است.
بحرانی که اسرائیل در آینده با آن مواجه خواهد شد، عمیقتر از بحران کنونی بعد از هفتم اکتبر پارسال تاکنون است که در آن طولانیترین جنگ تاریخ آن علیه یک باریکه بسیار کوچک رقم خورده، اما تاکنون نتوانسته است آن را با یک پیروزی راهبردی با حذف دشمن یا تغییر رفتار آن پایان بخشد.
حتی پس از 13 ماه، بیش از نیمی از شهرکنشینهای پیرامون غزه طبق نظرسنجی اخیر شبکه 12 اسرائیل گفتهاند به بازگشت به شهرکها فکر نمیکنند.
روی دیگر تعمیق این نگرانی تشدید بحران جمعیتی است که اسرائیل در مقابل جمعیت رو به رشد فلسطینیها با آن مواجه است و کاهش مهاجرت و احتمال افزایش مهاجرت معکوس میتواند آن را در آینده وارد مرحله خطرناکی کند.
مژگان نووی روزنامهنگار منصف اسرائیلی چند روز پیش در گفتگو با بی بی سی فارسی گفت که بیشتر از قبل به این باور رسیده که اسرائیل در این جنگ اشتباه کرده است و «هدفهای بسیار مبهمی» را تعریف کرد که قابل تحقق نیست و هدف نابودی حماس را «یک شعار» خواند. نووی میگوید تا موقعی که اشغال و سرکوب ادامه دارد، مقاومت فلسطینیها نیز ادامه خواهد داشت.
آمی آیالون رئیس سابق سازمان امنیت شاباک اخیرا در این باره گفته است: «مصیبت ما این است که به آنها (فلسطینیها) به عنوان افراد نگاه میکنیم .... فلسطینیهای امروز، و نه فقط حماس، همه حاضرند بجنگند و کشته شوند نه برای غذا. آنها هر کدام به شیوه خود در مورد پایان اشغال و استقلال سخن میگویند.»
ایالون میافزاید که «۱۶۷ کشور دنیا آنها را ملت میداند به جز ما» و وقتی افقی سیاسی وجود ندارد، فلسطینیها قیام میکنند.
برونداد نبود چنین افقی و فراموشی آزار دهنده مناقشه برای فلسطینیها هفتم اکتبر بود.
ریشه مشکل در اشغالگری و ندیدن یک ملت است که باعث شد اسرائیل پس از ۸ دهه به نقطه اول یعنی «جنگ وجودی» برگردد.
زیو ژابوتینسکی نظریهپرداز مورد علاقه نتانیاهو در مقاله «دیوار آهنین» در سال ۱۹۲۳ گفته بود که «ما زمین آنها را گرفتیم و آنها با ما خواهند جنگید.»
باراک نخست وزیر اسبق اسرائیل هم قبلا در پاسخ به سوالی که اگر فلسطینی بود، چکار میکرد، گفته بود که عضو حماس میشد.
نویسنده: #صابر_گل_عنبری
💠 میزبان#نگاه جستجوگرتانهستیم.
https://eitaa.com/negahh