هفته پیش که نائب الزیاره تان مشهد بودم، برای بدرقه یکی از اقوام با او به #فرودگاه رفته بودم.
بعد از تحویل بار، شخصی که ظاهر آنچنان مذهبی هم نداشت جلو آمد و پرسید: «حاجآقا کجا میرید؟»
گفتم: «جایی نمیرم. همراهمون عازم یزد هستند....»
گفت: «امانتی ارزشمندی دارم که باید به تهران بفرستم؛ دنبال آدم مطمئنی میگردم که به او بسپارم»
عذرخواهی کردم و جدا شدیم.
او به من مطمئن نبود چون مرا نمیشناخت. به #لباس_روحانیت اطمینان داشت؛ با این همه جفاهایی که توسط برخی ملبس ها به این لباس شده است.
به جرأت قسم میخورم در برابر هر ۵۰۰ لطفی که از سوی مردم به این حقیر شده است شاید یکبار توهین یا طعنه ای شنیده باشم. اگر قسم نخورده بودم میگفتم هزار لطف.
@sm_naghibpour